فهرست مطالب
فصلنامه تعلیم و تربیت
سال چهلم شماره 3 (پیاپی 159، پاییز 1403)
- تاریخ انتشار: 1403/09/11
- تعداد عناوین: 12
-
-
صفحات 7-22
توسعه حرفه ای معلمان نقشی مهم در پویایی سیستمهای آموزشی دارد. از سویی شناخت شاخصهای اثرگذار بر توسعه حرفه ای زمینه طراحی الگوهای جامع توسعه حرفه ای را فراهم می سازد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه ها و شاخصهای توسعه حرفه ای معلمان در اسناد بالادستی نظام آموزشی کشور و مبانی دینی انجام شده است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا بر اساس رویکرد گال و همکاران (1994) استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و مبانی و کتابهای دینی بودند که نمونه موردنظر با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و پایش متنی اسناد انتخاب شده و شامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (1390)، برنامه درسی ملی (1391)، سیاستهای کلی تحول در آموزش و پرورش (1392)، سند تربیت معلم و تامین نیروی انسانی تعلیم و تربیت (1398)، کتاب التوحید (1398)، کتاب عیون الاخبار الرضا(ع) (1372) و کتاب الارشاد (1413ق) بوده است. تحلیل اسناد مورد مطالعه شاخصهای توسعه حرفه ای را در سه بعد اصلی رفتاری (مشتمل بر ویژگیهای معلمان و مدرسان دوره های ضمن خدمت)، ویژگیهای برنامه های توسعه حرفه ای (مشتمل بر محورهای ویژگیهای اهداف دوره های توسعه حرفه ای، راهبردها و رویکردهای نوین توسعه حرفه ای، ویژگیهای برنامه ها و ارزشیابی توسعه حرفه ای معلمان) و ویژگیهای سازمانی (مشتمل بر محورهای نظارت و ارزیابی، مدیریت منابع انسانی و پشتیبانی) مورد سازمان دهی قرار داده است. از این رو، به منظور طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان، باید ابعاد انسانی، سازمانی و برنامه ای مورد توجه قرار گیرند.
کلیدواژگان: وسعه حرفه ای، معلمان، اسناد بالادستی، مبانی دینی -
صفحات 23-48
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های فرهنگ یادگیری دانش آموزان و به منظور تجمیع یافته های پژوهشهای پیشین و ارائه چارچوبی جامع از فرهنگ یادگیری با به کارگیری روش سنتزپژوهی (الگوی شش مرحله ای روبرتس) انجام شده است. قلمرو مطالعاتی شامل همه پژوهشهای علمی معتبر در زمینه فرهنگ یادگیری دانش آموزان بود که تا سال 1398 (2019) در پایگاه های علمی معتبر منتشر شده اند. معیارهای ورود و خروج پژوهشها به روند تحلیل، به کارگیری روش های کمی و کیفی معتبر، پژوهش روی جامعه دانش آموزی، معتبر بودن مجلات و کفایت اطلاعات ارائه شده بود. در پژوهش حاضر از میان مطالعات شناسایی شده از طریق جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی تعداد 13 پژوهش براساس معیارهای ورود و خروج برای تحلیل نهایی انتخاب شده است. به منظور گزارش و ثبت اطلاعات پژوهشها از فرم کاربرگ طراحی شده پژوهشگران استفاده شده است. یافته های مطالعات منتخب در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و برای کنترل اعتبار کدهای تنظیم شده و صحت یافته ها از روش مرور همتایان استفاده شده است و برای اطمینان از نحوه کدگذاری از یک ارزیاب بیرونی برای کدگذاری مجدد یافته ها استفاده شده است. میزان توافق میان کدگذاران با استفاده از ضریب کاپای کوهن 0/81 محاسبه شده است. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، فرهنگ یادگیری دانش آموزان در 8 کد گزینشی، 31 کد محوری و 230 کد باز طبقه بندی شده است. با توجه به یافته های پژوهش، مولفه های فرهنگ یادگیری دانش آموزان شامل نظارت بر یادگیری، فعالیتهای یادگیری دانش آموزان، دیدگا ه های آموزشی معلم، مدیریت کلاس، نگرش دانش آموزان، محیط یادگیری، تعاملات اجتماعی و رفتارهای آموزشی و یادگیری دانش آموزان است.
کلیدواژگان: فرهنگ یادگیری دانش آموزان، سنتزپژوهی، مولفه های فرهنگ یادگیری -
صفحات 49-66
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح بود. رویکرد حاکم بر این پژوهش کیفی بود که برای پاسخ دادن به سوالات پژوهش و متناسب با ماهیت موضوع پژوهش، از میان روش های متفاوت کیفی، روش های کتابخانه ای و نظریه داده بنیاد انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها اسناد، منابع مکتوب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته بودند. شرکت کنندگان در پژوهش اساتید دانشگاه، فعالان حوزه آموزش صلح و نیز معلمان دوره متوسطه اول شهر تهران بودند. پژوهشگر با انجام دادن پانزده مصاحبه به اشباع نظری رسید. تجزیه و تحلیل داده های کیفی در نسخه کلاسیک نظریه داده بنیاد از طریق کدگذاری و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری یا نظری و کدگذاری انتخابی، انجام شد. برای اطمینان از روایی پژوهش نیز از روش بازبینی اعضا و بررسی همکاران پژوهشی استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مهم ترین ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح در دو مضمون اصلی طبقه بندی شد که شامل باورهای بنیادی در زمینه صلح و ویژگیهای شخصیتی است. بر این اساس، معلمانی که سواد صلح داشته باشند باید به دیگران، محیط زیست، طبیعت و زیبایی احترام بگذارند، اعتقاد درونی به صلح داشته باشند و برای برقراری صلح پایدار تلاش کنند. این گروه از معلمان باید تلاش کنند تا مهارتهای لازم را برای توسعه سواد صلح در اختیار دانش آموزان قراردهند. معلمی که سواد صلح دارد باید انتقادپذیر باشد و در عین حال مهارتهای کافی برای نقد منصفانه و واقعی کسب کند و از گفتگو و مذاکره به مثابه ابزاری برای تعامل و حل مشکلات اساسی بهره بگیرد و دانش آموزان را برای استفاده مناسب از این ابزار ترغیب کند.
کلیدواژگان: سواد صلح، معلمان، نظریه داده بنیاد، ویژگیها -
صفحات 67-84
در نهاد مراقبت پدرانه، فردی برای مراقبت و پیگیری امور عده ای از دانش آموزان در مدرسه در نظر گرفته می شود. این نهاد ابتدا در مدارس کلیسا به وجود آمد و در ادامه دچار تحولاتی شد. با بررسی ریشه های تاریخی و تحلیل مفهوم «مراقبت پدرانه»، مفاهیم «قیمیت»، «اصلاحگری اجتماعی-اخلاقی»، «اقتدار، کنترل و مراقبت»، «نگاه کل گرایانه به فرد و تربیت»، «رستگاری-محوری و خیرخواهی»، «فردی نگری (شخصی سازی)» و «عشق و نوع دوستی» به منزله مفاهیم زیرساز این طرح تعیین شده اند. با دسته بندی رویکردهای موجود مراقبت پدرانه به سه ویراست «مراقبت پدرانه برای کنترل و انضباط»، «مراقبت پدرانه برای رفع ناهنجاریهای فردی و جمعی» و «مراقبت پدرانه برای پیشرفت تحصیلی» و بررسی مفاهیم زیرساز هرکدام، ویراست «مراقب پدرانه انسانی» پیشنهاد شده است. همچنین با توجه به مفاهیم استخراج شده تهدید ها و فرصتهای این طرح استخراج شد. در بخش تهدیدها به «اقتدار صوری و کنترل بیرونی»، «قدرت پنهان شده در نقاب شبانی و اصلاحگری»، «پرورش خویشتن رام و کاذب» و «جایگزینی تربیت با تلقین و عادت» و در بخش فرصتها به «ورود اخلاق و خیرخواهی به مدرسه»، «جامعیت نگاه در نگریستن به شاگرد و تربیت»، «شخصی سازی آموزش و عبور از آموزش توده وار» و «دمیده شدن نسیم عشق در فضای مدرسه» اشاره شده است.
کلیدواژگان: مراقبت پدرانه، مسیحیت، مدرسه، مفاهیم زیرساز -
صفحات 85-106
با توسعه محیطهای یادگیری الکترونیکی و ترکیب آنها در محیطهای یادگیری حضوری، برخی از معلمان برای طراحی فعالیتهای یادگیری از این محیطها استفاده می کنند. استفاده از ظرفیتهای این محیطها می تواند به بهبود کیفیت آموزش و افزایش بازده های یادگیری کمک کند. هدف این پژوهش، شناسایی دستاوردهای تربیتی تولید محتوای الکترونیکی با مشارکت دانش آموزان دوره ابتدایی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در آن 20 تن از معلمان فعال در زمینه خلق محتوای الکترونیکی ناحیه یک و دو همدان بودند که با شیوه ملاک- محور انتخاب شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و پس از پیاده سازی به روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خلق محتوا به منزله فعالیت یادگیری در برنامه درسی دوره ابتدایی، دستاوردهای شناختی، فنی، فراشناختی و انگیزشی مهمی به همراه دارد. از لحاظ فنی، تولید محتوای الکترونیکی، مهارت تولید، ویرایش صدا و تصویر، کار با سخت افزارها و نرم افزارهای گوناگون، ویدئوکلیپ سازی و مهارت جستجوگری در اینترنت را در دانش آموزان تقویت و از منظر شناختی، به فراهم ساختن شرایط یادگیری عمیق و پایدار، پرورش تفکر نقادانه، خلاقانه و تقویت یادگیری کمک می کند. همچنین از منظر فراشناختی، تولید محتوای الکترونیکی به دانش آموزان کمک می کند تا تواناییهای خود، ماهیت تکالیف و نحوه ارزیابی کیفیت آنها را بهتر درک کنند و از بعد انگیزشی نیز درگیری در تولید محتوای الکترونیکی انگیزه درونی دانش آموزان را تقویت و آنها را نسبت به یادگیری موضوع درسی و یادگیری علاقه مندتر می سازد. با توجه به یافته های این پژوهش، پیشنهادهایی پژوهشی و کاربردی برای کنشگران و پژوهشگران ارائه شده است.
کلیدواژگان: خلق محتوای الکترونیکی، مزیتهای تربیتی، دانش آموزان دوره ابتدایی، فعالیتهای یادگیری -
صفحات 107-124
تربیت دینی به معنای پرورش ایمان، رویکردی دیرین است. از دهه 1950 این رویکرد با انتقاداتی مواجه شده است. منتقدان از منظر سکولاریستی و پلورالیستی براین باورند که در تربیت دینی، فهم حاصل نمی شود و هدف، عبارت است از اقرار و اعتراف. بنابراین باید از «تربیت دینی اقراری» دست شست و به جای آن «تربیت دینی غیراقراری» یا «تربیت سکولار» پیشنهاد می شود. به جای «آموزش دین» نیز باید به «آموزش درباره ادیان» همت گماشت. نوشتار حاضر با روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و انتقادی، درصدد گردآوری، صورت بندی و ارزیابی این دیدگاه است. پس از گزارش این دیدگاه، مدعای مذکور در قالب سه تقریر بازسازی شده که عبارت اند از : 1. عدم امکان فهم دینی در تربیت دینی؛ 2. تلازم انحصارگرایی دینی و عدم فهم؛ 3. تلازم تلقین و عدم فهم. در ادامه به تفصیل تقریرهای فوق مورد سنجش و نقادی قرار گرفته و در نهایت مدعای تقابل فهم و اقرار در تربیت دینی مخدوش دانسته شده و گفته شده است که 1. ایمان -محوری در تربیت دینی، مانع از حصول فهم در متربی نیست و تربیت دینی می تواند عقلگرا باشد؛ 2. انحصارگرایی دینی (پیش فرض گرفتن حقانیت یک دین) مانع از انعقاد فهم در متربی نیست و اساس تربیت پلورالیستی هم این گونه است؛ 3. معیار تلقین، موضوع نیست و تربیت دینی الزاما تلقینی نیست، همانطور که تربیت سیاسی، تربیت اخلاقی و تربیت علمی هم اگر با روش غیراستدلالی تدریس شوند، تلقینی خواهند بود. به فراخور فرصت، زوایایی از رویکرد اسلامی در تربیت دینی تبیین شده و از نسبت «تربیت دینی سکولار» و «تربیت دینی اسلامی» سخن به میان آمده است.
کلیدواژگان: ایمان، تربیت اسلامی، فلسفه تربیت دینی، عقلانیت، آموزش درباره ادیان، آموزش دین -
صفحات 125-142
هدف از پژوهش حاضر مدل یابی رابطه تفکر خلاق و سازگاری اجتماعی با مسئولیت پذیری محیط زیستی با تاکید بر نقش میانجی استقلال شخصیتی در میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم بود. روش اجرای پژوهش توصیفی-پیمایشی و طرح پژوهش همبستگی از نوع الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه اول و دوم و سوم دوره متوسطه دوم منطقه 5 و 6 شهر تهران (5236= N) در سال تحصیلی 1400-1399 بود. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد که براساس آن 358 نفر (213 دختر و 145 پسر) از دانش آموزان دوره متوسطه دوم انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه آماری پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی استفاده شده است. برای اندازه گیری تفکر خلاق از آزمون خلاقیت تصویری تورنس (1988)، برای سنجش سازگاری اجتماعی از پرسشنامه سینها و سینگ (1993)، برای سنجش استقلال شخصیتی از مقیاس استاینبرگ و سیلوربرگ (1986) و برای سنجش مسئولیت پذیری محیط زیستی از پرسشنامه هوی سائوس (2005) استفاده شده است که روایی ظاهری و محتوایی آن با نظرسنجی از متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ تایید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS 24 و SPLS 3 استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که تفکر خلاق و سازگاری اجتماعی بر استقلال شخصیتی اثری مستقیم و معنادار دارند. همچنین تفکر خلاق بر سازگاری اجتماعی تاثیری مثبت و معنادار دارد. افزون بر این، اثر مستقیم تفکر خلاق، سازگاری اجتماعی و استقلال شخصیتی بر مسئولیت پذیری زیست محیطی در سطح0/01 معنادار است. به طورکلی، این متغیرها توانستند در حدود 44 درصد از واریانس مسئولیت پذیری محیط زیستی دانش آموزان را تبیین کنند.
کلیدواژگان: تفکر خلاق، سازگاری اجتماعی، مسئولیت پذیری محیط زیستی، استقلال شخصیتی -
صفحات 143-156
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی، برای مدیریت بحران کرونا، از منظر آثار تربیتی بود. پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی انجام شده است. داده ها از طریق یک پرسشنامه باز- پاسخ محقق ساخته گردآوری شده و اعتبار پرسشنامه را ده متخصص دانشگاه فرهنگیان تایید کرده اند. نمونه آماری پژوهش به روش هدفمند، نمونه گیری موارد مطلوب و ادامه تا اشباع نظری شناسایی و داده ها از طریق 37 نفر از دانشجو-معلمان ممتاز و سرآمد دانشگاه فرهنگیان کشور(به انتخاب و معرفی همکاران هیئت علمی) گردآوری شدند. براساس نتایج پژوهش، در حوزه شناخت مقوله الگوبرداری از پویش مشارکت و همدلی مردمی شامل الگوبرداری از ایثار و فداکاری و نحوه مدیریت مردمی بحران و مقوله افزایش شناخت در مورد بیماری کرونا، راه های کنترل آن، شیوه های مراقبت از خود و دیگران، اهمیت سلامتی و ارتباط سلامت فردی و اجتماعی به دست آمده است. در حوزه رفتاری، همراهی دانشجویان با این حرکت و حمایت از آن، تغییر سبک زندگی، افزایش شکیبایی، ترجیح منافع جمعی بر فردی و تغییرات گفتاری گسترده در ارتباطات کلامی و تعاملات زبانی استخراج شده است. اثرات تربیتی پویش مشارکت و همدلی در حوزه نگرشی، در سه زمینه باورها، شامل رشد باورهای دینی مانند توکل، صبر، شکر و قدرشناسی از نعمتها، مسئولیت پذیری، شامل رشد حس مسئولیت پذیری و تعهد و رشد عواطف و تمایلات سازنده مانند عشق، محبت و مهربانی، احترام، همدلی، افتخار به هویت ایرانی، امنیت و آرامش، رضایت، امید، نوعدوستی، وطن دوستی، شوق و ارزشمندی و رشد تمایلاتی چون تمایل به خدمت، ایثار، فداکاری و مشارکت استخراج شده است.
کلیدواژگان: آثار تربیتی، تجربه زیسته، پویش مشارکت و همدلی، شرایط کرونایی، مطالعه پدیدارشناسانه -
صفحات 157-178
هدف از انجام دادن این پژوهش، دستیابی به تجارب معلمان و مدیران در زمینه مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی است. مطالعه حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 18 نفر از معلمان و مدیران سطح شهر سنندج انجام گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تجزیه وتحلیل متن مصاحبه ها با روش دیکلمن و همکاران (1989) صورت پذیرفته است. یافته های حاصل از تجارب معلمان و مدیران شامل 33 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی بود که شامل تعامل سازنده با محیط دانش آموزان، تعامل سازنده با همکاران، حفظ ظاهر و رفتار فردی، ناآگاهی و بی تفاوتی اعضای جامعه مدرسه، عمل در چارچوب قوانین و مقررات و درگیرشدن در مسائل فردی دانش آموزان است. می توان نتیجه گرفت که معلمان با حفظ و تلاش در راستای رفتارهای فردی خود عاملانی در جهت رشد و شکوفایی دانش آموزان در مقام الگو هستند، اما این تجربه از مسئولیت پذیری در رشد و پیشرفت خود معلمان و مدیران نیز موثر است و اینکه فقط التزام عملی در چارچوب قوانین سازمانی حد تمام و کمال در مسئولیت پذیری اجتماعی نیست، بلکه معنای واقعی آن فراتر رفتن از حد وظیفه است.
کلیدواژگان: تجارب زیسته، معلمان و مدیران، مسئولیت پذیری اجتماعی -
صفحات 179-194
نفوذ هرگونه مغالطه در آمارها با توجه به کاربرد آمار در زندگی انسانهای امروزی می تواند آمار را تبدیل به یک سلاح مخرب و زیانبار کند. روش های ایجاد مغالطه در آمار اغلب ثابت است و آگاهی از این روش ها می تواند سبب شکل گیری تفکر انتقادی نسبت به آمارها شود. بی شک کتابهای درسی یکی از مهم ترین ابزارهای آگاهی بخش برای انسانهای امروزی است. در همین راستا پژوهش حاضر در پی بررسی این موضوع است که مباحث آماری کتابهای دوره دوم متوسطه چگونه با مغالطه های آماری برخورد می کنند. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار و با رویکرد توصیفی-تفسیری صورت گرفته است. تحلیل در این پژوهش براساس مضامینی همچون مغالطه های ناشی از تبیینهای نادرست، ادعاهای بدون استدلال و مغالطه های استدلالهای ربطی صورت گرفته و اعتمادسازی به شیوه ایجاد یک مسیر ممیزی بوده است. اسناد هدف در این مطالعه فصول و مباحث آماری مندرج در کتابهای ریاضی سالهای دهم تا دوازدهم رشته های علوم تجربی و انسانی و همچنین آمار و احتمال سال یازدهم ریاضی و فیزیک بوده است. یافته ها نشان دادند که از میان رشته های علوم انسانی، تجربی و ریاضی و فیزیک، کمترین میزان آگاهی بخشی در زمینه مغالطات آماری مربوط به دو رشته علوم تجربی و ریاضی و فیزیک است. این در حالی است که در سالهای اخیر بیشترین استقبال دانش آموزان دوره اول متوسطه برای ادامه تحصیل در این رشته ها بوده است که خود هشداری به متصدیان آموزشی است که در آینده نزدیک بیشتر فارغ التحصیلان ما ممکن است به پذیرندگان بی چون وچرای آماری تبدیل شوند.
کلیدواژگان: مغالطات آماری، آمار، کتابهای درسی آمار، دوره دوم متوسطه -
صفحات 195-212
بهزیستی اجتماعی به عملکرد فرد در جامعه و کیفیت روابط با دیگران می پردازد و توجه برنامه درسی مدارس به آن حائز اهمیت است. از این رو هدف پژوهش پیش رو تحلیل کتابهای مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه برمبنای نظریه بهزیستی اجتماعی است. روش پژوهش، تحلیل محتوا، دامنه پژوهش سه جلد کتاب درسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 و ابزار پژوهش فرم تحلیل محتوا باتوجه به مولفه های بهزیستی اجتماعی کیز بود. براساس نظریه کیز، بهزیستی اجتماعی شامل پنج مولفه انسجام، همبستگی، پذیرش، مشارکت و شکوفایی است که پس از مشخص کردن واحد تحلیل، فراوانی هر مولفه در کتابهای مورد نظر محاسبه و با روش آنتروپی شانون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به صورتی که پس از بهنجار کردن فراوانی مولفه ها، مقدار بار اطلاعاتی را محاسبه کرده و درنهایت ضریب اهمیت به دست آمده است. یافته های پژوهش حاکی از این بود که در کتابهای مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه انسجام، پذیرش و مشارکت و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه همبستگی و شکوفایی است. با وجود این می توان گفت توزیع مولفه های بهزیستی اجتماعی در کتابهای یادشده تاحدودی متعادل و متوازن است اما باتوجه به نقش اساسی آموزش و پرورش در پیشرفت جامعه و توسعه بهزیستی اجتماعی پیشنهاد می شود که ضمن بازنگری برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه به مولفه هایی که کمتر پرداخته شده است توجه بیشتری شود.
کلیدواژگان: بهزیستی اجتماعی، تحلیل محتوا، دوره اول متوسطه، کیز، مطالعات اجتماعی -
صفحات 213-233
هدف پژوهش حاضر بررسی برنامه درسی شیمی دوره متوسطه دوم ایران با رویکرد راهبردی بود. نوع پژوهش کاربردی و روش تحقیق، ترکیبی از نوع اکتشافی بوده است. جامعه پژوهش را در بخش کیفی، متخصصان برنامه درسی و اساتید آموزش شیمی ایران و در بخش کمی ، دبیران شیمی استان اصفهان تشکیل می دادند. برای نمونه گیری در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند استفاده شده و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری 12 نفر) ادامه یافته است. دربخش کمی، حجم نمونه مطابق جدول کرجسی و مورگان و فرمول کوکران 200 نفر تعیین شده است. ابزارگردآوری داده ها، در بخش کیفی سوالات نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 0/89 برآورد شده است. تحلیل یافته های کیفی نشان داد که متخصصان برای سواد شیمی جنبه های گوناگون (دانش، نگرش، مهارت و زمینه های شغلی) قائل اند و از نظر آنان در برنامه درسی شیمی باید به تفسیر علمی پدیده ها و پرورش مهارتها در زمینه های شغلی توجه بیشتری شود. بر اساس یافته های کمی بالاترین میانگین پاسخها (3/32) مربوط به حیطه اهداف و پایین ترین مقدار (2/83) مربوط به حیطه محتوا بود. میزان تحقق برنامه درسی شیمی دوره متوسطه دوم در حیطه اهداف، بیشتر از سطح متوسط است و در پاره ای از گویه ها در حد زیاد مورد توجه دبیران بوده است. در نهایت اینکه سازماندهی محتوا و روش های تدریس و ارزشیابی در برنامه درسی شیمی دوره متوسطه دوم باید وضعیتی مناسب تر پیدا کنند.
کلیدواژگان: برنامه درسی، آموزش شیمی، دوره متوسطه دوم
-
Pages 7-22
Teachers’ professional development (TPD) plays an important role in the advancement of educational systems. On the other hand, knowledge of factors affecting such development could lead to the design of comprehensive models for professional development. To this end, the present study content analyzed a set of administrative and religious documents relevant to the topic. As a result, the main indices of TPD are identified along three main dimensions of behavioral, curricular, and organizational characteristics. The behavioral dimension includes the characteristics of both teachers and in-service instructors; the curricular dimension deals with the goals and objectives, new strategies and approaches to professional development; and the organizational dimension covers areas of supervision and assessment, human resources management, and support. Any attempt at designing a model for teachers’ professional development should attend to these indices.
Keywords: Professional Development, Teachers, Administrative Documents, Religious Basis -
Pages 23-48
To portray the overall culture of learning among Iranian students through identification of its components and suggesting a framework, the findings of all previous research, conducted prior to 2019, are synthesized through Roberts’ model herein. Based on the quality of the research, 13 reports were selected and their findings categorized. To validate the categorization, the categories were peer reviewed and externally evaluated. Data analyses yielded a high measure of agreement among reviewers (0.81). The main components of the Iranian students’ culture of learning are identified as the following: learning supervision, learning activities, teacher’s instructional perspective, classroom management, students’ attitude, learning environment, students’ social interactions, and students’ learning habits.
Keywords: Students’ Learning Culture, Cultural Components, Synthesis -
Pages 49-66
To determine the characteristics of peace literate teachers from the experts’ perspective, a number of university professors, peace education activists, and high school teachers were interviewed. The interviews were semi-structured and the number of the interviewees reached 15 by the time a theoretical saturation was obtained. The collected data were coded and analyzed. To ascertain the validity of the findings, all aspects of the study were reexamined. The most important characteristics of peace literate teachers can be categorized in two: basic beliefs on peace, and personality characteristics. According to these experts, a peace literate teacher believes in peace and actively pursues it, while respecting others, the environment, the nature, and the beauty therein. They are also receptive to criticism while being able to critically evaluate situations and help students to do the same.
Keywords: Peace Literacy, Teachers, Grounded Theory, Characteristics -
Pages 67-84
Pastoral care is a concept that was initially used among Christians and in their Church-dependent schools wherein the care of a group of students was given to an individual as their guardian who looked after their moral and social wellbeing. As such, three approaches to such guardianship have developed: one emphasizing discipline and control, the other focusing on eliminating personal and group abnormalities, while the third looks after the academic advancement of the pupils. Perusing through the underpinning concepts of these approaches, a fourth approach was developed and herein suggested: Humanitarian Pastoral Care. Recognizing both its advantages and threats, it is aimed at spreading of morality and benevolence, as well as a holistic look at both the student and education, individualization of teaching, and a breeze of love throughout school atmosphere.
Keywords: Pastoral Care, Christianity, School, Underpinning Concepts -
Pages 85-106
With the expansion of electronic learning environments and their combination with the real learning situations, some teachers have utilized them to design learning activities. Such usage can help with the improvement of teaching and learning outcomes. To assess such improvements, a group of Hamadaani teachers active in the area of creating electronic content with the help of students was interviewed and continued to the point of saturation when 20 teachers were interviewed. Theme analyses of the responses yielded positive results all around. Technically, in the opinion of interviewed teachers, students learned skills related to work with the Internet and different software and hardware. Cognitively, they believe that their students have developed critical thinking and lasting learning skills. They also improved in the metacognitive area as they were able to better understand their own abilities, the nature of the tasks, and ways of evaluating their quality. Motivationally too, the students as a result of involvement in production of the content were much more interested in the learning of the subject, according to the teachers. Thus, further research and usage are suggested.
Keywords: Creating Electronic Content, Educational Advantages, Elementary School Students, Learning Activities -
Pages 107-124
Religious training as a way of strengthening belief, has been an old approach, yet from around seventy years ago, it has been faced with some criticism in the West. Secular and pluralist critics claim that in religious trainings, understanding is neither the goal nor the outcome, because it is confession that is aimed at. Thus such religious trainings should be abandoned and replaced with un-confessional religious training or secular training in which instead of teaching a particular religion, lessons about all religions are taught. This very perspective is challenged herein by rereading the claim in the following three different ways: 1- religious understanding is impossible through religious training, 2- lack of understanding in religious exclusivism, and in 3- religious indoctrination, is necessary. Furthermore, through comparisons and criticism, it is said that: 1- being belief-based does not prevent understanding, 2- being exclusivist does not prevent understanding, 3- indoctrination is not subject-dependent, and religious training is not necessarily indoctrination. The Islamic approach to religious training is discussed where necessary.
Keywords: Belief, Islamic Training, Philosophy Of Religious Training, Rationality, Teaching About Religions, Teaching A Particular Religion -
Pages 125-142
To show the relation between creative thinking, social adaptation, and environmental accountability, emphasizing the mediating role of personality independence, a categorical sample of 358 high school students was randomly selected and then given four instruments, all of which are constructed abroad, yet their validity was confirmed when the opinions of experts were sought on their formal and content validity, while their internal consistencies have also been confirmed separately. Data analyses show that both creative thinking and social adaptation directly and significantly affect personality independence just as creative thinking affects, positively and significantly, the social adaptation factor. Furthermore, environmental accountability is also directly affected by the other three factors at 0.01 level. All in all, the said three factors can explain %44 of the variance in environmental responsibility among students.
Keywords: Creative Thinking, Social Adaptation, Environmental Accountability, Responsibility, Personality Independence -
Pages 143-156
To extract the educational implications of student-teachers’ experiences of empathy and cooperation among people during the COVID-19 crisis, a questionnaire with open response questions was constructed by the researcher and then validated by ten experts at Farhangian University. 37 student-teachers who were among the top achievers and were selected by their professors, completed the questionnaire. The findings show that the respondents learned not only about the disease and ways of treating it, but also learned through observation how to be self-sacrificing. Behaviorally speaking, they became more patient, altruistic, group oriented, and verbally communicative. Attitudinally, religious beliefs, as well as a sense of social responsibility, commitment, and positive affects were strengthened.
Keywords: Educational Effects, Life Experience, Cooperation, Empathy, COVID-19, Phenomenological Study -
Pages 157-178
To explore the experiences of teachers and principals with the concept of social responsibility, 18 of them were carefully selected and interviewed. The analysis of the responses yielded 6 main themes and 33 extensions thereof which included constructive interaction with students’ environment, constructive interaction with colleagues, maintenance of appearance and behavior, lack of awareness and indifference within the school community, acting within the confounds of rules and regulation, and getting involved in students’ personal issues. The results show that teachers while improving their own behavior, can serve as models for students’ development and actualization. Nevertheless, acting within the confounds of organizational regulations is not all that social responsibility is about, rather its true meaning is going beyond the line of duty.
Keywords: Life Experiences, Teachers, Principals, Social Responsibility -
Pages 179-194
Given the extent to which statistics are used in today’s lives, any misguided utilization of numerical data can be considered a weapon of destruction and harm. Ways by which statistics are misused are known, and knowing them can help with the development of a critical view in regards to statistics. To assess the extent to which the coverage of Statistics in the high school textbooks includes familiarization of students with statistical fallacies, senior high school textbooks on mathematics in all three areas of study were content analyzed to determine the coverage of topics such as inaccurate explanations, unreasonable claims, and misguided relevancies. The findings show that from among the three areas of high school study, the textbooks for the experimental science area, as well as those for the Math & Physics area of study, have the least coverage of statistical fallacies. Given the fact that most of the junior high school graduates attend these two areas when attending high school, it can be expected that in the future most of our high school graduates would lack a critical view of statistics.
Keywords: Statistical Fallacies, Statistic, Statistics Textbooks, High School -
Pages 195-212
The theory of Social Welfare deals with the individuals’ behavior within the society and the quality of their relationships. It is of much importance for the school curriculum to incorporate such behaviors in its textbooks. In order to assess the extent to which such incorporation has been achieved within the Social Studies textbooks for junior high school, three of these books were content analyzed using a checklist constructed based on the said theory. As such, it defines Social Welfare as having five constituents, namely cohesion, solidarity, reception, cooperation, and actualization, the frequency of which was counted and then analyzed in terms of level of importance. The findings are indicative of high level of importance associated with cohesion, reception, and cooperation, leaving the other two components as low in significance. Nevertheless, it can be said the distribution of the components in the reviewed textbook is to an extent moderate and balanced, yet a review of the content and an increase in the coverage of less covered components is in order.
Keywords: Social Welfare, Content Analysis, Junior High School, Social Studies -
Pages 213-233
To estimate the desired and existing statuses of the senior high school Chemistry Curriculum, a group of experts, consisting of twelve Curriculum and Chemistry Professors, was interviewed; while a sample of 200 high school Chemistry Teachers was given a questionnaire with the internal consistency of 0.89, which was constructed on the basis of the experts’ views on desired status. According to these experts, literacy in Chemistry has many dimensions including knowledge, attitude, skills, and occupational areas; and any Chemistry curriculum should emphasize the scientific interpretation of the phenomenon, and skills development in the occupational areas. The Chemistry teachers rated the existing curriculum rather high on objectives and about average on the content. Eventually, it was recommended that both the content and teaching/evaluation methods be reexamined and improved.
Keywords: Curriculum, Teaching Chemistry, High School