فهرست مطالب

شعر پژوهی (بوستان ادب) - پیاپی 1 (بهار 1388)

فصلنامه شعر پژوهی (بوستان ادب)
پیاپی 1 (بهار 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/10/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • محمدرضا اکرمی صفحات 1-13
    برای دریافت چرخش های معنایی و در نتیجه ژرف ساخت متفاوت با رویه ی ظاهری اشعار و نیز شناخت مخاطب پنهان غزل های حافظ - در غزل هایی که روی سخن با شخصیتی خاص است-، کشف نشانه های درون متنی نه تنها راهگشا که اجتناب ناپذیر است.
    حافظ شخصیت مورد خطابش را - بویژه در غزل های انتقادی - با نام واره هایی چند می خواند تا زوایای وجودی وی را با زبانی پنهان و پرنشانه معرفی نماید. این امر ضمن آن که شعر را تاویل بردار می سازد، باعث توهم تعدد مخاطب نیز می گردد.
    مقاله ی حاضر غزلی به مطلعصوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش وین زهد خشک را به می خوشگوار بخشرا با توجه به حرکت عمودی شعر و یافتن و نمایاندن نشانه های درون متنی مورد بررسی قرار داده است.
    این غزل یکی از غزل - شخصیت های پر از طنز حافظ است که در سراسر آن روی سخن با یک مخاطب است که وی را با نام واره های مختلفی چون صوفی، میر عاشقان، رب و شاه می خواند تا افشاگر شخصیت خونریز و باده نوش محتسبی ریاکار به نام امیر مبارزالدین باشد.
    کلیدواژگان: حافظ، امیر مبارزالدین، میرعاشقان، رب، نشانه شناسی، محور عمودی غزل
  • لیلا امینی لاری، سید فضل الله میرقادری صفحات 15-33
    ابوالعلاء معری، شاعر اندیشمند عرب و خیام نیشابوری، شاعر و فیلسوف و متفکر مشهور ایرانی، از بزرگان علم و ادب جهان به شمار می آیند که با داشتن شخصیت رمزآلود، آوازه ی دانش و معارفشان از مرزهای جغرافیای خود فراتر رفته است. می توان گفت بسیاری از دانشمندان شرق و غرب تحت تاثیر اندیشه های این دو متفکر قرار گرفته و از آن دو متاثر شده اند و درباره ی افکار و جهت گیری های هریک سخن گفته و کتاب ها و مقالاتی عرضه داشته اند.
    در این مقاله پس از اشاره ای تطبیقی به زندگی هر دو شاعر، به عقاید و جهت گیری های آنان خواهیم پرداخت و افکار و بعضی از جهت گیری های عقیدتی و اجتماعی آن ها را مورد تطبیق، نقد و بررسی و تحلیل قرار خواهیم داد. باشد که با نمودن افکار و آرای شاعران و ادیبان نامی و بررسی و تحلیل آن، راه به سوی حقایق هموارتر گردد.
    کلیدواژگان: 1، خیام 2، ابوالعلا 3، مواهب فطری 4، خوش بینی و بدبینی 5، انتقاد و تهکم
  • سید احمد پارسا صفحات 35-49
    یکی از جریانات مهم شعر نو فارسی، سمبولیسم اجتماعی است که با نیما یوشیج آغاز شد و در دهه ی چهل به دلیل شرایط اجتماعی آن زمان به اوج خود رسید. هدف پژوهش حاضر تحلیل و بررسی سروده ی «نادر یا اسکندر» اخوان ثالث از این منظر است. این سروده ترسیم آمیزه ای از «تعهد اجتماعی و هنر شاعری اخوان» به شمار می رود. توصیف، نمایش و استنتاج بافت اصلی این سروده را تشکیل می دهند. شاعر در این سروده از طریق کنایات، نمادها و روابط حاکم بر آن ها، مفاهیم مورد نظر خود را به خواننده القا می کند. انسجام مطالب و آفرینش تصاویر شاعرانه، تجربه های ملموس اخوان را از وضعیت اجتماعی بعد ازکودتای28 مرداد 1332 به خوبی ترسیم می کند. نتیجه نشان می دهد با این پژوهش می توان به شناخت بهتری از این سروده به ویژه از منظر سمبولیسم اجتماعی و جامعه شناسی ادبی دست یافت.
    کلیدواژگان: 1، سمبولیسم اجتماعی 2، نماد 3، اخوان ثالث 4، کودتای 28 مرداد1332 5، نقد ادبی
  • نجف جوکار، جابر ده باشی صفحات 51-72
    نوشتار «نگاهی به شعر و اندیشه طایر شیرازی» دارای ده عنوان اصلی است که عبارتند از: مقدمه، پیشینه تحقیق، معرفی پدران و نیاکان طایر و جایگاه سیاسی و اجتماعی آنان، نام و تخلص شاعر، شرح حال وی، ویژگی های اخلاقی و دانش و هنرها، شعر و شاعری طایر، مضامین اشعار، بررسی دیوان اشعار و معرفی نسخه های موجود و نتیجه گیری.
    حسن خان، ملقب به طایر شیرازی، از شاعران دوره بازگشت ادبی است. وی برادر زاده ی حاجی ابراهیم خان کلانتر است که در اواخر دوره زندیه و اوایل قاجاریه، قدرت و نفوذ فراوان داشت. با آنکه طایر شیرازی صاحب دیوان شعر بوده است، تنها در تذکره ها و به طور گذرا معرفی شده است؛ در حالی که مطالعه و بررسی دقیق شعر وی، از نظر ادبی، فرهنگی و تاریخی دارای فواید بسیاری است.
    علاوه بر تذکره ها، سید امیر حسن عابدی در شماره 14 مجله قند پارسی سال 1378، کوتاه نوشته ای در شرح حال شاعر و شعر وی آورده است.
    تذکره ها و دیگر منابعی که از طایر یاد کرده اند نام وی را حسن خان، حسنعلی خان و محمدحسن خان آورده اند، اما به نظر می رسد «حسن خان» ترجیح دارد، زیرا در دیباچه دیوان که نویسنده آن از جزئیات زندگی شاعر مطلع بوده است، همین نام آمده است.
    خاندان طایر از زمان حاجی هاشم، جد طایر، در شیراز صاحب قدرت و نفوذ گشته اند. پس از آن حاجی ابراهیم خان، عموی طایر در اوایل دوره قاجار به صدر اعظمی ایران رسید. برخی از تواریخ دوره قاجار از انتساب این خاندان به حاجی قوام الدین، ممدوح حافظ، سخن گفته اند و برای نوشته خود سند و دلیلی ذکر نکرده اند.
    پس از آنکه فتحعلی شاه قاجار در سال 1215 ق. از حاجی ابراهیم خان، صدر اعظم خود، بدگمان شد و دستور قلع و قمع او و بستگانش را داد، طایر نیز به امر آن پادشاه نابینا شد. وی مدتی پس از نابینایی، از شیراز به اصفهان منتقل شد. در سال 1228ق. محمد علی میرزای دولتشاه، وی را از اصفهان به کرمانشاهان فرا خواند و طایر تا پایان عمر (1247ق.) در همانجا ماند.
    از طایر، دیوان شعری به جا مانده است که شامل یک دیباچه و نزدیک به 5700 بیت در قالب های قصیده، غزل، قطعه و رباعی است. قصاید وی بیشتر در مدح، به ویژه مدح محمدعلی میرزا فرزند فتحعلی شاه است. مضمون غزلیات وی عشق و حالات عاشق و معشوق است و در برخی از قطعات سربسته به هجو این و آن پرداخته است. قصاید طایر تحت تاثیر شاعران قرن ششم به ویژه انوری است و در غزل از حافظ و سعدی و همچنین شاعران مکتب وقوع تاثیر پذیرفته است.
    تاکنون شش نسخه از دیوان طایر شناسایی شده است،که عبارتند از:1- نسخه ی مجلس (به شماره ی 1017) 2- نسخه ی اهدایی حکمت به دانشگاه تهران (به شماره ی 136 حکمت) 3- نسخه ی کتابخانه شهید دستغیب شیراز (به شماره ی اختصاصی 770) 4- نسخه ی کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران (به شماره ی 177ج) 5- نسخه ی موزه ی ملی دهلی نو (به شماره ی 256/ 74) 6- نسخه ی موزه ی بریتانیا (به شماره 8009o r).
    کلیدواژگان: 1، طایر شیرازی 2، حسن خان 3، حاجی ابراهیم خان 4، بازگشت ادبی 5، شعر و اندیشه
  • سعید حسام پور صفحات 73-89
    درباره ی ساختار و منشاء قصه ها و اسطوره های ملت های مختلف جهان آثار گوناگونی پدید آمده است. برخی از پژوهش گران با نگاهی تطبیقی آثار دو یا چند قوم را با یکدیگر مقایسه کرده اند. از آن جا که هندی ها و ایرانیان از گذشته های دور پیوندهای فراوان فکری، جغرافیایی و تاریخی داشته اند، زمینه های بسیاری نیزبرای پژوهشگران علاقه مند به بررسی آثار این دو قوم فراهم آمده است. بی گمان «پنجاتنترا» و «شاهنامه ی فردوسی»، دو اثر مهم و باستانی نزد مردم هند و ایران است و این دو اثر،درفرهنگ دوملت جایگاه ویژه ای دارند.
    در این مقاله کوشش شده با نگاهی ساختاری، اجزای ساختار داستان های افراسیاب و سیاوش در شاهنامه و شیر و گاو در کلیله و دمنه مقایسه شود. درخور توجه است که این اجزا به گونه ای شگفت انگیز با یکدیگر مشابه اند. گفتنی است، کوشش شده اگر تفاوت هایی میان روایات گوناگون از این دو داستان وجود دارد، بازنموده شود. هم چنین به دلیل هم مانندی فراوان داستان شیر و شتر پرهیزگار در مرزبان نامه و شیر و شغال در کلیله ودمنه به شباهت های دو داستان اخیر نیز اشاره شود و در پایان با توجه به ساختار بسیار مشابه دو داستان، تحلیلی نیز ارائه گردد.
    کلیدواژگان: 1، کلیله و دمنه 2، شاهنامه ی فردوسی 3، شیر 4، گاو 5، افراسیاب 6، سیاوش
  • کاووس حسن لی، ساناز مجرد صفحات 91-106
    رمان کلیدر شاهکار ده جلدی محمود دولت آبادی است که در گستره ی آن شخصیت ها و سرگذشت های متعدد حضور می یابند وجریان رمان را پیش می برند. کلیدر رمانی تودرتو است که در زنجیره ای از کنش ها و واکنش ها پدید آمده است، و نویسنده با تقسیم بندی کتاب در قالب بخش ها وپاره های شماره گذاری شده، هر یک از داستان ها را به طور جداگانه پیش می برد.
    کلیدر دارای سه محور داستانی نسبتا مجزاست: محور زندگی گل محمد، محور زندگی افراد روستای قلعه چمن و محور زندگی نادعلی. پیوند این سه محور را تنها در عواملی چون زمان، مکان و زبان روایت گونه ی داستان می توان جست وجو کرد. و در نتیجه منطق «وحدت موضوع» در محورهای سه گانه غایب می نماید. شیوه ی گسترش داستان ها در کلیدر بر اساس تقابل افراد داستانی است. این تقابل ها با ایجاد حوزه های کنش و واکنش، باعث گسترش طرح داستان می شوند. در این حوزه ها معمولا سه شخصیت یا وضعیت به عنوان واحدهای پایه مشارکت دارند و اصلی ترین انگیزه های تقابل در این اثر دو موضوع عشق و مبارزه است.
    کلیدواژگان: 1، کلیدر 2، ساختار 3، محورداستانی 4، روایت 5، محمود دولت آبادی
  • سیده مریم روضاتیان، سیدعلی اصغر میرباقری فرد صفحات 107-118
    سلامان و ابسال دومین منظومه از هفت اورنگ جامی و قصه ای رمزی، تمثیل گونه و اسطوره ای است. این قصه از روزگاران دور شهرت داشته است و حنین بن اسحاق، ابن سینا، ابن طفیل، خواجه نصیر طوسی و... آن را روایت کرده اند. از این قصه تاویل هایی صورت گرفته که غالبا جنبه ی فلسفی دارد. هدف از نگارش این مقاله ارائه ی تحلیلی تازه از مفاهیم رمزی سلامان و ابسال جامی از طریق مقایسه آن با حکایت شاه و کنیزک مثنوی مولوی است زیرا جامی که با آثار مهم ادب فارسی و عرفان اسلامی پیش از خود آشنایی داشت، از آثار و مشرب عرفانی مولوی تاثیر بسیار پذیرفته بود و بهره گیری او از داستان شاه و کنیزک در سرودن سلامان و ابسال، نمونه ای از این تاثیرپذیری است. این مقاله بر آن است تا با بیان مطالب ضروری این موضوع را تحلیل و بررسی کند.
    کلیدواژگان: 1، جامی 2، سلامان و ابسال 3، شاه و کنیزک مولوی 4، تاویل 5، رمز
  • اسحاق طغیانی، طیبه جعفری صفحات 119-134
    نقش و اهمیت شبدیز، به عنوان محمل عشق و سفیر تقدیر، در رابطه عاشقانه میان خسرو و شیرین، سبب شده تا او هیئتی فراواقعی و سمبلیک بیابد و تولید عجیب و رازآلود داشته باشد؛ تولدی افسانه ای، در مکان و زمانی کاملا نمادین. براساس سخن نظامی، شبدیز، نسب از سنگ دارد؛ سنگی سیاه و قدسی که در دل غاری در دامن دیری روحانی قرار گرفته است. زمان شکل گیری نطفه ی او درست در هنگام قران مشتری و زحل است؛ زمانی مسعود برای تولد مولودی که باید صاحب قران باشد. سنگ، کوه، دیر، قران و مادیان بکری که مادر شبدیز است، همه نقشی نمادین و حضوری ضروری و رازآلود در تولد شبدیز دارند و در پس تمامی آن ها اندیشه ای به قدمت عمر بشری نهفته است؛ اندیشه ای که باید لایه لایه باز کاویده شود تا عناصر و نمادهای موجود در این بخش از خسرو و شیرین نظامی آشکار شود.
    کلیدواژگان: 1، اسب 2، سنگ سیاه 3، کوه 4، غار 5، شبدیز
  • جواد مرتضایی صفحات 135-146
    اختلاف نسخه های خطی آثار نظم و نثر گذشته ما در ضبط کلمات، بیشتر به دست ناسخان و خواسته یا ناخواسته است. این اختلاف در دیوان حافظ، برعکس، بیشتر توسط شاعر برای رسیدن به بالاترین حد هنری بیت و کمتر به دست نساخ می باشد. در تصحیح دیوان این شاعر بی نظیر باید سه اصل مد نظر باشد: اول، توجه به ضبط نسخه های قدیمی و معتبر؛ دوم، اصل اصالت موسیقی که بسیار مهم است؛ سوم، ارتباط عناصر معنا و خیال در محور افقی بیت. در این مقاله سعی شده به ضبط و معنای صحیح بیتی از حافظ، با عنایت به اصل اول و سوم، اشاره شود. لازم به توضیح است که اصل دوم (اصالت موسیقی) در بیت مذکور مؤثر نمی باشد.
    کلیدواژگان: حافظ 2، تصحیح 3، نسخه 4، ضبط 5، بپوشانید
  • سیدکاظم موسوی، اشرف خسروی صفحات 147-160
    ذهن آدمی از دیرینه ترین زمان تاکنون سرشار از آرزومندی و بلندپروازی بوده و تفکر در جهان مادی، خوداندیشی وچشم اندازی بلند و فراتر از خود داشتن، همواره در وجود انسان نهفته بوده است. اگرآدمی می تواند به جایی برسد «که به جز خدا نبیند» نتیجه ی همین گستره ی وجودی است. سیر نوسانی صعودی و نزولی یکی دیگر از ویژگی های ذهن انسان است. این حرکت همواره در اسطوره، فلسفه و تاریخ خود را نشان داده است. از آن جا که در اسطوره ذهن آدمی اختیار به نسبت مطلقی دارد، این سیر در آفرینش، گزینش، دگرگونی و تلفیق پدیده های اسطوره ای بیشتر خود را نشان می دهد.
    کاوه ی آهنگر، یکی از شخصیت های برجسته شاهنامه می باشد که از این جهت قابل بررسی است ونام وصفت به ظاهر پارادوکس مانند او بیانگر این امر است. او را می توان شخصیتی خدایی دانست که پس از پشت سر نهادن دگرگونی های مختلف، به آهنگری نزول کرده است اما ویژگی ها و اعمالی همچنان بزرگانه وخداگونه دارد. در این مقاله به کاوشی در این زمینه پرداخته می شود.
    کلیدواژگان: کاوه 2، آهنگر 3، اسطوره 4، آتش 5، آه
  • مقاله کوتاه
  • محمود فضیلت صفحات 161-172
    خاقانی در شعرهایش با کاربرد قواعد واژه سازی زبان فارسی، واژه های مرکبی را ساخته است. بسیاری از این واژه ها، پیش از خاقانی به کار نرفته و پس از او نیز در آثار شاعران و نویسندگان ایرانی نیامده است.
    این مقاله به علل پیدایش چنین پدیده ای از دیدگاه زبان و ادبیات می پردازد.
    کلیدواژگان: خاقانی، دوزبانی، واژه های ترکیبی، تصویر
  • چکیده مقاله های فارسی به انگلیسی
    صفحات 1-13
|
  • Dr. M. R. Akrami Pages 1-13
    One of the aspects of Hafiz's poetry is his satiric look towards social issues and the hypocritical people of his time. Through his sonnets, directly and indirectly, he revealed the two faces of some hypocrites of his time. He sometimes dedicated a whole sonnet to introducing such characters and usually starts a sonnet with their names and then represented different aspects of them through it. By using inter-textual signs and their relations with one another, he composed sonnets that have strong structural unity and semantic coherence. This article is going to analyze the following sonnet and tries to uncover the hidden face of the "sufi" behind it:O, sufi! Pick a flower and give garment to thorn, leave the austerity away for tasty wine!
  • Dr. L. Amini Lari, Dr. S. F. Mirghaderi Pages 15-33
    Abou al-Aala Maarri, the Arab poet, and Khayyam Neyshabouri, the Iranian poet and philosopher, were great scientists and literary people and with mysterious personalities. The fame of their knowledge has gone far beyond the frontiers of Iran and Arabic countries. It can be said that many scholars of the east and the west have been influenced by the idiocy of these two poets and have written books and articles about their opinions. In this paper the lives of these two poet are compared and their social and political views are discussed and analyzed.
  • Dr. S. A. Parsa Pages 35-49
    Persian blank verse through its long journey has faced many important schools and processes. One of these processes is social symbolism. Social Symbolism is a process in which blank verse carries a state of duty toward the society and humanistic ideals, and it considers a political and social responsibility for poetry. On the other hand, poets in this process believe that art and poetry should be at the service of all people. Feeling responsibility toward their society, poets of this process, by using symbolic language, try to portray the existing condition of their society. The purpose of this research is to analyze ‘Nader or Eskandar’ from this point of view. This poem which is the first poem of the 33 published ones in the collection of ‘Akhare Shahnameh’ [The End of Shahname], was composed on ordibehasht 1335 by Akhavan.
  • Dr. N. Jokar, J. Dehbashi Pages 51-72
    Hasan Khan, known as Tayer-e Shirazi, is one of the poets of the Persian Return Movement. He is the nephew of Haji Ebrahim Khan Kalanter who was an influential personality at the end of the Zand dynasty and the beginning of the Qajar period. Though Tayer-e Shirazi has had a divan of poems, he has only been mentioned in different tazkarehs. Seyed Amir Hasan Abedi has also written a short passage about him in volume 14 of Qand-e Parsi Magazine in 1378.This paper is a study of manuscripts of Tayer. Six manuscripts of his Diwan have been found: 1) Majlis manuscript number 1017; 2) Hekmat’s manuscript given as a gift to Tehran University number 136; 3) Manuscript of Shahid Dastgheib Library of Shiraz number 770; 4) Manuscript of the library of Faculty of Humanities, Tehran University number 177 J; 5) Manuscript of National Museum of New Delhi number 74/256; 6) Manuscript of British Museum number or 8009.
  • Dr. S. Hesampour Pages 73-89
    Panchatantra and shahnameh are two important works of literature of the East. The stories of “The lion and the Ox” from Kalila va Dimna and “Siavash and Afrasiab” from Shahnameh are among prominent stories in these works. Seven common components from the two stories were compared: (1) For some reason, the protagonist leaves his own land. (2) An incident or event agitates the tranquility of the foreign land's king. (3) The antagonist brings about the acquaintance between the protagonist and the foreign land's king. (4) Because of his abilities, and his personality and moral qualities, the protagonist is rank is raised by the king. (5) The protagonist's ever enhancing rank causes jealousy in the antagonist. (6) The protagonist is killed. (7) The protagonist's blood is not trampled upon and the antagonist is duly punished for what he did.
  • Dr. K. Hasanli, S. Mojarrad Pages 91-106
    Kelidar is the second novel of Mahmud Dolatabadie. It is one of the masterpieces of modern fiction. The story of the novel is based on some historical events which occurred in 1323. Kelidar has one major plot about the major character, Golmohammad plus two sub-plots. The sub-plots are about the life of the people of Ghale Chaman village as well as another character, Nadali’s life. The story moves forward by actions of the opposing characters with the themes of love and war.
  • Dr. S. M. Rozatian, Dr. S. A. A. Mir Bagheri Fard Pages 107-118
    Salamaan and Absal is the second verse story of the Seven Thrones (Haft Orang) by Jaami. It is a mystical and allegorical story. This story has been well-known from ancient times and has also been narrated by Honain Ibn Ishaq, Ibn Sina, Ibn Tofail, Khajeh Nassir-e Toosi, and others. There have been different interpretations of the story that are by and large philosophical. The aim of this paper is to provide an interpretation of the mystical concepts of Jami's Salaman and Absal by making a comparison with the Mowlavi's tale of "The King and His Slave Girl". It is important to note that Jami, who was well-acquainted with the Persian literary and Islamic theosophical works before him, was also profoundly influenced by Mowlavi's works and views. His exploitation of "The King and his Slave Girl" in composing of Salaman and Absal" is a proof of this influence.
  • Dr. E. Toghyani, T. Jafari Pages 119-134
    Khosro and Shirin, Nezami's versified story and one of the master pieces of Persian literature, has a mysterious and symbolic structure. Shabdiz, the magnificent horse, has a key role to play in uniting the two lovers Khosro and Shirin. Shabdiz has a mythical birth. It’s origin is a black sacred stone located in a cave within a sacred monastry. Its mother is a virigin mare so that Shabdiz as the carrier of love and messenger of fate gains symbolic importance.
  • Dr. J. Mortezaei Pages 135-146
    Differences in manuscripts of almost all of the divans of Persian poets are due to conscious as conscious effect of manuscript writers. On the other hand, differences in different versions of the divan of Hafez were due to the poet’s editing rather than the writer’s tastes. In editing any divan of Hafez three principles must be considered. The first is attention to the ancient and reliable versions. The seconds is the authenticity of music in the poems. And the third is the relationship of meaning and imagination. In this paper only principles one and three are used to interpret a line of poetry of Hafez; the second principle is not effective in this poem.
  • Dr. S. K. Mousav, A. Khosravi Pages 147-160
    Kaveh, the blacksmith rebel in Shahname, has a symbolic personality. In this paper it is argued that Kaveh is originally one of the most ancient divinities while in Shahnameh he is first presented as an ordinary blacksmith. However, his characteristics and actions denote that he is divine. He can also read which is a sign of his importance. It is argued that like Vulcan, he is a god of fire and metal.
  • Dr. M. Fazilat Pages 161-172
    Khaqani has used the rules of Persian language in coining words to make compound words of Persian and Turkish origin. Many of these words had not been used before Khaqani or after him. This paper analyzed the bilingual aspect of Khaqani’s poetry.