فهرست مطالب

پزشکی کوثر - سال دهم شماره 3 (پیاپی 37، پاییز 1384)

مجله پزشکی کوثر
سال دهم شماره 3 (پیاپی 37، پاییز 1384)

  • 82 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/11/01
  • تعداد عناوین: 11
|
  • مریم شهیدی، حسین مزدارانی، فرهاد سمیعی صفحه 153
    هدف
    ارزیابی حساسیت پرتوی بیماران مبتلا به سرطان پروستات و افراد سالم با بررسی آسیب های ژنتیکی اولیه القاء شده ناشی از تابش پرتوهای گاما وهمچنین روند ترمیم این آسیب ها در لوکوسیت های خون آنها با استفاده از آزمون کامت قلیایی.
    روش بررسی
    به منظور بررسی حساست پرتوی، نمونه های خون 30 بیمار مبتلا به سرطان پروستات و 32 فرد اهدا کننده سالم، در شرایط in vitro تحت تابش دوز 1 گری پرتوهای گامای کبالت 60، با آهنگ پرتودهی 277.48±11.51 cGy/min قرار داده شد و پس از تابش دهی، توسط آزمون کامت قلیایی مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی روند ترمیم آسیب های القا شده، نمونه های خون 5 نفر از افراد مبتلا به سرطان پروستات و 5 نفر از افراد سالم، تحت تابش دوز 4 گری پرتوهای گاما قرار داده شد و پس از زمانهای مختلف بررسی شدند. کامت ها بوسیله طبقه بندی چشمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و میزان آسیب DNA در دو گروه شاهد و بیمار تعیین گردید.
    یافته ها
    آسیب های پایه در بیماران مبتلا به سرطان پروستات حدود 1.4 برابر بیشتر از افراد سالم بود. اگر چه سطح آسیب القا شده در اثر تابش دهی در بیماران بیش از افراد سالم بود، تفاوت ها از لحاظ آماری معنی دار نبودند. هنگامیکه به سلول ها فرصت ترمیم آسیب ها داده شد، در حالیکه افراد سالم کاهش قابل ملاحظه آسیب رابعد از سه ساعت نشان می دادند، افراد مبتلا حتی در 24 ساعت بعد از تابش دهی آسیب باقیمانده قابل توجهی داشتند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهند لوکوسیت های افراد مبتلا به سرطان پروستات از لحاظ آسیب پذیری اولیه با افراد سالم تفاوتی ندارند. این در حالی است که بالاتر بودن سطح آسیب های پایه و همچنین حضور آسیب های ترمیم نشده پس از 24 ساعت در بیماران، می تواند نشان دهنده نقص درروندهای ترمیمی دربیماران باشد و سازوکارهای ترمیمی ناقص، سلول های بیماران مبتلا به سرطان پروستات را در برابر اثر ژنوتوکسیک پرتوهای یونساز آسیب پذیرتر می کند.
    کلیدواژگان: سرطان پروستات، حساسیت پرتوی، لوکوسیت، آزمون کامت، ترمیم DNA
  • مریم زراعتی، سیدجواد میرنجفی زاده، یعقوب فتح الهی، محمد ابراهیم رضوانی، نرگس حسین مردی صفحه 167
    هدف
    بررسی تاثیر فعالیت گیرنده های آدنوزینی A2A نورونهای ناحیه CA1 هیپوکمپ بر تشنج های ناشی از کیندلینگ قشر پیرفورم است.
    روش بررسی
    پس از کیندل شدن حیوانان توسط تحریکات الکتریکی، GS21680 hydrochloride (CGS)، آگونیست اختصاصی گیرنده A2A با غلظت های 10،200و 500 میکرومولار و ZM241385(ZA)، آنتاگونیست گیرنده A2A، با علظت های 50 و100 میکرومولار به ناحیه CA1 هیپوکمپ تزریق گردیدند. حیوانات 15 دقیقه پس از تزریق تحریک شدند. بتمامی حیوانات 24 ساعت قبل از تزریق دارو، مایع مغزی نخاعی مصنوعی تزریق و از داده های حاصل به عنوان گروه کنترل استفاده گردید. تعداد نمونه در هر گروه حداقل 6 سر بود.
    یافته ها
    تزریق CGS با غلظت 200 و 500 میکرومولار به ناحیه CA1 هیپوکمپ باعث افزایش معنی داری در مدت زمان امواج تخلیه متعاقب شد، اما برمدت زمان مرحله 5 تشنج، مدت زمان کل تشنج و مدت زمان تاخیری بین تحریک تا شروع مرحله 4 تشنج تاثیر معنی داری نداشت. تزریق ZM به ناحیه CA1 تاثیر معنی داری برکمیت های تشنجی نداشت. تزریق ZM قبل از CGS توانست از اثر CGS برمدت زمان امواج تخلیه متعاقب جلوگیری کند.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصله این احتمال را مطرح می کند که فعالیت گیرنده های آدنوزینی A2A درناحیه CA1 هیپوکمپ نقش تسهیلی در تشنجهای ناشی از کیندلینگ قشر پیرفورم دارد
    کلیدواژگان: تشنج، قشر پیریفورم، هیپوکمپ، گیرنده های آدنوزینی A موش صحرایی
  • علی بمان زارعی محمود آبادی، مهدی صابری، ژیلا پیرزاد، لیلا گل منش صفحه 175
    هدف
    اثر ان- استیل سیستیئن(NAC) و-L2- اکسوتیازولیدین- 4- کربوکسیلات(OTC) برمیزان GSH داخل سلولی در رده سلولیHF2FF و تاثیر استرس اکسیداتیو برآن در محیط کشت مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس تاثیر حفاظتی GSH سلولی روی عوارض ناشی از آلودگی با خردل در محیط کشت مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    در مطالعه حاضر، غلظتهای مختلف NAC وOTC در حضور و عدم حضور استامینوفن بعنوان محرک افزوده و تاثیر آن را برمیزان القاء GSH و آنزیمهای مربوطه? -GCS وGSSGR در هموژن سلولهای القاء شده و نرمال مورد بررسی قرار گرفت. پس از تایید القا گلوتاتیون در سلول، سلولهای القاشده و سلولهای نرمال رادرمحیط کشت درمعرض غلظت 180 میکرومولار سولفورموستارد قرار داده و پس از یک ساعت انکوباسیون، میزان مرگ و میر سلول مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصل نشان داد که افزایش 0.1 mM از NAC به سلولهای HF2FF که با 25 mM استامینوفن به عنوان محرک انکوبه شده بود میزان GSH از0.33±0.12? mol/mg protein به 0.784±0.11? mol/mg protein افزایش می دهد در حالی که میزان فعالیت? -GCS از 11.7±3.25 nmol NADH/min/mg protein به 39.8±0.06 nmol NADPH/min/mg و فعالیت گلوتاتیون ردوکتاز(GSSGR) از 0.046±0.01 nmoi NADPH/min/mg protein به 0.123±0.06 nmol NADPH/min/mg protein افزایش می یابد. انکوباسیون این سلولها با 0.1 mM NAC و 1 mM OTC در حضور استامینوفن منجر به افزایش گلوتاتیون تا0.962±0.07? M/mg protein و فعالیت? -GCS به میزان 112.28±11.85 nmol NADH/min/mg protein می شود ولی اختلاف معنی داری در میزان فعالیت GSSGR در مقایسه با انکوباسیون سلولها با NAC به تنهایی دیده نمی شود. میزان مرگ و میر سلول های القا شده در مقایسه با سلولهای نرمال با افزایش غلظت 180 میکرومولار خردل از 47% به 73% رسید که افزایشی معادل 1.55 برابر را نشان می دهد و این افزایش معنی دار است (p<0.001).
    نتیجه گیری
    این نتایج بیانگر آن است که NAC و OTC در حضور استامینوفن به عنوان محرک موجب افزایش بیش از سه برابر در میزان GSH شده و می تواند سلول را در مقابل اثرات سمی ناشی از عوامل اکسیداتیو نظیر سولفووموستارد محافظت کند.
    کلیدواژگان: گلوتاتیون، گلوتاتیون ردوکتاز، گاما - گلوتامیل سیستیئن سنتتاز، N - استیل سیستئن 2- اکسوتیازولیدین - 4- کربوکسیلات، رده سلولی HF2FF
  • شهین نجار پیرایه، اشرف آل یاسین صفحه 183
    هدف
    مقایسه دوروش کشت و PCR برای بررسی فراوانی مایکوپلاسما هومینیس درنمونه های اندوسرویکس زنان نابارور.
    روش بررسی
    سواب اندوسرویکس (دوتایی) از 312 زن نابارور تهیه گردید. DNA با روش Cadieux استخراج گردید و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن 16S rRNAمایکوپلاسما هومینیس، PCR انجام شد. کشت باکتری با روش براث- آگار درمحیط Hbroth و Hagar صورت گرفت.
    یافته ها
    مایکوپلاسما هویمینیس در 17.3% نمونه ها با مجموع دو روش کشت و PCR تشخیص داده شد. 5.1% نمونه ها با هر دو روش مثبت شدند. 6.4% فقط با کشت مثبت شد و 16% فقط با PCR مثبت گردیدند. حساسیت PCR، 92.5% و کشت 37% می باشد. ارتباط معنی دار آماری بین وجود مایکوپلاسما هومینیس و بیماران دارای سرویسیت مشاهده گردید. ولی بین سن و سایر علائم بالینی همراهی آماری دیده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد PCR، روش حساس، اختصاصی، آسان و سریع برای تشخیص مایکوپلاسما هومینیس در نمونه های تناسلی است.
    کلیدواژگان: مایکوپلاسما هومینیس، ناباروری، PCR، مایکوپلاسماها، بیماریهای دستگاه تناسلی - ادراری
  • مجید ریاضی پور، علیرضا خسروی، لطیف موسوی، عباس لطفی صفحه 191
    هدف
    بررسی فعالیت استرازی کاندیدا آلبیکنس در شرایط مختلف و تعیین برخی از خصوصیات آن به منظور تعیین شرایط اپتیمم برای این فعالیت آنزیمی بوده است.
    روش بررسی
    یک استرین کاندیدا آلبیکنس با کشت در شرایط مختلف تکثیر، با استفاده از گلوله های شیشه ای خرد و دیواره سلولی و مایع سیتوپلاسمی آن تفکیک گردید. فعالیت استرازی مایع رویی محیط کشت، دیواره سلولی و عصاره سیتوپلاسمی با استفاده از یک روش رنگ سنجی با به کار بردن معرف فست ویوله B اندازه گیری شد. سپس تاثیر برخی از متغیرها براین فعالیت آنزیمی مورد بررسی قرار گرفت و شرایط اپتیمم آن تعیین گردید.
    یافته ها
    مایع اسیتوپلاسمی سلولهای کاندیدا آلبیکنس پس از رشد در محیط Yeast Peptone Glucose (YPG) فعالیت استرازی نشان داد که دمای 37 درجه سانتی گراد، pH7.5، بافر فسفات 10 میلی مولار و زمان واکنش 90 دقیقه شرایط اپتیمم برای فعالیت آن را فراهم کرد. حداکثر این فعالیت در برابر آلفا نفتیل استات و به دنبال آن بتا نفتیل استات مشاهده شد و با افزایش تعداد کربن سوبسترا فعالیت آنزیمی به تربیت در برابر آلفا نفتیل کاپریلات، آلفا نفتیل لائورات و آلفا نفتیل پالمیتات کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    کاندیدا آلبیکنس دارای نوعی فعالیت استرازی است که محیط القاء کننده لیپاز تاثیری بربیان آن ندارد، مقدار آن درعصاره محیط کشت غیر قابل اندازه گیری، در دیواره سلولی ناچیز و در عصاده سیتوپلاسمی به حداکثر می رسد. مطالعه بیشتر این فعالیت آنزیمی به عنوان ابزار تشخیصی یا هدف درمانی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: کاندیدا آلبیکنس، فعالیت آنزیمی، استراز
  • اصغر قاسمی، مصطفی قانعی، علیرضا عسگری، حسینعلی مهرانی صفحه 201
    هدف
    مطالعه اندازه گیری VO2max وحداکثر ضربان قلب (HRmax) در مصدومین شیمیایی دارای تست های عملکرد ریوی طبیعی اما مبتلا به تنگی نفس کوششی و مقایسه آن با مقادیر پیش بینی شده است.
    روش بررسی
    در 19 نفر از مصدومین شیمیایی ضمن انجام تست ورزش VO2max و HRmax اندازه گیری شد و با مقادیر پیش بینی شده از روابط موجود مقایسه شد.
    یافته ها
    VO2max و HRmax اندازه گیری شده کمتر از مقادیر پیش بینی شده بود (P<0.05). همچنین همبستگی نسبتا قوی بین VO2max و HRmax اندازه گیری شده دیده شد (P<0.05, r=0.75).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان می دهد که میزان VO2maxو HRmax مصدومین شیمیایی کمتر از مقادیر پیش بینی شده است. همچنین پیش بینی VO2max با تعیین HRmax میسر است.
    کلیدواژگان: حداکثر مصرف اکسیژن، حداکثر ضربان قلب، مصدومین شیمیایی
  • مازیار غلامپور دهکی، نادر گیوتاج، غلامرضا عمرانی، علی صادقپور طبایی صفحه 207
    هدف
    هدف از این مطالعه پاسخ به این سوال می باشد که: آیا ترمیم جراحی کوارکتاسیون آئورت در سنین شیرخوارگی باعث افزایش میزان عود می شود؟ و همچنین تعیین شیوع نسبی عوارض مهم از جمله عود کوآرکتاسیون و عملکرد دست چپ به دنبال روش Sudclavian Flap Aortoplasty (SCFA) در این مطالعه بررسی شده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه گذشته نگر بیماران اطفال مبتلا به کوآرکتاسیون آئورت که درسالهای 1373 لغایت بیمه اول 1383 دربیمارستان قلب شهید رجایی تحت عمل جراحی ترمیمی قرار گرفتند مورد بررسی قرار گرفت. این بیماران 188 نفر بودند، از این تعداد 31 مورد با روش SCFA ترمیم شده اند که 19نفر آنها پسر (61.3%) و 12 نفر دختر (38.7%) بوده اند.
    یافته ها
    میانگین سنی این بیماران 1±1.3 سال بوده است. در 24 بیمار، Patent Ductus Arteriosus (PDA) (77.4%) وجود داشته است. شایع ترین ناهنجاری های قلبی همراه در این بیماران به ترتیب،Ventricular Septal Defect (VSD) (29%)،Aortic Stenosis (AS) (19.4%) و Mitral Stenosis (MS)(9.7%) بوده است. پیگیری بیماران یک تا 126 ماه با میانگین 34 ماه بوده است. متوسط گرادیان حداکثر قبل از عمل 21.5±64 میلی متر جیوه و متوسط گرادیان حداکثر بعد از عمل 128.8±15.4 میلی متر جیوه بوده است. میزان عود ثابت شده با آنژیوگرافی 3.2% (یک بیمار) بوده که با بالون آنژیوپلاستی درمان شده است. این میزان از مطالعات مشابه کمتر بوده است. ایسکمی حاد باگانگرن، اختلال عملکرد دست چپ، پاراپلژی، خونریزی و شیلوتوراکس در مدت پیگیری در بین بیماران دیده نشده و در مدت پیگیری هبچ کدام از بیماران رشد آنوریسمال آئورت نداشته اند. تنها یک مورد مرگ زودرس (3.2%) به علت نارسایی قلبی رخ داده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به مطالعه حاضر و نتایج مطالعات دیگر، SCFA یک روش بسیار مناسب برای ترمیم کوآرکتاسیون آئورت در اطفال خصوصا با سنین پایین می باشد. ضمنا اختلال خونرسانی دست چپ به دنبال روش SCFA در این مطالعه رخ نداده است و برخلاف عقاید قبلی در این مطالعه دیده شده است که سن پایین در هنگام ترمیم موجب افزایش میزان عود نمی باشد.
    کلیدواژگان: کوآرکتاسیون آئورت، عود کوآرکتاسیون آئورت، فلاپ شریان ساب کلاوین
  • اصغر اخوان، محمد باستانی صفحه 213
    هدف
    شناخت مدیاستینیت ناشی از عفونت فضاهای عمقی گردن و انتخاب روش های درمانی موثر جهت کاهش میزان ابتلا به این عارضه خطرناک و کاهش میزان مرگ و میر در صورت موجهه با این بیماران می باشد.
    روش بررسی
    دراین مطالعه 5 ساله 1381-1376 تعداد 48 بیمار با تشخیص عفونت فضاهای عمقی سروگردن از طریق اورژانس بیمارستان بقیه اله الاعظم «عج» بستری گردیدند. در سیر درمان چنانچه بیماری از نظر بالینی دچار علائم در قفسه سینه یا تنگی نفس تاکیکاردی یا تاکی پنه می شد به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شده و تحت بررس رادیو لوژیک و سی تی اسکن، قفسه سینه قرار می گرفت و در صورت دیدن هوا و یا وسیع شدن فضای مدیاستین با تشخیص مدیاستینیت حاد تحت جراحی سر و گردن و توراکوتومی و درمان طبی قرار می گرفت.
    یافته ها
    از 48 بیمار بستری 3 بیمار تحت درمان طبی و 44 بیمار تحت درمان طبی و جراحی قرار گرفتند. که 7 بیمار مبتلا به عوارض جدی شدند و تحت عمل جراحی مجدد و بستری در ISU قرار گرفتند. 4 بیمار با میانگین سنی 28 سال (1 زن و 3 مرد) مبتلا به عارضه مدیاستینیت حاد همراه با میوکاردیت و آبسه ریوی بدنبال گسترش عفونت از فضای پارافارنژیال شدند، که با درمان جراحی مدیکال مناسب بهبودی کامل حاصل شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به ارتباط میان شروع علایم و زمان شروع درمان وابتلا به مدیاستینیت با کاهش زمان تریاژ میزان ابتلا بیماران به عفونت های عمقی سرو گردن به عوارض جدی و مدیاستینیت حاد کاهش می یابد و در صورت ابتلا به مدیاستینیت حاد با تشخیص سریع و درمان جراحی وسیع سرو گردن همراه با توراکوتومی و درمان چند آنتی بیوتیکی میزان مرگ و میر به حداقل می رسد.
    کلیدواژگان: مدیاستینیت، عفونتهای عمقی گردن
  • ملیحه حسن زاده، زهره یوسفی، حسن ملکوتی صفحه 217
    هدف
    ارزیابی اثر سولفات منیزیوم در طولانی کردن حاملگی و پیامد نوزادان در درمان پره ترم با پارگی زودرس کیسه آب بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه آینده نگر بیماران پره ترم با پارگی زودرس کیسه آب اثبات شده بین 26 و 36 هفته حاملگی به صورت راندوم به دو گروه درمان توکولیتیک با سولفات منیزیم و یا گروه درمان انتظاری تقسیم شدند. هر دو گروه استرویید و آنتی بیوتیک دریافت کردند. گروه مورد مطالعه شامل 80 بیمار بود.
    یافته ها
    سولفات منیزیم در مهار زایمان زودرس در موارد پره ترم با پارگی زودرس کیسه آب موثر بود، بین درمان توکولیتیک و نحوه زایمان و همچنین سن حاملگی ارتباط معنی داری وجود نداشت.
    رخداد زایمان در طی 48 ساعت (40% در مقابل 75%) و درطی یک هفته (92% در مقابل 65%) در موارد پره ترم با پارگی زودرس کیسه آب که تحت درمان انتظاری قرار گرفتند، شایع تر بود. پیامد نوزادی درگروه درمان توکولیتیک بهبود واضحی نشان نداد.
    نتیجه گیری
    نتایج بدست آمده نشان داد که توکولیز در موارد پره ترم با پارگی زودرس کیسه آب منجر به افزایش سن حاملگی شده اما منجر به بهبود پیامد نوزادی نمی شود.
    کلیدواژگان: توکولیتیک، پره ترم با پارگی زودرس کیسه آب، سولفات منیزیم
  • جمال اخوان مقدم، شعبان مهرورز، فرزاد پناهی صفحه 223
    بیماری هیدیتک یکی ازبیماری های شایع انگلی است. که به وسیله کرم پهن Echiniococcus Granulosus به وجود می آید. در این بیماری درگیری تمام ارگانها محتمل است ولی معمولا کبد و ریه به صورت اولیه گرفتار شده و درگیری سایر اعضای ثانویه به ابتلای این دو عضو است. هیداتیدوز سیستم اسکلتی - عضلانی بسیار نادر است و در حدود 1 الی 5.4 درصد موارد را شامل می شود که معمولا شبیه تومورهای خوش خیم نسج نرم تظاهر می کند. جراحی اساس درمان را تشکیل می دهد ولی درمان همزمان با داروهای ضد انگل نظیر آلبندازول نیز ممکن است مفید باشد. در مناطق آندمیک پزشکان باید با تشخیص، درمان و تظاهرات متنوع این بیماری آشنا باشند تا قادر به درمان مناسب با حداقل میزان عوارض و عود باشند. در این گزارش یک مورد کیست هیدامیک اولیه عضلات پاراورتبرال به عنوان یکی از تظاهرات نادر این بیماری معرفی شده و روش درمان مورد بحث قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: بیماری هیداتید، کیست هیداتیک داخل عضلانی، تنیا اکینوکوکوس
  • عبدالمجید چراغعلی صفحه 227
    با توجه به نقش حیاتی دارو در پشتیبانی عملیات های نظامی و تسلط داروسازان در مسایل مربوط به دارو، از قرنها قبل داروسازان جایگاه ویژه ای در تیم های پزشکی سازمان های نظامی داشته اند. این نقش امروزه با پیچیده تر شدن نوع عملیات های نظامی بسیار پررنگ تر شده است و داروسازان نظامی هر روز جایگاه ویژه تری در ستادهای عملیاتی و مدیریت های بحرانها پیدا می کنند. داروسازان نظامی داروسازانی هستند که علاوه برگذراندن آموزش های کلاسیک داروسازان توانایی هایی را کسب کرده اند که آنها را قادر می سازد در شرایط عملیاتی و بحران ها مسوولیت های محوله را بخوبی انجام دهند. در حال حاضر تعداد قابل توجهی از فارغ التحصیلان داروسازی در سازمان های نظامی کشور مشغول خدمت هستند. با این وجود متاسفانه در حال حاضر در اغلب موارد از داروسازان شاغل درسازمان های نظامی صرفا در ارائه خدمات بسیار ساده دارویی استفاده می شود و توان این گروه در سازمان دهی فعالیت های پزشکی در صحنه های عملیاتی و مدیریت بحرانها نادیده گرفته شده است. به همین منظور در این مقاله به صورت مختصر توانایی ها و مسوولیت های داروسازان نظامی مورد بررسی قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: دارو ساز، سازمان های نظامی