فهرست مطالب

طب توانبخشی - سال سیزدهم شماره 4 (مهر و آبان 1403)

فصلنامه طب توانبخشی
سال سیزدهم شماره 4 (مهر و آبان 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/07/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • راضیه کیانی زاده، مهناز استکی*، فریبا حسنی صفحات 688-703

    مقدمه و اهداف :

    اختلال کاستی توجه و فزون کنشی سبب نقص در پردازش های روان شناختی، هیجانی و شناختی کودکان می شود. براین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نوروفیدبک بتا بر کارکردهای اجرایی و توانایی حل مسئله کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی انجام شد.

    مواد و روش ها

     روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان پسر دبستانی مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی بودند که در 6 ماهه اول سال 1398 به کلینیک های روان پزشکی و روان شناسی مشهد مراجعه کرده بودند. در این پژوهش تعداد 24 کودک دبستانی مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. کودکان حاضر در گروه آزمایش به مدت 30 جلسه طی 2 ماه و نیم تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسش نامه اختلال کاستی توجه/فزون کنشی (بروک و کلینتون، 2007)، آزمون اکتشافی حل مسئله (جانسن، 2000) و پرسش نامه کارکردهای اجرایی (کولیج و همکاران، 2002) استفاده شد. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها 

    نتایج نشان داد نوروفیدبک بتا بر کارکردهای اجرایی (P=0/0001 و Eta=0/60 و F=33/42) و توانایی حل مسئله (P=0/0001 و Eta=0/57 و F=29/81) کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی تاثیر معنی دار دارد. بدین صورت که این مداخله توانسته به بهبود کارکردهای اجرایی و توانایی حل مسئله این کودکان منجر شود.

    نتیجه گیری

     باتوجه به نتایج پژوهش حاضر، درمان نوروفیدبک با ارائه بازخوردهای زیستی و آگاهی افراد نسبت به پردازش های ذهنی و شناختی، می تواند یک روش کارآمد جهت بهبود کارکردهای اجرایی و توانایی حل مسئله کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی به شمار رود.

    کلیدواژگان: اختلال کاستی توجه و فزون کنشی، توانایی حل مسئله، کارکردهای اجرایی، نوروفیدبک بتا
  • فاطمه طباطبایی ملاذی*، رضا رجبی، محمد کریمی زاده اردکانی، راحیل مهدیان صفحات 704-719

    مقدمه و اهداف:

     طبق مدل کینزیوپاتولوژیک، راهبردهای اصلاحی خاص، با هدف قراردادن الگوهای حرکتی و پاسچرال تغییریافته، می توانند از بروز دردهای اسکلتی عضلانی جلوگیری کنند. پیش از برنامه ریزی برای هر گونه اقدام پیشگیرانه، شناخت دقیق متخصصان از اختلالات حرکتی و پاسچرالی که فرد را مستعد درد اسکلتی عضلانی خاص کرده اند، ضروری به نظر می رسد. نتایج متناقضی درمورد اثربخشی مداخلات اصلاحی در پیشگیری از کمردرد وجود دارد. این عدم سازگاری را می توان به ناهمگنی نمونه ها در این مطالعات نسبت داد. بنابراین، وجود یک طبقه بندی در این راستا ضروری است. یکی از سیستم های طبقه بندی پیشنهادی که هم در اقدامات درمانی و هم در اقدامات پیشگیرانه کاربرد دارد، مدل اختلال سیستم حرکتی سهرمن است. تاکنون در هیچ مطالعه ای به بررسی اعتبار این مدل در حیطه پیشگیری پرداخته نشده است. هدف از این مطالعه بررسی اعتبار ساختاری این مدل در زنان مستعد کمردرد بود.

    مواد و روش ها 

    دو متخصص حرکات اصلاحی 250 زن 18 تا 75 ساله را که طی 30 دقیقه ایستادن طولانی مدت، کمردرد گذرای بیش از 10میلی متر بر روی مقیاس درد گزارش کردند، بررسی کردند. از تحلیل عاملی مولفه اصلی برای استخراج دسته های پیشنهادی استفاده و بار عاملی موارد برای شناسایی هر دسته بررسی شد. 5 دسته شناسایی شده با 5 دسته پیشنهادی سهرمن مقایسه شدند.

    یافته ها

     تعداد 5 مولفه استخراج شده از تحلیل عاملی مولفه اصلی، 87 درصد از کل واریانس تجمعی را تشکیل دادند که معادل 5 دسته پیشنهادی سهرمن بودند. 5 دسته شناسایی شده به ترتیب عبارت بودند از: اکستنشن-روتیشن، فلکشن-روتیشن، فلکشن، روتیشن و اکستنشن-روتیشن.

    نتیجه گیری

     تایید این 5 دسته، نشان دهنده اعتبار آزمون های حرکتی و پاسچرال معرفی شده در این سیستم، به عنوان یک ابزار طبقه بندی در اقدامات پیشگیرانه مرتبط با کمردرد در زنان است. متخصصان می توانند با استفاده از این مدل، اختلالات حرکتی و پاسچرال زمینه ساز کمردرد را در زنان مستعد شناسایی کنند و با اصلاح به موقع آن ها در راستای پیشگیری از کمردرد گام مثبتی بردارند.

    کلیدواژگان: کمردرد، پیشگیری و کنترل، طبقه بندی
  • مهدیار راثی، هدا مزینی*، امیرحسین براتی، سید امیرحسن حبیبی صفحات 720-733
    مقدمه و اهداف 

    مهم ترین مشکلات در افراد مبتلا به بیماری پارکینسون، لرزش دست و مهارت دستی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر یک برنامه تمرینی پاوربال بر لرزش دست و مهارت دستی سالمندان مبتلا به PD انجام شد.

    مواد و روش ها 

    در این آزمون 40 نفر از بیماران مراجعه کننده به بیمارستان رسول اکرم (ص) با میانگین سنی 4/15±66/3 در 2 گروه تمرینات پاوربال (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) شرکت کردند. پس از گرفتن پیش آزمون (لرزش و مهارت حرکتی دست) آزمودنی های گروه تمرینات پاوربال به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه به اجرای پروتکل تمرینی خود پرداختند. پس از انجام پروتکل تمرینی، هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند و نتایج آن ها تجزیه وتحلیل شد. برای اندازه گیری لرزش دست از اسمارت واچ مدل سونی3، برای اندازه گیری مهارت حرکتی دست از آزمون پوردو پیگبرد، برای بررسی نرمالیتی داده ها از آزمون شاپیرو ویلک، برای مقایسه درون گروهی از آزمون ویلکاکسون و برای بررسی مقایسه برون گروهی از آزمون من ویتنی استفاده شد.

    یافته ها

     برای لرزش دست، نتایج تجزیه وتحلیل داده ها کاهش معنی داری در فراوانی لرزش در حالت استراحت در گروه تمرین نشان داد (Z=-43/3). در گروه کنترل پس از 8 هفته تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین تفاوت معنی داری در فراوانی لرزش وضعیتی در هیچ گروهی مشاهده نشد. برای مهارت دستی، نتایج نشان داد بین گروه تمرین و کنترل در هر 4 خرده آزمون (دست ترجیحی، دست غیرمرجح، هر دو دست و مجموعه) تفاوت معنی داری وجود دارد (0/05>P).

    نتیجه گیری

     باتوجه به نتایج به دست آمده می توان گفت تمرین با استفاده از پاوربال می تواند در بهبود لرزش دست در حالت استراحت و نیز بهبود مهارت حرکتی دست موثر باشد. برای انجام کارهای روزانه، لرزش دست و مهارت حرکتی دست دو فاکتور مهم در افراد مبتلا به بیماری پارکینسون می باشد.

    کلیدواژگان: پاوربال، پارکینسون، لرزش دست، مهارت حرکتی دست
  • نگین ایرانی، سیروس باور*، نوید میرزاخانی عراقی صفحات 734-743
    مقدمه و اهداف

     عوامل فیزیکی و طراحی محیط های داخلی توانبخشی مناسب براساس شناخت محرک های حسی اوتیسم و با بررسی نوع واکنش حسی نسبت به محیط می تواند درکیفیت ارائه خدمات توانبخشی موثر واقع شود. هدف از این تحقیق بررسی و شناسایی وضعیت موجود و با شناخت محرکات حسی نسبت به آستانه عصبی بالاو پایین اوتیسم به منظور بهسازی و ارتقای فضاهای توانبخشی در راستای کیفیت بخشی خدمات توانبخشی بوده است.  

    مواد و روش ها

     پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی است که از پرسش نامه سنجش کیفیت معماری تنظیم شده توسط محقق جهت بررسی کیفیت معماری داخلی نسبت فضای آموزشی و درمانی استفاده شد. در بررسی عوامل موثر بر کیفیت فضاهای معماری، 9 مولفه سازماندهی فضا، انعطاف پذیری فضا، امنیت و ایمنی، بافت، مصالح و مبلمان، تهویه مطبوع، رنگ، نور، آکوستیک و فضای سبز، دید و منظر مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش مقطعی 32 نفر از کاردرمانگران مراکز درمانی دانشگاهی و بیمارستانی، مراکز بهزیستی، کلینیک های خصوصی مشارکت کردند. برای تبیین وضعیت موجود از آزمون t تک نمونه ای و برای بررسی میزان مقبولیت هریک از ابعاد و اولویت بندی آنان از آزمون فریدمن استفاده شده است.

    یافته ها

     نتایج حاکی از آن است که t مشاهده شده در مولفه های بافت و مصالح، نور، آکوستیک بالاتر از t جدول بوده و معنی دار می باشد بنابراین از دیدگاه پاسخگویان میزان تاثیر مولفه بافت و مصالح، نور، آکوستیک بر کیفیت معماری فضاهای اوتیسم در حد مطلوبی قرار دارد. نتایج حاکی از آن است که میانگین رتبه محاسبه شده برای مولفه سازماندهی فضا 3/72، انعطاف پذیری فضا 3/95، امنیت و ایمنی 4/75، بافت، مصالح و مبلمان 6/63، تهویه مطبوع 5/50، رنگ 5/69، نور 6/08، آکوستیک 6/45 و فضای سبز، دید و منظر 2/23 است. چون سطح معنی داری کمتر از مقدار می باشد، بنابر اطلاعات موجود فرضیه صفر رد می شود. همچنین مقدار آماره خی دو برابر با 75/863 و سطح معنی داری مطلوب برآورد شده است.

    نتیجه گیری

     نتایج برای تبیین وضعیت موجود با رعایت مفروضات پارامتریک از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. همان گونه که نتایج در سطح معنی داری 0/05 با درجات آزادی بیان شده بررسی شد. میزان مطلوبیت از مولفه های کیفیت معماری فضاهای اوتیسم، متفاوت است. برای مولفه سازماندهی فضا، انعطاف پذیری فضا، امنیت و ایمنی، بافت، مصالح و مبلمان مناسب، تهویه مطبوع، رنگ، نور مناسب، آکوستیک به بهسازی نیاز است و فضای سبز، دید و منظر نامناسب بوده است. درنتیجه با باسازی و طراحی فضاهای توانبخشی برای کودکان که مبتنی بر شرایط حسی و حساسیت های آن ها باشد حائز اهمیت است.

    کلیدواژگان: اوتیسم، مراکز توانبخشی، کاردرمانی، معماری
  • مصطفی ورمزیار، فواد صیدی*، نادر فرهپور صفحات 744-757
    مقدمه و اهداف

    لوردوز افزایش یافته کمری یکی از تغییر شکل های ستون فقرات است که موجب تغییرات مرکز ثقل به جلو و افزایش حرکت لگن می شود، همچنین عاملی است که ثبات ناحیه تنه، کمربند کمری لگنی رانی و اندام تحتانی را تغییر می دهد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر مقایسه تغییرات مرکز فشار و زمان رسیدن به پایداری در بازیکنان فوتبال با و بدون لوردوز افزایش یافته کمری در حرکت پرش فرود تک پا می باشد.

    مواد و روش ها 

    تحقیق حاضر از نوع مقایسه ای کاربردی و ازنظر طرح، مقطعی بود، به طوری که 28 نفر (14 نفر لوردوز افزایش یافته کمری و 14 نفر لوردوز کمری طبیعی) فوتبالیست مرد حرفه ای باتوجه به معیارهای ورود و خروج، با میانگین سن 2/42±24سال، میانگین قد 6/06±178 سانتی متر و میانگین وزن 4/93±72 کیلوگرم انتخاب شدند. ابتدا از آن ها پرش سارجنت به منظور تعیین کردن حداکثر پرش عمودی گرفته شد و سپس آزمودنی ها با نصف حداکثر پرش خود به صورت دو پا پرش کردند و با پای غالب روی صفحه نیرو فرود آمدند. برای تجزیه وتحلیل نتایج از نرم افزار SPSS نسخه 23 و تحلیل تی مستقل استفاده شد.

    یافته ها

     تفاوت معنی داری بین میزان نوسانات COP در جهت داخلی خارجی (015/P=0)، حداکثر و حداقل جابه جایی COP در جهت داخلی خارجی (P=0/021 و P=0/001)، و زمان رسیدن به پایداری داخلی خارجی و کل (001/P=0)، در دو گروه مشاهده شد، اما در سایر متغیرها تفاوت معنی داری یافت نشد (05/P≤0).

    نتیجه گیری

     به نظر می رسد تغییرات صفحه ساجیتال در ناحیه ستون فقرات کمری و لگن، باعث بی ثباتی و کاهش تعادل در صفحه فرونتال در اندام تحتانی می شود. بدین ترتیب، ممکن است ورزشکارانی که دارای بی ثباتی در اندام تحتانی هستند، توجه و تمرکز خود را بیشتر به تغییرات اتفاق افتاده در ناحیه پروگزیمال قرار دهند تا از بی ثباتی و آسیب در اندام تحتانی تا حدودی جلوگیری کنند.

    کلیدواژگان: مرکز فشار، زمان رسیدن به پایداری، فوتبالیست، پرش فرود تک پا، لوردوز افزایش یافته کمری
  • پریسا استکی، غلامعلی قاسمی*، مرتضی صادقی صفحات 758-769
    مقدمه و اهداف

     پیچ خوردگی مچ پا شایع ترین آسیب اسکلتی عضلانی اندام تحتانی در ورزشکاران می باشد که می تواند با برنامه های توانبخشی به صورت کم هزینه و غیرتهاجمی بهبود یابد. هدف این تحقیق بررسی اثر 8 هفته تمرینات اسلاید برد بر تعادل ایستا، حس عمقی و قدرت عضلانی مچ پای بسکتبالیست های دختر مبتلا به بی ثباتی مزمن مچ پا بود.

    مواد و روش ها 

    مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. 28 نفر از دختران بسکتبالیست مبتلا به بی ثباتی مزمن مچ پا به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (میانگین سن 0/78±14/00، میانگین قد 6/45±167/78، میانگین وزن 7/18± 59/57) وکنترل (میانگین سن 0/82±14/07، میانگین قد 3/85±168/07، میانگین وزن 3/45±62/92) قرار گرفتند. قبل و بعد از دوره تمرینی متغیرهای نوسانات مرکز فشار (دستگاه فوت اسکن)، حس عمقی و قدرت عضلانی (دستگاه ایزوکینتیک بایودکس مدل 3pro) آزمودنی ها اندازه گیری شد. آزمودنی های گروه آزمایش، تمرینات اسلاید برد را در مدت زمان 8 هفته، هر هفته 3 جلسه و  هر جلسه 60 دقیقه انجام دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد (0/05=P).

    یافته ها

     نتایج تحقیق نشان داد در پس آزمون اختلاف معنی داری در میزان حس عمقی (001/P≤0)، نوسانات مرکز فشار (001/P≤0) و قدرت عضلانی (001/P≤0) در بین آزمودنی های دو گروه وجود دارد که اثرگذاری تمرینات به کاررفته را تایید می کند.

    نتیجه گیری

     8 هفته تمرینات اسلاید برد موجب بهبود تعادل ایستا، حس عمقی و قدرت عضلانی مچ پای بسکتبالیست های حرفه ای دختر مبتلا به بی ثباتی مزمن مچ پا شد، بنابراین استفاده از تمرینات اسلاید برد در راستای توانبخشی افراد دارای بی ثباتی مزمن مچ پا توصیه می شود.

    کلیدواژگان: مچ پا، بی ثباتی مزمن، اسلاید برد، عملکرد حرکتی، بسکتبال
  • محمدحسین نظری*، علی اصغر نورسته، مصطفی زارعی صفحات 770-783
    مقدمه و اهداف 

    معاینه و ارزیابی پیش مشارکتی یک راهبرد موثر برای پیش بینی و پیشگیری از آسیب های ورزشکاران، قبل از شرکت در ورزش های سازمان یافته به شمار می رود. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این پرسش بود که «آیا آزمون غربالگری عملکرد حرکتی (FMS) می تواند آسیب های اسکلتی عضلانی دوومیدانی کاران باشگاهی کشور را پیش بینی کند».

    مواد و روش ها

     مطالعه حاضر، یک مطالعه همبستگی-آینده نگر است. آزمودنی های این پژوهش، 100 نفر مرد ورزشکار باشگاهی رشته ورزشی دوومیدانی بود که به صورت داوطلبانه در آزمون شرکت کردند. فرایند غربالگری عملکرد حرکتی آزمودنی ها توسط آزمون های 7 گانه (FMS) و نحوه امتیازدهی آن، براساس نمره دهی استاندارد معمول این آزمون انجام شد. اندازه گیری میزان شیوع آسیب های اسکلتی عضلانی توسط فرم ثبت آسیب فولر 2006، به صورت هفتگی و آینده نگر به مدت 20 هفته انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و آزمون کای اسکوئر و برای بررسی رابطه بین نمرات پیش بین آزمون غربالگری عملکرد حرکتی (FMS) و آسیب های اسکلتی عضلانی، از آزمون رگرسیون لجستیک استفاده شد. در کلیه مراحل برای تحلیل داده های پژوهش، از نرم افزار SPSS نسخه 26 در سطح معنی داری 0/05 استفاده شد. 

    یافته ها 

    تجزیه وتحلیل داده های شیوع شناسی آسیب های ورزشی، میزان شیوع استاندارد آسیب ها را برابر با 3 آسیب در هر 1000 فرد ساعت نشان داد. یافته های پژوهش نشان داد ورزشکارانی که نمرات آزمون FMS آن ها کمتر بود، به میزان 3/5 برابر بیشتر از افراد دیگر دچار آسیب شدند. منحنی مشخصه عملکرد سیستم (ROC) و شاخص بودن، نمره 16 را به عنوان نقطه برش آسیب نشان داد. نتیجه آزمون لجستیک رگرسیون در نقطه برش آسیب، میزان حساسیت و ویژگی و دقت آزمون (FMS) را به ترتیب 78/6 و 75/5 و 78 درصد نشان داد. 

    نتیجه گیری

     براساس یافته های پژوهش، باتوجه به مقادیر به دست آمده حساسیت، ویژگی، دقت تشخیص آسیب، نرخ احتمال وقوع آسیب و همچنین مقدار قابل توجه مساحت زیر منحنی به نظر می رسد نمرات آزمون FMS می تواند آسیب های اسکلتی عضلانی دوومیدانی کاران باشگاهی را پیش بینی کند و می توان از نتایج این آزمون در پیشگیری از آسیب های ورزشی استفاده کرد.

    کلیدواژگان: آزمون، پیش بینی، آسیب های اسکلتی عضلانی، غربالگری عملکرد حرکتی، دوومیدانی کاران باشگاهی
  • سارا خوش جمال فکری، فرهاد طباطبایی قمشه*، علی فتاحی صفحات 784-795
    مقدمه و اهداف 

    افزایش سن باعث تغییرات فیزیولوژیکی متنوعی می شود که بر کنترل حرکتی تاثیر می گذارد، از جمله کاهش سرعت راه رفتن. زنان میانسال (45-64 سال) تحت تغییرات فیزیکی و هورمونی قرار می گیرند که بر عملکرد حرکتی آن ها اثر می گذارد. عبور از موانع چالشی برای سیستم عصبی عضلانی ایجاد می کند و دینامیک مرکز فشار و مرکز جرم را تغییر می دهد. تحلیل تغییرات مرکز فشار و نیروهای عکس العمل زمین در طول راه رفتن برای شناسایی ناهنجاری های حرکتی، ارزیابی خطر سقوط و توسعه مداخلات موثر جهت بهبود کیفیت زندگی و پیشگیری از آسیب ها در این گروه سنی حیاتی است. مقایسه راه رفتن عادی و عبور از موانع، تغییرات حرکتی مرتبط با سن را نمایان می کند و به پیشرفت تحقیقات درزمینه ثبات راه رفتن و طراحی استراتژی های مناسب برای ارتقای تحرک و ایمنی در بزرگسالان میانسال کمک می کند.

    مواد و روش ها

     این مطالعه نیمه تجربی و علی مقایسه ای بر روی 24 زن میانسال سالم (55 تا 64 سال) در تهران انجام شد. شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده های کینتیکی در حین عبور از موانع و راه رفتن عادی با استفاده از دو صفحه نیرو (AMTI، آمریکا) و دوربین های تحلیل حرکت (Vero، نسخه 2/2 انگلستان) جمع آوری شدند. برای کاهش خطاهای حرکتی، شرکت کنندگان لباس های مخصوص پوشیدند و به صورت پابرهنه راه رفتند. تحلیل آماری داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد.

    یافته ها 

    در تحقیق حاضر تفاوت معنی داری در سن، قد، وزن و شاخص توده بدنی میان شرکت کنندگان مشاهده نشد. افزایش قابل توجهی در جابه جایی های میانی-جانبی با سطح معنی داری 0/009=P و قدامی-خلفی با سطح معناداری 0/001=P مرکز فشار نسبت به مرکز جرم، و همچنین در نیروهای عکس العمل زمین در جهت های قدامی-خلفی و عمودی پای راست در هنگام عبور از مانع با سطح معنی داری 0/001=P مشاهده شد (0/05≥P).

    نتیجه گیری

     به طور کلی، نتایج نشان می دهد این تغییرات معنی دار می تواند به دلیل نیاز به تنظیم تعادل و کنترل حرکت در هنگام عبور از مانع باشد. با وجود اینکه این یافته ها با نتایج تحقیقات موجود همخوانی دارد و نشان دهنده اهمیت بررسی دقیق تر نیروهای مختلف در تحلیل مکانیک حرکت است اما مطالعات بیشتری با استفاده از تحلیل های پیشرفته تر و جمعیت های مختلف می تواند به فهم بهتری از این تغییرات کمک کند.

    کلیدواژگان: راه رفتن، مانع، کینتیک، مفاصل، میانسالی
  • محمدرضا جهانی، حیدر صادقی*، راضیه یوسفیان ملا صفحات 796-811
    مقدمه و اهداف

     باتوجه به اینکه صافی کف پا به عنوان یک ناهنجاری سه بعدی، تغییرات قابل توجهی در سطوح مختلف حرکتی و به تبع آن تغییر در عملکرد حرکتی را ایجاد می کند. به منظور مدیریت این ناهنجاری، روش های مختلفی مانند تمرینات، کفی ها و کفش توصیه شده است. هدف پژوهش حاضر مطالعه اثر استفاده از کفی طبی، کفش و تیپینگ بر محتوای فرکانسی نیروهای عکس العمل زمین هنگام راه رفتن ورزشکاران مبتلا به صافی کف پای منعطف بود.

    مواد و روش ها

     در این پژوهش نیمه آزمایشی، 15 ورزشکار مرد 18 تا 25 سال مبتلا به صافی کف پای منعطف با (میانگین و انحراف معیار، سن 2/07±21/78 سال، قد 0/07±1/78 متر و وزن 8/23±80/28 کیلوگرم) که حداقل 6 ماه تمرین ورزشی منظم (2 جلسه در هفته) در رشته ورزشی آمادگی جسمانی داشته اند، شرکت کردند. با استفاده از صفحه نیرو، داده های نیروی عکس العمل زمین در 5 شرایط مختلف راه رفتن با کفش دارای کفی، پای برهنه، کفش، تیپ، کفش با تیپ، بعد از 10 دقیقه سازگاری اولیه با شرایط هر پروتکل جمع آوری شد. سپس، محتوای فرکانسی نیروی های عکس العمل زمین محاسبه و همچنین برای مقایسه عملکرد محتوای فرکانسی از آزمون آنووا با اندازه گیری های مکرر استفاده شد (0/05≥P). 

    یافته ها

     نتایج اختلاف معنی داری بین پروتکل های مختلف نشان داد، اما بیشترین کاهش و اختلاف معنی داری در متغیرهای فرکانس با توان 99/5 درصد، میانه فرکانس، پهنای باند فرکانس و میانگین فرکانس در پروتکل های کفش، کفش با تیپ در مقایسه با کفی و پای برهنه بود (0/05>P). کاهش محتوای فرکانسی به ویژه در صفحه داخلی خارجی برجسته بود.

    نتیجه گیری 

    استفاده از پوشش کفش به کاهش بیشتر محتوای فرکانسی نیروهای عکس العمل زمین منجر شد که این کاهش می تواند به بهبود کنترل حرکتی و عملکرد ورزشی کمک کند. بنابراین، این پوشش ها به عنوان رویکردی مناسب برای بهبود عملکرد حرکتی در افراد مبتلا به صافی کف پا منعطف توصیه می شوند.

    کلیدواژگان: کف پای صاف، راه رفتن، کینتیک، کفی طبی، کفش وتیپینگ
  • زهرا ابراهیمی حق، رضا رجبی*، هومن مینونژاد، افخم دانشفر صفحات 812-829
    مقدمه و اهداف

     یکی از شایع ترین و خطرناک ترین آسیب ها در ورزش، آسیب لیگامنت متقاطع قدامی است. امروزه علی رغم وجود برنامه های پیشگیری از آسیب رباط صلیبی قدامی، میزان شیوع این آسیب همچنان بالا است. تاکنون تحقیقات از تاثیر مثبت کانون توجه بیرونی حمایت کرده اند، اما اطلاعاتی درمورد به کارگیری کانون توجه کلی به عنوان فرایندی که کنترل خودکار را فراخوانی خواهد کرد، در پیشگیری از آسیب رباط صلیبی قدامی یافت نشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر کانون توجه کلی و بیرونی بر طول پرش تک پا و دامنه حرکت زانوی زنان ورزشکار در معرض آسیب رباط صلیبی قدامی بود

    مواد و روش ها

     روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح پژوهش درون گروهی یا تکرار سنجش بود. 13 زن ورزشکار مستعد آسیب لیگامان متقاطع قدامی (غربالگری شده به وسیله آزمون تاک) با میانگین سن 4/42±23/77 سال، به صورت هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان سه پرش را در هریک از وضعیت های مختلف توجه (کنترل، بیرونی و کلی) و درکل 9 پرش انجام دادند. اثر ترتیب وضعیت ها به روش همترازسازی متقابل کنترل شد. بدین ترتیب که بعد از 3 پرش در وضعیت کنترل، گروه 1 ابتدا 3 پرش در وضعیت کلی و سپس 3 پرش در وضعیت بیرونی انجام داد و گروه 2 برعکس. آزمون پرش تک پا جهت سنجش عملکرد شرکت کننده ها استفاده شد. 

    یافته ها 

    مطابق نتایج تحلیل واریانس با سنجش های مکرر اثر کانون توجه بر مسافت پرش و دامنه حرکتی زانو معنی دار بود (0/001=P). مقایسه های زوجی تعقیبی با اصلاح بونفرونی نشان داد مسافت پرش و دامنه حرکتی زانو در وضعیت کانون توجه بیرونی به طور معنی داری بیشتر از وضعیت توجه خودکنترل بود (0/002=P)،در مسافت پرش تفاوت معنی داری میان وضعیت کانون توجه بیرونی و کلی و نیز وضعیت کانون توجه کلی و خودکنترل مشاهده نشد (0/05<P)، اما در دامنه حرکتی زانو نشان داد در وضعیت های کانون توجه کلی به طور معنی داری بیشتر از وضعیت توجه خودکنترل بود و بین دو وضعیت کانون توجه کلی و بیرونی تفاوت معنی داری وجود نداشت (0/965=P).

    نتیجه گیری 

    براساس نتایج به نظر می رسد استفاده از دستورالعمل ها با کانون توجه بیرونی و کلی، دامنه حرکتی زانو و با کانون توجه بیرونی می تواند عملکرد پرش طولی در زنان ورزشکار مستعد آسیب زانو را افزایش دهد و برای بهبود عملکرد استفاده شود.

    کلیدواژگان: آسیب، پرش، دامنه حرکتی، رباط صلیبی قدامی، زانو
  • محسن علیزاده، محمدمحسن روستائی*، علیرضا اکبرزاده باغبان، حسن شمسی صفحات 830-843
    مقدمه و اهداف

     تنیس البو نوعی درگیری قسمت خارجی آرنج است که به طور جدی عملکرد اندام فوقانی را مختل می کند. اخیرا درمان های رادیال شاک ویو و سوزن خشک در درمان تاندینوپاتی های مختلف مطرح شده اند. هدف از انجام مطالعه حاضر، مقایسه اثرات سوزن خشک و رادیال شاک ویو در درمان تنیس البو بود.

    مواد و روش ها

     در این مطالعه پایلوت، 12 نفر مبتلا به تنیس البو در دامنه سنی 30 تا 50 سال براساس معیارهای ورود به مطالعه و خروج از مطالعه شرکت کردند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه رادیال شاک ویو (6 نفر- 3 جلسه به صورت هفتگی با میزان انرژی 1/5 بار و فرکانس 10 هرتز و 2000 ضربه) و سوزن خشک (6 نفر- 5 جلسه) قرار گرفتند. برای ارزیابی میزان درد قبل از مداخله، پس از مداخله و در زمان پیگیری (4 هفته پس از مداخله) از مقیاس های آنالوگ بصری و آستانه درد فشاری، برای بررسی میزان ناتوانی عملکردی از پرسش نامه سریع ناتوانی های بازو، شانه و دست و برای سنجش میزان ناتوانی از تست گریپ استفاده شد. همه متغیرها قبل از مداخله، بعد از مداخله و در مرحله پیگیری (4 هفته پس از مداخله) اندازه گیری شدند. 

    یافته ها 

    در گروه درمان رادیال شاک ویو میزان درد و ناتوانی در زمان پیگیری نسبت به قبل از مداخله بهبودی معنی داری نشان داد (0/05>P)، درحالی که در زمان بعد از مداخله در مقایسه با قبل از مداخله تفاوت معنی داری در میزان درد و ناتوانی در این گروه مشاهده نشد (0/05>P). نمره پرسش نامه سریع ناتوانی های بازو، شانه و دست در زمان بعد از مداخله و پیگیری نسبت به قبل از مداخله معنی دار بود (0/05>P). در گروه سوزن خشک، میزان درد در زمان پیگیری نسبت به قبل از مداخله کاهش معنی دار نشان داد (05/>P). میزان ناتوانی نیز در هر دو زمان بعد از مداخله و پیگیری نسبت به قبل از مداخله بهبودی معنی داری نشان داد (05/>P). درمان سوزن خشک در میزان نمرات پرسش نامه سریع ناتوانی های بازو، شانه و دست در بیماران مبتلا به تنیس البو در زمان های مختلف موجب تغییر معنی دار مطالعه نشد (0/05>P). در هیچ یک از دو گروه مداخله، میانگین نمره آستانه درد فشاری نقطه اول، مقادیر آستانه درد فشاری نقطه دوم و تفاضل میانگین آستانه درد فشاری نقاط اول و دوم تفاوت معنی داری نداشتند (0/05>P). هیچ یک از متغیرهای موردبررسی در زمان های بعد از مداخله و پیگیری، بین دو گروه درمانی تفاوت معنی داری نداشتند (0/05>P).

    نتیجه گیری

     نتایج این مطالعه پایلوت نشان داد میزان درد در هر دو گروه سوزن خشک و رادیال شاک ویو در زمان پیگیری به صورت معنی داری کاهش یافت. علاوه براین، مقایسه پیامدهای موردبررسی بین دو گروه نشان داد تفاوت معنی داری در میزان درد، آستانه درد فشاری، میزان ناتوانی (گریپ) و نمرات پرسش نامه سریع ناتوانی های بازو، شانه و دست در بیماران مبتلا به تنیس البو بین دو گروه رادیال شاک ویو و سوزن خشک وجود نداشت و هر دو مداخله پتانسیل درمانی مناسبی را در درمان تنیس البو دارند.

    کلیدواژگان: تنیس البو، سوزن خشک، شاک ویو، درد، ناتوانی
  • ویدا صمدیان، مهدیه آکوچکیان*، حسن دانشمندی، محمدحسین علیزاده صفحات 844-855
    مقدمه و اهداف 

    سندرم تونل کارپال یکی از شایع ترین گیرافتادگی های عصب محیطی است که به دنبال فشردگی یا درگیری عصب مدیان در کانال مچ دست بروز می کند. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرینات اصلاحی منتخب و ماساژ بر قدرت چنگ زدن، افزایش دامنه حرکتی و درد مچ دست زنان کاراته کار مبتلا به سندرم تونل کارپال است.

    مواد و روش ها

     مطالعه حاضر از نوع کاربردی و نیمه آزمایشی بود که بر روی 30 زن کاراته کار 25 تا 45 ساله مبتلا به سندرم تونل کارپال انجام شد. کاراته کاران در دو گروه 15 نفره آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی علاوه بر برنامه ماساژ ،تمرینات کششی و قدرتی را با نظارت و زیر نظر متخصص حرکات اصلاحی به مدت 8 هفته و 2 جلسه در هفته انجام دادند و گروه کنترل با نظارت فقط تمرینات باشگاهی خود را انجام دادند و هیچ گونه مداخله دیگری را انجام نمی دادند. از تست تینل، فالن و فشار با نظارت پزشک نورولوژیست جهت بررسی ابتلا به تونل کارپال استفاده شد. شدت درد با مقیاس بصری درد و قدرت چنگ زدن دست با استفاده از دایناموتر دستی و جهت اندازه گیری دامنه حرکتی در 4 حرکت پرونیشن، سوپینیشن، آبداکشن و اداکشن از گونیامتر یونیورسال به صورت پیش آزمون و پس آزمون از هر دو گروه اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل نتایج از آزمون آماری کوواریانس در سطح معنی داری 05/P<0 استفاده شد. 

    یافته ها 

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد برنامه ترکیبی تمرینات اصلاحی منتخب همراه با ماساژ موجب کاهش معنی داری در شدت درد، افزایش قدرت چنگ زدن و افزایش دامنه حرکتی زنان مبتلا به سندرم تونل کارپال نسبت به گروه کنترل می شود (P<0/001). 

    نتیجه گیری

     باتوجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر استفاده از برنامه تمرینات اصلاحی منتخب و ماساژ  به صورت ترکیبی موجب کاهش شدت درد، افزایش قدرت چنگ زدن افزایش دامنه حرکتی مچ دست می شود. بنابراین به درمانگران و مربیان ورزشی توصیه می شود از برنامه ترکیبی جهت بهبود تونل کارپال ورزشکاران استفاده شود.

    کلیدواژگان: سندرم تونل کارپال، ماساژ، ورزش، مفصل
|
  • Razieh Kianizadeh, Mahnaz Esteki *, Fariba Hassani Pages 688-703
    Background and Aims

     Attention-deficit hyperactivity disorder (ADHD) can impair psychological, emotional, and cognitive processes. The present study aims to investigate the effect of beta neurofeedback on executive functions and problem-solving skills of elementary school male children with ADHD.

    Methods 

    This is a quasi-experimental study with a pre-test/post-test/two-month follow-up design. The participants were 24 elementary school male children with ADHD referred to psychology and psychiatry clinics in Mashhad, Iran, in 2020. They were selected using a purposive sampling method and randomly divided into intervention and control groups. The children in the intervention group received beta neurofeedback at 30 sessions for 2.5 months. The data collection tools were Brock and Clinton’s ADHD questionnaire, the children’s problem-solving exploratory test of Johnson, and Coolidge et al.’s executive functions questionnaire. The data were analyzed using repeated measures ANOVA.

    Results

     The results showed that beta neurofeedback had significant effects on executive functions (F=33.42; Eta squared=0.60; P=0.0001) and problem-solving skills (F=29.81; Eta squared=0.57; P=0.0001). It led to significant improvement in the intervention group.

    Conclusion

     Beta neurofeedback can improve executive functions and problem-solving skills of children with ADHD through providing biological feedback and increasing awareness of mental and cognitive processes.

    Keywords: Attention Deficit Hyperactivity Disorder, Problem-Solving, Executive Functions, Beta Neurofeedback
  • Fatemeh Tabatabaei Molazi *, Reza Rajabi, Mohammad Karimizadeh Ardakani, Rahil Mahdian Pages 704-719
    Background and Aims 

    Based on the kinesiopathologic concept of movement, the corrective strategies targeting the altered movement and postural patterns can prevent the onset of musculoskeletal pains. Before planning any measure, the specialists need an accurate identification of movement and postural impairments predisposing the individual to a specific musculoskeletal pain. There are conflicting results regarding the effectiveness of a specific corrective intervention for the prevention of low back pain (LBP). There is a classification system named movement system impairment (MSI) developed by Sahrmann. No previous study has been conducted to validate this system for preventive measures of LBP. Therefore, this study aimed to assess the construct validity of this model in females susceptible to LBP. 

    Methods

     In this study, 250 females aged 18-75 with transient LBP (based on a VAS score >10 during a 30-min prolonged standing procedure), were examined by two corrective exercise specialists. The principal component analysis (PCA) was used to derive proposed LBP categories. Factor loadings in the component matrix were assessed to identify the factors for each component. Five configured components were compared with the five LBP categories proposed by the MSI 

    Results 

    The five derived components were extension-rotation, flexion-rotation, flexion, rotation and extension-rotation. These five extracted components explained 87% of the total cumulative variance, equivalent to five MSI-based LBP categories.

    Conclusion

     The MSI is a valid classification tool for preventive measures against LBP in females. Specialists can use this model for identification of females susceptible to movement and postural impairments, and take a positive step towards preventing LBP by modifying these impairments before the onset of pain.

    Keywords: Low Back Pain (LBP), Prevention, Control, Classification
  • Mahdiyar Rasi, Hoda Mozayani *, Amirhossein Barati, Seyed Amirhasan Habibi Pages 720-733
    Background and Aims 

    The most important problems in people with Parkinson’s disease (PD) are hand tremors and manual dexterity. The present study aims to evaluate the effect of a Powerball training program on hand tremors and manual dexterity of older people with PD.

    Methods

     In this quasi-experimental study, participants were 40 patients with PD referred to Rasool-e Akram Hospital in Tehran, Iran (mean age= 66.3±4.15 years). They were divided into two groups: Training (n=20) and control (n=20). After taking the pre-test assessments (the resting/postural tremor test and the Purdue pegboard test) for both groups, the training group performed Powerball training based on the defined protocol for 8 weeks, 3 times per week. Then, both groups underwent post-test assessments, and their data were compared and analyzed. The Shapiro–Wilk test was used to test the normality of data. The Wilcoxon test was used for within-group comparisons, and the Mann-Whitney U test was used for between-group comparisons

    Results

     For hand tremors, the data analysis results showed a significant decrease in the frequency of resting tremors in the training group (Z=-3.43). In the control group, no significant difference was observed after 8 weeks. Also, there was no significant difference in the frequency of postural tremor in any group. For manual dexterity, the results showed a significant difference between the training and control groups in all four subtests (preferred hand, non-preferred hand, both hands, and assemblies) (P<0.05).

    Conclusion

     Training with Powerball can be effective in reducing hand tremors at rest and improving the manual dexterity of older patients with PD.

    Keywords: Powerball, Parkinson’S Disease, Hand Tremor, Manual Dexterity
  • Negin Irani, Cyrus Bavar *, Navid Mirzakhani Pages 734-743
    Background and Aims

     Physical factors and the appropriate interior design of rehabilitation centers can be effective in the quality of rehabilitation services for children with autism spectrum disorder (ASD). This study aims to investigate the interior design quality of rehabilitation centers in Iran for children with ASD to improve the quality of rehabilitation services for children.

    Methods

     In this descriptive survey study, 32 occupational therapists from universities, hospitals, welfare organizations, and private clinics participated. A researcher-made questionnaire was used to assess the quality of architecture in rehabilitation centers in nine domains of space organization, space flexibility, security/safety, texture/materials/furniture, air conditioning, color, light, acoustics, and green space/view/landscape. Data analysis was performed in SPSS software, version 22 using the one-sample t-test. To rank the dimensions, Friedman's test was used. 

    Results 

    The results of the t-test showed that only the design parameters of texture/materials/furniture, light, and green space/view/landscape had a significant on the quality of  rehabilitation services. The ranking test results showed that the mean ranks for the space organization component was 3.72; for space flexibility, 3.95; for security/safety, 4.75; for texture/materials/furniture, 6.63; for air conditioning, 5.50; for color, 5.69; for light, 6.08; for acoustics, 6.45; and for green space/view/landscape, 2.23. Based on the chi-square test results (P< 0.05, χ2=75.863), there was a significant difference in the degree of desirability between the architecture components.

    Conclusion 

    The rehabilitation centers for children with ASD in Iran need to be improved in terms of space organization, space flexibility, security/safety, air conditioning, color, and acoustics. =

    Keywords: Autism Spectrum Disorder (ASD), Rehabilitation Centers, Occupational Therapy, Architecture
  • Mostafa Varmaziyar, Foad Seidi *, Nader Farahpour Pages 744-757
    Background and Aims 

    Hyperlordosis is one of the deformities in the lumbar spine, which causes changes in the forward center of gravity and increases the movement of the pelvis. It also changes the stability of the trunk, lumbo-pelvic-hip core complex, and lower limbs. This study aims to compare the changes in the center of pressure (COP) and the time to stabilization (TTS) in male football players with and without hyperlordosis during a single-leg jump-landing task.

    Methods

     This is a causal-comparative study with a cross-sectional design, conducted on 28 male football players (14 with hyperlordosis and 14 without hyperlordosis), with a mean age of 24±2.42 years, a mean height of 178±6.06 cm and a mean weight of 72±4.93 kg. First, the Sargent jump test was taken to determine their maximum vertical jump. Then, they were asked to jump with two legs and a half maximum vertical jumping height and land on the force plate with the dominant leg. The independent t-test analysis was used to analyze the data in SPSS software, version 23.

    Results

     A significant difference in the COP fluctuations in the mediolateral (ML) direction (P=0.015), the maximum and minimum COP displacements in the ML direction (P=0.021, P=0.001), the TTS in the ML direction, and the total TTS (P=0.001), was observed between two groups, but no significant difference was found in the amount of COP variability in the anterior-posterior (AP) and ML directions, the amount of COP fluctuations in the AP direction, the minimum and maximum COP displacements in the AP direction, and the TTS in the AP and vertical directions (P>0.05).

    Conclusion

     It seems that changes in the sagittal plane in the area of the lumbar spine and pelvis cause instability and loss of balance in the frontal plane in the lower limbs. Therefore, football players with hyperlordosis should pay more attention to the changes in the proximal region to prevent instability and injury in the lower limb.

    Keywords: Center Of Pressure, Time To Stabilization, Football Players, Single-Leg Jump-Landing, Hyperlordosis
  • Parisa Esteki, Gholamali Ghasemi *, Morteza Sadeghi Pages 758-769
    Background and Aims

     Ankle sprain is the most common lower limb musculoskeletal injury in athletes, which can be improved with low-cost and non-invasive rehabilitation programs. The present study aimed to determine the effect of eight weeks of slide board exercises on the center of pressure (COP) displacement, ankle proprioception, and ankle muscle strength of female basketball players with chronic ankle instability (CAI). 

    Methods

     This is quasi-experimental with a pre-test/post-test design. Participants were 28 professional female basketball players with CAI, who were randomly divided into two groups: Exercise (age:14.00±0.78 years, height: 167.78±6.45 cm, weight: 59.57±7.18 kg) and control (age:14.07±0.82 years, height: 167.08±3.85 years, weight: 62.92±3.45 kg). Before and after the training period, the variables of COP displacement (using a foot scan device), ankle proprioception and ankle muscle strength (using Biodex system 3 pro) were measured. The exercise group performed the slide board exercises for 8 weeks, three sessions per week, each for 60 minutes under the supervision of the examiner. For statistical analysis, the analysis of covariance test was used. The significance level was set at 0.05.

    Results

     The results showed a significant difference in COP displacement (P≤0.001), ankle proprioception (P≤0.001), and ankle muscle strength (P≤0.001) after exercises between the two groups, and confirmed the higher effectiveness of the slide board exercises.

    Conclusion

     The slide board exercises for eight weeks can reduce the COP displacement and ankle proprioception and improve ankle muscle strength in professional female basketball players with CAI. Therefore, slide board exercises are recommended for the rehabilitation of female athletes with CAI.

    Keywords: Ankle, Chronic Instability, Slide Board, Functional Performance, Basketball
  • Mohammadhosien Nazari *, Aliasghar Norasteh, Mostafa Zarei Pages 770-783
    Background and Aims

     Pre-participatory evaluation is an effective strategy for predicting and preventing injuries in athletes before participating in organized sports. This research aims to assess whether the functional movement screening (FMS) test can predict the musculoskeletal injuries of running athletes in Iran.

    Methods

     This is a correlational prospective study. The participants were 100 male runners from athletics clubs in north-east Iran. The screening was done using the seven subtests of the FMS test. The prevalence of musculoskeletal injuries was measured weekly and prospectively for 20 weeks using Fuller’s accident report form. Descriptive statistics and chi-square test were used to analyze the data in SPSS software, version 26 and the logistic regression analysis was used to investigate the relationship between pre-test scores of the FMS test and musculoskeletal injuries. The significance level was set at 0.05.

    Results

     The standardized incidence rate of musculoskeletal injuries was 3 in 1000 person-hours. Athletes with lower FMS test scores suffered 3.5 times more injuries than others. The ROC curve and Youden’s index showed a score of 16 as the cut-off point. The FMS test’s sensitivity, specificity and precision were 78.6%, 75.5% and 78%, respectively and the area under the ROC curve was 0.839.

    Conclusion

     Considering the high sensitivity, specificity, and precision of the FMS test in musculoskeletal injury detection, it seems that the FMS test score can predict the musculoskeletal injuries of running athletes in Iran, and it can be used to prevent their sports injuries.

    Keywords: Prediction, Musculoskeletal Injuries, Functional Movement Screening, Athletics
  • Sara Khoshjamal Fekri, Farhad Tabatabai Ghomsheh *, Ali Fatahi Pages 784-795
    Background and Aims 

    Aging causes physiological changes such as decreased walking speed, influencing motor control. Obstacle crossing challenges the neuromuscular system and changes the dynamics of the center of pressure (COP) and center of mass (COM). Analyzing the COP variations and ground reaction forces (GRFs) during walking is needed to identify movement abnormalities, assess fall risk, and develop effective interventions to improve quality of life and prevent injuries in middle age. This study aims to compare the GRFs and variability in COP and COM during normal walking and obstacle crossing in middle-aged women.

    Methods

     This is a quasi-experimental, causal-comparative study on 24 healthy middle-aged women (aged 55-64) in Tehran, Iran. Participants were selected using a convenience sampling method. Kinetic data during obstacle crossing and normal walking were collected using two force plates (AMTI, USA) and motion analysis cameras (Vero version 2.2, UK). Motion errors were minimized by wearing special clothes and walking with barefoot. Statistical data analysis was performed in SPSS sofware, version 22.

    Results

     Participants’ mean age, height, and body mass index were 59.31±3.07 years, 157.91±0.03 cm, and 27.02±3.65, respectively. Significant increases were observed in the COP-COM of the right foot  at the mediolateral (t=-2.79, P=0.009) and anteroposterior (t=-4.21, P=0.001) directions, and in the GRFs of the right foot at the anteroposterior (t=-8.539, P=0.001) and vertical (t=-3.604, P=0.001) directions during obstacle crossing, compared to those during normal walking.

    Conclusion

     There are significant increases in the COP-COM and GRFs during obstacle crossing in middle-aged women, which are not evident during normal walking. Further studies using advanced analyses and diverse populations are recommended to better understand these changes.

    Keywords: Walking, Obstacle, Joint Kinetic, Middle Age
  • Mohammadreza Jahani, Heydar Sadeghi *, Razieh Yousefian Molla Pages 796-811
    Background and Aims

     Flatfoot, as a three-dimensional foot deformity can cause alterations in motor function. Different methods, such as exercises, orthotic insoles, and specialized shoes, have been proposed to manage this condition. The present study aimed to compare the effects of orthotic insoles, shoes, and taping on the frequency content of ground reaction forces (GRFs) during walking in athletes with flexible flatfeet.

    Methods 

    In this quasi-experimental study, 15 male athletes aged 18-25 years with flexible flatfeet (age: 21.78 ± 2.07 years; height: 1.78 ± 0.07 m; weight: 80.28 ± 8.23 kg) with a history of regular fitness training for at least 6 months participated. The GRF data were collected using a force plate under five walking conditions: shoes (relaxed-fit, breathe-easy Skechers) + insoles (ethylene vinyl acetate), barefoot, shoes, taping, and shoes + taping. The frequency content of the GRFS was then calculated. To compare the frequency content among different walking conditions, repeated measures ANOVA was used. P≤ 0.05 was considered statistically significant.

    Results

     The results showed significant differences between the various walking conditions, with the greatest significant reductions in the variables of 99.5% power frequency, median frequency, frequency bandwidth, and mean frequency in the shoes and shoes+ taping conditions (P<0.05). The reduction in frequency content was particularly prominent in the mediolateral direction.

    Conclusion

     The use of shoes can result in a greater reduction in the frequency content of GRFs during walking in athletes with flexible flatfeet compared to taping or barefoot walking. Therefore, relaxed-fit, breathe-easy Skechers are recommended for enhancing motor performance in athletes with flexible flatfeet.

    Keywords: Flat Foot, Walking, Kinetics, Orthotic Insoles, Shoes, Taping
  • Zahra Ebrahimi Hagh, Reza Rajabi *, Hooman Minoonejad, Afkham Daneshfar Pages 812-829
    Background and Aims

     One of the most common sports injuries is the anterior cruciate ligament (ACL) injury. So far, research has supported the positive effect of training instructions based on an external focus of attention, but no study has been conducted on the effect of a holistic focus of attention in ACL injury prevention. This study aims to compare the effects of holistic and external focus of attention on single-leg jump length and knee flexion range of motion (ROM) of female athletes at risk of ACL injury.

    Methods 

    This is a quasi-experimental study. Thirteen female athletes prone to ACL injury (diagnosed the by Tuck jump test) with a mean age of 23.77±4.42 years were selected purposefully. They performed three jumps under each instruction condition (control, external focus, and holistic focus) and nine jumps in total. The single-leg hop test was used to assess the jumping performance of the participants. The effect of the order of conditions was controlled by counterbalancing. Thus, after three jumps in the control condition, group 1 first performed three jumps under the holistic-focus condition and then three jumps under the external-focus condition, while group 2 performed the jumps in the reversed order. Data analysis was performed using repeated measures ANOVA, followed by pairwise comparisons using the Bonferroni test. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

     According to the results of ANOVA, the effect of the focus of attention on the jump distance and knee flexion ROM was significant (P=0.001, P<0.0001, respectively). The pairwise comparisons showed that the jump distance and knee flexion ROM under the external-focus condition were significantly higher than under the control condition (P=0.002), but there was no significant difference between the external- and holistic-focus conditions in the jump distance (P=0.622) and knee flexion ROM (P=0.965). The difference in the jump distance between holistic-focus and control conditions was not significant (P=0.078), but the knee flexion ROM was significantly higher under the holistic-focus condition than under the control attention (P=0.001).

    Conclusion

     It seems that the instructions using the external or holistic focus of attention can increase knee flexion ROM, and the external-focus instructions can increase the single-leg jump performance in female athletes prone to ACL injuries.

    Keywords: Anterior Cruciate Ligament, Injury, Jumping, Range Of Motion, Knee
  • Mohsen Alizadeh, Mohammadmohsen Roostayi *, Alireza Akbarzadeh Baghban, Hasan Shamsi Pages 830-843
    Background and Aims 

    Tennis elbow involves the lateral part of the elbow that seriously impairs upper extremity function. Recently, radial shock wave therapy (RSWT) and dry needling (DN) have been proposed for the treatment of various tendinopathies. This study aims to compare the effects of DN and RSWT on the pain, disability and grip strength of patients with tennis elbow.

    Methods

     In this pilot study, 12 patients with tennis elbow aged 30-50 years participated. They were randomly divided into two groups: RSWT (n= 6; three sessions per week; 1.5-Bar, 10-Hz, 2000 shock waves) and DN (n=6; five sessions). To assess the pain level, we used the visual analog scale (VAS) and pressure pain threshold (PPT). To assess functional disability, the quick disabilities of the arm, shoulder and hand (Quick DASH) questionnaire was used. We also measured the hand grip strength. All outcome measures were assessed before, immediately after and four weeks after the intervention.

    Results 

    In the RSWT group, the pain (VAS score) and disability (grip) in the follow-up phase showed a significant decrease compared to the pre-test phase (P<0.05), while the post-test scores showed no significant decrease compared to pre-test scores (P˃0.05). The score of quick DASH significantly decreased in the post-test and follow-up phases compared to the pre-test phase (P<0.05). In the DN group, the pain significantly decreased in the follow-up phase compared to the pre-test phase (P<0.05) and the disability significantly decreased in the post-test and follow-up phases compared to the pre-test phase (P<0.05). No significant difference in the quick DASH score was found among different time points (P>0.05). The mean PPT scores of the first and second trigger points and the PPT for the average of the first and second trigger points were not significantly different among different time points in any group (P>0.05). Moreover, none of the study variables were significantly different between the two treatment groups in the post-test and follow-up phases (P>0.05).

    Conclusion

     Both DN and RSWT can reduce pain and improve the hand grip strength of patients with tennis elbow. Their effects on pain reduction were maintained four weeks after the intervention. The RSWT can reduce the Quick DASH score. There is no significant difference between their effects on pain, grip strength, and Quick DASH score. Therefore, both DN and RSWT have a therapeutic potential in treating tennis elbow.

    Keywords: Tennis Elbow, Dry Needling, Shock Wave, Pain, Disability
  • Vida Samadian, Mahdieh Akoochakian *, Hassan Daneshmandi, Mohammadhossein Alizadeh Pages 844-855
    Background and Aims

     Carpal tunnel syndrome (CTS) is one of the most common peripheral nerve entrapments that occurs due to compression or involvement of the median nerve in the carpal tunnel. This study aims to investigate the effect of selected corrective exercises combined with massage on hand grip strength, hand range of motion (ROM) and wrist pain in female karate players with CTS.

    Methods

     This is a quasi-experimental study with a pre-test/post-test design conducted on 30 female karate players with CTS aged 25-45 years. They were assigned to two exercise (n=15) and control (n=15) groups. In addition to the massage therapy, the exercise group performed stretching and strength exercises for 8 weeks, two sessions per week. The control group only performed their routine training. Tinel’s test, Phalen’s test and carpal compression test were used under the supervision of a neurologist to check for carpal tunnel. Pain intensity was measured using the visual analog scale; the hand grip strength was measured using a hand-held dynamometer and a universal goniometer was used to measure the hand ROM in four movements of pronation, supination, abduction and adduction. The analysis of covariance was used to analyze the data and the significance level was P<0.05.

    Results

     The combined program caused a significant decrease in pain intensity, an increase in grip strength, and an increase in hand ROM in the exercise group compared to the control group (P<0.001).

    Conclusion

     The selected corrective exercises combined with massage therapy can reduce wrist pain intensity and increase hand grip strength and hand ROM in female karate players with CTS. The therapists and sports trainers are recommended to use this combined program to improve the carpal tunnel of female karate players.

    Keywords: Carpal Tunnel Syndrome (CTS), Massage, Exercises, Joint