فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد - سال هفتم شماره 2 (پیاپی 26، تابستان 1384)

مجله دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
سال هفتم شماره 2 (پیاپی 26، تابستان 1384)

  • 100 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/10/01
  • تعداد عناوین: 13
|
  • افشین نظری، بهرام دلفان، غلامرضا شهسواری صفحه 1
    زمینه و هدف
    مرزه یا ساتوریا خوزستانیکا (Satureja khuzestanica) از گیاهان بومی ایران می باشد که به طور گسترده ای در نواحی جنوبی کشور به ویژه استان لرستان وجود دارد و در طب سنتی دارای مصارف پزشکی، از جمله فعالیت ضد درد و عفونت می باشد. در مطالعات قبلی مشاهده گردید که این گیاه باعث کاهش معنی دار وزن در موشهای مورد آزمایش شده است. بر همین اساس بر آن شدیم اثرات دم کرده و اسانس روغنی این گیاه را روی وزن بدن، دریافت غذا و فاکتورهای لیپیدی، قندی، پروتئینی، الکترولیت ها و آنزیم های کبدی در رت بررسی کنیم.
    روش بررسی
    این مطالعه تجربی است که در سال 1382 در مرکز تحقیقات گیاهان دارویی دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد. دم کرده گیاه مزبور به مقادیر 75، 150 و 250 میلی گرم بر کیلوگرم از راه خوراکی به مدت سه هفته به ترتیب برای حیوانات در سه گروه تجویز شد و در گروه چهارم، اسانس روغنی گیاه در آب خوراکی به میزانppm 1000 حل و تجویز گردید. در عین حال برای گروه کنترل هیچگونه گیاهی تجویز نشد. وزن حیوانات و میزان دریافت آب و غذای آنها بصورت روزانه ثبت گردید و در پایان 3 هفته فاکتورهای خونی و آنزیم های کبدی در سرم این حیوانات اندازه گیری شد. داده ها با آزمون ANOVA یکطرفه و بدنبال آن آزمون Tukey با یکدیگر مقایسه گردید و در بعضی گروه ها که توزیع داده ها نرمال نبود از آزمون من ویتنی استفاده شد.
    یافته ها
    میزان تری گلیسرید سرمی در گروه اسانس روغنی)43.15±3.92 میلی گرم بر دسی لیتر) نسبت به گروه کنترل 89.99±8.03)میلی گرم بر دسی لیتر) تفاوت معنی دار داشت (001.P<0) و نیز میزان قند خون ناشتا (FBS) سرمی در گروه سوم (8.5±117.86 میلی گرم بر دسی لیتر) و گروه اسانس روغنی (97.22±7.1 میلی گرم بر دسی لیتر) نسبت به گروه کنترل (165.97±15.91 میلی گرم بر دسی لیتر) تفاوت معنی داری را نشان دادند (001.P<0)میزان دریافت غذا در گروه سوم به مدت سه هفته (گرم3.5 80.87±) نسبت به گروه کنترل (گرم 88.91±3.5) با 001.P<0تفاوت معنی دار داشت ولی در گروه اسانس روغنی میزان دریافت غذا در این مدت (گرم 9/7±45/101) نسبت به کنترل بیشتر بود (001.P<0). میزان کراتینین سرمی در تمام گروه های دم کرده گیاه و اسانس روغنی با 001.P<0 کاهش معنی داری را نسبت به گروه کنترل نشان دادند. در مورد آنزیم های کبدی آلکالن فسفاتاز ALP)) در سرم حیوانات گروه اسانس روغنی (Iu/L 166.55±15.88) نسبت به گروه کنترل (Iu/L 372.11±37.04) با P<0.01تفاوت معنی داری را از نظر مقدار و فعالیت نشان داد. هیچ تغییری در وزن حیوانات در گروه های مورد آزمایش نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    بنظر می رسد که دم کرده و اسانس روغنی ساتوریا خوزستانیکا می توانند خواص کاهش دهنده گلوکز و تری گلیسرید سرمی و در گروه دم کرده باعث تضعیف اشتها شده اما در گروه اسانس روغنی باعث افزایش اشتها شد و همچنین توانائی بهبود عملکرد کلیوی از طریق کاهش کراتینین سرم و تقویت کننده عملکرد کبدی از طریق کاهش فعا لیت آنزیم آلکا لن فسفاتاز کبدی را داشته باشند.
    کلیدواژگان: ساتوریا خوزستانیکا، رت، گلوکز، تری گلیسرید، کراتینین، مرزه
  • حسین فاییان، بهشاد بوذری پوربویینی، زهره شامندی صفحه 9
    زمینه و هدف
    تصادفات و سوانح در کشور ما شیوع فراوانی داشته و منجر به انواع آسیب ها از قبیل شکستگی می شود که خود مسئول عوارض جسمی و روحی می باشند. عوامل روحی روانی در کیفیت زندگی نقش به سزایی دارند و هر نوع آسیب آنها منجر به افت کیفیت زندگی در جنبه های مختلف از قبیل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می شود. از آنجا که تا بحال مطالعه مکتوبی در مورد آسیب های روحی به دنبال تروماهایی از قبیل شکستگی و تاثیر آن روی کیفیت زندگی بیماران در ایران انجام نشده است ما به سنجش کیفیت زندگی بیماران پس از عمل جراحی و مقایسه آن با افراد سالم پرداختیم.
    روش بررسی
    این تحقیق یک مطالعه توصیفی – تحلیلی است که با روش نمونه گیری تصادفی بر روی دو گروه سالم و بیمار انجام شد. هر گروه شامل 60 نفر زن و مرد 50-20 سال بود. در گروه بیمار افرادی فقط با شکستگی تنه استخوان فمور بوده که مورد عمل جراحی قرارگرفته و از نظر سایر ارگان ها مشکلی نداشتند و در عرض 2-1 سال بعد از جراحی نیز دچار عوارض شکستگی نشده و شواهد کلینیکی و رادیولوژیکی نتیجه خوب عمل را نشان می داد و گروه سالم از بین همراهان بیماران که بیماری شناخته شده ای نداشتند انتخاب گردید. سایر شرایط مثل وضعیت اقتصادی، اجتماعی و غیره در دو گروه مشابه بود. کیفیت زندگی در این دو گروه با پر کردن پرسشنامه فارسی SF-36 در هشت جنبه مختلف (عملکرد جسمی، محدودیت انجام فعالیت در اثر آسیب جسمی، محدودیت انجام فعالیت در اثر آسیب روحی، درد بدنی، سلامت کلی، انرژی و خستگی، عملکرد اجتماعی، سلامت روانی) بررسی گردید و با استفاده از آزمونهای آماری t-test، t مستقل و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه مشخص شد که کیفیت زندگی به طور خفیفی در هر 8 جنبه کیفیت زندگی افت کرده و بیشترین افت کیفیت زندگی در بیماران در جنبه انرژی و خستگی بود و در مقایسه بیماران با افراد سالم بیشترین اختلاف در افت کیفیت زندگی در جنبه های محدودیت انجام فعالیت در اثر آسیب جسمی و عملکرد جسمی بود. همچنین مقایسه افت کیفیت زندگی بین دو گروه در هر 8 جنبه معنی دار بود (?5/P
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی بیماران بعد از جراحی شکستگی تنه استخوان فمور نسبت به افراد سالم در همه ابعاد در سطح پایین تری بوده است. این امر ممکن است ناشی از پیگیری ناکافی بیماران بعد از ترخیص یا هزینه های سنگین درمانی یا حمایت ناکافی اجتماعی، جسمانی و عاطفی باشد. عدم انجام اقدامات توانبخشی کافی بعد از اعمال جراحی ارتوپدی نیز می تواند در کیفیت زندگی تاثیر بگذارد این امر می تواند ما را متوجه ضرورت پیگیری و اهمیت دادن به دیدگاه بیماران در مداخلات درمانی و فعالیت های بازتوانی کند.
    کلیدواژگان: شکستگی، تنه ران، کیفیت زندگی، پرسشنامه SF، 36
  • ایرج گودرزی، غلامرضا پرتوی صفحه 15
    زمینه و هدف
    درباره داروهای جدید روانپزشکی بخصوص کلوزاپین در مطالعات مختلف نتایج متفاوتی گزارش شده است و بحث های زیادی درباره فواید و عوارض این داروها در مقایسه با داروهای مشابه در جریان است. هدف اصلی این پژوهش مقایسه تاثیر کلوزاپین و هالوپریدول در درمان علایم مثبت و منفی اختلال اسکیزوفرنی مزمن می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی است که مجموعا 60 نفر از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن بستری در بیمارستان روانپزشکی سینای جونقان مورد بررسی قرار گرفتند. افراد مورد مطالعه که 3/33% زن و 7/67% مرد بودند به دو گروه تقسیم شدند. 30 نفر از بیماران با mg 200 کلوزاپین روزانه و 30 نفر دیگر با mg 15 هالوپریدول روزانه تحت درمان قرار گرفتند. برای بررسی علایم مثبت و منفی اسکیزوفرنی از مقیاس علایم مثبت و منفی PANSS (Positive and Negative Syndrome Scale) استفاده گردید.
    یافته ها
    در بیمارانی که 6 هفته مطالعه را کامل کردند کلوزاپین اثر بیشتری در درمان علایم مثبت و منفی نسبت به هالوپریدول داشت. تفاوت میانگین قبل و بعد از درمان علایم مثبت هالوپریدول و کلوزاپین به ترتیب 62/1±30/2 و 96/1±03/5 و علایم منفی به ترتیب 74/1±57/1 و 11/2±47/3 بود (05/P<0). همچنین کلوزاپین اثر بیشتری در درمان علایم مثبت در زنان نسبت به مردان داشت (001/ P<0)، ولی تفاوت معنی داری در علایم منفی مشاهده نشد. مطالعه نشان داد که هالوپریدول تفاوت معنی داری در درمان علایم مثبت و منفی اسکیزوفرنیا بر حسب جنس نداشته است.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که کلوزاپین در کاهش علایم مثبت و منفی بیماران نسبت به هالوپریدول برتری داشته است و بایستی در درمان بیماران توجه بیشتری به این گروه داروها مبذول شود.
    کلیدواژگان: اسکیزوفرنی، کلوزاپین، هالوپریدول، علائم مثبت و منفی
  • لاله رستاک صفحه 21
    زمینه و هدف
    مرزه یا ساتوریا خوزستانیکا (Satureja khuzestanica) از گیاهان بومی ایران می باشد که به طور گسترده ای در نواحی جنوبی کشور به ویژه استان لرستان وجود دارد و در طب سنتی دارای مصارف پزشکی، از جمله فعالیت ضد درد و عفونت می باشد. در مطالعات قبلی مشاهده گردید که این گیاه باعث کاهش معنی دار وزن در موشهای مورد آزمایش شده است. بر همین اساس بر آن شدیم اثرات دم کرده و اسانس روغنی این گیاه را روی وزن بدن، دریافت غذا و فاکتورهای لیپیدی، قندی، پروتئینی، الکترولیت ها و آنزیم های کبدی در رت بررسی کنیم.
    روش بررسی
    این مطالعه تجربی است که در سال 1382 در مرکز تحقیقات گیاهان دارویی دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد. دم کرده گیاه مزبور به مقادیر 75، 150 و 250 میلی گرم بر کیلوگرم از راه خوراکی به مدت سه هفته به ترتیب برای حیوانات در سه گروه تجویز شد و در گروه چهارم، اسانس روغنی گیاه در آب خوراکی به میزانppm 1000 حل و تجویز گردید. در عین حال برای گروه کنترل هیچگونه گیاهی تجویز نشد. وزن حیوانات و میزان دریافت آب و غذای آنها بصورت روزانه ثبت گردید و در پایان 3 هفته فاکتورهای خونی و آنزیم های کبدی در سرم این حیوانات اندازه گیری شد. داده ها با آزمون ANOVA یکطرفه و بدنبال آن آزمون Tukey با یکدیگر مقایسه گردید و در بعضی گروه ها که توزیع داده ها نرمال نبود از آزمون من ویتنی استفاده شد.
    یافته ها
    میزان تری گلیسرید سرمی در گروه اسانس روغنی)3/92±43/15 میلی گرم بر دسی لیتر) نسبت به گروه کنترل (89/99 ± 08/3میلی گرم بر دسی لیتر) تفاوت معنی دار داشت (001/0 P<) و نیز میزان قند خون ناشتا (FBS) سرمی در گروه سوم(5/8± 86/117میلی گرم بر دسی لیتر) و گروه اسانس روغنی (22/7 1/7±میلی گرم بر دسی لیتر) نسبت به گروه کنترل (165.97±15.91میلی گرم بر دسی لیتر) تفاوت معنی داری را نشان دادند (001/P< 0). میزان دریافت غذا در گروه سوم به مدت سه هفته (گرم 80.87±3.5) نسبت به گروه کنترل (گرم 88.91±3.9) با 001/0 P< تفاوت معنی دار داشت ولی در گروه اسانس روغنی میزان دریافت غذا در این مدت (گرم 101.45±7.9) نسبت به کنترل بیشتر بود (001/P<0). میزان کراتینین سرمی در تمام گروه های دم کرده گیاه و اسانس روغنی با 001 /0 P< کاهش معنی داری را نسبت به گروه کنترل نشان دادند. در مورد آنزیم های کبدی آلکالن فسفاتاز ALP)) در سرم حیوانات گروه اسانس روغنی (Iu/L 166.55±15.88) نسبت به گروه کنترل (Iu/L 372.11±27.4) با 01/ P<0تفاوت معنی داری را از نظر مقدار و فعالیت نشان داد. هیچ تغییری در وزن حیوانات در گروه های مورد آزمایش نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    بنظر می رسد که دم کرده و اسانس روغنی ساتوریا خوزستانیکا می توانند خواص کاهش دهنده گلوکز و تری گلیسرید سرمی و در گروه دم کرده باعث تضعیف اشتها شده اما در گروه اسانس روغنی باعث افزایش اشتها شد و همچنین توانائی بهبود عملکرد کلیوی از طریق کاهش کراتینین سرم و تقویت کننده عملکرد کبدی از طریق کاهش فعا لیت آنزیم آلکا لن فسفاتاز کبدی را داشته باشند.
    کلیدواژگان: روش های پیش گیری از بارداری، مقاربت منقطع، ویژگی های فردی، اجتماعی
  • حسین مدینه، محمد رجایی اصفهانی، حافظ قاهری، محمود اخلاقی، فروزان گنجی صفحه 29
    زمینه و هدف
    درد پس از عمل جراحی، آثار نامطلوب بسیاری از جمله عوارض طبی، افزایش هزینه های درمانی و تجویز مخدر ها را در پی دارد. اگر چه برخی تحقیقات اثر مناسب کتامین را در پیشگیری از درد پس از عمل جراحی نشان داده اند، اما دوز مورد استفاده در اغلب این تحقیقات دوز زیاد (بیش ازmg/kg 1) این دارو بوده است، که اثرات جانبی بیشتری را در مقایسه با دوز کم در پی خواهد داشت. لذا هدف این مطالعه تعیین اثر کتامین وریدی با دوز کم (mg/kg 5/0) در مقایسه با دارونما بر میزان درد پس از عمل جراحی بود.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور اتفاقی انجام شد. به این منظور 60 خانم حامله که تحت عمل سزارین دلبخواه قرار گرفتند، به صورت اتفاقی به دو گروه 30 نفری تقسیم شدند. بیماران گروه مورد و شاهد یک دقیقه قبل از القاء بیهوشی، به ترتیب mg/kg 5/0 کتامین و دارونما دریافت کردند. تکنیک جراحی و بیهوشی در دو گروه یکسان بود. شدت درد پس از عمل با استفاده از پرسشنامه McGill طی چهار نوبت (در ریکاوری و سپس هر 6 ساعت) ثبت گردید.
    یافته ها
    میانگین نمره درد پس از عمل جراحی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 2/3±7 و 49/3±9/7 به دست آمد که این اختلاف معنی دار بود (05/? P<).
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق کتامین وریدی با دوز کم را به عنوان یک داروی موثر در پیشگیری از درد پس از عمل معرفی می کند، که احتمالا بتواند به عنوان جایگزین دوز معمول و بالاتر آن مورد استفاده جراحان و متخصصین بیهوشی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: کارآزمایی بالینی، درد پس از عمل، کتامین، بیهوشی عمومی
  • جعفر مقدسی، عباس مردانی، مسعود نیک فرجام صفحه 35
    زمینه و هدف
    استرس ها یا فشارهای عصبی در هر محیطی واکنش های غیر اختصاصی ارگانیسم را موجب می شوند و ضرورت تغییر و تحول را در روند معمولی زندگی به دنبال دارند. با توجه به اینکه محیط دانشگاه می تواند حاوی عوامل استرس زا از قبیل دور شدن از محیط خانواده، مسایل مالی، مشکلات ارتباطی و غیره باشد و لزوم توجه و کاهش استرس در بین دانشجویان را می طلبد، این تحقیق با هدف بررسی تاثیر راهبردهای مشاوره ای بر کاهش مشکلات روانشناختی دانشجویان جدید الورود (80-79) دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه یک تحقیق نیمه تجربی است که بر روی تعداد 40 نفر از 148 نفر دانشجویان جدید الورودی که به روش سرشماری انتخاب شده بودند و در آزمون اولیه با استفاده از پرسشنامه GHQ-28، نمره 23 و بالاتر از آن را کسب نمودند انجام شد. نمونه ها به روش تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. سلامت روانی هر دو گروه به مدت 3 ماه بدون انجام هر گونه مداخله ارزیابی گردید و سپس گروه مورد به مدت 4ماه تحت آموزش راهبردهای مشاوره ای قرار گرفت و نتایج حاصل از پرسشنامه مورد نظر با استفاده از آزمونهای آماری ANOVA، t-test و Dankan تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد 1/81% نمونه ها دختر و 9/18% پسر بودند. میانگین نمرات کل در گروه مورد قبل از مداخله 14/3±60/23، بعد از مداخله 01/3±90/14 بود (001/P<0) و در گروه شاهد 15/3±60/24 و 14/3±50/23 بود. ارتباط معنی داری بین گذشت زمان، خوگیری با محیط دانشگاه، سازگاری با محیط دور از خانواده و میزان بروز مشکلات روانشناختی وجود نداشت در حالی که میان ارایه راهبردهای مشاوره ای مثل آموزش مهارت های زندگی، شناخت درمانی و آموزش آرام سازی و کاهش مشکلات روانشناختی ارتباط معنی داری وجود داشت (001/P<0).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج فوق ارایه راهبردهای مشاوره ای یا مداخلات روانشناختی از قبیل آموزش مهارتهای زندگی، شناخت درمانی و آموزش آرامسازی می تواند باعث بهبودی و کاهش مشکلات روانشناختی دانشجویان گردد.
    کلیدواژگان: آرام سازی، شناخت درمانی، کارکرد بد اجتماعی، مهارت های اجتماعی
  • سیدجلال صدرالسادات، حسن شمس اسفندآباد*، سوزان امامی پور صفحه 43
    زمینه و هدف

    در دو دهه اخیر، رابطه بین شیوه های فرزند پروری و کارکرد خانواده توسط پژوهشگران بسیاری مورد مطالعه قرار گرفته است. در پژوهش حاضر رابطه بین شیوه های فرزند پروری و کارکرد خانواده در خانواده های کودکان دارای اختلالات رفتاری، خانواده های کودکان بد سرپرست و خانواده های کودکان عادی مورد مقایسه قرار گرفت.

    روش بررسی

    در یک مطالعه توصیفی - تحلیلی پرسشنامه های مشخصات فردی اجتماعی، سنجش عملکرد خانواده که بر اساس الگوی مک مستر تدوین شده است و پرسشنامه مقیاس شیوه های فرزند پروری بامریند روی 36 کودک دارای اختلالات رفتاری 65 کودک بد سرپرست و 444 کودک عادی اجرا شد.

    یافته ها

    کارکرد خانواده های کودکان دارای اختلالات رفتاری و کودکان بد سرپرست از کارکرد خانواده های کودکان عادی به طور معنی داری ضعیف‎تر است (001/P

    نتیجه گیری: شیوه های فرزند پروری نقش مهمی در کارکرد خانواده و کارکرد خانواده نقش مهمی در سلامت روانی کودکان دارد.

    کلیدواژگان: اختلالات رفتاری، بدسرپرست، کارکرد خانواده، شیوه فرزند پروری
  • حسین باقری، حسین ابراهیمی، نزهت سادات تقوی، محمدرضا حسنی صفحه 50
    زمینه و هدف
    بیماری دیابت ملیتوس و عوارض ناشی از آن به عنوان یک مشکل بهداشتی عمده و هفتمین علت مرگ در ایالات متحده محسوب می گردد و همانند سایر بیماری های مزمن، افزون بر مرگ و میر بالا، گرفتاری های فردی، خانوادگی، اجتماعی و مالی بسیاری به همراه دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی کیفیت زندگی بیماران دیابتی بر اساس عوارض دیابت انجام شده است.
    روش بررسی
    در این پژوهش که یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است تعداد 150 بیمار مبتلا به بیماری دیابت نوع II مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود بر اساس مشخصات مورد نظر پژوهشگر و به صورت غیر تصادفی انتخاب گردیدند و بر اساس نوع عوارض ناشی از بیماری دیابت در 4 گروه (بدون عارضه، دارای عوارض میکروواسکولر، دارای عوارض ماکروواسکولر، دارای هم عوارض میکرو و هم ماکروواسکولر) تقسیم بندی شدند. انتخاب نمونه بر اساس فاکتورهای: سن، جنس، میزان سواد و غیره صورت گرفت. کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماری دیابت نوع II در ابعاد عملکرد فیزیکی، عملکرد روحی-روانی و اجتماعی بر اساس پرسشنامه استاندارد ADDQoL (Audit of Diabetes Dependent Quality of Life) سنجیده شد و با استفاده از آزمونهای آمار توصیفی و استنباطی (تی مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی پیرسون توسط نرم افزار SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، میانگین سنی واحدهای مورد پژوهش 59 سال بود. بیشترین درصد واحدهای پژوهش 3/79% متاهل و 7/62% بی سواد بودند و 3/81% آنان دارای درآمد متوسط ماهیانه کمتر از 100 هزار تومان بودند. بیشترین درصد واحدهای پژوهش 7/78% اظهار داشتند که هیچ دوره آموزش خاصی در ارتباط با بیماری دیابت نگذرانیده اند. میانگین نمره کیفیت زندگی کل در گروه بدون عوارض 6/11±4/60، در گروه با عوارض میکروواسکولر 4/10±4/56، در گروه با عوارض ماکروواسکولر 8/8±61 و در گروه با عوارض میکرو- ماکروواسکولر 7/11±1/50 محاسبه گردید. آزمونهای آماری رابطه معنی داری بین میانگین نمره کیفیت زندگی واحدهای مورد پژوهش و متغیرهای دموگرافیک آنان نشان ندادند.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که عوارض دیابت اثرات معکوس و معنی داری بر تمامی ابعاد کیفیت زندگی بیماران دارد. لذا تشخیص سریع دیابت و عوارض دراز مدت ناشی از این بیماری و بکارگیری استراتژی های درمانی و مراقبتی مناسب در جهت رفع یا کاهش این عوارض یک ضرورت اساسی محسوب می گردد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع II، کیفیت زندگی، عوارض دیابت
  • ژاله بهروزکیا، داریوش شهبازی گهرویی صفحه 57
    زمینه و هدف
    بیشترین پرتوگیری مردم از منابع پرتو ساخت بشر، ناشی از آزمایش های تشخیصی با پرتو ایکس می باشد که این امر به دلیل اجتناب ناپذیر بودن تشخیص با پرتوهای ایکس و همچنین تعداد آنها در میان افراد جامعه می باشد. برای عملی کردن برنامه کاهش دوز جذبی بیماران و در عین حال افزایش کیفیت تصاویر رادیوگرافی در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان دوز سطحی بیماران و نیز دوز موثر آنان اندازه گیری گردید.
    روش بررسی
    در یک مطالعه توصیفی - مقطعی هفت دستگاه مولد پرتو ایکس در شش بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان مورد بررسی قرار گرفت. برای هر دستگاه 20 بیمار مراجعه کننده به بخش رادیولوژی جهت انجام رادیوگرافی جمجمه و قفسه صدری به صورت تصادفی انتخاب و مقادیر دوز سطحی ESD(Entrance Surface Dose) برای آزمایشات مرسوم رادیوگرافی (نمای خلفی - قدامی و نیمرخ قفسه سینه و جمجمه) با استفاده از دوزیمتر گایگرمولر و همچنین ترمولومینسانس مورد اندازه گیری قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج دوزیمتری که توسط دوز دریافتی پوست یا دوز سطحی ESD، برای رادیوگرافی های مرسوم انجام گرفت برای نمای خلفی قدامی قفسه صدری در محدوده 22/0 تا 45/1 (با میانگین 70/0±03/0) و برای نمای نبمرخ قفسه صدری در محدوده 34/0 تا 90/4 (22/0±51/2) میلی گری بوده است. این نتایج برای نمای خلفی قدامی یا قدامی خلفی و نیمرخ جمجمه به ترتیب در محدوده 55/2 تا 45/8 (37/0±92/6) و 85/2 تا 12/9 (45/0±59/7) میلی گری اندازه گیری شد.
    نتیجه گیری
    مقادیر نشان می دهند که داشتن برنامه های بررسی کیفیت عمل (Quality control) یا تضمین کیفیت (Quality assurance) در مراکز رادیولوژی استان امری ضروری است و می بایست تمامی آزمایشات رادیوگرافی تحت شرایط دوز دریافتی کمتر برای بیماران انجام شود که در نتیجه ریسک ابتلا به سرطان ناشی از آزمایشات رادیوگرافی کاهش می یابد.
    کلیدواژگان: رادیولوژی، دوزیمتری، پرتو ایکس، چهار محال و بختیاری
  • خلیل الله ناظم، هادی یاسین*، عبدالرضا توکلی، غلامرضا خسروی صفحه 64
    زمینه و هدف

    درمان ناپایداری ترکیبی چرخشی قدامی - خارجی، خلفی - خارجی زانو معمولا با اصلاح راستای زانو (Alignment)، بازسازی کمپلکس خلفی - خارجی PLC (Posterolateral Complex) و بازسازی لیگامان متقاطع قدامی Anterior Cruciate Ligament) ACL) صورت می گیرد. با توجه به سخت بودن این اعمال جراحی و نیاز به بیش از دو مرحله عمل و با توجه به اختلاف نظر در مورد اهمیت کمپلکس خلفی خارجی (PLC) در زانوی والگوس، در این مطالعه نتایج درمان این نوع ناپایداری بدون بازسازی این کمپلکس و با اصلاح واروس و بازسازی ACL به تنهایی مورد ارزیابی قرار گرفت.

    روش بررسی

    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که بر روی 29 بیمار (29 زانو) با ناپایداری ترکیبی چرخشی قدامی - خارجی، خلفی - خارجی انجام گرفت و علایم ذهنی و عینی ناپایداری ثبت شد. آرتروسکوپی برای بیماران انجام شد و برای اصلاح واروس، استئوتومی والگوس صورت گرفت. سپس در مرحله دیگری بازسازی ACL انجام شد. علایم ناپایداری پس از متوسط 23 ماه پیگیری بررسی و با قبل از عمل مقایسه شد. برای آنالیز اطلاعات از آزمون های مجذور کا، آزمون دقیق فیشر و ویلکاسون استفاده شد و 05/p<? به عنوان معنی دار تلقی گردید.

    یافته ها

    درد در بیش از نصف بیماران و قفل کردن زانو (Locking) در تمامی آنها برطرف شد (001/P

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های این مطالعه، در صورت اصلاح واروس در زانو و بازسازی ACL به تنهایی و بدون دستکاری بیشتر روی ساختمان های خارج مفصلی و کمپلکس خلفی خارجی (PLC)، در درمان ناپایداری ترکیبی چرخشی قدامی- خارجی، خلفی- خارجی زانو کافی خواهد بود و از عوارض بیشتر و دوره بازتوانی طولانی تر اجتناب می شود.

    کلیدواژگان: استئوتومی والگوس، بازسازی ACL، کمپلکس خلفی خارجی، ناپایداری ترکیبی زانو
  • شمسعلی خسروی، حسین سورانی، ابراهیم پوریامفرد، محمود شمسی پور صفحه 71
    زمینه و هدف
    به دلیل نقش و اهمیت بخش اورژانس، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی از مدتها پیش به دنبال ساماندهی بخش های اورژانس بوده است. طرح بهینه سازی اورژانس ها از سال 1381 در دو مرکز آموزشی درمانی کاشانی و هاجر شهرکرد به مرحله اجرا در آمد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیرات اجرای این طرح انجام شد تا ضمن مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف اجرای طرح، جهت توسعه آن در سایر بخش های اورژانس استان برنامه ریزی لازم بعمل آید.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع مطالعات مداخله ای و با روش مطالعه قبل و بعد در جامعه مورد مطالعه صورت گرفته است. با توجه به اهداف پژوهش بخش های اورژانس دو مرکز درمانی آیت الله کاشانی و هاجر شهرکرد به عنوان جامعه پژوهش انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. بدین منظور 264 نفر در قبل و بعد از اجرای طرح بر حسب نوع بیماری در مراکز مذکور به روش غیر احتمالی آسان انتخاب و به منظور زمان سنجی ارایه خدمات از حداقل 35 تا حداکثر 60 مورد بر حسب واحد خدمت دهنده و جنبه های مورد ارزیابی در واحدهای مختلف چون آزمایشگاه رادیولوژی و سی سی یو انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات به روش استفاده از پرونده و سوابق بیماران، روش مشاهده به منظور ارزیابی ساختار، فرآیند و عملکرد اورژانسها و با استفاده از سه نوع پرسشنامه در 6 ماهه اول سال 81 و 82 جمع آوری و با استفاده از آزمون آماری t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    با توجه به ارزیابی ساختار نیروی انسانی، اجرای طرح موجب ارتقاء وضعیت ساختار با شرح وظایف و عملکرد به میزان 98/13% و 67/16% به ترتیب در اورژانس کاشانی و هاجر گردیده همچنین وضعیت آموزش بخش های مذکور نسبت به قبل، بیمارستان کاشانی با 29/14% و بیمارستان هاجر با 72/10% و هر دو به وضعیت متوسط بهبود یافته است. میانگین فاصله زمانی بین ورود تا اولین ویزیت بیماران با ایسکمی مغزی به میزان 9 دقیقه افزایش یافت که معنی دار نبود. همچنین میانگین فاصله زمانی ورود بیماران با سکته مغزی و انجام سی تی اسکن به میزان 56 دقیقه کاهش یافته که معنی دار نیست. میانگین فاصله زمانی ورود بیماران جراحی مغز و اعصاب تا اولین ویزیت 9 دقیقه کاهش یافته است (01/P<0). همچنین میانگین فاصله زمانی ورود بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد تا اولین ویزیت به میزان 6 دقیقه و 48 ثانیه کاهش یافته است (01/P<0)
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که اجرای طرح بهینه سازی اورژانس ها موجب ارتقاء کیفیت خدمات مذکور گردیده ولی هنوز تا حدود ایده آل فاصله وجود دارد.
    کلیدواژگان: ارزیابی، اورژانس، بهینه سازی
  • محمد فرساد، محمدحسن احرام پوش، محمدرضا امینی پور صفحه 81
    زمینه و هدف
    منطقه ساغند محصور به مناطق بافق، بهاباد، طبس و خرانق، در فاصله 190 کیلومتری شمال شرقی شهرستان یزد واقع گردیده و دارای معادن غنی از اورانیوم، آهن و غیره می باشد. وجود مواد رادیواکتیو و امکان تشعشع به افراد ساکن یا شاغل در محدوده معدن و نیز ابهاماتی که در اذهان عمومی مردم منطقه در خصوص افزایش موارد سرطان بوجود آمده و بنا به درخواست مقامات مسئول، تحقیق فوق با هدف تعیین میزان مواد رادیو اکتیو در منابع خاک، گیاه و آب منطقه ساغند انجام گردید.
    روش بررسی
    این تحقیق یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که در آن میزان رادیوم 226 (Ra226)، توریم 232 (Tu232)، پتاسیم 40 (K40) و سزیوم 137 (Cs137) در دو محور به فاصله هر 5 کیلومتر یک نمونه تا 50 کیلومتری اندازه گیری گردید. نمونه گیری با روش تصادفی و آزمایشات بر روی آب، گیاه و خاک انجام گردید. نمونه های گیاهی پس از شستشو و آماده سازی، خشک گردیده و بعد از آسیاب به آزمایشگاه انتقال داده شد. نمونه های خاک از عمق 30 سانتیمتری زمین و آب از منابع موجود برداشت گردید. نمونه ها جهت آزمایش به سازمان انرژی اتمی ایران ارسال که آن سازمان با توجه به استانداردهای موجود آزمایشات را با دستگاه آشکارساز ژرمانیوم خالص (High Pure Germanum) و گاما اسپکترومتری انجام داد. اطلاعات با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که در نمونه های خاک میزان رادیوم بین 21 الی 45، توریوم بین 21 الی 43، پتاسیم بین 303 الی 505 و سزیوم بین 1/0 الی 12 بکرل در کیلوگرم (Bq/kg) در نوسان بوده است و در گیاهان میزان رادیوم منطقه حداقل 6/0 و حداکثر 8/2، توریوم حداقل 7/1 و حداکثر 3/3، پتاسیم از حداقل 86 و حداکثر 157 و سزیوم از حداقل 4/0 و حداکثر 4/3 بکرل در کیلوگرم متغیر بوده که در هر دو محور نتایج نسبتا مشابهی اخذ گردیده است. میزان رادیوم در منابع آب منطقه از کمتر از 2 و حداکثر 8 میلی بکرل در لیتر (Bq/kg) بوده است.
    نتیجه گیری
    بر خلاف انتظار و طبق قانون اشعه، میزان مواد رادیو اکتیو با افزایش فاصله کم نشده و تغییرات نیز منظم نبوده است. مقدار مواد رادیو اکتیو در آب نیز بسیار کمتر از میزان استاندارد آن یعنی110 میلی بکرل در لیتر مشاهده گردید. لذا می توان به مردم آن منطقه اطمینان داد که زندگی در آن محدوده از نظر آلودگی آب، خاک و غذا به مواد رادیواکتیو مشکل آفرین نمی باشد.
    کلیدواژگان: آب، استاندارد، خاک و گیاه، مواد رادیوکتیو منطقه ساغند
  • چکیده مقالات به انگلیسی
    صفحه 90
|
  • Afshin Nazari, Bahram Delfan, Gholamreza Shahsavari Page 1
    Background And Aim
    Satureja khuzestanica is a native plant of Iran that is widely distributed in the southern part of the country. In traditional medicine, it is used as analgesic and antiseptic. The previous studies showed that Satureja khuzestanica caused weight loss. Then the present study was designed to find the effect of Satureja khuzestanica on food intake, glucose, lipid factors, protein and electrolytes.
    Methods
    In three groups, 75, 150 and 250 mg/kg/day of extract of Satureja khuzestanica were orally administered for three weeks. In the fourth group essential oil of Satureja khuzestanica (1000 ppm) was administered in drinking water for three week. The control group received tap water. Animals were weighted and food intake was recorded. After three weeks, plasma cholesterol, triglyceride, fasting blood sugar (FBS), creatinine, potassium, BUN (Blood Urea Nitrogen), urea and alkaline phosphatase (ALP) were measured.
    Results
    Serum triglyceride level (43.15±3.92 mg/dl) in essential oil group was significantly (P<0.001) lower compared to that (89.99±8.03mg/dl) of the control group. FBS (117.86±8.5 mg/dl) of group 3 and essential oil group (97.22±7.1 mg/dl) were significantly (P<0.001) different from that (165.97±15.91 mg/dl) of the control group. Food intake in 3 weeks decreased in the group 3 (80.87±3.5 gr) and increased in the essential oil group (101.45±7.9 gr) when compared to that (88.91±3.9 gr, P<0.001) of the control group. Satureja khuzestanica induced a decrease in serum creatinine level in the extract and essential oil groups (P<0.001). ALP in the essential oil group was significantly (P<0.001) decreased compared to the control group. No significant changes were observed for other factors.
    Conclusion
    The aqueous extract and essential oil of Satureja khuzestanica induced a reduction in the serum glucose and triglyceride levels and improved renal function with lowering serum creatinine. They also improved the liver function via decreasing liver enzyme activity in rat
    Keywords: Savory, Creatinine, Glucose, Rat, Satureja khuzestanica, Triglyceride
  • Iraje Goodarzi, Gholamreza Partovi Page 15
    Background And Aim
    There are controversy about the advantages and disadvantages of new psychiatric drugs, particularly about clozapine in comparison to other drugs. The aim of this study was to compare the effects of clozapine and haloperidol on positive and negative symptoms of chronic schizophrenic patients hospitalized in Sina Psychiatric Center, Chahrmahal and Bakhtiary province, Iran.
    Methods
    Sixty schizophrenic patients were divided into two equal groups. One group received clozapine (200 mg/day) and the second group received haloperidol (15 mg /day) for 6 weeks. Symptoms were measured using Positive and Negative Symptoms Scale (PANSS).
    Results
    Clozapine was better than haloperidol in decreasing positive and negative symptoms (P<0.05) and clozapine was better than haloperidol in treating positive symptoms in females (P<0.05). There was no evidence of any superior efficacy of clozapine or haloperidol in treating negative symptoms in females.
    Conclusion
    Clozapine was better than haloperidol in decreasing positive and negative symptoms and should be considered more for the treatment of chronic schizophrenia.
    Keywords: Clozapine, Haloperidol, PANSS, Positive, negative symptoms, Schizophrenia
  • Laleh Rastak Page 21
    Background And Aim
    Despite the wide use of family planning programs, they have not reached their goals -the prevention of unwanted pregnancy- and this failure was mainly due to coitus interrupts. The aim of this study was to find the correlation between socio–demographic characteristics and contraceptive methods in 15-49 years old women of Shahrekord in 2003–2004.
    Methods
    This descriptive and analytical study was performed on 668 women selected by simple sampling from those referred to 9 urban clinics. A questionnaire with 31 questions about demographic and social factors and about the reason that they did not select another contraceptive method, was filled for each woman. For data analysis, descriptive statistics and Chi square test were used.
    Results
    Demographic factors such as age of husband, age of marriage, duration of marriage, age of the first pregnancy, number of pregnancies, delivery, number of children and desire to have another baby and ideal number of children had significant correlation with choosing coitus interrupts. Social factors such as wife and husband education, wife and husband occupation and the pattern of making decision had significant influence on choosing coitus interrupts. Results also indicated that the most common reason for refusing to use pills was psychological problems, for IUD was uterine bleeding, for TL was desire to have another baby, for vasectomy was husbands unsatisfaction, and for condom and coitus interrupts was fear of pregnancy.
    Conclusion
    According to the results, young men, couples with lower age of marriage, low age at first pregnancy 6 lower frequency of pregnancy delivery and childern 6, short duration from marriage and also higher educational degree and occupational level, choose coitus interruptus more than the others. Therefore, in familly planning the abovementioned factors should be considered.
    Keywords: Contraceptives, Coitus interrupts, Socio, demographic characteristics
  • Hosin Madineh, Mohammad Rajaei, Hafez Ghaheri, Mahmood Akhlaghi, Froozan Ganji Page 29
    Background And Aim
    Postoperative pain causes various problems such as medical complications, excess cost and administration of opioid drugs. Although previous studies have shown the preventive effect of ketamine on postoperative pain, the administered dose was high (over 1mg/kg), which may cause adverse effects. The aim of this study was to assess the effect of low dose (0.5 mg/kg) of ketamin on postoperative pain.
    Methods
    Sixty women that were candidate for elective cesarean section were recruited for our study and were divided randomly into two groups of case and control. Sixty seconds before operation, case and control groups received 0.5 mg/kg ketamine or placebo, respectively. Techniques of anesthesia and surgery were the same. Pain severity was assessed by McGill pain questionnaire, at 4 visits (the first at recovery then every 6 hours).
    Results
    Case patients showed a lower mean pain score (P<0.05, t-test).
    Conclusion
    This study suggests that low dose of ketamine is an effective drug for postoperative pain, which could be considered as an alternative of its high dose.
    Keywords: Anesthesia, Ketamine, Postoperative pain
  • Jafar Moghadassi, Abbas Mardan, Masud Nikfarjam Page 35
    Background And Aim
    Stress provokes unspecial responses and render necessary changes in life. Universities have many stressful conditions for newly arrived students such as being away from home, economical and communicational problems, etc. This study was performed to find the efficacy of consoling guidelines to decrease psychological problems in newly arrived students of Shahrekord university of medical sciences.
    Methods
    The sample consisted of 40 persons out of 148 newly arrived students with a GHQ-28 questionnaire score of equal or more than 23. The sample was randomly divided into two groups of case and control. After 3 months (without any intervention) and 7 months (education of consoling guidelines) the psychological health was assessed by GHQ-28 questionnaire. The data was analyzed by ANOVA, t-test and Dunkan test.
    Results
    There was no significant relation between elapsed time, adaptation with university or being far away from family and psychological problems. But there was a significant correlation between education of life skills, relaxation or psychoanalysis and reduction of psychological problems. There was no reduction of disorders scale in the control group but there was a reduction in summarization scale, anxiety and social dysfunction in the case group.
    Conclusion
    Consoling guidelines and psychological intervention such as education of life skills, psychoanalysis and relaxation could improve the life quality and reduce psychological problems of the students.
    Keywords: Anxiety, Sicial skills, Psychoanalysis, Relaxation, Social dysfunction
  • Sjalal Sadrossadat, Hasan Shams Esfandabad, Soozan Emamipour Page 43
    Background And Aim

    In the past two decades, the relationship between family functioning and parenting style has been studied by many researchers. In the present study family functioning of three groups of families, irresponsible families, families with behavioral disorder children and normal families was investigated.

    Methods

    The McMaster model of family functioning questionnaire and baumarind parenting style questionnaire have been filled for three groups of children: 36 children with behavioral disorders, 65 children of irresponsible families and 444 children of normal families.

    Results

    Results of the study indicated that, family functioning among the irresponsible families and families with behavioral disorder children was statistically lower than that of the normal families. Low family functioning in irresponsible families and families with behavioral disorder children was positively related to authoritarian parenting style. Family functioning in normal families had positive relationship with uninvolved and authoritarian parenting styles and negative relationship with authoritative parenting style. Irresponsible families and families with behavioral disorder children had more authoritarian and uninvolved parenting styles than authoritative parenting style.

    Conclusion

    Parenting styles play an important role in family functioning and family functioning plays an important role in children’s health

    Keywords: Authoritative, Authoritarian, Family functioning, Parenting style, Uninvolved
  • Hosin Bagheri, Hosin Abrahimi, Nozhat Taghavi, Mohammad Reza Hasani Page 50
    Background And Aim
    Diabetes mellitus is an important and global health problem and is the seventh leading cause of death in the United States. It causes a high mortality and produces many personal, familial, social and financial problems. This study was performed to evaluate quality of life in diabetic patients based on the complications.
    Methods
    ‏‏‏‏This study was performed on 150 patients with diabetes mellitus selected by unrandomized sampling from patients referred to Shahroud Imam Hossein hospital. Based on the disease complications the sample was divided into 4 groups: without complication, microvascular complication, macrovascular complication and miro-macrovascular complication. Quality of life was assessed in physical, emotional and social aspects with audit of diabetes dependent qoL (ADDQoL) questionnaire.
    Results
    Average age of the sample was 59 years. 79.3% of patients were married, 62.8% were uneducated, 78.7% of patients did not have any educational course about diabetes mellitus. The mean of the total score of the quality of life in without complication group was 60.4±11.6, in microvascular complication group was 56.4±10.4, in macrovascular complication group was 61±7.8 and in micro-macrovascular complication group was 50.1±11.7. The quality of life of 4 groups was significantly different (ANOVA, P<0.05). There was not a significant correlation between demographic variables and the quality of life score.
    Conclusion
    The results showed that diabetes mellitus complications have significant and advert effects on the quality of this patient’s life. Therefore, rapid diagnosis of the disease and its complication and use of appropriate therapeutic strategies in prevention or decreasing the complication is essential.
    Keywords: Diabetes mellitus, Diabetes complications, Quality of life
  • Zhaleh Bahrouzkea, Daruesh Shabazi Page 57
    Background And Aim
    Among the man-made radiation sources, X-ray machines cause most of the patient exposures. The aim of this study was to measure the radiation doses received by patients in diagnostic radiology departments in Chaharmahal and Bakhtiari province.
    Methods
    Seven X-ray machines from six hospitals were studied. Entrance surface dose (ESD) was measured for twenty randomly selected patients for each X-ray machine. The amoluminescence, LiF (Litium floride) and Geiger-Muller dosimeters were used to measure patient’s exposure in four common radiographic views.
    Results
    The ESD for the PA and lateral chest x-ray examinations were found to be in the range of 0.22-1.45 and 0.34-4.90 mGy respectively. The ESD values for the AP (Anteroposterior) or PA (Posteroanterior) skull and LAT (Lateral) skull were in the rage of 2.55-8.45 and 2.85-9.12 mGy respectively.
    Conclusion
    The results indicated that quality assurance (QA) programs should be taken seriously to reduce high patient doses. Also it is recommended to avoid unnecessary radiation exposure.
    Keywords: Chaharmahal, Bakhtiari, Entrance surface dose, Dosimetry, Radiology
  • Khalilalah Nazem, Hadi Yassine, Abdolreza Tavakoli, Gholamreza Khosravi Page 64
    Background And Aim

    Combined anterolateral and posterolateral rotary instability are treated by correcting knee alignment, Anterior Cruciate Ligament (ACL) reconstruction and repair or reconstruction of the Posterolateral Complex (PLC). Because of technical difficulties encountered in these operations and the need for more than tow stages, and considering the controversy among the importance of Posterolateral Complex (PLC) in valgue knee, this study was performed to treat this instability by ACL reconstruction alone, after correction of varus, without reconstruction of the posterolateral complex and further extra-articular manipulation.

    Methods

    This clinical trial was performed on 29 patients (29 knees) with combined anterolateral and posterolateral rotary instability. Subjective and objective instability signs were recorded. Arthroscopy was then performed. To correct alignment, a valgus osteotomy was done and then an ACL reconstruction carried out. Results after a mean of 23 months follow-up, were compared to the ones of before surgery. Fisher Exact test, c2 and Wilcoxon tests were used to analyze data.

    Results

    Pain was relieved in more than half and locking disappeared in all of the instability tests showed a significant improvement after surgery (P<0.001). Most of the patients returned to thepatients. giving way diminished from 79.3% to 6.9%. Special preinjury level of work or sports.

    Conclusion

    Based on the results of this study, after correcting varus, ACL-reconstruction alone, without further invasive procedures on extra-articular structures and posterolateral complex, is sufficient to cure this instability, avoiding unneeded complications and longer rehabilitation.

    Keywords: ACL reconstruction, Combined knee instability, Posterolateral complex, Valgus osteotomy
  • Shamsali Khosravi, Abrahim Pouria, Mofrad, Mahmood Shamsipour, Hosin Soorany Page 71
    Background And Aim
    Due to importance of the emergency wards the ministry of health and medial education introduced a plan for the improvement of emergency wards. This plan has been executed since 2002 in Kashani and Hajar hospitals of Shahrekord. The aim of this study was to find the effects, pros and cons of the plan.
    Methods
    This descriptive and analytical study was performed on 264 patients before and after the execution of the plan. According to the ward of service donor 35-60 cases were selected for evaluation of the services. Data was collected by observation and three types of questionnaires during the first six months of the years 2002 and 2003.
    Results
    Execution of the plan caused a structural advancement of 13.98% and 16.67% in Kashani and Hajar hospitals respectively. Likewise, the educational condition for the emergency wards have a good improvement towards average condition of 14.29% in Kashani and 10.72% in Hajar hospital. The mean interval between the time of entrance and the first visit of the patients suffering from cerebral ischemia and stroke was 9 minutes. The mean interval between the time of entrance for the patients suffering from stroke to CT scan was 56 minutes. The mean interval between the time of entrance for the patients with neurosurgery and first visit was 9 minutes that decreased significantly (P<0.01). The results showed that the mean interval between the time of entrance for the patients with acute myocardial infarction and first visit to the patients was 6 minutes and 48 seconds that decreased significantly (P<0.01).
    Conclusions
    The results showed that the performance of improvement plan on the emergency services has improved these services but still is far from the ideal.
    Keywords: Emergency, Evaluation, Improvement
  • Mohammad Farsad, Mohammad Hasan Ehrampush, Mohammad Reza Aminipour Page 81
    Background And Aim
    Saghand area is located at 190 Km north-east of the Yazd city. The presence of radioactive materials and the possibility of radiation caused concern among people. This study was performed to measure radioactive materials in the soil, plant, and water of the Saghand area.
    Methods
    In a cross sectional and analytical study the amounts of Ra226,Tu232, K40 and Cs137 in each 5Km as far as 50Km of Saghand mines were measured. Samples of plants were washed, dried and grinded. Samples of soil were picked up from 30cm deep and the water samples were picked up from the springs of that area. The samples were analyzed by spectrometry by the pure germanium (H.P.Ge) detectors in the lab of Iran Atomic Energy Organization.
    Results
    The results showed that the value of Ra in the soil was 21-45, Tu was 21-43, K was 303-505, Cs was 0.1-12 Bq/Kg, and the amounts in the both axes were similar. The amount of Ra in the plant of that area was 0.6-2.8, Tu was 1.7-3.3, K was 86-157, and Cs was 0.4-3.4 Bq/Kg. The value of Ra226 of water was between 2 to 8 mBq/liter in the water sources of that area.
    Conclusion
    According to the radiation law, by increasing the distance, the value of radiation from radioactive materials do not decrease. The value of radiation in water was much less than the standard level (110 mBq/liter). Therefore, we can confie to all of the people in the district that the life is not dangerous for water, food and soil pollution with radioactive materials in this region.
    Keywords: Plant, Radioactive elements, Saghand, Soil, Water