فهرست مطالب

علوم پزشکی رازی - سال یازدهم شماره 4 (پیاپی 44، زمستان 1383)

مجله علوم پزشکی رازی
سال یازدهم شماره 4 (پیاپی 44، زمستان 1383)

  • فوق العاده دو
  • 188 صفحه، بهای روی جلد: 6,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1383/10/25
  • تعداد عناوین: 25
|
  • خدیجه ارجمندی رفسنجانی، پروانه وثوق، الهام شاهقلی صفحه 889
    بدخیمی های ثانویه(SMN=Secondary Malignant Neoplasm) یکی از اثرات دیررس درمان سرطان است. در بین بدخیمی های ثانویه، لوسمی میلویید حاد(AML=Acute Myeloid Leukemia) یکی از شایع ترین و مرگ بارترین نئوپلاسم ها می باشد. لوسمی لنفوبلاستیک حاد(ALL=Acute Lymphoblastic Leukemia) ثانویه بسیار نادر بوده و تنها 10% لوسمی های ثانویه را تشکیل می دهد. بیماران مبتلا به تومور ویلمز نیز در خطر ابتلا به بدخیمی های ثانویه سال ها بعد از تشخیص بیماری اولیه هستند. در این بیماران نیز شایع ترین لوسمی ثانویه AML بوده و ALL بسیار نادر می باشد. در این مقاله 1 مورد لوسمی حاد لنفوبلاستیک 4 سال بعد از تشخیص تومور ویلمز معرفی می شود که 19 ماه بعد از شروع درمان به علت مقاومت نسبت به درمان و عودهای مکرر فوت کرد. از آن جا که احتمال بروز تومورهای ثانویه وجود دارد، معاینه دوره ای در بیماران بهبود یافته ضرورت داشته و توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: بدخیمی ثانویه، لوسمی ثانویه، لوسمی حاد لنفوبلاستیک ثانویه، تومور ویلمز
  • علی امینی، علی مرتضوی، مرضیه نجومی صفحه 895
    از گذشته اعتقاد جراحان بر این بوده است که بیماران پس از جراحی ژنیکولوژی از جمله سزارین و هیسترکتومی باید تا مدتی از راه دهان مواد غذایی دریافت نکنند. امروزه به دنبال نتایج به دست آمده از کارآزمایی های بالینی، این باور با چالش های جدی روبرو شده است. به خصوص آن که در برخی از مطالعات نشان داده شده که تغذیه دهانی زودرس در بیمارانی که تحت عمل جراحی دستگاه گوارش و کولورکتال قرار می گیرند، علاوه بر کمک به کاهش مدت اقامت بیمارستانی و کاهش هزینه ها، بی خطر نیز می باشد. با وجود این نگرانی در مورد احتمال بروز ایلئوس به دنبال آغاز سریع تغذیه دهانی وجود دارد. هدف از این مطالعه، مقایسه علائم گوارشی و تحمل بیماران نسبت به شروع زودرس تغذیه از راه دهان بعد از عمل جراحی سزارین و هیسترکتومی بوده است. در این پژوهش 122 زن سالم که تحت عمل سزارین و هیسترکتومی شکمی در بیمارستان فیروزگر طی مدت 7 ماه قرار گرفته بودند، توسط یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی (Randomized controlled trial) بررسی شدند. این بیماران به طور تصادفی در 2 گروه شروع تغذیه به طور زودرس(60 نفر) و دیررس(62 نفر) قرار گرفتند. در گروه تغذیه زودرس مایعات رقیق از حدود 6 ساعت بعد از عمل شروع شد و پس از تحمل 500 میلی لیتر از مایعات، رژیم معمولی آغاز گردید. همین برنامه غذایی در طول 12 تا 24 ساعت بعد از عمل، در گروه با تغذیه دیررس شروع شد. معیارهای خروج از طرح شامل سابقه بدخیمی، بیماری های انسدادی و التهابی روده و صدمات و دست کاری های بیش از حد روده بود. بیماران به طور روزانه از نظر صداهای روده ای، خروج گاز، حرکات روده، احساس گرسنگی، تهوع و استفراغ ارزیابی می شدند و از نظر مدت بستری در بیمارستان و بروز تهوع و استفراغ و عوارض بعد از عمل مورد مقایسه قرار گرفتند. از آزمون های chi-square، t-test و Fisher’s exact test جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده مشخصات دموگرافیک 2 گروه از نظر آماری تفاوتی نداشت. از نظر طول مدت بستری در بیمارستان و بروز ایلئوس خفیف نیز تفاوت معنی داری دیده نشد. در گروه با تغذیه زودرس، تهوع و استفراغ به میزان بیش تری دیده شد(40% در برابر 19%). به طور متوسط، در گروه با تغذیه زودرس، رژیم معمولی 4 ساعت زودتر نسبت به گروه دیگر تحمل شد(9/20 ساعت در برابر 0/24 ساعت) که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود. گروه با تغذیه زودرس در مدت کوتاه تری، اولین حرکات روده، اولین خروج گاز و دفع مدفوع را پس از عمل داشتند اما این اختلاف ها از نظر آماری معنی دار نبود. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان گفت رژیم تغذیه زودرس پس از عمل جراحی سزارین و هیسترکتومی زودتر تحمل شده و سبب برگشت سریع تر به رژیم غذایی معمولی و عادت های مزاجی می شود.
    کلیدواژگان: تغذیه زودرس، سزارین، هیسترکتومی، لیلئوس
  • حسن اتوکش، عبدالله موسوی، رزیتا حسینی، رخشانه گودرزی، معصومه روزبهانی صفحه 901
    کاهش شنوایی یکی از عوارض مهم نارسایی مزمن کلیه است که علل مختلفی برای آن در این بیماران ذکر شده است. مهم ترین عامل اثر اورمی (نوروپاتی اورمیک) می باشد و از سایر علل می توان به اختلالات الکترولیتی مانند هیپرکالمی و هیپوناتری، اختلالات عروقی ناشی از فشار خون بالا، بروز بیش تر عفونت ها در جریان نارسایی کلیه و در نتیجه مصرف بیش تر آنتی بیوتیک ها از جمله آمینوگلیکوزیدها و مصرف داروهای کاهنده فشار خون اشاره کرد. مطالعات گوناگونی در مورد اثر انواع درمان های نارسایی مزمن کلیه بر شدت اختلالات شنوایی انجام شده که نتایج آن ها متفاوت و گاهی متضاد بوده است. در اغلب مطالعات در بیمارانی که تحت درمان با همودیالیز مزمن بودند، با وجود کاهش میزان اورمی تغییر محسوسی در بهبودی ناشنوایی آن ها رخ نداده بود و گاهی حتی شدت آن بیش تر شده بود. بر عکس، اثر پیوند کلیه در بهبودی اختلالات شنوایی بهتر و چشم گیرتر بوده است اما طبق نتایج اغلب تحقیقات این اثر مناسب، در اوایل دوران پیوند دیده می شود و با گذشت زمان اختلالات شنوایی در این بیماران به طور مجدد ظاهر گشته یا حتی بدتر نیز شده است. با توجه به اهمیت شنوایی در گروه سنی کودکان و کم بودن تعداد مطالعات انجام شده در این رابطه در کودکان مبتلا به نارسایی مزمن کلیه و با توجه به وجود تناقضات زیاد در بررسی های انجام شده در بزرگسالان، بر آن شدیم تا با انجام دادن مطالعه ای در کودکان اثر دیالیز و پیوند کلیه را در کاهش اختلالات شنوایی این بیماران بررسی کرده و با هم مقایسه نماییم، تا بدین ترتیب بتوان روش درمانی مناسبی را برای کم کردن اختلالات شنوایی در کودکان مبتلا به کاهش شنوایی شناسایی و جای گزین کرد. در این بررسی اثر درمان های مختلف (حمایتی، همودیالیز و پیوند) بر کاهش اختلال شنوایی در 35 کودک مبتلا به نارسایی مزمن کلیه که بین سال های 1381 تا 1382 به بیمارستان علی اصغر مراجعه کرده بودند مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور ادیومتری در این بیماران در 3 فرکانس پایین، متوسط و بالا توسط 1 نفر انجام شد. میانگین سنی بیماران 12 سال بود و 20% آن ها تحت درمان حمایتی بودند و 34% پیوند کلیه شده و 46% همودیالیز می شدند. بیش ترین درجه کاهش شنوایی در این بیماران در فرکانس بالا بود و هیچ اختلاف قابل ملاحظه ای بین 3 گروه بیمار از نظر اختلال شنوایی به دست نیامد.
    کلیدواژگان: پیوند، ادیومتری، همودیالیز، نارسایی مزمن کلیه، شنوایی
  • فهیمه احسانی پور، فریبا خداپناهنده، زهرا اصلانی صفحه 907
    تشنج ناشی از تب که در کودکان از شیوع بالایی برخوردار است می تواند ناشی از تب ساده بدون وجود کانون عفونت یا به علت عفونت های موضعی باشد که مهم ترین آن عفونت مغزی می باشد. تشخیص مننژیت در این کودکان تنها براساس یافته های بالینی به خصوص در سن کم تر از 18 ماه مشکل بوده و در این موارد انجام دادن پونکسیون مایع نخاع(Lumbar Puncture=LP) کمک کننده است. با وجود تحقیقات متعددی که در این زمینه صورت گرفته است ضرورت انجام شدن LP به دنبال تب و تشنج در کودکان، هنوز مورد بحث می باشد. در این تحقیق که از نوع گذشته نگر توصیفی مقطعی بود، فراوانی مننژیت در کودکان 5 ماه تا 6 سال که با تب و تشنج در سال های 81-1376 در بیمارستان رسول اکرم بستری شده بودند بررسی شد و ضرورت انجام شدن LP در این کودکان تعیین گردید. در این مطالعه از 295 کودک، یافته های CSF مربوط به 245 کودک که LP برای آن ها انجام شده بود مورد بررسی قرار گرفت. از 245 کودک با متوسط سنی 3/18±5/28 ماه، 206 کودک تب و تشنج ساده (84%) و 39 کودک تب و تشنج کمپلکس (16%) داشتند. بررسی CSF در 9 کودک مننژیت (باکتریال + آسپیتک) را نشان داد (6/3%) که در 4 مورد عامل مننژیت، عامل باکتریال بوده است (6/1%). متوسط سنی 9 بیمار مننژیتی 4±13 ماه بود (تمام کودکان مبتلا به مننژیت باکتریال سن زیر 18 ماه داشتند) و تمام آن ها با اولین حمله تب و تشنج مراجعه کرده بودند. در 9 بیمار مبتلا به مننژیت، 6/56% از تشنج ها از نوع کمپلکس بود بدین ترتیب که از 4 کودک مبتلا به مننژیت باکتریال، 3 کودک (75%) و از 5 کودک مبتلا به مننژیت آسپتیک 2 کودک (40%) تشنج کمپلکس داشتند. با توجه به آزمون Chi-2 بین نوع تشنج و شیوع مننژیت و نیز نوع تشنج و شیوع مننژیت باکتریال در کودکان با تب و تشنج، ارتباط آماری معنی داری وجود داشت(pvalue<0.05) در نتیجه می توان گفت مننژیت به خصوص مننژیت باکتریال در کودکانی که با تب و تشنج مراجعه می کنند شایع نیست. اغلب کودکان با تب و تشنج که تشخیص مننژیت برای آن ها گذاشته شد سن زیر 18 ماه داشتند بنابراین می توان گفت انجام شدن LP در تمام کودکان زیر 18 ماه که با اولین حمله تب و تشنج مراجعه می کنند ضروری می باشد. به تشنج های کمپلکس کودکان نیز باید اهمیت داده شود و بهتر است در این موارد نیز کودک تحت LP قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تب و تشنج، تب و تشنج ساده، تب و تشنج کمپلکس، مننژیت
  • سید اکبر بیان زاده، جعفر بوالهری، محبوبه دادفر، عیسی کریمی کیسمی صفحه 913
    این پژوهش به منظور بررسی کارآمدی درمان شناختی رفتاری مذهبی فرهنگی همراه با مصرف دارو و مقایسه آن با درمان دارویی و درمان شناختی رفتاری علاوه بر دارو در درمان اختلال اضطرابی (وسواسی جبری) صورت گرفته است. بدین منظور 15 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی جبری (5 مرد و 10 زن) که دارای زمینه مذهبی بودند، به طور تصادفی در 3 گروه قرار گرفتند که عبارت بودند از: 1- درمان با روش های شناختی رفتاری مذهبی فرهنگی همراه با دارو 2- درمان دارویی (کلومی پرامین یا فلوگزتین) 3 -درمان شناختی رفتاری همراه با دارو. جهت تعیین مذهبی بودن بیمار از پرسش نامه پای بندی مذهبی استفاده گردید. تمام بیماران پیش از آغاز درمان و 8 هفته پس از درمان با استفاده از پرسش نامه اضطراب بک، پرسش نامه افسردگی بک، مقیاس وسواسی جبری یل براون، فهرست اعمال وسواسی، پرسش نامه باورها و پرسش نامه نگرش های ناسالم مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل نتایج به کمک مجذور خی و تحلیل واریانس 1 طرفه انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو روش درمان شناختی رفتاری مذهبی فرهنگی همراه با دارو و درمان شناختی رفتاری همراه با دارو در کاهش علایم اضطرابی، افسردگی، وسواسی، باورها و نگرش های ناسالم بیماران موثر بوده و شدت آن ها را کاهش می دهد اما درمان دارویی تنها در کاهش علایم افسردگی و وسواسی موثر بوده و در کاهش اضطراب، باورها و نگرش های ناسالم اثری نداشته است. درمان شناختی رفتاری مذهبی فرهنگی همراه با دارو در مقایسه با درمان دارویی به تنهایی موثرتر بوده اما در مقایسه با درمان شناختی رفتاری همراه با دارو تاثیر بیش تری نداشته است. براساس نتایج به دست آمده از تحلیل های آماری، اگر چه نمرات خام شاخص های بهبودی در افرادی که روش شناختی رفتاری مذهبی فرهنگی در مورد آن ها اعمال شده بود بالاتر از سایر گروه ها بوده است، افزودن بخش مذهبی فرهنگی به روش های شناختی رفتاری و دارو در بهبودی بیش تر بیماران مذهبی مبتلا به اختلال وسواسی جبری نقش موثری ندارد.
    کلیدواژگان: اختلال اضطرابی، اختلال وسواسی، جبری، درمان شناختی، رفتاری، درمان مذهبی، فرهنگی، درمان دارویی
  • مرتضی تمیزی فر، علی اکبر شرفی، بهزاد یثربی، زهرا صالحپور صفحه 925
    امواج فراصوتی کم توان به عنوان عاملی موثر در بهبود شکستگی استخوان در مطالعات حیوانی و بالینی مطرح می باشد. در این پژوهش که به روش تجربی انجام شد، اثر امواج فراصوتی کم توان در شرایط invivo بر تسریع رشد استخوان داخل ایمپلانت های سوراخ دار در خرگوش مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی 20 عدد ایمپلانت با ابعاد مورد نظر از جنس Ti-6Al-4V طراحی و ساخته شد و در استخوان ران 20 خرگوش بالغ ماده کاشته شد. خرگوش ها در 4 گروه 2 تایی (تعداد کلی 8 عدد) تحت عنوان گروه های شاهد 1، 2، 3 و 4 هفته و 4 گروه 3 تایی (تعداد کلی 12 عدد) به عنوان گروه های درمانی 1، 2، 3 و 4 هفته تقسیم شدند. در گروه درمانی، هر خرگوش پس از جراحی و کاشت ایمپلانت، توسط امواج فراصوتی با فرکانس 1 مگاهرتز و شدت اسمی 1/0 وات بر سانتی متر مربع به مدت 20 دقیقه در روز تحت تابش قرار گرفتند. براساس نتایج این پژوهش امواج فراصوتی کم توان بر تسریع رشد استخوان داخل ایمپلانت های تیتانیومی موثر بوده و این تاثیر در پایان هفته دوم درمان، بیش ترین میزان را داشت به طوری که در این زمان درصد میزان پراکندگی کلسیم 9/1±4/66 در گروه درمان در مقایسه با 2/4±1/52 در گروه شاهد و درصد میزان پراکندگی فسفر 1/1±1/32 در گروه درمان در مقایسه با 6/4±2/23 در گروه شاهد بوده است که از نظر آماری این اختلاف معنی دار می باشد (p<0.05).
    کلیدواژگان: امواج فراصوتی کم توان، ایمپلانت تیتانیومی Ti6AI4V، رشد استخوان
  • فرهاد حافظی، امیر حسین نوحی صفحه 931
    در اغلب مطالعات موجود به خطرات تزریق محلول تومسنت و انجام شدن لیپوساکشن وسیع همراه با ابدومینوپلاستی که شامل ایسکمی و نکروز پوست می باشد اشاره شده است. عوارض عمل جراحی کلاسیک ابدومینوپلاستی عبارتند از: برجستگی ناحیه فلانک ها و اپی گاستر، طولانی شدن خط برش و عدم ایجاد گودی مناسب کمر. هدف از این مطالعه ارایه روش هایی بود که بتوان در آن لیپوساکشن وسیع و بدون خطر ایسکمی را همراه با ابدومینوپلاستی انجام داد که در نتیجه آن خط برش کوتاه تر شده و برجستگی در ناحیه فلانک ها و اپی گاستر از بین خواهد رفت. در این مطالعه روشی جدید جهت از بین بردن عوارض جراحی کلاسیک از طریق لیپوساکشن وسیع و بدون خطر ایسکمی در 56 بیمار که طی 3 سال گذشته (از سال 1382-1379) تحت عمل ذکر شده قرار گرفته بودند، توضیح داده می شود.
    کلیدواژگان: لیپوساکشن وسیع، کم خطر، ابدومینوپلاستی
  • خشایار خلیلی اعلم، علی زارع میرزایی، احمد جلیلوند صفحه 939
    در اعمال جراحی انتخابی (الکتیو) درخواست بیش از حد خون امری شایع است که با تغییر الگوی درخواست خون به راحتی می توان این مشکل را حل کرد. امروزه، استفاده از الگوی حداکثر درخواست خون برای جراحی(MSBOS=Maximum Surgical Blood Ordering Schedule) به عنوان الگوی استاندارد برای فعالیت بانک های خون بیمارستانی تقریبا در تمام دنیا پذیرفته شده است. بدین منظور برای اولین بار مطالعه گذشته نگری در بیمارستان فیروزگر در یک دوره زمانی 1 ساله (سال 1381) طراحی شد تا روش های درخواست خون در این مرکز بررسی گردد. در این پژوهش از پرونده 364 بیماری که جهت 6 عمل جراحی انتخابی (سزارین، تیروئیدکتومی، توتال هیسترکتومی، لامینکتومی، کله سیسکتومی و ماستکتومی کامل تعدیل شده یا Modified Radical Mastectomy) بستری شده بودند اطلاعات لازم در مورد میزان درخواست خون و ترانسفوزیون خارج شد و به کمک 3 شاخص نسبت کراس مچ به ترانسفوزیون (C/T ratio)، احتمال ترانسفوزیون(%T) و شاخص ترانسفوزیون(TI) برنامه ای برای 6 عمل جراحی ذکر شده پیشنهاد گردید. با توجه به نتایج به دست آمده به علت بالا بودن نسبت C/Tکلی (5/21) (نسبت استاندارد مورد قبول=5/2 برابر) و درصد بسیار پایین استفاده از واحدهای کراس مچ شده (7/4%)، تغییر الگوی درخواست خون در این مرکز ضروری بوده و روش تعیین گروه خونی و غربال گری آنتی بادی(T&S) را می توان به عنوان الگوی درخواست خون قبل از عمل در این 6 عمل جراحی پیشنهاد کرد.
    کلیدواژگان: ترانسفوزیون خون، نسبت کراس مچ به ترانسفوزیون، احتمال ترانسفوزیون، شاخص ترانسفوزیون، الگوی درخواست خون
  • عباس راثی، راضیه سلطانی عربشاهی، رویا ستاره شناس صفحه 945
    سارکوم کاپوسی نوعی تومور بدخیم اندوتلیوم عروق خونی و لنفاتیک است که 4 شکل بالینی دارد. تمام انواع این تومور با ویروس هرپس انسانی نوع 8 (HHV-8) در ارتباط هستند. در این مقاله مرد 71 ساله ای که 6 ماه پس از درمان بولوز پمفیگویید با پردنیزولون و آزاتیوپرین پلاک های بنفش رنگی روی گوش، نوک بینی و انگشت دست وی ظاهر شده بود معرفی می شود. بررسی آسیب شناسی ضایعات نشان دهنده سارکوم کاپوسی بود که به دنبال این تشخیص، دوز آزاتیوپرین بیمار کاهش یافت. تاکنون موارد نادری از سارکوم کاپوسی در زمینه درمان بولوز پمفیگویید در مقالات گزارش شده است و در برخی از این موارد وجود HHV-8 ثابت شده است.
    کلیدواژگان: بولوز پمفیگویید، سارکوم کاپوسی، نقص ایمنی
  • فروغ ربیعی، سیده فاطمه اسکویی، منصوره نیکروش صفحه 951
    مفاهیم، اجزای اساسی ساخت نظریه هستند و توسعه دقیق ویژگی ها و معیارهای آن ها برای طراحی نظریه پایه، ضروری است. نظریه، غیرقطعی است و توسعه آن نیاز به قضاوت خلاق و تخیل نظریه پرداز دارد. استفاده از ابزارهای تحلیلی، خلاقیت لازم برای ساخت نظریه را امکان پذیر می کند. به این منظور مطالعه حاضر با هدف پی بردن به خصوصیات و ابعاد مفهوم مورد نظر در پژوهش و متراکم کردن آن، رسیدن به تعریف آزمایشی مفهوم، آگاه شدن از معانی آن در بافت ها و وضعیت های مختلف جهت کاربرد آن در ساختار نظریه پایه و در نهایت، اعتباربخشی به اجزای نظریه انجام شد. در این مقاله، مفهوم «مراقبت برای رفع تکلیف» یکی از مفاهیم پدیدار شده در پژوهش کیفی حاضر است که به منظور «طراحی نظریه مراقبت پرستاری در مراکز سوختگی تهران»، با استفاده از ترکیب رویکرد تحلیل مفهومی «چین و کرامر» و ابزارهای تحلیلی «استراوس و کوربین» تحلیل و توسعه یافته، معیارها و ویژگی های مختلف آن آشکار شده است، ساختار و متغیرهای مداخله گر آن شناسایی شده و تعریفی از مفهوم ارائه گردیده است. هم چنین با استفاده دقیق از معیارهای تحلیل مفهومی، اطمینان حاصل شد که معیارهای توسعه یافته قابل اعتماد و معتبر است.
    کلیدواژگان: نظریه پایه، توسعه مفهوم، ابزارهای تحلیلی، مراقبت برای رفع تکلیف
  • ابراهیم زنوزی، فرید نجد مظهر صفحه 961
    خودآزاری در اندام فوقانی مسئله شناخته شده ای است که بیمار مورد نظر به طور معمول با زخم و آسیب اندام، ادم و تغییر شکل(دفورمیتی) دست و انگشتان مراجعه می کند. در این گزارش 2 مورد از خودآزاری اندام فوقانی معرفی می شود که هر دو خانم های جوانی بودند که از ادم شدید شکایت داشتند. تظاهر ابتدایی و علائم بالینی آن ها مشترک و مشابه اما سرانجام آن ها متفاوت بود و هر دو تحت عمل های جراحی متعدد قرار گرفته بودند. به علت اهمیت موضوع و احتمال وارد شدن آسیب غیرقابل برگشت به اندام، در هر بیماری که با ادم بدون توجیه اندام فوقانی، سابقه ویزیت های مکرر و جراحی های متعدد بدون تشخیص و به خصوص وجود اسکارهای دایره ای شکل در بخش پروگزیمال بازو مراجعه می کند، باید تشخیص احتمالی خودآزاری اندام فوقانی در لیست تشخیص های احتمالی پزشک قرار گیرد.
    کلیدواژگان: خود آزاری اندام فوقانی، ادم اندام فوقانی، اسکارهای دایره ای شکل
  • فیروزه ساجدی، محمدرضا هادیان جزی صفحه 967
    فوکوسیدوز یک بیماری متابولیک ارثی نادر است که به دنبال از بین رفتن یا کمبود فعالیت آنزیم فوکوزیداز ایجاد می شود. کمبود فعالیت این آنزیم موجب تجمع گلیکواسفنگولیپیدها، گلیکوپروتئین ها و الیگوساکاریدهای حاوی قند فوکوز در لیزوزوم های کبد، مغز و سایر اعضا می شود. این بیماری دارای فنوتیپ های بالینی مختلفی است و در اغلب موارد، به شکل شدید یا نوع شیرخوارگی در سال اول زندگی بروز می کند. مهم ترین علائم بالینی در این نوع عقب ماندگی تکامل روانی حرکتی، صورت خشن و زبان بزرگ(شبیه بیماران موکوپلی ساکاریدوز)، بزرگی کبد و طحال و اختلالات اسکلتی به صورت دیس استوز متعدد می باشد. در انواع خفیف تر، علائم در سال دوم زندگی شروع می شود. اولین علامت این بیماری آنژیوکراتوم است(مانند بیماری فابری) و پس از آن به تدریج پوست کلفت، پلک ها پف آلود، راه رفتن اسپاستیک و بابینسکی مثبت می شود. بیماری که در این گزارش معرفی می گردد دختر 13 ماهه ای بودکه به دلیل تاخیر در تکامل حرکتی مراجعه کرده بود. در معاینه فیزیکی تاخیر تکامل و رشد(وزن، قد و دور سر زیر منحنی 5% طبیعی بود)، صورت خشن، زبان بزرگ، پلک های پف آلود، ناهنجاری های اسکلتی و میلومننگوسل در ناحیه توراسیک مشاهده شد و در بررسی های آزمایشگاهی فعالیت آنزیم فوکوزیداز و موکوپلی ساکاریدوری وجود نداشت.
    کلیدواژگان: صورت خشن، تاخیر تکامل، کمبود فوکوزیداز
  • فاطمه شیرانی، جعفر فرقانی زاده صفحه 973
    قدم اصلی در درمان دارویی بیماری های التهابی عضله کورتیکواسترویید و گاهی داروهای سرکوب گر ایمنی می باشد. از آن جا که در بعضی مواقع بیماران به این درمان ها مقاوم می شوند و از سوی دیگر این داروها عوارض زیادی در دراز مدت دارند، درمان های دیگری از جمله ایمنوگلبولین وریدی(IVIG) به کار گرفته شده اند. براساس این مطلب مطالعه حاضر جهت بررسی اثرات IVIG صورت گرفت. در این مطالعه 5 بیمار بزرگسال (4 زن و 1 مرد) با متوسط سنی 49 سال که مبتلا به میوپاتی التهابی (3 نفر پلی میوزیت و 2 نفر درماتومیوزیت) و مقاوم به درمان بودند، برای آن ها IVIG با دوز بالا تجویز شد. قبل از درمان ذکر شده، بیماران درمان های معمول مانند پردنیزولون (5 نفر)، متوترکسات (2 نفر)، آزاتیوپرین (3 نفر) و هیدروکسی کلروکین (1 نفر) دریافت کرده بودند. در این بیماران IVIG به میزان 2 گرم به ازای کیلوگرم در عرض 4 روز در هر ماه تجویز گردید و ارزیابی براساس قدرت عضلات پروگزیمال، میزان گرفتاری مری و آنزیم های عضله صورت گرفت. متوسط قدرت عضلانی قبل و بعد از پایان دوره IVIG به طور چشم گیری بهبود پیدا کرد و عارضه دارویی وجود نداشت. یک بیمار به علت سرطان کولون فوت کرد و 1 بیمار 2 سال بعد از پایان دوره IVIG دچار عود شد. این مطالعه موثر بودن IVIG در درمان پلی میوزیت و درماتومیوزیت مقاوم به درمان های معمول را تایید کرد بدین معنی که این درمان می تواند جای گزین سایر درمان ها شده یا در کاهش دوز استرویید و سایر داروهای سایتوتوکسیک مفید باشد.
    کلیدواژگان: پلی میوزیت، درماتومیوزیت، IVIG
  • سید محمد شفیعی، مهیندخت کیهانی، محمد شعبانی، اسماعیل کوچکی شلمانی، مهر انگیز کاویانی صفحه 979
    آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین (ACE) I یک پپتیدیل دی پپتید هیدرولاز است که 2 اسید آمینه انتهای کربوکسیلی(His-Leu) را از آنژیوتانسین I که یک دکاپپتید است جدا کرده و آنژیوتانسین II(یک اکتاپپتید) را تولید می نماید. به علت اهمیت ACE و مهارکننده های آن در بیماری زایی و درمان بیماری های قلبی عروقی مانند فشار خون بالا و نارسایی قلبی، تخلیص و سنجش آن علاوه بر ارزش علمی دارای اهمیت بالینی و تجاری می باشد. با توجه به این مطلب، در مطالعه حاضر ACE از بافت ریه خرگوش به عنوان منبع غنی از ACE در 3 مرحله خالص گردید. برای استخراجACE، پس از عمل هموژن کردن، از دترژنت غیریونی Nonidet-P40 استفاده شد سپس محلول استخراج شده از دترژنت، تحت عمل رسوب دهی با سولفات آمونیوم با غلظت های اشباعی 50% و 70% قرار گرفت. در مرحله بعد محلول رویی به دست آمده توسط تبادل یونی با Q-Sepharose HP کروماتوگرافی شد سپس نمونه های دارای حداکثر فعالیت مخصوص آنزیم، توسط Sepharryl HR S200 تحت کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون قرار گرفتند. پس از این مرحله خالص بودن آنزیم با SDS-PAGE و PAGE تایید شد و وزن مولکولی آن 175 کیلودالتون تعیین گردید. فعالیت مخصوص نهایی به دست آمده برای ACE،39.1 واحد در میلی گرم بود که به دنبال 651 برابر خالص کردن حاصل شده بود و بازده نهایی فرآیند تخلیص، 2/5% مشاهده شد. پس از تخلیص آنزیم، (michaelis constant) Km آن برای سوبسترای HHL (هیپوریل هیستیدیل لوسین)، 17/2 میلی مول محاسبه شد. مهار کننده رقابتی کاپتوپریل توانست در غلظت های 1/0 تا 001/0 میلی مولار تقریبا ACE را به طور کامل مهار کند.PH اپتیمم برای 8.3 ACE محاسبه گردید. هم چنین بررسی اثر تغییرات دمایی، کاهش شدید در فعالیت آنزیم را در دمای بالاتر از 37 درجه سانتی گراد نشان داد. کاهش مراحل تخلیص و مدت زمان لازم برای آن و نیز بازده مناسب به دست آمده، نتیجه استفاده از رزین های با قدرت تفکیک بهتر و به کارگیری سیستم (Fast Protein Liquid Chromatography) FPLC بود که در نهایت موجب بهبود و کاهش زمان فرآیند تخلیص چند مرحله ایACE گردید.
    کلیدواژگان: آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین، تخلیص چند مرحله ای، کروماتوگرافی، ریه
  • رضا صفاییان، نادر صالحی، محمد تمدن رستگار صفحه 987
    امروزه از گروه های دارویی متفاوتی جهت پیش گیری یا درمان تهوع و استفراغ بعد از عمل(Ponv) استفاده می شود که این داروها می توانند در عمل های مختلف یا بیماران مختلف اثرات متفاوتی داشته باشند. علاوه بر آن بعضی از این داروها گران قیمت بوده و این مسئله عاملی محدود کننده برای استفاده از آن ها محسوب می شود بنابراین برنامه های دقیقی برای استفاده از داروهای ضد تهوع و استفراغ وجود ندارد. با توجه به این که نوروترانسیترهای متعددی در ایجاد این عارضه نقش دارند، درمان چند دارویی می تواند اثر بیش تری روی تهوع و استفراغ بعد از عمل داشته باشد. در این مطالعه که به صورت ارزیابی بالینی تصادفی طراحی گردید، 140 بیمار که تحت عمل جراحی داخل شکمی قرار گرفته بودند(شیوع تهوع و استفراغ بعد از عمل در این بیماران بالا است) انتخاب شدند و به 2 گروه تقسیم گردیدند سپس 2 رژیم درمانی متفاوت جهت پیش گیری از این عارضه تجویز گردید و اثر این دو رژیم درمانی با هم مورد مقایسه قرار گرفت. در گروه اول از ترکیب دارویی گرانیسترون و دگزامتازون(70=n) و در گروه دوم از دروپریدول و دگزامتازون استفاده شد(70=n). هدف از این مطالعه مقایسه شیوع تهوع و استفراغ در این 2 گروه، در مدت24 ساعت بعد از عمل بوده است. بیماران مورد مطالعه در گروه سنی 50-15 سال بودند و اعتیاد به الکل و موادمخدر نداشتند، از داروهای اعصاب استفاده نمی کردند و زمان جراحی آن ها بیش از 4 ساعت نبوده است. خانم ها در 10 روز اول قاعدگی وارد مطالعه نشدند. براساس نتایج به دست آمده تهوع و استفراغ بعد از عمل در گروه گرانیسترون و دگزامتازون 4/1% و در گروه دوم 23% بود(0001/0=p). اگر چه گرانیسترون داروی گران قیمتی می باشد، به علت وجود تفاوت بارز، به نظر می رسد که اثر آن از نظر اقتصادی قابل بررسی و توجیه باشد.
    کلیدواژگان: تهوع و استفراغ بعد از عمل (PONV)، گرانیسترون، دروپریدول
  • مژگان عسگری، فیروزه محمدی، محمود پروین صفحه 993
    هدف از این مطالعه مقایسه نمره گلیسون و درجه هیستولوژیک نمونه های بیوپسی سوزنی با نمونه های رادیکال پروستاتکتومی بود تا بدین ترتیب مشخص گردد، نمونه های بیوپسی تا چه حد با نمونه های جراحی مطابقت دارند. در این مطالعه که از نوع مقایسه ای توصیفی بود 57 بیمار مبتلا به سرطان پروستات که از نیمه سال 1377 تا نیمه سال 1382 در 2 بیمارستان دارای مرکز اورولوژی در تهران تحت عمل رادیکال پروستاتکتومی قرار گرفته بودند بررسی شدند. برای این بیماران نمره بندی گلیسون روی نمونه های بیوپسی سوزنی و رادیکال پروستاتکتومی انجام شد سپس نمره های گلیسون هر دو گروه از نمونه ها با مقایسه شدند. در مرحله بعد نمونه ها به 4 درجه هیستولوژیک (خوب: 4-2، متوسط: 6-5، نسبتا بد: 7 و بد: 10-8) گروه بندی شده و به طور مجدد مورد مقایسه قرار گرفتند. هم چنین نتایج از نظر مشابه بودن نظر 2 آسیب شناس در 2 مرکز، بررسی شدند. فراوان ترین نمره گلیسون به دست آمده از نمونه های بیوپسی سوزنی و رادیکال پروستاتکتومی به ترتیب 6 و 7 بود و 86/43% از نمونه های بیوپسی سوزنی، نمره مشابهی در نمونه جراحی داشتند در حالی که 05/21% بیش گزارش دهی (overgrading) و 09/35 کم گزارش دهی (undergrading) وجود داشته است. با گروه بندی نمونه ها به 4 درجه هیستولوژیک، این ارتباط به صورت 16/56% یکسانی نمرات، 28/12% بیش گزارش دهی و 58/31% کم گزارش دهی. هماهنگ تر شد. شایع ترین درجه هیستولوژیک در بیوپسی سوزنی و نیز در رادیکال پروستاتکتومی، درجه تمایز متوسط بوده است. حدود 73/72% از سرطان های با تمایز بد، در نمونه های جراحی در همان درجه تمایز باقی ماندند و بیش ترین میزان کم گزارش دهی در گروه با درجه تمایز خوب مشاهده شد (50%). برای هر یک از درجات تمایز خوب، متوسط و نسبتا بد PPV(Positive Predictive value) حدود 50% و برای تومورهای بد تمایز یافته 8/72% بوده است. برای بررسی مشابه بودن نظر 2 آسیب شناس از سنجش میزان کاپا استفاده شد که در کل توافق نظر مناسب بوده است. (کاپا=371/0 و PV=0.000). نمره گلیسون بالا روی نمونه بیوپسی سوزنی معمولا نشان دهنده تومور بد تمایز یافته در نمونه رادیکال پروستاتکتومی است اما تومورهای با تمایز خوب در بیوپسی سوزنی، در بسیاری از موارد با درجه آسیب شناسی نهایی هم خوانی ندارند.
    کلیدواژگان: نمره گلیسون، بیوپسی، پروستات، رادیکال پروستاتکتومی
  • پروین علیپور، داریوش ساعدی، مجید صدیقی نژاد صفحه 999
    آنوریسم های عروق مغزی به علت داشتن نتایج مرگ بار ناشی از پاره شدنشان از اهمیت خاصی برخوردار هستند. شیوع این عارضه در مطالعات مختلف بین 4/2 تا 8/6% در اتوپسی گزارش شده است. در این مطالعه نیز یافته های آنژیوگرافی بیماران مبتلا به آنوریسم مغزی پاره شده مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه مقطعی، 50 بیمار مبتلا به آنوریسم مغزی که طی سال های 1380 تا 81 به بیمارستان هفتم تیر و امام خمینی تهران مراجعه کرده بودند، بررسی شدند. در این مطالعه اطلاعات دموگرافیک و عوامل خطرساز، علایم بالینی و یافته های آنژیوگرافی (محل و اندازه آنوریسم) مربوط به هر یک از بیماران گردآوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میانگین و انحراف معیار سن افراد مورد مطالعه 4/3±7/52 سال بود و 52% بیماران زن بودند. شایع ترین عامل خطر، فشار خون بالا (3/65%) مشاهده شد. در بررسی های به عمل آمده، 64% بیماران سردرد را ذکر می کردند و در 58% افراد مورد مطالعه علائم کاهش هشیاری وجود داشت. شایع ترین محل آنوریسم در بیماران مورد مطالعه شریان ارتباطی قدامی یا (34%) Anterior Communicating Artery و میانگین اندازه آنوریسم 9/0±9/6 میلی متر بود. حدود 60% از آنوریسم ها اندازه ای بین 10-6 میلی متر داشتند و در 8% موارد آنوریسم های متعدد وجود داشت. یافته های این مطالعه از نظر جنس، محل، اندازه ضایعات، عوامل خطرساز با سایر مطالعات هم خوانی داشت. مهم ترین تفاوت ها در ارتباط با شیوع بالاتر آنوریسم های مغزی در گروه سنی زیر 30 سال، کاهش هوشیاری در بیش از نیمی از بیماران و فراوانی کم تر آنوریسم های متعدد در مقایسه با سایر مطالعات بود.
    کلیدواژگان: آنوریسم مغزی، آنوریسم متعدد، آنوریسم پاره شده
  • حسین فراهینی، غلامرضا شاه حسینی، سعید سلیمانی صفحه 1007
    آسیب های منیسک و رباط متقاطع قدامی مفصل زانو از جمله شایع ترین آسیب ها در ورزش کاران هستند که برای تشخیص این آسیب ها از معاینه، شرح حال بالینی، MRI، آرتروگرافی و آرتروسکوپی استفاده می شود. در این مطالعه ارزش تشخیصی آزمون های بالینی در تشخیص این ضایعات با یافته های آرتروسکوپی مورد مقایسه قرار گرفته است. در این پژوهش که از نوع مشاهده ای، توصیفی و تحلیلی بود، 68 ورزش کار که در شرح حال، معاینه و بررسی های پاراکلینیک مشکوک به پارگی منیسک یا رباط متقاطع قدامی بودند، انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسش نامه، آزمون های مک موری، حساسیت روی خط مفصلی و آزمون لاکمن برای آن ها انجام شد. در مرحله بعد برای بیماران آرتروسکوپی صورت گرفت و نوع ضایعات به طور قطعی مشخص شد و ارزش تشخیصی این 2 روش با هم مقایسه گردید. براساس نتایج بالینی به دست آمده، حساسیت روی خط مفصلی زانو و آزمون مک موری تنها در 58% افرادی که دچار پارگی هم زمان منیسک و لیگامان قدامی زانو شده بودند، مثبت بود در حالی که در ضایعات خالص منیسک ها، این آزمون در تمام افراد مبتلا مثبت مشاهده شد. شایع ترین شکل آسیب ها در آرتروسکوپی، پارگی ایزوله رباط متقاطع قدامی(29%) و پارگی هم زمان این رباط با آسیب منیسک داخلی(29%) بود و پارگی دسته سطلی(Bucket Handle) نیز شایع ترین شکل پارگی منیسک ها بوده است، آزمون لاکمن در پارگی ایزوله لیگامان متقاطع قدامی در 90% موارد مثبت مشاهده شد. با توجه به نتایج این مطالعه به نظر می رسد که آزمون های بالینی انجام شده در صورت وجود پارگی ایزوله منیسک ها از ارزش بالایی برخوردار باشند در حالی که در موارد همراهی ضایعه رباط متقاطع با آسیب منیسک ها، از ارزش آزمون های بالینی کاسته می شود(58%). آزمون لاکمن در ارزیابی پارگی لیگامان متقاطع قدامی از ارزش قابل قبولی برخوردار می باشد.
    کلیدواژگان: پارگی منیسک، پارگی رباط متقاطع قدامی، آزمون لاکمن، آزمون مک موری، حساسیت روی خط مفصلی
  • هاشم فخریاسری، مهدی یدالله زاده، مریم حسین نژاد یزدی، فروزان اردستانی صفحه 1011
    عفونت هلیکوباکترپیلوری همیشه با گاستریت فعال مزمن همراه است اما در مورد نقش هلیکوباکترپیلوری در بروز ازوفاژیت اتفاق نظر وجود ندارد. در مطالعات اخیر نقش محافظت کننده ای(Protective) برای هلیکوباکترپیلوری در برابر بروز ازوفاژیت در بیماران مبتلا به گاستریت گزارش شده است. با توجه به این مطلب تحقیق حاضر جهت بررسی وجود ارتباط بین هلیکوباکتر پیلوری و ازوفاژیت در بیماران مبتلا به گاستریت صورت گرفت. در این مطالعه مقطعی 92 نفر از بیماران مبتلا به گاستریت که طی سال های 82-1381 برای انجام شدن اندوسکوپی به بیمارستان فیروزگر مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تشخیص، از تست اوره آز و آندوسکوپی استفاده شد. از 92 بیمار مورد بررسی 56 نفر (9/60%) ازوفاژیت داشتند و 36 نفر (1/39%) مبتلا به ازوفاژیت نبودند. بین فراوانی بروز ازوفاژیت در انواع مختلف گاستریت اختلاف آماری معنی داری (Pvalue=0.003) به دست آمد. از نظر فراوانی بروز ازوفاژیت در گروه های مبتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری و غیر مبتلا به هلیکوباکترپیلوری اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت. در بیماران مبتلا به ازوفاژیت، فراوانی افراد غیرمبتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری بیش تر از افراد مبتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری بود. در گروه غیرمبتلا به ازوفاژیت عفونت هلیکوباکترپیلوری به میزان بیش تری نسبت به افراد بدون این عفونت مشاهده شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت ازوفاژیت بیش تر در افرادی که مبتلا به گاستریت نوع B هستند رخ می دهد. بین 2 گروه مبتلا و غیرمبتلا به ازوفاژیت از نظر شیوع ابتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری اختلاف معنی دار آماری وجود نداشت. مطالعه حاضر، عدم وجود ارتباط بین عفونت هلیکوباکترپیلوری و ازوفاژیت را در بیماران مبتلا به گاستریت مطرح می کند.
    کلیدواژگان: گاستریت، هلیکوباکترپیلوری، ازوفاژیت
  • مریم کاشانیان، ناصر کمالیان، کتایون افشارپاد صفحه 1021
    هدف از این مطالعه بررسی فراوانی انواع تومورهای تخمدان در یک دوره 20 ساله در بیمارستان شریعتی تهران از سال 1355 تا سال 1374 و نیز بررسی توزیع سنی بیماران بوده است. این مطالعه به صورت گذشته نگر روی بیمارانی که در فاصله زمانی فروردین ماه 1355 تا اسفند ماه سال 1374 در بیمارستان شریعتی تشخیص آسیب شناسی آن ها نئوپلازی های تخمدان بود، صورت گرفت سپس فراوانی انواع تومورها و نیز توزیع سنی آن ها بررسی شد. از 493 مورد نئوپلازی تخمدان بررسی شده، تومورهای اپی تلیالی سطحی با 283 مورد (4/57% کل تومورها) بیش ترین تعداد را تشکیل می دادند. سایر موارد شامل 152 مورد تومور ژرم سل (83/30%) و 31 مورد (28/6%) تومور طناب جنسی و 24 مورد تومور متاستاتیک (86/4% کل تومورها) بود. از 3 مورد باقی مانده 2 مورد لوتئوم و 1 مورد کندروما بوده است. شایع ترین تومور خوش خیم تخمدان، کیست درمویید(53/39%) و پس از آن سروسیت آدنوما با 94/29% و موسینوس سیست آدنوما با 82/14% مشاهده شد. شایع ترین تومورهای بدخیم تخمدان تومورهای سروزی بدخیم بودند (69/53% تومورهای بدخیم) و متاستازها (1/16% تومورهای بدخیم) و موسینوس سیست آدنوکارسینوما (09/14% تومورهای بدخیم) در رده های بعدی قرار گرفته بودند. اغلب تومورها در این مطالعه، در رده سنی 30-21 سال مشاهده شدند (111 نفر) و پس از آن 99 نفر در رده سنی 60-51 سال و 96 نفر در رده سنی 40-31 سال قرار داشتند. در این مطالعه، میزان تومورهای اپی تلیالی سطحی کم تر از مطالعات جهانی و ژرم سل توموها بیش از سایر مطالعات بوده است که شاید به علت جمعیت جوان تر بیماران این مطالعه باشد (اغلب تومورها در رده سنی 30-21 سال بودند) هم چنین متاستازها درصد بالاتری از تومورهای بدخیم را تشکیل می دادند (نسبت به سایر مطالعات) که می تواند نشان دهنده تشخیص دیرهنگام بدخیمی باشد. در گروه تومورهای طناب جنسی، بیش ترین تعداد را فیبروتکوما تشکیل می داد در حالی که در سایر مطالعات، تومورهای گرانولوزا تکاسل بیش ترین تعداد را داشتند که عوامل نژادی را نیز باید در نظر گرفت.
    کلیدواژگان: تومورهای تخمدان، تومورهای خوش خیم تخمدان، تومورهای بدخیم تخمدان
  • مرتضی کلهر، فرید نجد مظهر صفحه 1029
    بروز عوارض به خصوص عفونت بعد از عمل های جراحی ارتوپدی می تواند سبب ناتوانی شدید بیمار شود. تلاش های زیادی برای استفاده از عوامل التهابی مانند سرعت رسوب گلبول های قرمز(ESR)، پروتئین واکنشی C(CRP) و شمارش گلبول های سفید(WBC count) جهت پیش بینی وقوع عفونت بعد از جراحی صورت گرفته است که نشان دهنده سیر قابل پیش بینی این عوامل می باشد. مطالعه حاضر در جهت تعیین تغییرات عوامل التهابی بعد از عمل جراحی الکتیو ارتوپدی از آذرماه سال 1381 تا اسفند ماه سال 1382 روی 94 بیمار که تحت عمل جراحی ارتوپدی انتخابی قرار گرفته بودند، انجام شد. قبل از عمل جراحی، عوامل التهابی ESR، CRP و WBC در محدوده طبیعی بودند. مقادیر CRP، ESR و WBC قبل از عمل و روزهای 1، 3، 5، 7، 14، 28و 56 بعد از عمل اندازه گیری شدند و در مواردی که هر یک از عوامل به حالت طبیعی برمی گشتند مطالعه در آن مورد قطع می شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که WBC در روز اول بعد از عمل،CRP در روز سوم بعد از عمل و ESR در روز پنجم بعد از عمل به حداکثر میزان خود می رسند. تغییرات WBC نامنظم بوده اما ESR بعد از رسیدن به اوج در روز 28 به حد طبیعی و CRP در روز 14 به حد طبیعی باز می گردند. سن و جنس روی روند تغییرات عوامل التهابی موثر نبودند اما عمل های جراحی وسیع سبب افزایش بیش تر ESR،CRP می شد. روند تغیرات CRP،ESR به قدری منظم و قابل پیش بینی است که هر گونه انحراف از این روند منظم ممکن است دلیل وقوع و آغاز یک عارضه مانند عفونت باشد. تغییرات CRP حساس تر از تغییرات ESR مشاهده شد.
    کلیدواژگان: عوامل التهابی، جراحی انتخابی ارتوپدی، سرعت رسوب گلبول های قرمز، شمارش گلبول های سفید
  • مهدی مهدی زاده، فروع الدین مولایی، ملیحه نوبخت، کاظم پریور، فرزانه محمدزاده صفحه 1035
    کادمیوم(Cd) یکی از آلاینده های محیطی و ماده شیمیایی سمی مهمی است که دارای اثرات تراتوژنیک و امبریوتوکسیک می باشد و تماس مزمن انسان با آن (نداشتن حفاظت نسبت به آن) سبب آسیب به کلیه ها می شود. در این مطالعه اثر کلرید کادمیوم(CdCl2) بر تغییرات ساختاری در گلومرول های جنین و نوزاد موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی از 30 سر موش صحرایی ماده نژاد Sprague-dawley با وزن متوسط 240-180 گرم استفاده شد که به 6 گروه 5 تایی تقسیم شدند. در روز نهم بارداری به موش های گروه I و III،2 میلی گرم به ازای کیلوگرم کلرید کادمیوم، به موش های گروه II و IV،4 میلی گرم به ازای کیلوگرم از همین محلول و به موش های گروه V و VI 1 میلی گرم به ازای کیلوگرم نرمال سالین به صورت تزریق داخل صفاقی در ربع تحتانی راست شکم داده شد. کلیه چپ گروه های I،II و V در روز 21 حاملگی و گروه های III،IV و VI در روز سوم پس از تولد از بدن آن ها جدا گردید. نمونه ها پس از ثابت شدن با محلول بوئن با هماتوکسیلن ائوزین رنگ آمیزی شدند و تغییرات میکروسکوپی مانند تعداد، قطر متوسط و شکل ظاهری گلومرول ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که تماس مزمن با کلرید کادمیوم در دوران بارداری تغییرات واضحی در سنجش بافتی و تمایز گلومرول ها ایجاد می کند. این تغییرات محدود به دوران آخر بارداری و مراحل ابتدایی نوزادی بوده و در غیاب سایر علایم مسمومیت رخ می دهد.
    کلیدواژگان: گلومرول، موش صحرایی، کلرید کادمیوم، جنین
  • غلامرضا موثقی، علیرضا پورنجفیان صفحه 1043
    یکی از مهم ترین وظایف متخصص بیهوشی نگه داری برون ده قلبی در محدوده طبیعی، جهت اطمینان از خون رسانی کافی به بافت ها و اعضای حیاتی طی اعمال جراحی است. تغییر علائم همودینامیک و شاخص های قلبی از جمله برون ده قلبی، در اثر تجویز داروهای بیهوشی و نیز در اثر تغییرات وضعیت بدن طی اعمال جراحی مختلف، همواره از مسایل مهم و مورد توجه در این رشته می باشد. هدف از این مطالعه تعیین ارجحیت یکی از 2 روش استنشاقی یا وریدی برای بیماران در وضعیت نشسته از نظر کافی بودن خون رسانی به اعضای حیاتی، بوده است. در این تحقیق ترکیب 2 عامل جدا از هم یعنی وضعیت نشسته و نوع بیهوشی، در 38 بیمار که تحت 1 نوع عمل جراحی مشابه روی شانه(ترمیم روتاتورکاف) قرار گرفته بودند، بررسی شد. بیماران پس از القای بیهوشی مشابه، به صورت تصادفی در 2 گروه بیهوشی استنشاقی(هالوتان) و وریدی(پروپوفول) قرار گرفتند و برون ده قلبی آن ها با استفاده از روش غیرتهاجمی در دقیقه های مختلف طی عمل جراحی، اندازه گیری شد. در نهایت تفاوت آماری معنی داری بین میانگین برون ده قلبی در 2 گروه به دست نیامد و فرضیه ای جهت ارجحیت یکی از روش های بیهوشی ذکر شده بر دیگری در بیماران با وضعیت نشسته به اثبات نرسید.
    کلیدواژگان: برون ده قلبی، وضعیت نشسته، ترمیم روتاتورکاف، هالوتان، پروپوفول
  • ثمیله نوربخش، شهناز ریماز صفحه 1051
    (RSV(Respiratory syncicial virus اصلی ترین عامل ایجاد کننده برونشیولیت و پنومونی در کودکان زیر 1 سال و مهم ترین عامل بیماری زای دستگاه تنفس در اوایل دوران کودکی است. هدف از این پژوهش تعیین فراوانی عفونت ویروس سن سیشیال تنفسی و بررسی علائم بالینی آن در کودکان مبتلا به عفونت حاد دستگاه تنفسی تحتانی بوده است. این مطالعه توصیفی مقطعی روی 83 بیمار در محدوده سنی 2 ماه تا 14 سال که مبتلا به عفونت حاد دستگاه تنفسی تحتانی(برحسب معیار تشخیصی بالینی) بوده و در بخش عفونی کودکان بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) در 8 ماه نخست سال 1380 بستری شده بودند، انجام شد. روش کار بدین ترتیب بود که پس از گرفتن نمونه نازوفارنکس با سواب، آزمون ایمونوفلورسانس(IFA) اختصاصی روی نمونه ها صورت گرفت و نتایج IFA ثبت شد سپس با استفاده از نرم افزار 9SPSS بر حسب سن و جنس و علائم بالینی مقایسه گردید. براساس نتایج به دست آمده میانگین سن بیماران 88/5 ماه بود و 20 مورد از نظر RSV مثبت بودند(23% از کل موارد عفونت های حاد تنفسی بستری شده). در بیماران RSV مثبت نسبت پسر به دختر 8/1 به دست آمد و اغلب آن ها در محدوده سنی 6-2 ماه قرار داشتند. شایع ترین علائم بالینی در این بیماران(هر دو جنس و تمام گروه های سنی) به ترتیب سرفه، تب، آب ریزش بینی، ویزینگ و دیسترس تنفسی بوده است و در 25% موارد سابقه آلرژی وجود داشت. براساس بررسی های آماری، ارتباط بین فراوانی علائم بالینی و جنسیت معنی دار نبود. هم چنین اختلاف معنی داری بین میانگین سنی افراد دارای یک علامت بالینی و افراد فاقد آن علامت بالینی مشاهده نشد. با توجه به علائم بالینی شایع و نیز استفاده از روش IFA به خصوص در شیرخواران زیر 6 ماه مبتلا به عفونت حاد دستگاه تنفس و در فصل های سرد سال، می توان با تشخیص قطعی و به موقع عفونت RSV از مصرف بی مورد آنتی بیوتیک ها جلوگیری کرد.
    کلیدواژگان: ویروس سن سیشیال، عفونت حاد دستگاه تنفسی تحتانی، آزمون ایمونوفلوروسانس مستقیم
  • مرضیه نجومی، وحید بهروان صفحه 1057
    از گذشته سو مصرف استروییدهای آنابولیک مشکل بزرگ تمام رشته های ورزشی به خصوص رشته های قدرتی مانند بدن سازی و پاورلیفتینگ بوده است. هم چنین عوارض شایع و گاه تهدید کننده حیات این داروها، برای خود ورزش کاران موضوع مهم و مورد بحثی می باشد. مصرف این مواد از حدود دهه 50 میلادی در ورزش کاران رواج یافت و با افزایش مصرف آن ها، گزارش هایی از سراسر جهان در رابطه با اثرات جانبی تهدید کننده آن ها منتشر شد. از جمله این عوارض، می توان به تومورهای کبدی، ژنیکوماستی، کوتاهی قد در نوجوانان و ریزش مو در ورزش کاران اشاره کرد. با توجه به اهمیت موضوع و وجود گزارش هایی در رابطه با مصرف بی رویه استروییدهای آنابولیک در ورزش کاران کشورمان، برآن شدیم تا فراوانی مصرف این مواد و سطح آگاهی ورزش کاران را در سطح شهر کرج تعیین کنیم. در این مطالعه مقطعی، 403 ورزش کار رشته بدن سازی از 9 باشگاه در سطح شهر کرج توسط نمونه گیری چند مرحله ای مورد بررسی قرار گرفتند. روش جمع آوری داده ها استفاده از پرسش نامه ای شامل 25 سوال دموگرافیک و اختصاصی در زمینه سنجش آگاهی از عوارض داروها بود. با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ver 11 و آزمون های آماری Spearman correlation coefficient، ANOVA، Chi-square و T.test داده های طرح توصیف شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میانگین سنی ورزش کاران (8±)6/22 سال به دست آمد و اغلب آن ها دارای تحصیلات زیردیپلم بودند (1/47%). سیزده درصد ورزش کاران از این داروها استفاده می کردند و در حدود 13% نیز سابقه مصرف آن ها را ذکر می کردند. شایع ترین استرویید مصرفی، اکسی متولون با شیوع 7/16% بود. حدود 2/22% از ورزش کاران از نوع تزریقی استروییدهای آنابولیک استفاده می کردند. از مجموع امتیاز کل پرسش نامه (400 امتیاز)، میانگین سطح آگاهی ورزش کاران 8/66 به دست آمد. بیش ترین میزان آگاهی مربوط به عوارض ناندرولون بود. بین سن ورزش کاران، سطح تحصیلات و سابقه ورزشی آن ها با آگاهی از عوارض داروها ارتباط مستقیم وجود داشت. به طور کلی سابقه حداقل 1 نوبت مصرف استروییدهای آنابولیک در ورزش کاران مورد بررسی در حدود 26% بود که این میزان نسبتا بالا و نگران کننده است. آگاهی از عوارض این داروها بسیار پایین بود بنابراین آموزش ورزش کاران در مورد عوارض استروییدهای آنابولیک و اجرای طرح تحقیقاتی در مورد نگرش جوانان نسبت به مصرف این داروها توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: استروییدهای آنابولیک، ورزشکاران، آگاهی، عوارض
|
  • Kh Arjmandi Rafsanjani*, P. Vossough, E. Shahgholi Page 889
    Secondary Malignant Neoplasm(SMN) is one of the late effects of childhood cancer. Among secondary malignancies, acute myeloid leukemia(AML) is the most common and life-threatening neoplasm. Secondary acute lymphoblastic leukemia(ALL) is rare and only 10% of SMN is ALL. Patients with Wilm’s tumor are not protected from the secondary cancers after the primary diagnosis. Among patients with this tumor the most common SMN is AML and ALL is very rare. In this paper, we report a case of ALL, four years after diagnosis of Wilm’s tumor. The patient died nineteen months after the beginning of leukemia treatment due to multiple relapse and resistance to treatment. With advances in the treatment of childhood cancer, more children are surviving long periods of time therefore, careful follow-up and other examination sequels are necessary for early diagnosis of SMN.
    Keywords: Secondary Malignancy, Secondary Leukemia, Secondary Acute Lymphoblastic Leukemia, Wilm's Tumor
  • A. Amini*, A. Mortazavi, M. Nojoomi Page 895
    Traditionally, surgeons believe that patients should receive a physician-dieted regimen for gradual expansion of their diets following major gynecologic surgeries including cesarean section and hysterectomy. Nowadays, based on clinical trials, this belife is under serious questions. Some studies have specially shown that early oral feeding is safe and additionally reduces cost and hospital stay in gastrointestinal and colorectal surgeries. However, there is upset about the probable ileus after early oral feeding. The objective of the present study was to compare gastrointestinal symptoms and tolerance to early oral feeding after cesarean section and hysterectomy. By a randomized controlled trial, 122 women under cesarean section and/or hysterectomy were studied in gynecology department of Firoozgar Hospital during 7 months. They were randomly allocated to two groups of early(60 subject), and late(62 subject) oral feeding. Subjects in early oral feeding group, received clear liquid diet within 6 hours of delivery or operation. Once 500cc was tolerated, a regular diet was given. The same protocol during 12 to 24 hours after surgery was given to late group. Exclusion criteria were: history of malignancy, bowel obstruction or inflammatory bowel disease and current or previous surgeries with extensive lysis or adhesion of the bowel. Patients were evaluated on a daily basis for bowel sounds, flatus, bowel movement, hunger, nausea, and vomiting. Two groups were compared in terms of hospital stay, nausea and vomiting and post surgery complications. T-test, chi-square, and Fisher’s exact tests were used for analyzing data. The demographic characteristics of two groups were similar statistically. There was not any significant difference between groups with regard to hospital stay, and mild ileus incidence. There was more nausea and vomiting proportion in early oral feeding group than that of late group (40% versus 19%). On average, regular regimen is tolerated 4 hours earlier in early oral feeding group than late group (20.9 versus 24 hour), and this difference was statistically significant. Early oral feeding group were earlier in first bowel movement, first post operation flatus and defecation, although these differences were not statistically significant. In conclusion, early oral feeding after cesarean delivery and abdominal hysterectomy is tolerated earlier with a more rapid return to a normal diet and bowel habit.
    Keywords: Early Feeding, Cesarean, Hysterectomy, Ileus
  • H. Otukesh*, A. Moosavi, R. Hosseini, R. Goodarzi, M. Roozbahani Page 901
    Hearing loss is an important complication in chronic renal failure. The etiology of hearing loss is various in these patients, but uremia is the most important cause(uremic neuropathy). Other etiologies include electrolyte disorders (hyperkalemia-hyponatremia), vascular disorders, susceptibility to infections, antibiotics (e.g. aminoglycosides) and antihypertensive drugs. Studies on the effects of renal replacement therapy on hearing disorders are various and occasionally contradictory. Most studies have demonstrated that hemodialysis reduces uremia, but it is an ineffective or even intensifying treatment for hearing loss. On the contrary, renal transplantation is more remarkable in treatment of hearing disorders especially in early phase in most assessments However, it was also seen that hearing loss rebounds in later phases (as much as previous degree or even more). Although hearing is an important sense in pediatric group, a few number of studies have been conducted on it in this group and the assessments in adults have also had various results. Therefore, it was decided to assess and compare hearing loss and its treatment in children with chronic renal failure undergoing dialysis or transplantation in order to be able to recognize the proper treatment for hearing loss in these children. 35 patients with chronic renal failure and hearing disorder who were treated by conservative hemodialysis or transplantation were assessed from 2002 to 2003 in Ali Asghar Hospital. Audiometry was performed in low, moderate and high frequency by an experienced person. The mean age was 12 years old. 20% of patients were treated by conservative therapy, 34% by hemodialysis and 46% of patients by transplantation. Hearing loss was prominent with high frequency and no significant difference was found between these groups regarding hearing disorder.
    Keywords: Transplantation, Audiometry, Hemodialysis
  • F. Ehsanipour*, F. Khodapanahandeh, Z. Aslani Page 907
    Seizure due to fever is very common during childhood. It can simply be associated with fever without a focus for infection or can be the presenting sign of localized infections, including central nervous system infections. It is difficult to exclude meningitis merely on the basis of physical findings in children with febrile seizure under the age of 18 months. So, performing a lumbar puncture(LP) is a valuable diagnostic procedure in this group. However, despite many clinical studies in this regard, there is still controversy over doing LP. This cross-sectional retrospective study was undertaken to evaluate files of 245 patients with febrile seizure who were between 5 months and 6 years of age and were admitted to the pediatric ward of Hazrat Rasoul Hospital over a period of 5 years(1997-2002). The objective was to study children with febrile seizure to determine the necessity of performing LP in this group. Of 254 patients with mean age of 28.5±18.3 months, 206(84%) had simple febrile seizures, while 39(16%) presented with complex febrile seizure. Analysis of CSF in 9(3.6%) patients were compatible with meningitis. 4 out of 9 patients had bacterial meningitis. Mean age of children with meningitis was 13±4 months. All children with febrile seizure and underlying meningitis were under the age of 18 months and this was their first episode of febrile seizure and none of them had clinical signs of meningitis. In those with meningitis 56.6% had complex febrile seizure. 3(75%) children with bacterial meningitis and 2(40%) of those with aseptic meningitis had complex febrile seizures. Chi2 test results showed a significant relation(Pvalue<0.05) either between type of seizure and incidence of meningitis or type of seizure and incidence of bacterial meningitis. According to this study, meningitis was not a common finding in children with febrile seizure. However, we recommend performing LP in all children with febrile seizure under the age of 18 months. Meningitis should especially be excluded in children with complex febrile seizure.
    Keywords: Febrile Seizure, Simple Febrile Seizure, Complex Febrile Seizure, Meningitis
  • S.A. Bayanzadeh*, J. Bolhary, M. Dadfar, I. Karimi Keisomi Page 913
    This study was a comparative evaluation conducted to assess the effectiveness of cognitive-behavioral religious-cultural therapy in addition to medication treatment versus medication treatment alone and cognitive-behavioral therapy in addition to medication treatment in improvement of anxiety disorder (obsessive-compulsive). 15 obsessive-compulsive patients (5 males & 10 females) with religious background were randomly assigned into three groups: 1) Cognitive-behavioral religious-cultural therapy in addition to medication treatment (CBRCT, add. M), 2) Medication treatment alone (clomipramine or Fluoxetine), 3) Cognitive-behavioral therapy in addition to medication treatment (CBT, add. M). The subjects’ religious affiliation was determined by religious attitude questionnaire. All patients were evaluated before the commencement of treatment and, once again, eight weeks after the treatment by Beck Anxiety Inventory (BAI), Beck Depression Inventory (BDI), Yale-Brown Obsessive-Compulsive Scales, a checklist of obsessive behaviors, religious beliefs questionnaire and dysfunctional attitude questionnaire. The results were analyzed and further interpreted by chi-squared test(X2) and one-way analysis of variance (ANOVA). The results showed that both cognitive-behavioral religious-cultural therapy in addition to medication treatment and cognitive-behavioral therapy in addition to medication treatment were effective in reducing the severity of anxiety symptoms, depression, obsession, and dysfunctional beliefs and attitudes. Medication treatment alone was only effective in reducing symptoms of depression and obsession, while it was not effective in reducing anxiety or dysfunctional beliefs and attitudes. Cognitive-behavioral religious-cultural therapy in addition to medication treatment was more effective than medication treatment alone, but in comparison with cognitive-behavioral therapy in addition to medication treatment was less effective. Based on the statistical analysis of findings, the addition of religious cultural components to cognitive-behavioral therapy was not necessarily effective in improvement of religious patients with symptoms of obsessive- compulsive disorder however, the raw scores of improvement indices were higher in subjects receiving cognitive–behavioral religious-cultural therapy in addition to medication treatment than the other groups.
    Keywords: Anxiety Disorder, Obsessive, Compulsive Disorder, Cognitive, Behavioral Therapy, Religious, Cultural Therapy, Drug Therapy
  • M. Tamizifar, A.A. Sharafi*, B. Yasrebi, Z. Salehpour Page 925
    The effect of ultrasound waves with low intensity on reducing the time of repair and healing of bone fracture has been known. The present research was undertaken to investigate the effect of ultrasound waves on acceleration of bone growth and, finally, on repair and healing of surgical area using in-vivo animal experiment. In this study, 20 titanium implants with proper dimensions were designed and implanted in the femur bone of 20 female rabbits. They were then divided into two groups: control group(4 groups each with 2 rabbits) and experimental group(4 groups each with 3 rabbits). In the experimental group, each rabbit, after surgery and receiving implant, was irradiated for twenty minutes per day with ultrasound waves(1 MHz, 0.1 mw/cm2). The results obtained in this research, after statistical analysis, are suggestive of the fact that ultrasound waves have influences on acceleration of bone growth towards interior of titanium implants with the most rate of influence at the end of the second week of therapy. During this time, calcium distribution rate percentage was found 66.4±1.9 in experimental group, and 52.1±4.2 in control group. Phosphorus distribution percentage was measured 32.1±1.1 and 23.2±4.6 in experimental and control group respectively (P<0.05).
    Keywords: Low, intensity Ultrasound, Titanium Implant(Ti6A14V), Bone Growth
  • F. Hafezi*, A.H. Nouhi Page 931
    Liposuction and tumescent fluid injection at the time of abdominoplasty accompanied by hazards of ischemia, flap necrosis or wound dehiscence have been reported in many recent articles. The problems that cause patients’ complaint and dissatisfaction in tummy tuck operation are: fullness of flanks and epigastric areas, lack of posterior lumbar curve, hanging skin over the incision line and visible scars over the flanks and beyond the swimming suit coverage. The purpose of the present article was to introduce modalities to do proper liposuctioning of whole abdomen without confronting any ischemia or flap necrosis danger. Wide lipoaspiration at the time of abdominoplasty resulted in shortening of the incision line and removing the flanks and epigastric fullness. This study also attempted to introduce authors’ experience in using a new method to omit the complications of classic abdominoplasty operation in 56 cases, operated in three-year period(2000-2003).
    Keywords: Extensive Liposuction, Safe, Abdominoplasty
  • Kh Khalili Aalam*, A. Zare Mirzaie, A. Jalilvand Page 939
    Blood over ordering is a common practice in elective surgeries which can be corrected by a simple mean of changing the blood ordering pattern. Nowadays, the use of Maximum Surgical Blood Ordering Schedule (MSBOS) is the accepted standard of practice for hospital blood banking almost throughout the world. Therefore, a retrospective study was carried out for the first time in Firoozgar Hospital for a period of one year (2002) to study the ordering strategies in this hospital. Blood ordering and transfusion practices were evaluated in 364 elective surgical patients including 6 common major procedures: cesarean section (C/S), thyroidectomy, total hysterectomy, laminectomy, cholecystectomy and modified radical mastectomy (MRM) with the help of different indices such as cross-match to transfusion ratio (C/T ratio), transfusion probability (T%) and transfusion index (TI). Transfusion guidelines for these 6 procedures were proposed. Due to existence of a high total C/T ratio (21.5) (accepted standard value=2.5 times) and very low utilisation percenage of cross-matched units (only 4.7%), it is concluded that change of blood ordering pattern in this hospital is necessary. Also, type and screen (T&S) procedure can be introduced in these 6 procedures as a guideline for preoperative blood ordering.
    Keywords: Blood Transfusion, Cross, match to Transfusion Ratio, Transfusion Probability, Transfusion Index, Blood Ordering Schedule
  • A. Rasi*, R. Soltani Arabshahi, R. Setareh Shenas Page 945
    Kaposi’s sarcoma is a malignant neoplasm of lymphatic and blood vessels endothelial cells. The disease is classified into four clinical subtypes, all of which are associated with human herpes virus 8(HHV-8). We report a 71-year-old man who was treated for six months with prednisolone and azathioprine for bullous pemphigoid and presented with multiple purple papules and plaques on ear, nose and fingers. Pathology of the lesions revealed Kaposi’s sarcoma. Subsequently, the dose of azathioprine was lowered. There are few reported cases of Kaposi’s sarcoma after immunosuppressive therapy for bullous pemphigoid and in some of these cases the pathogenic role of HHV-8 has been documented.
    Keywords: Bullous Pemphigoid, Kaposi's Sarcoma, Immunosuppression
  • F. Rafii*, S.F. Haghdoost Oskouie, M. Nikravesh Page 951
    Concepts are the subject matter of theory. Precise development of concepts criteria and properties is crucial to the construction of a grounded theory. Theory is tentative and requires creative and imaginative judgment of the theorist. Applying analytical tools facilitates the processes essential to theory construction. For this reason, the present study was conducted with the aim of descovering the properties and dimensions of the concept to reach conceptual density, make a tentative definition of the concept, understand the meanings of the concept in different contexts and conditions to apply it in the construct of the grounded theory and, ultimately, validate the constructing elements of the theory. In this article, the concept of “perfunctory care” was developed using an integrative method which is a combination of the approaches to developing conceptual meaning proposed by Chinn & Kramer(1999) and the analytical tools of Strausse & Corbin(1998). Criteria and properties of the concept and the structure and intervening variables were identified and a definition of this concept was presented. With accurate use of the approaches of concept analysis and application of analytical tools, analysts became confident of the reliability and validity of the developed concepts.
    Keywords: Grounded Theory, Concept Development, Analytical Tools, Perfunctory Care
  • E. Zonoozi*, F. Najd Mazhar Page 961
    Self-induced injury in upper limbs is a well-known problem. Patient usually has one of these presentations: 1-wound and limb injury 2-edema 3-finger and hand deformity. In the present case report two cases of self-induced upper limb injury are presented. They were two young women with severe edema and same presenting signs and symptoms but different outcomes. Both of them underwent numerous surgical operations. Since self-induced injury can result in irreparable conditions, it is believed that self-induced injury should be suspected in the presence of prolonged edema, numerous medical consultations and operations, no established diagnosis and especially the presence of constriction type circular scars in proximal arm.
    Keywords: Self, Induced Upper Limb Injury, Upper Limb Edema, Constriction Type Scars
  • F. Sajedi, M.R. Hadian Jazy Page 967
    Fucosidosis is a rare hereditary metabolic disease that is resulted from a deficiency in α-fucosidase enzyme activity. This deficiency produces accumulation of fucose-containing glycosphingolipids, glycoproteins and oligosaccharides in lysosomes of liver, brain and other organs. Phenotypes of this disease are various. Most of the cases have severe form or infantile type that begins in the first year of life with psychomotor retardation, coarse facial features and macroglossia (similar to mucopolysaccharidoses), hepatosplenomegaly and skeletal disorders (dysostosis multiplex). In milder types, clinical signs begin in the second year of life. The first sign is angiokeratomas (similar to Fabry disease). After that, thick skin, puffy eyelids, spastic gait and positive Babinski appear gradually. The case of the present report was a 13-month-old girl who referred due to motor developmental delay. In physical examination, there were developmental delay, growth retardation(weight, height and head circumference<5 percentile of normal), coarse facies, macroglossia, puffy eyelids, skeletal deformities and myelomeningocele in thoracic region. Laboratory studies revealed a deficient enzymatic activity of fucosidase and no mucopolysacchariduria.
    Keywords: Coarse Facies, Developmental Delay, Fucosidase Deficiency
  • F. Shirani*, J. Forghani Zadeh Page 973
    The mainstay of pharmacologic therapy in patients with inflammatory myositis is corticosteroid and sometimes immunosuppressive drugs. However, because patients sometimes become refractory to these drugs and since these drugs have potential short and long-term toxicities, an alternate therapy is highly desirable. Therefore, a pilot study was initiated using intravenous gammaglobulin(IVIG) in the treatment of inflammatory myositis. Five adult patients (4 female, 1 male), with mean age of 49 years and chronic refractory myositis (3 polymyositis, 2 dermatomyositis) were treated with high dose of IVIG after the patients had received the following traditional treatments: Prednisolone(n=5), Methotrexate(n=2), Azathioprine(n=3), and Hydroxychloroquine(n=1). Patients received 2gr/kg IVIG 4 days per month. The clinical assessment involved the evaluation of proximal muscle power, esophageal disorder and muscle enzyme level(CPK-LDH). Mean muscle power was estimated before and after IVIG therapy and was found to be significanlty improved. Side effect was absent. One patient died due to colon cancer, and one patient with polymyositis relapsed two years after the discontinuation of IVIG. The present study showed the effectiveness of IVIG in the treatment of polymyositis and dermatomyositis, replacing or reducing steroid and immunosuppressive medication.
    Keywords: Polymyositis, Dermatomyositis, IVIG
  • S.M. Shafiee, M. Keyhani*, M. Shabani, I. Koochaki Shalmani, M. Kaviani Page 979
    Angiotensin-converting enzyme(ACE)(EC: 3.4.15.1) is a peptidyl dipeptide hydrolase that removes the carboxyl terminal (His-Leu) from angiotensin I to produce the octapeptide angiotensin II. Due to the importance of ACE and its active site-directed inhibitors in the pathogenesis and treatment of cardiovascular disorders such as hypertension and heart failure, ACE purification and assay are of clinical and commercial as well as scientific interest. In the present study it was attempted to purify ACE faster and simpler. Purification procedure was finally performed in three steps. After homogenization and centrifugation, ACE was solubilized from pellet using Nonidet-P40, a non-ionic detergent. The supernatant solution brought to 50% and 70% saturation concentration of ammonium sulfate. After ammonium sulfate precipitation, the supernatant solution was used to purify ACE by Q-Sepharose HP as a strong anion exchanger and then by Sephacryl HR S200(gel filtration). After these steps, ACE purification was confirmed by PAGE and SDS-PAGE. The molecular weight found for ACE was 175 KD. Final specific activity was 39.1 units/mg which was achieved through 651 fold purification and the activity recovered was 5.2%. After purification, Km of ACE for Hippuryl-Histidyl-Leucine, a synthetic substrate, was 2.17 mM. Concentrations between 0.001-0.1mM of Captopril, a competitive inhibitor, inhibited ACE almost completely. Optimal pH determined for ACE activity was 8.3. Incubation temperature above 37˚c decreased ACE activity remarkably. ACE purification in three steps(previously often in 5 steps), a decrease in purification steps, procedure time and expenditure and also acceptable activity and yield, were all due to using resins with high resolution and also FPLC (Fast Protein Liquid Chromatography) system which, finally, facilitated the chromatographic procedures.
    Keywords: Angiotensin Converting Enzyme, Multi, Step Purification, Chromatography, Lung
  • R. Safaeian*, N. Salehi, M. Tamadon Rastegar Page 987
    Nowadays, many drug groups are available for prophylaxis and treatment of post-operative nausea and vomiting(PONV). These drugs can have different effects on individual patients and surgical procedures. Additionally, some of these drugs are expensive and this can be a limiting factor in their selection. Moreover, no exact protocol exists for the use of these drugs. Due to the involvement of different neurotransmitters in these phenomena(nausea and vomiting), multiple drug therapy can be more effective. Therefore, in this double-blind randomized clinical trail(RCT) study, 140 patients with intra-abdominal operation (in which PONV could be seen with high incidence) were selected and randomly divided into two groups. Later, different prophylactic measures were used in these groups and their effects were then compared. In the first group the combination of granisetron and dexamethasone was used while the combination of dexamethasone and droperidol was used in the second group in order to determine and compare the incidence of PONV 24h after operation in these two groups. The range of age was 15-50. Alcohol and drug abuse, the use of neurologic drugs, operations more than 4 hours and women in their first 10 days of menstrual period were exclusion criteria. The incidence of PONV in granisetron/dexamethasone group was 1.4% and 23% in the other group(P=0.0001). According to this study the great efficacy of granisetron is in favor of its routine use with dexamethasone as a prophylactic measure.
    Keywords: Post, operative Nausea, Vomiting(PONV), Granisetron, Droperidol
  • M. Asgari, F. Mohammadi*, M. Parvin Page 993
    The present study was undertaken to compare the gleason score and histologic grade of needle biopsy specimens to those of radical prostatectomy(RP) specimen to examine how accurately biopsy specimens reflect the corresponding excised specimens. In this comparative-descriptive study, gleason scoring was made on the needle biopsy specimens from 57 patients with prostate cancer and then on the RP specimens from the same patients, who underwent radical prostatectomy between midyear of 1998 to midyear of 2003 in two main urological hospitals of Tehran. The gleason scores of the two sets of matched specimens were compared. Then, the specimens were grouped into four main histologic grades (well: 2-4, moderate: 5-6, moderately-poor: 7 and poor: 8-10) and then were compared again. Interobserver reproducibility between the two pathologists of two centers were examined. The most common gleason score by needle biopsy and prostatectomy was 6 and 7 respectively. 43.86% of all patients had no change in score assignment, while 21.05% were overgraded and 35.09% undergraded by needle biopsy. When grouped into four histologic grades, the correlation improved, with 56.14% of patients remaining in the same group after RP, 12.2% overgraded and 31.58% undergraded. The most common histologic grade by both needle biopsy and RP was moderately differentiated. 72.73% of poorly differentiated cancer category showed the same grade after surgery and most undergrading was in the well differentiated group(50%). Positive predictive values(PPV) were almost 50% for each well, moderately and moderately-poor differentiated groups, but 72.8% for poorly differentiated tumors. Kappa value was used for the evaluation of interobserver reproducibility and there was relatively good overall agreement(kappa: 0.371, Pv=0.000). A high gleason score on needle biopsy usually indicates a poorly differentiated tumor on RP specimens however, well differentiated tumors on needle biopsy does not correlate with final pathology grade in the majority of cases.
    Keywords: Gleason Score, Biopsy, Prostate, Radical Prostatectomy
  • P. Alipour*, D. Saedi, M. Sadighi Nejad Page 999
    Cerebral aneurysms are of clinical importance regarding their fetal outcomes. The prevalence has been estimated between 2.4% and 6.8% of outopsies. Regarding the epidemiological differences of populations, the present cross-sectional study was undertaken to assess the angiographic findings of ruptured aneurysms. 50 patients with the diagnosis of ruptured cerebral aneurysms were admitted to Haftom-e-Tir Hospital in Tehran, from 2001 to 2002. Data about sex, age, risk factors, clinical presentations and angiographic findings of DSA(site, size and number of lesions) were collected and analysed via SPSS 11.5 software (presuming α=0.05). Mean age was 52±3.4 and 52% of the patients were women. Hypertension(65.3%) was the most prevalent risk factor. 64% of the patients suffered from headache and 58% presented with loss of consciousness. The first ranked site of aneurysms was Anterior Communicating Artery(63%). The mean size was 6.9±0.9mm(±2SE). 60% of aneurysms were of 6-10mm size and 8% of patients had multiple aneurysm. The findings of this study about sex, site, size and risk factors, are in accordance with other studies. Higher prevalence of aneurysms in patients younger than 30 years old, fewer cases with multiple aneurysms and more than half of patients with loss of consciousness are the main considerable differences.
    Keywords: Cerebral Aneurysm, Multiple Aneurysm, Ruptured Aneurysm
  • H. Farahini*, Gh.R. Shah Hosseini, S. Soleimani Page 1007
    Anterior cruciate ligament(ACL) and meniscus injuries are the most common injuries in athletes. History, physical exam, MIR, arthrography and arthroscopy are used to confirm the diagnosis. In the present observational descriptive analytical study, the diagnostic value of clinical test was compared with arthroscopic findings. 68 athletes suspected of meniscus or ACL injuries, were selected by history and physical exams after completion of data sheet. McMurray test, joint line tenderness and Latchman test were performed and then diagnostic arthroscopy was done. Diagnostic value of each method was compared. Clinical results of joint line tenderness and McMurray test were positive only in 58% of the patients with concurrent ACL and meniscus injury. However, in pure meniscus injuries, joint line tenderness was positive in all of the cases. Isolated ACL injuries(29%) and concurrent ACL with medial meniscus injuries(29%) were the most common injuries in arthroscopic findings. Bucket handle tearing was the most common type of meniscus injuries and Latchman test was positive in 90% of the cases with ACL injuries. It seems that in isolated meniscus injuries, performing clinical test has high diagnostic value. However, in concurrent cruciate ligament and meniscus injuries, the clinical tests have low diagnostic value in assessment of ACL injuries. Keywords: Key Words: 1)
    Keywords: Meniscus Injury, Anterior Cruciate Ligament Injury, Latchman Test, McMurray Test, Joint Line Tenderness
  • H. Fakhr Yaseri, M. Yadollahzadeh*, M. Hossein Nejad Yazdi, F. Ardestani Page 1011
    Helicobacter pylori(HP) infection is always with active chronic gastritis, but there is no agreement on the role of HP in esophagitis. Recent articles have noted the protective role of HP in the incidence of esophagitis in patients with gastritis. The goal of the present research was to assess the relationship between HP and esophagitis incidence in patients with gastritis. This cross-sectional study was undertaken on 92 patients with gastritis who had referred for endoscopy to Firoozgar Hospital between 2002 & 2003. Urease test and endoscopy were used for diagnosis. Of 92 patients, 56(60.9%) and 36(39.1%) cases were with and without esophagitis respectively. Esophagitis frequency had significant difference in different kinds of gastritis with (Pvalue=0.003). There was not any significant difference between esophagitis frequency in patients with and without HP infection. In patients with esophagitis the HP frequency in non-infected patients was more than HP infected patients and in patients without esophagitis the HP frequency of infected patients was more than non-infected patients with HP. Based on the obtained results, esophagitis was more in cases with gastritis B. There was not any significant difference for HP infection between patients with and without gastritis and, therefore, it is concluded that there is not any relationship between HP infection and esophagitis in patients with gastritis.
    Keywords: Gastritis, Helicobacter Pylori, Esophagitis
  • M. Kashanian*, N. Kamalian, K. Afsharpad Page 1021
    The objective of the present study was to evaluate the frequency of ovarian tumors over a 20-year period and the age distribution of these tumors. A retrospective study was performed on ovarian tumors which were diagnosed in Shariati Hospital between 1976-1995, and had pathologic report. Frequency and age distribution of tumors were then evaluated. Of 493 evaluated ovarian neoplasia, surface epithelial tumors seen in 283 cases (57.4%) were the most frequent tumors. After that there were germ cell tumors in 152 cases (30.83%) and then sex-cord stromal tumors in 31 cases (6.28%). Metastatic tumors were in 24 cases (4.86%) and the 3 remaining cases were 2 cases of luteoma and 1 case of chondroma. The most frequent benign neoplasia of ovary was dermoid cyst (mature cystic tratoma) (39.53%) and after that scrocystadenoma (29.24%) and mucinous cyst adenoma (14.82%). The most frequent malignant neoplasia of ovary was malignant scrous tumors (53.69%) and after that there were metastatic tumors (16.1%) and mucinous cyst adenocarcinoma (14.09%). The greatest number of patients (111 cases) were in 21-30 age group and after that 99 patients were in 51-60 age group and 96 patients were 31-40 years old. In our study, surface epithelial tumors were less than the other world statistics and germ cell tumors were more than other studies which was probably due to younger age of our patients (the most frequent number of patients were in 21-30 age group). Metastatic tumors were more frequent in this study and it is probably because of late diagnosis of malignancies. In sex-cord stromal tumors the most frequent number of tumors was fibrothecoma in this study, whereas in the other studies, the most prevalent sex-cord stromal tumor is granulosa-theca cell tumors. Racial factors may have a role in these differences.
    Keywords: Ovarian Tumors, Benign Ovarian Tumors, Malignant Ovarian Tumors
  • M. Kalhor*, F. Najd Mazhar Page 1029
    Complications, specially infection after orthopedic surgery, can result in severe disability in patients. Efforts have been done to use inflammatory factors such as Erythrocyte Sedimentation Rate(ESR), C-Reactive Protein(CRP) and White Blood Cell Count(CBC) to predict infection after surgery and to indicate that the course of these factors are predictable. The aim of the present study was to characterize the changes of CRP, ESR and WBC after elective orthopedic surgery. In 94 patients who underwent elective orthopedic surgery and had normal values of inflammatory factors such as ESR, WBC and CRP serial measurements of CRP, ESR and WBC were done before and 1, 3, 5, 7, 14, 28 and 59 days after surgery from December 2002 to February 2003. The results indicated a maximal count of WBC on the first day after surgery, maximal CRP values on the third day and maximal ESR rates on the fifth day after surgery. Changes of WBC were irregular, but ESR and CRP, after achieving maximal values on mentioned days, became respectively normal after 28 and 14 days following post-operation. Age and sex did not influence the pattern of changes but extensive surgeries were accompanied with higher values of ESR and CRP. Pattern of changes in CRP and ESR values are so typical that any deviation from this pattern can indicate occurance of complications such as infection. CRP was sensitive than ESR in this regard.
    Keywords: Inflammatory Factors, Elective Orthopedic Surgery
  • M. Mehdizadeh*, F. Molaee, M. Nobakht, K. Parivar, F. Mohammadzadeh Page 1035
    Cadmium(Cd) is an environmental contaminant and an important toxic chemical with teratogenic and embryotoxic effect. Chronic human exposure to Cd will result in kidney injury. The present investigation was conducted to study the effects of cadmium chloride(CdCl2) on structural changes in rat embryo and neonate glomeruli. Thirty female Sprauge-dawley rats with mean weight of 180-240 gr were used in this study. They were classified into 6 quintet groups. On the 9th day of pregnancy, 2mg/kg Cadmium Chloride was injected intraperitoneally in right lower quadrant of abdomen in groups I & III, 4mg/kg in groups II & IV and only 1ml/kg Normal Saline in groups V & VI. Left kidneys were removed in groups I, II & V on the 21st day of pregnancy and in groups III, IV and VI 3 days after the birth. Specimens were fixed with bouin’s solution and stained with H&E for microscopic changes examination including: glomeruli number, diameter and morphology. The results showed that prenatal exposure to CdC12 can induce significant changes in the histometry and differentiation of glomeruli. Such changes appear to be restricted to the late prenatal and early post-natal period and to occur in the absence of other overt signs of toxicity.
    Keywords: Glomerulus, Rat, Cadmium Chloride, Embryo
  • Gh.R. Movassaghi, A.R. Pournajafian* Page 1043
    Maintenance of cardiac output in normal range to assure tissues and vital organ perfusion is one of the most important tasks of anesthetists. Hemodynamic and cardiac indices(e.g. cardiac output) change due to either anesthetic drugs or changes in body position during various surgical operations and they have also been important and notable problems. The goal of the present study was to determine the preference of one of volatile or intravenous anesthetic methods in patients in sitting position in terms of adequacy of perfusion to vital organs. We studied combination of two different factors: sitting position and anesthesia regimen in 38 patients undergoing the same type of surgical operation on shoulder(rotator cuff repair). Patients were anesthetized in two different methods after similar induction of anesthesia, and then they were randomly assigned into volatile(Halothane) and intravenous(Propofol) groups. Patients’ cardiac output was measured in several minutes in sitting position during surgery. Finally, it was found out that there was no distinctive difference between mean cardiac output in two groups and no hypothesis was proved for preference of one of these methods of anesthesia to another.
    Keywords: Cardiac Output, Sitting Position, Rotator Cuff Repair, Halothane, Propofol
  • S. Noorbakhsh*, Sh Rimaz Page 1051
    Respiratory Syncicial Virus(RSV) is the major cause of bronchiolitis and pneumonia in children younger than one year and the most important respiratory pathogens in early childhood. The objective of the present study was to determine the frequency of respiratory syncicial virus infection and its clinical manifestations in children with acute lower respiratory infection in Rasoul-e-Akram Hospital in 2001. This descriptive cross-sectional study was carried out on 83 cases (between 2 months to 14 years of age) with acute lower respiratory infection hospitalized after taking nasal swabs and performing IFA. Positive IFA was compared in patients by SPSS9 software based on age, sex and clinical manifestations. Mean age of patients was 5.88 months. Twenty cases(23% of the patients with acute lower respiratory infection) were RSV positive. Male/female ratio was 1.8 and most of the patients were between 2 to 6 months old. The most common clinical manifestations in RSV positive, in both sexes and in all age groups were: cough, fever, rhinorrhea, wheezing and respiratory distress and 25% of cases had a history of allergy. According to statistical findings, there was not any relationship between frequency of clinical manifestations and sex. Also, there was no significant difference between the mean age of the cases with a same clinical manifestation and those without them. Therefore, unnecessary use of antibiotics can be decreased by considering clinical manifestations and performing IFA for diagnosis of RSV respiratory infection, especially, in less than 6 months infants with acute respiratory infection in cold seasons.
    Keywords: Syncicial Virus, Acute Lower Respiratory Infection, Direct Immunofluorescent Test
  • M. Nojoomi*, V. Behravan Page 1057
    One of the major problems in all kinds of sports, specially bodybuilding and powerlifting, is anabolic steroids abuse. Common and sometimes life-threatening complications of these drugs have always been important among athletes. The use of these drugs was common among athletes in 1950s, and since then, there has been some reports from all over the world about their complications. Liver tumors, gynecomastia, short stature in adolescents and hair loss in athletes are some of the most common complications. Due to some reports about anabolic steroids abuse in athletes in our country, this study was undertaken to determine the frequency of using anabolic steroids and athletes awareness of them. In this cross-sectional study, 403 bodybuilding athletes from 9 clubs in Karaj were studied through a multistage random sampling method. Method of collecting data was a questionnaire with 25 demographic and specific questions about athletes’ awareness of anabolic steroids complications. SPSS software (ver 11), chi-squared test, t-test, correlation and ANOVA were used for data analysis. Athletes’ mean age was 22.6(±8) and most of them had education under diploma(47.1%). Proportion of the current use of anabolic steroids among athletes was 13% and former use of these drugs was reported in 13% of the athletes. Oxymetholone was the most common anabolic steroids among athletes(16.7%) and 22.2% of them used injectable drugs. The total score of the questionnaire was 400, out of which the mean score of athletes’ awareness was 66.8. The highest score belonged to Nandrolone complications. There was a significant positive correlation between athletes’ awareness of anabolic steroids and their age, level of education and their experiences. On the whole, the history of at least single use of anabolic steroids in athletes’ was 26% which is a high and worrying proportion. Athletes’ awareness of drug complications was very low therefore, making them aware of these complications and conducting researches on young people’s attitude towards these drugs is recommended.
    Keywords: Anabolic Steroids, Athletes, Awareness, Complications