فهرست مطالب

تحقیقات مرتع و بیابان ایران - سال یازدهم شماره 4 (پیاپی 17، سال 1383)

فصلنامه تحقیقات مرتع و بیابان ایران
سال یازدهم شماره 4 (پیاپی 17، سال 1383)

  • 130 صفحه، بهای روی جلد: 18,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/07/10
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمد زمانیان صفحات 351-364
    یکی از راهکارهای اساسی جهت افزایش تولید علوفه و کاهش تخریب مراتع در کشور، تولید بذر کافی و مناسب گیاهان علوفه ای پرمحصول ازجمله شبدر برسیم (Trifolium alexandrinum L.) است. تولید بذر شبدر برسیم به عوامل زیادی از جمله تاریخ کاشت و الگوی برداشت بستگی دارد. به منظور بررسی و تعیین اثرات تاریخ کاشت و الگوی برداشت بر عملکرد بذر شبدر برسیم در منطقه کرج، این پژوهش به صورت کرتهای یکبار خردشده (split plot) و در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهارتکرار، که در آن تاریخ کاشت در چهار سطح به عنوان کرت اصلی و الگوی برداشت در پنج سطح به عنوان کرت فرعی بود، به مدت سه سال اجرا گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که اثر سال بر روی عملکرد علوفه خشک، عملکرد بذر و وزن هزاردانه اثر معنی داری در سطح یک درصد دارد. همچنین بین سطوح مختلف تاریخ کاشت، الگوی برداشت و اثر متقابل این سطوح از نظر عملکرد علوفه خشک، عملکرد بذر و وزن هزاردانه اختلاف معنی داری وجود دارد. بیشترین عملکرد علوفه خشک به ترتیب با 4.29 تن و 5.57 تن در هکتار از تاریخ کاشت چهارم (25 اردیبهشت) و الگوی برداشت پنجم بدست آمد. از نظر عملکرد بذر تاریخ کاشت اول (25 اسفند) با 660.6 کیلوگرم و الگوی برداشت اول با 586.4 کیلوگرم بذر در هکتار برترین تیمار بودند. بیشترین وزن هزاردانه مربوط به تاریخ کاشت دوم (15 فروردین) با 3.65 گرم و الگوی برداشت دوم با 3.40 گرم است. با توجه به اثر متقابل بین عوامل، برای تولید بذر تیمار dlp2 (تاریخ کاشت اول و الگوی برداشت دوم) با 831.7 کیلوگرم و برای تولید توام علوفه و بذر تیمار dlp3 (تاریخ کاشت اول و الگوی برداشت سوم) با 761.5 کیلوگرم بذر و 2.49 تن علوفه خشک در منطقه کرج توصیه می شود.
    کلیدواژگان: شبدر برسیم، تاریخ کاشت، عملکرد علوفه و بذر و چین برداری
  • جمال حسنی صفحات 365-382
    به منظور بررسی تاثیر مقادیر متفاوت بذر و کود فسفات بر رشد و عملکرد اسپرس در شرایط دیم، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال 1375 تا 1379 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی (سارال) خرکه اجرا گردید. در این آزمایش چهار مقدار بذر شامل 10، 20، 30 و 40 کیلوگرم در هکتار وسه مقدار کود فسفات شامل شاهد، 10 و 20 کیلوگرم P2O5 خالص در هکتار در نظر گرفته شد. به منظور بررسی اثر سال، آزمایش در سال 1376 تکرار شد. کاشت بذر در دهه سوم فروردین ماه در کرتهایی به ابعاد 2 در 4 متر و بر روی خطوط به فاصله 40 سانتیمتری انجام گرفت و در طول دوره رشد کنترل آفات برگخوار و جوندگان و نیز حذف علفهای هرز در تمام پلاتها صورت گرفت. برداشت علوفه در زمان گلدهی، حدود 50 درصد گیاهان هر پلات و پس از اندازه گیری رشد ارتفاعی و حذف خطوط حاشیه انجام شد.
    نتایج نشان داد که مقادیر متفاوت کود فسفات تاثیر معنی داری بر عملکرد علوفه ندارند، اما تیمارهای متفاوت بذر اثر معنی دار آماری در سطح 5 درصد بر عملکرد علوفه داشتند و مقدارهای 40 و 30 کیلوگرم بذر در هکتار به ترتیب با میانگین تولید 1480 و 1412 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار برتر از سایر تیمارها بوده و هر دو در یک سطح آماری قرار داشتند.
    نتایج تجزیه مرکب آزمایش نیز نشان داد که روند تغییرات عملکرد گیاه تحت تاثیر عامل سال قرار گرفته و درسال دوم رشد بیشترین عملکرد علوفه حاصل شد و به رغم افزایش تولید در سال دوم براساس سرشت طبیعی گیاه، این روند با تغییرات وضعیت نزولات جوی در منطقه نیز مطابقت داشت.
    براساس این نتایج، کاشت اسپرس در مناطق مشابه ایستگاه سارال (خرکه) در فصل بهار، با مصرف 40-30 کیلوگرم بذر خالص در هکتار با موفقیت همراه می باشد.
    کلیدواژگان: اسپرس، بذر، کود فسفات، رشد، عملکرد
  • کاظم دشتکیان، محمد خسروشاهی صفحات 383-408
    هر چند عوامل متعددی در تشکیل بیابان دخالت دارند، ولی نقش پوشش گیاهی به لحاظ انعکاس شرایط محیط طبیعی در شناسایی و تفکیک مناطق بیابانی به خوبی آشکار است. به دیگر سخن اثر مشترک عوامل محیطی را در بروز و ظهور پدیده های مختلف می توان در پوشش گیاهی هر ناحیه جستجو کرد. با توجه به نقش بارز پوشش گیاهی درتفکیک و شناسایی مناطق بیابانی در مقاله حاضر حدود بیابانهای استان یزد از این جنبه تعیین شده است. برای پرهیز از گسترش دامنه مطالعات، سطوح مورد مطالعه در استان از اولین ارتفاعات مسلط به دشت تا انتهای مخروط افکنه مد نظر قرار گرفت. در این محدوده ضمن تعیین تیپ های گیاهی غالب و برخی از ویژگی های مهم محیطی آنها نقشه مربوطه به صورت رقومی در محیط GIS تهیه شد، بعد با استفاده از اطلاعات موجود و با توجه به ویژگی های عمومی هر یک از تیپ های گیاهی و مناطق رویشی، محدوده اراضی بیابانی از غیربیابانی تفکیک گردید و براین اساس نقشه بیومهای بیابانی استان یزد تهیه شد. در محدوده مورد مطالعه در مجموع 86 تیپ گیاهی تفکیک گردید که با توجه به ویژگی اختصاصی آنها، 47 تیپ معرف بیومهای بیابانی، 29 تیپ معرف بیومهای غیربیابانی و 10 تیپ باقیمانده، تیپ هایی هستند که هم در بیومهای بیابانی غیر بیابان پراکنش دارند. بیابانهای استان یزد از دیدگاه پوشش گیاهی دارای مساحتی حدود 4297700 هکتار هستند که 58.8 درصد از سطح استان را در برمی گیرد.
    کلیدواژگان: بیابان، پوشش گیاهی، استان یزد، GIS
  • عباسعلی سندگل صفحات 409-424
    در فاصله سالهای 1364 تا 1368 به مدت پنج سال سازگاری تعداد 18 گونه مرتعی در ایستگاه چپر قویمه گنبد با بارندگی متوسط 250 میلیمتر و خاک با هدایت الکتریکی 22-55 میلیموس بر سانتیمتر مورد بررسی قرار گرفت. بذرهای گونه ها روی خطوط 2 متری و با فاصله 70 سانتیمتر از یکدیگر در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با چهارتکرار کشت شدند. از هر گونه 160 پایه مورد بررسی قرار گرفت. در پایان سال پنجم درصد زنده مانی گونه ها با هم مقایسه گردید. نتایج نشان داد که از بین گیاهان مورد بررسی گونه های Agropyron elongatum و Artemisia sieberi و Atriplex canescens نسبت به سایر گونه ها از درصد استقرار و زنده مانی بیشتر و شادابی و رشد مطلوبتری برخوردار بودند.
    کلیدواژگان: سازگاری، گونه های مرتعی، چپر قویمه گنبد
  • حمیدرضا میرداوودی، حجت الله زاهدی پور صفحات 425-448
    به منظور بررسی اثر شوری خاک و نوع نمک بر استقرار اولیه و رشد گیاهان شورپشند نظیر Atriplex canescens و Halimion verrucifera و Camphorosma monspeliacum، تحقیقی در شرایط گلدانی انجام گرفت. طرح آزمایشی مورد استفاده طرح کرتهای دوبار خرد شده در چهار تکرار بود. تیمار میزان شوری خاک با شش سطح 5 (به عنوان شاهد)، 15، 30، 45، 60 و 75 دسی زیمنس بر متر به لحاظ اهمیت بیشتر در کرتهای فرعی تر و نوع نمک شامل نمک کلرور و سولفات در کرتهای اصلی قرار داده شد. پس از یک دوره رویش گیاه، وزن خشک اندامهای هوایی اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که نوع نمک خاک اثرات معنی داری را روی تولید دارد، به طوری که عملکرد برای هر سه گونه در نمک سولفات بیشتر از عملکرد در تیمارهای نمک کلرور بود. در واقع اثر سوء نمکهای کلرور روی تولید بیشتر از نمکهای سولفات است و اثر متقابل نوع گیاه و نوع نمک در (p>%1) با آزمون دانکن بسیار معنی دار بود. افزایش درجه شوری خاک اثر معنی داری را روی عملکرد سه گونه نشان داد و از آنجایی که واکنش گیاه به شوری می تواند به طور نسبی با میزان تولید، به عنوان یک تابع وابسته به شوری مورد بررسی قرار گیرد، برای تعیین رابطه مناسب اثرات شوری خاک روی تولید هر یک از گونه ها، با توجه به نوع نمک، برازنده ترین رابطه از میان مدلهای ریاضی با در نظر گرفتن ضریب تبیین (r2) و معنی دار شدن این ضرایب در سطح 5%، انتخاب گردید و مشخص شد که تغییرات عمده در واکنش گیاه به شوری به صورت نمایی می باشد.
    کلیدواژگان: شوری خاک، گیاهان شورپسند، اراک، Atriplex، Camphorosma monspelicum، canescens و Halimion verrucifera
  • طاهره انصافی مقدم صفحات 449-473
    ضرایب یا شاخص های اقلیمی ایی که بتوانند در لمس پدیده خشکی اقلیم موثر واقع شوند بسیار متنوع و در مقایسه با شاخص های انسانی از پیچیدگی بیشتری برخوردارند. در این مطالعه با استفاده از گردآوری، ارتباط، سازماندهی داده ها، محاسبه ضرایب همبستگی، رگرسیون خطی و بازسازی آمار وسرانجام تحلیل جز به جز اطلاعات پردازش شده، برای کلیه نتایج و یافته های حاصل از محاسبات آماری مولفه های اقلیمی اعم از تغییرات ماه به ماه و سال به سال بارش و دما، نوسان فصلی و سالانه بارش و دما، دامنه فصلی و سالانه دما، ضریب تغییرپذیری فصلی و سالانه بارش و دما و ضریب بی نظمی بارش، در مورد 35 ایستگاه هواشناسی مورد مطالعه در حوضه آبریز دریاچه نمک با سابقه 40 سال (از سال 1957 تا 1996)، نمرات Z محاسبه و در کلیه ستونها با یکدیگر جمع شد و بعد بر تعداد ستونهای جمع شده، تقسیم گردید. حاصل بدست آمده که بین 2- تا 3+ در مورد کلیه ایستگاه ها و کلیه سالهای مورد بررسی در نوسان است، تحت عنوان شاخص آب و هوایی خشکی اقلیم (Aridity Climatic Index: ACI) تعیین کننده شدت درجات خشکی و رطوبت در ایستگاه ها و سالهای مختلف اقلیمی بوده و نقش مهمی در ارزیابی و برآورد گسترش سطوح تحت تاثیر خشکی اقلیم دارد. برمبنای تعیین محدوده خشکی و با استفاده از تکنیک GIS و نرم افزار LWIS و براساس 45 نقشه خروجی، پدیده خشکی در حوضه آبریز دریاچه نمک به طور سال به سال مقایسه شه و مقدار سطوح تحت تاثیر خشکی با رعایت ترتیب از کم به زیاد در طی سالهایی که پدیده خشکی به وقوع پیوسته، مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج ارزیابی سال به سال و درصد مساحت پهنه های متاثر از پدیده خشکی بیانگر این واقعیت است که حوضه دریاچه نمک در چهاردهه اخیر با حرکتی آرام و مداوم به سمت خشکی اقلیم سوق یافته است.
    کلیدواژگان: ارزیابی نوسانهای اقلیمی، روندیابی خشکی، شاخص خشکی، پهنه بندی خشکی