فهرست مطالب

دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد - سال چهل و هشتم شماره 3 (پیاپی 89، پاییز 1384)

مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
سال چهل و هشتم شماره 3 (پیاپی 89، پاییز 1384)

  • 138 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/08/17
  • تعداد عناوین: 20
|
  • سکینه عموییان، ناصر طیبی میبدی، آرمین عطاران زاده صفحات 231-236
    مقدمه
    انرژی مایکروویو که نتیجه تبدیل انرژی الکتریسیته به وسیله دستگاه مگنترون است، از حدود 60 سال قبل کشف شده و کاربردهای وسیعی در صنعت پیدا کرده، که یکی از این موارد، استفاده از آن در آزمایشگاه ها به خصوص آزمایشگاه پاتولوژی و بافت شناسی می باشد.
    با توجه به اینکه با روش های معمول پردازش بافتی در آزمایشگاه پاتولوژی، حدود 24 ساعت به طول می انجامد و باعث می شود، رسیدن به تشخیص حداقل یک روز بعد از پذیرش نمونه بافتی به تاخیر بیفتد، جهت تسریع در تشخیص، صرفه جویی هزینه های بیمارستانی و بیمه گذاران، ابداع یک روش کاربردی و قابل انجام با استفاده از اجاق مایکروویو آشپزخانه، برای پردازش سریع بافتی، مورد هدف این پژوهش قرار گرفت.
    روش کار
    این مطالعه شبه تجربی در سال 1383 در بخش آسیب شناسی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد انجام گرفت. تعداد 60 بافت از نقاط مختلف بدن با دو روش روتین و تحت مواجهه با مایکروویو، در شرایط مشابه مورد پردازش قرار گرفت و پس از مقایسه جفت بافتها به روش یک سو کور، کیفیت اسلایدهای میکروسکوپی تهیه شده توسط دو پاتولوژیست ارزیابی گردید. ابتدا هر مرحله فرآوری بافتی، با استفاده از مایکروویو، کالیبره و در نهایت روش های استاندارد شده برای هر مرحله با یکدیگر ادغام و نتایج، مورد بررسی قرار گرفت، در مجموع زمان 70 دقیقه برای آماده سازی کلی بافت های ارسالی بدست آمد. اطلاعات جمع آوری شده توسط آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    در بررسی 60 نمونه فوق و مقایسه هر جفت با هم، کیفیت اسلایدها، شامل وضوح هسته، سیتوپلاسم و اجزای آن کاملا مشابه هم و حتی در بسیاری موارد فراوری بوسیله مایکروویو مطلوب تر بوده است.
    نتیجه گیری
    این روش در صورت انجام کالیبراسیون و تنظیم صحیح، می تواند براحتی در آزمایشگاه های پاتولوژی برای کاهش زمان پردازش بافتی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: مایکروویو، پردازش بافتی، برشهای بافتی
  • سعادت میرصدرایی، محمد امیربنایی صفحات 237-246
    مقدمه
    اصطلاح تومور با سلول گرد کوچک، توصیف کننده دسته ای از تومورهای بدخیم و شدیدا مهاجم است که از سلول های تمایز نیافته نسبتا یکنواخت و کوچک با نسبت هسته به سیتوپلاسم بالا تشکیل شده اند. این گروه تومورها شامل: سارکوم یوئینگ، نرواپیتلیوم محیطی، نوروبلاستوم، برخی از انواع لنفوم و لوسمی، رابدومیوسارکوم، تومور دسموپلاستیک با سلول گرد کوچک، کارسینوم سلول مرکل، ملانوم سلول کوچک و کندروسارکوم مزانشیمال هستند.
    تظاهرات بالینی این تومورها اغلب هم پوشانی داشته و در برخی موارد باعث ایجاد اشکال در تشخیص قطعی نوع تومور می شود، اطلاع کامل از یافته های بالینی و ارتباط آن با نمای میکروسکوپی همراه با انجام آزمایشات ایمونوهیستوشیمی معمولا باعث تشخیص قطعی می شود. این مطالعه با هدف بررسی نمای میکروسکوپی سلول های گرد کوچک تومورهای بدخیم با منشا نامشخص با انجام آزمایشات ایمونوهیستوشیمی انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سال های 1382-1362 در بخش آسیب شناسی بیمارستان امام رضا (ع) انجام شده است. از 53 نمونه بایگانی با تشخیص 24 SRCT مورد تشخیص نامشخص داشته که با روش ایمنوهیستوشیمی مجددا بررسی شدند، اطلاعات مربوط به هر نمونه از نظر سن، جنس و تشخیص قبلی در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. این اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شده اند.
    نتایج
    از 24 نمونه، 45% این تومورها در دهه اول زندگی و 13 مورد از نمونه ها مربوط به جنس مذکر و 11 مورد مربوط به جنس مونث بودند. 11 مورد (46%) تشخیص پیشنهادی اولیه در گزارش آسیب شناسی بر مبنای رنگ آمیزی معمولی و اختصاصی توسط ایمونوهیستوشیمی تایید شد. در 9 مورد (38%) که در گزارش آسیب شناسی فقط SRCT مطرح شده بود با انجام ایمونوهیستوشیمی قطعی نوع تومور مشخص و در 2 مورد (8%) تشخیص پیشنهادی اولیه رد گردید، در دو مورد (8%) به دلیل اتمام بافت بررسی بیشتر میسر نشد.
    بحث و نتیجه گیری
    به طور کلی با احتساب 24 مورد سارکوم یوئینگ که در گروه SRCT می باشد و در ابتدا بدون نیاز به ایمونوهیستوشیمی تشخیص داده شدند، 35 مورد از 48 مورد SRCT با منشا نامشخص (حدود 75%) در بررسی مجدد، با استفاده از میکروسکوپ نوری و رنگ آمیزی های معمولی، قابل تشخیص بودند.
    کلیدواژگان: تشخیص، تومور با سلول گرد کوچک، ایمونوهیستوشیمی
  • زهره موسوی، بهرام معمار، میترا احدی صفحات 247-256
    دیابت بارداری شایعترین اختلال متابولیک دوران بارداری با عوارض متعدد جنینی و مادری است. شیوع این بیماری به نظر می رسد در حال افزایش باشد که نیاز به توجه و تحقیقات بیشتر در این زمینه را گوشزد می کنند. تحقیق حاضر با هدف یافتن روش های جایگزین و یا کمکی در دیابت بارداری که به طور معمول توسط آزمون وقت گیر و مشکل تست تحمل گلوکز خوراکی سه ساعته انجام می پذیرد، اجرا شد. این تحقیق به صورت کارآزمایی بالینی بر روی 105 زن باردار که در هفته های 24 تا 32 حاملگی بودند و به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شده بودند انجام گرفت. در این مطالعه نقش هموگلوبین A1C در تشخیص دیابت بارداری با تست تحمل گلوکز خوراکی 100 گرم سه ساعته بر مبنای معیارهای کارپنتر - کوستان مقایسه شد. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی، تاریخچه سلامتی در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد. 105 مورد با میانگین سنی 29 سال و دامنه سنی 18 تا 50 سال به ترتیب گروه ذیل قرار گرفتند...
    کلیدواژگان: دیابت بارداری، عدم تحمل گلوکز، هموگلوبین HPLC، A1c
  • سیدمحمود صدر، منصور رفیعی، سیدمصطفی بقایی پور، سیده مهدیه نماینده، مریم افلاطونیان، محمود امامی صفحات 257-262
    مقدمه
    بیماری آترواسکلروز شریان های محیطی 12% افراد بالای 65 سال را مبتلا می نماید. این بیماری یکی از علل ناتوانی و مرگ و میر در کشورهای توسعه یافته است. همراهی این بیماری با آترواسکلروز سایر عروق سبب گردیده است که وجود آن اندیکاسیونی برای انجام بررسی های تشخیصی تنگی عروق کرونر و کاروتید و وسیله ای جهت پیش بینی حوادث حاد قلبی عروقی باشد (1). هدف از این مطالعه مقایسه یافته های اندکس پایی بازویی به عنوان یک تست حساس و اختصاصی در تشخیص و غربالگری بیماری های عروق محیطی، با علائم بیماران و یافته های سونوگرافی داپلر شریان های محیطی اندام تحتانی بود.
    روش کار
    این مطالعه روایی در سال 1382 انجام شد. 40 بیمار که مبتلا به بیماری شریان محیطی بودند و جهت تشخیص بیماری با سونوگرافی داپلر مراجعه کرده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات فردی و سابقه بیماری و عوامل خطر آترواسکلروز ثبت گردید. تست های ABI و سونوگرافی داپلر در مورد تمام بیماران انجام گرفت. بیماران از نظر علائم بالینی، از نظر نتایج ABI و یافته های سونوگرافی داپلر هر کدام به چهار گروه تقسیم گردیدند. میزان همراهی و توافق نتایج اندکس پایی بازویی و سونوگرافی داپلر و علائم بالینی بررسی گردید. مشخصات فردی، علائم بالینی، نتایج آزمایشات، سابقه کار در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش گردید.
    نتایج
    از 400 بیمار مورد مطالعه 32 (80%) نفر مرد و 8 (20%) زن بودند. شایعترین عامل خطر در مردان سیگار (75%) و در زنان فشار خون بالا (100%) بود. در هر دو گروه دیابت در مرتبه بعدی قرار داشت. میزان هماهنگی نتایج تست ABI و سونوگرافی داپلر در مردان با P=0.02 معنی دار بود. این رابطه در زنان معنی دار نبود. هماهنگی بین علایم بالینی و ABI با P=0.04 معنی دار بود. علایم بالینی و سونوگرافی داپلر معنی دار نگردید. نتایج ABI با شدت تنگی شریان در سونوگرافی داپلر ارتباط خطی معنی دار داشت (P=0.037).
    نتیجه گیری
    اندکس ABI میزان توافق در حد قابل قبول با نتایج سونوگرافی داپلر و علایم بالینی بیمار دارد ولی این توافق در مورد علایم بالینی و سونوگرافی داپلر ضعیف می باشد. اندکس پایی بازویی می تواند با توجه به میزان حساسیت و ویژگی بالا معیار دقیقی برای پیش بینی میزان تنگی و میزان خون رسانی عروق اندام محیطی باشد
    کلیدواژگان: اندکس پائی بازوئی، بیماری های عروق محیطی، سونوگرافی داپلر، علائم بالینی
  • عفت رازقی، بنفشه شاه نظری، محبوب لسان پزشکی، سیما مازیار صفحات 263-266
    مقدمه
    مطالعات نشان داده سطح بالای CRP پیشگویی کننده قوی عوارض و مرگ و میر در بیماران دیالیزی است، به هر حال اطلاعات کمی راجع به سطح CRP در بیماران قبل دیالیز وجود دارد. هدف این مطالعه تعیین اهمیت سطح بالای CRP در بیماران قبل از دیالیز می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی مقطعی 100 بیمار قبل از دیالیز در سالهای 82-1381 در بیمارستان سینای تهران بررسی شدند. CRP، مارکرهای تغذیه (آلبومین سرم، کلسترول، تری گلیسیرید، اندکس توده بدنی)، هماتوکریت و هموگلوبین، کراتینین سرم، کلیرانس کراتینین، پروتئین ادراری و فشار خون اندازه گیری شد و سپس بیماران با CRP بالای 6mg/L با بیماران CRP کمتر از 6mg/L مقایسه شدند. مشخصات فردی، سابقه بیماری، نتایج آزمایشگاهی در پرسشنامه ای جمع آوری و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    میانگین سنی بیماران 48.8±12.8 سال بود. در 35% بیماران CRP بالاتر از 6mg/L بود ارتباط آماری معنی داری بین سطوح بالای CRP و BMI، کلیرانس کراتینین، سرم کراتینین، آلبومین سرم، کلسترول و فشار خون بالا وجود داشت (P=0.05).
    نتایج
    شیوع التهاب در بیماران قبل از دیالیز بالا است. در این بیماران هم مانند بیماران دیالیزی التهاب پیشگویی کننده مرگ و میر می باشد. اما مطالعات بیشتری در این زمینه لازم است انجام شود.
    کلیدواژگان: C-Reactive protein، نارسایی مزمن کلیه، دیالیز
  • حمید اشرفی، کیارش اشرفی، سودابه سبحانی، رضا بوستانی صفحات 267-270
    مقدمه
    بیش از یک دهه از معرفی اینترفرون بتا یک a به عنوان یکی از درمان های مولتیپل اسکلروزیس به جهان پزشکی می گذرد و اگر چه اثر بخشی آنها به اثبات رسیده است اما از آنجایی که هنوز در مورد جنبه های پاتوفیزیولوژیک این بیماری ابهاماتی وجود دارد شاید این خصوصیات در بیماران کشور ما متفاوت باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی این درمان در مورد بیماران نیز به بوته آزمایش گذاشته شود.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سال 82-1381 در درمانگاه اعصاب بیمارستان شهید مطهری شهر ارومیه انجام شد. تعداد 29 بیمار با تشخیص قطعی مولتیپل اسکلروزیس مورد مطالعه قرار گرفتند. اینترفرون به صورت عضلانی به میزان 30 میکروگرم هفته ای یکبار تزریق گردید. تعداد دفعات عود بیماری قبل از درمان و یکسال پس از درمان مقایسه شد. میزان ناتوانی بیمار بر اساس معیارهای EDSS و FS تعیین گردید. مشخصات فردی، عوارض، تعداد عود بیماری قبل و بعد از درمان در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده توسط آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    69% بیمارن مرد و 31% زن بوده اند. میانگین سن شروع بیماری 26.93 سال و میانگین مدت بیماری 5.13 سال بوده است. میانگین عود بیماری قبل از درمان 1.79 و پس از آن 0.74 بود که اختلاف این دو معنی دار می باشد (P<0.05). میانگین EDSS بیماران در ماه های صفر، 3، 6، 9 و 12 کاهش معنی داری داشته است (P<0.05). شایعترین عارضه جانبی دارو سندرم شبیه به آنفولانزا با شیوع 27.5% بوده است. در یک مورد به علت پیشرفت بیماری به شکل پیشرونده ثانویه درمان قطع شده است.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه از نظر اپیدمیولوژیک مثل سن و جنس مشابه مطالعات دیگر می باشد. آزمون های آماری نشان دهنده تاثیر اینترفرون در کاهش ناتوانی بیماران و همچنین کاهش تعداد دفعات عود بیماری می باشد. اما میزان تاثیر آن در مرد و زن اختلافی نشان نمی دهد. بنابراین در این مطالعه که بر روی بیماران کشور ما انجام شده است تاثیرات مفید اینترفرون b بر روی بیماران مولتیل اسکلروزیس ثابت شده است.
    کلیدواژگان: اسکلروز متعدد، اینرفرون بتا یک a، بیماری دمیلیناتیو
  • عباس شیردل، رضا فرید حسینی، فرحزاد جباری آزاد، فریدون احمدی، شرما زیبدی صفحات 271-276
    مقدمه
    در سرتاسر جهان 20-15 میلیون نفر آلوده به ویروس HTLV-1 وجود دارند. ویروس HTLV-1 اولین رتروویروسی است که به عنوان اتیولوژی بدخیمی در انسان به نام ATLL (لوسی /لنفوم سلول T بالغین) اثبات شده است.
    مهمترین سلول هدف ویروس HTLV1 سلول های T CD+4 هستند. به نظر می رسد این ویروس از طریق بروز پروتئین های تنظیمی به ویژه Tax سبب تغییر خصوصیات سلول میزبان و ایجاد ATLL می شود. شمال شرقی خراسان با آلودگی 2.3% به HTLV1 در سال 1985 عنوان منطقه آندمیک جدید معرفی شد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تظاهرات کلینیکی، علائم آزمایشگاهی بیماران مبتلا به ATLL در ایران است که با سایر مناطق آندمیک مانند ژاپن، جامائیکا، مقایسه شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی از سال های 1380-1374 در 30 بیمار با تشخیص ATLL در بیمارستان های آموزشی مشهد قائم (عج) و امام رضا (ع) بستری بودند انجام شده است. معیارهای ورود به مطالعه وجود علائم بالینی، علائم آزمایشگاهی ATLL، حضور آنتی بادی ضد HTLVl، بافت شناسی مثبت به لحاظ بدخیمی منطبق با سلول T و حداقل 5 امتیاز از معیارهای لوین بوده است علائم بالینی بیماران، نتایج آزمایشات زمان بستری شامل BMA، بیوپسی غده لنفاوی یا پوست مشخصات فردی، اطلاعات حاصله با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار Spss و جداول توزیع فراوانی پرازش شده است.
    نتایج
    از 20 بیمار مورد مطالعه 17 نفر مونث و 13 نفر مذکر بودند (نسبت مذکر به مونث 1:1.1) میانگین سنی 47 سال بود (22 تا 71 سال) اکثریت موارد فرم حاد (53.3%) و سپس نوع لنفوم (26.7%) و با سیر بطئی (10%) بودند.
    شایعترین تابلوی مراجعه بیماران تظاهرات پوستی در (63%) تب و کاهش وزن در (40%) مشکلات گوارشی در (37%) علائم تنفسی (26%) ناخوشی (20%) درد استخوان (10%) بود.
    مهمترین یافته های بالینی لنفادنوپاتی در 67% ضایعات پوستی در 63% بزرگی کبد در 23% و شایعترین نمای تظاهر پوستی راش ماکولوپاپولر و ندولر بود.
    آنالیز ایمونوفنوتایپینگ که در 13 بیمار انجام شده مشخصه فنوتیپ سلول های T یاور فعال را داشت. متوسط زمان بقا در نوع حاد 6±2.3 ماه و در نوع لنفوما 8.5±4.9 ماه بوده و به طور مشخص از انواع مزمن و سیر بطنی کوتاهتر بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    در مجموع مقایسه الگوی توزیع اشکال مختلف ATLL، متوسط امید به زندگی در ایران در مقایسه با سایر مناطق آندمیک نظیر ژاپن، جامائیکا شباهت نزدیک به آمار کشور جامائیکا داشته البته تظاهرات پوستی در این بیماران شایعتر و هیپرکلسمی و ضایعات لیتیک استخوان شیوع کمتری دارد.
    کلیدواژگان: عفونت HTLV-1، سرطان ATLL، رتروویروسها، نئوپلاسم سلول T
  • محمد جواد یزدان پناه، هدی عزیزی، بهناز سویزی صفحات 277-282
    تینه آورسیکالر یک عفونت شایع قارچی سطحی پوست می باشد. داروهای موضعی در ضایعات محدود اغلب موثر است اما در موارد وسیع درمان سیستمیک مناسب تر است. مطالعات قبلی نشان داده اند که کتوکنازول در 97-42% و فلوکنازول در 100-74% موارد موثر هستند. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر دوز منفرد 400 میلی گرم کتوکنازول با دو دوز 300 میلی گرم فلوکنازول با فاصله 2 هفته انجام شده است. این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1380 - 1379 در درمانگاه پوست بیمارستان قائم (عج) انجام شده است. تعداد 60 بیمار با تینه آورسیکالر وسیع (سطح ابتلاء مساوی یا بیش از 25% سطح بدن) به طور تصادفی به دو گروه تحت درمان با دوز منفرد 400 میلی گرم کتوکنازول یا دو دوز 300 میلی گرم فلوکنازول با فاصله دو هفته تقسیم شدند. یک ماه بعد از درمان میزان بهبود و عوارض جانبی توسط معاینه بالینی و پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شدند با استفاده از...
    کلیدواژگان: کتوکنازول، فلوکنازول، تینه آورسیکالر
  • محمدرضا سروقد، امین بجدی، مهرداد فرخ نیا، دکترمصطفی جوانیان صفحات 283-288
    مقدمه
    بروز و گسترش ارگانیسم های مقاوم به آنتی بیوتیک های متعدد، به خصوص در داخل بیمارستان ها، جدی ترین و وخیم ترین عارضه مصرف نادرست آنتی بیوتیک ها می باشد. این مطالعه با هدف بررسی چگونگی کاربرد آنتی بیوتیکها در بخش های جراحی، عفونی، اورژانس داخلی و کودکان انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سال 1381 در بخش های جراحی، عفونی، اورژانس داخلی و کودکان و بیمارستان امام رضا (مشهد) انجام گرفته است. تعداد 390 نفر بیمار بستری در این بخش ها که آنتی بیوتیک دریافت کرده بودند بررسی گردیدند. اطلاعات شامل مشخصات فردی، سابقه بیماری، انتخاب مناسب آنتی بیوتیک و مدت درمان در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده توسط آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    مصرف آنتی بیوتیک در بخش های جراحی، عفونی، اورژانس داخلی و اطفال به ترتیب در 100%، 66.2%، 84.96% و 50.77% همراه با خطا بود شایعترین خطا در بخش جراحی مربوط به زمان تجویز آنتی بیوتیک پروفیلاکسی قبل از عمل؛ در بخش های عفونی و اورژانس داخلی در ارتباط با دوز نادرست دارو و در بخش اطفال نادرست آن بوده است.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد؛ که میزان مصرف نامناسب آنتی بیوتیکها در بخش های مورد نظر بسیار بالاتر از مطالعات مشابه انجام شده در کشورهای دیگر می باشد.
    کلیدواژگان: آنتی بیوتیک، کاربرد نامناسب، درمان، پروفیلاکسی، تجویز
  • علی مختاری فر، پروین سالاری، محبوبه طباطبایی چهر صفحات 289-296
    مقدمه
    یبوست در 40-11 درصد زنان باردار اتفاق می افتد و با عوارضی نظیر هموروئید، فیسور، افسردگی و بی اشتهایی همراه می باشد. پیش بینی می شود فعالیت فیزیکی باعث کاهش یبوست و استرس باعث افزایش آن می شود. با این فرض که خانم های شاغل فعالیت های فیزیکی و استرس بیشتری را نسبت به زنان خانه دار متحمل می شوند، با توجه به ناشناخته بودن اثر تعاملی این دو متغیر بر یبوست و ضعف اطلاعات در این زمینه این پژوهش با هدف «مقایسه بروز و شدت یبوست در زنان باردار و شاغل» انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش مقطعی در زمستان 1380 در مراکز بهداشتی و درمانی و مطب های متخصصین زنان در شهرستان بجنورد انجام شد. 150 زن باردار شاغل و 310 زن باردار خانه دار که در سه دسته جداگانه در سه ماهه اول، دوم، سوم بارداری قرار داشته و حداقل دو هفته یبوست را تجربه کرده و فاقد بیماری، مصرف دارو و یا وضعیت مساعد کننده یبوست بودند، نمونه گیری به روش چند مرحله ای انجام گردید. داده ها با استفاده از فرم مصاحبه و فرم مقیاس سنجش یبوست بروسارد برای تعیین شدت یبوست، توسط یک پژوهشگر جمع آوری گردید.
    تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی با آزمون مجذور کای، تی مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، تحلیل لگای خطی و آنالیز کوواریانس با اطمینان 95 درصد با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
    نتایج
    بروز یبوست در گروه شاغل 32.6 درصد و در گروه خانه دار 20.9 درصد بوده که تفاوت آن معنی دار می باشد (P=0.009)، میانگین شدت یبوست در گروه شاغل (15.9±6.6) و در گروه خانه دار (12.23±4.14) بود که این تفاوت نیز معنی دار می باشد (P=0.01)، هم چنین شانس ابتلا به یبوست در شاغلین دو برابر گروه خانه دار محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    شغل به عنوان یک «ریسک فاکتور در ایجاد یبوست دوران بارداری باید، مدنظر قرار گیرد. پیشنهاد می شود پژوهش های مشابه به شیوه آینده نگر انجام گردد و نحوه تاثیر شغل بر این روند بررسی شود.
    کلیدواژگان: یبوست، بارداری، اشتغال، خانه داری، بروز، شدت
  • محسن فروغی پور، محمد مهدی اعتمادی، محمودرضا آذرپژوه، حسین امیری، پیام ساسان نژاد، محمد خواجه دلویی صفحات 297-302
    مقدمه
    بیماری ALS به علت از بین رفتن توام نورون محرکه فوقانی و تحتانی است. این بیماری در حال حاضر فاقد هر گونه درمان قطعی و موثر است. بعضی بیماری ها می توانند علایمی مشابه با ALS ایجاد کنند که به علت داشتن درمان های اختصاصی و موثر افتراق آنها از ALS ضروری می باشد از جمله نوروپاتی حرکتی چند کانونی با بلوک هدایتی، مسمومیت ها، اختلالات غدد درون ریز، سیرنگومیلی و اسپوندیلوز (3، 2، 1).
    روش کار
    این مطالعه توصیفی از مهر 1381 تا مهر 1383 در بخش درمانگاه اعصاب بیمارستان قائم (عج) انجام شده است. تعداد 21 بیمار مبتلا به ALS بررسی شدند. مشخصات فردی، سابقه و علائم بیماری، سابقه خانوادگی و بیماری های همراه، مدت پیگیری بیماران، نتایج آزمایشات عصب و عضله و آزمایشات خون در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی، نرم افزار آماری SPSS مورد پردازش قرار گرفت.
    نتایج
    از 21 بیمار مورد مطالعه، 14 نفر مرد و 7 نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 41.58±15.67 سال بود. یکی از بیماران جانباز جنگ تحمیلی بوده، سابقه جراحت شیمیایی و جراحی به علت اصابت ترکش داشت. هیچ کدام از بیماران سابقه ای از ALS در افراد خانواده نداشتند. شروع علائم در 5 نفر به صورت علائم بولیر و در 16 نفر از اندام ها بود. از لحاظ سن شروع بیماری، 40% کل موارد ابتلا به ALS سن شروع زیر 40 سال داشتند. در بین 21 بیمار، الگوی بالینی در 15 مورد ALS نوع شارکو، 4 مورد نوع جوانان، یک مورد سندرم کندی و یک مورد مبتلا به بیماری نورون محرکه با الگوی مدرس بود.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که شروع بیماری ALS از اندام های فوقانی شایعتر از اندام های تحتانی می باشد و یک مورد نیز با علائم بالینی کاهش شنوایی از نوع حسی – عصبی و بیماری نورون محرکه با الگوی مدرس بوده است.
    کلیدواژگان: آمیوتروفیک لترال اسکلروزیس، بیماری نورون محرکه، بیماری نورون محرکه با الگوی مدس، ALS جوانان
  • حبیب الله نعمتی کریموی، حسن رخشنده، حبیب الله اسماعیلی صفحات 303-308
    مقدمه
    عوارض دارویی یکی از مسایل و مشکلات مهم در درمان بیماران مبتلا به صرع می باشد. از جمله داروهایی که به طور وسیعی در درمان صرع به کار می رود والپروآت سدیم است از عوارض این دارو می توان عوارض گوارشی، افزایش آنزیم های کبدی، هپاتیت کشنده، و غیره را نام برد. از آنجایی که والپروآت سدیم در درمان انواع مختلف صرع مورد استفاده قرار می گیرد این مطالعه بررسی عوارض داروی مذکور در بیماران تشنجی انجام گردید.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در بیماران مبتلا به صرع مراجعه کننده به درمانگاه اعصاب بیمارستان امام رضا (ع) در فاصله زمانی آبان ماه 1375 لغایت مهرماه 1378 انجام شده است. تعداد 170 بیمار با سابقه صرع که تحت درمان با والپروات سدیم بیشتر از 2 سال بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. به علت بالاتر بودن خطر عوارض کبدی، این مطالعه روی بیماران بالاتر از 2 سال صورت گرفت. 65 مشخصات فردی و عوارض بیماری پیگیری، نتایج آزمایشات در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اختلالات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی دانشجویی و فیشر پردازش گردید.
    نتایج
    65% بیماران مورد مطالعه مرد بودند به علت پرهیز از عوارض تراتوژن احتمالی والپروات سدیم در زنان در سنین باروری سعی شده است که از این دارو استفاده نشود. عوارضی که در بیماران تحت مطالعه مشاهده شد شامل نوتروپنی گذرا 7% (شایعترین عارضه)، افزایش وزن 4%، بی اشتهایی 2.5%، ترمور 0.6%، درد شکمی 0.6% و افزایش آلکالن فسفاتاز 0.6%.
    نتیجه گیری
    با توجه به عوارض محدود والپروآت سدیم و آثار درمانی آن در کنترل انواع مختلف صرع، پیشنهاد می گردد که به جز در کودکان کمتر از دو سال و خانم ها در سنین باروری، به عنوان یک داروی مناسب در درمان صرع مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: والپروآت سدیم، صرع، عوارض
  • حسن احمدنیا، سیروس نکویی، محمد خواجه دلویی، محمد اصل زارع صفحات 309-314
    مقدمه
    سنگ های ادراری یکی از شایعترین علل انسداد حالب می باشد. تصمیم گیری جهت انتخاب روش صحیح درمان با توجه به درجه انسداد می باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه نتایج سونوگرافی داپلر رنگی که یک روش غیر تهاجمی است با اوروگرافی داخل وریدی جهت تشخیص انسداد حالب ناشی از سنگ می باشد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی از مهرماه 1383 لغایت خرداد ماه 1384، در بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است. 35 بیمار با کولیک کلیوی یکطرفه که سنگ در حالب آنها با سونوگرافی معمولی ثابت شده بود مورد مطالعه قرار گرفتند. برای همه بیماران پس از تسکین درد و بررسی سطح کراتینین سرم اولتراسونوگرافی داپلر رنگی (CDU) با دستگاه هیتاچی مدل EUB-525 و با پروب Convex 3.5MHz و با مثانه نسبتا پر انجام شد. تعداد، سرعت و مدت زمان جهت حالبی به مدت 5 دقیقه در هر دو حالب ثبت گردید. بیمار بلافاصله بعد از انجام CDU به اطاق مجاور منتقل شده و IVU به روش استاندارد جهت آنها انجام گردید. مشخصات فردی، سابقه بیماری، علائم بالینی، نتایج سونوگرافی داپلر رنگی و اوروگرافی با روش های آمار توصیفی پردازش شد و در پرسشنامه ای ثبت گردید. و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    71.4% بیماران مرد و 28.6% زن بودند. میانگین سنی بیماران 36.9±9.1 سال بود. میانگین کراتینین سرم 0.9±0.18 میلی گرم در دسی لیتر بود. در بیمارانی که در IVU انسداد کامل مشاهده شد در CDU در تمام بیماران کاهش واضح جت حالبی (42.1%) یا فقدان آن (57.9%) مشاهده گردید. به عبارت دیگر CDU در همه بیماران در سمت انسداد غیر طبیعی بود. در بیمارانی که در IVU انسداد نسبی مشاهده شد، در CDU انجام شده در 86.7% کاهش جت حالبی مشاهده شد و فقط در 2 بیمار (13.3%) جت حالبی طبیعی گزارش شد. در بیمارانی که دچار انسداد کامل بودند میانگین تعداد جت حالبی 0.84±1.46 و در بیماران با انسداد نسبی 5.18±3.4 جت در دقیقه بود که اختلاف این دو از نظر آماری معنی دار بود (P<0.001). همچنین بین سرعت جت حالبی و زمان جت حالبی در بیماران با انسداد کامل و نسبی نیز اختلاف معنی دار وجود داشت (به ترتیب P<0.001 و P<0.001). بین تعداد جت حالبی، سرعت آن و زمان جت حالبی در طرف غیر انسدادی در دو گروه بیماران با انسداد کامل و نسبی اختلاف آماری معنی داری مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که CDU در بیماران با کولیک کلیوی در اکثریت موارد انسداد حالب را مشخص می کند. لذا با توجه به ایمنی و بی خطر بودن این روش، سرعت انجام CDU و کاربرد راحت آن برای بیمار (در مقایسه با IVU) انجام CDU و بررسی جت حالبی به عنوان یک تست عملکردی مکمل اولتراسونوگرافی پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: کولیک کلیوی، جت حالبی، اولترا سونوگرافی داپلر رنگی
  • محمد اسماعیلی، فاطمه قانع شعرباف صفحات 315-320
    مقدمه
    لابیال فیوژن در دختران اختلاف نسبتا شایعی است که در سنین شیرخوارگی تا قبل از بلوغ ایجاد می شود اگر چه اکثر موارد خفیف و بدون علامت است ولی مشکلات ادراری و عفونت ادراری از عوارض شایع آن است. هدف از این مطالعه مروری بر یافته های بالینی و پاسخ درمانی 87 دختر مبتلا به لابیال فیوژن است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی طی ده سال از 82-1372 در کلینیک نفرولوژی بیمارستان قائم (عج) انجام شده است. تعداد 87 بیمار که با سوزش و تکرر ادرار، عفونت ادراری مقاوم به درمان مراجعه کرده بودند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. از کلیه بیماران اولترا سونوگرافی، معاینه کامل بالینی و ژنیتال انجام شد. مشخصات فردی و سابقه بیماری، علائم و نتایج سونوگرافی در پرسشنامه ای ثبت گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    سن مراجعین 8 ماه تا 6 سال بود (میانگین 2 سال و 8 ماه) 56 نفر و علیرغم مراجعه به پزشک توجه کافی به معاینه ژنیتال نشده بود. مادران کودکان مبتلا آگاهی از وضعیت ژنیتال طبیعی نداشتند. در 36 نفر (41%) نفر عفونت ادراری اثبات شد. در اکثر بیماران سونوگرافی دستگاه ادراری و بعضی از آنها سیستوگرافی انجام شده بود که آنومالی را مشخص نکرده بود. تمام بیماران با درمان کرم استروژن کنژوگه 0.1 درصد به مدت 5-1 هفته بهبود یافتند و 23 نفر (26%) دچار عود چسبندگی شدند.
    نتیجه گیری
    توصیه می شود که در تمام دخترانی که به هر دلیلی به کلینیک مراجعه می کنند به ویژه چنانچه دچار علائم ادراری و با عفونت ادراری هستند معاینه ژنیتال بویژه توجه به چسبندگی لبهای کوچک ژنیتال صورت گیرد.
    کلیدواژگان: لابیال فیوژن، آنومالی ژنیتال، عفونت ادراری، استروژن تراپی
  • پوران لایق، محمد جواد یزدان پناه، محمدحسن آموزگار، فرزانه صراف صفحات 321-328
    مقدمه
    زخم های مزمن با اتیولوژی های مختلف یکی از مشکلات درمانی برای بیماران و دست اندرکاران درمانی می باشد. با توجه به اثرات مطلوبی که رتنیوئیدها در مراحل مختلف روند ترمیم زخم دارند. این مطالعه با هدف بررسی اثر محلول موضعی ترتی نوئین 0.05% در مقایسه با کرم فنی توئین یک درصد که اثرات آن در مطالعات بسیاری در درمان موضعی زخم ها، تایید شده است انجام گردید.
    روش کار
    بررسی این مطالعه کارآزمایی بالینی مورد شاهدی در سال 82-1381 در بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام گردید. تعداد 30 بیمار که دارای 37 زخم بودند به روش تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند که 15 بیمار با 19 زخم تحت درمان با کرم فنی توئین 1% و 15 بیمار با 18 زخم تحت درمان با محلول ترتینوئین موضعی 0.05% قرار گرفتند و به مدت 6 هفته از لحاظ معیارهای بالینی بهبود (اندازه عمق، میزان ترشح و درد زخم) در ویزیت های هفتگی پیگیری شدند. مشخصات فردی، نوع زخم و درمان و سابقه بیماری، مدت پیگیری در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل آماری بر اساس آزمون کای اسکوئر با قبول سطح معنی دار P<0.05 انجام شد.
    نتایج
    در پایان دوره درمان، در گروه فنی توئین به طور متوسط 42.6±44.9 درصد و در گروه ترتینوئین 44.7±43.4 درصد از وسعت زخم ها کاسته شده بود. همچنین در این زمان عمق زخم ها کاهش یافته و در گروه فنی توئین 55.6 درصد و در گروه ترتینوئین 26.3 درصد عمق زخم ها در حد دوم سطحی رسیده بود. در گروه فنی توئین قبل از شروع درمان 55.6 درصد زخم ها بدون درد بودند که پس از طی دوره درمان 100 درصد موارد بدون درد شدند. در حالی که گروه ترتینوئین قبل درمان 78.9 درصد موارد بدون درد بودند که این رقم با درمان به 84.2 درصد موارد افزایش نشان داد. از نظر میزان ترشح زخم نیز درصد زخم های بدون ترشح در گروه فنی توئین از 33.3 درصد به 55.6 درصد و در گروه ترتینوئین از 26.3 درصد به 68.4 درصد افزایش یافت.
    نتیجه گیری
    طبق نتایج به دست آمده، ترتینوئین هم می تواند همچون فنی توئین به عنوان درمان موضعی مناسب برای اولسرهای مزمن به کار رود.
    کلیدواژگان: محلول ترتینوئین، کرم فنی توئین، اولسر مزمن
  • احمد رجایی خراسانی، محمد عباسی تشنیزی، علی اصغر معینی پور، احمدرضا صادقی پور صفحات 329-333
    مقدمه
    ناهنجاری برگشت وریدهای ریوی یک آنومالی نادر و شناخته شده مادرزادی قلب می باشد که در این حالت ارتباط مستقیم بین دهلیز چپ و وریدهای ریوی وجود ندارد و همه وریدهای ریوی به دهلیز راست می ریزند و بنابر این وجود ارتباط بین دهلیزها جهت ادامه بقا ضروری می باشد. درمان این بیماری جراحی می باشد. اگر عمل در سنین نوزادی صورت گیرد مرگ و میر کمی داشته ولی در سنین نوجوانی به علت هیپرتانسیون پولمونر مرگ و میر بالاست.
    هدف این مقاله توضیح یک ترمیم دو مرحله ای در بیماری است که ترمیم یک مرحله ای را تحمل نکرد در این روش ابتدا ورید ورتیکال سالم نگه داشته شده و فقط به طور گذرا مسدود می شود و اگر هیپرتانسیون پولمونری و نارسایی رخ داد ورید ورتیکال باز شده و در حدی مسدود می شود تا علائم هیپرتانسیون پولمونری و عوارض دیگر رفع گردد.
    معرفی بیمار: دو بیمار مراجعه کننده با تشخیص آنومالی کامل برگشت وریدهای ریوی نوع قلبی و فوق قلبی را با سنین دو نیم ساله و 5 ساله در مرکز جراحی قلب قائم (عج) تحت عمل اصلاح کامل با استفاده از پمپ قلبی – ریوی قرار داده و ابتدا به روش مرسوم و استاندارد ورید ورتیکال را مشخص و لیگاتور کرده و سپس به روش مرسوم از طریق دهلیز راست اصلاح کامل انجام و ارتباط بین دهلیزی بسته شد در هر دو بیمار حین جدا کردن از پمپ قلبی – ریوی به مدت کوتاهی دچار افت فشار خون – ادم ریه شدند که بالاجبار از پمپ قلبی – ریوی دوباره استفاده شد با باز کردن ورید ورتیکال به صورت ناکامل تمام علائم رفع شده و بیماران به راحتی از پمپ جدا شدند و بعد از سپری کردن 48 ساعت در ای سی یو منتقل بخش شده و با حال عمومی خوب مرخص شدند و قرار شد در مرحله بعدی ورید ورتیکال بسته شود.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه سن مراجعین جهت عمل بالا بود و فشارخون پولمونری افزایش یافت (حدود 50 میلی متر جیوه) و به دلیل کوچکی دهلیز چپ بعد عمل دچار کریز هیپرتانسیون پولمونری شده و با باز کردن ورید ورتیکال این عارضه برطرف شده و بنابراین توصیه می شود در سنین بالا با این آنومالی بهتر است ابتدا ورید ورتیکال قطع و لیگاتور نشود و در خاتمه عمل اگر بیمار تحمل کرد این کار صورت گیرد.
    کلیدواژگان: آنومالی بازگشت وریدهای ریوی، بایندینگ، ورید ورتیکال، کریز هیپرتانسیون پولمونری
  • مرتضی سعیدی، کریم نیکخواه، پیام ساسان نژاد، محمدتقی فرزادفرد صفحات 334-338
    مقدمه
    انسفالیت ناشی از ویروس هرپس سیمپلکس مهمترین علت آنسفالیت تک گیر کشنده می باشد که تشخیص زودرس و درمان به موقع، نقش مهمی در جلوگیری از عوارض بیماری دارد. در موارد کشنده مننگوآنسفالیت شدید همراه با تغییرات مخرب منتشر در نسج مغز بوده و به طور معمول بدنبال فعال شدن مجدد ویروس خفته است. مطالعات اخیر نشان دهنده اثرات افزایش انعقادپذیری خون در زمینه عفونت هرپس سیمپلکس موجود در آندوتلیوم عروق می باشد (1، 2). همچنین رد پای ویروس در ضایعات آترواسکلروتیک عروق پیدا شده است. این مقاله با هدف گزارش یک مورد از تظاهرات بسیار نادر آنسفالیت هرپسی است که تاکنون در یک نوزاد مبتلا گزارش گردیده است.
    معرفی بیمار: بیمار با علائم آنسفالیت از جمله اختلال هوشیاری و بی قراری، سردرد، تشنج و ردور گردن مراجعه نموده است. تشخیص آنسفالیت هرپسی با آزمون PCR مایع مغزی – نخاعی تایید گردید. ام آر آی و ام آر ونوگرافی مغز بیمار نشان دهنده ترومبوز سینوس های وریدی ساژیتال، رکتوس و لترال می باشد. بیمار با درمان های اختصاصی از مرگ حتمی نجات یافت.
    نتیجه گیری
    نتیجه اینکه ویروس هرپس سیمپلکس می تواند علتی برای ایجاد ترومبوز سینوس های وریدی مغزی باشد. این گزارش تاییدی است بر مطالعاتی که در مورد اثرات افزایش انعقادپذیری ویروس هرپس سیمپلکس ارائه شده است (13، 10، 9، 8، 6، 5).
    کلیدواژگان: ویروس هرپس سیمپلکس، PCR، ترومبوز سینوسهای وریدی مغز
  • محسن حری، رحیم وکیلی صفحات 339-341
    مقدمه
    اصطلاح سندرم نونان برای دختران و پسرانی که تابلوی بالینی شبیه سندرم ترنر دارند به کار می رود، ولی کاریوتیپ مبتلایان طبیعی است. این بیماری معمولا تک گیر است ولی تکرار آن در فرزندان یک خانواده گزارش شده است. علایم بالینی اصلی سندرم نونان شامل کوتاهی قد، گردن پره دار، سینه فرو رفته یا برآمده، کوبتیوس و الگوس و ناهنجاری های قلبی می باشند.
    این مقاله با هدف معرفی یک مورد از این سندرم که با تشخیص اولیه سندرم ترنر بستری شده، و جهت مشاوره روتین قلب ارجاع گردیده بود گزارش شد. یافته های الکتروکاردیوگرافی نوار قلب، رادیوگرافی از قفسه سینه و اکوکاردیوگرافی تشخیص کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک شدید غیر انسدادی را مشخص نمود. بعد از انجام کشت کرموزومی و طبیعی بودن آن برای بیمار تشخیص سندرم نونان داده شد.
    پیشنهاد می شود که در تشخیص افتراقی علل کوتاهی قد در دختران علاوه بر سندرم ترنر، سندرم نونان نیز مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: کوتاهی قد، سندرم نونان، کاردیومیوپاتی، هیپرتروفیک
  • صفحات 37-54