نشریه علوم تربیتی جوان
پیاپی 3 (پاییز 1403)

این پژوهش با هدف بررسی نگرش دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان میناب نسبت به بازدیدهای علمی و تاثیر آن بر یادگیری، انگیزه و توسعه مهارت های اجتماعی انجام شد. تحقیق حاضر از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی به منظور درک تجربیات عمیق و فردی دانشجومعلمان انجام گردید. جامعه پژوهش شامل دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان میناب بود که به صورت هدفمند از بین آنها 10 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و سپس با استفاده از کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بازدیدهای علمی تاثیرات مثبتی در افزایش انگیزه، تقویت یادگیری عملی و بهبود مهارت های اجتماعی دانشجومعلمان دارند. همچنین، چالش هایی همچون ضعف در سازماندهی، کمبود منابع مالی و زمان محدود برای این بازدیدها شناسایی شد. پیشنهاد می شود که به منظور افزایش اثربخشی بازدیدهای علمی، بهبود در برنامه ریزی، مدیریت و تامین منابع مالی ضروری است.

مطالعه حاضر به واکاوی دیدگاه ها و تجربه های نوجوانان شهرستان میناب درباره اعتیاد پرداخته است. با توجه به افزایش نگرانی ها درباره شیوع اعتیاد در میان جوانان، هدف این پژوهش درک بهتر از عوامل موثر در این معضل اجتماعی و بررسی نظرات نوجوانان در این زمینه می باشد. به همین منظور، در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شده است. داده های کیفی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 11 نوجوان جمع آوری شده است . نتایج نشان می دهد که نوجوانان علاوه بر آگاهی از عواقب منفی اعتیاد، به برخی عوامل اجتماعی همچون فشار همسالان، عدم توجه خانواده و مشکلات اقتصادی اشاره کرده اند که می تواند جوانان را به سمت مصرف مواد مخدر سوق دهد. همچنین، نوجوانان در مورد روش های پیشگیری و نیاز به آموزش و آگاهی رسانی بیشتر صحبتی مثبت داشتند و به نقش موثر خانواده و جامعه در کاهش شیوع اعتیاد تاکید کردند. یافته های این پژوهش می تواند راهگشای برنامه ریزی های اجتماعی و فرهنگی به منظور کاهش اعتیاد در بین نوجوانان و بهبود وضعیت اجتماعی آنان باشد. در نهایت، مقاله به ارائه راهکارهایی همچون آموزش و آگاهی بخشی، ایجاد فضایی حمایتی در خانواده و تشویق به فعالیت های مثبت اجتماعی می پردازد. یافته های این تحقیق می تواند به مسئولان شهر و نهادهای آموزشی در طراحی برنامه های موثرتر برای پیشگیری از اعتیاد در بین نوجوانان کمک کند و زمینه ساز ارتقاء سلامت جامعه شود.

طلاق به عنوان یکی از چالش های اجتماعی و روانی پیچیده، تاثیرات عمیقی بر زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد مختلف طلاق، از جمله پیامدهای روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری شامل افرادی است که پدیده طلاق  را تجربه نموده اند.  داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با شش نفر از افرادی که تجربه طلاق داشتند جمع آوری شد. مصاحبه ها تا اشباع نظری داده ها یافت. شرکت کنندگان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند  و تنوع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آنها در نظر گرفته شد. تحلیل محتوای مصاحبه ها انجام شد.داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند یافته های تحقیق در قالب مقوله هایی شامل مشکلات مالی، آسیب های روانی، انزوای اجتماعی، تضادهای فرهنگی، تاثیر رسانه ها، رشد فردی، و مشکلات فرزندان دسته بندی گردیدند.یافته ها نشان داد که مشکلات مالی و ناتوانی در مدیریت منابع از عوامل کلیدی در بروز طلاق بودند. پیامدهای روانی شامل افسردگی، اضطراب و کاهش عزت نفس، اما در مواردی نیز طلاق به عنوان فرصتی برای رشد فردی و خودسازی تلقی شد. انزوای اجتماعی، تغییر نگرش به ازدواج، و تاثیر رسانه های اجتماعی نیز از دیگر ابعاد مهم طلاق بودند. علاوه بر این، کودکان خانواده های طلاق در معرض مشکلات تحصیلی و روانی قرار گرفتند.نتایج این پژوهش نشان می دهد که طلاق یک بحران چندبعدی است و مدیریت پیامدهای آن نیازمند مداخلات روانشناختی، حمایتی و فرهنگی است. این پژوهش به سیاست گذاران و مشاوران در طراحی برنامه های حمایتی جامع و آگاهی بخشی اجتماعی کمک می کند.

این مطالعه به بررسی تجربه های شغل دوم دانشجو معلمان و تاثیرات آن بر تحصیلات و حرفه آموزی آن ها می پردازد. با استفاده از روش  کیفی با رویکرد پدیدارشناسی وتحلیل کیفی انجام شد. مشارکت کنندگان در پژوهش دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که تعداد  انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته، داده های مربوط به انگیزه ها، چالش ها، مهارت ها و تاثیرات شغل دوم بر زندگی دانشجو معلمان جمع آوری و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که شغل دوم می تواند به تقویت مهارت های مدیریت زمان، ارتباطی و تحلیلی کمک کند، اما در عین حال چالش هایی نظیر استرس و نیاز به تعادل بین کار و تحصیل را نیز به همراه دارد.

تربیت قرآنی به عنوان یکی از ارکان اساسی نظام های آموزشی اسلامی، هدف خود را دستیابی به کمال معنوی و اخلاقی انسان قرار داده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و  روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری معلمان ایتدایی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد5نفر پش از اشباع داده ها جمع آوری شد. به روش مصاحبه های نیمه ساختار یافته با آموزگارانی که سابقه تدریس قرآن داشته اند، به بررسی ابعاد مختلف تربیت قرآنی پرداخته است. داده های گردآوری شده از طریق تحلیل توسط ابزار هوش مصنوعی ChatGPT، مدل زبانی پیشرفته توسعه یافته توسط شرکت OpenAI در سال 2023، کدگذاری و طبقه بندی شده اند. یافته ها نشان می دهند که تربیت قرآنی در سه محور اصلی شامل مبانی و اصول تربیتی، چالش ها و موانع موجود، و راهکارهای نوین در تدریس و اجرای تربیت قرآنی، مورد توجه قرار گرفته است.نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزگاران بر نقش بنیادین خانواده و نهادهای آموزشی در انتقال ارزش های قرآنی تاکید دارند. همچنین، در کنار موانع سنتی مانند کمبود مربیان متخصص و ضعف منابع آموزشی، فضای مجازی نیز به عنوان یک عامل دوگانه، هم به عنوان فرصت و هم تهدید برای تربیت قرآنی شناخته شده است. علاوه بر این، ابزارها و روش های نوینی مانند اپلیکیشن های تعاملی و داستان گویی قرآنی به عنوان راهکارهایی موثر برای جذاب تر کردن فرآیند آموزش مطرح شده اند. از نوآوری های این پژوهش، برجسته سازی نقش خودشناسی در تربیت قرآنی است که به عنوان ابزاری برای درک هویت دینی و رسیدن به کمال انسانی معرفی شده است.این پژوهش با تحلیل عمیق تجربیات و دیدگاه های مربیان و بهره گیری از فناوری های نوین، راهکارهای کاربردی و موثری برای تقویت تربیت قرآنی در جامعه معاصر ارائه می دهد.