فهرست مطالب

زرین فام - پیاپی 1 (پاییز و زمستان 1401)

نشریه مطالعات موزه ای زرین فام
پیاپی 1 (پاییز و زمستان 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/11/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • صفحات 6-7

    سرانجام خرمن مساعی و همکاری‏ های پیوسته و همراهی و همسویی و همفکری دوستان باهمت وگران‏قدر ما در موزه آستان‏ قدس و دیگر مراکز علمی وفکری وفرهنگی کشور به ثمرنشست و نتیجه نیکو داد. دوفصلنامه مطالعات موزه‏ ای زرین ‏فام که اینک از محضر خوانندگان گرامی وعلاقمند می‏ گذرد، نخستین نشریه موزه ‏های آستان‏ قدس رضوی است که پس از صدور پروانه رسمی و اخذ مجوز از وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، منتشر می ‏شود. زرین ‏فام، یک نشریه موزه ‏ای است. فام زرینش هم موزه پژوهی و موزه پژوهانه است و هم هرآنچه مناسبت با مسئله ‏ها و موضوعات ریز و درشت موزه ‏ای دارد. موزه ‏ها پدیده‏ ها و نهادهای کثیرالاضلاع و کثیرالافعال و کثیرالاهداف جامعه و جهان مدرن هستند. بسیار رنگارنگ، پرجاذبه، پربازدیدکننده و آموزنده از جهات بسیار. دروازه‏ هایشان بروی همه گروه‏ های اجتماعی وجمعیت ‏های سیاره ما از هرگروه سنی و جنسی و پیرو هر سنت اعتقادی وبا هرسلیقه‏ ای گشوده است. دست و دامن شان نیز پر از آثار و اشیاء نفیس و نادر. علی‏رغم فرهنگ، نسبت و رویکرد غالب موزه ‏ای و تاریخی وگردشگرانه برذهنیت و روان ورفتار انسان عالم مدرن ومتعاقبا بیش وکم بر ذهنیت و روان و رفتار کثیری از جمعیت ‏های سیاره ما، همجواری موزه‏ های آستان قدس رضوی درحریم و در مکان وفضاهایی که زائرانه هستند و برای زائران، مقدس و محترم، حائزاهمیت بسیار است. همجواری و همزیستی نسبت و رابطه زائرانه و مومنانه وگرم و همدلانه و تعالی جویانه زائران، زیرسقف گنبدها و قامت بلند مناره‏ ها وماذنه هایی که روی به سوی آسمان و آسمانیان دارند با نسبت و رابطه و رویکرد موزه ‏ای و تاریخی و معرفت ورزانه بازدیدکنندگان کنجکاو وعلاقمند که برشانه تاریخ گام نهاده ‏اند روی ارض تاریخ گام برمی ‏گیرند و به وساطت و به مدد و در آینه مواریث پیشینیان می‏ خواهند ومی‏ جویند که بدانند حضور تاریخی و تاریخمند انسان روی سیاره زمین، روی غبار کیهانی افکنده درمیان صدها و صدها میلیارد غبار کیهانی دیگر محمل چه معنائی است؟ یک رخداد ساده ومعمولی نیست. اتفاق وابتکاری است بسیارمهم وخردمندانه وهوشمندانه. اتفاقا این همجواری وهمزیستی میان دونحوه نگاه، دو نسبت، دو نوع رابطه که یکی متعالی وفراتاریخی ‏است ودیگری تاریخی وتاریخ نگر، یکی مومنانه وهمدلانه است و آن دیگرکنجکاوانه ومعرفت ورزانه،یکی زائرانه وهمدلانه است ودیگری موزه ‏ای وگردشگرانه، یکی انفسی است و رازورزانه ودیگری آفاقی و کاوشگرانه، جلوه ‏ای از اندیشه، خرد، حکمت وفرهنگ جامع نگر ایرانی است. جلوه‏ ای از دانائی وتوانائی هوشمندانه ملتی تاریخی است در چیدن وچینش سازوار وهماهنگ پدیده ها و نسبت ها و رویکردهای بظاهر ناسازوار وناسازگار، کنارهم وپهلو به پهلوی هم. جلوه‏ ای هم از سنت ومیراث مدنی ومعنوی عهد باستان ایرانی ساری وجاری در زیرلایه ‏های ارض تاریخ و فرهنگ ایرانیان، هم ایران در عصراسلام و در عهددولت قرآن و هم روایتی از نحوه مواجهه ایران وایرانیان با تحولات عظیم تاریخی وفکری فرهنگی و علمی و فنی که طی قرون اخیر درقاره و منطقه غربی تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما اتفاق افتاده است. مجموعه‏ های عظیم درهم تنیده از دانش و دانائی، خرد و حکمت، هنر و صعنت، دیانت و معنویت، ذوق و زیبائی، ظرافت و والائی در معماری و مهندسی و هندسه بناها و فضاها، و ترکیب بندی و همآغوشی و آرایش و آراستگی هماهنگ و هنرمندانه و هوشمندانه و با دقت ومراقبت وماهرانه انواع هنرها ومهارت ‏ها و فناوری ها اعم ازکاشی ‏کاری وگچبری و آینه کاری و منبت‏کاری و مشبک و کارماهرانه روی فلز بویژه طلاکاری و چینش وترکیب بندی موسیقایی طرح ‏ها و رنگ‏ ها ونقش‏ ها دربارگاه و مجموعه آستان‏ قدس ‏رضوی، فارغ ازماهیت روحانی و معنوی و متعالی و فراتاریخی وقدسی و زائرانه و زائرپذیرشان، یک جهان، تاریخ و هنر و هنرمندانگی و پیوستگی و استمرار حیات معنوی ملتی تاریخی را نیز گرم و زنده بتماشا نهاده و بیان می‏ کنند. به‏ویژه در سرزمین خراسان که از دیرباز، طلوعگاه تاریخ ایران و ایرانیان بوده است و خراسانیان مشعل ‏داران بزرگ وخستگی ناپذیر وسخت‏ کوش خرد وحکمت ایرانیان نبوی هم در عهدباستان هم ایران در عصر اسلام ودر عهد دولت قرآن در بیش از یک هزاره اخیر. نشریه زرین فام و دوستان و همکاران معزز ما در موزه آستان‏ قدس و در دفترمجله، مسئولیت خطیر و سنگین معرفی یک جهان تاریخ و فرهنگ و هنر و ذوق و زیبایی و دانش ودانایی و میراث خرد وحکمت ومعنویت را برشانه گرفته ‏اند. از جمیع دوستان وهمکاران گران‏قدر و معزز و باهمت‏ مان در درون و بیرون موزه آستان قدس که ما را در تدبیر امور مجله در برگرفتن موانع پیشارو و در هموارکردن و گشودن راه وتسریع صدور پروانه و اخذ مجوز انتشار نشریه، بی ‏دریغ و بی‏ منت یاری رسانده‏ اند؛ گرم وصمیمانه تشکر می‏ کنیم. از یک به یک اعضای دانشمند وصاحب اندیشه و نظرهیئت تحریریه مجله که هربار با نظرات روشنگرانه‏ شان گره‏ ها را می‏ گشودند و موانع را از پیش‏رو بر‏می‏ گرفتند و با دقت مراقبت مقاله‏ های ارسال شده به دفترمجله را بررسی کرده ‏اند همچنین از دوستان دانشمند واهل قلم که با دانش برما منت نهاده ‏اند و مقاله‏ های وزین‏شان را به دفترمجله ارسال کرده اند؛ از داوران صاحبنظر و دانشمندی که مقاله‏ ها را با دقت و مراقبت و دادورانه داوری کرده اند صمیمانه سپاسگزارم.

  • مهدی صحراگرد* صفحات 8-23
    در کتابخانه آستان قدس رضوی چهارپاره از یک قرآن ده پاره پوستی نگهداری می شود که آن را ابوالقاسم سیمجور، آخرین امیر خاندان سیمجوری و حاکم نیشابور، در سال 383ق، بر حرم امام رضا (ع) وقف کرده است. به سبب کم بودن نسخ رقم دار از سده چهارم هجری، بررسی صفات هنری این نسخه به منزله مقدمه ای بر شناخت کتابت و کتاب آرایی قرآن سده چهارم در خراسان اهمیتی وافر دارد. در این نوشتار ضمن معرفی اجزای به جا مانده این نسخه در کتابخانه و موزه قرآن آستان قدس رضوی خط و تذهیب آن وارسی و ارتباطش با دیگر آثار این دوره مطالعه می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد خط و تذهیب این نسخه به آثار هنرمندان کتابت خانه غزنویان شباهت زیادی دارد؛ از این رو این نسخه نکات تازه ای از شکل گیری سبک غزنوی به دست می دهد. به علاوه از آنجا که سبک غزنوی ریشه در کار وراقان نیشابور داشته، و نیز ابوالقاسم سیمجور، مدتی در مقام حاکم در نیشابور مستقر بود محل تولید این نسخه شهر نیشابور حدس زده می شود.
    کلیدواژگان: قرآن نویسی، قلم کوفی، ابوالقاسم سیمجور، خوشنویسی، تذهیب، سامانیان
  • رجبعلی لباف خانیکی* صفحات 24-34

    تحولات سیاسی و اجتماعی ایران و جهان در اوایل سده سیزدهم هجری قمری موجب تغییر و تحول فرهنگی، اجتماعی و هنری در ایران شد و گرایش درباریان قاجار و برخی روشن فکران و هنرمندان به فرهنگ غربی زمینه ساز رواج بعضی معیارها و هنجارهای اروپائیان در ایران گردید و شیوه های سنتی فرهنگ و هنر را تحت تاثیر قرار داد. تاثیرپذیری از هنر غرب در نگارگری محسوس تر است؛ زیرا آثار و نشانه های تغییر در آثار به جا مانده قابل مشاهده و مقایسه است. نماد آن دگرگونی و تغییر کاخ گلستان در تهران است و در مقیاسی کوچک تر صحن جدید حرم مطهر امام رضا (ع) در مشهد نیز تجلی گاه دگردیسی نگارگری ایران در آن دوران محسوب می شود. صحن جدید در سال 1233ق به دستور فتحعلی شاه قاجار ساخته شد و تزیینات آن بعدها اجرا گردید. این تزیینات که عمدتا به شیوه هفت رنگ بر سطح کاشی های خشتی نقش می بست، به لحاظ ماهیت و کیفیت مصالح و موضوع نقوش با گذشته متفاوت بود و در عین گرایش به غرب و رویگردانی از سنت های گذشته با نوعی سهل انگاری و بی دقتی و انحطاط همراه بود. جنبه های مفهومی و عارفانه نقش ها و رنگ ها نادیده گرفته می شد و طبیعت گرایی محض در ترسیم نقش ها فرصت اندیشیدن و تفسیر و تاویل را از بیننده می گرفت و اصولا نقش ها و نگاره ها پرسش بی پاسخی را باقی نمی گذاشت. رنگ های آبی و لاجوردی که در گذشته نماد آب و آسمان بودند و در آن مکان مقدس مفهوم عمیق معنوی داشتند، جای خود را به رنگ های زرد و قرمز و فیروزه ای دادند که فقط می توانستند زرق و برق ظاهری داشته باشند. در این مقاله زمینه ها و علت های این تغییرات و نقش ها و نگاره های صحن جدید را مرور خواهیم کرد.

    کلیدواژگان: حرم مطهر، صحن جدید، نگارگری، کاشی هفت رنگ، تزیینات معماری، عصر قاجار
  • حشمت کفیلی* صفحات 35-56

    جایگاه معنوی حرم امام رضا (ع) نزد مسلمانان زمینه وقف آثار متنوع هنری و آیینی فراوانی را مهیا کرده است. گروهی از آثار وقف شده بر این مجموعه ظروفی پایه دار به نام دوستکامی است که برای نگه‏داری مایعاتی همچون آب و شربت به منظور مصرف در مراسم مذهبی و پذیرایی میهمانان و زائران و خادمان استفاده می شد. این ظروف در حرم امام رضا (ع) عموما در مهمان‏سرا یا کارخانه زواری و خدامی، دارالضیافه، شربت‏ خانه مورد استفاده قرار می گرفت. تحقیق درباره این آثار و شناخت کاربرد، فنون ساخت و نوع نقوش آنها که تاکنون معرفی نشده است، ضروری می نماید. در این نوشتار معرفی این مجموعه آثار، به روش توصیفی بنا بر مطالعات میدانی و بررسی منابع مکتوب و سندی انجام گرفته است.جنس تمام نمونه ‏های مورد بررسی از مس است که با نقوش و کتیبه‏ هایی مختلف به شیوه قلم‏زنی تزیین شده اند. انواع نقوش در آنها مشتمل بر سه دسته واقعی، خیالی و تزیینی است. نقوش واقعی در سه گروه انسانی، گیاهی و حیوانی قابل بررسی اند. نقوش خیالی شامل انسان‏هایی با سر حیوان وحیواناتی با سر انسان و موجودات خیالی و افسانه ‏ای مانند انسان ‏هایی با هیبت دیو هستند. همچنین نقوش تزیینی شامل دو گروه: نقوش انتزاعی گیاهی و نقوش تزیینی جداکننده اند. کتیبه‏ های ظروف شامل صلوات بر چهارده معصوم، اشعار، نام واقف، تاریخ ساخت و تاریخ وقف است و در برخی کتیبه ‏ها و نقوش با یکدیگر روایتی مرتبط را بیان می‏ کنند.

    کلیدواژگان: حرم امام رضا علیه السلام، دوست‏کامی، دوست‏کانی، دوره قاجار، موزه آستان قدس
  • منا سلطانی* صفحات 57-72

    برخی از لوازم مانند منسوجات، وسایل روشنایی و فرش در حرم مطهر امام رضا (ع) کاربرد بسیار داشته است. از این رو در ادوار مختلف شمار زیادی از این آثار به این مکان مقدس وقف یا اهدا شده است. دراین میان با توجه به آنکه منسوجات علاوه بر جنبه های کاربردی، به عنوان عناصر تزیینی و آیینی نیز مورد توجه اند، اهدا و وقف آن ها نیز از جایگاه ویژه ای در حرم مطهر برخوردار بوده است. بر این اساس امروزه آستان قدس رضوی صاحب مجموعه ای نفیس از منسوجات دوره اسلامی است که قدیمی ترین آن ها متعلق به دوره صفوی است. شمار زیادی از منسوجات به جامانده نیز متعلق به عصر قاجار است که بسیاری از آن ها از نظر نفاست، تنوع در بافت و تزیینات و همچنین کاربری مورد توجه اند.شناخت ویژگی های این منسوجات دریچه ای به شناخت هنرهای کاربردی، از دوره صفویه تا به امروز است. از این رو این مقاله با هدف شناخت بخشی از هنرهای کاربردی در حرم مطهر، به بررسی انواع منسوجات در دوره قاجار از منظر ویژگی های ساختاری، تزیینی و همچنین کاربردشان پرداخته است. این مقاله به شیوه توصیفی براساس مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی صورت گرفته است.

    کلیدواژگان: منسوجات، حرم امام رضا (ع)، عصر قاجار
  • علیرضا بهرمان* صفحات 73-104

    کاشی عنصری هنری و صناعی است و از شاخص های مهم در تزیینات معماری ایران در دوره  اسلامی به شمار می رود. سنت نوشتن نام کاتب یا نقاش بر سطوح کاشی بناها و تداوم این سنت در دوره های مختلف تاریخی، تزیینات کاشی کاری را به مثابه سندی قابل اتکا در شناسنامه تاریخی و سیر تحولات هنری بناها مطرح کرده است. این مهم می تواند امروزه کمک موثری در بازشناسی تاریخچه از یاد رفته معماری و تزیینات این بناها باشد، اما متاسفانه در بناهای عتبات عراق تاکنون مستندات متقن و قابل استنادی که به طور دقیق و با تکیه بر شواهد عینی به تاریخ نگاری و معرفی تزیینات این بناها و دوره های تاریخی آن ها پرداخته باشد، تهیه نشده است.بررسی میدانی در تزیینات معماری بناهای عتبات نشان می دهد طی دو دهه اخیر این آثار به طور گسترده مورد مداخلات معمارانه قرار گرفته و بدون توجه به اهمیت ارزش های تاریخی و هنری این بناها، به تخریب یا مخدوش نمودن اصالت این میراث ارزشمند اسلامی و بشری پرداخته شده است. در این پژوهش سعی شده است با بررسی کاشی های قدیمی باقی مانده در بنای حرم مطهر امام علی (ع) و شناسایی و ثبت ماده تاریخ و  نام کاتبان و نقاشان کاشی کاری های حرم و انطباق آن ها با مستندات مکتوب تاریخی، به معرفی آن ها پرداخته شود. مطالعات انجام شده در این پژوهش که با استفاده از روش های کتابخانه ای، میدانی و بررسی سبک هنری و تکنیکی تزیینات کاشی ها انجام شده، به شناسایی و معرفی تصویری تزیینات کاشی کاری از دوره تاریخی ایلخانی تا پایان عهد قاجار پرداخته است. همچنین نشان می دهد تزیینات کاشی کاری ها، همانند خود بنا، در طول زمان تکمیل و  به دفعات تعویض یا مرمت شده اند و ذکر نام هنرمندانی که در دوره های مختلف تاریخی در نقاشی، کتابت و ساخت کاشی های حرم نقش داشته اند، مشخص می شود که سازندگان کاشی های حرم، ایرانی و کربلایی بوده اند. بررسی تکنیک و کیفیت سنجی کاشی های حرم نشان می دهد که برخی کاشی ها در ایران ساخته شده و سپس به نجف حمل شده و تعدادی دیگر توسط استادکاران ایرانی در عراق ساخته شده اند. بانیان کاشی کاری ها نیز ایرانی، عثمانی و یا عراقی بوده اند.

    کلیدواژگان: کاشیکاری، حرم امام علی علیه السلام، نجف اشرف، ایلخانی تا قاجار، معماری
  • حمید اسدپور، میلاد خیاط*، مسعود ولی عرب صفحات 105-124
    سکه ها تنها برای آگاهی از تاریخ اقتصادی نیستند، بلکه با مطالعه آن ها می توان به اندیشه پادشاهان و امیران و سیاست های مذهبی مختلف آنان پی برد. سکه ها در پژوهش های تاریخی ایران، جایگاه ارزشمندی دارند؛ همچنان که در زمینه تاریخ محلی شوشتر نیز یاری رسان پژوهشگرانند. شوشتر در استان خوزستان، ازجمله شهرهای ایران است که از دوره امویان تا زمان قاجار یکی از دارالضرب ها به شمار می رفته و دارالضرب آن در نزدیکی قیصریه و مقام امامزاده سید محمد بازار قرار داشته است. موزه آستان قدس رضوی ازجمله موزه هایی است که به عنوان گنجینه بزرگ و با ارزش و به لحاظ داشتن سکه های دوران اسلامی و ازجمله سکه های شوشتر دارای اهمیت فراوان است. این پژوهش ابتدا به شناسایی و گردآوری و سپس به تحلیل سکه های شوشتر موجود در موزه آستان قدس رضوی پرداخته است و در پی پاسخ این پرسش است که سکه های ضرب شوشتر چه ویژگی هایی دارد و نشان دهنده چه موضوعاتی است؟ با توجه به سکه های ضرب شوشتر موجود در موزه آستان قدس رضوی، می توان به این نتیجه رسید که شهر شوشتر (و توابع آن مثل دستوا و عسکرمکرم) در دوره حکومت فرمانروایان آل بویه، مظفریان، جلایریان و صفویان بیشترین اهمیت را برای حاکمان این سلسله ها داشته و سکه های فراوان این دوره ها، نشان دهنده جایگاه اقتصادی این شهر بوده است. در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی به کمک منابع کتابخانه ای و سکه های موجود در موزه آستان قدس رضوی استفاده شده است.
    کلیدواژگان: شوشتر، دستوا، عسکر مکرم، تستر من الاهواز، ضرب سکه، حکومت های اسلامی
  • فریبا مجیدی* صفحات 125-141
    از اواخر سده نهم هجری گونه‏ ای از نقاشی در ایران به وجود آمد که تا اکنون منشا آن مشخص نشده است. این نوع نقاشی در ایران «روغنی سازی» نام گرفت. در عین حال، این شیوه از نقاشی به دلیل استفاده از خمیر کاغذ یا پاپیه ماشه، بیشتر با همین نام شناخته می شود. امروزه مجموعه های بسیاری از این آثار در موزه های دنیا و مجموعه‏ های شخصی نگهداری می شود. در آستان قدس رضوی نیز مجموعه ای قابل توجه از آثار لاکی - روغنی وجود دارد. در این مقاله، بیست قلمدان‏ از این مجموعه بررسی و معرفی شده است که تقریبا همه سبک‏ های مختلف نقاشی و ساخت و ساز روی قلمدان‏ های مقوایی (پاپیه ماشه) دیده می شود؛ از قلمدان ‏های نفیس گل ومرغ تا قلمدان‏ های باسمه پوش کم ارزش. دو عدد از این قلمدان‏ ها رقم و تاریخ دارند، درحالی که باقی آن ها بی نام و نشان هستند. همه آثار مورد بررسی براساس نقوش به کاررفته بر آن ها دسته بندی شده اند. برای هر موضوع نیز یک نمونه قلمدان به روش توصیفی بررسی شده است. با بررسی این آثار، مشخص شد نیمی از آن ها با وجود اینکه رقم ندارند و خوش نویس یا هنرمند آن ها معلوم نیست، از نظر نقاشی و تذهیب، کیفیت بالایی دارند، اما ارزش هنری نقاشی تعدادی از قلمدان‏ها کم است. برای تزیین برخی از آثار این مجموعه از تصاویر چاپی، تمبر و عکس برگردان استفاده شده و روی آن ها رنگ‏ گذاری و تذهیب و زرنشان‏ سازی انجام شده است. این دسته اخیر، متعلق به اواخر دوره قاجار و شاهدی بر افول این هنر است.
    کلیدواژگان: آستان قدس رضوی، پاپیه ماشه، روغن کمان، قلمدان، لاکی-روغنی، موزه قرآن، نقاشی قاجار
  • سید مسعود سید بنکدار* صفحات 142-157
    با به قدرت رسیدن  سلسله قاجار (1209-1344ق) و استقرار و حاکمیت این سلسله بر ایران، با توجه به تحولات  جهانی صورت گرفته در این دوران، شاهد شکل گیری روابط گسترده ای میان ایران و همسایگانش هستیم. یکی از مهم ترین این کشورها کشور همسایه شمالی ایران، روسیه است. با توجه به سیاست توسعه طلبانه روسیه از همان سال های آغاز شکل گیری حکومت قاجار، جنگ های طولانی مدتی بین دو کشور در گرفت. در خلال این روابط خصم آلود گاه زمانی هایی نیز پیش می آمد که دو دولت به منظور دستیابی به صلح هدایایی را نیز مبادله می نمودند. نظر به اهمیت روابط دو همسایه در بیشتر موارد سعی می شد به منظور جلب نظر یکدیگر از هدایای نفیس و گران بهایی نظیر جواهرات استفاده شود. بر این اساس در روابط بین دو کشور جواهرات مهم و ارزشمندی مبادله گردیدند. یکی از مهم ترین این موارد جواهراتی بود که پس از به قتل رسیدن گریبایدوف، پادشاه ایران به منظور عذرخواهی توسط هیئتی به تزار روسیه اهدا کرد. تزار نیز در جریان سفر این هیئت؛ جقه جواهر نشانی به شاهزاده خسرو میرزا، فرستاده پادشاه ایران اهدا نمود.مقاله پیش رو بر آن است تا با استفاده از اسناد و منابع تاریخی به بررسی جایگاه جواهرات سلطنتی در روابط تاریخی ایران و روسیه در دوره قاجار بپردازد.روش تحقیق در این مقاله به صورت کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع  اصلی بوده است. در این تحقیق تاریخی پس از جمع آوری اطلاعات لازم به سازماندهی اطلاعات و تجزیه وتحلیل و سرانجام استنتاج آنها پرداخته شده است.در اوایل دوره قاجار، با توجه به تنش موجود در روابط بین ایران و روسیه، دو دولت به منظور بهبود روابط و دستیابی به منافع مورد نظر در میان هدایای مورد مبادله از جواهرات گران بها استفاده می نمودند. با کاهش تنش های موجود در روابط دو کشور، از حجم و ارزش جواهرات مورد مبادله نیز کاسته شد به گونه ای که از اواسط دوره قاجار تا پایان این دوره در اهدای جواهرات، به رد و بدل نمودن نشان های دولتی اکتفا شد.
    کلیدواژگان: جواهرات سلطنتی، ایران، روسیه، روابط خارجی
  • سمانه صبوری مهر*، رضا طوسیان شاندیز صفحات 158-174

    حمام مهدی قلی بیگ یا حمام شاه در شهر مشهد نزدیک حرم مطهر امام رضا (ع) قرار دارد. دیوارنگاره های سربینه  این حمام که یکی از قدیمی ترین و با ارزش ترین حمام های تاریخی دوره صفوی است، حاوی داستان های حماسی و عامیانه و روایی می باشد. این دیوارنگاره ها عمدتا از دوره صفوی تا قاجار اجرا و بعد از آن در دوره پهلوی شامل تغییراتی شده است. پرسش مقاله حاضر این است که پوشش سر و کلاه در موضوعات دیوارنگاره های این بنا چه بوده و سیر تغییر و تحول این پوشش چگونه بوده است؟ پژوهش به روش تاریخی - توصیفی - تحلیلی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که پوشش سر، در نگاره ها براساس دوره زمانی مربوط به داستان ها انتخاب نشده است، اما هرچه به دوران جدید نزدیک می شویم انتخاب پوشش سر و کلاه ها دقیق تر شده است. این امر می تواند به دلیل عدم دانش تصویری نگارگران این مجموعه باشد.

    کلیدواژگان: پوشش سر، کلاه، دیوار نگاری حمام، حمام مهدی قلی بیگ، مشهد
|
  • Pages 6-7
  • Mahdi Sahragard * Pages 8-23
    Astan Quds Razavi Library in Mashhad holds four parts of a ten-part Quran on parchment, which have been endowed to the Shrine of Imam Riẓa in AH 383/993-4 CE by Abū al-Qāsim Sīmjūr, the last emir of the Sīmjūrid dynasty in Khurasan and governor of Neyshābūr (also spelled Nīshāpūr). Due to the rarity of the tenth-century Quran manuscripts with signatures, the study of the artistic characteristics of this codex is of prime importance in understanding the calligraphy and illumination of the Qurans copied in this period in Khurasan. Not only does this article introduce and examine the script and decorations of the extant parts of this Quran in Astan Quds Razavi Library, but also studies the artistic links between this Quran and other manuscripts in the same century. The results of this research indicate that the script and illuminations of this codex resembles the works of the artists in Ghaznavīd scriptoria. This article also reveals novel findings about the development of the Ghaznavīd style which had its roots in the work of the warraqs (copyists) in Neyshābūr; in addition, since Abū al-Qāsim Sīmjūr was the then governor of Neyshābūr, it is speculated that this ten-part Quran was produced in this city.
    Keywords: The Copying Of The Quran, The Kufic Script, Abū Al-Qāsim Sīmjūr, Calligraphy, Illumination, The Sāmānids
  • Rajab ͑Ali Labbāf Khānīki * Pages 24-34

    The socio-economic developments in Iran and the world in the early 19th century CE which paved the way for cultural, social and artistic transformations in Iran on the one hand and the Qajar courtiers, some artisans and enlightened people’s inclination towards western art and culture which set the stage for the popularity of some European criteria and norms in this country on the other, had a profound impact on Iran’s traditional styles of culture and art. The influence of western art on the Persian miniature painting is more tangible because the traces of change in the extant Qajar works of art are more visible and comparable. The two characteristic examples for the metamorphosis of the Persian miniature painting in Qajar Period are the Gulistān Palace in Tehran and, on a smaller scale, the New Courtyard of the Shrine of Imam Reza in Mashhad. The New Court was constructed on the orders of Fatḥ ͑Ali Shah in AH 1233/1817-18 CE and the decorations, mostly Iranian haft rang (Persian: seven colours) tiles, were added later. These decorations, which were different from the ones applied in the past in terms of their essence, material quality and motifs, indicated ineptitude, negligence and decline despite the artists’ divergence from the past traditions and their inclination toward the West. The conceptual and mystical aspects of the motifs and colors are neglected and the sheer naturalism represented in the tiles’ images makes the viewer miss the opportunity to conceive, comment and interpret them. The predominant colors of blue and lajvardina, which used to symbolize water and sky and represent in-depth spiritual concepts in this sacred place, were replaced with garish colors of yellow, red and turquoise. This article examines the backgrounds and the reasons behind this transformation in the motifs and patterns of the New Courtyard tilework.

    Keywords: The Holy Shrine Of Imam Reza, The New Courtyard, The Persian Miniature Painting, Haft Rang (Persian: Seven Colours) Tiles, Architectural Decorations, The Qajar Period
  • Heshmat Kafili * Pages 35-56

    The spiritual status of Imam Reza Holy Shrine has led the Muslim devotees to present a wide variety of artistically and ritually exquisite handicrafts to the shrine complex; among them is a collection of metalwork called Dūstkāmis, which were filled with liquids such as drinking water, sherbet, etc. to be dispensed to the guests, pilgrims and Khādims during the religious ceremonies. Dūstkāmis were in use in Dar-az-Ziafat, Sherbet-Khāna and Mihmān-Sira of the shrine, in which free food and drinks were served. Since no research has been conducted on the function and use, the construction techniques and the designs and motifs of these vessels, this paper was written to introdue this collection descriptively based on field research, library sources and historical records. All the studied samples are made of copper and decorated with engraved motifs and inscriptions. There are three types of motifs: real, imaginary and decorative. Real motifs can be examined in three groups: vegetal and figural representations of human and animals. Imaginary motifs include animal-headed humans, human-headed animals and mythical creatures such as demon-like humans. In addition, decorative motifs are divided into two groups: abstract vegetal motifs and separating decorative motifs. The inscriptions on the vessels include salutations upon the Fourteen Infallibles, poems, the name of the endower, the construction and the endowment date, and in some cases the inscriptions and motifs tell a related story.

    Keywords: Imam Reza Holy Shrine, Dūstkāmy, Qajar Period, Astan Quds Razavi Museum
  • Mona Sultānī * Pages 57-72

    Some everyday and essentially practical objects such as textiles, lighting units and rugs have been in frequent use in the Holy Shrine of Imam Reza during different historical periods; hence, a large number of them have been donated or endowed to the shrine complex to fulfill the requirements. Textiles, in comparison with the other articles, enjoy a particular significance in the Holy Shrine since they were used for ornamental and ritual purposes as well. Astan Quds Razavi owns an exquisite collection of textiles from the Islamic period, the oldest of which belong to the Safavid period. A large number of these survived textiles belong to the Qajar period, many of which deserve extra attention due to their exquisiteness, weaving technique, embellishments, and use. Understanding the features of these textiles broadens one’s horizons for the conception of applied arts from the Safavid period to the present. This article aims to promote the knowledge about part of the applied arts used in the Holy Shrine of Imam Reza by studying the Qajar Textiles in terms of their structural, ornamental and practical features. This research was done using descriptive method, library resources, the archival records and field studies.

    Keywords: Textiles, Imam Reza Holy Shrine, Qajar Period
  • Alireza Bahramān * Pages 73-104

    Tiles are artistic handicrafts and tilework has been a principal means of decorating architecture in Iran through the Islamic period. By tradition, the tile makers and decorators used to sign their work at intermittent periods and this made the Islamic tiles unequivocal evidence for documenting the forgotten history of the buildings and monitoring the changes in their architectural decorations. Although many of the historic monuments in Islamic lands have been studied in detail based on their tilework and other architectural decorations, the Holy Shrines in Iraq have not been thoroughly studied as there is no detailed document on the history of their decorations. Field research indicates that these religious monuments have been adversely affected by the embedded interferences in their architecture during the past two decades; therefore, these Islamic heritage sites have not remained intact owing to their gradual destruction or abrasion and in complete disregard of their artistic merits and historical significance. This research aims to provide an introduction to the tilework of the Holy Shrine of Imam Ali (AS) by studying the surviving remains of the original tiles of this shrine, documenting the tilemakers and the tile decorators’ signatures and picturing the tiles from the early Ilkhanid to the late Qajar period. The results indicate that the shrine’s tile decorations have been added, replaced and restored frequently over time and their craftsmen are of Iranian and Iraqi (esp. from the city of Karbala) origin. The tiles’ quality and techniques of decoration reveal that some had been produced in Iran and then transferred to the city of Najaf and some were made in Iraq by the Iranian tilemakers. In addition, the commissioners have been Iranian, Ottoman or Iraqi.

  • Hamid Asadpour, Mīlad Khayyat *, Masʿūd Vali Arab Pages 105-124
    Coins are not only sources for acquiring knowledge of the economic history, but they also cast light on the thoughts of the kings and emirs and their various religious policies. In the historical researches conducted in Iran, coins are considered to be primary sources of information; even the locally struck coins such as the ones minted in Shūshtar, which are the focus of this article, make valuable contributions to the researchers of the local history. Shūshtar, a city in Khūzistān province, has been a Dār al-Żarb (mint) from the Umayyad dynasty to the Qajar period and the coins struck in this city were made in the proximity to Qaysaria and the Tomb of Sayyid Muhammad Bāzār.  The Astan Quds Razavi Museum, which is home to a great numismatic collection of the Islamic era, houses a collection of coins minted in Shūshtar. This article accumulated, identified and analyzed the coins of Shūshtar mint in the Astan Quds Razavi Museum. This research aims to answer the two questions of what the characteristics of the coins minted in Shūshtar are and what issues these coins address. The results of this research indicate that during the Būyid, Muzaffarid, Jalāyirid and Safavid dynasties, the rulers attached great importance to the city of Shūshtar and its surrounding countryside such as Dastwā and Askar Mukarram and the abundance of the coins struck there displays the economic status of this city.   This research was done using descriptive-analytical method, library resources and also coins in the Astan Quds Razavi Museum
    Keywords: Shūshtar, Dastwā, Askar Mukarram, Tostir-Min-Al-Ahwaz, Coin Minting, Islamic Governments
  • Farībā Majīdi * Pages 125-141
    From the late 15th century onward, a new type of painting was introduced in Iran; this style of Persian painting of unknown origin was called “rawghani-sazi” or “oil-coating” and is mostly distinguished by a layer of oil or varnish, coating the paintings on objects with a papier-mâché base. Today, there are many examples of painted and varnished papier-mâché objects in museums and private collections around the world. Astan Quds Razavi Museum in Mashhad houses a remarkable collection of these artifacts as well. In this article, twenty qalam-dans or pen boxes in the Razavi museum collection are studied and introduced. The designs on these papier-mâché pen boxes illustrate different styles of paintings, ranging from spectacular flower-and-bird paintings to the less valuable printed copies. Only two of these pen boxes are signed and dated and the rest are unsigned and undated. All the studied works in this collection have been classified according to the type of the painted decorations on them. In each category, one pen box has been studied descriptively. Upon further examination, it became clear that, despite lacking the signature of the artist or calligrapher and the date of the work, half of these works are of high quality in terms of their painted decorations and illuminations while some of the pen boxes are of lower artistic quality. Some of the artifacts in this collection have been decorated with prints, stamps, and stickers upon which further painting, illumination, and gilding had been added. This last category belongs to the late Qajar period and is a testament to the decline of this beautiful art in Iran.
    Keywords: Astan Quds Razavi, Papier-Mâché, Rawghan-I Kaman Or Kaman Oil (Oil-Resin Varnish), Qalam-Dan (Pen Box), Lacquered, Quran Museum, Qajar Painting
  • Sayyid Masʿūd Sayyid Bonakdār * Pages 142-157
    With the rise of Qajar dynasty, the ruling dynasty of Iran from 1794 to 1925, and following the global developments occurred during this period, we witness the formation of relations between Iran and its neighbors, particularly the Russian Empire.  Due to the expansionist policy of the Russians from the early years of the Qajar sovereignty over Iran, long wars were fought between the two countries. During the course of these Russo-Iranian wars and their strained relations, peace negotiations were conducted at times and lavish and valuable presents were exchanged between the two sides; these presents which were intended as peace offerings were mostly prized jewelry items, among which are a unique diamond, known as the Shah Diamond, brought to Tsar Nicholas I in 1829 by Khusro Mirzā, the grandson of Fatḥ ʿAlī Shāh and the head of his mission to Saint Petersburg, as compensation for the murder of Alexander Griboyedov in Tehran and the Jiqqa Jawāhir Nishān (a bejeweled brooch in the shape of a paisley and decorated with gemstones), given to Khusro Mirzā by the Russian Tsar.The reduction of the tensions in the relations between the two countries led to the decreased value and number of the exchanged jewelry items and from the middle to the end of Qajar period, the two sides exchanged only badges of honors.This article, which is based on historical documents and library resources, aims to study the role of the Imperial Crown Jewels in the historic relations between Iran and Russia during the Qajar period; the collected data in this research has been classified and analyzed and the conclusions has been derived from them.
    Keywords: The Imperial Crown Jewels, Iran, Russia, Foreign Relations
  • Samana Sabūri Mihr *, Reza Tūsiān Shāndīz Pages 158-174

    Mahdi Quli Beq Bathhouse or Shah Bath is located in the city of Mashhad in the vicinity of the holy shrine of Imam Reza (AS). The fresco paintings on the ceilings of the Sarbina in this bathhouse, which is one of the oldest and most valuable historic buildings of the Safavid period, have epic, folkloric and anecdotal stories to tell. These murals were painted during the Safavid to Qajar Periods and underwent a change in Pahlavi Period.  The question in the present article is what the head covers or hats of the people in the paintings were like and how this item of clothing changed and evolved through time. The research has been done using a historical-descriptive-analytical method. The results of this research suggest that the head covers in the frescos do not correspond to the time period of the stories and as we approach the new era, head covers and hats have been more accurately selected. This may be due to the lack of visual knowledge of the painters of the frescos.

    Keywords: Head Cover, Hat, Fresco Paintings, Mahdi Quli Beq Bathhouse