فهرست مطالب

فصلنامه طب و تزکیه
سال سی و سوم شماره 2 (پیاپی 130، تابستان 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/06/01
  • تعداد عناوین: 5
|
  • فاطمه سیاحی*، فرخنده صالحی صفحات 65-75
    زمینه و هدف
    یکی از مدل های پرورش حل مساله خلاقانه، مدل تفکر طراحی است. هدف از مدل این است که دانشجویان برای مسائل دشوار راه حل مناسبی را طراحی کنند. در این مطالعه، مدل تفکر طراحی برای تدریس آنالیز اکوستیک گفتار در دانشجویان کارشناسی گفتاردرمانی به کار گرفته شد.
    روش بررسی
    شیوه کنش پژوهی استفاده شد. شیوه تدریس براساس سه مرحله انگیزش، ایده پردازی و کارآزمایی از مدل تفکر طراحی انجام شد. در مرحله انگیزش، مدرس با استفاده از موضوعات روز سعی کرد انگیزه لازم برای یادگیری را در دانشجو ایجاد کند. در مرحله ایده پردازی، نگاه خلاقانه دانشجو به یک مساله و طراحی راه حل های متناسب برای آن به صورت داوطلبانه گرفته شد. در مرحله کارآزمایی، بررسی کاربردی بودن ایده های دانشجویان در فضای بالینی بررسی شد. ارزشیابی عملکرد دانشجویان بر اساس سه سطح واکنش، یادگیری و رفتار از مدل کرک پاتریک بود. واکنش با نظرسنجی، یادگیری با مقایسه پیش آزمون - پس آزمون (سوالات با سطوح مختلف دشواری و یک سوال خلاقیت) و رفتار براساس مشاهده و ثبت عملکرد دانشجویان انجام گرفت.
    یافته ها
    در سطح واکنش، دانشجویان این مدل را باعث انگیزش خود در یادگیری می دانستند. در سطح یادگیری، رشد 42/71 درصدی در سوالات تاکسونومی سه و افزایش 85/42 درصدی در پاسخ صحیح و نوآورانه به سوال خلاقیت مشاهده شد. در سطح رفتار، دانشجویان کاربردهای بالینی را به خوبی به کار می گرفتند.
    نتیجه گیری
    مدل تفکر طراحی می تواند در تدریس مبتنی بر حل مساله خلاقانه موثر باشد اما امکان ناهماهنگی در بکارگیری مفاهیم پایه آموزشی نیز هست. بررسی کیفی نشان داد که دانشجویان پاسخ صحیح به سوالات ساده در پس آزمون را می دانستند اما گمان می کردند سوال خلاقانه است و گزینه نوآورانه تر را انتخاب کردند. بنابراین کاربرد مدل تفکر طراحی در آموزش همراه با با یک شیوه غیرخلاقانه برای مفاهیم پایه پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: خلاقیت در آموزش، حل مساله، تدریس موثر، یادگیری خلاقانه، آموزش بالینی
  • ندا شیخ ذکریایی*، سیده مونا نعمتی، قباد مرادی، فرزانه زارعی صفحات 76-84
    زمینه و هدف

    بازاندیشی یک روش نوین در آموزش می باشد و این مطالعه با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی روش آموزشی باز اندیشی در کارآموزی کودکان دانشجویان پرستاری انجام شده است.

    روش بررسی

    این مطالعه به صورت اقدام پژوهی انجام شد که شامل چهار مرحله برنامه ریزی، اقدام، مشاهده و بازتاب بود و بعد از اجرای روش بازاندیشی، ارزشیابی دانشجویان به دو روش کمی و کیفی انجام شد. در بخش اول مطالعه قبل از ورود دانشجو به بخش کودکان پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه یادگیری که شامل دو بعد رضایتمندی و اعتبار بود، در اختیار آنها قرار گرفت و بعد از مداخله مجددا پرسشنامه پر شد و در نهایت مصاحبه نیمه ساختارمند انجام گردید.

    یافته ها

    در بررسی یافته های حاصل از مطالعه در بررسی نمره کل پرسشنامه و بررسی جداگانه حیطه های پرسشنامه (رضایتمندی و اعتبار) تفاوت معناداری قبل و بعد از مداخله یافت شد(p<0/05). و در روش کیفی 4 طبقه و 10 زیر طبقه بدست آمد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان دهنده تاثیر مثبت بازاندیشی در کارآموزی کودکان دانشجویان پرستاری بود.

    کلیدواژگان: بازاندیشی، دانشجو، پرستاری
  • مرتضی قلی پور، نسیم قهرانی، فروزان صادقی محلی*، سیاوش مرادی، حسین رضازاده صفحات 85-95
    سابقه و هدف

    هدف از این مطالعه بررسی چگونگی ارتباط بین سبک های یادگیری دانشجویان پزشکی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی است.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر کمی از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سال 1401 بوده است. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه به نام های پرسشنامه استاندارد یادگیری خودتنظیمی و پرسشنامه استاندارد سبکهای یادگیری وارک VARK بوده است. سبکهای یادگیری در چهار دسته شنیداری، دیداری، خواندن-نوشتن و مهارتی یا جنبشی-حرکتی قرار دارد. داده ها پس از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS ورژن 22 مورد تجزیه و تحلیل آمار توصیفی (میانگین، فراوانی و میانه) و تحلیلی (همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای و تی مستقل) صورت گرفت.

    یافته ها

    بر اساس نتایج آماری 6/94 درصد دانشجویان علوم پایه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران سطح خودتنظیمی بالا داشتند. نمره خودتنظیمی در خانمها بیشتر از آقایان بوده است. غالب سبک یادگیری در بین دانشجویان شنیداری بوده است. همچنین میزان سبک یادگیری شنیداری در مردان بیشتر از زنان بود. بین سبک یادگیری جنبشی- حرکتی با یادگیری خودتنظیمی همبستگی معنی داری مشاهده شد. نتیجه گیری و بحث: میزان یادگیری خودتنظیمی در بین اکثر دانشجویان علوم پایه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سطح بالا بوده است که با سبک یادگیری جنبشی-حرکتی آنها ارتباط مستقیم دارد. همچنین سبک غالب یادگیری از نوع شنیداری بوده است. اگرچه دانستن سبک غالب یادگیری می تواند به مدرسان در تعیین بهترین رو ش تدریس مطابق با سبک غالب دانشجویان در جهت تحقق اهداف آموزش کمک کننده باشد، اما سوق دادن دانشجویان پزشکی به استفاده از سبک مهارتی از سوی مدرسان می تواند کمک شایانی به دانشجو در کسب مهارتهای بالینی کند. واژه های کلیدی: راهبردهای یادگیری خودتنظیمی , سبک های یادگیری , دانشجویان پزشکی

    کلیدواژگان: راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، سبک های یادگیری، دانشجویان پزشکی
  • حانیه شریعتمداری، حسین کریمی مونقی*، علی تقی زاده کرمانی صفحات 96-104
    زمینه و هدف

    جلسات تومور بورد جلساتی هستند که در آن جمعی از اساتید، رزیدنت ها و فلوشیپ ها جهت تصمیم گیری در رابطه با بیماران پیچیده مبتلا به سرطان گرد هم می آیند. این جلسات از جهت هم افزایی علمی و تجربه کار بالینی آینده برای رزیدنت ها و فلوشیپ ها جنبه آموزشی بالایی دارد؛ بنابراین جهت رعایت استانداردهای آموزشی نیازمند بررسی دقیق نیازهای آموزشی رزیدنت ها و فلوشیپ ها است.

    روش بررسی

    این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد تحلیل مضمون بود. شرکت کنندگان کلیه حضار جلسات تومور بورد بیمارستان امید مشهد، تعداد 15 استاد و 20 رزیدنت و فلوشیپ بودند که به صورت هدفمند وارد مصاحبه شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از رزیدنت ها و فلوشیپ ها در گروه های متمرکز و مصاحبه نیمه ساختاریافته رو در رو با 7 نفر از اساتید جمع آوری شد و آنالیز داده ها با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 انجام شد.

    یافته ها

    تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیو دا نسخه 2020 انجام شد. داده ها شامل 2 مضمون اصلی شامل: دانش و مهارت های موردنیاز و برنامه ریزی های قبل جلسه و 5 طبقه شامل مضامین: مهارت ها، دانش، برنامه ریزی، مدیریت زمان و محیط یاددهی و یادگیری و 9 زیر طبقه شامل مضامین: مهارت های بالینی، توانمندی روان شناختی، مهارت تدریس، توسعه علمی، آمادگی های قبلی، روش های یاددهی و یادگیری، رهبری اثربخش، محیط کار بالینی، ابزار یادگیری، بود.

    نتیجه گیری

    در این جلسات نقش رهبری آموزشی اثربخش از جهت نظارت، جهت دهی مباحث و بازخورد درک شده حائز اهمیت است. همچنین دانش و مهارت هایی نظیر مهارت و دانش بین رشته ای، به ارتقای مهارت های بالینی در جلسه کمک شایانی خواهد نمود.

    کلیدواژگان: پژوهش کیفی، تومور بورد، طراحی آموزشی
  • منصوره مومن هروی، مهرداد سی منی، نادر اکبری بیشه، عطیه فقیهی*، حسین اکبری صفحات 105-116
    زمینه و هدف

    دوره کارورزی یکی از دوره های مهم پزشکی عمومی است که جهت ارتقاء کیفیت آموزش بالینی در این دوره لازم است وضعیت موجود از دیدگاه دانشجویان بررسی گردد. این مطالعه به منظور بررسی رضایت مندی کارورزان از آموزش دوره کارورزی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 123 کارورز دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال 1402 انجام شد. نمونه گیری به صورت در دسترس بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته (شامل 15 سوال با مقیاس لیکرت 5 تایی و یک سوال بازپاسخ) بود. روائی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده نظرات متخصصین بالینی و آموزش پزشکی بررسی شد. پایائی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ (85/7%) تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (16) و آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.

    یافته ها

    اکثریت شرکت کنندگان این مطالعه مرد 72 (58/5%) و مابقی 51 نفر (41/5%) زن بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان (1/4±25/3) بود. نتایج نشان داد بیشترین رضایت کارورزان به ترتیب مربوط به گروه های عفونی (78/5%)، طب اورژانس (74/3%) و روانپزشکی (74/1%) می باشد. کمترین میزان رضایت مندی نیز به ترتیب مربوط به گروه های پزشکی اجتماعی (42/1%)، داخلی (46/1%) و جراحی (49/8%) بود.

    نتیجه گیری

    بالاترین میزان رضایت مندی کارورزان از گروه عفونی، طب اورژانس و روانپزشکی می تواند حاکی از برنامه ریزی موفق این گروه ها در آموزش کارورزان باشد. تشویق این گروه ها و تعمیم شیوه آموزش آنها به سایر گروه های آموزشی توصیه می گردد. همچنین ضروریست علل پایین بودن رضایت کارورزان از گروه های آموزشی پزشکی اجتماعی، داخلی و جراحی مورد بررسی قرار گیرد.

    کلیدواژگان: کارورز، رضایت مندی، آموزش پزشکی