فهرست مطالب
نشریه جمعیت
پیاپی 119-120 (بهار و تابستان 1401)
- تاریخ انتشار: 1403/08/28
- تعداد عناوین: 10
-
-
صفحات 1-22
مطالعات موجود درباره وضعیت ازدواج در ایران عمدتا با رویکرد مقطعی انجام شده اند. در حالی که مطالعات طولی در این زمینه پنجره ای جدید از رفتارهای فرزندآوری، دوام زندگی های مشترک و طلاق را به روی تصمیم سازان، سیاست گذاران و محققین باز می کند. در این مقاله سعی شده است وضعیت زناشویی و فرزندآوری گروه هم آغازان ازدواج سال 1392 طی دوره ای 10 ساله مورد بررسی قرار گیرد. یافته های حاصل از بررسی بیش از 770000 هزار ازدواج رخ داده در سال 1392 حاکی از آن است که 15.1 درصد از این ازدواج ها تا دی ماه سال 1401 از هم گسیخته اند. 19.1 درصد از طلاق ها مربوط به سال بعد از ازدواج بوده است. همچنین 84.1 درصد از زنانی که طلاق گرفته اند، فرزند نداشته اند. متوسط فرزندان هر زن از گروه هم آغازان ازدواج سال 1392 برابر 1.1 فرزند است. بررسی این داده ها بیانگر آن است که ریسک رویداد طلاق در فاصله یک و دوسال پس از ازدواج برای زنان 15 تا 24 سال بالا است. همچنین اختلاف معنی داری در فاصله زمانی بین ازدواج تا تولد اولین فرزند بین زوجینی که زندگی مشترک خود را ادامه داده اند و زوجینی که طلاق گرفته و صاحب فرزند شده اند، مشاهده می شود.
کلیدواژگان: هم آغازان ازدواج، فرزندآوری، مطالعات طولی، پایگاه اطلاعات جمعیت کشور -
صفحات 23-46
امروزه تعداد زنان سرپرست خانوار به علت افزایش نرخ طلاق روندی صعودی دارد؛ اغلب زنان پس از ترک همسر با پیامدها و چالش هایی از جمله حضانت فرزندان، مشکلات اقتصادی و زندگی در تنهایی مواجه هستند. در چنین شرایطی، ازدواج مجدد یکی از راه های برون رفت از این مشکلات و همچنین رفع نیازهای جنسی و عاطفی این زنان می باشد. به نظر می رسد که با کاهش فاصله میان طلاق تا ازدواج مجدد زنان، این مشکلات سریعتر مرتفع خواهند شد؛ به ویژه برای زنان در سنین باروری، با کاهش این فاصله، امکان فرزندآوری افزایش و متعاقبا میزان باروری کل نیز بهبود می یابد. با توجه به اهمیت بررسی این موضوع، هدف اصلی در این مطالعه تحلیل دوام بی همسری 448 زن مطلقه در آستانه ازدواج دوم به تفکیک طبقات استانی، بر اساس متغیرهای پیش بین منتخب و با استفاده از داده های موج اول پیمایش ازدواج و طلاق سازمان ثبت احوال کشور طی سال های 1396 و 1397 و روش های تحلیل سابقه رخداد واقعه می باشد. نتایج نشان داد که در کلیه طبقات استانی افزایش سن زنان مطلقه مخاطره ازدواج مجدد آنها را کاهش می دهد. قومیت این زنان در استان های با سطوح مختلف نرخ طلاق روی دوام بی همسری آنها تاثیرگذار است و در استان های با نرخ طلاق کم و متوسط، زنان لر نسبت به زنان سایر اقوام سریعتر اقدام به ازدواج مجدد می نمایند. تنها در استان ها با نرخ طلاق زیاد، متغیرهای داشتن فرزند از ازدواج اول و تمایل به فرزندآوری روی دوام بی همسری زنان مطلقه تاثیر معنی دار دارد؛ به نحوی که این زنان نسبت به سایرین دیرتر اقدام به ازدواج مجدد می نمایند. در استان های با نرخ طلاق خیلی زیاد، زنان مطلقه ای که توسط خانواده و آشنایان با همسر دوم خود آشنا شده اند، سریعتر از سایر زنان اقدام به ازدواج مجدد می نمایند. نتایج نشان می دهد که به منظور برنامه ریزی کارا و موفق در زمینه ازدواج مجدد زنان بی همسر در کشور باید به تفاوت های فرهنگی و اجتماعی موجود در استان های مختلف توجه شود.
کلیدواژگان: طلاق، ازدواج مجدد، دوام بی همسری، روش های تحلیل سابقه رخداد واقعه، زنان -
صفحات 47-72
با توجه به روند نزولی ازدواج جوانان طی سالیان اخیر، این پژوهش با هدف ارائه پاسخ احتمالی به پرسش جدی"چرائی کاهش اهتمام جوانان ایرانی به تشکیل خانواده و در نتیجه پیامدهائی همچون سقوط نرخ فرزندآوری به رغم تاکید فراوان آموزه های ناب اسلامی بر موضوعات فوق" این مقاله از رهگذر یک مطالعه توصیفی بررسی صحت و سقم فرضیه زیر را وجهه همت خود قرار داده است: "تاثیرگسترش فرد گرائی ناشی از غلبه معنای اقتصادی در تعریف قدرت بر اساس میزان برخورداری از سرمایه دوران گذار که تحصیلات عالیه یکی از متداول ترین راه های نیل به آن است، مسئله ازدواج جوانان در ایران معاصر را دست خوش چالش نموده است." یافته های حاصل از این مطالعه روند نزولی ازدواج در طبقه مرفه و ثروتمند جامعه علاوه بر طبقات ضعیف و متوسط، ضمن به چالش کشیدن تعیین کنندگی صرف عوامل ساختاری در کاهش نرخ ازدواج و سقوط فرزندآوری، کاوش در خصوص عوامل فرهنگی از جمله رشد قابل ملاحظه رفتارهای فردگرایانه و پیامدهای آن بویژه تشدید نیل به تعالی اجتماعی در اثر تحصیلات عالی و تردید در صحت و تداوم نقش های جنسیتی تعریف شده را ایجاب می کند.
کلیدواژگان: کنش تعاملی، جوانان، فردگرائی، چالش هویتی، مدرنیته -
صفحات 73-88
شکل گیری مهاجرت به عنوان یکی از پدیده های اجتماعی کلان، ذهن و اندیشه صاحب نظران بسیاری را به خود معطوف کرده است. جا بجا شدن انسان ها برای ارتقای کمی و کیفی زندگی، ابعاد تازه ای به خود گرفته و این تحرکات به عنوان یک موضوع مهم اجتماعی مطرح گردیده است. جهت برآورد و اندازه گیری غیرمستقیم خالص مهاجرت، روش های مختلفی وجود دارد. در این پژوهش از تکنیک آمارهای حیاتی و نسبت های بازماندگی (پیش نگر، پس نگر) جهت برآورد خالص مهاجرتی استان یزد، در بین دو سرشماری 1385و1390 استفاده شده است. این دو روش غیرمستقیم اندازه گیری خالص مهاجرت، جزء روش های باقیمانده بوده و برای محاسبه تغییرات جمعیت در اثر مهاجرت نسبت به باروری و مرگ و میر بکار گرفته می شود. بر اساس نتایج بدست آمده، در دوره 1385 تا 1390، تعداد واردشدگان به یزد برابر با 103336 نفر و تعداد خارج شدگان برابر با 65274 نفر بوده است. نتایج حاکی از این است که استان یزد یک استان مهاجرپذیر می باشد. همچنین نتایج نشان داد که روش پس نگر نسبت به روش پیش نگر تمایل به بزرگ نشان دادن مقدار مطلق خالص مهاجرت دارد. موفقیت تکنیک نسبت بازماندگی به طور عمده بر امکان محاسبه نسبت های بازماندگی، متکی است که بر شدت مرگ و میر در طول مدت زمان بین دو سرشماری اشاره دارد. این مطالعه با استفاده از تکنیک آمارهای حیاتی به برآورد غیرمستقیم مهاجرت استان یزد و نقش توسعه در مهاجرپذیر یا مهاجرفرست بودن این استان پرداخته و نشان می دهد خالص مهاجرتی در استان یزد مثبت است و نشان دهنده مهاجرپذیر بودن این استان می باشد.
کلیدواژگان: مهاجرت، آمارهای حیاتی، نسبت های بازماندگی، خالص مهاجرت، یزد -
صفحات 89-103
عنصر جمعیت، یکی از مولفه های اساسی در تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هر جامعه می باشد که می تواند در زمینه تحکیم امنیت داخلی و خارجی منطقه نقش تعیین کننده ای ایفا نموده و به عنوان یک راهبرد اساسی مطرح گردد. افزایش موالید طی دهه 60 و کاهش آن پس از اجرای سیاست های تحدید جمعیت از سال 1370 سبب گردیده تا هرم سنی استان خراسان شمالی و کشور از فرم متعادل خود خارج و کاهش آهنگ رشد جمعیت را طی سال های اخیر شاهد باشیم. با توجه به هرم سنی استان مطابق داده های سرشماری سال 1390 و 1395، کاهش جمعیت گروه های سنی در معرض ازدواج یکی از دلایل اصلی کاهش تعداد وقایع ازدواج ثبتی و به تبع کاهش موالید در سال های اخیر محسوب می گردد. افزایش امید زندگی و طول عمر به سبب رشد شاخص های بهداشتی و رفاهی، آموزشی و اقتصادی و ساختار غیر متعارف هرم سنی، تنظیم سیاست های جمعیتی مناسب جهت جلوگیری از بحران سالمندی را گوشزد می کند که باید قبل از استقرار کامل سالخوردگی، برنامه ریزی شود، یعنی زمانی که هنوز جامعه تا سالمند شدن کامل فاصله دارد. اهمیت مقوله سالمندی و مخاطرات احتمالی آن سبب گردیده تا در این مقاله تحلیلی به تبیین موضوع سالمندی و مشخصه های آن و روند شکل گیری سالمندی در جامعه با مقایسه هرم سنی جمعیت استان خراسان شمالی و داده های ثبتی ولادت و وفات ثبت شده طی دهه اخیر، بپردازیم و با شناخت و آگاهی کافی نسبت به موضوع سالمندی در استان و پیش بینی فرایند آتی آن، راهکارها و پیشنهاداتی برای عبور موفقیت آمیز از این چالش ارائه نماییم.
کلیدواژگان: سرشماری عمومی نفوس و مسکن، داده های ثبتی، ثبت احوال، سالمندی، هرم سنی، جمعیت، خراسان شمالی -
تجزیه محرک های جمعیتی و رفتاری رشد خانوار در ایران (دوره مورد بررسی 1395-1375)صفحات 105-125
در حالیکه رشد سالیانه جمعیت در ایران به روند کاهشی خود ادامه می دهد، آهنگ رشد تعداد خانوارها در دو دهه اخیر از افزایش قابل توجهی برخوردار بوده است. با علم به این نکته که پویایی تعداد خانوار در یک بازه زمانی، می تواند ناشی از مولفه های جمعیتی و غیر جمعیتی (رفتاری) باشد، مقاله حاضر به تجزیه و تفکیک محرک های اصلی رشد خانوارهای شهری و روستایی کشور در دهه 1385تا 1395 و مقایسه آن با دهه قبل تر می پردازد. در این مقاله با تحلیل ثانویه داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن و با بهره گیری از شاخص میزان سرپرستی و رابطه آن با تغییرات جمعیت، به سوالات پژوهش پاسخ داده شده است. در مجموع، یافته ها نشان داد، همزمان با انتقال ساختار سنی جمعیت ایران به فاز بزرگسالی در دهه 90، محرک اصلی رشد تعداد خانوارها نیز از عامل اندازه جمعیت، به عامل توزیع سنی جمعیت، منتقل شده است. همچنین، ویژگی های جمعیتی خاص مناطق روستایی باعث شده تا نقش عوامل رفتاری در افزایش یا کاهش تعداد خانوارها، در این مناطق نسبت به مناطق شهری بیشتر باشد. با تاکید بر اهمیت اثر چرخه زندگی افراد در تشکیل خانوارهای جدید، یافته های این مقاله می تواند علاوه بر مصارف سیاستی، به درک رابطه بین مراحل مختلف گذار سنی و رشد خانوار در جمعیت های انسانی کمک کند.
کلیدواژگان: جمعیت، رشد خانوار، گذار سنی، میزان سرپرستی، ایران -
صفحات 127-146
مقاله حاضر به تحلیل کیفی ابعاد جمعیت شناختی الگوی مصرف خدمات همراه اول در مخابرات استان مازندران می پردازد. روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر روش کیفی و نظریه داده بنیاد است. در این پژوهش با 14 نفر از مدیران و کارشناسان مرتبط با موضوع مورد مطالعه، مصاحبه عمیق بعمل آمد. داده های گردآوری شده بر اساس اصول حاکم بر نظریه زمینه ای طی سه مرحله «کدگذاری باز»، «کدگذاری محوری» و «کدگذاری گزینشی» تحلیل و تعداد 153 مفهوم اولیه، 8 مقوله عمده و یک مقوله هسته استخراج شدند. از آن جا که ساختار جمعیتی استان مازندران تحت تاثیر جمعیت مقیم غیر بومی و گردشگران عمدتا جوان ساختار متفاوتی را به خود گرفته است؛ مدیریت شرایط مذکور در کنار مهاجرپذیری و بالا بودن میزان جمعیت شناور در استان مازندران نیازمند توجه جدی نظام سیاستگذاری اپراتور همراه اول به ابعاد جمعیتی، اقتصادی و فرهنگی مخاطبین همراه اول در این استان است. یافته های بدست آمده حکایت از این دارد که استفاده از استراتژی بازاریابی اجتماعی، با تاکید بر مسئولیت اجتماعی سازمانی، موضوعی است که نیازمند تغییر رویکرد در نظام سیاستگذاری اپراتور همراه اول است. بدین معنا که با تولید و انتشار محتوی مرتبط با الزامات باز توزیع فضایی و جغرافیایی جمعیت، مدیریت مهاجرپذیری استان، رفتار زیست محیطی گردشگران، به توسعه پایدار و تقویت گفتمان پایداری جمعیت کمک کند. پیامد سازمانی چنین استراتژی، برندینگ خدمات همراه اول و نهادینه شدن خدمات آن در افکار عمومی و گروه های مختلف اجتماعی است.
کلیدواژگان: جوانی جمعیت، الگوی مصرف جوانان، همراه اول، مازندران -
صفحات 147-174
جمعیت شناسی ذاتا یک علم فضایی است و نسبت به رشته های دیگر در این حوزه عقب افتاده است. جمعیت شناسان تفاوت های رفتارهای جمعیتی را در فضاهای جغرافیایی جستجو می کنند. بعبارتی آنها درصدد هستند تا فراز نشیب های تولدها را در طی فصول در زمان و مکان سبب شناسی کنند. این مقاله با استفاده از داده های کمی (داده های خام ثانویه[1]) به کندوکاو پیشرانها و بسترهای الگوی فصلی تولد و الگوی ارتباط نزدیکی کردن در استان کهگیلویه و بویراحمد می پردازد. مقاله پیش رو با تمرکز بر داده های ثبت احوال استان در سال های 1399 -1390 می باشد. اطلاعات مربوط به ولادت ها در هر سال به تفکیک ماه برای شهرستان های مختلف از اداره ثبت احوال استان جمع آوری شده است .شاخص آب و هوا برای استاندارد سازی و تغییر در تعداد تولد بین مناطق محاسبه شده و نهایتا از جداول و نمودارها برای نشان دادن الگوهای جغرافیایی استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد، الگوی فصلی ثبت موالید در استان کهگیلویه و بویراحمد بیشتر در فصل تابستان به خصوص در مرداد ماه می باشد. بیشترین آمیزش جنسی یا تمایل به بچه آوری در شهرستان باشت (آبان)، شهرستان بهمئی (آبان و فروردین)، شهرستان دنا (تیر و خرداد)، شهرستان چرام (مهر)، شهرستان کهگیلویه (آبان ماه)، شهرستان گچساران(دی ماه) و شهرستان بویراحمد (آذر) می باشد. الگوهای آمیزش جنسی تحت تاثیر عوامل فیزیولوژیکی از قبیل (عملکرد تخمدان و تعداد اسپرم و تحرک اسپرم و...) تاثیرات آب و هوایی و محیطی از قبیل (شرجی بودن هوا، تقویم های مذهبی و دوره های تعطیلات و...) قرار می گیرد. تابستان های گرم در جنوب استان و زمستان های سرد در شمال استان باعث کاهش رابطه جنسی شده است.
کلیدواژگان: الگوی فصلی تولد، باروری، فضا، کهگیلویه و بویراحمد -
صفحات 175-196
عملیات روانی امروزه توسط بسیاری از کشورها به عنوان ابزاری محوری برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی مورد استفاده قرار می گیرد. ازنظر تاریخی نیز سابقه اعمال عملیات روانی به گذشته های خیلی دور باز می گردد. کارکرد عملیات روانی درعرصه های گوناگون و جهت تامین منافع و تضعیف منابع قدرت رقیب همواره مدنظر می باشد، از سوی دیگر مولفه جمعیت یکی از مهم ترین منابع قدرت ملی درنظام بین الملل است. به نظر می رسد در دهه های اخیر، باتوجه به جهانی سازی، گسترش ابعاد مختلف عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران و ظاهرشدن آثار تهدیدات جمعیتی همچون کاهش نرخ باروری کمتر از سطح جانشینی و افزایش سالخوردگی، عملیات روانی، حوزه جمعیت درکشوررا تحت تاثیر خود قرار داده است، بنابراین، با توجه به تهدیدات پیش گفته، ماهیت و اهداف عملیات روانی که تغییر دراذهان و باورهاست وپدیدارشدن آثار این تغییرات در رفتار، و سبک زندگی جامعه ما، هدف پژوهش حاضر تبیین شناخت عملیات روانی درحوزه جمعیت در جمهوری اسلامی ایران است. سوالی که مطرح می شود این است که نقش عملیات روانی در حوزه جمعیت جمهوری اسلامی ایران چیست؟ پژوهش مورد نظر از نقطه نظر راهبرد تحقیقاتی، آمیخته و از نقطه نظر هدف، توسعه ای - کاربردی است، و روش تحقیق نیز مبتنی بر شیوه های ترکیبی است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از خبرگان در حوزه عملیات روانی و جمعیت است. برای دستیابی به پاسخ سوال اصلی جمع آوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای، مصاحبه و توزیع پرسشنامه (پنل خبرگی) استفاده شده است. نتایج پژوهش ازطریق تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار تحلیلی spss به ما نشان می دهد عملیات روانی بر مولفه جمعیت در جمهوری اسلامی ایران تاثیر گذار بوده است. در پایان، این پژوهش با انجام آزمون فریدمن و تحلیل پاسخ خبرگان نشان می دهد، افزایش سواد رسانه ای برای مقابله با عملیات روانی دشمن از اهمیتی راهبردی برخوردار است.
کلیدواژگان: عملیات روانی، جمعیت، امنیت ملی، قدرت، سواد رسانه ای -
صفحات 197-232
رفتارهای باروری، شامل رفتارهای مربوط به تولید مثل، تعداد فرزندان، فاصله گذاری بین موالید، استفاده از وسائل پیشگیری از بارداری، ترجیح جنسی فرزندان، حاملگی ناخواسته، سقط و قصد باروری است. عوامل مختلفی بر رفتارهای باروری تاثیرگذارند. این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر رفتارهای باروری در زنان تحت پوشش مراکز جامع سلامت شهرستان بابل طی همه گیری کووید- 19طراحی و انجام شد. روش کار این مطالعه، مقطعی توصیفی- مقایسه ای است که بر روی 425 زن در مراکز جامع سلامت شهرستان بابل انجام شد. نمونه گیری با روش چندمرحله ای با تخصیص نسبتی، از زنانی که معیارهای ورود به مطالعه داشتند، از مرداد تا آبان 1401 از 6 مرکز جامع سلامت شهری و 10 مرکز روستایی انجام شد. پرسشنامه مشخصات فردی و رفتارهای باروری توسط پژوهشگر تکمیل شد. داده ها با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSSتجزیه و تحلیل و سطح معنی داری در کلیه آزمون ها 05/0p< در نظر گرفته شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد، بیش تر زنان مورد پژوهش در گروه سنی 20 تا 29 سال، دارای سطح تحصیلی دیپلم، خانه دار و ساکن شهر بودند. تعداد فرزندان زنده با سن، سطح تحصیلات زن و همسر رابطه معنی دار داشت (001/0p<). تمایل به بارداری با سن، سطح تحصیلات زن، وضعیت اجتماعی- اقتصادی (001/0p<)، سطح تحصیلات همسر (006/0=p)، شغل (004/0=p) و ، تعداد سقط جنین تنها با سن (03/0=p) و تحصیلات همسر (01/0=p) ارتباط معنی دار داشت. پیشگیری از بارداری با سن (001/0p<)، سطح تحصیلات زن و همسر (001/0p<) و شغل همسر (01/0=p)، محل زندگی (04/0=p) و وضعیت اجتماعی- اقتصادی (02/0=p) رابطه معنی دار داشت. بارداری ناخواسته نیز با سن (03/0=p)، سطح تحصیلات زن (009/0=p)، سطح تحصیلات همسر (01/0=p) و وضعیت اجتماعی- اقتصادی (02/0=p) رابطه آماری معنی دار داشت. در بررسی ارتباط مشخصات فردی با رفتارهای باروری نتایج نشان داد، هر یک از متغیرهای مشخصات فردی با تعدادی از رفتارهای باروری ارتباط معنی دار آماری داشتند؛ در این میان متغیر سن و پس از آن سطح تحصیلات زن و همسر با تعداد بیش تری از رفتارهای باروری ارتباط داشتند و شغل، شغل همسر و محل زندگی با تعداد کم تری از رفتارهای باروری ارتباط معنی دار داشتند.