فهرست مطالب

مطالعات روان شناسی صنعتی و سازمانی - سال یازدهم شماره 2 (پاییز و زمستان 1403)

مجله مطالعات روان شناسی صنعتی و سازمانی
سال یازدهم شماره 2 (پاییز و زمستان 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/12/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مزضیه ملکیها*، محمدرضا عابدی صفحات 1-16
    در دنیای امروز هدایت و پیشبرد موفقیت آمیز مسیر شغلی با سختی های متعددی همراه است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله مسیر شغلی معنامحور بر موفقیت ذهنی مسیر شغلی و تاب آوری مسیر شغلی کارکنان انجام شده است. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی واقع در شهرک صنعتی مورچه خورت در اصفهان در سال 1402 بودند. تعداد 30 نفر از کارکنان داوطلب، انتخاب و به صورت تصادفی بین دو گروه آزمون و کنترل (هر کدام با 15 عضو) قرار گرفتند. در گروه آزمایش، به مدت هشت جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) مداخله مسیر شغلی معنامحور به عنوان متغیر مستقل اجرا شد، اما گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از سیاهه موفقیت ذهنی مسیر شغلی و مقیاس تاب آوری مسیر شغلی استفاده شد. داده های حاصل با روش تحلیل کواریانس تک متغیری (آنکوا) و با استفاده از نرم افزار 21-SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در متغیرهای موفقیت ذهنی مسیر شغلی و تاب آوری مسیر شغلی بین سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (01/0>P) در دو گروه آزمایش و کنترل (01/0>P) تفاوت معنی داری وجود دارد و این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت (05/0>P). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مداخله مسیر شغلی معنا-محور می تواند به عنوان یک شیوه انتخابی در ارتقای موفقیت ذهنی مسیر شغلی و تاب آوری مسیر شغلی برای افراد شاغل و کارکنان موثر باشد. لذا در نظر گرفتن این نوع مداخله جهت کمک به افراد شاغل در هدایت و پیشبرد و مدیریت مسیر شغلی می تواند موثر باشد.
  • زهرا رضایی* صفحات 17-30

    فرسودگی شغلی از جمله عواملی است که میتواند بهره وری کارکنان را کاهش دهد که درمان آن می تواند حائز اهمیت باشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر تنظیم ه یجان و سرسختی شغلی در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهشی شامل کلیه کارکنان دانشکده علوم پایه دانشگاه اراک در زمستان سال 1400 بود که از این تعداد و بر اساس مطالعه پژوهش های پیشین تعداد 30 نفر بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی)انجام قرعه کشی(در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. روش اجرای پژوهش به این صورت بود که ابتدا پرسش نامه فرسودگی شغلی مسلچ)1981(در بین کارکنان توزیع شد و از این بین تعداد 30 نفر از کارکنانی که دارای نمرات باالیی در این پرسش نامه بودند انتخاب و با رضایت خود وارد پژوهش شدند و به پرسش نامه های تنظیم هیجان گروس و جان)2003(و سرسختی شغلی مورنو جیمز و همکاران)2014(پاسخ دادند. داده ها نیز از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری و توسط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مشاهده شده برای مولفه های بازدار ی، ارزیابی هیجانی، کتنرل، چالش و تعهد معنی دار است. بنابراین میانگین گروه ها در متغیرهای وابسته تفاوت معنیداری با هم دارند. نتایج با مشاهده میانگین نمرات گروه ها نشان داد که در هریک از متغیرهای گروه آزمای ش در مولفه های بازدار ی، ارزیابی هیجانی، کتنرل، چالش و تعهد نمرات بیشتر ی را نسبت به گروه کنترل کسب کرده بودند. به عبارتی دیگر درمان شناختی-رفتاری باعث افزایش تنظیم هیجان و سرسختی شغلی در شرکت کنندگان شد)0/05 (. بر این اساس میتوان گفت که با شناخت و شناسایی کارکنان دارای فرسودگی شغلی و تحت درمان شناختی-رفتاری قرار دادن آن ها، میتوان میزان تنظیم هیجان و سرختی و در نتیجه بهرهوری سازمانی را افزایش داد. 

    کلیدواژگان: درمان شناختی-رفتاری، تنظیم هیجان، سرسختی شغلی، فرسودگی شغلی
  • مهدی بهمنیار، اکرم اصفهانی نیا*، محمدعلی نودهی، مجتبی احمدی، حبیب اصغرپور صفحات 31-46

    هدف از انجام این تحقیق، رابطه بین اخالق حرفه ای و سبکهای تصمیم گیری مدیران با تعلق کاری و مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان وزارت ورزش و جوانان در سال 1402 به تعداد 890 نفر میباشند. براساس فرمول کوکران، 267 نفر به شیوه انتخاب تصادفی طبقهای به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه پژوهش، از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقهای استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف، آزمون آلفای کرونباخ و معادالت ساختاری بهره گرفته شد. نتایج نشان داد اخالق حرفهای مدیران با تعلقکاری، سبکهای تصمیمگیری مدیران با تعلقکاری، اخالق حرفه ای مدیران با مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان، سبکهای تصمیمگیری مدیران با مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان، اخالق حرفه ای مدیران با تعلقکاری و مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان و در نهایت، سبکهای تصمیمگیری مدیران با تعلقکاری و مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان وزارت ورزش و جوانان ارتباط معنیداری دارد. با توجه به یافته های تحقیق، به مدیران وزارت ورزش و جوانان پیشنهاد میشود در محیط کار خود اخالق حرفهای را عایت کرده و از سبک رهبری مناسب استفاده نمایند. کلیدواژگان: 

    کلیدواژگان: اخلاق حرف های، سبک های تصمیم گیری، تعلق کاری، مسئولیت پذیری اجتماعی
  • محبوبه سادات فدوی*، فاطمه جوادی نیا صفحات 47-58

    پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق شغلی با کیفیت زندگی کاری در کارکنان بخش عملیاتی شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران در سال 1402 انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش تحقیق مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری مشتمل بر کارکنان عملیاتی شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران به تعداد 4000 نفر بوده است که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران تعداد 350 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطالعات سه پرسشنامه سرسختی روان شناختی کوباسا و همکاران) 1982(، پرسشنامه اشتیاق شغلی شوفلی و همکاران) 2002(و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون) 1973(بوده است . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. نتایج یافته ها نشان داد که بین ابعاد تعهد، کنترل و مبارزه جویی از سرسختی روان شناختی با کیفیت زندگی کاری)/285 -0 ، /116 -0 ، /157 -0 = r)رابطه معنی دار وجود دارد. بر اساس ضریب تعیین /5 ،2 /3 ،1 /1 8 درصد واریانس بین ابعاد تعهد، کنترل و مبارزه جویی از سرسختی روان شناختی با کیفیت زندگی کاری مشترک بوده است. بین ابعاد انرژی کاری، جذب کاری، وقف کاری از اشتیاق شغلی با کیفیت زندگی کاری) /502 ،0 /509 ،0 /404 0= r)رابطه معنی دار وجود دارد. بر اساس ضریب تعیی ن /3 ،16 /9 ،26 /2 25 درصد واریانس ابعاد انرژی کاری، جذب کاری، وقف کاری از اشتیاق شغلی با کیفیت زندگی کاری مشترک بوده است. همچنین نتایج نشان داد که، از بین متغیرهای مورد مطالعه در رگرسیون بهترین پیش بینی کننده کیفیت زندگی کاری، مبارزه جویی بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که رابطه بین مبارزه جویی با کیفیت زندگی کاری معنی دار بوده است و از بین متغیرهای مورد مطالعه در رگرسیون بهت رین پیش بینی کننده کیفیت زندگی کاری در گام اول جذب کاری و در گام دوم وقف کاری بوده است و بین سرسختی روان شناختی و کیفیت زندگی کاری بر حسب جنسیت، سن، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معنی دار وجود ندارد. همچنین تفاوت نمرات اشتیاق شغلی بر حسب جنسیت، سن و سابقه خدمت معنی دار نیست اما تفاوت نمرات اشتیاق شغلی بر حسب مدرک تحصیلی معنی دار است. 

    کلیدواژگان: سرسختی روانشناختی، اشتیاق شغلی، کیفیت زندگی کاری
  • مهدی نداف، مهتا جودزاده* صفحات 79-100
    فرهنگ به مثابه زیربنای نا نوشته، اما محسوس سازمان بوده و در برگیرنده مفروضات بنیادین، ارزشها، باورها، هنجارها و شیوه تفکر اعضای سازمان است و در واقع، همان آموزه ای است که به عنوان یک چهارچوب مطلوب نگرشی و رفتاری به تازه واردان، آموزش داده می شود. هدف پژوهش حاضر، واکاوی فرهنگ سازمانی شرکت ملی پالایش گاز بید بلند، جهت شناسایی چالشها و ارایه راهکارها است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان رسمی، قراردادی و پیمانکاری واحدهای شرکت پالایشگاه بیدبلند و کارکنان وابسته به این شرکت در میان کوه بود. پژوهش در دو فاز کمی و کیفی انجام گرفت. در فاز اول (کمی) روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار جمع آوری داده ها در این مرحله پرسشنامه بود که با توزیع پرسشنامه با نرخ بازگشت 56 درصد، تعداد 170 پرسشنامه برگشت داده شد. داده ها در این قسمت به کمک نرم افزار SPSS مورد آزمون تی تک نمونه ای قرار گرفتند. در فاز دوم پژوهش (کیفی)، با مدیران و صاحبنظران به تعداد 11 نفر (اشباع نظری پاسخ ها) مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار و تلخیصی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از بین چهار بعد مدل فرهنگی دنیسون، متغیر ماموریتی با بیشترین مقدار میانگین، اولین رتبه و اولویت را دارد، سپس متغیر مشارکتی، بعد از آن متغیر یکپارچگی و در نهایت کمترین میانگین مربوط به متغیر انعطاف پذیری فرهنگی در بین کارکنان شرکت ملی پالایش گاز بیدبلند می باشد. از بین مولفه ها، توانمندسازی، ارزش های بنیادین، بوجود آوردن تغییر و اهداف و مقاصد و با داشتن بیشترین مقدار میانگین، دارای وزن بیشتری در فرهنگ سازمان این شرکت می باشند. نتایج تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها نشان داد که متغیر فرهنگ سازمانی دارای 4 مولفه، 10 مفهوم و 40 کد (رمز) است. بنابراین از بررسی چهار متغیر فرهنگی و 12 مولفه آن ها در شرکت ملی پالایش گاز بیدبلند این نتیجه حاصل می شود که کارکنان این شرکت بیشتر اصول گرا (هدف جو) هستند. در پایان، نقاط قوت و ضعف فرهنگ سازمانی شرکت تحلیل شد و راهکارها و پیشنهادهای مدیریتی بیان گردید.
    کلیدواژگان: فرهنگ، سازمان، فرهنگ سازمانی، چالش ها، راهکارها
  • محمد اسکندری*، بهروز نقش صفحات 101-112

    هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی بازی های سازمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی مغز و ارزیابی تاثیر آن بر تفکر راهبردی و مدیریت زمان مدیران پایه سازمان های خصوصی شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی)کمی و کیفی(بوده و طرح پژوهش متوالی با نمونه مشابه بود؛ همچنین اثربخشی بازی طراحی شده با روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، در خصوص تفکر راهبردی و مدیریت زمان مدیران پایه سازمان های خصوصی شهر تهران ارزیابی شد. جامعه پژوهش حاضر را کلیه مدیران پایه سازمان های خصوصی شهر تهران تشکیل دادند که از بین آنها 30 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بررسی پایایی و روایی بازیهای طراحیشده توسط متخصصین و خبرگان این رشته انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری جهت بررسی اثربخشی بین گروه آزمایش و کنترل در تفکر راهبردی و مدیریت زمان، نشان میدهد که بین گروه آزمایش و کنترل با سطح معناداری کمتر از 0/01 اختالف معنیداری وجود دارد. یعنی اثر بازی سازمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی مغز بر ترکیب خطی 2 متغیر تفکر راهبردی و مدیریت زمان مدیران پایه سازمان های خصوصی شهر تهران معنیدار بوده است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد بازی های طراحی شده در جهت تقویت شاخص های تفکر راهبردی و مدیریت زمان مدیران پایه سازمان های خصوصی شهر تهران موثر بود؛ لذا می توان نتیجه گرفت از بازی طراحیشده میتوان در تقویت شاخص های تفکر راهبردی و مدیریت زمان مدیران پایه سازمان های خصوصی شهر تهران بهره برد. 

    کلیدواژگان: بازی های سازمانی، کارکردهای اجرایی مغز، تفکر راهبردی، مدیریت زمان، مدیران پایه
  • مهدی جابری*، اسماعیل هاشمی، اکبر حسینی صفحات 113-128
  • حمیدرضا قزلسفلو*، ناصر بای، علی چوری صفحات 129-144
    هدف از انجام این پژوهش مطالعه اثر رفاه مالی بر بهره وری کارکنان ادارات ورزش و جوانان با نقش میانجی احساس شادکامی بود. این پژوهش کاربردی بوده و با استفاده از روش تحقیق پیمایشی اجرا شد. 230 کارمند شاغل در ادارات ورزش و جوانان استان گلستان جامعه آماری این پژوهش بودند که کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد و در نهایت 213 پرسش نامه تکمیل شده گردآوری گردید. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسش نامه های رفاه مالی (Bashir et al., 2024)، احساس شادکامی (Joseph et al., 2004) و بهره وری (Ellinger et al., 2008) بود. روایی پرسش نامه ها توسط پنج دکترای مدیریت ورزشی تایید شد و در یک مطالعه مقدماتی، نتایج آزمون آلفای کرونباخ نشان داد پایایی پرسش نامه های مورد استفاده قابل قبول می باشند. تحلیل داده های گردآوری شده به شکل توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) انجام گردید. نتایج پژوهش نشان داد اثر رفاه مالی بر احساس شادکامی کارکنان ادارات ورزش و جوانان مثبت و معنی دار است. بخش دیگری از نتایج نشان داد رفاه مالی اثر مثبت و معنی داری بر بهره وری کارکنان ادارات ورزش و جوانان دارد. در نهایت اثر مثبت و معنی دار رفاه مالی بر بهره وری کارکنان ادارات ورزش و جوانان با نقش میانجی احساس شادکامی تایید گردید. با توجه به نتایج پژوهش می توان چنین نتیجه گیری نمود رفاه مالی کارکنان ادارات ورزش و جوانان می تواند پیامدهای مثبتی مانند احساس شادکامی و افزایش بهره وری آن ها را به همراه داشته باشد؛ لذا در نظر گرفتن برنامه هایی برای افزایش رفاه مالی کارکنان در سیاست های کلان وزارت ورزش و جوانان پیشنهاد می شود.
  • رهبری معنوی و بیگانگی شغلی: تحلیل نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیل گر مهارت سیاسی
    مجید مویدی، مصطفی امیدنژاد*، فریبرز فتحی چگنی، حمزه عباسی مطلق صفحات 161-176
  • الگوهای الکتروانسفالوگرافی لوب پیشانی مغز و کارکردهای اجرایی: مضامین کاربردی در زمینه سازمان
    صالحه پیریایی*، پریسا رهنمای لشکامی صفحات 177-189
    هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوهای الکتروانسفالوگرافی عملکرد مغز با توجه به امواج نواحی چندگانه در ناحیه پیشانی مغز و بررسی رابطه آن با کارکردهای اجرایی افراد در زمینه سازمان بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه کارکنان یک موسسه خصوصی در شهر تهران در سال 1401 بود و از این جامعه آماری تعداد 22 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پس از بررسی ملاک های ورود پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. سنجش متغیرهای پژوهش حاضر از طریق بتری تست های خودکار عصب روان شناختی کمبریج (CANTAB) و الکتروانسفالوگرافی کمی (QEEG) با دستگاه Mitsar-202 و نرم افزار Win-EEG ثبت و در نرم افزار Neuroguide مورد تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل همبستگی تفکیکی با اعمال تصحیح بونفرونی به منظور بررسی رابطه امواج و کارکردهای اجرایی حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی پس از کنترل عوامل سن و جنسیت (p<0.0071) انجام شد. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی تفکیکی حاکی از وجود روابط معنی دار میان امواج دلتا و بتا در ناحیه پیشانی با عملکرد افراد در شاخص انعطاف پذیری شناختی (IED) و همچنین شاخص حافظه فعال (SWM) در آزمون CANTAB بود. یافته های این مطالعه به پویایی عصب شناختی امواج دلتا و بتا در عملکرد بزرگسالاناشاره دارد و به دلیل تاکید بر نقش پیش نیازهای عصب شناختی کارکردهای اجرایی در محیط کار مضامین پژوهشی و کاربردی در زمینه ساخت ابزارهای گزینش و همچنین توسعه شایستگی ها در سازمان خواهد داشت.
    کلیدواژگان: الگوهای الکتروانسفالوگرافی، کارکردهای اجرایی، قشر پیشانی مغز، سازمان
|
  • Marziyeh Malekiha *, Mohhamad Reza Abedi Pages 1-16
    IntroductionIn today's world, guiding and advancing the career is accompanied by many difficulties. This research was conducted with the aim of investigating the effectiveness of meaning-centered career intervention on the subjective career success and career resiliency of employees. MethodThis research was semi-experimental with a pre-test, post-test design with a control group & follow up.  The statistical population of the research was all the employees of an industrial company located in Muorche Khort Industrial Town in Isfahan in 2023. 30 volunteer employees were randomly placed in two exprimental and control groups (each with 15 members). In the exprimental group, meaning-centered career intervention was implemented for eight sessions (90 minutes each session), but the control group did not receive any intervention. Both groups were evaluated in three stages: pre-test, post-test and follow-up. In this study, data were collected through the subjective career success inventory and career resiliency scale and were analyzed by the method of analysis of covariance (ANCOVA) with using SPSS-21 software. ResultsThe results showed that there is a significant difference in the variables of  subjective career success and career resiliency between the three stages of pre-test, post-test and follow-up (P< 0.01) in the two experimental and control groups (P< 0.01) and this effectiveness is also in the follow-up stage continued (P<0.05). DiscussionThe findings of the present study showed that meaning-centered career intervention training can be effective as a selective method in promoting subjective career success and career resiliency for employees. Therefore, considering this type of intervention to help employees in guiding and promoting and managing their career can be effective.
    Keywords: Career Intervention, Career Resiliency, Subjective Career Success
  • Mehdi Bahmanyar, Akram Esfahani Nia *, Mohammadali Noudehi, Mojtaba Ahmadi, Habib Asgharpour Pages 31-46
  • Mahdi Nadaf, Mahta Joodzadeh * Pages 79-100
    Introduction
    Culture is the unwritten but tangible foundation of the organization and it consists of factors like the fundamental assumptions, values, beliefs, norms and the way of thinking of the organization’s members, and in fact, it is the same guideline that serves as a desirable attitudinal and behavioral framework for newcomers. The aim of the current research is to analyze the organizational culture of Beid Boland National Gas Refining Company in order to identify challenges and to provide solutions.
    Method
    The statistical population included all official, contractual and contracting employees of Bidbland Refinery Company and the other affiliated employees of this company in Mian Koh city. The research was conducted in two quantitative and qualitative phases. At the first (quantitative) phase, the simple random sampling method was employed. The data collection tool at this stage was a questionnaire, and it was distributed among the employees with a return rate of 56%, and finally 170 questionnaires were obtained. The data in this section were subjected to a t-test with the use of SPSS software. In the second phase of the research (qualitative), a semi-structured interview was conducted with 11 managers and experts (up to theoretical saturation of answers) and the data were analyzed using the method of directed and summarized qualitative content analysis.
    Results
    The results showed that among the four dimensions of Denison's cultural model, the mission dimension with the highest mean value indicated the first rank and priority, after that the participation dimension, then the integration variable, and finally the lowest mean related to the cultural flexibility variable among the employees of the Bidebland National Gas Refining Company. Among the components, empowerment, fundamental values, creating change and goals and objectives, with the highest average value, signposted more weight in the organizational culture of this company. The results of the qualitative content analysis of the interviews showed that the organizational culture variable included 4 components, 10 concepts and 40 codes.
    Discussion
    Due to examination of four cultural variables and their 12 components in Bidbland National Gas Refining Company, it was concluded that the employees of this company were more principle-oriented people (atmospheric goal). At the end, the strengths and weaknesses of the company's organizational culture were analyzed and management solutions and suggestions were expressed.
    Keywords: Culture, Organization, Organizational Culture, Challenges, Solutions
  • Mehdi Jaberi *, Esmaeil Hashemi, Akbar Hoseini Pages 113-128
  • Hamidreza Ghezel *, Nasser Bay, Ali Chori Pages 129-144
  • Spiritual leadership and occupational alienation: Analysis of the mediating role of social capital and the moderating role of political skill
    Majid Moayedi, Mostafa Omidnezhad *, Fariborz Fathi Chegeni, Hamzeh Abasi Motlagh Pages 161-176
  • Frontal Lobe EEG Patterns and Executive Functioning: Practical Implications for Organizational Setting
    Salehe Piryaei *, Parisa Rahnama Ye Lashkami Pages 177-189
    Introduction
    The present study aimed to identify electroencephalographic (EEG) patterns of brain function, focusing on multi-regional waves in the frontal lobe, and to examine their relationship with executive functions in an organizational context. Executive functions, particularly working memory and cognitive flexibility, play a crucial role in workplace performance and organizational behavior. Despite the growing interest in neuroscientific approaches to organizational research, there remains a gap in our understanding of how specific EEG patterns correlate with executive functions in professional settings. This study seeks to bridge this gap by investigating the neurophysiological underpinnings of executive tasks among employees in a private institution in Tehran, Iran.
    Method
    The statistical population comprised all employees of an institution in Tehran in 2022. From this population, 22 participants were selected using simple random sampling and evaluated after meeting the study's inclusion criteria. The assessment of research variables was conducted using the Cambridge Neuropsychological Test Automated Battery (CANTAB) and Quantitative Electroencephalography (QEEG). QEEG data were recorded using a Mitsar-202 device and Win-EEG software, with subsequent analysis performed using Neuroguide software. To examine the relationship between EEG waves and executive functions of working memory and cognitive flexibility, partial correlation analysis was employed with Bonferroni correction, controlling for age and gender (p<0.0071).
    Results
    Partial correlation coefficients revealed significant relationships between delta and beta waves in the frontal region and participants' performance on the Intra-Extra Dimensional Set Shift (IED) task, a measure of cognitive flexibility, from the CANTAB battery. Additionally, significant correlations were observed between these EEG waves and performance on the Spatial Working Memory (SWM) task, assessing working memory capacity. These findings highlight the neurophysiological dynamics of delta and beta waves in adult cognitive performance, particularly in executive function domains crucial for workplace effectiveness.
    Discussion
    The results of this study underscore the neurophysiological dynamics of delta and beta waves in adult cognitive performance, specifically about executive functions vital for workplace effectiveness. By emphasizing the role of neurophysiological prerequisites for executive functions in the work environment, this research carries significant implications for both theoretical advancement and practical applications. From a theoretical perspective, it contributes to the growing body of literature on the neural correlates of executive functions, providing insights into the specific roles of delta and beta waves in cognitive flexibility and working memory. Practically, these findings have potential applications in the development of more effective employee selection tools and competency development programs within organizations. Future research could explore how these neurophysiological patterns might predict job performance or be modulated through targeted interventions to enhance executive functions in the workplace. Additionally, longitudinal studies could investigate the stability of these EEG patterns and their relationship to executive functions over time, potentially informing organizational strategies for employee development and performance optimization.
    Keywords: EEG Patterns, Executive Functions, Frontal Lobe, Organization