فهرست مطالب

Dermatology - Volume:8 Issue: 3, 2005

Iranian Journal Of Dermatology
Volume:8 Issue: 3, 2005

  • 112 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/05/01
  • تعداد عناوین: 14
|
  • یادداشت سردبیر
    یحیی دولتی صفحه 165
  • مقالات پژوهشی
  • مسعود داودی، علی اکبر کریمی زارچی، سعید غفوری منش، علیرضا فیروز، منصور نصیری کاشانی، یحیی دولتی صفحه 166
    مقدمه
    اگزما از شایع ترین بیماری های التهابی پوست است. درماتیت تماسی یک درماتیت اگزمایی است که به علت تماس با ماده ای در محیط رخ می دهد. این ماده می تواند به صورت محرک یا آلرژن عمل کند. هر کشوری آلرژن های شایع مخصوص به خود دارد.
    هدف
    تعیین فراوانی آلرژن های پوستی در بیماران مبتلا به درماتیت تماسی در تهرانروش اجرا: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، اطلاعات مربوط به تمامی بیماران مبتلا به درماتیت تماسی طول کشیده که در سال های 82-1372 در یک کلینیک تخصصی پوست در تهران patch test با 23 آلرژن (European Standard Series(ESS شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه 222 بیمار مورد ارزیابی قرار گرفتند که میانگین سن آنها 23.5 سال (انحراف معیار=13.8) و 66.5% از آنها زن بودند. شایع ترین محل ابتلا به درماتیت، دست (49%) و میانگین طول مدت ابتلا 54 ماه (انحراف معیار=62) بود.
    تشخیص های بالینی مطرح شده برای بیماران شامل درماتیت تماسی آلرژیک (59%) درماتیت تحریکی (24%)، درماتیت آتوپیک (10%) و سایر درماتیت ها (7%) بود. 145 نفر (65.3%) دارای حداقل یک واکنش مثبت بودند. شایع ترین آلرژن ها عبارت بودند از: سولفات نیکل (22.6%)، کلرید کبالت (14.5%) و فرگرانس میکس (13.6%).
    نتیجه گیری
    نیکل شایع ترین آلرژن تماسی در بیماران مورد مطالعه بود.
    کلیدواژگان: درماتیتی تماسی، آزمون پچ، آلرژن، مطالعات مقطعی
  • مریم اخیانی، زهرا حلاجی، امیرهوشنگ احسانی، تورج مکرمی، فرزام گروهی صفحه 171
    مقدمه
    ویتیلیگو اختلال پیگمانتاسیون اکتسابی نسبتا شایع است که حدود 1% جمعیت جهان گرفتار آن هستند. از میان درمان های مختلف، موثرترین و رایج ترین شیوه درمان ویتیلیگوی ژنرالیزه، اشعه درمانی سیستمیک است.
    هدف
    تعیین اثر سینرژیستیک کلسی پوتریول موضعی و متوکسالن خوراکی به علاوه اشعه ماورا بنفش PUVA)A)در درمان ویتیلیگوی ژنرالیزه.
    روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی تصادفی، 47 بیمار مبتلا به ویتیلیگوی ژنرالیزه (که سطح درگیری بیماری آن ها کمتر از 40% سطح بدن بود) به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. هر دو گروه تحت درمان با PUVA سیستمیک به صورت سه جلسه در هفته قرار گرفتند. از یک گروه از بیماران خواسته شد که از کرم کلسی پوتریول موضعی (0.005%) یک ساعت بعد از اشعه درمانی (هفته ای سه بار) روزانه یک بار بر روی ضایعات استفاده کنند. بیماران در فواصل هفتگی از لحاظ میزان پاسخ به درمان و عوارض احتمالی بررسی شدند.
    یافته ها
    متوسط پاسخ به درمان به صورت رپیگمانتاسیون در گروه کلسی پوتریول و PUVA، %63.86±24.1 و در گروه PUVA، %60.63±23.29 بود (p>0.05). تعداد جلسات اشعه درمانی و متوسط دوز تجمعی UVA در گروه کلسی پوتریول+ PUVA، به ترتیب 22.66±96.33 جلسه و 118.05±584.07 ژول بر سانتی متر مربع و در گروه PUVA به تنهایی به ترتیب 26.1±116.27 جلسه و 167.97±685.14 ژول بر سانتی متر مربع بود (p<0.05).
    نتیجه گیری
    در بیماران مبتلا به ویتیلیگوی ژنرالیزه، درمان با ترکیب کلسی پوتریول و PUVA خوراکی یک درمان موثر و کم عارضه است و با مصرف داروی فوق تعداد جلسات اشعه درمانی و دوز تجمعی اشعه UVA برای رسیدن به حداکثر پاسخ درمانی کاهش می یابد و باعث تسریع رپیگمانتاسیون می شود.
    کلیدواژگان: ویتیلیگو، اشعه درمانی، کلسی پوتریول، متوکسالن
  • حسین مرتضوی، مرتضی رضیعی، سیدناصر عمادی، محمد جواد نخعی، محمدرضا سروش، پدرام نور محمدپور، سیاوش طوسی صفحه 177
    مقدمه
    سولفور موستارد به عنوان جنگ افزار شیمیایی ناتوان کننده در جنگ جهانی اول و جنگ عراق علیه ایران مورد استفاده قرار گرفت. اثرات سمی آن به صورت عوارض حاد و مزمن ریه، چشم و به خصوص ارگان وسیع پوست را گرفتار می کند.
    هدف
    بررسی فراوانی عوارض دیررس پوست در جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی که 14 تا 20 سال از زمان مجروحیت آنان گذشته است.
    روش اجرا: در این مطالعه توصیفی مقطعی 800 تن از جانبازان شیمیایی که از سال 1362 تا 1367 در جنگ عراق علیه ایران مصدوم شده اند به صورت خوشه ایاز استان های مختلف طی سال های 82-1380 انتخاب و با مطالعه در سوابقشان مورد معاینه بالینی و در صورت نیاز اقدام تشخیصی قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سنی مجروحین شیمیایی در زمان مطالعه 9.8±، 39.3 سال بود. سه نوع ضایعه در افراد مورد مطالعه مشاهده شد:1-ضایعات پوستی غیراختصاصی شامل: گزروزیس (39.6%)، اختلالات پیگمانتاسیون (19%)، آنژیوم گیلاسی (17.4%)، درماتیت سبورئیک (12.7%)، اگزما (12.2%)، ضایعات آکنه ای فرم (11.6%)، تینا ورسیکالر (7%)، کهیر (5%)، ویتیلیگو (3.6%)، آلوپسی آره آتا (2.5%)، پسوریازیس (2%)، آفت دهانی (1.3%).
    2-ضایعات پوستی اختصاصی به نام اسکار خردل که برای اولین با بر اساس شکل، محل ضایعه و تاریخچه درمانی تعیین و تعریف شد و در 44 نفر (5.5%) از مجروحان مشاهده شد.
    3-نئوپلاسم های بدخیم در 9 نفر (1.1%) که اکثرا در محل اسکار خردل بروز کردند و شامل کارسینوم سلول بازال، بیماری بوون، کارسینوم سلول اسکواموس، میکوزیس فونگوئید و درماتوفیبروسار کوما پروتوبرنس بودند.
    نتیجه گیری
    تماس با سولفور موستارد ضایعات حاد و مزمن و طولانی ایجاد می کند. اسکار خردل که به عنوان ضایعه اختصاصی از آن نام برده شد مهم ترین یافته این مطالعه است.
    کلیدواژگان: سولفور خردل، مجروحان شیمیایی، ضایعات دیررس پوستی، جنگ ایران و عراق
  • محمدتقی نوربالا، نصرت پورسینا صفحه 190
    دستیابی به اطلاعات در زمینه گستردگی بیمار های پوستی و تعیین انواع شایع بیماری های پوستی در هر منطقه از اهمیت خاصی برخوردار است. شکی نیست که عوامل مختلف فرهنگی، نژادی، اجتماعی در میزان بروز بیماری های پوستی نقش عمده ای دارند.
    هدف
    تعیین فراوانی انواع بیماری های پوستی در بیمارستان آموزشی شهید صدوقی یزد در سال 1378. روش اجرا: این مطالعه به صورت توصیفی و در تابستان 1378بر روی هزار بیمار مراجعه کننده به درمانگاه پوست دانشگاه انجام و تشخیص نهایی بر اساس ICD10 کدگذاری شد...
    کلیدواژگان: درماتولوژی، بیماران سرپایی، تشخیص
  • ویدا فیضی، حسین مرتضوی، بهروز باریک بین، مریم یوسفی، علیرضا رنجبر صفحه 195
    مقدمه
    علت فیزیوپاتولوژیک طاسی منطقه ای، مسایل ایمونولوژیک بیان شده است. شواهد مختلفی در دست است که سلنیوم را در تنظیم یا تغییر مسایل ایمونولوژیک موثر می دانند.
    هدف
    مقایسه سطح پلاسمایی سلنیوم در بیماران مبتلا به طاسی منطقه ای و گروه شاهدروش اجرا: در این مطالعه که به صورت مورد- شاهد انجام شد، از بین بیماران مبتلا به طاسی منطقه ای مراجعه کننده به بیمارستان رازی تهران، 29 نفر به عنوان گروه مورد و همچنین از بین همراهان و پرسنل بیمارستان که فاقد طاسی منطقه ای بودند نیز 29 نفر به صورت غیرتصادفی ساده به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. میزان سلنیوم پلاسما در هر گروه اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شد.
    یافته ها
    میانگین سن گروه مورد، 10.5±24.9 سال و گروه شاهد 10.5±29.1 سال بود. در هر دو گروه 15 نفر (51.7%) مرد و 14 نفر (48.3%) زن بودند. در گروه مورد میانگین سلنیوم سرم 13.3±62.1 میکروگرم در لیتر و در گروه شاهد 13.2±88.3 میکروگرم در لیتر بود. (0.0005>p)
    نتیجه گیری
    در این مطالعه میزان سلنیوم در افراد دارای طاسی منطقه ای کمتر از دیگر افراد بود. لذا پیشنهاد می شود مطالعه ای برای بررسی تاثیر سلنیوم در درمان طاسی منطقه ای صورت گیرد.
    کلیدواژگان: طاسی منطقه ای، سلنیوم، مکمل غذایی
  • علیرضا خویی، محمدرضا کرامتی صفحه 201
    مقدمه
    لنفوم های پوستی تومورهای سلول های ایمنی هستند که با واسطه تکثیر کلونال سلول های B یا T و ارتشاح آن ها در پوست مشخص می شوند. در سالیان اخیر تقسیم بندی و روش های تشخیصی این بیماری ها دچار تغییرات اساسی شده و تقسیم بندی های جدیدتری جایگزین تقسیم بندی های قدیم شده است.
    هدف
    ارزیابی و تقسیم بندی لنفوم های پوستی با توجه به روش های تشخیصی جدیدترروش اجرا: در طی یک دوره ده ساله تمام نمونه های بافتی بیماران در بیمارستان امام رضا (ع) و امید مشهد مورد بازنگری و ارزیابی مجدد قرار گرفت و 46 مورد با تشخیص قطعی، احتمالی و افتراقی لنفوم پوست استخراج شد. پس از بررسی مجدد میکروسکوپی با روش های مرسوم و رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و سایتوشیمی، آزمایشات ایمنوهیستوشیمی با نشانگرهای مختلف سلولی برای تایید تشخیص و تعیین نوع سلول انجام پذیرفت.
    یافته ها
    از 43 مورد که تشخیص آن ها قطعی و نوع سلولی آن ها مشخص شد، فراوانی انواع مختلف اختلالات لنفاوی و هماتوپویتیک عبارت بودند از: 26 مورد (60.5%) لنفوم پوستی سلول T، 6 مورد (14%) لنفوم پوستی سلول B، 7 مورد (16.3%) پسودولنفوما، 3 مورد (7%) لوکمیاکوتیس و 1 مورد (2.2%) بیماری هوچکین ثانویه پوست.
    نتیجه گیری
    لنفوم پوستی سلول T شایعترین لنفوم های پوستی بوده و از این بین(Mycosis Fungoides (MF بیشترین موارد این لنفوم ها را تشکیل می دهد. رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی گرچه کمک فراوانی به تشخیص و تقسیم بندی این لنفوم ها می کند ولی با این وجود روش های معمول بررسی میکروسکوپی با رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و همکاری نزدیک متخصص پوست و متخصص آسیب شناسی اساس تشخیص را تشکیل می دهد.
    کلیدواژگان: لنفوم غیر هوچکین، بیماری هوچکین، لنفوم های اولیه پوست با منشاء سلول T، مایکوزیس فونگوئید، لنفوم های اولیه پوست با منشاء سلول B
  • مریم عماد، شاهین آقایی، پیمان جعفری صفحه 211
    مقدمه
    نتایج بسیار متفاوتی از درمان موضعی آلوپسی آره آتا با داروی دیفن سیپرون (DPC) در مقالات منتشر شده است.
    هدف
    هدف از انجام این مطالعه کارآیی و تحمل پذیری داروی دیفن سیپرون در آلوپسی آره آتای مزمن، شدید و مقاوم به درمان بود.
    روش اجرا: بیست و هشت بیمار (16 زن و 12 مرد، 35-10 ساله، متوسط سن 25 سال) با آلوپسی آره آتای مزمن و گسترده مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از ایجاد حساسیت اولیه با غلظت 2% از دارو، غلظت های افزایشی از دارو با شروع از 0.001% به صورت هفتگی و به مدت 6 ماه به یک نیمه از پوست سر مالیده شد. حداکثر غلظت دارو نیز 2% بود.
    یافته ها
    بیست و هفت مورد از 28 نفر درمان را به اتمام رسانیدند. از 27 بیمار درمان شده، پاسخ به درمان در 22 مورد (81.5%) دیده شد که بهبود کامل (رشد مجدد موهای ترمینال در حد 100-90%) در 6 مورد (22.2%)، بهبود نسبی (رشد مجدد موهای ترمینال در حد 90%-10%) در 16 مورد (59.3%) و عدم بهبودی در 5 مورد (18.5%) بود. در تمام بیماران واکنش اگزمایی شامل قرمزی پوست، خارش و پوسته ریزی در محل استفاده دارو مشاهده شد. عوارض جانبی دیگر شامل لنفادنوپاتی اکسی پیتال در 11 مورد (40.7%)، اگزمای شدید با ایجاد تاول در 11 مورد (40.7%) و هیپرپیگمانتاسیون در 5 مورد (18.5%) مشاهده شد. عود نسبی در 18 مورد (66.7%) پس از 12-6 ماه پیگیری دیده شد.
    نتیجه گیری
    درمان موضعی آلوپسی آره آتای شدید با داروی DPC یک درمان موثر و در عین حال با میزان عود نسبتا بالا است.
    کلیدواژگان: ریزش موی منطقه ای، دیفن سیپرون، ایمونوتراپی موضعی، شیراز
  • معصومه امام قریشی، رحمت الله سلمان پور، محمدرضا پنجه شاهی صفحه 218
    مقدمه
    هیرسوتیسم باعث مشکلات زیبایی در خانم ها می شود و اغلب مشکلات روانی را به دنبال دارد. درمان هیرسوتیسم با توجه به دلایل مختلف ایجاد کننده آن، در بیشتر موارد با یک دارو کافی نبوده و معمولا توام با عوارض جانبی متعدد است. بنابر این یافتن روش های جدید درمانی می تواند از ارزش بالایی برخوردار باشد.
    هدف
    کارآزمایی برای ارزیابی اثر بخشی یک پماد گیاهی از گیاهان رده Leguminosae و Zingiberaceae در کاهش تراکم موها در افراد مبتلا به هیرسوتیسم.
    روش اجرا: در یک کارآزمایی بالینی از نوع باز، 10 بیمار مبتلا به هیرسوتیسم با یک پماد گیاهی به صورت تجویز 3 بار در روز به مدت 2 هفته در طی 3 دوره متوالی ماهانه، تحت درمان قرار گرفتند. تعداد، طول و قطر موها برای هر فرد قبل و بعد از درمان اندازه گیری و نتایج حاصل با آزمون آماری t وابسته مقایسه شد.
    یافته ها
    میانگین تعداد موها پس از سه دوره درمان در مقایسه با قبل از درمان کاهش معنی داری (21.2%) نشان داد. اما میزان کاهش قطر مو (16.6%) و طول مو (11.6%) معنی دار نبود. عارضه جانبی در طول مصرف پماد در بیماران مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    کاربرد پماد گیاهی در کاهش تراکم موهای ناخواسته در مبتلایان به هیرسوتیسم موثر است و برای درمان این بیماران روشی ساده، ارزان و بدون عوارض جانبی داروهای موجود، فراهم می کند.
    کلیدواژگان: گیاهان دارویی، هیرسوتیسم، Leguminosae و Zingiberaceae
  • مقاله مروری
  • جمشید آیت الهی صفحه 224
    عرق شبانه از شکایت های شایع بیماران سرپایی است. با این وجود تعداد مقالات منتشر شده در این رابطه کم است. تعریق شبانه از علایم مهم در بیماری های سل، بروسلوزو لنفوم است اگر چه در طبابت مدرن بیماری ها کمتر عامل تعریق شبانه هستند. سایر علل تعریق شبانه عفونت با ویروس HIV، رفلاکس معده- مری، آپنه انسدادی هنگام خواب، هیپرتیروئیدیسم، هیپوگلیسمی و علل دیگری هستند که شیوع کمتری دارند. مصرف بعضی از داروها و مواد، مانند داروهای کاهش دهنده فشار خون، الکل و هرویین از علل دیگر تعریق شبانه هستند. علل مهم تعریق شبانه را می توان با گرفتن شرح حال، انجام معاینه بالینی، و درخواست آزمایش های مربوط و روش های تصویر برداری مناسب تشخیص داد.
    کلیدواژگان: تعریق، عرق، شبانه
  • مقالات گزارش موردی
  • سیده زهرا قدسی، بابک بهار، کامران بلیغی، محمدرضا رنجکش صفحه 232
    (Graft Versus Host Disaese (GVHD شایع ترین عارضه دیر رس پیوند آلوژنیک مغز استخوان و شایع ترین علت عوارض و مرگ و میر در این بیماران است. برای درمان این عارضه از داروهای مهار کننده ایمنی با دوز بالا و مدت زمان طولانی استفاده می شود که عوارض زیادی را به دنبال دارد.
    در این مقاله 5 بیمار که GVHD مزمن پوستی ثابت شده بالینی و پاتولوژی داشتند (3 نفر لیکنوئید، 1 نفر اسکلرودرموئید و 1 نفر نوع توام [mixed]) و مقاوم به درمان های معمول بودند طبق برنامه استاندارد (سه جلسه در هفته) تحت درمان PUVA قرار گرفتند.
    در 3 بیمار با درگیری نوع لیکنوئید بهبودی کامل، در 1 مورد نوع اسکلرودرموئید بهبودی نسبی داشتیم و در 1 مورد نوع توام برای ضایعات لیکنوئید بهبودی کامل و برای ضایعات اسکلرودرموئید بهبودی نسبی داشتیم. عارضه مهمی به جز افزایش خفیف آنزیم های کبدی وجود نداشت.
    به نظر می آید PUVA می تواند روش درمانی خوبی برای بیماران مبتلا به GVHD مزمن باشد و انواع لیکنوئید نسبت به اسکلرودرموئید پاسخ بهتری به درمان دارند.
    کلیدواژگان: بیماری پیوند علیه میزبان، فتوکموتراپی با پسورالن خوراکی
  • معصومه برزگری، سیدناصر عمادی، رضا محمود رباطی صفحه 237
    ملانوز منتشر مادرزادی یکی از الگوهای بالینی بسیار نادر ملانوز گسترده ارثی است که تاکنون موارد محدودی از آن در سراسر دنیا گزارش شده است. بیمار مردی 54 ساله بود که به دلیل وجود پلاک های اریتماتو و آنولر که از 8 ماه قبل در ناحیه صورت و گردن ایجاد شده بودند به درمانگاه پوست مراجعه کرده بود. در ارزیابی دقیق، پیگمانتاسیون تیره- قهوه ای منتشر پوستی وی باعث جلب توجه شد. هیپرپیگمانتاسیون منتشر از بدو تولد شروع شده بود که با افزایش سن تا اندازه ای به شدت و میزان آن افزوده شد. مادر و خواهر بیمار نیز دچار هیپرپیگمانتاسیون مشابهی بوده اند. دو پسر بیمار، هیپرپیگمانتاسیون منتشر پوستی مشابه پدر را داشتند ولی فرزند دختر دارای پوستی طبیعی بود. ارزیابی آزمایشگاهی همه ی علل هیپرپیگمانتاسیون در محدوده طبیعی گزارش شد. ارزیابی های داخلی، غدد و خون نیز در زمینه همه ی علل ثانویه پیگمانتاسیون طبیعی بود.
    در بررسی پاتولوژیک از پلاک اریتماتوی صورت، تشخیص دیسکوئید لوپوس اریتماتوز تایید شد و بررسی میکروسکوپی از پوست تیره ناحیه تنه ملانوز منتشر مادرزادی را مطرح کرد.
    کلیدواژگان: هیپرپیگمانتاسیون منتشر، ملانوز منتشر مادرزادی، دیسکوئید لوپوس اریتماتو
  • تشخیص شما چیست؟
    رضا یعقوبی، امین واعظی صفحه 242
    دختری 3 ساله توسط والدینش برای درمان ضایعات کف دست و پا و برخی از نواحی بدن که از سن 8 ماهگی ظاهر شده بودند، مراجعه کرد. از بدو تولد، تاول هایی به طور خود به خود در برخی از نقاط پوست او ظاهر می شده است. تاول ها به تدریج و طی چند ماه بهبودی یافتند و متعاقب آن پوست خشن، ضخیم و از پوسته های چسبنده و تیره پوشیده شد. بیمار، محصول یک زایمان طبیعی و فول ترم و دارای رشد و نمو طبیعی بود. پدر و مادر بیمار با یکدیگر نسبت خویشاوندی نداشتند و تاریخچه خانوادگی بیمار برای ضایعات مشابه منفی بود.
    معاینه پوست، کراتودرمی مایل به رنگ زرد کف دست و پا، (تصاویر شماره 2 و 1) به همراه ضایعات هیپرکراتوتیک، ضخیم و با پوسته های چسبنده و تیره رنگ، در سطوح فلکسور اندام ها، گردن و باسن را نشان داد (تصویر شماره 3). مخاط ها، ضمایم پوستی و دندان ها و نیز معاینه سایر سیستم ها همگی طبیعی بودند. بیوپسی از پوست کف دست به عمل آمد (تصاویر شماره 5 و 4).
  • اخبار انجمن
    صفحه 246