فهرست مطالب

Current Ophthalmology - Volume:16 Issue: 4, 2004 Dec

Journal of Current Ophthalmology
Volume:16 Issue: 4, 2004 Dec

  • 103 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1382/11/18
  • تعداد عناوین: 16
|
  • مقالات پژوهشی
  • نتایج استفاده از لیزر سیستم لیزر Dodick - ARC در درمان جراحی کاتاراکت
    حسن هاشمی، مهدی خانلری صفحه 1
    هدف
    ارزیابی کارایی و بی خطری لیزر Nd:YAG در جراحی کاتاراکت و مقایسه نتایج بالینی و عوارض آن با اولتراساند فیکوامولسیفیکاسیون.
    روش
    در قالب یک مطالعه تصادفی و آینده نگر، تعداد 30 چشم از 30 بیمار براساس سیستم عملی تقسیم بندی کاتاراکت Lens Opacity Classiflcation System III (LOCS III) از نظر شدت کدورت عدسی به 2 گروه NO≤1.9 و NO>2 تقسیم شده و به طور تصادفی تحت جراحی کاتاراکت به یکی از دو روش لیزر فیکوامولسیفیکاسیون به کمک سیستم Dodick ARC و اولتراساند فیکوامولسیفیکاسیون قرار گرفتند. قبل از عمل تمامی بیماران تحت معاینات کامل چشم پزشکی از قبیل معاینات با اسلیت، ریفرکشن، فوندوسکپی، تونومتری، اندازه گیری شمارش سلولهای اندوتلیال و پاکیمتری قرار گرفتند. جهت عمل لیزر فیکوامولسیفیکاسیون از برش Clear Corneal و برای اولتراساند فیکوامولسیفیکاسیون از برش قرنیه ای لیمبال یا اسکلرال تانل استفاده شد. برای تمامی بیماران از یک لنز تاشو اکریلیک استفاده گردید.
    نتایج
    از نظر متوسط UCVA و BCVA قبل عمل هیچگونه تفاوت معنی داری بین بیماران دو روش جراحی وجود نداشت. امکان فیکوامولسیفیکاسیون با استفاده از لیزر ND:YAG قبل عمل هیچگونه تفاوت معنی داری بین بیماران دو روش جراحی وجود نداشت. امکان فیکوامولسیفیکاسیون با استفاده از لیزر ND:YAG در 3 بیمار وجود نداشت که مجبور به تبدیل عمل جراحی به اولتراساند فیکوامولسیفیکاسیون با استفاده از لیزر ND:YAG در 3 بیمار وجود نداشت که مجبور به تبدیل عمل جراحی به اولتراساند فیکوامولسیفیکاسیون با استفاده از لیزر ND:YAG در 3 بیمار وجود نداشت که مجبور به تبدیل عمل جراحی به اولتراساند فیکوامولسیفیکاسیون شدیم. متوسط زمان فیکوامولسیفیکاسیون در روش ND:YAG، 14±2.58 دقیقه در گروه یک دانسیته کاتاراکت (NO≤1.9) و 4.7±1.8 در گروه 2 دانسیته کاتاراکت (NO>2) بود که به طور قابل ملاحظه ای نسبت به زمان مصرفی در اولتراساند فیکوامولسیفیکاسیون بیشتر بود 1.1±0.26) دقیقه در گروه NO<1.9 و 1.5±0.43 در گروه (NO>2. متوسط انرژی مصرفی به ترتیب در دو گروه 1 و 2 دانسیته کاتاراکت در روش لیزر Nd:YAG به ترتیب 1.96±1.4 ژول و 3.5±1.71 ژول و به طور قابل ملاحظه ای کمتر از انرژی مصرفی در گروه های معادل به روش اولتراساندفیکو یعنی به ترتیب 206.3±84.3 ژول و 361.2±143.31 ژول بود. از نظر شمارش سلول های اندوتلیال تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو روش مشاهده نمی شد و هیچگونه عارضه مخاطره آمیزی برای دید نیز در هیچیک از بیماران دیده نشد.
    نتیجه گیری
    امولسیفیکاسیون لنز با استفاده از لیزر Nd:YAG در چشم هایی که نوکلئوسی نرم و یا از نظر سختی، وضعیت متوسطی دارند، روش موثر بای انجام جراحی کاتاراکت با برش کوچک می باشد. در مقایسه با اولتراساندفیکو، فیکوامولسیفیکاسیون نوکلئوس با شدت سختی بیشتر مستلزم صرف زمان بیشتر بوده و برای دستیابی به سرعت بیشتری در فیکوامولسیفیکاسیون با لیزر Nd:YAG لازم است تغییرات مناسبی در روش جراحی و ابزارهای مربوط به آن صورت گیرد.
    کلیدواژگان: کاتاراکت، فیکوامولسیفیکاسیون، لیزر، اولتراسوند، برش کوچک
  • بررسی نتایج پیوند قرنیه در مبتلایان به کراتوکونوس
    بهزاد فلاحی مطلق، محمد علی جوادی، محمدرضا جعفری نسب، زهرا ربانی خواه، آرش انیسیان، حمید سوری صفحه 9
    سابقه و هدف
    کراتوکونوس Keratoconus (KCN) شایعترین علت پیوند قرنیه در ایران می باشد. این مطالعه جهت بررسی نتایج پیوند قرنیه در بیماران مبتلا به کراتوکونوس که بین سال های 1373 الی 1380 در مطب خصوصی تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این بررسی به روش Retrospective longitudinal بر روی 181 بیمار که به علت کراتوکونوس تحت جراحی پیوند قرنیه قرار گرفته بودند، انجام گردید. پرونده بیماران استخراج و بیماران مورد معاینه مجدد قرار گرفتند. بیماران از نظر نوع ترفاین، میزان کراتومتری و وضعیت قرنی قبل از جراحی، نوع بخیه کردن و میزان دیسپاریتی قرنیه دهنده و گیرنده به چندین گروه تقسیم شده و نتایج براساس آزمون های T-Student Test، ANOVA،Kruskal Wallis و mann-Whitney با هم مقایسه شدند.
    نتایج
    میزان دید اصلاح شده با عینک در آخرین ویزیت LogMAR 0.14±0.15 بود. در آخرین معاینه میزان اسفریکال اکی والانت -2.3±2.7 دیوپتر و میزان سیلندر 3.4±1.8 دیوپتر بود. روش ترفاین کردن و نوع بخیه زدن و شدت کراتوکونوس قبل از جراحی تاثیری بر نتایج نداشت. تفاوت دیسپاریتی در میزان آستیگماتیسم تاثیری نداشت ولی افزایش دیسپاریتی موجب شیفت میوپی می گردید. 27.1 درصد بیماران در مدت پیگیری نیاز به جراحی رفراکتیو (KRS) Keratorefractive Surgery پیدا کردند که بعد ازKRS به طور متوسط 3.1 دیوپتر از میزان سیلندر کاسته شد. 28.7 درصد بیماران در مدت پیگیری دچار واکنش های دفع پیوند شدند که همگی با درمان دارویی بهبودی یافتند و هیچ یک منجر به شکست پیوند نگردید. در مدت پیگیری دو مورد شکست پیوند به علت ضرب و سیلندر زیاد که با KRS اصلاح نشد، وجود داشت.
    نتیجه گیری
    جراحی پیوند قرنیه در بیماری کراتوکونوس جراحی نسبتا بی خطر و با نتایج بینایی و رفراکتیو خوب میباشد و جهت بیمارانی که عدم تحمل لنز داشته و یا با اصلاح، دید مناسبی کسب نمی کنند، توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: کراتوکونس، کراتوپلاستی، پیوند قرنیه، رد پیوند، قرنیه
  • داکریو سیستورینوستومی ترانس کانالیکولار با لیزر دیود
    حسین ضیایی اردکانی، محمد صادقی حسن آبادی، آرش کشفی صفحه 20
    هدف
    جهت انجام داکریوسیستورینوستومی رویکردهای گوناگونی وجود دارد. هدف ما ارزیابی نتایج رویکرد عمل داکریوسیستورینوستومی به کمک لیزر دیود در درمان انسداد دیستال سیستم لاکریمال بوده است.
    بیماران و
    روش ها
    در فاصله خرداد سال 1380 تا خرداد سال 1381 در بیمارستان خاتم الانبیا (ص) تعداد 19 مورد داکریوسیستورینوستومی ترانس کانالیکولار به کمک لیزر بر روی 17 بیمار انجام گرفت. متوسط سن این بیماران 36.4±8.47سال (محدوده 25 تا 35) و نسبت زن به مرد 13 (76%) به 4 (24%) بود. درگیری سیستم اشکلی در 8 بیمار در سمت راست و در 7 بیمار در سمت چپ و در 2 بیمار دوطرفه بود. عمل جراحی در این بیماران تحت بیهوشی عمومی صورت گرفت. پس از متسع کردن پونکتوم های فوقانی و تحتانی، یک فیبر لیزر دیود با دیامتر 600 میکرون و نوک هرمی شکل از طریق پونکتوم تحتانی به داخل حفره لاکریمال فرستاده شد. یک آندوسکوپ بینی 4 میلیمتر، 30 درجه به داخل بینی وارد گردید. این آندوسکوپ امکان مشاده پرتوی لیزر را از ورای دیوار استخوانی حفره لاکریمال فراهم می آورد به طوری که پروب لیزر در محل صحیح قرار گیرد. استوما با لیزر دیود ایجاد شده و به کمک پالسهای کم انرژی بزرگ تر شد. سپس یک لوله سیلیکونی حداقل 12 هفته در محل باقی گذارده شد.
    نتایج
    از 17 بیمار، درگیری 2 بیمار به صورت دو طرفه بود. میانگین زمان پیگیری بیماران 7.79 ماه و محدوده آن بین 5 و 12 ماه بود. از 19 عمل انجام شده 4 مورد دچار عود شدند. میزان موفقیت کلی در این بیماران 78.9% بود. در این بیماران به جز چهار مورد عود، هیچگونه عارضه خاصی در حین یا در دوره پس از عمل مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    داکریوسیستورینوستومی ترانس کانالیکولار به کمک لیزر دیود زمانی که همراه با آندوسکوپی اینترانازال انجام می شود روشی ساده، کم خطر و بدون ایجاد اسکار است. باز کردن ساک لاکریمال از داخل به خارج، خطر آسیب حرارتی ناشی از لیزر به محتویات اربیت را به حداقل می رساند زیرا جهت و مسیر پرتولیزر به دور از اربیت است. در کل، این روش با روش های اکسترنال و اندونازال قابل مقایسه بوده و هر چند میزان موفقیت آن کمی از روش های مذکور کمتر است ولی با گذشت زمان و تجربه بیشتر و اصلاح معایب موجود، شاهد افزایش میزان موفقیت و در نتیجه افزایش روز افزون استفاده از این روش خواهیم بود.
    کلیدواژگان: داکریوسیستورینوستومی، مجاری اشکی، لیزر دیود، آندوسکوپی بینی
  • بررسی نتایج داکریوسیستورینوستومی آندونازال مکانیکال در بیماران دچار انسداد مجرای اشکی
    ابوالفضل کسایی، مهران شارقی قهرمان، سید ضیاء الدین طباطبایی، محمد اجل لوییان، امیر حسین کاشی، النا صادقیان صفحه 26
    هدف
    ارزیابی میزان موفقیت داکریوسیستورینوستومی آندونازال به صورت مکانیکال و عوارض آن طی پیگیری یکساله.
    روش و
    مواد
    براساس یک مطالعه آینده نگر، 65 مورد انسداد مجرای اشکی بینی مراجعه کننده به بیمارستان فارابی بین ماه های فروردین تا مهر 1380، با میانگین سنی 33.3 سال و میانگین طول مدت بیماری 3.9 ماه، تحت عمل داکریوسیستورینوستومی به روش آندونازال قرار گرفتند. شایع ترین شکایت بیماران، اشک ریزش همراه با ترشحات موکوسی چرکی بوده است. تکنیک عمل عبارت بود از انجام یک استئوتومی بین مخاط بینی و کیسه اشکی از طریق بینی، بیماران پس از عمل به مدت یکسال پیگیری شدند.
    نتایج
    موفقیت عمل براساس فقدان شکایت از اشک ریزش همراه با باز بودن مجرای اشکی در شستشو (Irrigation)، پس از 6، 9 و 12 ماه به ترتیب 73.8، 70.7 و 70.7 درصد تعیین گردید. خونریزی از بینی پس از عمل در مقابل درد در روزهای اول و دوم به ترتیب 23.1 درصد در برابر 64.1 درصد و در روزهای سوم تا هفتم به ترتیب 3.1 درصد در برابر 20.3 درصد بدست آمد. در 29.2 درصد موارد تورم واکیموز دور اربیت مشاهده گردید.
    استنتاج
    داکریوسیستورینوستومی آندونازال به روش مکانیکال موفقیتی بیش از سایر روش های داکریوسیستورپنوستومی آندونازال دارد. علیرغم آنکه میزان موفقیت تجربه ما بسیار نزدیک به آمار تجارب جهانی می باشد، ولی این روش به اندازه روش کلاسیک داکریوسیستورینوستومی اکسترنال موفقیت آمیز نیست و توصیه نمی شود لااقل در بیمارانی که اسکار پوستی در آنان از نظر زیبایی اهمیتی ندارد، جایگزین گردد. مهمترین مزیت این روش عدم پیدایش اسکار ناشی از برش پوستی است.
    کلیدواژگان: داکریوسیستورینوستومی، داکریوسیستورینوستمی آندونازال، داکریوسیستورینوستومی آندونازال مکانیکال، داکریوسیستورینوستومی اکسترنال، انسداد مجاری اشکی بینی، داکریوسیستیت حاد، داکریوسیستیت مزمن
  • استفاده از لنزهای داخل چشمی توریک جهت اصلاح آستیگماتیسمهای قبل از عمل در بیماران دچار کاتاراکت
    حسن هاشمی، سهیل علی اکبری، علی غلامی نژاد صفحه 35
    هدف
    این مطالعه جهت بررسی توانایی لنزهای داخل چشمی توریک در اصلاح آستیگماتیسم های قبل از عمل در بیماران دچار کاتاراکت انجام شده است.
    مواد و روش ها
    15 چشم دچار کاتاراکت که آستیگماتیسم قرنیه ای 1.5 دیوپتر یا بیشتر داشته اند، در این مطالعه وارد شدند. تمام چشمها به روش فیکوامولسیفیکاسیون با انسیزیونی به طول 3 میلیمتر در 1 میلی متری خلف لیمبوس فوقانی و بدون نیاز به بخیه جهت بستن کراتوتومی تحت عمل قرار گرفتند و بعد از انجام فیکوامولسیفیکاسیون، جهت اصلاح عیب انکساری ناشی از خارج ساختن عدسی از لنزهای توریک اتاق خلفی کمپانی STAAR از نوع AA4203TF یا AA4203TL استفاده شد.
    یافته ها
    بعد از 6 ماه پیگیری میانگین میزان دید بدون اصلاح بیماران در حد 0.25±0.1308 LogMAR بود. 100% بیماران دید بدون عینک در حد 40/20 یا بهتر و 69.2% دید بدون اصلاح 30/20 یا بهتر داشتند. میزان آستیگماتیسم رفراکتیو در معاینات پایان 6 ماه در 69.2% بیماران 0.75 دیوپتر یا کمتر و متوسط اصلاح آستیگماتیسم در مورد لنزهای توریک که قرار بود 2 دیوپتر آستیگمات را اصلاح نمایند، برابر 1.56 دیوپتر در مورد لنزهای توریک که قرار بود 3.5 دیوپتر آستیگمات را اصلاح نمایند، برابر 2.22 دیوپتر بود.
    نتیجه گیری
    لنزهای داخل چشمی توریک لنزهای Safe و قابل اطمینانی جهت اصلاح آستیگماتیسم های قرنیه ای قبل از عمل کاتاراکت می باشند. نتایج حاصله در اصلاح آستیگماتیسم های خفیف و متوسط در حد 1.5 تا 3 دیوپتر بسیار قابل توجه است. نتایج کسب شده در دو نوع لنز توریک به کار گرفته شده (مدل AA4203TF و (AA4203TL قابل مقایسه می باشد.
    کلیدواژگان: آستیگماتیسم قرنیه ای، آستیگماتیسم قبل از عمل، آستیگماتیسم ناشی از عمل، لنز توریک
  • بررسی 400 مورد تروماهای چشمی بستری شده در بیمارستان فارابی تهران (سال 1381)
    مهدی نیلی احمد آبادی، رضا کارخانه، الهام ابراهیمی، مهندس ناصر ولایی، ابوالفضل نجاریان طوسی صفحه 40
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع تروماهای چشمی و عوارض شناخته شده آن و نیاز به یک مطالعه نسبتا جامع با حجم نمونه کافی در کشور و به منظور توصیف اپیدمیولوژیک تروماهای چشمی، این تحقیق بر روی بیماران دچار ضربه های چشمی منجر به بستری شدن در بیمارستان فارابی تهران از مهر تا اسفند 1381 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش مطالعه داده های موجود انجام شد و پرونده کلیه بیمارانی که با تشخیص ضربه های چشمی طی مدت مورد مطالعه بستری شده بودند، از بایگانی خارج و مورد بررسی قرار گرفت. ویژگی های فردی و بیماری شامل: سن و جنس بیماران، عامل ضربه، نوع ضربه (نافذ و غیرنافذ)، دید اولیه، محلهای آسیب و نوع درمان تعیین و با آمار توصیفی ارائه گردید.
    یافته ها
    طی مدت مطالعه 400 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. نسبت جنسی مرد به زن 3.8 به 1 با میانگین سنی 23±15.7 سال و حدود 46% زیر 20 سال بودند. شایع ترین محل آسیب چشم در بیش از 66.7% موارد قرنیه بود. در 305 چشم (75.7%) موارد عامل ضربه نافذ و در 98 چشم (24.3%) عامل ضربه غیرنافذ بوده است. از عوامل ضربه های نافذ براده فلزات با 74% موارد در ضربه های غیرنافذ سنگ 17.3% مورد شایع ترین علت بودند. در 22 درصد بیماران دید هنگام مراجعه 10/7 و یا بیشتر و در 38.7 درصد بیماران دید H.M و کمتر بود. بیماران در 57% موارد نیاز به ترمیم اولیه و در 9 مورد تخلیه چشم انجام شد.
    نتیجه گیری
    سن مبتلایان به ترومای چشمی در ایران پایین تر از سن اعلام شده در سایر مطالعات می باشد. ترومای نافذ نسبت به غیر نافذ شایع تر و قرنیه شایع ترین محل آسیب در هر دو نوع ترومای نافذ و غیرنافذ می باشد.
    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی، ترومای نافذ، ترومای غیر نافذ، چشم، شغل
  • بررسی نتایج روش تضعیف درجه بندی شده عضله مایل فوقانی در تصحیح پر کاری آن
    ایرج احدزادگان، عصمت کرباسی صفحه 45
    هدف
    ارزیابی میزان تصحیح پر کاری عضله مایل فوقانی در انحرافات همراه با A پترن و سندرمهای براون آتیپیک (Atypical Brown) و ضعف یک طرفه بالا برنده های چشم (Monocular Elevation Deficiency) با روش تضعیف درجه بندی شده عضله مایل فوقانی (Graduated S.O Recession).
    روش
    این مطالعه بصورت سری بیماران با مداخله (Interventional Case Series) بر روی 10 بیمار (12 چشم) که اندیکاسیون تضعیف عضله S.O را داشتند، انجام شد. ...
    کلیدواژگان: پر کاری عضله مایل فوقانی، تضعیف درجه بندی شده عضله مایل فوقانی
  • (Needling Bleb Revision (NBR با میتومایسین C در عمل Molteno ناموفق به علت عارضه Encapsulated Bleb
    رضا زارعی، علی عبداللهی، سعید شاه حسینی صفحه 46
    اهداف
    Bleb Revision و میتومایسین c یک روش پذیرفته شده در عمل های ترابکولکتومی ناموفق به علت عارضه Encapsulated Bleb می باشد. هدف از این مطالعه عبارتست از تعیین میزان تاثیرNeedling Bleb Revision همراه با تزریق میتومایسن C در بیماران که Bleb روی Molteno فعال نیست.
    روش بررسی
    16 چشم از 16 بیمار با Encapsulated Bleb روی Molteno Plate همراه با افزایش IOP که با دارو قابل کنترل نبودند، انتخاب شده و تحت عمل Bleb Revision همراه با تزریق زیر ملتحمه 0.01 میلی لیتر (0.4 میلیگرم در میلی لیتر) میتومایسین C قرار گرفتند. آنالیز آماری داده ها با استفاده از آزمون Paired Two Tiled Student S Test بر روی فشار داخل چشمی قبل و بعد از عمل انجام گرفته است.
    یافته ها
    عمل بر روی 16 چشم بیمار انجام گردید. سن بیماران بین 5 تا 65 سال (میانگین 22.7±28.8) بود که 6 بیمار زن (37.5%) و 10 بیمار مرد (62.5%) بودند. علت اصلی گلوکوم در این مطالعه گلوکوم آفاکی و گلوکوم کونژنیتال بوده، مدت پیگیری در این مطالعه 24 ماه بود و زمان بین جراحی گذاشتن مولتینو و 18.25±12.1 NBR ماه بود.
    میزان کاهش IOP از 28.25±3.70 به 16.69±3.1 میلیمتر جیوه در سه ماه و به 21.13±1.4 میلیمتر در 6 ماه بود و میزان موفقیت 87.5% در 3 ماه و 37.5% در 6 ماه و 12.5% بعد از 2 سال بود.
    نتیجه گیری
    NBR همراه با میتومایسین C شیوه ای بی خطر و موثر در عمل های مولیتنو است که به علت Encapsulated Bleb اطراف Plate ناموفق شده است اگرچه میزان موفقیت محدود است ولی روشی است که می توان آن را تکرار کرد.
    کلیدواژگان: Needling Bleb Revision، میتومایسین C، مولتینو، Encapsulated Bleb
  • رابطه بین فشار داخل جمجمه ای و فشار داخل چشم
    محمدحسین حریرچیان، محمدحسین ملک مدنی، هوشنگ صابری، احمد سجادی صفحه 47
    اهداف
    وجود مکانیسم های فیزیکی و شیمیایی متعددی که سیستم اعصاب مرکزی را در برابر صدمات و آسیب ها محافظت مینمایند، مهمترین دلیلی است که متخصصین را وادار ساخته در پی یافتن شاخصها و معیارهای غیرمستقیمی جهت ارزیابی عملکرد CNS باشند. تغییرات پاتولوژیک در فشار داخل جمجمه به اختلال عملکرد CNS منجر خواهد شد. مهمترین روش مورد استفاده جهت اندازه گیریICP استفاده از پونکسیون لومبر (LP) میباشد که روش تهاجمی بوده و با درد همراه است ولی با این وجود روش حساس بوده و گاها با عوارض و کنتراندیکاسیونهایی همراه است. در این بررسی ما بر آن شدیم تا تعیین نماییم آیا هیچ رابطه ای بینIOP (آسان، غیرتهاجمی، ارزان و بی خطر) و ICP وجود دارد یا خیر؟
    مواد و روش ها
    براساس یکی از مطالعات انجام شده قبلی تعداد نمونه های مورد نیاز 50 نمونه برآورد شد که از بیماران بستری در بخش نورولوژی دو تا از بیمارستان های بزرگ دانشگاه تهران به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. تمام بیماران به دلایل بالینی به عنوان بخشی از Work Up تشخیصی توسط نورولوژیست LP شده و ICP بیماران در یک وضعیت ثابت و با تجهیزات یکسان اندازه گیری و ثبت گردید. فشار داخل چشم بیماران نیز با استفاده از تونومتر شیوتز در هر چشم دوبار اندازه گیری شده و میانگین چهار اندازه گیری فوق به عنوان IOP بیمار تعیین شد (توسط چشم پزشکی که از میزان ICP بیماران اطلاعی نداشت). ملاک های خروج بیماران از مطالعه عبارت بودند از: 1) سابقه گلوکوم، 2) سابقه مصرف داروهای تغییر دهنده IOP در طی ماه گذشته، 3) یافته های غیرطبیعی در فوندوسکوپی به غیر از ادم پایی 4) سن کمتر از 15 سال.
    یافته ها
    از 50 بیمار فوق، 29 بیمار مونث (58%) و 21 بیمار مذکر و در محدوده سنی 73-15 سال قرار داشتند. بسته به نوع بیماری زمینه ای، بیماران به هشت گروه مختلف تقسیم شدند. 25 بیمار ICP بالا داشتند که در این بیماران IOP (%92) نیز بالا بوده و تمامی بیمارانی که ICP طبیعی داشتند. فشار داخل چشم نیز طبیعی بوده است. تجزیه و تحلیل آماری که با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (ویرایش 10) صورت گرفته، ضریب همبستگی بین دو متغیر عمده 0.912 بوده (P<0.001) و براساس مدل رگرسیون فرمول زیر جهت تعیین رابطه بین ICP و IOP حاصل گردید IOP-4.86)، (ICP=1.16.
    بحث و نتیجه گیری
    اگر چه LP هنوز بهترین روش اندازه گیری ICP است ولی با توجه به همبستگی قابل ملاحظه بین IOP و ICP و غیرتهاجمی، بیخطر، راحت و ارزان بودن اندازه گیری IOP در مقایسه باICP ممکن است اندازه گیری IOP در برخی موارد خاص قابل توجیه باشد.
    کلیدواژگان: فشار داخل جمجه ای، فشار داخل چشمی، پونکسیون لومبر
  • گزارش موارد
  • گزارش دو مورد جراحی تضعیف همزمان عضلات مایل فوقانی و تحتانی در درمان DVD همراه با پر کاری عضله مایل فوقانی
    ایرج احد زادگان صفحه 48
    سابقه و هدف
    گزارش تضعیف همزمان عضلات فوقانی و تحتانی در دو مورد Dissociated Vertical Deviation (DVD) همراه با پرکاری عضله مایل فوقانی.
    روش
    دو بیمار با DVD، علایم پرکاری عضله مایل فوقانی Superior Oblique Overaction (SOOA) داشتند، پس از انجام معاینات لازم و کسب رضایت، تحت عمل جراحی همزمان جابه جایی عضله مایل تحتانی به قدام Inferior Oblique Anteriorization (Io.Ant) و ریسس (Recession) و جابجایی به عقب Posterior (PT.REC) عضله مایل فوقانی، در چشم گرفتار قرار گرفتند. بیماران 6 ماه پس از عمل، پیگیری شدند.
    نتایج
    در بیمار اول دید 1.10 در چشم راست و فیکساسیون خارج از مرکز، هیپرتروپیا به میزان 35PD و +3 SOOA در این چشم، پس از عمل به هیپرتروپیای 5PD و SOOA به 1+ کاهش یافت اما 2- کم کاری عضله مایل تحتانی Inferior Oblique Underaction (IOUA) مشاهده شد.
    در بیمار دوم دید 10/7 در چشم راست، هیپرتروپیای 7PD و+2 SOOA، پس از عمل هیپرتروپیا در پوزیشن اولیه و SOOA از بین رفته بود و علایمی از کم کاری عضله مایل تحتانی دیده نشد.
    استنتاج
    تضعیف همزمان عضله مایل فوقانی و تحتانی می تواند روشی مناسب در درمان DVD همراه با پرکاری عضله مایل فوقانی باشد ولی پیشنهاد می شود که در چشم با دید کم و تمایل چشم به هیپو شدن، عضله مایل فوقانی را به نسبت با درجه بیشتری از عضله مایل تحتانی تضعیف نمود
    کلیدواژگان: پرکاری عضله مایل فوقانی، پر کاری عضله مایل تحتانی، DVD، جابجایی قدامی عضله مایل تحتانی با ریسس، جابجایی خلفی عضله مایل فوقانی به ریسس
  • جابجایی گلوب به بالا و تنگ شدن شکاف پلکی در اثر استئوم سینوس ماگزیلا
    علی صادقی طاری، رضا نبئی، خلیل حمزه دوست صفحه 53
    سابقه و هدف
    معرفی یک مورد استئوم سینوس ماگزیلا با جابجایی گلوب به بالا و تنگ شدن شکاف پلکی.
    معرفی مورد: بیمار خانمی است 35 ساله که از یک سال قبل دچار جابجایی گلوب چپ به بالا همراه با دوربینی و تنگ شدن شکاف پلکی شده بود. بیمار با تشخیص استئوم ماگزیلر با انتشار به اوربیت تحت اوربیتوتومی با انسیزیون ساب سیلیری قرار گرفت و استئوم قارچی شکل خارج گردید. در آخرین معاینه که 7 ماه بعد از عمل انجام گرفت، تمام علایم بیمار از بین رفته بود.
    نتیجه گیری
    استئوم سینوس ماگزیلر باید در تشخیص افتراقی توده های قسمت تحتانی اوربیت که موجب تنگ شدن شکاف پلکی می شود قرار گیرد. با اکسیزیون تومور، می توان علایم را از بین برد.
    کلیدواژگان: استئوم سینوس ماکزیلا، اوربیت، شکاف پلکی، اوربیتوتومی
  • معرفی یک مورد ملانوم بدخیم اولیه در دختری 17 ساله با لوسمی حاد لنفوبلاستیک حاد
    مرسل مهریار، محسن فروردین، مرتضی مهدی زاده، محمدحسین روزیطلب، حسین اشرف، منصور رحیمی، حسام الدین مقدسی، سینا احمدی صفحه 56
    پیشینه و
    هدف
    درگیری چشمی در لوسمی حاد لنفوبلاستیک توسط سلول های لنفوبلاستیک و یا توسط عفونت های گزارش شده است. در این گزارش به یک مورد درگیری چشم در بیمار لوسمی ملانوم بدخیم اولیه اشاره می شود.
    معرفی مورد: دختر 17 ساله ای که از دو سال پیش به عنوان لوسمی حاد لنفوبلاستیک شناخته شده، تحت درمان بوده است با کاهش بینایی چشم چپ مراجعه می کند. در معاینه علاوه بر جداشدگی کامل شبکیه، توده ای در زیر شبکیه این چشم نیز رویت می شود که نهایتا پس از تخلیه چشم، گزارش پاتولوژی ملانوم بدخیم اولیه کورویید را تایید می کند.
    نتیجه گیری
    در وجود توده داخل چشمی در بیمار مبتلا به لوسمی حاد لنفوبلاستیک علاوه بر درگیری چشم توسط سلول های لوسمی، باید بدخیمی های دیگر را نیز در نظر داشته باشیم.
    کلیدواژگان: لوسمی لنفوبلاستیک، ملانوم، کوروئید
  • کراتیت لاملار منتشر محیطی
    علی عبداللهی، ساسان نیکنام صفحه 59
    مرد 30 ساله ای که تحت عمل لیزیک قرار گرفته بود، در اطراف لبه فلپ قرنیه در قسمت داخلی و خارجی دچار کراتیت لاملار شده و با تشخیص DLK محیطی تحت درمان با استرویید سیستمیک و توپیکال قرار گرفت که علایم و نشانه های آن کاملا بهبود یافت.
    گرچه DLK به طور معمول در قسمت داخلی فلپ لیزیک ایجاد می شود ولی ممکن است در قسمت خارجی لبه فلپ نیز دیده شود.
    کلیدواژگان: لیزیک، کراتیت لاملار منتشر محیطی، عوارض
  • مقالات مربوط به برنامه آموزش مداوم چشم پزشکان
  • آنومالی های تطابق
    فیروزه رحیمی، علی امینی، فاطمه علی پور صفحه 60
    تطابق قابلیتی است که چشم می تواند از طریق افزایش پاور عدسی، تصویر (Image) را علیرغم جا به جایی شی (Object) در فضا در روی شبکیه نگه دارد که حاصل آن واضح دیدن اشیایی است که در فاصله نقطه دید دور چشم تا نقطه دید نزدیک واقع شده اند. نقطه دید دور چشم یا Far Point نقطه ای است که چشم بدون تطابق آن را واضح می بیند و نقطه دید نزدیک (Near Point) نقطه ای است که چشم با حداکثر تطابق تمام اشیا نزدیک تر از نقطه دور تار دیده می شوند. عملکد سیستم تطابق از طریق تغییر در قطر قدامی – خلفی عدسی چشم حاصل می شود.
    سیستم تطابق سیستمی انعطاف پذیراست و در مقابل خستگی مقاوم می باشد. اما آنومالی های تطابق شیوع نسبتا بالایی دارند. مطالعات مختلف، اعداد مختلفی را به دست داده اند، اما به طور کل می توان شیوعی خدود 3-2% را برای آنومالی های تطابق پذیرفت. آنومالی های تطابق، شایع ترین آنومالی های دو چشمی هستند و در کلینیک های شهری بعد از عیوب انکساری و پیرچشمی، شایع ترین علت مراجعه بیمران به چشم پزشک می باشند.
  • راهنمای تنظیم مقالات
    صفحه 76
  • بخش انگلیسی
    صفحات 77-103