فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان - سال چهارم شماره 2 (پیاپی 14، بهار 1384)

مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
سال چهارم شماره 2 (پیاپی 14، بهار 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/02/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مقاله های پژوهشی
  • عباس افلاطونیان، مریم اصغرنیا، نسیم طبیب نژاد صفحه 65
    سابقه و هدف
    یکی از عوامل دخیل در موفقیت انتقال جنین حذف موکوس دهانه رحم است. بررسی ها نشان می دهد میزان حاملگی در زنان با کشت مثبت ترشحات سرویکس بسیار کمتر از میزان حاملگی در زنان با موکوس عاری از باکتری می باشد، همچنین وجود خون یا موکوس آلوده در نوک کاتتر انتقال جنین، منجر به آسیب دیدگی جنین و جایگزینی نامناسب در رحم می گردد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی تاثیر حذف موکوس بر نتیجه انتقال جنین بود.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی از بین 340 زن که جهت انجام IVF یاICSI به مرکز تحقیقاتی درمانی ناباروری یزد و بیمارستان مادر مراجعه کردند، برای 170 زن (گروه A یا گروه مورد) تخلیه موکوس سرویکس به وسیله سرنگ انسولین انجام شد و این ها از نظر نتیجه حاملگی با 170 زن (گروه B یا گروه شاهد) که موکوس سرویکس آنها فقط به وسیله سواب پنبه ای پاک شده بود، مقایسه شدند. تحریک تخمدان در دو گروه به روش پروتکل دراز مدت بوده است. نتیجه حاملگی به صورت تیتراژ مثبت? -HCG، 14 روز پس از انتقال جنین در دو گروه داده ها جمع آوری گردیدند. سپس اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری مجذور کای و آزمون t تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    دو گروه از نظر میانگین سن زن و مرد و طول مدت و علت نازایی تفاوت معنی داری نداشتند میانگین سن مرد در گروه A، 35.26±5.2 سال و در گروه B، 35.13±5.4 سال و میانگین سن زن نیز در گروه A،29.8±5.3 سال و در گروه B،30.2±5.4 سال بود. میانگین مدت نازایی هر دو گروه 8.6±4.6 سال بود. میانگین تعداد فولیکول در گروه A، 11.2 و در گرو B، 10.7، میانگین تعداد اووسیت در گروه A، 7.1 و در گروه B، 6.7 و میانگین تعداد جنین در هر دو گروه 3.2 بود که در هیچ یک از موارد فوق تفاوت معنی داری بین دو گروه جود نداشت. از نظر علت نازایی و روش انجام کار آزمایشگاهی نیز دو گروه تفاوت معنی داری نداشتند. اگر چه در گروه A میزان حاملگی بیش از گروه B بدست آمد (26.9 درصد در مقابل 19.2 درصد) اما از لحاظ آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه تخلیه کامل موکوس دهانه رحم با استفاده از سرنگ انسولین با افزایش میزان حاملگی همراه بود، که می تواند از لحاظ بالینی دارای ارزش باشد. این موضوع به وسیله مطالعات دیگر هم مورد تایید قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: تلقیح مصنوعی، موکوس سرویکس، انتقال جنین
  • محمدرضا رحمانی، محمد خاکساری، مهدی محمودی، علی اصغر پورشانظری صفحه 73
    سابقه وهدف
    آرتریت روماتویید یک بیماری التهابی مزمن مربوط به بافت همبند است که یک درصد جمعیت انسانی را مبتلا کرده است. از آن جایی که در مطالعات قبلی نقش آنتاگونیست های کانال کلسیم در کاهش التهاب حاد نشان داده شده است، هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات وراپامیل و نیفدیپین بر روی آرتریت تجربی ناشی از اجوانت کامل فروند (CFA) در زانوی موش صحرایی است.
    مواد وروش ها
    این مطالعه تجربی بر روی 8 گروه موش صحرایی نر بالغ انجام شد. گروه های 1 و 2 گروه های CFA و کنترل بودند که به ترتیب در زانوی راست آنها 0.2 ml محلول CFA و سالین تزریق شد. گروه های 3 و 4 به ترتیب دوزهای 100 و 800 میکروگرم بر کیلوگرم نیفدیپین و حیوانهای گروه های 5و 6 نیز به ترتیب همین دوزهای وراپامیل را از روز هفتم بعد از تزریق CFA تا پایان مطالعه به صورت خوراکی دریافت کردند. گروه 7 (گروه حلال) مشابه با گروه های 5 و 6 دی متیل سولفوکساید (DMSO) را به روش فوق مصرف کردند و حیوانهای گروه 8، ایبوپروفن را به میزان 15 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت خوراکی دریافت کردند. تغیرات ناشی از التهاب مزمن از طریق اندازه گیری قطر زانو، محتوای رنگ آبی ایوانز (E.B) و تغییرات هیستوپاتولوژیک بافت سینوویال زانو برای مدت 28 روز بعد از تزریق CFA تعیین شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که در روز هفتم بعد از تزریق CFA، قطر زانو (13.1±0.2mm) درمقایسه با روز صفر (9.99±0.08 mm) به طور معنی داری افزایش پیدا کرده که این افزایش قطر تا پایان روز 28 نیز دارای اختلاف معنی دار با روز صفر بود (P<0.001). همچنین DMSO نتوانست این افزایش قطر ناشی از تزریق CFA را مهار کند، درحالی که دوز زیاد نیفدیپین در روزهای 14، 21 و 28 و دوز اندک آن فقط در روز 28 به طور معنی داری افزایش قطر را کاهش داده است (p<0.01). دوز اندک وراپامیل در روزهای 14 و 28 و دوز زیاد آن فقط در روز 28 اثر مهاری مشابهی اعمال نموده است. ایبوپروفن در همه روزهای مطالعه افزایش قطر را مهار نموده است (P<0.01). محتوای E.B قبل از تزریق CFA به میزان 2.97±0.14 μg.100mg tissue بود، که بعد از تزریق به طور معنی داری افزایش یافت به طوری که در روزهفتم به میزان 12.37±0.7 میکروگرم به ازای 100 میلی گرم بافت رسید (P<0.001). در همه روزهای مطالعه (21،14 و 28) هم دوزهای اندک وهم دوزهای زیاد مسددهای کانال کلسیم به طور معنی داری محتوای E.B را کاهش دادند (p<0.001) و اثرات مهاری آنها بر روی E.B خصوصا در روز 28 قابل مقایسه با اثر ایبوپروفن بود. همچنین دوزهای اندک و زیاد نیفدیپین ارتشاح سلولهای التهابی را در روزهای 21 و 28 کاسته در حالی که فقط دوز اندک ورا پامیل این ویژگی را از خود نشان داد.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر معرف این هستند که نیفدیپین ووراپامیل در مهار آرتریتیس تجربی زانو ناشی از تزریق CFA، از طریق کاهش قطر و کاهش محتوای E.B(نشت آلبومین) موثر می باشند.
    کلیدواژگان: التهاب مزمن، وراپامیل، نیفدیپین، اجوانت کامل فروند، آرتریت تجربی
  • علی اصغر پورشانظری، حمیدرضا رشیدی نژاد، علی رفعتی، مهشب میرزا صفحه 85
    سابقه و هدف
    شیوع بیماری های قلب و عروق در دوران یائسگی در زنان بیشتر از دوران قبل از آن می باشد. یکی از دلایل این پدیده ناشی از اثرات محافظتی هورمون های جنسی زنانه را بر سیستم قلب و عروق می باشد. در این مطالعه بر آن شدیم تا نقش هورمون های جنسی زنانه را بر حساسیت بارورفلکس ها در شرایط حاد افزایش فشار خون در موش صحرایی بررسی کنیم.
    مواد وروش ها
    این مطالعه از نوع مداخله ای - تجربی می باشد که بر روی 48 سر موش صحرایی ماده و نر صورت گرفت. حیوانهای نر وماده به طور جداگانه به سه گروه دریافت کننده استروژن، پروژسترون و حلال تقسیم شدند، به طوری که در هر گروه 8 سر حیوان مورد آزمون قرار گرفتند. موشهای ماده ابتدا پس از بی هوشی، اوراکتومی شدند و سپس تمامی حیوان ها کپسول گذاری (حاوی هورمون های جنسی یا حلال) شدند و سپس دو هفته بعد تحت بی هوشی مجدد، کانون گذاری تراشه و ورید و شریان فمورال بر آنها صورت گرفت. برای ایجاد شرایط حاد فشار خون از فنیل افرین به عنوان یک داروی منقبض کننده عروقی استفاده شد. تغییرات ضربان قلب (∆HR) و فشار متوسط شریانی (∆MAP) قبل، حین و بعد از تزریق فنیل افرین ثبت گردید. جهت ارزیابی عملکرد گیرنده های فشار از ایندکس (∆HR.∆MAP) BRS استفاده شد. تغییرات با استفاده از ترانسدیوسر فشار و دستگاه ثبات، جمع آوری و به وسیله رایانه پردازش گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین HR و MAP در گروه دریافت کننده استروژن و پروژسترون قبل از تزریق فنیل افرین (حالت استراحت) هیچ تفاوت معنی دار آماری با گروه حلال ندارد. از طرفی استروژن در حیوانهای نر سبب تقویت حساسیت بارورفلکس هاBRS در گروه دریافت کننده استروژن (0.6±0.03) نسبت به گروه حلال (0.48±0.05) گردید(P<0.05). استروژن همچنین درحیوانهای ماده سبب تقویت حساسیت بارورفلکس ها (BRS) در گروه دریافت کننده استروژن (0.76±0.03) نسبت به گروه حلال (0.45±0.05) گردید (P<0.05).
    نتیجه گیری
    از آنجایی که میانگین فشار متوسط شریانی و ضربان قلب در گروه دریافت کننده استروژن کمتر از گروه حلال بود، می توان نتیجه گرفت که استروژن احتمالا از طریق تقویت حساسیت بارورفلکس ها از شدت تغییرات حاد فشار خون کاسته است.
    کلیدواژگان: استروژن، پروژسترون، حساسیت بارورفلکس ها، افزایش حاد فشار خون
  • اکبر پژمان، لادن نجار، عباس حیدری، دکترسهراب حاجی زاده، محمدحسن رخشانی صفحه 95
    سابقه و هدف
    آگاهی از مقادیر طبیعی فشار خون در هر منطقه و چگونگی توزیع آن بر حسب سن و جنس می تواند راهنمای مناسبی را برای تدوین برنامه های کنترل و پیشگیری از بیماری پرفشاری خون در اختیار برنامه ریزان قرار دهد. این مطالعه در راستای نیل به این هدف، یعنی بررسی وضعیت فشار خون در جمعیت شهری سبزوار صورت پذیرفته است.
    مواد و روش ها
    طی یک مطالعه مقطعی تعداد 844 نفر از جمعیت تحت پوشش مراکز بهداشتی - درمانی شهری سبزوار در گروه های سنی مختلف و براساس روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب و فشار خون سیستولی و دیاستولی آنها با روش استاندارد اندازه گیری فشار خون، با استفاده از فشار سنج ALPK2 و گوشی لیتمن تعیین گردید.
    یافته ها
    براساس یافته های مطالعه 54 درصد واحدهای مورد پژوهش زن و 46 درصد از آنها مرد ومیانگین سنی آنان 30.9±17.8 سال بود. از نظر وضعیت فشار خون، میانگین فشار خون سیستولی بین 106.8±13.7 میلی متر جیوه در گروه سنی کمتر از پانزده سال، تا 144.6±23.8 میلی متر جیوه درگروه سنی بالای 55 سال و میانگین فشار خون دیاستولی بین 68.1±11.8 میلی متر جیوه در گروه سنی کمتر از پانزده سال،تا 87.1±12.3 میلی متر جیوه درگروه سنی بالای 55 سال متغیر بود. براساس یافته های مذکور یک روند صعودی درمیزان فشار خون سیستولی و دیاستولی با افزایش سن وجود دارد. در این مطالعه دیده شد که میزان شیوع پرفشاری سیستولی 21.5 درصد و میزان شیوع پرفشاری دیاستولی 25.8 درصد بوده و میزان شیوع در زنان بیشتر از مردان است.
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش نشان داد که هیچ گونه تفاوت معنی داری بین میانگین فشار خون سیستولی و دیاستولی در مردان و زنان وجود ندارد. میزان بالای شیوع ضرورت اجرای برنامه های مداخله ای مستمر در زمینه تغییر رفتارهای فردی و شیوه زندگی را ایجاب می کند.
    کلیدواژگان: فشار خون سیستولی، فشار خون دیاستولی، سبزوار
  • حسن ضیائ الدینی، عبدالرضا رجایی نژاد صفحه 103
    سابقه و هدف
    آموزش کودکان استثنایی (کودکانی که نوع ناتوانی جسمی و ذهنی مداوم دارند) امری پراسترس است و می تواند باعث فرسودگی شغلی معلمان شود. هدف این مطالعه ارزیابی فراوانی اختلالات روانی در معلمان کودکان استثنایی شهر کرمان می باشد.
    مواد وروش ها
    این مطالعه توصیفی - مقطعی با نمونه گیری سرشماری بین معلمان کودکان استثنایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1381-1380 طراحی شد. به منظور ارزیابی اختلالات روانی از پرسش نامه SCL-90-R استفاده شد و از 235 نفر معلم مدارس استثنایی، 215 نفر پرسش نامه را تکمیل و مورد بررسی قرار گرفتند (درصد پاسخگویی 91.4 درصد).
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه، اختلال روانی را درسه سطح در بین نمونه ها به شرح زیر نشان داد: خفیف 38.1 درصد، متوسط 3.3 درصد و شدید 1.4 درصد. افسردگی شایع ترین اختلال در هر دو جنس (86.1 درصد) و عقاید پارانوییدی کمترین شیوع را داشت (33.9 درصد). اختلاف معنی داری بین جنسیت، وضعیت تاهل و دیگر متغیر های زمینه ای در مورد اختلالات روانی وجود نداشت. ضریب کلی علایم مرضی (GSI) در معلمان زن و مرد تفاوتی نداشت.
    نتیجه گیری
    مقایسه یافته های فوق با شیوع اختلالات روانی در دیگر نمونه های بررسی شده نشان دهنده لزوم توجه به بهداشت روانی این گروه از معلمان است.
    کلیدواژگان: همه گیر شناسی، اختلالات روانی، معلمان کودکان استثنایی، کرمان
  • عبدالرضا محمودی راد، منصوره فروزی، سکینه محمدعلیزاده صفحه 111
    سابقه و هدف
    ارزیابی بیماران برای پی بردن به علایم افزایش فشار داخل جمجمه از مهم ترین عملکردهای پرستاری می باشد، و یکی از مشکلات عمده کادر درمانی در مراقبت از بیماران نورولوژیک، پی بردن به فشار داخل جمجمه و پیشگیری از آسیب ثانویه ناشی از آن است. این مطالعه توصیفی به منظور بررسی تغییرات فشار داخل جمجمه ناشی از فعالیت های مراقبتی - بهداشتی در بیماران بخش مراقبت های ویژه بیمارستان نمازی شیراز صورت گرفت.
    مواد وروش ها
    در این مطالعه توصیفی اثر 19 فعالیت با 1620 تکرار، بر روی فشار داخل جمجمه 6 بیمار مبتلا به ضربه مغزی بررسی شد. جهت گردآوری داده ها از چک لیست پژوهشگر ساخته پس از تعیین روایی و پایایی مناسب استفاده شد و تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های مرکزی، پراکندگی، ضریب همبستگی اسپیرمن و ویلکاکسون صورت گرفت.
    نتایج
    نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از 18 فعالیت باقی مانده که اختلاف معنی داری در فشار داخل جمجمه را نشان دادند، فعالیت: تعویض پانسمان محل ورود کاتتر پایش فشار داخل جمجمه با میانگین فشار 9.62 بیشترین، و فعالیت: بررسی واکنش مردمک به نور با تاباندن نور به چشم چپ با میانگین فشار 1.40 کمترین میانگین اختلاف فشار را به خود اختصاص دادند. نتایج هم چنین نشان داد که فعالیت: تعویض پانسمان محل ورود کاتتر پایش فشار داخل جمجمه وفعالیت گذاشتن سوند درمثانه به ترتیب با 0.17 و 0.8 کمترین و بیشترین ضرایب همبستگی را به خود اختصاص دادند.
    نتیجه گیری
    اگر چه به دنبال اجرای 18 فعالیت بهداشتی - مراقبتی انجام شده، از لحاظ آماری اختلاف معنی داری در فشار داخل جمجمه قبل و بعد از انجام فعالیت ها مشاهده شد، اما افزایش فشار در مورد همه فعالیت ها موقت بوده و در مدت زمان کمتر از یک دقیقه به حد پایه و قبل از اجرای فعالیت برگشته است.
    کلیدواژگان: فشار داخل جمجمه، فعالیت های بهداشتی، مراقبتی
  • زهره سالاری، ناهید افتخاری صفحه 123
    سابقه و هدف
    تغییرات متابولیسم کلسیم و نیز کمبود مصرف غذایی کلسیم به عنوان یک عامل در پاتوفیزیولوژی پره اکلامپسی مطرح است. هدف از این تحقیق، مقایسه سطح سرمی کلسیم کل و یونیزه در دو گروه مبتلا به پره اکلامپسی و بدون پره اکلامپسی می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع مورد - شاهدی بوده و در آن تعداد 100 خانم باردار که حاملگی اول آنها بوده و در محدوده سنی 30-20 سال بودند، انتخاب شدند. سن حاملگی آنها نیز بین 40-28 هفته بود. 50 نفر از افراد فوق مبتلا به پره اکلامپسی و 50 نفر دیگر حاملگی طبیعی داشتند که میزان سرمی کلسیم کل و یونیزه در هر دو گروه اندازه گیری شد و با هم مقایسه گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی دو گروه، با یکدیگر تفاوتی نداشت (26.02±3.7 سال در گروه مبتلا به پره اکلامپسی و 25.36±3.55 سال در گروه با حاملگی طبیعی) اما میانگین سن حاملگی در دو گروه تفاوت آماری معنی داری داشت(P<0.0001). (در زنان مبتلا به پره اکلامپسی 36.29±3.2 هفته و در افراد با حاملگی طبیعی 38.19±2.5 هفته بود). مقایسه دو گروه مورد مطالعه از نقطه نظر متغیرهای فشار خون سیستولی، دیاستولی و شاخص توده بدنی حاکی از تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه بود (P<0.0001). میانگین فشار خون سیستولی در افراد مبتلا به پره اکلامپسی 149.8±13.39 و در افراد با حاملگی طبیعی 108.7±9.73 بود و میانگین فشار خون دیاستولی در افراد مبتلا به پره اکلامپسی 95±8.57 و در افراد با حاملگی طبیعی 6.74±10.72 بود. شاخص توده بدنی در افراد مبتلا به پره اکلامپسی 22.84±2.07 و در افراد با حاملگی طبیعی 21.21±2.09 بود. مقایسه میانگین میزان سرمی متغیرهای مورد مطالعه در دو گروه حاکی از بالاتر بودن میانگین کلسیم کل در گروه مبتلا به پره اکلامپسی و بالاتر بودن کلسیم یونیزه در خانم های بدون ابتلا به پره اکلامپسی بود. اگر چه این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه ارتباطی بین میزان سرمی کلسیم کل و یونیزه و پره اکلامپسی مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: پره اکلامپسی، کلسیم کل، کلسیم یونیزه
  • احمد شیبانی زاده، محمدعلی امامی میبدی، سید حسن افتخار واقفی، سید پرویز رایگان، سید حبیب الله حسینی، علی انصاری صفحه 129
    سابقه و هدف
    تنگی، انسداد یا آسیب به شریان مغزی میانی و شاخه های منشعب از آن به نام شاخه های سوراخ کننده باعث ایجاد سکته های مغزی یا ضایعات پاتولوژیک در مغز می شود. به دلیل اهمیت آناتومیک عروق سوراخ کننده و همچنین لزوم تشخیص این عروق، بر آن شدیم تا به بررسی طول، قطر خارجی و تعداد این عروق در شریان مغزی میانی بپردازیم.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی - تحلیلی با استفاده از روش های معمول تشریح تعداد 26 عدد مغز (21 مرد و 5 زن) از اجسادی که به دلایل غیر از مشکلات مغزی فوت شده بودند مورد استفاده قرار گرفت. مرحله بیرون آوردن مغز در مرکز پزشکی قانونی و انجام مراحل تشریح و اندازه گیری در سالن تشریح دانشکده پزشکی افضلی پور کرمان انجام گردید. در این مطالعه به بررسی متغیرهای شریان های سوراخ کننده مغزی میانی از جمله قطر، تعداد و طول پرداخته شد. برای بررسی آماری از آزمون t.test استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین تعداد شاخه های سوراخ کننده درسمت راست 6.03 عدد و در سمت چپ 6.57 عدد می باشد، که اختلاف بین دو شاخه معنی دار نیست. میانگین طول شاخه های سوراخ کننده در سمت چپ 13.72±0.51 میلی متر و در سمت راست 13.61±0.05 میلی متر می باشد، که اختلاف معنی دار بین آنها مشاهده نشد. میانگین قطر عروق سوراخ کننده در سمت چپ 0.58±0.03 میلی متر و در سمت راست 0.49±0.01 میلی متر بود که اختلاف بین آنها معنی دار بود(P<0.05).
    نتیجه گیری
    از این یافته ها چنین نتیجه گیری می شود که اندازه متغیرها به غیر از قطر عروق سوراخ کننده در طرفین مغز دارای رابطه معنی دار نمی باشد.
    کلیدواژگان: مغز، شریان مغزی میانی، شریان سوراخ کننده
|
  • A. Aflatoonian, M. Asgharnia, N. Tabibnejad Page 65
    Background
    A huge number of inefficient embryo implantation caused by embryo transfer techniques. Cervical mucus aspiration is the most important factor in successful embryo transfer. Based on reports pregnancy rate in woman with positive culture of cervical mucus is lower than women with negative culture. Mucus plague on the catheter tip can cause improper embryo implantation. This study evaluated the effect of cervical mucus aspiration on embryo transfer results.
    Materials And Methods
    A Randomized Clinical trial study was performed on 340 women (in two groups) by cycles of ART (Assisted reproductive technology) such as IVF (In vitro Fertilization) or ICSI (Intra cytoplasmic sperm injection) referred to the Research and Clinical Center of Infertility and Madar Hospital of Yazd. Male's and female's age, duration and cause of infertility were mached in two groups. The long time protocol was used for induction of the ovaries. In 170 patients, cervical mucus aspiration was done with insulin syringe (A or case group). In the control group or group B (170 women), cervical mucus was aspirated only with cotton swabe. The patients were followed up by ß-HCG serum level measurement on the day 14 after embryo transfer. The data were analyzed by Chi-square and t-test.
    Results
    Mean of men's age in group A was 35.26±5.2 years and in group B was 35.13±5.4 years. Mean of women's age in group A was 29.8±5.3 years and in group B was 30.2±5.4 years. Mean of infertility duration was 8.6±4.6 years in both groups. Mean of follicle number, oocytes number, embryos number, cause of infertility and IVF/ICSI method in both groups were similar and there was no significant difference. Pregnancy rate in group A, was more than group B, (26.9% Vs 19.2%), but was not statistically significant.
    Conclusion
    Cervical mucus aspiration with insulin syringe before embryo transfer can increase the pregnancy rate. This has confirmed by other studies, so it seems that cervical mucus aspiration before embryo transfer is useful.
    Keywords: Cervical mucus, Embryo transfer, Assisted reproductive technology
  • Mr. Rahmani, M. Khaksahri, M. Mahmoodi, Aa. Pourshanazari Page 73
    Background
    Rheumatoid arthritis is a chronic inflammatory disorder of connective tissue that has affected 1% of human population. The role of calcium antagonists in acute inflammation has shown by previous studies. Therefore the aim of the present study was to investigate the effect of verapamil and nifedipine (two calcium antagonists) on experimental arthritis induced by complete Ferund’s adjuvant (CFA) in rat knee.
    Materials And Methods
    This experimental study was carried out in 8 groups of adult male rats. In group 1 and 2 (CFA and control group), 0.2 ml of CFA or saline solution were injected respectively. Groups 3and 4 received 100 and 800µg/kg nifedipine and groups 5 and 6 received the same doses of verapamil orally 7 days after injection of CFA till the end of study. Group 7 (solvent group) received dimethyl sulfoxide (DMSO) as same as groups 5 and 6 and group 8 received 15mg/kg ibuprofen daily from day 7th orally with gastro-intestinal tube. The changes caused by chronic inflammation were evaluated by measurement the knee diameter and Evans blue (E.B) content through 28 through days of CFA injection.
    Results
    The finding of this study showed that on day 7th after CFA injection the knee diameter (13.1±0.2mm) increased significantly compared to the day zero (9.99±0.08 mm). The increasing of diameter was significant till the end of study (day 28) (p<0.001). DMSO failed to reduce the increased diameter induced by CFA but the high dose of nifedipine on day 14, 21 and 28 and its low dose only on day 28 reduced the increased diameter significantly (p<0.01). The low dose of verapamil on days 14 and 28 and its high dose only on day 28 have had an inhibitory effect. Ibuprofen inhibited the increased diameter during all 28 days of study significantly (p<0.01). The E.B content before the injection of CFA was 2.97±0.14 µg/100mg tissue that increased significantly after injection of CFA. Whereas 7 days after CFA injection, E.B content was 12.37±0.7µg/100mg tissue (p<0.001). Either low or high dose of calcium channel blockers had significant inhibitory effect on E.B content on days 14, 21 and 28 p<0.001. The inhibitory effect of calcium channel blockers on E.B content was comparable to ibuprofen effect on the day 28.
    Conclusion
    The findings of this study showed that nifedipine and verapamil can inhibit the experimental arthritis induced by CFA injection into the rat knee, by reducing the knee diameter and decrease the E.B content (albumin leakage).
    Keywords: Varicose veins, Surgery, Saphenofemoral junction, External pudendal artery
  • Aa. Pourshanazari, Hr. Rashidinejhad, A. Rafati, M. Mirza Page 85
    Background
    Epidemiological studies suggested that incidence of cardiovascular diseases in menopause women is more than their nonmenopausal period. The cardioprotective role of estrogen may be responsible for some of these effects. In the present study we evaluated the role of female sex hormones on baroreflex sensitivity in acute hypertension state of rat.
    Materials And Methods
    This was an experimental-interventional study that performed on 48 male and female rats. The male and female animals were separately divided into three groups included vehicle, estrogen and progesterone receiving groups (8 animals in each groups). Anesthetized female animals were ovariectomised, and then all animals were encapsulated with capsules containing sex hormones or solvent. 2 weeks after that, each femoral artery and vein cannulated under anesthetization to record mean arterial blood pressure (MAP), heart rate (HR) and also infusion of phenylephrin. ∆HR and ∆MAP were recorded before and after injection of phenylephrin, to evaluate the baroreceptors function, baroreflex sensitivity [BRS (∆HR/∆MAP)] index was used. The data obtained from power lab instrument and processed by computer.
    Results
    HR and MAP in estrogen and progestrone received groups, before phenylephrin injection (rest state), have no statistical differences with control group. BRS in the male estrogen-receiving group (0.6±0.03) was higher (p<0.05) compared to sham (0.48±0.05), also estrogen increased BRS (p<0.05) in female estrogen receiving group (0.76±0.03) compared to sham (0.45±0.05).
    Conclusion
    Mean artrial pressure and heart rate in both estrogen receiving groups were reduced compared to vehicle group. Therefore it can be concluded that estrogen increased baroreflex sensitivity to prevent variation in acute blood pressure.
    Keywords: Estrogen, Progesterone, Baroreflex sensitivity, Acute hypertension
  • A. Pejhan, L. Najjar, A. Heydari, S. Hajeezadeh, M. Rakhshani Page 95
    Background
    Knowledge of the normal blood pressure (BP) in every region and its distribution by age and sex can help planners compile programs to control and prevent hypertension. This study was planned evaluate the BP in the urban population of Sabzevar. Matherials and
    Methods
    In a cross sectional study, 844 subjects from different age groups were selected through cluster sampling from the population covered and supported by health centers in Sabzevar. Their systolic and diastolic BP were measured in the standard format using ALPK2 sphygmomanometer and Littman stethoscope.
    Results
    According to the results of this study, 54% of the subjects were female and 46% were male with the mean age of 30.9±17.8. In the age group less than 15 years, systolic and diastolic BP were 106.8±13.7 and 68.1±11.8mmHg respectively. Corresponding figures in the age group more than 55 years were 144.6 ± 23.8 and 87.1(± 12.3) mmHg respectively. Findings revealed that there was an ascending trend of systolic and diastolic BP as age increased. Prevalence of systolic and diastolic hypertension were observed to be 21.5% and 25.8%, respectively, with a higher prevalence in women than in men.
    Conclusion
    No significant difference was found between mean systolic and diastolic BP of men and women. High BP requiring continuous interventional programs to make changes in the personal behaviors and lifestyle of the people.
    Keywords: Systolic, Diastolic, Blood pressure, Sabzevar
  • H. Ziaadini, Ar. Rajaeenejad Page 103
    Background
    The education of exceptional children (the children who are physically or mentally handicapped) is stressful, and could be the cause of teacher’s burn out. The aim of this study was to evaluate the prevalence of psychiatric disorders in exceptional school teachers in Kerman city in the year 2001-2002.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was designed with census sampling in exceptional schools teachers in Kerman city in the year 2001-2002. Data collection form was symptom-checklist-90-Revised questioner (SCL-90-R). The total number of sample were 235, but only 215 questioners were completed and was analyzed (respondent rate was 91.4%).
    Results
    The result of this study indicated psychiatric disorders in 3 levels as shown below. Mild 38.1%, moderate 3.3%, severe 1.4%. Depression was the most frequent disorder in both sexes (86.1%), paranoid ideation was the least (33.9%). There were not any significant differences between sex and marital status or other background factors in psychiatric disorders according to SCL-90-R index. There was no difference according to GSI index (Global severity index) between females and males.
    Conclusion
    Comparison between the above results and other studies suggest the necessity of more attention in mental health among this group.
    Keywords: Epidemiology, Psychiatric disorders, Exceptional pupils teachers, Kerman
  • A. Mahmoodi Rad, M. Foroozi, S. Mohammad Alizaheh Page 111
    Background
    Evaluation the patients for determining the sings of increasing intracranial pressure (ICP) is one of the most important nursing activities. One of the problems in caring the patients with neurological disorders is finding the intracranial pressure and prevention of its secondary complications. The aim of this descriptive comparative survey was to evaluate the alterations of intracranial pressure due to some curative and health activities in patients admmitted to intensive care unit of Shiraz Namazee hospital.
    Materials And Methods
    In this study the effects of 18 health care activities with 1620 repeats were evaluate in 6 patients with increased ICP due to head injuries. A researcher- made check list was used for data collection after determining proper reliability and validity. Central and descriptive tendency, Spearman coefficient and Wilcoxon tests were used for data analysis.
    Results
    The results of this survey showed that from 18 activities that showed significant difference in ICP, dressing change of catheter site. had highest pressure differential mean (9.62) and activity of pupil reaction of left eye to light had lowest pressure differential mean (1.40) respectively. The results also showed that among 1620 repeated activities only three were associated with decreased ICP. The result showed that, dressing change of catheter insertion site and inserting angiochat had lowest and highest correlation coefficients 0.17 and 0.8 respectively.
    Conclusion
    Although arising ICP has seen after implementation of 18 health care activities but the raise was transient and reconvert in less than one minute.
    Keywords: Intracranial pressure, Curative, hygienic activities
  • Z. Salari, N. Eftekhari Page 123
    Background
    Preeclampsia remains one of the important obstetrical problems and changes calcium metabolism and low dietary calcium intake has been suggested in the pathophisiology of preeclampsia. The aim of this project was to determine the total and ionized calcium level in normal pregnancy and preeclamptic women.
    Materials And Methods
    This case control study included 100 pregnant women, 20 to 30 years who were 28 to 40 weeks pregnant. Patients were divided into two groups, 50 women as case group (preeclampsia) and 50 women as control group (normal pregnancy). The serum total and ionized calcium were measured in both groups.
    Results
    There were no significant differences between two groups in demographic factors. Duration of pregnancy was significantly different in two groups (36.29±3.2 weeks in case group and 38.19±2.5 in control group) (p<0001). The mean systolic and diastolic blood pressure and body mass index were significantly different in both group (p<0001). The mean systolic blood pressure in preeclamptic women was 149.8±13.39 and in normal group was 108.7±9.73 and the mean diastolic blood pressure in preeclamptic women was 95±8.57 and in normal group was 67.4±10.72, body mass index was 22.84±2.07 in preeclamptic women and in normal pregnancy was 21.21±2.09. There was no significant differences between the two groups in mean serum level of total and ionized calcium (total calcium in preeclamptic women was 9.95 ± 1.28 and in normotensive women was 10.13 ± 1.11) Ionized calcium was 4.7 ± 0.29 vs. 4.55 ± 0.54. Conclusions There was no significant differences in serum total and ionized calcium between preeclamptic and normotensive pregnant women.
    Keywords: Preeclampsia, Total Calcium, Ionised Calcium
  • A., M.A. Emami Meibodi, S.H. Eftekhar Vaghefi, Sp. Rayegan, Sh. Hosseini, A. Ansari Page 129
    Background
    Many arteries are responsible for nutrition of brain tissue that one of them is the middle cerebral artery with its branches (perforating arteries). The collapse or injury in each of these branches lead to brain stroke or pathologic injury in brain so perforating arteries has anatomic importance and also it is necessary to recognize these arteries therefore we decided to measure length, outer diameter and number of these vessels in middle cerebral artery.
    Materials And Methods
    In this descriptive study 26 Brains (21 male and 5 female) of people who were dead by non brain problems causes were surveyed using usual dissection method. The brains were taken out in Kerman forensic medical center and dissection of the brains were performed in Depatment of anatatomy, Kerman faculty of medicine. The length, diameter and number of perforations were measured in middle cerebral artery (MCA). Data were analysed by t-test.
    Results
    Results showed that the main number of perforating artery branches was 6.03 in right and 6.57 in left the differences between two parts were not significant. The mean length was 13.61±0.05 in right and 13.72±0.51 in left that were not significantly different. The mean outer diameter was 0.49±0.01 in right and 0.58±0.03 in left the difference was significant (p<0.05).
    Conclusion
    This study sshowed that the outer diameter of perforating arteries in MCA were significantly differente in right and left brain, but the other variables were not significantly different in right and left brain.
    Keywords: Brain, Middle Cerebral Artery, Perforating Artery