فهرست مطالب

پزشکی بالینی ابن سینا - سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 35، بهار 1384)

مجله پزشکی بالینی ابن سینا
سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 35، بهار 1384)

  • 90 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/04/10
  • تعداد عناوین: 13
|
  • مقالات پژوهشی
  • ایرج اسفندیار پور، سودابه زندی، زهرا رهنما، فرشید درویش دماوندی صفحه 5
    پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن، التهابی و پوسته دار است که در بسیاری از موارد عامل اتیولوژیک خاصی را نمی توان برای آن یافت. ارتباط پسوریازیس با ویروس هپاتیت C (HCV-Ab) در بعضی مطالعات ذکر شده است به همین لحاظ این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع پادتن ضد ویروس هپاتیت C (HCV-Ab) در بیماران پسوریازیسی شهر کرمان انجام گرفت. در این مطالعه HCV-Ab به روش immunosorbent assay) LISA(Enzyme inked و جهت تایید در موارد مثبت به روش (Recombinant immunoblot assay) RIBA در 132 بیمار پسوریازیسی به عنوان گروه مورد و 149 فرد بدون بیماری پسوریازیس به عنوان گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفت.
    از 132بیمار 4 مورد (3%) و از 149 نفر شاهد 3 نفر (2%) HCV-Ab تایید شده به روش RIBA بدست آمد که اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه دیده نشد (P=0.71). همچنین در مقایسه با شیوع HCV-Ab در جمعیت اهدا کنندگان خون در کرمان (1%)، اختلاف آماری معنی داری بین گروه بیماران پسوریازیسی و این گروه از جهت مثبت بودن HCV-Ab وجود نداشت.(p=0.39) در بیماران پسوریازیسی بین دو گروه مثبت ومنفی از نظر HCV-Ab اختلاف معنی داری از جهت سن، جنس، نوع بالینی بیماری پسوریازیس سابقه عوامل خطر اکتساب HCV و طول مدت بیماری وجود نداشت.(P>0.05).
    در بیماران مورد مطالعه ارتباط با اهمیتی بین پسوریازیس و هپاتیت ویروسی C (HCV) پیدا نشد و مشخص گردید که بیماران پسوریازیسی تفاوتی را از جهت مثبت شدن HCV-Ab نسبت به سایر افراد جامعه نشان نمی دهند.
    کلیدواژگان: آنتی بادیهای هپاتیت C، اهداء کنندگان خون، پسوریازیس
  • علیرضا رفیعی، مینو محرز، آمینا کریمی نیا صفحه 10
    تکثیر سلولهای T روش استانداردی برای ارزیابی ایمنی سلولی در مقابل عفونتهای داخل سلولی می باشد. علاوه بر آن امروزه بررسی سیتوکاینهای داخل سلولی ابزار مهمی برای بررسی پاسخ های ایمنی در مقابل محرکهای مختلف از جمله عوامل عفونی داخل سلولی محسوب می شود. این مطالعه با سنجش پاسخهای پرولیفراسیون سلولهای T وبررسی تولید داخل سلولی اینترفرون گاما (IFN-¡) به ارزیابی پاسخ های ایمنی سلولی در خون کامل افراد سالم و بیماران مبتلا به دو فرم حاد و مزمن بروسلوز می پردازد.
    نمونه های خون کامل رقیق شده 27 بیمار مبتلا به بروسلوز حاد (14نفر) یا مزمن (13نفر) (با میانگین سنی 18.2 ± 38.03سال) و 22 داوطلب سالم (با میانگین سنی 21 ± 35.33 سال) در حضور میتوژن، باکتری های کشته شده بروسلاملی تنسیس یا محیط کشت تنها، کشت داده شد. تولید داخل سلولی IFN-¡در سلولهای CD3+ با روش فلوسیتومتری (CFC) بررسی گردید. پاسخهای بلاستوژنیک لنفوسیتها نیز با سنجش میزان ورود تیمیدین نشاندار در روند سنتز DNA توسط روش سنتیلاسیون مایع (LTT) ارزیابی شد.
    در تمامی گروه های تحت مطالعه، انکوباسیون لنفوسیتهای خون محیطی در حضور میتوژن موجب بیان داخل سلولی IFN-¡ و پرولیفراسیون لنفوسیتهای T گردید. در حالی که تنها سلولهای بیماران مبتلا به بروسلوز در پاسخ به آنتی ژنهای بروسلاملی تنسیس تکثیر و تزاید یافته و IFN-¡ تولید نمودند. با این حال بیان اختصاصی IFN-¡ در سلولهای CD3+ T و پاسخ های بلاستوژنیک لنفوسیتی در بیماران مبتلا به بروسلوز مزمن به طور معنی داری نسبت به بیماران مبتلا به بروسلوز حاد کاهش نشان داد (P<0.001). وجود ارتباط مستقیم بین درصد سلولهای CD3+ تولید کننده IFN-¡ با اندیکس تحریک پذیری (SI) در بیماران با بروسلوز حاد بیانگر گرایش پاسخهای ایمنی به سمت Th1 در این بیماران است.
    شیوه های ارایه شده در این مطالعه برای ارزیابی پاسخهای ایمنی سلولی در مقابل تحریک آنتی ژنی یا پلی کلونال روش های مفید و قابل اعتمادی می باشند. بر اساس یافته های این مطالعه، بیماران مبتلا به بروسلوز حاد با تولید IFN-¡ و تکثیر و تزاید سلولی در مقابل آنتی ژنهای بروسلا، پاسخهای تیپ Th1 را نشان می دهند. در حالیکه در بیماران مبتلا به فرم مزمن بیماری چنین وضعیتی دیده نمی شود.
    کلیدواژگان: اینترفرون گاما، بروسلوزانسانی، پرولیفراسیون سلولی، سیتو کاینهای داخل سلولی
  • علیرضا ناطقیان، مریم نجومی، مریم مهاجرانی راد صفحه 19
    تشخیص مننژیت تنها با انجام پونکسیون کمری (lumbar puncture LP) میسر میباشد. ولی همواره برای پزشکان پیش از انجام این اقدام، نگرانی در مورد عوارض آن وجود دارد که خطرناکترین آنها هرنی مغزی می باشد. مشکلات موجود در معاینه عصبی بخصوص در شیر خواران عدم همکاری کودک و شیر خوار در هنگام انجام کار،باورهای نادرست در سطح جامعه و نگرانی پزشکان از مشکلات قانونی، در اختیار نبودن امکانات انجام سی تی اسکن اورژانس در بسیاری از نقاط کشور، هزینه ها و خطرات مواجهه بی دلیل با اشعه دلایلی هستند که بررسی علل درخواست B.CT (سی تی اسکن مغزی) را پیش از LP بخصوص در مراکز آموزشی ما که هدف این مطالعه نیز میباشد ضروری می نمایاند.
    در این بررسی توصیفی و مقطعی یکساله تعداد 100 شیر خوار و کودک دو ماهه تا 12 ساله مشکوک به مننژیت که کاندید انجام LP بودند.بر اساس تشخیص پزشکان مربوطه به دو گروه درخواست B.CT شده و نشده تقسیم شدند. و متغیرهای زمینه ای و بالینی احتمالی موثر در این تصمیم گیری با کمک پرسشنامه تکمیل و نتایج B.CT های انجام شده ثبت گردید. یافته های حاصله در دو گروه با کمک آزمون آماری chi-square بررسی شد. و P.value<0.05 سطح معنادار بودن تلقی گردید.
    پیش از انجام LP در 21 بیمار درخواست B.CT شد (گروه مورد) که نتایج آن تنها در 3 نفر (14%) موارد منجر به کنسل شدن LP گردید. از میان متغیر های مورد بررسی صرفا داشتن چهره توکسیک، حال عمومی بد، ملاج برجسته، و کاهش قابل ملاحظه سطح هوشیاری(Glasgow coma scale<8) با این تصمیم گیری مرتبط بود. همچنین تمایل به چنین درخواستی با توجه به P.value=0.2 با پارامترهایی همچون ایست قلبی تنفسی اخیر، علایم فوکال واضح،ادم پاپی،همی پارزی، وبرادی کاردی وجود داشت. در طی مطالعه دو مورد هرنی مغزی در گروه شاهد رخ داد که هر دو شیرخوار علایم واضح بیقراری شدید واستفراغهای جهنده داشتند.
    کاهش شدید سطح هشیاری و علایم فوکال در سایر مطالعات نیز جزو معیارهای پذیرفته شده در خواست B.CT پیش از LP مطرح گردیده اما دو معیار دیگر (حال عمومی و ملاج برجسته) به تنهایی به نظر نمیرسد. دلایل منطقی برای چنین درخواستی باشند. مطالعات وسیعتر بخصوص با در نظر گرفتن تشخیص های افتراقی و محدودیت های طیف سنی کودکان میتواند به پروتکل های آموزشی مناسب انجامیده و پزشکان را به لحاظ قانونی نیز حمایت نماید.
    کلیدواژگان: التهاب پرده های مغز، سی تی اسکن مغز، فتق مغزی، نمونه برداری از مایع نخاع
  • ناصر میرزایی، احمدرضا دهپور صفحه 25
    هوموسیستیین (Hcy) یکی از اسیدهای آمینه دارای گروه تیول می باشد که به عنوان فاکتور مخاطره آمیز بعضی از بیماری های قلب وعروق و از جمله عوامل تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن) (O2- شناخته شده است. در بیماری کلستاز وجود آثار استرس اکسیداتیو Hcy و ایجاد وپیشرفت تولید رادیکالهای آزاد -O2 گزارش شده است. هدف از این بررسی تعیین و شناخت بیشتر عوامل موثر در اختلالات پاتولوژیک ناشی از تغییرات غلظت هوموسیتیین پلاسما و NO کبدی در شرایط کلستاز می باشد.
    در این مطالعه تعداد 150 عدد موش صحرایی از نژاد SPraque-Dawley و با میانگین تقریبی وزن200±20 گرم مورد آزمایش قرار گرفت. حیوانات در سه گروه کنترل SHAM و گروه تحت عمل جراحی بستن مجرای صفراوی (BDL) و به تعداد 12-10 عدد در هر گروه تقسیم شدند.پس از شروع آزمایشات و مشاهده بیماری کلستاز در گروه BDL در روزهای 7، 14، 21 و 28 و پس از انجام بیهوشی در حیوانات،اقدام به گرفتن خون از قلب آنان شد. همچنین دو ساعت قبل از خونگیری مقدار mg/kg 100 و 40 متیونین به موشهای هر گروه و به روش داخل صفاقی تزریق گردید. اندازه گیری مقادیر سیستئین و متیونین پلاسما توسط HPLC و HPLC-uv صورت گرفت. تعیین مقدار نیتریت و نیترات جهت بررسی مقدار NO نیز به عمل آمد. داده های حاصله با استفاده از آزمون های آماری ANOVA دو طرفه و POST HOC TEST مورد ارزیابی قرار گرفت واختلافات حاصله با P<0.05 معنی دار تلقی گردید.
    نتایج این بررسی نشان داد که بیلیروبین و آنزیم های کبدی در گروه BDL نسبت به گروه های کنترل و SHAM افزایش معنی داری داشت.(P<0.05). مقدار Hcy در گروه BDL در روز 14 بسیار بالا و معنی دار بود. (P<0.01). مقدار اسیدهای آمینه سیستیین و متیونین گروه BDL نسبت به دو گروه دیگر افزایش معنی داری داشت.(P=0.01). نسبت نیترات/نیتریت در گروه BDL نسبت به گروه های کنترل و SHAM بیشتر و با P<0.01 تفاوت معنی داری نشان داد.
    بر اساس این نتایج به نظر می رسد که عوامل آسیب رسان اکسید کننده سیستمیک در مدل بیماری کلستاز انسدادی احتمالا در ارتباط با مکانیسم های وابسته به NO موجب بروز ناهنجاری های کبدی می شوند.
    کلیدواژگان: کلستاز، نیتریک اکساید، هوموسیستئین
  • فرزاد امامی، محمود غلیاف، مریم داداشپور صفحه 35
    بیماری های قلبی و عروقی شایعترین علت مرگ در بیماران ((ESRD Renal Disease) END Stage) که تحت درمان با دیالیز نگهدارنده قرار دارند می باشد. دیالیز می تواند در صورتی که به موقع آغاز شود، باعث پسرفت بسیاری از تغییرات قلبی عروقی ناشی از نارسایی مزمن کلیه شود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین تاثیر یک بار همودیالیز بر میزان کسر جهشی بطن چپ در بیماران تحت همودیالیز مزمن می باشد.
    در این مطالعه تحلیلی که از نوع درون موردی تک فاکتوری (قبل و بعد) می باشد. تعداد 40 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه که تحت درمان به همودیالیز قرار داشتند،قبل و بعد از یک جلسه همودیالیز تحت اکو کاردیوگرافی قرار گرفتند. و میزان کسر تخلیه ای بطن چپ، قبل و بعد از دیالیز در هر یک از بیماران توسط نرم افزار SPSS با استفاده از آزمونهای آماری Paried samples test مورد مقایسه قرار گرفت.
    نتایج نشان داد که میانگین میزان کسر جهشی بطن چپ قبل از انجام دیالیز 58.08% با انحراف معیار 9.18 و بعد از دیالیز،64.67% با انحراف معیار 8.01 بود که پس از تحلیل نتایج با آزمون آماری، این تفاوت کاملا معنی دار بود.(p=0.00) نتیجه نهایی اینکه هر بار دیالیز باعث افزایش معنی داری در میزان کسر جهشی بطن چپ در بیماران همودیالیزی می گردد.
    کلیدواژگان: اکوکاردیوگرافی، بازده قلب، نارسایی مزمن کلیه، همودیالیز
  • نسرین فرهادیان، امیرفرهنگ میراسماعیلی، حسین محجوب صفحه 39
    سفالومتری نوعی رادیو گرافی است که در ارتودنسی جهت تشخیص آنومالی های فک و صورت به کار میرود. هدف از این مطالعه تعیین استانداردهای سفالومتریک در پسران شهر همدان و مقایسه آنها با اندازه های سایر استانداردهای موجود و همینطور اندازه های بدست آمده در مطالعه مشابه روی دختران بود.
    در این مطالعه توصیفی - مقطعی از بین 1204 دانش آموز پسر مراکز پیش دانشگاهی 27 نفر دارای اکلوژن نرمال بر اساس شاخص IOTN و تعریف اکلوژن نرمال انتخاب شدند. 22 متغیر سفالومتریک (شامل 15 زاویه، 5طول و 2 نسبت) توسط یک ارتودنتیست سه بار به طور مستقل اندازه گیری شد. برای مقایسه با دیگر استانداردها از آزمون t-student استفاده شد.
    میانگین سنی افراد 1.4 ± 18.2 سال و دامنه تغییرات ضریب پایایی از 0.901 تا 0.986 بود. در مقایسه با مطالعات مشابه شاخصهای زیر در سطح p<0.05 اختلاف معنی دار داشتند. Articular angle=146°،Gonial angle=118°، Npog-TH=89°، AB-TH=4.6°، LI-TH=116°، GOGN-TH=20° وAnt.cranial.Base=76mm. مهمترین یافته در این مطالعه کوتاهی نسبی قاعده قدامی جمجمه بود که تحت تاثیر عوامل ارثی یا نژادی است همچنین چرخش قدامی در ماندیبول دیده شد. دندانهای انسیزور نیز نسبت به فکین عمودی تر قرار گرفته اند. در مقایسه با مطالعه مشابه روی دختران همدانی، ابعاد طولی صورت در تمامی موارد در پسران بزرگتر از دختران بود. چرخش قدامی ماندیبول نیز در پسران نسبت به دختران بارزتر بود.
    کلیدواژگان: ارتدنسی، اندازه گیری ابعاد سر، جفت شدن دندانها
  • روحا کسری کرمانشانی، ابراهیم حشمت دهکردی، محمد کاظمی صفحه 44
    امروزه مقاومت چندگانه به داروها و عوامل ضد میکروبی در انواع گسترده ای از باکتری ها مشاهده گردیده است. یکی از این عوامل اشعه ماورا بنفش است که گاهی به عنوان استریل کردن فضای اتاق عمل و ابزار استفاده می گردد. و اشعه گاما برای استریل کردن لوازم پزشکی یکبار مصرف مانند سرنگ، کتان و غیره به کار می رود. لذا اگر مقاومت نسبت به این عوامل ایجاد گردد مبارزه با میکروبها توسط عوامل یاد شده مسایل بیشتری را ایجاد می نماید. هدف این مطالعه بررسی مقاومت سویه های استافیلوکوکوس اورئوس جداسازی شده از عفونت های مختلف نسبت به آنتی بیوتیک های گروه پنی سیلین و پرتو های ماورا بنفش و گاما می باشد.
    حداقل غلظت بازدارنده رشد (M.I.C) و حداقل کشنده باکتری (M.B.C) نسبت به آنتی بیوتیک های پنی سیلین به ترتیب با بکارگیری روش های سری رقت لوله ای و پلیت تعیین گردید. اثر اشعه ماورا بنفش بر روی رشد باکتری ها در زیر هود لامینارفلو در زمانهای گوناگون (240، 120، 60، 30 و 0 ثانیه) با شدت 0.25 J.M-2.Sec-1 با فتومتر اندازه گیری شد. در این آزمایشات مطالعه اثر اشعه گاما بر روی باکتری ها با منبع ایریدیم ((Ir 192 که در پروژکتور گاما مدل sentinel 660 قرار داشته به عنوان منبع مولد گاما انجام شد. اشعه گاما با شدت تابش Gy/min 20 و دوز 500، 750 و 1000 گری بکار رفت. مطالعات آماری نتایج بدست آمده با روش نرم افزار S.A.S انجام شد سویه های استاندارد بعنوان شاهد جهت مقایسه بکار رفت.
    در این مطالعه نتایج در سویه های مورد آزمایش حداکثر و حداقل غلظت بازدارنده رشد به ترتیب. (MIC=0.125% -65 μg/m1) و حد اکثر و حداقل غلظت کشنده باکتری ها (M.B.C=1-128 μg/ml) نشان داده شد. برای مطالعه میزان مقاومت به اشعه ماورا بنفش،باکتری هایی که دارای میزان مقاومت بالا به آنتی بیوتیک ها بودند انتخاب شده وتحت اثر اشعه ماورا بنفش با شدت sec) /(0.25 J/m2در زمانهای گوناگون قرار داده شدند. تعداد کلنی های رشد یافته در محیط کشت به ترتیب بعد از 120 و240 ثانیه تابش اشعه u.v برابر 6.9 و logn/no=21.8 بدست آمد.در مقایسه اثر اشعه گاما بر روی تعداد کلنی های سویه استاندارد و سویه های تحت مطالعه در 500 گری تفاوت شاخصی وجود نداشت. ولی در 750 تا 1000 گری از اشعه گاما تفاوت فاحشی وجود داشت.
    به طور کلی سطح مقاومت سویه های استافیلوکوکوس اورئوس جدا سازی شده در این مطالعه از سویه های استاندارد بالاتر می باشد.
    کلیدواژگان: استافیلوکوک های طلائی، اشعه فرابنفش، پرتوهای گاما، مقاومت آنتی بیوتیکی
  • علی اصغر پورشانظری، مهدی شریعتی، عبدالرحمن صریحی صفحه 51
    مطالعات قبلی نشان داده اند که سیستم اوپیوییدهای درونی، حساسیت بارورفلکسها را در افراد وابسته به مورفین کاهش میدهند.هسته دسته منزوی (NTS) محل اصلی ختم نورونهای آوران بارورسپتورها می باشد. این مطالعه به منظور بررسی نقش هسته دسته منزوی بروی کنترل بارور فلکس در سیستم نوروکاردیوواسکولار رتهای معتاد به مورفین انجام گرفته است.
    برای ایجاد وابستگی، مورفین سولفات در یک جدول ده روزه به صورت درون صفاقی (i.p) به حیوانات تزریق شد. سپس حیوانات با استفاده از یورتان 150 mg i.v) به ازای هر صد گرم از وزن بدن(بیهوش شدند وبا استفاده از کانولpE50 حاوی سالین وهپارین (200U/Ml) شریان وورید فمور سمت چپ کانول گذاری شد وبا استفاده از دستگاه استریوتاکسی به مشخصات NTS الکترودهای تحریکی بر اساس اطلس پاکسینوس به داخل هسته وارد گردید.وسپس تحریکات الکتریکی به داخل هسته اعمال شد. برای بررسی حساسیت بارورفلکسها از فنیل افرین (phe) به عنوان داروی vasoconstrictor استفاده شد تا افزایش ناگهانی فشار خون ایجاد شود سپس تغییرات ضربان قلب حاصله (ΔHR) در برابر تغییرات فشار متوسط شریانی اعمال شده (ΔMAP) به عنوان شاخصی از حساسیت بارورفلکس ها (BRS:Baroreflex sensitivity) سنجیده شد.
    بررسی نتایج حاصله نشان می دهد که حساسیت بارورفلکسها در گروه دریافت کننده مورفین نسبت به گروه کنترل کاهش یافته است. (p<0.05) اعمال تحریکات الکتریکی به داخل هسته اثری بر روی فشار متوسط شریانی (MAP) و ضربان قلب (HR) در موشهای سالم و معتاد به مورفین نداشته است در حالی که بعد از دریافت تحریک الکتریکی در هسته، NTS، BRS نسبت به قبل افزایش یافته است. (P<0.05). می توان چنین نتیجه گیری کرد که احتمالا تحریکات الکتریکی در ناحیه NTS توانسته است منجر به تعدیل یا تقویت سیستم نوروترانسمیتری این ناحیه مثل سیستم گاباارژیک شوند که این امر به نوبه خود توانسته حساسیت بارورفلکس ها را افزایش دهد و در نتیجه این موشها قادر شده اند به نحو کارآمدی شوک حاصله از افزایش فشارخون در اثر تزریق PE را به خوبی کنترل کرده و تحمل بیشتری در برابر تغییرات فشار خون داشته باشند.
    کلیدواژگان: حساسیت بارورفلکس، مورفین، موش، هسته دسته منزوی
  • مختار مختاری، مهرآفرین فشارکی، نادیا مکاریان صفحه 58
    داروی Selegiline یک مهار کننده آنزیم مونوآمینو اکسیداز (MAO) از نوع B است. با توجه به اهمیتی که این دارو در درمان بیماری های عصبی مانند پارکینسون،آلزایمر و افسردگی دارد و نقش گسترده آن در درمان بیماری ها، اثرات جانبی این دارو بر محورهای آندوکرینی بدن بسیار مهم است.در این مطالعه اثر داروی Selegiline بر محور هیپوفیز - گناد و روند اسپرماتوژنز به منظور ارزیابی عملکرد بیضه مورد بررسی قرار گرفته است.
    حیوانات مورد استفاده 32 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد wistar بودند که به چهار گروه 8 تایی در قالب گروه های تجربی و کنترل تقسیم شدند. دارو با مقادیر (mg/kg.B.W) 15، 10، 5 به گروه های تجربی (B.C.D) به مدت سی روز خورانده شد.حیوانات گروه کنترل (A) فقط سرم فیزیولوژی دریافت کردند. از تمام گروه ها در پایان روز سی ام 8 ساعت بعد از آخرین وعده دارویی،خونگیری به عمل آمد و از نمونه های خونی جمع آوری شده برای اندازه گیری غلظت سرمی هورمون های LH، FSH و تستوسترون استفاده شد.همچنین درپایان سی روز بیضه ها خارج شدند وپس از تهیه مقاطع بافتی ورنگ آمیزی، تغییرات بافتی بیضه نیز بین گروه های تجربی و کنترل بررسی شد. نتایج بدست آمده با استفاده ازآزمون ANOVA و دانکن ارزیابی شدند.
    نتایج نشان داد مصرف دارو با مقادیر ذکر شده در پایان روز سی ام باعث افزایش معنی داری در غلظت سرمی LH در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل می شود. اختلاف معنی داری در میزان هورمون FSH بین گروه های تجربی و کنترل مشاهده نشد. غلظت سرمی هورمون تستوسترون در پایان روز سی ام کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد. با توجه به نتایج حاصله از این مطالعه و مطالعات سایر محققین احتمالا Selegiline در طی دوره سی روزه از طریق افزایش در میزان LH اثرات کاهشی در فعالیت گیرنده های سلولهای بینابینی بوجود می آورد. و منجر به کاهش فعالیت بیضه ها برای ترشح تستوسترون می شود. همچنین احتمالا Selegiline به عنوان یک مهار کننده آنزیم مونوآمینواکسیداز (MAO) نوع B باعث افزایش غلظت دوپامین ازناحیه Striatum مغزی شده ومنجر به کاهش ترشح پرولاکتین میشود. کاهش ترشح پرولاکتین اثرات LH را بر سلول های بینابینی کاهش می دهد و باعث کاهش میزان تستوسترون می گردد. نتایج حاصله از مطالعات بافتی بیضه نشان می دهد که کاهش تراکم اسپرمها در لوله های منی ساز (الیگواسپرمی)، کاهش سلولهای بینابینی و نقص در زنجیره اسپرماتوژنز را نیز بوجود می آورد.
    نتیجه کلی اینکه Selegiline در این دوره زمانی اسپرماتوژنز را کاهش می دهد و این عمل وابسته به مقدار داروی دریافتی است.
    کلیدواژگان: اسپرم سازی، سلژلین، موش، هیپوفیز، گناد
  • شهرام همایونفر، امین بحرینی، مرتضی جلیلوند صفحه 63
    انفارکتوس حاد میوکارد یکی از مهمترین علل مرگ و میر در اکثر نقاط جهان به شمار می رود. از آنجا که عامل پاتوفیزیولوژیک اصلی در انفارکتوس حاد میوکارد، تشکیل ترومبوز و انسداد شریان کرونر بوده و ترومبولیز وبرقراری مجدد جریان خون کرونری در ساعات اولیه نقش اصلی را در کاهش مرگ ومیر و عوارض منتج از آن دارد، شناخت عواملی که موجب عدم انجام ترومبولیتیک تراپی می گردد از اهمیت به سزایی برخوردار است که هدف این مطالعه نیز می باشد.
    در این مطالعه 166 بیمار مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد با اندیکاسیون انجام ترومبولیتیک تراپی که در بخش مراقبت های ویژه قلبی بیمارستان اکباتان همدان بستری شده اند از نظر زمان مراجعه به بیمارستان پس از شروع علایم، زمان سپری شده بین پذیرش بیمار تا شروع تزریق استرپتوکیناز وعلل عدم انجام ترومبولیتیک تراپی مورد بررسی قرار گرفته اند.
    45.8% بیماران ترومبولیتیک تراپی نشدند که 12.7% به علت عدم تشخیص به موقع، 16.3% بعلت وجود کنتراندیکاسیون مصرف و 16.8 به دلیل تاخیر در مراجعه بوده است. میانگین زمان بین شروع درد و مراجعه به بیمارستان 5.4 ساعت و میانگین زمان ورود به بیمارستان تا شروع تزریق استرپتوکیناز 45.22 دقیقه بوده است.
    میزان موارد عدم تشخیص و زمان مراجعه بیماران به بیمارستان در حد قابل قبولی است. اگر چه باید برای بهبود بیشتر هر دو تلاش نمود. زمان بین ورود بیمار به بیمارستان تا شروع استرپتوکیناز هر چند از ارقام ارایه شده در مراجع حدود 15 دقیقه بیشتر است ولی در مقایسه با مطالعات دیگر در حد مقبولی است. همچنین باید در زمینه فرآیندهایی که منجر به کاهش دریافت درمان ترومبولیتیک می گردد، اقدامات لازم صورت گیرد.
    کلیدواژگان: انفارکتوس حاد قلبی، ترومبوز، ترومبولیتیک تراپی
  • حمیدرضا عبدالصمدی، علیرضا یاوری کیا صفحه 67
    هدف از این مطالعه، تعیین فراوانی سندرم کانال کارپال علامتدار بین دندانپزشکان شهر همدان در مقایسه با پزشکان وتعیین عوامل مرتبط با آن می باشد.
    جمعیت مورد مطالعه کلیه دندانپزشکان و پزشکان شاغل در شهر همدان با حداقل یکسال سابقه کاری بودند.نوع مطالعه تحلیلی مقطعی (Analytical-cross sectional) بود که بر روی 100 دندانپزشک شاغل در شهر همدان و 100 پزشک بعنوان گروه مشابه که از لحاظ سن، جنس و BMI با گروه دندانپزشکان همسان سازی شده بودند انجام گرفت. افراد مشکوک به داشتن این سندرم علامتدار، تحت بررسی های الکترو دیاگنوستیک قرار گرفتند.
    نتایج مطالعه نشان داد که توزیع فراوانی این سندرم در دندانپزشکان شاغل شهر همدان از پزشکان شاغل بیشتر است ولی فرضیه صفر رد نشد. بین ابتلا به این سندرم و سن و جنس وBMI دندانپزشکان رابطه آماری معنی داری دیده نشد. همچنین بین وجود کمر درد و گردن درد با جنس و سن و BMI دندانپزشکان ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت.
    کلیدواژگان: پزشکان، درد، دندانپزشکان، سندرم مجرای مچ دست
  • گزارش های موردی
  • مهرخت مزده صفحه 71
    عفونت با ویروس Human T cell Lymphotropic virus type I (HTLV-I) منجر به اختلالات نورولوژیک متعددی می شود. یکی از تظاهرات آن تروپیکال اسپاستیک پاراپارزی است که از 45 سال قبل مورد توجه نورولوژیست ها بوده است. این بیماری به صورت پاراپارزی پیشرونده با افزایش رفلکسهای تاندونی و علایم بابنسکی خود را نشان می دهد. اختلال اسفنکتری یک تغییر زود رس است. پارستزی و کاهش حس عمقی و ارتعاش و آتاکسی نیز در این بیماری توصیف شده است. تشخیص قطعی این عفونت توسط جستجوی آنتی بادی بر علیه ویروس در سرم مسجل می شود. گزارشاتی وجود دارد که بهبودی با گاماگلوبولین به فرم تزریقی رخ می دهد اما عفونت با HTLV-I تظاهرات متعدد دیگری نیز دارد که در این گزارش به یک مورد نادر (تظاهر اولیه با فلج فاسیال دو طرفه صورت) آن پرداخته می شود.
    زن 41 ساله، متاهل با تابلوی کلینیکی فلج فاسیال دو طرفه صورت و تقریبا بعد از 2 ماه با تابلوی بالینی میلیت به بیمارستان مراجعه می کند.در ارزیابی بالینی وپارا کلینیکی تشخیص بیماری HTLV-I داده می شود. و به دلیل تسریع در روند علایم وهمراهی فلج بولبار بعد از 2.5 ماه از بروز اولین علامت فوت می کند.
    روش های انتقال احتمالی و خطر مواجهه با بیماری با توجه به میزان پایین عفونت HTLV-I در بیرون از مناطق اندمیک باید مورد توجه قرار گیرد و همچنین بررسی نمودن آنتی بادی بر علیه بیماری در فرزندان این افراد توصیه می شود.
    کلیدواژگان: عفونت های ویروسی، فلج صورت، میلیت
  • چکیده مقالات به انگلیسی
    صفحه 3