فهرست مطالب

تحقیقات پزشکی - سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، پاییز 1383)

مجله تحقیقات پزشکی
سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، پاییز 1383)

  • 72 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/06/30
  • تعداد عناوین: 8
|
  • زهرا ذاکری، هوشنگ سند گل، علی اصغر کوثری، محمدرضا تابان صادقی صفحه 1
    مقدمه
    اثرات درمانی متوتریکسات (MTX) و داکسی سایکلین (DOX) در بیماران آرتریت روماتویید (RA) شناخته شده است. تاکنون، درباره مقایسه اثرات این دو دارو در درمان آرتریت روماتویید بررسی های محدودی انجام گرفته است. این پژوهش آینده نگر دو سویه کور تصادفی برای این منظور طراحی شده است.
    روش کار
    از آغاز تیرماه 1382 تا پایان تیرماه 1383، بیماران با بیماری آرتریت روماتویید فعال در این پژوهش وارد شدند. بیماران به دو گروه تصادفی (50 نفر در هر گروه) بخش شده و 16 هفته پیگیری شدند. در طی این پژوهش، همه بیماران مجاز به استفاده از پردنیزولون کمتر از 10 میلی گرم در روز بودند. گروه نخست، داکسی سایکلین خوراکی 100 میلی گرم دو بار در روز و گروه دوم، متوریکسات خوراکی 5.7 میلی گرم در هفته دریافت کردند. همه بیماران در آغاز و سپس هر چهار هفته از نظر یافته های بالینی مانند، شمار مفصل های متورم و حساس، شاخص مفصلی ریتچی، مدت خشکی صبحگاهی، میزان درد بر پایه ی خط کش VAS، آزمون گریپ (توان چنگ زدن) و متغیرهای آزمایشگاهی چون، هموگلوبین، پلاکت، گلبول سفید، ESR،CRP و فاکتور روماتویید، بررسی شدند.
    یافته ها
    سی و نه بیمار در هر گروه متوتریکسات و داکسی سیکلین آزمون را به پایان رساندند. ویژگی های مردم شناختی، بالینی و پایه در دو گروه یاد شده همانند بودند. در گروه متوتریکسات و داکسی سیکلین پاسخ درمانی از نظر متغیرهای بالینی و آزمایشگاهی در هفته شانزدهم نسبت به مقادیر پایه از نظر آماری معنی دار بود. از نظر مقایسه میان این دو گروه جز درمیزان درد (خط کش VAS) که، در گروه متوتریکسات میزان بهبودی بیشتر بود (P<0.009)، در دیگر یافته های آزمایشگاهی و بالینی، تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. عوارض جانبی خفیف در گروه داکسی سایکلین بیشتر از گروه متوتریکسات بود (18 نفر در گروه داکسی سایکلین و 11 نفر در گروه متوتریکسات (P<0.001) ولی عوارض وخیم منجر به خروج از بررسی، در دو گروه تفاوت آماری معنی دار نداشت.
    نتیجه
    متوتریکسات، در مهار درد بیمار بر داکسی سایکلین برتری دارد، اما از دیگر دیدگاه ها، اختلاف آماری چشمگیر دیده نشد. همچنین، عوارض جانبی خفیف داکسی سایکلین بیشتر از متوتریکسات بوده و عوارض وخیم در هر دو گروه یکسان بود.
    کلیدواژگان: آرتریت روماتوئید متوتریکسات داکسی سایکلین درمان
  • سید محمد وحید حسینی، سید عباس بنانی، نادر تنیده صفحه 14
    مقدمه
    مترونیدازول خوراکی در جراحی های کولون و آپاندیسیت حاد به عنوان داروی پیشگیری کننده از عفونت زخم و یا کاهش آن به کار برده شده است، اما به علت مسایل اخلاقی، تاکنون در حضور پریتونیت منتشر از گونه خوراکی آن استفاده نشده و بنابراین مصرف آن را در انسان پیشنهاد نمی کنند. در این پژوهش، اثر مترونیدازول خوراکی در حضور پریتونیت در الگوی حیوانی خرگوش بررسی گردیده است.
    روش کار
    این پژوهش در سه گروه خرگوش،هر گروه شامل14 عدد، انجام شده است. در این پژوهش، پریتونیت با تزریق یک میلی لیتر محلول فراهم شده از مدفوع انسانی دارای 1011-1010 میکروارگانیسم در میلی لیتر درون حفره ی پریتوین ایجاد شد. پس از هشت ساعت که علایم بالینی پریتونیت پدیدار گردید، درمان در هر گروه، به مدت پنج روز و به شیوه زیر آغاز گشت: گروه شاهد (GI)، مترونیدازول دریافت نکرد، اما گروه دوم (GII)، مترونیدازول خوراکی 50 میلی گرم، برای هر کیلوگرم وزن بدن در روز، هر 12 ساعت و گروه سوم (GIII)، مترونیدازول زیر پوستی 50 میلی گرم، برای هر کیلو گرم گرم وزن بدن در روز، هر 12 ساعت دریافت کردند. جنتامایسین برای از بین بردن ارگانیزم های هوازی گرم منفی، پنج میلی گرم برای هرکیلو گرم وزن بدن در روز، در هر سه گروه به صورت عضلانی هر 12 ساعت به کار برده شد. نه (9) روز پس از پایان درمان (دو هفته پس از ایجاد پریتونیت)، خرگوش ها برای کشف تجمع چرک درون حفره شکم و لگن تشریح شدند.
    یافته ها
    پنج خرگوش (35 درصد) از گروه شاهد و در مدت سه روز نخست، از میان رفتند، در حالی که، همه خرگوش های گروه GII و GIII زنده ماندند (P<0.04). تنها یکی از خرگوش های برجا مانده (11 درصد) در گروه GI، به تجمع چرکی درون لگن مبتلا بود. این عارضه، در گروه 3, 2 دیده نشد (P=0.39). از نظر علایم حیاتی، مدت زمان وجود تب بیشتر از 38.5 درجه سانتی گراد، تاکی کاردی (ضربان قلب بیشتر از 150 در دقیقه) و تاکی پنه (تنفس بیشتر از 60 در دقیقه) در GI بر پایه روز، به ترتیب 4,3,4 و در GII 1,1,3 و در GIII، 1,1,3 روز بود. تفاوت میان گروه یک در برابر گروه 3,2، در هر سه متغیر چشمگیر و معنی دار بود. میانگین کاهش وزن در پنج روز نخست، GII,GI و GIII، به ترتیب 30 و 10 و صفر گرم در روز تعیین گردید. نه (9) خرگوش زنده مانده در GI، چهار تا شش روز (میانگین 5.3 روز)، به شدت بی اشتها و غیر فعال بودند. در حالی که، این مدت در گروه 3, 2 و به طور میانگین، به ترتیب 3. 2, 4. 2 روز بود.
    نتیجه
    مترونیدازول خوراکی، در صورت تحمل توسط حیوان، همانند گونه تزریقی آن، دارویی موثر در درمان پریتونیت باکتریایی است.
    کلیدواژگان: مترونیدازول پریتونیت مدفوعی، چرک درون حفره ی شکم
  • احمد انصارفداران، محمد جعفر امامی صفحه 22
    مقدمه
    گردن استخوان ران (فمور) به دلیل وضعیت ویژه عروقی و نداشتن لایه زاینده در پرده ضریع، هنگامی که دچار شکستگی شود، پیش آگهی خوبی نداشته و نتیجه درمانی آن مبهم باقی مانده است. جابه جایی و جوش نخوردگی، ممکن است بی درنگ تا ماه ها پس از ثابت سازی شکستگی به وجود آید. نکروز آوسکولار، به عنوان مهم ترین عارضه، ممکن است ماه ها بعد نمایان شود.
    روش کار
    در این بررسی، در مدت هشت سال (1372-1380)، شمار 78 بیمار که، با این گونه شکستگی به بیمارستان شهید دکتر چمران، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه کرده بودند، به وسیله یک جراح و به روش بسته با کمک فلوروسکوپی جا اندازی شده و سپس، به وسیله سه عدد پیچ کانسلوس (Cancellous) ثابت شدند. سپس، با انجام مینی آرتراتومی، هماتوم جای شکستگی از کپسول بیرون آورده شد.
    یافته ها
    از این شمار، 42 نفر زن و 36 نفر مرد بودند. دامنه سن بیماران، بین10 تا80 سال با میانگین سنی، 40.28 سال و حداقل، زمان پیگیری 2.5 سال بود. بر پایه ی رده بندی گاردن (Garden)، 10 نفر شکستگی گونه I، 19 نفرگونه II، 16 نفر گونه III، و 33 نفر گونه ی IV داشتند. وضعیت بالینی بیماران بر پایه درجه بندی هاریس (Harris) بررسی شد. میزان42.3 درصد، یافته های بالینی، عالی (Excellent)،33.3 درصد، خوب (Good)، 15.4 درصد، به نسبت خوب (fair) و نه درصد، بد (Poor) داشتند. نکروز آسپتیک در 16.66 درصد و میزان جوش نخوردن (Nonunion) صفر و دیر جوش خوردن (Delayed union) 6.4 درصد بوده است.
    نتیجه
    با مقایسه یافته های درمانی این بررسی با دیگران، به نظر می رسد که بیرون کشیدن هماتوم مفصلی شاید در کاهش میزان نکروز آسپتیک نقش داشته باشد.
    کلیدواژگان: شکستگی، گردن استخوان ران، ثابت کردن، تخلیه هماتوم مفصل
  • سیدعلی ملک حسینی، سامان نیک اقبالیان، رضا خواجه، احمد منبتی، نادر تنیده صفحه 31
    مقدمه
    بیمارانی که عمل آناستوموز کولورکتال بر روی آن ها انجام می شود ناچار به تحمل چندین روز محرومیت از تغذیه دهانی هستند که، باعث عوارضی چند در آنان می شود. بررسی کنونی، مقایسه دو روش تغذیه روده ای و غیر روده ای پس از عمل آناستوموز روده ای در الگوی حیوانی (خرگوش) است.
    روش کار
    پژوهش بر روی یک نمونه 30 تایی خرگوش انجام گرفت. بر روی نمونه ها عمل لاپاراتومی انجام گرفته، بخش کولون عرضی آن ها قطع و سپس، آناستوموز داده شد.خرگوش ها به دو گروه 15 تایی، شامل گروه نخست، به عنوان گروه شاهد و گروه دوم، به عنوان گروه مورد بخش شدند. تغذیه روده ای در گروه نخست، سه روز و در گروه دوم، 12 ساعت پس از عمل جراحی آغاز شد. ده روز پس از عمل، خرگوش های دو گروه نمونه برداری شده و جای آناستوموز، از لحاظ التیام یا وجود نشت و حفره صفاقی، از نظر وجود و شدت چسبندگی روده ای یا چرک بررسی شد جای آناستوموز نیز، مورد بررسی آسیب شناختی قرار گرفت.
    یافته ها
    میزان مرگ ناشی از نشت آناستوموز در گروه شاهد، یک مورد (6.6 درصد) بود، اما در گروه مورد، هیچگونه مرگ و میر ناشی از نشت آناستوموز دیده نشد. میزان چسبندگی درون صفاقی، در گروه شاهد بیشتر و شدیدتر از گروه مورد بود (p<0.05). بررسی بافتی – آسیب شناختی جای آناستوموز، هم نشان دهنده ی التیام خوب و قابل مقایسه با گروه شاهد در گروه مورد بود.
    نتیجه
    پژوهش کنونی نشان دهنده امن و مطمئن بودن این گونه روش تغذیه ای در یک الگوی حیوانی است.
    کلیدواژگان: تغذیه زودهنگام، تغذیه تاخیری، آناستوموز، روده بزرگ
  • محسن فروردین، مرسل مهریار، حسین اشرف، مرتضی مهدی زاده، منصور رحیمی، حمید حسینی، سینا احمدی، بابک باقری صفحه 37
    مقدمه
    جدا شدگی رگماتوژن شبکیه از علل کاهش شدید دید بوده که در بسیاری موارد، قابل پیشگیری یا درمان است. بررسی ویژگی های همه گیر شناختی منطقه ای می تواند موجب ایجاد بینش گسترده تر در پیشگیری و درمان بیماری گردد. پژوهش کنونی بر روی بیماران مراجعه کننده به بیمارستان خلیلی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، در سال های 1370 تا 1380 انجام شده است.
    روش کار
    شمار 400 چشم از پرونده ی 360 بیمار مبتلا به جدا شدگی رگماتوژن شبکیه که، عمل جراحی اسکلرال باکلینگ بر روی آن ها انجام شده بود، بررسی شدند. در این بررسی، بیمارانی وارد شدند که، برای نخستین بار در دوره زمانی بالا عمل جراحی شبکیه بر روی آن ها انجام شده بود. بررسی هر پرونده، شامل بررسی سن، جنس، مدت بروز علایم، فصل پیدایش بیماری، شدت کاهش بینایی، بود یا نبود عوامل خطر و بررسی طرح شماتیک شبکیه بود. همچنین، وضعیت آناتومی شبکیه و دید شش ماه پس از عمل بررسی شد. چسبیدن دوباره شبکیه پس از شش ماه، به عنوان موفقیت آناتومی پایانی با یک بار عمل جراحی و دید 20.400 یا بیشتر پس از شش ماه، به عنوان موفقیت کارکردی پایانی با یک بار عمل تعریف شد.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران، 47±19.84 سال بود. شایع ترین گروه سنی برای جداشدگی،60 سال به بالا بود. همچنین، یک افزایش مقطعی در گروه سنی 10 تا 19 سال مشاهده شد. میزان 62.5 درصد از مبتلایان مرد بودند. چهل درصد چشم ها بدون عدسی و یا دارای عدسی مصنوعی، 32 درصد دارای لاتیس، 23 درصد نزدیک بین، 14 درصد دارای پیشینه ی ضربه و 18 درصد هیچگونه عامل خطر نداشتند. جداشدگی رگماتوژن شبکیه در کسانی که فاقد عدسی یا پسودوفاک بودند، در جنس مذکر نسبت به مونث بیشتر بود (p=0.01)، اما دارای لاتیس، در جنس مونث بیشتر بود (p=0.01). در گروه ناشی از ضربه، تفاوتی در جنسیت مشاهده نشد (P=0.1). همچنین، تفاوت معنی دار میان فصل های سرد (پاییز و زمستان) و گرم (بهار و تابستان) از نظر آغاز بیماری مشاهده نشد (P=0.067). هفتاد و سه درصد چشم ها دارای جدا شدگی رگماتوژن شبکیه ناکامل بودند. در 86.5 درصد از چشم ها ناحیه ی لکه زردی، جدا شده بود. اختلال پرولیفراتیو زجاجیه – شبکیه ای مراحل B یا C1 (PVR)، در 49.5 درصد دیده شد. سوراخ گرد در 49.3 درصد، پارگی نعل اسبی یا پارگی با سر کنده شده در 41.6 درصد و دیالیز در8.9 درصد، دیده شد و در 20 درصد از چشم ها هیچ سوراخی دیده نشد. شایع ترین جا برای سوراخ های گرد، ناحیه گیجگاهی تحتانی، برای پارگی ها، ناحیه گیجگاهی فوقانی و برای دیالیز، ناحیه ی گیجگاهی تحتانی بود. جدا شدگی دو سویه در11.11 درصد چشم ها دیده شد. موفقیت پایانی آناتومی،79.5 درصد و موفقیت پایانی کارکردی، 46 درصد بود. بیماران فاقد عدسی یا دارای عدسی مصنوعی، نسبت به دیگر گروه ها از موفقیت آناتومی و کارکردی پایین تری برخوردار بودند (p<0.001)
    نتیجه
    اسکرال باکلینگ، عمل جراحی موفقی در درمان جداشدگی رگماتوژن شبکیه است. شناخت عوامل خطر و توجه به آن ها پیش از عمل، می تواند میزان موفقیت را افزایش دهد.
    کلیدواژگان: جداشدگی رگماتوژن شبکیه، همه گیر شناختی، اسکلرال باکلینگ
  • مسعود بذرگر، فرحن پیرویان، مهران کریمی، محسن فتح زاده صفحه 48
    مقدمه
    تالاسمی از بیماری های شایع ارثی است که، با کاهش تولید زنجیره های هموگلوبین همراه بوده و گسترده ای از علایم بالینی را پدید می آورد. نارسایی بطن چپ، از علل اصلی مرگ بیماران بتا تالاسمی ماژور است. هدف پژوهش کنونی، بررسی عوامل زمینه ساز اختلال عملکرد بطن چپ در بیماران بتا تالاسمی ماژور بود.
    روش کار
    دراین پژوهش، 144 بیمار بتا تالاسمی ماژور وابسته به تزریق خون و تحت درمان با دفروکسامین بررسی شدند. با توجه به یافته های اکوکاردیو گرافی بیماران، سه گروه تشکیل شد: گروه 1، بدون هر گونه آسیب قلبی؛ با گروه 2، دارای گشادی بطن چپ، اما کارکرد طبیعی بطن چپ؛ گروه 3، با اختلال عملکرد بطن چپ. شاخص های خون شناسی و یافته های اکوکاردیوگرافی در میان سه گروه مقایسه شد.
    یافته ها
    نود و پنج بیمار (66درصد) در گروه 1، 29 نفر (20درصد) در گروه 2 و 20 نفر (14 درصد) در گروه 3 جا گرفتند. شاخص های خون شناسی میان سه گروه، اختلافی معنا دار نداشتند. سطح فریتین سرم با شاخص های اکوکاردیوگرافی رابطه ای معنا دار نداشت. قطر بطن چپ در پاپان سیستول (LVESD) در میان سه گروه متفاوت بود (p<0.001). کسر جهشی (EF) و کسر کوتاه شدگی (SF) بطن چپ، در گروه 3، کمتر از دو گروه دیگر بود (p<0.001). دفعات دریافت خون با شاخص های یاد شده رابطه منفی داشت: کسر جهشی (r=-0.202, p<0.05) و کسر کوتاه شدگی (r=-0.181, p<0.05) سن آغاز دفروکسامین با قطر بطن چپ در پایان دیاستول (LVEDD) (r=0.260, p<0.005) و LVESD (r=0.200, p<0.05) رابطه داشت.
    نتیجه
    با توجه به نبود همبستگی معنادار فریتین با شاخص های اکوکاردیوگرافی، نمی توان سطح فریتین را به عنوان شاخص میزان آهن در قلب در نظر گرفت. در این پژوهش، بیماران دارای کم خونی شدید تر و کسانی که، دفروکسامین را در سنین بالاتری آغاز کرده بودند، بیشتر در معرض ابتلا به مشکلات بطن چپ بودند.
    کلیدواژگان: تالاسمی ماژور، اختلال عملکرد بطن چپ، افزایش آهن، دفروکسامین
  • مهدی شهریاری، محمد خلق الله صفحه 59
    مقدمه
    ایران، از کشورهایی است که بر روی کمربند تالاسمی قرار دارد و از لحاظ بیماری کمبود آنزیم گلوکز 6 – فسفات دهیدروژناز (G6PD) نیز، جزو مناطق با شیوع بالا به شمار می آید. در این بررسی که، به صورت مقطعی و به مدت یک سال از آغاز شهریور ماه 1377 تا آغاز شهریور ماه 1378 به طول انجامید. اثر توراث همزمان این دو ژن در سطوح فنوتیپی شامل مقادیر معیارهای خون شناسی مانند، RDW، HDW، MCV، MCH، MCHC سطح Hb و شمارش RBC بررسی شده است.
    روش کار
    از همه داوطلبان ازدواج که، برای غربالگری تالاسمی در این مدت به مرکز بهداشت شهدای والفجر شیراز مراجعه کردند، بررسی آنزیم G6PD به روش فلوئورسنت لکه ای نیز، انجام گرفت. تشخیص بتا تالاسمی مینور آن ها، با بررسی شمارش کامل گلبولی (CBC) به وسیله دستگاه H1 و سنجش مقادیر HbA2 به تایید می رسید.
    یافته ها
    از جمعیت 4750 نفری مراجعه کننده در این یک سال، شمار 475 نفر (10 درصد)، به تالاسمی مینور و309 نفر (6.5 درصد)، به کمبود آنزیم G6PD دچار بودند. همچنین،53 نفر از این 475 نفر تالاسمی مینور، به طور همزمان کمبود آنزیم G6PD هم داشته (گروه یک) و 422 نفر دیگر، تنها به تالاسمی مینور دچار بودند (گروه 2).
    نتیجه
    میزان شیوع ژن کمبود آنزیم G6PD در جمعیت بتا تالاسمی مینور، 11.15 درصد تعیین شد که، در مقایسه با میزان شیوع آن در کل جمعیت که، 6/5 درصد بوده، بیانگر تفاوتی معنی دار میان این دو جمعیت است (Z=4.27, p=0.04). میانگین حجم گلبولی (MCV) (±انحراف معیار) در گروه نخست، 64.03±3.74 فمتولیتر بود،63.23±4.60 فمتولیتر بود (P=0.07). میانگین دیگر معیارهای خون شناسی در گروه دو (422 نفر بتا تالاسمی مینور که، دارای سطح آنزیم G6PDطبیعی بودند)، با گروه مبتلا به کمبود G6PD، تفاوت آماری معنی دار نشان نداد.
    کلیدواژگان: تالاسمی مینور، کمبود آنزیم G6PD، غربالگری، معیارهای خون شناسی
  • لیلا پور سعادت، علیرضا جمشیدی فرد، محمدحسن دوامی صفحه 65
    ژیادیار لامبلیا مهم ترین انگل ایجاد کننده اسهال ناتوان کننده است شیوع این بیماری در نقاط گوناگون جهان از 1.5 تا 20 درصد است. ژیاردیازیس از بیماری های بومی کشور ایران است. مهم ترین راه انتقال این انگل آب آشامیدنی است. تا کنون از روش هایی گوناگون برای گندزدایی آب از این انگل استفاده شده است استفاده از ید، تابش فرابنفش (اولتراویوله) به وسیله لامپ های با توان بالا، صافی شنی، قرص های دارای هالوژن یا کلرین را می توان نام برد. ازن نیز، با غلظت 1.5 میلی گرم در لیتر و زمان 60 ثانیه، باعث تخریب پروتئین دیواره کیست می گردد.