فهرست مطالب

مطالعات علوم پزشکی - سال پانزدهم شماره 3 (پاییز 1383)

مجله مطالعات علوم پزشکی
سال پانزدهم شماره 3 (پاییز 1383)

  • 80 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1383/08/30
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مقالات پژوهشی
  • افسانه امیرآبی، فریبانانبخش، فریبا عباسی، مهندس رضاپورعلی، آرزو حاتمی خانقاهی صفحه 164
    پیش زمینه و هدف
    D&C روش استاندار برای تشخیص ضایعات آندومتر می باشد که نیاز به بستری بیمار و بیهوشی دارد. این روش در برخی موارد عوارض در پی دارد. در مقابل، بیوپسی سرپایی آندومتر، بدون نیاز به بستری شدن و بیهوشی با هزینه و عوارض کمتر قابل انجام است. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان تطابق نتایج D&C با بیوپسی سرپایی می باشد تا در صورت مشاهده تطابق قابل قبول، از بیوپسی سرپایی به عنوان جایگزین D&C استفاده شود.
    مواد و روش کار
    در این بررسی 100 مورد از بیمارانی که از اسفند1381 در بخش کوثر (زنان و مامایی) بیمارستان شهید مطهری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه که ابتدا بیوپسی سرپایی و سپس D&C شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج هیستوپاتولوژی حاصل از هر دو روش مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    در74.7 % موارد، تطابق بین نتایج بیوپسی سرپایی و D&C وجود داشت. در71.9 % موارد بیوپسی و در85.3 % موارد D&C نمونه کافی به دست آمد. در71 % مواردی که ضخامت آندومتر در سونوگرافی بیش از5 میلی متر گزارش شده بود حجم نمونه حاصل از بیوپسی کافی بود. در ضخامت کمتر از5 میلی متر، این رقم 29% بود در موارد آندومتر پرولیفوراتیو، آندومتر ترشحی، هیپرپلازی و سرطان آندومتر، بیوپسی سرپایی از حساسیت و ویژگی بالا برای تشخیص برخوردار بود.
    بحث و نتیجه گیری
    از ضخامت آندومتر می توان به عنوان معیاری برای تعیین روش نمونه گیری از آندومتر استفاده نمود. از طرفی در صورت مشاهده نتیجه ای غیر از آندومتر پرولیفراتیو، اندومتر ترشحی، هیپرپلازی و سرطان آندومتر برای اطمینان از صحت تشخیص بهتر است نتایج از بیوپسی با روش های دیگر تایید گردد.
    کلیدواژگان: هستوپاتولوژی، کورتاژ، آندومتر
  • جعفر احمدزاده، فردین میرزاطلوعی، احمدرضا افشار، زهرا یکتا، زین العابدین شکارلو صفحه 169
    پیش زمینه و هدف
    استئوآرتریت زانو از مشکلات شایع در سنین بالا است که بدون توجه به علت آن، اشکال بالینی و پاتولوژیکی مشابهی دارد. استئوآرتریت زانو می تواند هر سه کمپارتمان مفصل زانو را مبتلا نماید. علایم آن عمدتا شامل درد، تورم و خشکی زانو است. درمان قطعی برای این عارضه وجود ندارد و درمان بر مبنای کاهش علایم و کند کردن روند بیماری است. از آنجا که داروهای مسکن و تزریقات داخلی مفصلی به طور موقت موجب تسکین علایم می گردد، لذا فیزیوتراپی به عنوان موثرترین درمان آرتروز زانو اهمیت پیدا می کند. اهداف فیزیوتراپی عبارت است از بهبود درد و خشکی مفصل، بهبود قدرت عضلانی، بهبود بیومکانیک مفصل و کاهش فشار اضافی و غیر طبیعی و حفظ یا بهبود دامنه حرکتی. برای رسیدن به این اهداف از مدالیته های گرمایشی و تحریکات الکتریکی و ورزش های مناسب به خصوص ایزومتریک استفاده می شود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه،70 بیمار مراجعه کننده به بخش طب فیزیکی و توانبخشی مرکز آموزشی و درمانی امام خمینی (ره) ارومیه مورد بررسی قرار گرفتند این بیماران به دلایل مختلف از دارو استفاده نمی کردند و تنها تحت درمان فیزیوتراپی قرار گرفتند. بیماران به مدت ده جلسه فیزیوتراپی شدند، اطلاعات بیماران و سطح قدرت عضله چهار سر و سطح درد قبل و بعد از درمان ارزیابی گردید. بعد از جمع آوری، اطلاعات، داده ها مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که سطح کاهش درد در %8.6 موارد در حد کم، %65.7 در حد متوسط و در %25.7 در حد زیاد بود. بهبود قدرت عضله چهارسر در %11.4 موارد کم، %62.8 در حد متوسط و در %25.7 در حد زیاد بود. هم چنین بهبود قدرت عضلانی و سطح کاهش درد بر حسب سن و جنس بررسی گردیده است.
    بحث و نتیجه گیری
    در این بررسی نسبت بیماران زن مبتلا به آرتروز زانو به بیماران مرد 3.5 برابر می باشد که با آمارهای مراجع مطابقت دارد. با مقایسه سطح کاهش درد و بهبود قدرت عضله چهار سر به این نتیجه می رسیم که این دو تقریبا مطابقت کامل با همدیگر دارند. همان طور که بیماری استئوآرتریت زانو در افراد بالای 50 سال بیشترین شیوع را دارد متقابلا میزان تاثیر درمان توانبخشی نیز در این سنین قابل توجه است و بهبود بیشتری را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: استئوآرتریت، زانو، توانبخشی، فیزیوتراپی
  • محمدرضا محمدی، مهدی رهگذر، سیدعباس باقری یزدی، بیتا مسگرپور، جهان نیکتاش، بهنام داودنیا، بهزاد ستاری صفحه 174
    پیش زمینه و هدف
    برنامه ریزی برای ارایه خدمات اساسی بهداشت روان به افراد جامعه، نیازمند آگاهی از وضعیت موجود بیماری روانی در جامعه است. این مطالعه با هدف بررسی همه گیری شناسی اختلالات روانی در افراد بالای18 سال به بالاتر مناطق شهری و روستایی استان اردبیل انجام گرفت.
    مواد و روش کار
    نمونه مورد مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایو سیستماتیک از بین خانوارهای موجود استان انتخاب گردید و با تکمیل پرسشنامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا (SADS) توسط کارشناسان ارشد روانشناسی در استان، جمعا 394 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند و تشخیص گذاری اختلالات بر اساس معیارهای طبقه بندی DSM- IV صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج این بررسی نشان داد شیوع انواع اختلالات روانپزشکی در استان 12.69 درصد می باشد که این شیوع در زنان 17.11 درصد و در مردان 8.69 درصد بوده است. اختلالات خلقی 4.82 درصد، شایع ترین اختلالات روانپزشکی در استان بود شیوع اختلالات پسیکوتیک در این مطالعه 0.25 درصد، اختلالات اضطرابی 3.31 درصد اختلالات عصبی – شناختی 3.56 درصد و اختلالات تجزیه ای 0.76 درصد بوده است. در گروه اختلالات خلقی، افسردگی اساسی با 4.82 درصد و در گروه اختلالات اضطرابی، اضطراب منتشر 1.27 درصد شیوع بیشتری داشته اند. شیوع اختلالات روانپزشکی در استان اردبیل در افراد گروه سنی66 سال و بیشتر با 16.67 درصد، افراد همسر فوت شده با 31.25 درصد، افراد ساکن در روستا با 13 درصد، افراد بی سواد با 15.56 درصد و افراد بیکار با 21.05 درصد بیش از گروه های دیگر بوده است.
    تنیجه گیری: این مطالعه همچنین نشان داد 9.90 درصد افراد مورد بررسی دچار حداقل یک اختلال روانپزشکی بوده اند. آگاهی از این مساله، مسوولیت سیاستگذاران و برنامه ریزان بهداشتی استان را در رابطه با تدوین برنامه های عملی و اجرایی بهداشت روان بیش از پیش نمایان می سازد.
    کلیدواژگان: شیوع، اختلالات روانپزشکی، پرسشنامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا (SADS)، استان اردبیل
  • محمدباقر زینالی، فرهاد حشمتی، رقیه قوچعلیزاده صفحه 184
    پیش زمینه و هدف
    الکتروشوک درمانی، عبارت است از تحریک سیستم عصبی مرکزی که باعث فعالیت تشنجی شده و یک درمان ثابت شده برای افسردگی شدید در بیمارانی است که به درمان دارویی پاسخ نمی دهند. عموما، اعتقاد براین است که طولانی شدن مدت تشنج باعث بهبود پروسه درمان می شود. از آنجا که کتامین بر خلاف سایر داروهای وریدی رایج در بیهوشی می تواند باعث کاهش آستانه تشنج گردد، به لحاظ تئوریک می توان انتظار داشت که کاربرد این دارو ضمن ایجاد بیهوشی برای انجام الکتروشوک درمانی موجب کاهش آستانه تشنج و در نتیجه بهبود اثرات درمانی آن گردد.
    مواد و
    روش
    در این کارآزمایی بالینی آینده نگر تعداد 40 بیمار 50 تا 20 ساله که برای درمان افسردگی کاندیدای الکتروشوک درمانی شده بودند، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 20 نفری تقسیم شدند در گروه اول برای بیهوشی از تیوپنتال سدیم (3 mg/kg) و در گروه دوم از کتامین (1 mg/kg) بعلاوه میدازولام (1 mg/70kg) استفاده شد. در هر دو گروه برای ایجاد شلی عضلانی سوکسینیل کولین (0.5 mg/kg) بکار رفت. پس از آن بیماران الکتروشوک با دوز استاندارد دریافت نمودند. زمان تشنج و مدت ریکاوری در هر دو گروه اندازه گیری شد. بیماران در ریکاوری از نظر بروز هذیان تحت نظر قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد زمان متوسط تشنج در گروه تیوپنتال سدیم 28.2 ثانیه و در گروه کتامین 35.6 ثانیه می باشد. که این اختلاف از نظر آماری معنی دار است. (p=0.004) متوسط زمان ریکاوری در گروه تیوپنتال سدیم 21.82 دقیقه و در گروه کتامین 23.24 دقیقه اندازه گیری شد که از نظر آماری معنی دار نیست (p=0.225) میانگین بروز هالوسیناسیون در هر دو گروه مساوی بود. (%5).
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه و سایر تحقیقات انجام گرفته در این زمینه، می توان گفت استفاده از کتامین به عنوان داروی بیهوشی سبب افزایش زمان تشنج و بهبود اثر درمانی الکتروشوک، بدون تاثیر قابل ملاحظه بر روی زمان ریکاوری می گردد.
    کلیدواژگان: الکتروشوک درمانی، کتامین، تیوپنتال سدیم
  • مجتبی کریمی پور، تهمینه پیروی، باقر پورحیدر، فردین عمیدی صفحه 190
    پیش زمینه و هدف
    مطالعه کروماتین سلول های اسپرماتید می تواند مشخص کننده وضعیت تولید اسپرم باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت بلوغ کروماتین هسته اسپرماتیدهای داراز در بافت بیضه بیماران آزواسپرمی غیر انسدادی به وسیله میکروسکوپ الکترونی است.
    مواد و روش ها
    تعداد 12 نمونه از بیوپسی بافت بیضه از بیماران آزواسپرمی غیر انسدادی به عنوان گروه بیماران و تعداد5 نمونه بافت طبیعی بیضه به عنوان گروه کنترل تهیه شد. پس از انجام مراحل پردازش بافتی بلوک هایی از زرین برای مطالعه با میکروسکوپ الکترونی انتقالی تهیه و وضعیت تراکم کروماتین هسته اسپرماتیدهای دراز مورد بررسی و مقایسه قرارگرفت.
    یافته ها
    در حالت طبیعی اسپرماتیدهای بالغ و نرمال که دارای هسته با کروماتین متراکم بودند قابل تشخیص بود. اما در گروه بیماران، سلول های مذکور به بلوغ کامل نرسیده بودند به طوری که تراکم کروماتینی هسته آن ها کمتر از حالت نرمال بود و کروماتین موجود در هسته آن ها به صورت یک الگوی دانه دار بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که سلول های اسپرماتید در بیماران مورد مطالعه در خلال اسپرماتوژنسیس به بلوغ نمی رسند و موید وجود اختلال در روند تولید اسپرم است که می توان آن را به عنوان یکی از دلایل احتمالی ناباروری در این بیماران در نظر گرفت.
    کلیدواژگان: بیضه، آزواسپرمی، اسپرمائید، کروماتین، میکروسکوپ الکترونی
  • فریبا عباسی، فرخ قوام، فرحناز نوروزی نیا، رضا پورعلی، منیره جلوند صفحه 196
    پیش زمینه و هدف
    بررسی میکروسکوپی اسمیرهای سرویکوواژینال (پاپ اسمیر) نقش اساسی در شناسایی ضایعات پیش سرطانی و سرطانی گردن رحم ایفا می کند. طیف وسیعی از تغییرات در پاپ اسمیرها مشاهده می شود که تفسیر مراحل بینابینی آن که منجر به مشاهده سلول های تحت عنوان ASCUS می شود مشکل می باشد. ASCUS سلولی است که تغییرات بارزتر از تغییرات واکنشی داشته ولی فاقد ویژگی های خاص نئوپلازی داخل اپی تلیالی می باشد. مطالعات مختلف انجام گرفته نیز حاکی از آن است که در%30- %40 مواردی که در پاپ اسمیر ASCUS مشاهده شده بود در نمونه بیوپسی دیسپلازی موجود بوده است.
    هدف از این مطالعه تعیین پارامترهای سیتولوژیک مطمئن به منظور تعیین ماهیت واقعی سلول ASCUS بود.
    مواد و روش کار
    در این بررسی حدودا چهار ساله کلیه پاپ اسمیرهای با گزارش ASCUS که بیوپسی بعدی آن ها نیز در دسترس بود با در نظر گرفتن17 پارامتر مربوط به سیتوپلاسم و هسته سلول و زمینه اسمیر مورد بررسی مجدد میکروسکوپی قرار گرفت و اطلاعات حاصله با نرم افزار SPSS و روش آماری کای اسکوئر تجزیه و تحیل شد
    نتایج
    پس از تجزیه و تحلیل های آماری نتیجه گرفته شد که چهار پارامتر نامنظم بودن شکل هسته، بالا بودن هسته نسبت به سیتوپلاسم، واکوئلیزاسیون سیتوپلاسم و کثیف بودن زمینه اسمیر با حساسیت زیاد مطرح کننده دیسپلازی می توانند باشند.
    نتیجه گیری
    در تعیین ماهیت واقعی سلول ASCUS توجه به مجموعه ای از پارمترها بیش از یک پارامتر خاص می توانند کمک کننده باشد. در عین حال تعیین ماهیت واقعی سلول ASCUS بر مبنای یک نمونه منفرد پاپ اسمیر مشکل بوده و نیاز به بررسی های کاملتری برای رفع ابهام موجود دارد.
    کلیدواژگان: پاپ اسمیر، ASCUS، تغییر واکنشی، دیسپلازی، S، C، C
  • فرزانه برومند، فاطمه بهادری، فریبا نانبخش، رضا پورعلی، ویدا متاعی صفحه 201
    مقدمه
    سن شروع قاعدگی در جوامع مختلف متفاوت است و عوامل مختلفی مانند: ژنتیک، وزن بدن، ارتفاع محل زندگی از سطح دریا، عوامل روحی، روانی و... بر آن تاثیر دارند. هدف اصلی این بررسی تعیین ارتباط شاخص توده بدن و درصد چربی بدن با سن شروع قاعدگی در دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه شهر ارومیه است.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت توصیفی – تحلیلی، مقطعی بر روی 485 دانش آموز دختر به ظاهر سالم مدارس راهنمایی که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین مدارس نواحی دوگانه آموزش و پرورش شهر ارومیه انتخاب گردیده اند انجام شده است. جمع آوری اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه توسط پرسشگران به صورت مصاحبه حضوری می باشد پرسشنامه شامل سن دانش آموز، سن اولین رخداد قاعدگی، تعداد افراد خانوار، شاخص توده بدن و درصد چربی و همچنین اندازه گیری قد و وزن بوده است. در این بررسی 124 دانش آموز با شروع اولین قاعدگی در عرض سه ماه اخیر، با 361 دانش آموز که هیچگونه سابقه ای از قاعدگی نداشتند مقایسه شدند.
    یافته ها
    میانگین سنی 124 نفر دانش آموزی که اولین قاعدگی را داشتند، 13.12±0.82 و میانگین سنی361 نفر که هیچ تجربه ای از قاعدگی نداشتند 12.53±0.85 بود.
    میانگین شاخص توده بدن در گروه اول 18.90±2.27 و در گروه دوم 17.58±2.69 بدست آمد که با توجه به آزمودن t-test (t=4.89, df=483, p<0.001) بین دو گروه اختلاف معنی داری را نشان داد. همچنین در گروه اول بین شاخص توده بدن و سن با توجه به نتایج آزمودن آماری ضریب همبستگی پیرسون ارتباط آماری معنی داری وجود دارد. (R= 0.18, P<0.04).
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این مطالعه ارتباط معنی داری بین سن شروع قاعدگی و شاخص توده بدن و نیز درصد چربی بدن وجود دارد. ولی در مورد شاخص اقتصادی و سن شروع قاعدگی رابطه معنی داری به دست نیامد. همچنین با توجه به مشاهده شاخص توده بدن بالاتر از صدک پنجاهم در دخترانی که اولین قاعدگی را در زیر 12سال تجربه کردند و ارتباط منارک زود هنگام در دختران چاقی متوسط با افزایش خطر بیماری های وابسته به استروژن در سنین بالاتر، توجه ویژه به این مساله توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: شاخص توده بدن، شروع قاعدگی، درصد چربی بدن
  • میرداود عمرانی، ثریا صالح گرگری، کاظم اباذرزاده صفحه 206
    مقدمه
    هموفیلیA اختلال انعقادی می باشد که به شکل وابسته به جنس مغلوب (XLR) به ارث می رسد. بیماری به واسطه نقص در فاکتور انعقادی شماره 8 (FVIII) ایجاد می گردد. افراد مذکور مبتلا دارای علایم بالینی نظیر خونریزی در مفاصل، عضلات و کبود شدگی هستند. حدت علایم دارای ارتباط مستقیم با سطح فعالیت فاکتور شماره8 در خون مبتلایان است. بسته به سطح فاکتور 8 درپلاسما بیماری به اشکال حاد (0.02 iu/ml)، متوسط (0.02 – 0.10 iu/ml)، ملایم یا خفیف (>0.109 iu/ml) و طبیعی (0.5-1.5 iu/ml) طبقه بندی می گردند. فراوانی بیماری تقریبا 1 در هر 5000 مرد است.
    مواد و
    روش
    DNA حاصله از خون محیطی بیماران و خانواده آن ها در ناحیه اینترون19, 18 با کمک روش PCR تکثیر گردید سپس با برش محصولاتPCR توسط آنزیم Hind III, BCII و راندن روی ژل آگاروز %2 به تفسیرنتایج پرداخته شد
    نتایج
    از 100 بیمار مورد بررسی و خانواده های آن ها با این روش در حدود %46 موارد نتایج گویا بود و می توانستیم از روی نتایج بیمار به قضاوت در رابطه با خواهران ومادران آن ها از نقطه نظر ناقل بودن بپردازیم. همچنین نتایج نشان داد %20, 3 موارد بیماری به شکل انفرادی و %79,7 حالت خانوادگی را دارا می باشند. 94.6 درصد (159 نفر) مرد و حدود 5.4 درصد یعنی9 نفر زن می باشد. حاملان اجباری %56 و حاملان احتمالی%44 موارد را در زنان مورد مطالعه تشکیل می دهند.
    بحث: هرچند روش فوق در صرفا %46 موارد گویا می باشد و لیکن به واسطه این که تنها روش عملی ممکن در رابطه با شناسایی ناقلین و نیز مراکز تشخیص قبل از تولد (با توجه به امکانات کشور ما) می باشد باید جهت غربالگری تمامی افراد در معرض خطر توصیه گردد.
    کلیدواژگان: هموفیلی A، فاکتور 8، ماده انعقادی، RFLP/PCR
  • مقالات گزارش موردی
  • احمدرضا افشا، فردین میرزا طلوعی صفحه 210
    دست به علت درگیری درکار و فعالیت روزانه همواره در معرض آسیب قرار دارد. سوختگی های حاد دست از جمله صدمات شایع است که در درمان آن نه تنها مشکلاتی وجود دارد، بلکه بازسازی و رسیدن به نتایج مناسب درمان نیز در دراز مدت مشکل است. در این بررسی سیر درمان یک مورد کنتراکچر شدید دست یک نوجوان 14 ساله، شش ماه پس ازسوختگی شرح داده می شودپس از آزاد سازی کنتراکچر و برش ناحیه اسکار، نیمه در رفتگی مفاصل مچ، متاکارپوفالانژ اصلاح و ضایعه ایجاد شده با پیوند پوستی با ضخامت ناکامل به صورت ورقه پوشانده شد. پس از آن، یک برنامه باز توانی با هدف تقویت قدرت عضلات خم کننده و برقراری دامنه حرکتی مفاصل شروع شد تا تاندون های باز کننده بلندتر شده و از کنتراکچر مجدد جلوگیری شود پس از دو سال پی گیری، با عدم مشاهده کنتراکچر مجدد بیمار قادر به انجام کارهای معمولی روزمره بود. در این گزارش بر آزاد سازی ساده و پوشش با پیوند پوستی با ضخامت ناکامل و برنامه باز توانی پس از عمل جراحی تاکید شده است.
    کلیدواژگان: کنتراکچر دست، کنتراکچر در وضعیت باز شدگی، سوختگی پوست
  • فخرالدین دادمهر صفحه 215
    مقدمه و هدف
    غده بزاقی زیر فکی ترشح خود را توسط مجرای غده زیر فکی در کف دهان در طرفین افسار زبان در ناحیه پاپیلای زیر زبان وارد دهان می کند. ترشح غده بزاقی زیر زبانی اکثرا توسط 8 تا20 مجرای ریز جدا از هم، در کف دهان وارد می شود. گاهی از موارد غده بزاقی زیر زبانی از نظر ترشح بزاق به دو قسمت جلوی و عقبی تقسیم می شود که قسمت عقبی غده توسط مجاری ریز در کف دهان بزاق ترشح می کنند و در قسمت جلوی غده چند مجرا با هم یکی شده و مجرای نسبتا درشتی به وجود می آورند به نام مجرای زیر زبانی بزرگ که در ناحیه پاپیلای زیر زبانی مستقیما و یا به همراه مجرای غده زیر فکی وارد دهان می شود. گزارش حاضر موردی است نادر که در آن قسمت جلوی غده بزاقی زیر زبانی توسط چندین مجرا وارد دهان می شود و قسمت عقبی غده زیر زبانی، دارای یک مجرای درشت می باشد که در یک سوم پشتی مجرای غده بزاقی زیر فکی، وارد این مجرا می گردد.
    روش کار
    تشریح حفره زیرگیجگاهی و ناحیه زیر زبانی و زیر فکی از جسد و بررسی غدد و عناصر تشریحی این ناحیه و غدد زیر زبانی و زیر فکی و مجاوری آن ها در ارتباط با موارد نادر
    بحث و نتیجه گیری
    ارتباط مجاری غدد زیر زبانی و زیر فکی در قسمت تقریبا عقب کف دهان و مجاورت های آن ها با عصب زبان از این نظر حایز اهمیت است که در جراحی کف دهان و جراحی غدد بزاقی و مجاری آن ها و رادیوگرافی غدد بزاقی (سیالوگرافی) و همچنین معالجه عفونت های غدد بزاقی ذکر شده مورد توجه قرار می گیرد. با توجه به کلیه جوانب به نظر می رسد مشاهده و دقت این موارد، مفید باشد زیرا نکات جدیدی را به پزشکان و آناتومیست ها و تمامی دانش پژوهان علم پزشکی ارایه می نماید.
    کلیدواژگان: غده بزاقی زیر فکی، غده بزاقی زیر زبانی، آناتومی، مجرای زیر زبانی بزرگ