فهرست مطالب

معرفت فلسفی - سال دوم شماره 1 (پیاپی 5، پاییز 1383)

فصلنامه معرفت فلسفی
سال دوم شماره 1 (پیاپی 5، پاییز 1383)

  • 148 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1383/08/25
  • تعداد عناوین: 7
|
  • صفحه 7
  • با حضور آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، استاد حسن ممدوحی، استاد غلامرضا فیاضی صفحه 11
    این گفت وگو به مجموعه علل و عوامل مخالفت با فلسفه در جهان اسلام می پردازد. هرچند می توان انگیزه بسیاری از مخالفت ها با فلسفه را حسن نیت برخی افراد دانست، اما نباید از سوء نیت برخی مخالفان و دشمنان چشم پوشی کرد. مجموعه مخالفت ها با فلسفه به عنوان یک پدیده اجتماعی، نیازمند تبیین است. در مجموع، دلیل و انگیزه مخالفت با فلسفه در عالم اسلام، دفاع از اسلام و حفظ کیان آن بوده است. اما این دلیل برخاسته از مجموعه عللی بوده که عدم تبیین درست مباحث فلسفی، سطحی نگری مخاطبان فلسفه، اختلاف بین مکاتب فلسفی، مغایرت برخی مطالب فلسفی با ظواهر آیات و روایات و یا باورها و ارزش های اسلامی، ترجمه ناصحیح و یا عدم تبیین درست مباحث فلسفی و انتقال نادرست مباحث فلسفی به سایر فرهنگ ها از جمله عواملی هستند که دست به دست هم داده و مجموعه مخالفت ها با فلسفه را به وجود آورده اند.
    کلیدواژگان: تبیین علی، فلسفه یونان، مکاتب فلسفی، ظواهر آیات و روایات، مخالفت با فلسفه، فلسفه اسلامی
  • عبدالرسول عبودیت صفحه 31
    اندیشه ساعت ساز لاهوتی یا خدای ساعت ساز تصویر ی نادرست از خدا است که از دیرباز کم و بیش در ذهن بشر وجود داشته است و در دو سده اخیر، به دنبال نظریات جدید علمی، رواج یافته است. در این مقاله این اندیشه بررسی می شود. بدین منظور، ابتدا ساعت ساز لاهوتی تصویر شده است و سپس با توضیح دقیق استدلالی که به چنین تصویری منجر شده و تحلیل آن و بررسی مقدمات آن نشان داده شده است که این استدلال، که از نوع تمثیل است منطقا عقیم است و به اصطلاح قیاسی است مع الفارق و بنابراین نتیجه ای که از آن گرفته شده است عقلا قابل قبول نیست.
    کلیدواژگان: ساعت ساز لاهوتی، حرکت جوهری، صورت و ماده، فاعل، معد، خدا
  • محمدحسین زاده صفحه 57
    شکاکیت و نسبیت گرایی در مغرب زمین فراز و نشیب های بسیاری داشته است. نگاهی گذرا به پیشینه آن حاکی از تحقق دوره ها و جریان های گوناگونی است که نتایج و پیامدهای خطیری به دنبال داشته است. دست کم می توان نه دوره یا جریان سرنوشت ساز را شناسایی کرد. در این نبشتار، پس از بیان ویژگی های هر دوره، دعاوی و قرائت های گوناگون شکاکیت و نسبیت گرایی، به بررسی اجمالی آن ها پرداخته شده است.
    در نقد این جریان باید گفت: شکاکیت و نسبیت گرایی فراگیر، ادعایی نامعقول و غیرعقلانی است. کمتر خردمندی را می توان یافت که چنین ادعاهایی را مطرح کند. بر اساس رویکرد قدما در معرفت شناسی، که متفکران مسلمان آن را تکمیل کرده و علم حضوری را نیز بر آن افزوده اند، انسان فی الجمله معرفت یقینی دارد و این معرفت او خطاناپذیر، غیرقابل زوال و تردیدناپذیر است. بدین سان، با این شیوه می توان پاسخ های بسیاری ارائه کرد. علی رغم وضوح بطلان شکاکیت و نسبیت گرایی فراگیر، برخی از قرائت های آن ها پیچیده است و به تامل بیشتری نیاز دارد که عبارتند از: 1. تردید در معرفت به جهان محسوس؛ 2. تمایز میان پدیدار و پدیده. در اینجا ادعای دوم را، که مستلزم گونه ای نسبیت انگاری در فهم انسان است، ارزیابی کرده ایم.
    کلیدواژگان: سوفسطائیان، پورنیسم، شکاکیت ایمان گروانه، نسبیت گرایی فراگیر، نسبیت گرایی به لحاظ واقع، نسبیت گرایی به لحاظ فهم
  • علی فالح رفیع صفحه 109
    در بین فلیسوفان باختر زمین هگل از معدود کسانی است که به موضوعاتی کاملا بکر و نوظهور پرداخت و پیشگام در طرح برخی مباحث جنجال برانگیز در حوزه تفکر فلسفی شد. طرح بحث پدیدارشناسی روح از زمره این مباحث بود. فهم دقیق فلسفه هگل بدون فهم پدیدارشناسی روح میسر نخواهد بود. گویی با پدیدارشناسی روح، فصل نوینی در تاریخ فلسفه غرب آغاز گردیده و شناسایی از حد تنگ نظری کانتی گذر نموده، قلمرو دیگری را فراروی انسان می گشاید.
    پدیدارشناسی روح در دو حوزه هستی شناسی و معرفت شناسی ابعاد گوناگون اجتماعی، فردی، اخلاقی، تاریخی، آموزشی، تربیتی و حتی عرفانی دارد که هر یک از این ابعاد قابل تامل و درنگ عقلانی است.
    در این مقاله ضمن اشاره به جایگاه پدیدارشناسی روح در کل نظام فلسفی هگل، سیر تکاملی روح از حوزه یقین حسی، ادراک، فاهمه، خودآگاهی تا عقل مورد بررسی قرار گرفته، آنگاه با تامل بر بحث پرجاذبه «خواجه» و «بنده» به نقش تربیتی و آموزشی پدیدارشناسی روح پرداخته شده است. از همین سکوی معرفتی است که هگل به تفسیر فلسفی ادیان الهی همچون یهودیت و مسیحیت پرداخته و روح نامتناهی را با روح متناهی در سیر تکاملی بر یک جایگاه می بیند و آنگاه با تصور روح مطلق تلاش می کند تا به انگاره خود، نظام فلسفی خویش را بر کرسی اثبات بنشاند.
    کلیدواژگان: ادراک، ایدژه، پدیدار شناسی روح، خودآگاهی، فاهمه، عقل و روح مطلق، یقین حسی، هگل
  • محمد فنایی اشکوری صفحه 133
    آیا دفاع از فلسفه، دفاع از همه افکار فیلسوفان و یا کتاب های فلسفی است، و آیا تمام حقیقت در فلسفه است و یا تمام فلسفه حقیقت است؟ آیا باید از فلسفه به طور مطلق دفاع کرد و یا راه فرار از آن را در پیش گرفت؟ روشن است که نه فلسفه تمام حقیقت است و نه تمام حقیقت در فلسفه نهفته است و نه باید به طور مطلق مدافع فلسفه بود و نه شیوه فرار از آن را برگزید، بلکه دفاع از فلسفه، دفاع از شیوه تفکر فلسفی در حد اعتدال و معقول است. آنچه شایسته است، فرار از بلند پروازی ها، انحصارنگری ها، لغزش ها و مغالطات و یک سونگری های فیلسوفان و غیر فیلسوفان است.
    کلیدواژگان: دهن واقع گرا، ذهن عملگرا، اثبات پذیر، ابطال پذیر، فلسفه