فهرست مطالب

علوم پزشکی رازی - سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 46، تابستان 1384)

مجله علوم پزشکی رازی
سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 46، تابستان 1384)

  • 208 صفحه، بهای روی جلد: 6,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/07/20
  • تعداد عناوین: 25
|
  • فهیمه احسانی پور، ناهید وحید هرندی، کیوان کنی صفحه 219
    تشنج ناشی از تب شایع ترین اختلال تشنجی در سنین کودکی است که پیش آگهی خوبی دارد. تئوری های مختلفی در مورد نقش نورورانس میترها و عناصر کمیاب در سرم و مایع نخاع به عنوان پاتوژنز بیماری تشنج ناشی از تب مطرح می باشد. از میان این عناصر می توان به عنصر روی اشاره کرد. هدف از این مطالعه تعیین تغییرات سطح سرمی روی در کودکان با تب و تشنج در مقایسه با گروه شاهد است. در این مطالعه که آینده نگر، تحلیلی و مقطعی است، 92 کودک به 3 گروه تقسیم شدند. گروه الف شامل 34 کودک مبتلا به تب و تشنج (سن 6 ماه تا 5 سال)، گروه ب شامل 40 کودک با تب بدون تشنج (سن 6 ماه تا 5 سال) و گروه ج شامل 18 کودک با تشنج بدون تب (سن 6 ماه تا 5 سال) می باشد. سطح سرمی روی در 3 گروه به روش اسپکروفوتومتری با جذب اتمی(AAS=Atomic Absorption spectrophotometry) اندازه گیری شد و نتایج آن در بین 3 گروه با هم مقایسه گردید. میانگین سطح سرمی روی در گروه الف، ب و ج به ترتیب برابر76.82±24.36 mg.l و 90.12±14.63 و 94.53±17.39 تعیین گردید. بدین ترتیب میانگین سرمی روی در 3 گروه ذکر شده اختلاف آماری معنی دار با هم داشت (P.value=0.006). نتیجه این که سطح سرمی روی در گروه الف به طور قابل ملاحظه ای کمتر از 2 گروه دیگر بود و در گروه ب این سطح کمتر از گروه ج بود. این یافته ها، پیشنهاد می کنند که سطح سرمی روی در طی عفونت کاهش می یابد و این کاهش در کودکان مبتلا به تب و تشنج به طور معنی داری بیش تر از 2 گروه دیگر است (P.value<0.006).
    کلیدواژگان: تب، تشنج، تب و تشنج، سطح سرمی روی
  • عبدالرسول اکبریان، لامع اخلاقی، هرمزد اورمزدی، هما فروهش، مهربان فلاحتی، رامش فرخ نژاد صفحه 227
    تریکومونیازیس با عامل تریکوموناس واژینالیس(Trichomonas Vaginalis=T.V.) و باکتریال واژینوز(Baterial Vaginosis=B.V) از شناخته شده ترین بیماری های منتقل شونده از راه مقاربت های جنسی و تاثیرگذار در بروز زایمانهای زود هنگام و نوزادان کم وزن هستند. با توجه به اهمیت موضوع در مقاله حاضر، فراوانی تریکومونیازیس و باکتریال واژینوس، هم زمانی این 2 آلودگی با یکدیگر، تاثیر آن ها در نازایی، زایمانهای زود هنگام و تولد نوزادان کم وزن در زنان حامله مراجعه کننده به بیمارستان و زایشگاه شهید اکبر آبادی تهران به روش مقطعی بررسی شده است. در مطالعه حاضر، که در مدت 1 سال (از 81.4.1 تا 1382.4.1) و در تعداد 368 زن حامله صورت گرفته است. پس از مصاحبه خصوصی، تکمیل پرسش نامه و معاینه بالینی، از ترشحات دهانه واژن و بن بست خلقی گردن رحم(Postarior fornix) تمام افراد، نمونه گیری به عمل آمد. از هر نمونه پس از ثبت خصوصیات ماکروسکوپی و تعیین PH، برای تشخیص تریکومونیازیس از 2 روش گسترش مستقیم و کشت بر روی محیط درسه استفاده شد. برای تشخیص باکتریال واژینوزیس علاوه بر اندازه گیری PH و انجام تست اختصاصی ویف (Whiff) برای سنجش بو، از روش رنگ آمیزی و ارزش یابی سلولهای کلیدی(Clue Cells) استفاده شد. در این مطالعه، از 20 نفر (5.5%) که دارای علایم بالینی بودند، 11 مورد (2.9%) تریکوموناس واژینالیس، 8 مورد (2.2%) باکتریال واژینوز و 1 مورد عفونت قارچی تشخیص داده شدند. آلودگی هم زمان این 2 با هم، یعنیT.V وB.V. مشاهده نگردید. اگر چه بیشترین سن، در افراد مورد بررسی 25 سال بود، ولی ارتباط معنی داری بین آلودگی با سن زن حامله، سن حاملگی، تعداد حاملگی، تعداد سقط، و علایم بالینی مشاهده نشد. تنها 1 مورد (0.3%) از زنان آلوده به T.V دچار زایمان زود هنگام و تولد نوزاد کم وزن شد. یافته ها و نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد ناچیز بودن میزان آلودگی زنان حامله مورد مطالعه ما به تریکوموناس واژینالیس و باکتریال واژینوز در مقایسه با کشورهایی که دارای روابط جنسی آزاد هستند مربوط به ویژگی های فرهنگی، اخلاقی و اعتقادات زنان ایرانی به ارکان خانواده است. این مطالعه نشان داد چون محوطه درون واژن یک اکوسیستم (زیست محیطی) طبیعی است، لذا تنها حضور فیزیکی تریکوموناس واژینالیس و باکتریال واژینوز سبب نازایی نمی شوند، مگر این که به عللی، این شرایط نامتعادل شود. در این مطالعه مشاهده شد در صورت عدم دقت در معاینات بالینی و عدم انجام آزمون های آزمایشگاهی، تراوشات عفونی بیرنگ و یا سفید رنگ واژینال می تواند با تراوشات طبیعی و یا مایع اسپرم به خصوص برای متخصصین تازه کار اشتباه شود.
    کلیدواژگان: تریکوموناس واژینالیس، باکتریال واژینوز، عفونتهای ناقله از راه مقاربت جنسی (STID)، زاپمانهای زود هنگام، سلولهای کلیدی
  • خدیجه ارجمندی رفسنجانی، عبدالله عرب محمدحسینی، میترا مهرآزما، پروانه وثوق صفحه 235
    با وجود این که لوسمی شایع ترین بیماری بدخیم دوره کودکی است ولی لوسمی مادرزادی نوعی از لوسمی است که در 6 هفته اول پس از تولد تشخیص داده می شود و بیماری بسیار نادری است که باید از بیماری میلوپرولیفراتیو موقتی که معمولا در سندرم داون اتفاق می افتد تشخیص داده شود. در بین بیماران گزارش شده لوسمی حاد میلوئید(AML) شایع تر از لوسمی حاد لنفوبلاستیک(ALL) است. در 64% موارد AML و 21% ALL، بیش تر بیماران در موقع تشخیص هپاتواسپلنومگالی شدید، لوسمی پوستی (Leukemia Cutis) و هیپرلوکوسیتوز دارند. ابنرمالیتی سیتوژنیک در بیش تر بیماران وجود دارد(72%) که حدود 42% آن 23 q 11 است. به طور کلی لوسمی مادرزادی با لوسمی کودکان متفاوت است و پیش آگهی آن خوب نیست و وقتی که این بیماران وارد مرحله رمیشن شوند پیش آگهی AML بهتر از ALL است. شیمی درمانی لوسمی نوزادان باید پیشرفت نماید تا این بیماران دچار بهبودی گردند. تا به امروز 18 مورد لوسمی مادرزادی که خودبه خود بدون درمان برطرف شده است گزارش گردیده است که همه آن ها لوسمی میلوئید(M4، FAB M5) بودند. در مقاله حاضر، ضمن مروری بر لوسمی مادرزادی یک مورد دختر 18 روزه که تظاهرات بیماری از روز اول تولد به صورت ضایعات آبی متمایل به قرمز در نقاط مختلف بدن، هپاتواسپلنومگالی، ایکتر، آنمی و ترمبوسیتوپنی هیپرلوکوسیتوز ظاهر شده بود، معرفی می شود. در لام خون محیطی و نمونه مغز استخوان این بیمار مشخصات ALL L1 دیده شده است. در بررسی ایمونوفنوتایپ، لوسمی غیراندیفرنسیه گزارش گردید. بیوپسی پوست نیز انفیلتراسیون سلول های لوسمی را نشان داد.
    کلیدواژگان: لوسمی مادرزادی، لوسمی حاد میلوئید، لوسمی حاد لنفوبلاستیک، پیش آگهی، بیماری میلوپرولیفراتیو موقت
  • عزیزالله ادیب، بهناز فتورچی صفحه 243
    در مطالعه حاضر، ازمیان روش های متعدد که برای تجویز داروی هپارین به عنوان پیش گیری و یا درمان بیماری های مختلف وجود دارند، 2 روش انفوزیون مداوم و تجویز منقطع از نظر تاثیر بر روی APTT در زمان های مختلف با هم مقایسه شده اند تا مزایا و معایب هر یک روشن تر شود. مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی (تجربی مداخله گر) بر روی 423 بیمار انتخاب شده به صورت احتمالی ساده و با سنجش APTT با یک کیت مشخص و استاندارد در ساعت های تعیین شده، انجام شده است. در روش تزریق منقطع 5000 واحد هپارین، سطح نزدیک به مطلوب درمانی در فاصله 1 تا 1.5 ساعت بعد از تزریق حاصل گردید. درمدت زمان قبل از ساعت فوق سطح APTT بسیار بالاتر و در ساعات بعد از آن پایین تر از حدود معیار درمانی و سطح مطلوب قرار داشت. در حالی که سطح APTT در روش انفوزیون مداوم تقریبا ثابت بود. از آن جایی که سطح APTT در گروه با انفوزیون مداوم نسبت به گروه تزریق منقطع ثابت تر و محدوده درمانی لازم، پایدارتر بوده است و بدیهی است این حالت از نظر فارماکودینامیک مد نظر درمان می باشد، لذا روش اول برای پیش گیری از وقوع مجدد ترمبوز و نیز عوارض چون خونریزی و همچنین کاهش موارد نیاز به سنجش مکرر APTT ارجح می باشد.
    کلیدواژگان: هپارین، زمان ترومبوپلاستین فعال شده، انفوزیون مداوم
  • میترا براتی، محمدعلی اسحاقی، سهیلا برجی صفحه 249
    ویروس هپاتیت B عامل ایجاد هپاتیت، سیروز و سرطان کبد می باشد. هر سال حداقل 800.000 نفر از ابتلا به این ویروس و عوارض آن در سطح جهت فوت می کنند. بیش از 350 میلیون نفر در جهان آلوده به این ویروس هستند و ناقلین منابع اصلی انتشار این بیماری در جامعه می باشند. در کشور ایران به طور متوسط 3% مردم حامل این ویروس هستند. در حالی که در ایالات متحده و اروپای غربی این آمار در حدود 0.1-0.5% و در خاور دور و کشورهای گرمسیری 5-20% است. اطلاعات کمی در مورد هپاتیت و راه های انتقال و پیش گیری از آن در جامعه وجود دارد و بنابراین آموزش به همه افراد جامعه و به خصوص گروه های در معرض خطر، نقش مهمی در کنترل بیماری در جامعه دارد. این مطالعه با هدف تعیین سطح آگاهی دانش آموزان دبیرستانهای مشکین دشت کرج از راه های سرایت و پیش گیری از هپاتیت B در سالهای تحصیلی 82-83 به صورت مقطعی (Cross sectional) طراحی شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ای دارای 24 سوال بود. با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، پرسش نامه ها در بین دانش آموزان دبیرستانی توزیع شد. از بین 300 پاسخ دهنده، 153 نفر (51%) پسر و 147 نفر (49%) دختر بودند. نمره پرسشنامه 48 بود. میانگین امتیاز کلی آگاهی 30.67 و آگاهی از راه های سرایت و پیش گیری به ترتیب 15.13 و 15.63 به دست آمد. میانگین سطح آگاهی دختران 5.24 امتیاز از پسران بیشتر بود (P=0.0005). همچنین با بالاتر رفتن مقطع تحصیلی پاسخ دهندگان میانگین سطح آگاهی نیز افزایش یافت که نشان دهنده ارتباط مقطع تحصیلی و سطح آگاهی دانش آموزان بود(P=0.0005). سطح آگاهی افراد از هپاتیت B در رشته ریاضی از سایر رشته ها بالاتر بود و پس از آن رشته علوم تجربی و در نهایت علوم انسانی قرار داشت که نشان دهنده ارتباط رشته تحصیلی با سطح آگاهی بود (P=0.0005). با توجه به این که میانگین سطح آگاهی افراد پاسخ دهنده به سطح تحصیلات والدین ارتباط نداشت (P=0.0005). با توجه به این که میانگین سطح آگاهی در مقاطع تحصیلی و رشته های مختلف با برتری جنس مونث به طور کلی از 70% امتیاز کلی تجاوز نمی کند، افرادی که در آینده ای نه چندان دور در معرض خطر ابتلا قرار دارند از سطح آگاهی بالایی برخوردار نیستند. در نتیجه نیاز مبرم به برپایی شیوه های آموزش صحیح در این مراکز احساس می شود.
    کلیدواژگان: هپاتیت، ویروس هپاتیت B، سطح آگاهی، سرایت، پیش گیری
  • ماه جبین تکلیف، بیتا بهرامیان صفحه 255
    ضایعات فیبرواستخوانی بسیار گوناگون بوده و یک گروه هتروژن از تومورهای فک و صورت است که همیشه مشکلاتی در تقسیم بندی، تشخیص و درمان آنها وجود دارد. این مطالعه برای بررسی فراوانی دیس پلازی فیبروز استخوان و نیز بررسی دقت و ارزش تشخیصی مطالعه بافتی در آن انجام شده است. لذا 15 بیمار با ضایعات استخوانی جمجمه و صورت در مدت 5 سال (81-1377) در بیمارستان حضرت فاطمه مورد بررسی قرار گرفته اند که تشخیص نهایی آسیب شناسی آنها دیس پلازی فیبروز بوده است. در این تحقیق نسبت ابتلای زن به مرد 9.6 بود (محدوده سنی افراد مورد مطالعه 38-16 سال با میانگین 20 سال بود). 12 بیمار ضایعه تک استخوانی و 3 بیمار ضایعات متعدد استخوان های فک و جمجمه داشتند. استخوان فک فوقانی (ماگزیلا) شایع ترین محل درگیری بود. در یک بیمار تغییر شکل ضایعه به بدخیمی (سارکوم استیوژنیک) مشاهده گردید. در ارزیابی مجدد میکروسکوپیک در 10 بیمار، نمای دیس پلازی فیبروز کلاسیک دیده شد که با جزایر استخوانی درهم تنیده (Woven) بدون حاشیه استیوبلاستیک در یک استرومای حاوی سلولهای فیبروبلاستیک مشخص می گردد. در 5 بیمار دگرگونی هایی در نمای بافت شناسی دیده شد. در 3 مورد مناطق محدود یا منتشر استخوان سازی با حاشیه استیوبلاستیک (بنام فیبروم استخوان ساز) ossifying fibroma و در 2 مورد نیز اجسام گرد که نوعی سمنتوم (Cementum) در نظر گرفته می شود، موجود بود. هر دو ضایعه شامل استرومای پر سلول با فعالیت میتوزی بالا بودند. این ضایعات می توانند به عنوان (فیبروم سازنده استخوان و سیمان) Cemento-Ossifying Fibroma طبقه بندی شوند. با نگاهی به شرح حال بالینی و رادیولوژیک این دو بیمار، مشخص شد که این ضایعات تهاجم موضعی بیشتر و بدشکلی استخوانی شدیدتری نسبت به دیس پلازی فیبروز کلاسیک داشتند.
    کلیدواژگان: ضایعات فیبرو استخوانی، ضایعات استخوانی جمجمه و صورت، فیبروم سازنده استخوان و سیمان
  • سیدعلی جواد موسوی، مهشید طالبی طاهر، محمدرضا علوی صفحه 261
    بیماری سل ازدیرباز جزو مشکلات بهداشتی بوده است. این بیماری قادر به مبتلا کردن ارگان های مختلف بدن می باشد و از این بین ابتلای ریوی شایعترین نوع بیماری است. رادیوگرافی ریه از جمله قدیمی ترین و کاربردی ترین روش های تشخیصی برای سل ریوی به شمار می آید. نکته قابل توجه ای که استفاده از عکس قفسه سینه را برای پزشکان جوان و دانشجویان طب پیچیده می سازد، تنوع بالای الگوهای درگیری ریه در جریان بیماری سل است و باید با این نماها آشنایی کامل داشته باشند. پژوهش حاضر از گروه مطالعات مشاهده ای است که به صورت مقطعی اجرا شده و در بیماران مبتلا به سل ریوی بستری شده در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) و فیروزگر انجام شده است. برای گردآوری اطلاعات از فرم جمع آوری اطلاعات استفاده شد که به صورت چک لیست طراحی شده بود و حاوی یافته های لازم برای شناسایی بیماران بوده است. هدف از مطالعه حاضر تعیین فراوانی تراکم پرانشیمی آتکلتازی و لنفادنوپاتی و پلورال افیوژن و دیگر یافته های غیر طبیعی در رادیوگرافی قفسه سینه بیماران مبتلا به سل ریوی بوده است. در این مطالعه 400 بیمار مبتلا به سل مورد بررسی قرار گرفتند که از این تعداد 203 نفر زن (50.7%) و 197 نفر مرد (49.3%) بوده اند. میانگین سنی بیماران برابر با 56.01±18.47 بوده است. خردسال ترین بیمار یک کودک 10 ساله و مسن ترین فرد، یک آقای 90 ساله بوده است. کانون عفونت سل در 66.6% بیماران (265 نفر) واقع در ریه راست، در 15% (60 نفر) ریه چپ و در 18.3% (75 نفر) هر دو ریه بوده است. در 61.8% (247 نفر) ناحیه درگیر در لوب فوقانی ریه در 24.3% (97 نفر) در لوب تحتانی و در 14% نیز در لوب میانی قرار داشته است. فراوانترین یافته عکس ریه، تراکم پارانشیمی (535.7) و پس از آن، الگوی مخلوط (mixed) با فراوانی 28.7% بوده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که رادیوگرافی قفسه سینه یک ابزار اساسی در تشخیص بیماری سل است و تراکم پرانشیمی شایع ترین یافته رادیولوژیک است و آن چه دراین حالت بیمارن مبتلا به سل ریوی را از موارد پنومونی باکتریال افتراق می دهد مزمن شدن علایم (تب و سرفه)، مثبت بودن تست پوستی و عدم پاسخ به درمان با آنتی بیوتیک های مناسب جهت درمان پتومونی های کسب شده از جامعه می باشد.
    کلیدواژگان: سل، سل ریوی، رادیوگرافی قفسه سینه
  • سیدعلی جواد موسوی، مهدی یدالله زاده، مریم حسین نژاد یزدی، سید حسن عادلی، مصطفی آریافر صفحه 267
    ماده مخدر شامل مخلوطی از مواد شیمیایی مختلف است که از شیره دانه گیاه خشخاش به دست می آید. اثرات اصلی ماده مخدر به علت مورفین موجود در آن است. در مصرف تدخینی این ماده، بخار مورفین به سرعت از طریق ریه به جریان خون راه یافته و در عرض چند ثانیه به مغز می رسد. از عوارض مصرف طولانی مدت ماده مخدر تدخینی بروز بیماری های انسدادی مزمن ریه و گاه کورپولمونال است که این عارضه مستقل از مصرف تنباکو می باشد. این موضوع، در مطالعه حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه به روش بررسی مقطعی بر روی 22 بیمار دارای شکایت تنفسی که از ماده مخدر تدخینی استفاده می کردند و به درمانگاه ریه بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) دانشگاه علوم پزشکی ایران و درمانگاه ابوریحان سازمان تامین اجتماعی تهران مراجعه کردند، انجام گرفت. بیماران مصرف کننده دخانیات و نیز کسانی که عامل زمینه ای شغلی و یا عامل مشخص دیگری برای ابتلا به بیماری انسدادی مزمن ریه داشتند، وارد مطالعه نشدند. با استفاده از برنامه SPSS 11.5 نتایج به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تعداد 22 نفر بیمار با متوسط سنی 54.8 سال (SD=16.31) بررسی شدند. 17 نفر (77.3%) از سرفه، 8 نفر (36.4%) از تنگی نفس، 7 نفر (31.8%) از خس خس سینه و 5 نفر (22.7%) از خلط شکایت داشتند. متوسط درصد ظرفیت حیاتی با فشار (FVC) بیماران نسبت به میزان پیش بینی شده 785.7(SD=%14.86)، متوسط درصد حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول (FEV1) نسبت به میزان پیش بینی شده 75.96% (SD=%17.59) و متوسط نسبت FEV1/.FVC 71.2% (SD=%12.36) بود. از 22 بیمار مورد مطالعه، 4 نفر (18.2%) اسپیرومتری طبیعی، 16 نفر (72.7%) نمای انسدادی و 2 نفر (9.1%) نمای تحدیدی (Restrictive) داشتند. به این ترتیب از آن جایی که نمای اسپیرومتریک اغلب افراد مورد بررسی نمای انسدادی بوده و نیز در مطالعات بسیار محدودی که انجام شده است، بروز بیشتر بیماری های انسدادی مزمن ریوی (COPD) را در افراد معتاد به مواد مخدر تدخینی گزارش کرده اند، چنین می توان مطرح کرد که تدخین مواد مخدر می تواند در ایجاد بیماری انسدادی ریه نقش قابل توجهی داشته باشد.
    کلیدواژگان: ماده مخدر، بیماری انسدادی مزمن ریه، اسپیرومتری، تدخین
  • لادن حسینی گوهری، محسن فیروزرای، عباس زواره ای، نرگس نفیسی صفحه 275
    آنزیم پارااکسوناز می تواند استرهای آلی فسفات دار را هیدرولیز نماید. مهم ترین سوبسترای این آنزیم در مطالعات آزمایشگاهی پارااکسون است. در سرم انسان این آنزیم همراه با HDL در خون جریان دارد. به نظر می رسد که کاهش فعالیت پارااکسوناز در انسان ممکن است خطر ابتلاء به گرفتگی عروق کرونر را افزایش دهد. تغییرات ژنتیکی در دو آلل اتوزومی پارااکسوناز می تواند باعث کاهش فعالیت آن شود. تغییرات ژنتیکی در آلل های ژن پارااکسوناز 3 نوع فنوتیپ ایجاد می کند که عبارتند از A، AB و B. فعالیت فنوتیپ B بیش تر از 2 فنوتیپ دیگر A و AB می باشد. به جهت فراوانی گرفتگی عروق کرونر در جمعیت ایرانی و نیز موثر بودن آنزیم پارااکسوناز بر روند گرفتگی عروق کرونر، فعالیت و فنوتیپ های مختلف آنزیم و پارامترهای لیپیدی مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعه حاضر فنوتیپ های پارااکسوناز در سرم خون افراد ایرانی تعیین گردید و ارتباط میان فعالیت پارااکسوناز و فنوتیپ های آن با عوامل خطر گرفتگی عروق کرونر مورد ارزیابی قرار گرفت. بیماران مورد مطالعه افرادی بودند با بیش از 50% گرفتگی عروق کرونر که به مرکز قلب رجائی تهران مراجعه کرده بودند و گرفتگی عروق آن ها توسط آنژیوگرافی تائید شده بود و نتایج با افراد سالم مقایسه گردید. فعالیت پارااکسوناز سرم افراد مورد مطالعه در حضور NaCl و بدون حضور آن و نیز فعالیت آریل استرازی آن اندازه گیری گردید. جهت تعیین فنوتیپ ها از نسبت فعالیت پارااکسوناز به فعالیت آریل استرازی آن استفاده شد. فعالیت پارااکسوناز سرم در گروه بیمار چه در حضور NaCl و چه بدون حضور آن، به طور معنی داری پائین تر بود(به ترتیب 01/0= P و 00/0= P). فعالیت آریل استرازی این آنزیم در 2 گروه بیمار و سالم تفاوت معنی داری نداشت. نسبت فعالیت پارااکسوناز و فعالیت آریل استرازی نیز در گروه بیمار کاهش نشان می داد(02/0= p). توزیع فراوانی فنوتیپ های سه گانه آنزیم پارااکسوناز در دو گروه بیمار و سالم و نیز بر حسب جمعیت آن ها از تفاوت معنی داری برخوردار نبود. میزان تری گلیسرید، VLDL-C در بیماران بیش تر از افراد سالم بود(00/0= P) اما از نظر میزان HDL-C و آپو AI کاهش(به ترتیب 00/0= p و 01/0= p) نشان داد در حالی که از نظر میزان کلسترول تام، LDL-C و آپو B تفاوت معنی داری بین گروه سالم و بیمار مشاهده نشد. با توجه به کاهش چشم گیر میزان فعالیت آنزیم و عدم تفاوت شاخص فراوانی فنوتیپ ها در دو گروه بیمار و سالم به نظر رسید که تعیین فعالیت پارااکسوناز در سرم در مقایسه با تعیین فنوتیپ های آنزیم مارکر بهتری برای تمایز بیماران از افراد سالم باشد.
    کلیدواژگان: فعالیت پارااکسوناز، فنوتیپ های پارااکسوناز، گرفتگی های عروق کرونر، لیپیدها، لیپوپروتئین ها
  • نسرین حنیفی، فضل الله احمدی، ربابه معماریان، محمد خانی صفحه 287
    پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر به کارگیری روش آرام سازی و پیش دارو بر روی تغییرات فشارهای سیستولیک، دیاستولیک، بطن چپ و آئورت در بیماران تحت آنژیوگرافی عروق کرونر بستری شده در بخش های قلب و بعد از آنژیوگرافی بیمارستان شهید بهشتی زنجان در سال 1382 انجام شده است. این مطالعه یک پژوهش نیمه تجربی است، که در آن 40 بیمار تحت آنژیوگرافی عروق کرونر با توجه به شرایط و روش نمونه گیری در دسترس و به صورت تخصیص تصادفی در 2 گروه آرام سازی و پیش دارو مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل برگه اطلاعات دموگرافیک، برگه های ثبت فشار خون در 12-8 و 5/0 ساعت قبل، حین و پس از آنژیوگرافی بود. در گروه آرام سازی، پژوهش گر روز قبل از آنژیوگرافی به صورت فردی روش آرام سازی بنسون را آموزش داده و جهت اطمینان از درک و انجام روش توسط مددجو، در همان روز چندین بار تکرار و تمرین انجام می شد و از مددجو خواسته می شد که 2 تا3 بار قبل از رفتن به آنژیوگرافی آرام سازی را انجام دهد. در گروه پیش دارو، بیماران داروهای معمول قبل از آنژیوگرافی شامل دیازپام، کلرفنیرامین، متوگلوپرامید و هیدروکورتیزون را دریافت می کردند. در هر 2 گروه فشار خون 12 و 8 و 5/0 ساعت قبل، حین و پس از آنژیوگرافی اندازه گیری شد. سپس با نرم افزار آماری(SPSS) تحت ویندوز داده های به دست آمده تجزیه و تحلیل آماری شد. با توجه به نتایج به دست آمده در خصوص متغیرهای فشار خون سیستویک و دیاستولیک، فشار خون سیستولیک بطن چپ، فشار انتهای دیاستولیک بطن چپ، فشار سیستولیک و دیاستولیک آئورت، به وسیله آزمون آماری تی مستقل با 05/0 π > بیان گر عدم اختلاف معنی دار آماری در بین دو گروه آرام سازی و پیش دارو بود. از آن جا که در این پژوهش تاثیر آرام سازی بنسون و پیش داروها بر تغییرات فشار خون در بیماران تحت آنژیوگرافی یکسان بود، بنابراین با توجه به ایمنی روش و کاربرد راحت آن پیشنهاد می گردد که قبل از پروسیجرهای تهاجمی این روش آرام سازی به جای پیش دارو جایگزین گردد.
    کلیدواژگان: آرام سازی بنسون، پیش دارو، فشارخون، آنژیوگرافی عروق کرونر
  • ولی الله حسنی، شباهنگ محمدی، رضا طاهری، فرهاد احمدی صفحه 295
    آسپیراسیون اجسام خارجی راه هوایی در کودکان زیر 15 سال رخ میدهد و بیشترین میزان بروز مربوط به گروه سنی 1 تا 3 سال است. با استفاده از روش بیهوشی عمومی یا روش آرام بخشی می توان جسم خارجی را در اتاق عمل خارج کرد. بیماری که معرفی می شود کودک 4 ساله ای بود که طی عمل تانسیلکتومی و آدنوییدکتومی سوزن بخیه شکسته شد و در ناحیه پارافارنژیال قرار گرفت. در رادیوگرافی انجام شده سوزن در این ناحیه قابل مشاهده بود. با استفاده از روش بیهوشی عمومی و توسط فلوروسکوپی پس از 4.5 ساعت سوزن شکسته شده از ناحیه پارافارنژیال خارج گردید.
    کلیدواژگان: جسم خارجی، پارافارنژیال، سوزن بخیه
  • فریبا خداپناهنده صفحه 299
    مقاله حاضر مطالعه ای توصیفی- مقطعی است و چگونگی برخورد با بیماران دچار تب و تشنج طی مدت 1.5 سال (از دی ماه 1381 تاخرداد 1383) در بیمارانی که در بخش کودکان بیمارستان حضرت رسول بستری شده بودند را بررسی نموده است. هدف از این مطالعه انجام ممیزی پزشکی (Medical Audit) و بررسی نمودن میزان در نظر گیری معیارهای پیشنهاد شده از طرف آکادمی طب کودکان آمریکا(American Academy of Paediatrics=AAP) برای نحوه برخورد و ارزیابی استاندارد در کودکان دچار تب و تشنج بستری شده در این مرکز است. پرونده های بیمارانی که با تشخیص تب و تشنج بستری شدند و در محدوده سنی 6 ماه تا 5 سال قرار داشتند جدا گردید و از نظر تست های آزمایشگاهی غیر ضروری، بررسی های رادیولوژیک مغز (CT-scan)، الکتروآنسفالوگرافی و درمانهای غیر ضروری به عمل آمده مطالعه شد. تعداد 83 پرونده بررسی شد که از این تعداد 16 بیمار(19.2%) تب و تشنج کمپلکس و 67 نفر (80.7%) تب و تشنج ساده داشتند. برای همه بیماران، فرمول شمارش خون (CBC) اندازه گیری میزان قند خون، کلسیم و الکترولیت ها (سدیم و پتاسیم) انجام شده بود. الکتروآنسفالوگرافی در 28 (33%)، CT-scan در 19 نفر (22%) انجام شده بود. پونکسیون مایع نخاع برای 71 بیمار (85%) به عمل آمد. متوسط روزهای بستری 3 روز بود. دوز نگاه دارنده داروهای ضد تشنج در 6 کودک (7.3%) به طور غیر ضروری تجویز شده بود. نتایج این بررسی نشان می دهد که انجام تست های آزمایشگاهی و رادیولوژیک و سایر درخواست های غیر ضروری در ارزیابی بیماران دچار تب و تشنج بسیار شایع است که منجر به اتلاف وقت و هزینه قابل توجهی می شود. لذا توصیه می شود که در مواجهه با بیماران تب و تشنج تا حد امکان از استانداردهایی که طی مطالعات وسیع در این زمینه به دست آمده و به صورت معیارهای کاربردی (Practice Guideline) توسط آکادمی طب کودکان آمریکا پیشنهاد شده است بهره گرفته شود و از لیست نمودن روتین آزمایش ها و یا سایر تست های غیر ضروری خودداری گردد و بهتر است در حد امکان با توجه به یافته های بالینی خاص، هر بیمار را ارزیابی نمود.
    کلیدواژگان: ممیزی پزشکی، تب و تشنج ساده، تب و تشنج کمپلکس
  • مرتضی خوانین زاده، مهدی یدالله زاده، مریم حسین نژاد یزدی، سامان ستوده نیا صفحه 305
    هلیکوباکتر پیلوری به طور عمده در عمق ژل موکوسی که مخاط معده را می پوشاند و بین لایه موکوسی و سطوح راسی اپی تلیوم مخاطی یافت می شود و با تولید آنزیم اوره آز باعث آمونیاک و دی اکسید کربن از اوره و کاهش اسیدیته معده و شروع یک واکنش التهابی می شود. پروتئازها و فسفولیپازهای مترشحه از این باسیل نیز باعث تخریب لایه موکوسی می شوند. از طرفی شقاق مقعدی هم یک زخم در آندودرم می باشد، در حالی که علت ثابت شده ای که بتوان بیماری را به آن منتسب کرد، برای آن پیدا نشده است. بر اساس فرضیه ای احتمالی همراهی هلیکوباکتر پیلوری با ضایعات لوله گوارش مانند آپاندیسیت و شقاق های مقعدی که یک پروسه التهابی را طی می کنند، وجود دارد. در مطالعه حاضر جهت تعیین فراوانی هلیکوباکتر پیلوری در مبتلایان به شقاق مقعدی بستری در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) اقدام شده است. این مطالعه به صورت بررسی مقطعی (Cross sectional) بر روی کلیه بیماران مبتلا به شقاق مقعدی، بستری در بخش جراحی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) در سال 82 انجام گرفته است. از بیماران یک نمونه خون برای آزمایش سرولوژی قبل ازعمل جراحی و یک نمونه بیوپسی از ناحیه شقاق مقعدی در حین عمل جراحی برای بررسی هیستوپاتولوژیک تهیه شد. جهت آنالیز اطلاعات به دست آمده از نرم افزار آماری SPSS 11.5 استفاده شده است. در مطالعه حاضر، تعداد 98 بیمار مبتلا به شقاق مقعدی که جهت درمان تحت عمل جراحی قرار گرفتند، مورد بررسی قرار گرفته اند. میانگین سنی افراد بررسی شده 38.14 سال با SD=13.92 بود. در 42.9% از موارد بررسی شده، نتیجه آزمون سرولوژی آنتی بادی ضد هلیکوباکتر پیلوری منفی بود، در حالی که در 57.1% نتیجه این آزمایش مثبت بود. در کلیه موارد (100%) بیوپسی انجام شده از نظر وجود هلیکوباکتر پیلوری در نمونه بدست آمده منفی بود. از نظر میانگین تعداد دفعات عود، بین افراد سرولوژی مثبت (0.5 دفعه، SD=0.5) و منفی (0.33 دفعه، SD=0.75) اختلاف معنی دار آماری با Pvalue=0.012 به دست آمد. به نظر می رسد مثبت بودن سرولوژی افراد به عنوان یک ریسک فاکتور جهت عود شقاق مقعدی مطرح باشد. در مطالعه انجام شده در هیچ یک از نمونه ها، هلیکوباکترپیلوری یافته نشد و به نظر می رسد به احتمال زیاد هلیکوباکترپیلوری در پاتوژنز شقاق مقعدی، نقش مستقیم و تعیین کننده ای نداشته باشد.
    کلیدواژگان: هلیکوباکتر پیلوری، شقاق مقعدی، بیوپسی، سرولوژی
  • سیدکامران سلطانی عربشاهی، اسماعیل حاجی نصرالله، ابوالفضل بیهقی صفحه 313
    عفونت زخم جراحی دومین علت شایع عفونت بیمارستانی است که از عوامل مرگ و میر است و هزینه های اضافی ناشی از اقامت طولانی در بیمارستان را موجب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی عفونت زخم جراحی در بخش های مختلف و عوامل مستعدکننده و خطر این عفونت ها در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شده است. بررسی بر روی 960 بیمار بستری شده در بخش های جراحی عمومی، زنان، ارتوپدی، گوش و حلق و بینی و جراحی مغز و اعصاب انجام شد که در بیمارستان های عمومی و تک تخصصی تحت جراحی قرار گرفته بودند. برای بیماران بستری پرسش نامه ای شامل موارد منطبق با اهداف طرح توسط دستیاران تکمیل می گردید. بیماران در دو گروه با عفونت زخم و بدون عفونت بررسی شدند. نتایج با استفاده از نرم افزار Epi 6 استخراج شد و از آزمون های T-Test، Chi Square و Odds ratio برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان عوامل مستعد کننده به ترتیب سوء تغذیه، عفونت در نقطه ای از بدن، دیابت، چاقی و مصرف سیگار بیش ترین احتمال بروز عفونت زخم جراحی را به همراه داشتند. سایر عوامل با احتمال کم تر نیز بررسی شدند. عوامل تکنیکی مرتبط با نوع جراحی، محل و عضو جراحی شده و نحوه درمان پیش گیرانه نیز در دو گروه بیماران دارای عفونت و بدون عفونت بررسی شد. در پژوهش حاضر، نرخ عفونت زخم جراحی 4/8% برآورد شد که برابر با آمار جهانی شیوع زخم جراحی(34-5%) بود. اهمیت هر یک از عوامل مستعدد کننده در بروز عفونت زخم مورد تاکید بیش تر قرار گرفت.
    کلیدواژگان: عفونت زخم جراحی، عفونت بیمارستانی، عوامل خطر، عفونت محل زخم جراحی
  • علی اکبر شرفی، علیرضا نیکوفر، ربیع مهدوی، ناهید چگنی صفحه 323
    دوز رسیده به پستان غیر درگیر در طی پرتو درمانی پستان در بیماران ماستکتومی شده باعث افزایش بدخیمی ثانویه در آن ناحیه می شود و از آن جایی که در بخشهای مختلف رادیوتراپی در کشور، برای درمان پستان ماستکتومی شده با توجه به نظر رادیوتراپیست و امکانات تجهیزاتی و موقعیت بیمار(Setup)، روش درمانی خاصی مورد استفاده قرار می گیرد لذا در تحقیق حاضر میزان دوز رسیده به پستان غیر درگیر در بیمارانی که ماستکتومی و سپس رادیوتراپی شده اند، در 3 بیمارستان H1،H2 وH3 در شهر تهران اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شد. در تحقیق حاضر که از نوع توصیفی- مقطعی است، 69 بیمار، در محدوده سنی 75-25 سال که ماستکتومی یک طرفه شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. اندازه گیری با استفاده از تراشه مکعبی ترمولومی نسنت (Thermo Luminescent Dosimeter=TLD) که در نقاط مختلف روی پستان غیر درگیر قرار داشت، صورت گرفت. برای پرتودهی، دستگاه کبالت- 60 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده، نشان می دهند که دوز رسیده به پستان غیر درگیر در بیماران درمان شده در بیمارستان H3 به طور قابل ملاحظه ای کمتر از مقدار آن در بیمارستان H2 بود (P<0.05). اگر چه مقدار دوز در بیمارستان H1 نیز کم تر از آن در بیمارستان H3 بود ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود (P<0.05). در تمام موارد افزایش فاکتورهایی مانند حجم ناحیه درگیر، میزان ضخامت و پهنای قفسه سینه بیمار، باعث افزایش میزان دوز رسیده به پستان غیر درگیر شد. همچنین با نرمالیزه کردن دوز پستان به دوز ورودی و حجم ناحیه درگیر، نیز بیمارستان H2 بیشترین و بیمارستان H3 کمترین مقدار را نشان دادند. به نظر می رسد، مهم ترین عامل افزایش دوز پستان غیر درگیر در بیمارستان H2 طرز خواباندن بیمار بود و لذا پیشنهاد می شود از این روش برای درمان استفاده نشود و حتی الامکان روش درمانی بیمارستان H3 مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: پرتو درمانی، دوز جذبی پستان غیردرگیر، دوزیمتر ترمولومی نسنت (TLD)
  • غلامرضا شاه حسینی، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی، حسن سعیدی، بهنام حاجی آقایی صفحه 333
    قطع عضو زیر زانو یکی از شایع ترین موارد قطع عضو در اندام تحتانی به شمار می آید که به دلایل مختلفی مانند بیماری، ضربه و یا بدشکلی های مادرزادی انجام می گیرد. جهت برگرداندن این افراد به زندگی روزمره از پروتزهای زیر زانو به عنوان جانشین اندام از دست رفته استفاده می شود. راحتی و رضایت بیماران از پروتز ارتباط مستقیم با سوکت هر پروتز داشته و طراحی ساخت سوکت خود نیز تابعی از روش های مختلف قالب گیری است. هدف اصلی از انجام مطالعه حاضر، مقایسه میزان رضایت بیماران از سوکت های ساخته شده توسط 3 روش مختلف قالب گیری(تحمل وزن، فشار هوا و جوراب کشی رزین) بوده است. هم چنین اهداف دیگر پژوهش شامل ارتباط اندازه های ابعادی 3 نوع سوکت ساخته شده با میزان رضایت بیماران و بررسی میزان تغییرات قالب در روش های مختلف قالب گیری و همین طور ارایه روش های صحیح برای بهینه سازی ساخت پروتزها نیز بوده است. تعداد 10 نفر از بیماران آمپوته شده از زیر زانو که بالای 20 سال بودند و آمپوتاسیون آن ها یک طرفه بود و حداقل یک سال از زمان آمپوتاسیون می گذشت و پروتز هم گرفته بودند به صورت غیرتصادفی و فقط با مراجعه به کلینیک ارتوپدی فنی انتخاب شدند. سپس به 3 روش مختلف از استامپ آن ها قالب گیری به عمل آمد و این قالب منفی به دست آمده تبدیل به قالب مثبت گردید و از آن ها به روش لمینیشن(Lamination) سوکت تهیه شد و سوکت تهیه شده با اتصال به قطعات دیگر، تبدیل به پروتز زیر زانو شده و بیماران با آن ها راه می رفتند و میزان رضایت خود را از آن ها بیان می نمودند. همین طور از قالب های مثبت اندازه هایی گرفته شد که جهت مقایسه قالب ها با یکدیگر مورد استفاده قرار گرفت. در بررسی نتایج در بخش آمار توصیفی که مقایسه میانگین های اندازه های ابعادی قالب ها و همین طور میزان رضایت را شامل می شد متغیرها دارای اختلافات مشخصی بودند. ولی در بخش آمار تحلیلی نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری این تحقیق که توسط آزمون آماری همبستگی پیرسون انجام گرفت به شرح زیر بود: رابطه قطر قدامی خلفی انتهای سوکت با میزان رضایت بیمار در روش تحمل وزن با سطح(58/0)، به مقدار (60/0) که سطح معنی داری جدول بود بسیار نزدیک بوده ولی رابطه آن معکوس بود. رابطه بین حجم سوکت و میزان رضایت بیمار در روش تحمل وزن با سطح(70/0-) به صورت معکوس معنی دار بود، همین طور در روش فشار هوا با عدد(66/0) به صورت مستقیم معنی دار بود. رابطه بین ارتفاع سوکت و میزان رضایت در روش قالب گیری فشار هوا با سطح(69/0) معنی دار بوده و رابطه مستقیمی را نشان داد. علی رغم اختلاف کمی که بین میزان رضایت از روش های مختلف قالب گیری وجود داشت روش قالب گیری فشار هوا دارای میزان رضایت بیش تری نسبت به بقیه روش ها بود. همین طور از نتایج به دست آمده از فرضیات می توان گفت در قالب گیری روش فشار هوا، بیماران از سوکت هایی که حجم بیش تر و ارتفاع بیش تری دارند بیش تر رضایت داشتند.
    کلیدواژگان: قالب گیری زیر زانو، قالب گیری با فشار هوا، قالب گیری با جوراب کشی و رزین پروتز زیر زانو، رضایت بیماران
  • شهربانو شهبازی، مازیار فلاحت صفحه 343
    ویژگی فارماکوکی نتیکی منحصر به فرد داروی پروپوفول که باعث بیداری سریع از بیهوشی می گردد، باعث شد که این دارو جای خود را در اعمال جراحی عروق کرونر قلب باز کند. اما دغدغه های ناشی از اثرات بالقوه اینوتروپ منفی این دارو، استفاده از آن را در این بیماران محدود کرده است. در این تحقیق تاثیرات این دارو بر وضعیت همودینامیک در مقایسه با مورفین در بیماران جراحی قلب باز(پیوند عروق کرونر) مورد مطالعه قرار گرفته است. این مطالعه بر روی 60 بیمار با کلاس آ.اس.آ(ASA = American Society of Anesthesiology) II و III و کسر بازده خروجی بیش از 35% و بدون سابقه سکته قلبی اخیر انجام گرفته است. نحوه انتخاب بیماران جهت دریافت داروی بیهوشی کاملا تصادفی بود. در یک گروه، جهت نگه داری بیهوشی حین پمپ قلبی ریوی پروپوفول به میزان μ g/kg/min 50 و فنتانیل μ g/kg/min 1/0 به صورت انفوزیون و در گروه دیگر مورفین به میزان mg/kg 4/0-3/0 به اضافه میدازولام mg/kg 15/0-1/0 به صورت بولوس تجویز شده است. روش القای بیهوشی عمومی در هر دو گروه به صورت یکسان با میدازولام mg/kg 15/0-1/0 و مورفین mg/kg 4/0-3/0 و سدیم تیوپنتال mg/kg 4-3 و پانکرونیوم mg/kg 15/0 صورت گرفته و جهت نگهداری بیهوشی از هالوتان به میزان 5/0% و N20+02 به نسبت مساوی استفاده شد. لازم به ذکر است که به علت اثرات تضعیف کنندگی منفی هالوتان بر روی قلب 15 دقیقه قبل از شروع پمپ این دارو قطع می شد و حین جداسازی از پمپ و پس از آن نیاز به اینوتروپ براساس فشار خون متوسط شریانی و فشار ورید مرکزی(C..V.P) مورد ارزیابی قرار می گرفت، به طوری که هنگامی که فشار ورید مرکزی بیش تر از 14 میلی متر جیوه و فشار متوسط شریانی کم تر از 80 میلی متر جیوه بود اپی نفرین به صورت انفوزیون با دوز μ g/kg/min 02/0 شروع می شد و تا حداکثر μ g/kg/min 5/0 افزایش می یافت. از کل بیماران مورد مطالعه، 37 بیمار نیاز به اینوتروپ پیدا کردند که از این تعداد 24 بیمار جهت بیهوشی حین پمپ مورفین دریافت کرده بودند، در حالی که تنها 13 بیمار، داروی بیهوشی پروپوفول دریافت کرده بودند(05/0 Pvalue<). این مطالعه نشان داد بیمارانی که مورفین دریافت کرده بودند، جهت جداسازی از پمپ نیاز به اینوتروپ اپی نفرین بیش تری نسبت به گروه پروپوفول داشتند. بنابراین گروه پروپوفول در مقایسه با گروه مورفین ثبات همودینامیکی بیش تر و نیاز به اینوتروپ اپی نفرین کم تری داشتند.
    کلیدواژگان: بای پاس قلبی ریوی، اینوتروپ، بیهوشی، جراحی پیوند عروق کرونر
  • علیرضا ظهور، فرخنده اسدی صفحه 349
    تروما علاوه بر تحمیل هزینه های اجتماعی- اقتصادی بر جامعه، چهارمین عامل مرگ انسان در جهان می باشد. در سال 2000 تروما سبب مرگ بیش از 6.000.000 نفر در جهان شده است. در دهه گذشته در کشور ما با وجود تحولات مثبت در بسیاری از زمینه های بهداشتی و درمانی به مساله ثبت تروما بر پایه استانداردهای بین المللی کمتر توجه شده است. بهبود کیفیت سیستم مراقبت، شناسایی عوامل تروما، تدوین برنامه های کنترل، پیش گیری و ارزیابی ناشی از تروما زمانی امکان پذیر است که نظام ملی ثبت تروما وجود داشته باشد و داده های آن کامل بوده و به موقع جمع آوری گردد. با توجه به اینکه در حال حاضر در کشور نظام کارآمد ملی ثبت تروما که بتواند نیازهای بهداشت و درمان کشور را برآورده کند وجود ندارد، این مطالعه طراحی و انجام شد. این تحقیق به صورت یک مطالعه مقطعی- مقایسه ای در سالهای 82-1381 به منظور مطالعه تطبیقی نظامهای پیش رفته ثبت تروما در جهان و پیشنهاد یک نظام ثبت برای ایران صورت گرفت. در این پژوهش با استفاده از منابع کتاب خانه ای، شبکه های اطلاع رسانی و مشاوره با متخصصان داخل و خارج کشور نظامهای پیش رفته ثبت تروما در جهان مورد نقد و بررسی قرار گرفت. با توجه به شرایط اقتصادی، فرهنگی و جغرافیایی ایران، محورهایی (اصلی و فرعی) برای نظام ملی ثبت تروما در کشور ما پیشنهاد گردید. این محورها با روش دلفی توسط متخصصان کشور طی 3 مرحله تحت آزمون قرار گرفت. برای مراحل اول و دوم پرسشنامه ای ساخته شد و اعتبار و روایی آن مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت پس از تحلیل یافته ها نظام پیشنهادی ارایه گردید. در این مطالعه نظام های پیشرفته ثبت تروما در جهان مورد نقد و بررسی قرار گرفته و برای نظام ملی ثبت تروما کشور الگویی در 7 محور اصلی پیشنهاد گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که به منظور بهینه سازی ثبت تروما در کشور، تجدید نظر کلی در اهداف، ساختار، عناصر اطلاعاتی، معیار ثبت، فرآیند گردآوری داده ها، سیستم طبقه بندی و نیز سیستم کنترل کیفیت داده ها در نظام فعلی ثبت تروما کشور بر اساس الگوی پیشنهادی ضرورت دارد. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان گفت که تطابق با توصیه های بین المللی تحقیقات تروما، کاهش میزان کم ثبتی و افزایش کیفیت را به دنبال دارد که از جمله مزیت های الگوی پیشنهادی در مقایسه با سیستم موجود کشور می باشد.
    کلیدواژگان: نظام ملی ثبت تروما، ارائه الگو برای ثبت تروما، ثبت تروما در ایران، روش دلفی
  • مریم کاشانیان، عبدالرسول اکبریان، مهدیه سلطان زاده صفحه 357
    در این مطالعه تاثیر دوتوکولیتیک آتوسیبان(آنتاگونیست اکسی توسین) و نیفدیپین(مهار کننده کانال کلسیم) در درمان زایمان زودرس و عوارض آن ها مقایسه شده است. مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 80 خانم باردار صورت گرفت که به علت دردهای زایمانی، در سن حاملگی 34-26 هفته به بیمارستان شهید اکبرآبادی تهران مراجعه کرده بودند. 40 بیمار در گروه آتوسیبان و 4 بیمار دیگر در گروه نیفدیپین به صورت یک در میان و تصادفی قرار گرفتند. سپس 2 گروه از نظر پاسخ به درمان(پیش گیری از زایمان تا 48 ساعت برای تجویز کورتیکواستروئیدها) و عوارض جانبی داروها مقایسه شدند. فاصله زمانی مصرف داروها تا زمان زایمان نیز مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. دو گروه از نظر تاثیر و پاسخ به درمان تفاوت معنی داری نداشتند(میزان تاثیر در گروه آتوسیبان 5/82% و در گروه نیفدیپین 75% بوده است). عوارض جانبی در گروه آتوسیبان 5/17% و در گروه نیفدیپین 40% بوده است که تفاوت آماری معنی دار داشتند(027/0= p). فاصله زمانی بین شروع دارو تا زایمان در گروه آتوسیبان 12/16 ± 03/29 روز و در گروه نیفدیپین 9/13 ± 85/22 روز بود که تفاوت معنی دار وجود نداشته است. از موارد فوق می توان نتیجه گرفت که آتوسیبان داروی موثری برای درمان زایمان زودرس می باشد و هیچ گونه عارضه جدی ندارد، بلکه عوارض مشاهده شده خفیف و در حد تحمل بیمار می باشند. از آن جا که عوارض جانبی نیفدیپین از محدودیت های مصرف این دارو است به نظر می رسد آتوسیبان می تواند به عنوان درمان انتخابی به خصوص در بیمارانی که نیفدیپین را تحمل نمی کنند، بیمارانی که در خطر عوارض قلبی عروقی هستند مثل چند قلویی و در بیماری های قلبی مطرح باشد.
    کلیدواژگان: زایمان زودرس، آتوسیبان، آنتاگونیست اکسی توسین، نیفدیپین
  • مریم کدیور، محمد باقری منصوری، علیرضا صادقی پور صفحه 365
    مطالعه حاضر با هدف بررسی دقت تشخیص روش های سیتولوژیکال در ارزیابی سریع نمونه های بافتی تومورهای سیستم اعصاب مرکزی حین عمل، انجام شده است. در این مطالعه 50 بیمار که بر اساس معاینات بالینی و بررسی های رادیوگرافیک در مرکز جراحی مغز و اعصاب بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) برای آنها تشخیص تومورهای مغز یا نخاع مطرح شده بود انتخاب شد و بررسی های سیتولوژیکال شامل تهیه Scrape، Touch وSquash روی نمونه تازه بافت تومور که در حین عمل جراحی تهیه می شد انجام گرفت. سپس تشخیص های سیتولوژیکال با تشخیص های نهایی هیستوپاتولوژیکال همان نمونه ها مقایسه شد. در این مطالعه بین تشخیص های سیتولوژیکال و هسیتوپاتولوژیکال 94% هماهنگی وجود داشت (شامل 73% هماهنگی کامل 21% هماهنگی نسبی و 6% عدم هماهنگی). در این بررسی بیشترین دقت تشخیص روش های سیتولوژی در مورد مننژیوم ها، تومورهای گلیال، آدنوم هیپرفیز، مدولوبلاستوم و کیست اپی درمویید بوده است.
    کلیدواژگان: تومور، سیستم اعصاب مرکزی، بررسی سیتولوژیکال، بررسی هیستوپاتولوژیکال
  • بهار محجوبی، محمد وفایی، مالک علی محمدی، علی مقیمی صفحه 373
    درمان بیماران مبتلا به فیستولهای پری آنال از نوع بالا (high) به دلیل شیوع و وخامت عوارض جراحی، همواره با مشکلاتی روبرو بوده است. از این تکنیک های جراحی متفاوت برای درمان این بیماران پیشنهاد شده است. مطالعه حاضر بر آن است تا با بررسی نتایج تکنیک ترمیم اولیه اسفنگتر (primary repair) کارآیی این روش را در درمان بیماران مبتلا به فیستول های بالا ارزیابی نماید. مطالعه حاضر، مطالعه مداخله ای و نیمه تجربی است که بر روی 60 بیمار مبتلا به فیستولهای ترانس و سوپرااسفنگتریک انجام شده است. نمونه ها به روش سرشماری جمع آوری شده اند بطور خلاصه در این تکنیک جراح از فضای اینترااسفنگتریک وارد می شود و مسیر تراکت فیستول را قطع می نماید. با استفاده از punch bipsy ورودی داخلی تراکت و نیز مسیر آن در اسفنگتر داخلی مقعد برداشته شده و سپس ترمیم می گردد. بیماران پس از عمل به مدت 1 ماه تا 4 سال پیگیری شدند و بروز عوارض جانبی در آنها تحت بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی به این صورت بود که ازکل نمونه ها، 42 نمونه مرد و 14 نمونه زن بودند. بیشترین فراوانی گروه های سنی در مردها در دهه سنی چهارم و در زن ها دردهه سنی سوم قرار داشتند. بی اختیاری نسبی گاز شایعترین عارضه عمل جراحی در نمونه های مورد بررسی بود که در 4 بیمار (6.6%) دیده شد. عود و وجود ترشحات مزاحم نیز هر کدام در 2 بیمار (3.3%) دیده شدند. هیچ موردی از بی اختیاری کامل وجود نداشت. تمام نمونه هایی که دچار عوارض ترشحات مزاحم و عود شده بودند مبتلا به فیستول ترانس اسفنگتریک بودند. در مقایسه با دیگر مطالعات انجام شده، فراوانی عوارض جانبی در مطالعه حاضر نه تنها بیشتر از روش های دیگر نیست بلکه در بعضی موارد کمتر نیز می باشد. در نظرنگرفتن پرسش نامه مخصوص برای ارزیابی عوارض در بیماران و نیز پی گیری کوتاه مدت بیماران در این مطالعه در مقایسه با مطالعات دیگر، میتواند در اختلاف نتایج تاثیر گذار باشد.
    کلیدواژگان: فیستول پری آنال بالا، درمان، تکنیک ترمیم اولیه اسفنگتر، عوارض
  • صغری نیک پور، افتخارالسادات حاجی کاظمی، حمید حقانی صفحه 381
    در جوامع مختلف، مدت زمانی که زنان، در 2 حیطه شغلی واوقات فراغت صرف فعالیت های فیزیکی می کنند متفاوت است. به طوری که مدت زمانی که صرف اوقات فراغت و انجام فعالیت های فیزیکی مرتبط با آن می کنند کمتر از مقداری است که صرف انجام فعالیت های شغلی می نمایند. پژوهش حاضر با هدف تعیین فعالیت های فیزیکی زنان در 2 حیطه شغلی و اوقات فراغت بر روی 300 زن شاغل در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی ایران انجام گرفت. این مطالعه به صورت مقطعی بوده و روش نمونه گیری به صورت طبقه ای و گرد آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه به روش خود گزارش دهی بود. اطلاعات در مدت 5 ماه جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که میانگین مدت فعالیت های فیزیکی زنان در محیط شغلی آنها تقریبا 42.7 ساعت در هفته و فعالیت های اوقات فراغت 16.68 ساعت در هفته بود که از این مدت 9.1 ساعت صرف فعالیت های فیزیکی اوقات فراغت می شد. نتایج به دست آمده در خصوص عوامل مرتبط با مدت فعالیت های فیزیکی شغلی (سن، سطح درآمد خانواده، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، سن آخرین فرزند، شاخص توده بدنی، سیگار کشیدن، نوع شغل و نوع فعالیت فیزیکی محیط کار) نشان داد که میانگین مدت زمان فعالیت های فیزیکی شغلی زنان شاغل با توجه به گروه های سنی، تحصیلی، شاخص توده بدنی، سطح درآمد خانواده مختلف و اشتغال در گروه های شغلی مختلف، فعالیت فیزیکی محیط کار متفاوت بوده است به طوری که میانگین ساعات کار در هفته، در زنان در گروه سنی 30 تا 39 سال نسبت به سایر گروه های سنی بیشتر بود، در زنان با شاخص توده بدنی طبیعی بیشتر اززنان چاق و در زنان با سطح درآمد خانواده پایین و زنان کارگر بیشتر از سایر زنان بود (P.v<0.05). نتایج به دست آمده در خصوص عوامل مرتب با مدت فعالیت های فیزیکی زمان شاغل در اوقات فراغت (سن، سطح درآمد خانواده، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، سن آخرین فرزند، شاخص توده بدنی و سیگار کشیدن) نشان داد که میانگین مدت زمان فعالیت های فیزیکی زنان شاغل در اوقات فراغت در گروه های سنی و سطح درآمد خانواده مختلف، متفاوت است(PV<0.05) به طوری که میانگین ساعات فعالیت های فیزیکی زنان شاغل در اوقات فراغت در هفته در زنان در گروه سنی 39-30 سال نسبت به سایر گروه های سنی کمتر و در زنان با سطح درآمد خانواده خوب نسبت به سایر زنان بیشتر بود. نتایج این مطالعه بیان گر این است که مدت فعالیت های اوقات فراغت زنان شاغل از مدت فعالیت های شغلی کمتر بود و همچنین فعالیتهای فیزیکی اوقات فراغت نیز بسیار اندک بوده است.
    کلیدواژگان: فعالیتهای فیزیکی شغلی، فعالیتهای فیزیکی اوقات فراغت، زنان شاغل، حیطه های شغلی، اوقات فراغت
  • ملیحه نوبخت، سولماز مجید زاده، مریم فتاحی، منصور میرصمدی، پروانه طباطبایی صفحه 393
    اکسید نیتریک به عنوان یک رادیکال آزاد در تنظیم فرایندهای تکاملی، نقش مهمی به عهده دارد. این ماده که توسط آنزیم اکسید نیتریک سینتاز (Nitric Oxide Synthase=NOS) تولید می شود ممکن است نقش نوروترانس میتر، نورومدولاتور و یا ملوکول پیامبر ثانویه را در سیستم عصبی مرکزی به عهده داشته باشد. با توجه به این که میزان تولید اکسید نیتریک (Nitric Oxide-NO) در سنین مختلف جنین و حتی بعد از تولد، متفاوت است در مطالعه حاضر بیان آنزیم اکسید نیتریک سینتاز (NOS) در طی تکامل در وزیکول اپتیک از روز E4 تا E18 با روش های هیستوشیمیایی بررسی شده است. بعد از انجماد توسط کاراپواستات از نمونه ها برش گرفته شد و توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. بیان nNOS ابتدا در روز 14 جنینی (E14) در سلولهای کاجال- رتزیوس (Cajal-Retzius) که در ناحیه مارژینال وزیکول اپتیک قرار دارد، دیده شد. نیکوتین امید ادنین دی نوکلیوتید فسفات دیافوراز (NADPH-d) در این لایه در E14 یافت شد و به تدریج افزایش یافت و از E20 شروع به کاهش نمود. در E16 در وزیکول اپتیک 4 لایه مشاهده شده که واکنش NADPH-dرا نشان می دادند. در E18 واکنش NADPH-d در بزرگنمایی در لایه پنجم، کاملا مشخص بود. در مراحل بعدی قابل توجه ترین نکته، کاهش واکنش هیستوشیمیایی در ناحیه مارژینال بود که لایه چهارم واکنش کمتری را نسبت به بقیه صفحه کورتیکال نشان میداد. این مشاهدات نشان داد که NO در دوران جنینی سنتز می شود و میزان سلولهای واکنش دهنده با NOS در زمان جنینی متفاوت می باشد. هدف از این پژوهش، روشن ساختن اهمیت نقش NO و میزان آن، در سنین متفاوت بود که یافته ها نقش مهم NO را در تشخیص زمان تکامل وزیکول اپتیک، بررسی وضعیت تکامل و شناخت ناهنجاری های احتمالی در روند تکامل بیان نموده اند.
    کلیدواژگان: نیکوتین امیدادنین دی نو کلئوتید فسفات دیافور از (NADPH، d)، وزیکول اپتیک، اکسیدنیتریک سینتاز (NOS)، جنین، موش صحرایی (Rat)
  • هایده هورسان، ابوالفضل مهدیزاده، روزا هورسان صفحه 401
    حاملگی و زایمان تجربه بزرگی در زندگی یک زن محسوب می شود. بسیاری از عوامل خطر زا برای جنین میتوانند به مادر صدمه زنند و میزان مرگ و میر و عوارض مادری را بالا ببرند. از مهمترین عواملی که با مرگ و میر و عوارض نوزادی ارتباط دارد، وزن نوزاد است. بنابراین در اهمیت حیاتی تشخیص وزن جنین و کنترل آن در حین دوران بارداری جای هیچ گونه شکی باقی نمی ماند. با توجه به مطالعات و مشاهدات، ارتباط مستقیم سه متغیر ارتفاع قله رحم، محیط شکم و شاخص توده بدنی مادر با وزن هنگام تولد نوزاد، محرز می باشد. بر این اساس در تحقیق حاضر سعی شده که ارتباط بین این سه متغیر را با وزن هنگام تولد نوزاد به دست آورده و الگوی ارتباطی آن را تعیین نمود تا شاید بتوان روش مناسب جهت تخمین دقیق تر وزن جنین پیشنهاد کرد. اهداف تعیین شده در این مطالعه عبارتنداز: تعیین نمودن ارتباط ارتفاع قله رحم، محیط شکم و شاخص توده بدنی مادر هر کدام جداگانه با وزن هنگام تولد نوزاد و سپس هر سه با هم. همچنین بررسی کردن تاثیر سن، شغل، تعداد حاملگی ها، زایمان ها و سقط های قبلی مادر، سن حاملگی، قد و وزن مادر، تغییرات وزن و شاخص توده بدنی در طول دوران بارداری، پرزانتاسیون جنین، قد، اندازه دور سر و قفسه سینه، جنس نوزاد و نیز اثر سن و وزن کودک قبلی بر روی این ارتباطات. پژوهش حاضر از نوع همبستگی، هم خوانی می باشد. در این پژوهش تعداد 1200 نفر از زنان بارداری که واجد شرایط بودند به طور تصادفی انتخاب شدند و سپس با حضور در بخش های زایمانی بیمارستان بعثت سنندج و شهید فیاض بخش کرج در مدت 2 سال به تکمیل برگه ثبت موارد قبل و بعد از زایمان نمونه گیری انجام گردید که از آن تعداد 1003 مورد در تحقیق شرکت داده شدند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین ارتفاع قله رحم و وزن هنگام تولد با ضریب همبستگی 0.723 (P=0.000 و t=33.133)، بین محیط شکم مادر و وزن هنگام تولد با ضریب همبستگی 0.530 (p=0.000 وt=19.770)، بین شاخص توده بدنی مادر و وزن هنگام تولد با ضریب همبستگی 0.25 (0p=0.00 وt=8.118) و همچنین بین ارتفاع قله رحم، محیط شکم و شاخص توده بدنی مادر و وزن هنگام تولد با ضریب همبستگی 0.756 وجود دارد (p1=0.000 و t1=23.94)، (p2=0.000 وt2=10.58)، (p3=0.000 وt3=6.976). با توجه به آن که معادله خط ارتباط بین ارتفاع قله رحم، محیط شکم و شاخص توده بدنی مادر با خطای کمتر از 500 گرم از حساسیت 94.2% برخوردار است، لذا نتیجه می گیریم که می توان به عنوان یکی از روش های تخمین وزن بالینی از آن استفاده نمود.
    کلیدواژگان: ارتفاع قله رحم، محیط شکم مادر، شاخص توده بدنی مادر، وزن هنگام تولد نوزاد
  • فروغ هاشمی، فاطمه سمیعی راد، فیروزه شهرکی صفحه 409
    در این گزارش خانم 64 ساله ای معرفی می گردد که به علت وجود یک توده در سمت راست گردن (زیر زاویه فک تحتانی) که از 4 ماه قبل مراجعه رشد آن آغاز شده بود؛ تحت عمل جراحی خارج کردن توده قرار گرفت. در بررسی ماکروسکوپی توده تومورال خارج شده، دارای حدود مشخص، به رنگ قرمز- قهوه ای و قوام آن در برش سفت بود. سطح مقطع غیر یکنواخت و کانون های پراکنده خون ریزی مشاهد شد. همچنین دو عدد غدد لنفاوی ناحیه ای به رنگ کرم- خاکستری با قوام نرم در برش سطح مقطعی غیر یکنواخت دیده شد. در مطالعه ریزبینی تومور به طور غالب دارای نمای zell ballen بود. سلولهای تومورال پلیومورفیک با سیتوپلاسم ایوزینوفیلیک فراوانی و هسته هیپرکروم توسط سلولهای حمایت کننده احاطه شده بودند. در اسلایدهای تهیه شده از غدد لنفاوی کانون متاستاتیک در ناحیه ساب کپسولار ملاحظه شد. در نهایت برای بیمار تشخیص تومور نادر پاراگانگلیومای بدخیم جسم کاروتید مطرح گردید.
    کلیدواژگان: جسم کاروتید، پاراگانگلیوما، بدخیم
|
  • F. Ehsanipour*, N. Vahid Harandi, K. Kani Page 219
    Febrile convulsion is the most common disorder in childhood with good prognosis. There are different hypotheses about neurotransmitters and trace element changes (such as Zn) in CSF and serum which can have a role in pathogenesis of febrile convulsion. The aim of the present prospective analytical cross-sectional study was to determine whether there was any change in serum zinc level in children with febrile convulsion during seizure. A total number of 92 children were divided into three groups: group A: 34 children with febrile convulsion (aged 6 months to 5 years), group B: 40 children having fever without convulsion (aged 6 months to 5 years) and group C: 18 children with febrile convulsion (aged 6 months to 5 years). Serum zinc levels for three groups were estimated by atomic absorption spectrophotometry (AAS) and later compared. Serum Zn levels of groups A, B, C had a mean of 76.82 ± 24.36mg/l, 90.12 ±14.63mg/l and 94.53±17.39, respectively. Serum zinc level of group A was lower than those of the other two groups (P=0.006). It was also lower in group B than that of group C (P<0.006). These findings suggest that serum zinc level decreased during infection and that decrease was more significant in patients with FC.
    Keywords: Fever, Convulsion, Febrile Convulsion, Serum Zinc Level
  • A.R. Akbarian, L. Akhlaghi, H. Ourmazdi*, H. Foroohesh, M. Falahati, R. Farokhnejad Page 227
    Trichomoniasis with the cause of trichomonas vaginalis(T.V) and bacterial vaginosis(B.V) are well recognized as sexual transmitted diseases(STD) affecting prematuration and low weight birth. The present cross-sectional study was undertaken to investigate the prevalence of T.V and B.V, their coincidences, their effects on women sterilities, prematuration and low weight birth in pregnant women referred to Shahid Akbarabadi Maternity Hospital. During one year study(started from June 2002), 368 pregnant women voluntarily enrolled for regular checking and parturition in the above-mentioned maternity hospital. After private interviewing, filling the questionnaires, doing clinical observations and recording the results, vaginal and posterior fornix samples were collected and labled. In hospital’s laboratory, the vaginal samples were checked macroscopically, pH was determined, Whiff Test was carried out for odour concentration, and finally gram staining was used for detecting clue cells and consequently finding B.V infection. In order to find T.V, direct smears and culture methods on Dorse Media were utilized. In this study, of 20(5.5%) infected women, 11(2.9%), 8(2.2%) and one(0.3%) were infected with T.V, B.V and fungi respectively. In none of the patients, conincidence of T.V and B.V was observed. Although the highest age of pregnancy was 25 or below, there was not any statistically significant relationship between infection and pregnant women’s age, number of parturitions, age of pregnancy abortions and clinical symptoms. Only one case(0.3%) of T.V infected woman was observed for prematuration with a low weight birth. The present study indicated that the poor level of T.V and B.V infection in pregnant women, as compared with those of free sexual relationship countries is essentially due to their culture, family etics and constitutional beliefs. This study also showed that since the vaginal cavity is an eco-type and natural biological living orifice therefore, the only physical presence of T.V and B.V can not cause sterility in women unless under non optimum or non physiologic condition. According to this survey, the precise clinical and laboratory examination of the pregnant women and their vaginal discharges are important since they may be wrongly identified as vaginal secretion or semen liquid with pathogenic materials, particulary by an inexperienced gynecologist.
    Keywords: Trichomonas vaginalis, Bacterial vaginosis, Sex Transmitted Infectious Disease(STID), Prematuration, Clue Cells
  • Kh Arjmandi Rafsanjani *, A. Arab Mohammad Hosseini, M. Mehrazma, P. Vossough Page 235
    Although leukemia is the most common malignancy in childhood, congenital leukemia which manifests itself within the first 4 weeks of life is rare and accounts for less than 1% of all leukemias in childhood. Congenital leukemia should be differentiated from transient myeloproliferative disorder(TMD) which is noted in Down Syndrome. Among the reported patients, acute myeloid leukemia(AML) was more frequent(64%) than acute lymphoblastic leukemia(ALL 21%). Cytogenetic abnormality was found in 72%, 42% of which was 11q23 abnormality. The survival of AML patients was better than ALL. Until now, 18 cases of congenital leukemia showing spontaneous remission have been described and all of them were AML(FAB M5, M4). Clinical characteristics of congenital leukemia differ from those of leukemia in older children, the outcome is poor, and its chemotherapy needs improvement to increase the remission rate. In the present article, we report an 18-day-old female with congenital leukemia who had blueish infiltrative lesion at different parts of skin, jaundice, hepatosplenomegaly, anemia, and thrombocytopenia hyperleukocytosis from the birth. Peripheral blood smear and bone marrow aspiration showed ALL L1. Immunophenotype evaluation showed undifferentiated leukemia, and skin biopsy revealed infiltration of leukemia(leukemia cutis).
    Keywords: Congenital Leukemia, Acute Myeloid Leukemia, Acute Lymphoblastic Leukemia, Prognosis, Transient Myeloproliferative Disorder
  • A. Adib*, B. Fatourchi Page 243
    There are many different doses and protocols of heparin injection for treatment or prevention of many thrombotic diseases. The present interventional experimental(Clinical trial) study was conducted to compare the effect of continuous and intermittent injection of heparin on APTT at different times. 423 patients were randomly selected by simple sampling and their APTT was measured by a standard and unique kit at predetermined time after injection. The only time in the intermittent method when APTT was in its therapeutic range was 60 to 40 minutes after primary bolus injection. Before that, there were higher and after that lower levels of desired ones whereas in the continuous method there was a near constant level of APTT. The goal of practitioners is to find a drug which is in constant therapeutic range and safe from pharmacokinetic point of view therefore, according to the results of this study, the continuous method of heparin administration is strongly recommended in order to decrease the rate of thrombosis recurrence and complications such as hemorrhage.
    Keywords: Heparin, Activated Partial Thromboplastin Time(APTT), Continuous Infusion
  • M. Barati*, M.A. Eshaghi, S. Borji Page 249
    Hepatitis B virus(HBV) is the cause of hepatitis and hepatic cancer. Each year more than 800 thousands die from HBV infection and its complication in the world. More than 350 million people are the career of this virus in the world and careers are the main source of this disease in community. Approximately 3% of Iranians are virus career, but in USA and Western European countries this rate is 0.5-0.1% and in Eastern Asian countries and tropical regions it is 5-20%. There is little information about hepatitis and its transmission and prevention routes in community, so training all community, specially, the high-risk groups has a very important role in the control of this disease. This cross-sectional study was undertaken in 2003-2004 to determine Meshkindasht high school students’ awareness level about transmission and prevention ways of hepatitis B. Data was collected by using a questionnaire including 24 questions about hepatitis B disease. Sampling was done randomly and in several stages. Of 300 responders, 153(51%) were boys and 147(49%) were girls. The maximum score of the questionnaire was 48. The mean score of total awareness was 30.67. Information about the ways of transmission and prevention was 15.13 and 15.63 respectively. Total mean of awareness was 5.24 in girls which was more than the boys(P=0.0005). Students’ level of awareness increased with education and this increase was statistically significant(P=0.0005). Level of awareness in mathematic students was the highest. Natural sciences and human sciences students came second and third respectively and this increase was statistically significant(P=0.0005). Level of awareness is not related to the level of education in students’ parents(P=0.0005). Level of information in girls was higher but was just 70% of total questionnaire score and this showed that people who will be in risk in the near future, don’t have enough information about this disease. Therefore, there is a serious need for educating and training the students on hepatitis B disease.
    Keywords: Hepatitis_Hepatitis B Virus_Level of Knowledge_Transmission_Prevention
  • M. Taklif*, B. Bahramian Page 255
    Fibro-Osseous lesions are numerous and heterogeneous group of tumors of the jaws which pose difficulties on classification, diagnosis and treatment. The present study was undertaken to evaluate fibrous dysplasia and the diagnostic value of histologic examination for its workup. Fifteen patients with cranio-facial bone lesion, who had previous pathologic diagnosis of fibrous dysplasia, were evaluated during 4 years (1998-2002) in Hazrat Fatemeh Hospital. Male-female ratio was 9/6 and patients’ range of age was between 16-38 years with mean age of 20 years. There were 12 patients with monostotic and 3 patients with multiple lesions of both jaws and skull. The maxilla bone was the most frequent site of the lesion. Clinicopathologic diagnostic correlation was 46.6%. There was one patient with malignant transformation of the lesion to osteogenic sarcoma. In microscopic view, 10 cases were classic fibrous dysplasia with evenly distributed islands of woven bone without osteoblastic rimming in a fibroblastic stroma, 5 cases showed variation in histologic pattern, 3 cases had focal or diffused osteoblastic rimming(ossifying fibroma) and 2 cases had rounded bodies regarded as a form of cementum both contained cellular stroma exhibiting mitotic activity named as cemento-ossifying fibroma. These two lesions showed more local aggressiveness and bone deformity in clinical and radiologic study than in classic fibrous dysplasia.
    Keywords: Fibro, Osseous Lesions, Cranio, Facial Bone Lesions, Cemento, Ossifying Fibroma
  • S.A. Javad Mousavi, M. Talebi Taher*, M.R. Alavi Page 261
    Tuberculosis has been one of the most important problems for a long time. This disease can involve different organs among which lung is the most common one. Chest X-ray is the oldest and the most practical diagnostic method for pulmonary tuberculosis. Using chest X-ray can cause difficulties for the students of medicine and young physicians because of the different patterns of lung involvement during the disease therefore, familiarity with them is important. The present research was an observational study done in periodic cross-sectional way on patients with TB in Rasoul-e-Akram and Firoozgar Hospitals. Data collection was done via kind of form designed like a checklist. The aim of this study was to determine the frequency of parenchymal consolidation atelectasis and lymphadenopathy, pleural effusion and other abnormal findings in chest X-ray of 400 patients with pulmonary TB. 203 of patients were women (50.7%) and 197 of them were men(49.3%) with mean age of 56.01+18.47 years. The youngest was 10 years old and the oldest was 90. The location of infection was in the right lung in 66.6% of patients(265 ones), in the left lung in 15%(60 ones), in both sides in 18.3%(75 ones), in 61.8% of patients in upper lobe of the lung, 24.3% of patients(97 ones) in lower lobe and in 14% middle lobe was involved. The most common finding in chest X-ray was parenchymal consolidation(53.7%) and after that mixed pattern(18.7%). The finding of this study showed that chest X-ray is an important tool in the diagnosis of tuberculosis and parenchymal consolidation is the most common radiologic finding. The chronicity of symptoms(fever,cough), positivity of PPD and failure to respond to antibiotics in CAP are key points to differentiate TB from bacterial pneumonia.
    Keywords: Tuberculosis, Pulmonary Tuberculosis, Chest X-ray
  • S.A. Javad Mousavi, M. Yadollah Zadeh*, M. Hossein Nejad Yazdi, S.H. Adeli Page 267
    Opium consists of a mixture of different chemical compounds extracting from Papaver Somniferum plant seed. The major effect of opium arises from its morphine content. In smoked opium use, the vapor of morphine enters the blood stream rapidly through lung and reaches brain within a few seconds. One of the complications arisen from long-period consumption of smoked opium use is affliction with chronic obstructive pulmonary diseases(COPD) and sometimes cor pulmonale which is considered independent of tobacco consumption. The present cross-sectional study was conducted on 22 patients who referred to respiratory clinics of Hazrat Rasoul-e-Akram and Abooreyhan Hospitals. Those who smoked only cigarette and meanwhile had no underlying or predisposing occupational factor regarding development of chronic obstructive pulmonary diseases were excluded from the study. Those whose COPD was confirmed by measuring lung dynamic volumes were assessed and data were analyzed by SPSS 11.5 software. Of a total number of 22 patients with mean age of 54.8(SD=16.31) years, 17 patients(77.3%) complained from cough 8(36.4%) from dyspnea 7(31.8%) from wheezing and 5(22.7%) from sputum production. In these patients the ratio of average FVC percent value to the predicted value was estimated 78.7%(SD=14.86%), the ratio of average FEV1 percent to the predicted value was 75.96%(SD=17.59%), and the average of FEV1/FVC value was determined 71.2%(SD=12.36%). Of 22 understudied patients, 4(18.2%) had spirometry with normal results, 16(72.7%), obstructive profile, and 2 individuals (9.1%) showed restrictive profile. Accordingly, because of obstructive profile frequency in our patients and limited reports about COPD in opium smoker addicts, it can be suggested that opium smoking addiction may have significant role in COPD incidence.
    Keywords: Opium, Chronic Obstructive Pulmonary Diseases, Spirometry, Addiction
  • L. Hosseini Gohari, M. Firoozrai*, A. Zavareii, N. Nafisi Page 275
    Paraoxonase can hydrolyse organophosphate esters and paraxon is its most important substrate in laboratory studies. This enzyme circulates in blood with HDL. It seems that reduced paraoxonase activity in human may increase risk of coronary artery disease. Genetic variations in two autosomal genes may reduce its activity. These variations produce three phenotypes: A, AB and B. B phenotype activity is higher than A and AB. With regard to high prevalence of CAD in Iranian people and paraoxonase effect in process of CAD, paraoxonase activity, phenotypes and lipid parameters were determined. In this study serum paraoxonase phenotypes in Iranian subjects were determined and the association between paraoxonase activity and its phenotypes with coronary artery disease risk factors were estimated. Patients with more than 50% angiographically confirmed stenosis were studied and compared with healthy subjects at Tehran Rajaii Heart Center. Serum paraoxonase activity with and without NaCl, and arylesterase activity were estimated. Paraoxonase/ Arylesterase activity ratio was used for phenotype determination. In patients, paraoxonase activities with and without NaCl were much lower than healthy subjects (P=0.01 and P=0.00 respectively), but arylesterase activity was not significantly different. Paraoxonase/ arylesterase activity ratio was also reduced in patients (P=0.02). Frequency distributions of three paraoxonase phenotypes in patients and healthy groups were not significantly different. Triglyceride and VLDL-C in patients were higher than healthy subjects (P=0.00), but HDL-C and apo AI were lower in patients (P=0.01 and P=0.00 respectively). No significant variations in total cholesterol, LDL-C and apo B was found in patients compared with healthy group. Due to significant fall in paraoxonase acitivity and no significant difference in frequency distributions of the enzyme phenotypes, it seems that paraoxonase activity measurement in serum is a better marker than determination of the enzyme phenotypes to discriminate patients from healthy subjects.
    Keywords: Paraoxonase Activity, Paraoxonase Phenotypes, Coronary Artery Disease, Lipids, Lipoproteins
  • N. Hanifi*, F. Ahmadi, R. Memarian, M. Khani Page 287
    The purpose of the present study was to determine the effect of Benson relaxation and premedication on systolic, diastolic, LV & aorta pressure in patients under coronary angiography hospitalized in heart and post angio unit of Shahid Beheshti Center of heart in Zanjan during 2003. In this quasi-experimental study, 40 patients under coronary angiography were selected with random allocation technique(relaxation and premedication group). Data collection tools included two forms which were applied to record blood pressure 8-12 hour and 0.5 hour after, during and before angiography and a questionnaire to record demographic data. Benson relaxation was practiced in relaxation group one day before angiography, then patients were requested to carry it out 2-3 times before coronary angiography. In premedication group, patients took drugs including diazepam, chlorpheniramine, metochloropramid and hydrocortisone. Patients in the control group only took routine nursing care. In two groups hemodynamic parameters were measured 8-12 hour and 0.5 hour after, during and before angiography. Results obtained via independent t-test indicated that there was not a significant difference between relaxation and premedication in parameter hemodynamic variables(systolic and diastolic blood pressure, LV pressure, end diastolic pressure, systolic and diastolic aorta pressure) (P>0.05). This study indicated that both relaxation and premedication methods changed the pressure equally. However, Benson relaxation method is preferred to premedication before massive procedure due to its safety and easy application.
    Keywords: Benson Relaxation, Premedication, Blood Pressure, Coronary Angiography
  • V. Hassani, Sh Mohammadi, R. Taheri*, F. Ahmadi Page 295
    Foreign body aspiration to airways occurs in children under the age of 15 and the maximum incidence is in the 1-3 age range. Using general anesthesia or sedation would enable us to remove the foreign body in the operation room. Here is a case report of a 4-year-old child in whom a retained broken suture needle was found by radiography in the parapharyngeal area after tonsillectomy and adenoeedectomy. Using general anesthesia, the needle was removed under fluoroscopy after 4.5 hours.
    Keywords: Foreign Body, Parapharyngeal, Suture Needle
  • F. Khodapanahandeh* Page 299
    In a cross-sectional retrospective study, management of patients with febrile seizure admitted to pediatric ward of Hazrat Rasoul Hospital was evaluated over 1.5 years (Dec. 2002 and Jun. 2004). The objective of this study was to determine whether practice parameters recommended by American Academy of Pediatrics(AAP) have been applied to the management of patients with febrile seizure. The files of 83 patients aged between 6 months and 5 years were reviewed. There were 16(19.2%) patients with complex febrile seizure and 67(80.7%) with simple febrile seizure. Complete blood count(CBC), blood glucose, serum calcium and serum electrolytes were performed for all patients. Lumbar puncture was done in 85%, electroencephalography(EEG) in 33% and CT-scan in 22% of patients. The average length of stay was 3 days. The present study showed that the use of unnecessary investigations such as laboratory & radiologic tests is common, causes significant expense and has little diagnostic value. As a result, investigation should be performed only where there is specific indication regarding patient’s condition and medical history based on practice guidelines suggested by AAP.
    Keywords: Medical Audit, Simple Febrile Seizure, Complex Febrile Seizure
  • M. Khavanin Zadeh*, M. Yadollah Zadeh, M. Hossein Nejad Yazdi, S. Sotoudeh Nia Page 305
    Helicobacter pylori is often found under the mucosa (over the gastric mucosa) and between mucosal layer and apical surface of mucosal epithelium. It produces urease enzyme which produces ammonium and carbon dioxide to cause reduction in pH of stomach, which has some effects on bacterial colonization and chemotaxis of neutrophils, monocytes and platelet activator factors and it starts an inflammatory reaction. Secreted proteases and phospholipases of this bacillus cause endodermal ulcer without any evident reason. On the basis of hypothesis, there is a probable association between helicobacter pylori and epithelial lesions of gastrointestinal tract such as appendicitis and anal fissure which both have an inflammatory process. The present cross-sectional study, which aimed to assess this association, was conducted on 98 patients with anal fissure admitted to surgery ward of Rasoul-e-Akram Hospital during 2003. Patients’ mean age was 38.14(SD=13.92) years. A blood sample was taken from patients before surgery for serology test and a biopsy sample from anal fissure for histopathologic assessment during surgery. Data were analyzed by SPSS 11.5 software. Results of serologic tests for anti helicobacter pylori antibody were negative in 42.9% while it was positive in 57.1%. All the biopsies were negative for the presence of helicobacter pylori. There was a significant difference(P=0.012) between recurrence rates in seropositive cases with (0.5 times SD=0.5) and seronegative cases(0.33 times with SD=0.75). In this study, helicobacter pylori was not detected in any of specimens therefore, it is thought that helicobacter pylori does not have any direct role in the pathogenesis of anal fissure.
    Keywords: Helicobacter Pylori, Anal Fissure, Biopsy, Serology
  • S.K. Soltani Arabshahi*, E. Haji Nasrollah, A. Beyhaghi Page 313
    Surgical wound infection is the second most common cause of nosocomial infection which leads to mortality and extra expenses due to prolonged stay in the hospital. The aim of the present study was to survey surgical wound infection in different wards of Iran University Hospitals and investigate the predisposing and risk factors. Investigation was done on 960 patients who underwent surgery in general surgery, gynecology, orthopedic, ENT and neurosurgery wards. For each patient a questionnaire was filled by residents. Patients were categorized into two groups: those with infection and those without evidence of infection. Data were collected by EPI6 and the results were analyzed by t-test, chi-square and odds ratio tests. The results showed that malnutrition, infection in other body sites, obesity and smoking are among the predisposing factors which carry high probabilities of infection. Other factors had low probability. Technical factors pertinent to the type of operation, the site and the organ, prophylactic antibiotic treatment were also studied. Surgical wound infection rate in this study was estimated as 8.5% which is equal to international reports(5-34%). The importance of each predisposing factor was also emphasized in this study.
    Keywords: Surgical Wound Infection, Nosocomial Infection, Risk factors, Surgical Site Infection
  • A.A. Sharafi*, A.R. Nikoufar, R. Mahdavi, N. Chegani Page 323
    Contralateral breast dose from primary breast irradiation has been implicated in the risk of second breast malignancies. In the radiotherapy departments of Iran, based on oncologist’s and physicist’s viewpoint, a special technique and set-up may be used for treatment of chest wall in mastectomized patient. The present study compared three different breast treatment techniques and set-up used in three different hospitals H1, H2 and H3 in Tehran by measuring radiation dose to the contralateral breast. In this study, total number of 69 patients with ages ranged from 25 to 75 years were investigated. Dose measurements were made using thermoluminescent dosimeters(TLD) chips. The technique used in the hospitals showed the highest contralateral breast dose in H2 and the lowest in H3. In all techniques, contralateral breast dose showed a direct relationship with A-P and lateral chest wall diameters as well as target volume. Also, with normalization of dose to target volume and entrance dose, H2 has the highest and H3 the lowest contralateral breast dose. This study showed that the patient set-up is the most important factor in increasing contralateral breast dose in these three hospitals. Therefore, patient set-up used in H3 is suggested as a better method.
    Keywords: Radiotherapy, Opposite Breast Dose, Thermoluminescent Dosimeter(TLD)
  • Gh Shah Hosseini, E. Ebrahimi Takamjani, H. Saeedi, B. Haji Aghaee* Page 333
    Below knee amputation, which is noticed as one of the most common lower extremity amputations, is caused as a result of various factors like trauma, disease, or congenital limb deficiencies. In order to take these amputees back to daily life, below knee prostheses are used as an alternate to original limb. Comfort and patients’ satisfaction with prostheses are directly related to each prosthesis socket, and socket composing design itself is associted with various casting techniques. The main objective of this study was to compare the patients’ satisfaction with sockets made by three casting techniques including weight-bearing, air-pressure, and elastic stockinet casting techniques. Other aims of this study were to detect the relationship between dimensional measures of three made sockets and patients’ satisfaction, to find out the effect of various casting techniques and socket dimensional changes on patients’ satisfaction and, finally, to offer correct techniques for optimizing the prosthesis making process. Ten, over 20-year-old below knee amputees with unilateral amputation who referred to technical orthopedic clinic at least one year after their amputation were selected in a nonrandom manner. Subsequently, casting was performed through three different techniques and positive casts were provided. Sockets made by lamination technique were then connected to other components made below knee prostheses by the help of which patients walked with and declared their level of satisfaction. In addition, positive casts were measured in order to be compared with each other. In descriptive statistics, including comparison between average dimensional casts measures and levels of satisfaction, variables showed significant differences. However, in analytical statistics, data were analysized via Pierson correlative statistical test. The relationship between distal anterior-posterior socket diameter and the level of patient satisfaction in weight-bearing casting technique was 0.58 which was so closed to 0.60 (the significant base of chart), but they had a converse relationship. Relation between socket volume and the level of satisfaction in weight-bearing technique, with 0.70, was conversely significant, and also in air-pressure technique, with 0.66, was directly significant. The relationship between socket height and level of satisfaction in air-pressure casting, with 0.69, was significant and direct. Despite low differences between levels of satisfaction in various casting techniques, air-pressure casting technique had higher level of satisfaction than the other two techniques. Based on the obtained hypotheses, patients were more satisfied with more voluminous and higher sockets.
    Keywords: Below Knee Casting, Air, pressure Casting, Elastic Stockinet Below Knee Casting, Patient's Satisfaction
  • Sh Shahbazy*, M. Falahat Page 343
    Propofol’s unique pharmacokinetic profile offers advantages for rapid emergence in patients after coronary artery bypass graft surgery. However, concern for negative inotropic properties potentially limits its usage in these patients. The present study was undertaken to compare the hemodynamic effects of anesthesia, with propofol base versus morphine base, on usage of inotrope during weaning off cardiopulmonary bypass. This study was conducted on 60 patients with A.S.A II, III, EF>35% without history of recent myocardial infarction. We randomized 60 patients undergoing CABG surgery to receive either a propofol-based (propofol 50 μ g/kg/min+ fentanyl 0.1 μ g/kg/min as infusion) or morphine-based (morphine 0.3-0.4 mg/kg+Midazolam 0.1-0.15 mg/kg as bolus) anesthesia during pump. Either group underwent general anesthesia similarly (midazolam 0.1-0.15 mg/kg, Morphine 0.3-0.4 mg/kg, thiopental 3-4 mg/kg and pancuronium bromide 0.15 mg/kg) and it was maintained with halothane 0.5% O2+N2O (50%/50%). The requirement to inotrope was assessed by mean arterial blood pressure(BP) and central venous pressure(CVP). If CVP was more than 14 mmHg and mean BP was less than 80 mmHg we started infusion of epinephrine 0.02 μ g/kg/min that was increased to 0.5 μ g/kg/min. Thirty-seven of the patients required inotrope, out of whom, 24 patients received morphine-based anesthesia and 13 patients received propofol anesthesia(P<0.05). The result of this trial suggests that a morphine-based anesthesia requires additional inotrope support during weaning off CPB in contrast to a propofol-based anesthesia.
    Keywords: Cardiopulmonary Bypass, Inotrope, Anaesthesia, Coronary Artery Bypass Grafting
  • A.R. Zohoor*, F. Asadi Page 349
    Trauma is the fourth cause of death at all age groups with socio-economic costs which caused more than 6 million deaths in the world in 2000. Despite promising trend in improving many aspects of health case and treatment in the last decade in our country, little attention has been paid to the subject of registering trauma on an international standard. Effective practical research specially in quality improvement of treatment, defined causes of trauma, control, prevention and evaluation of effectiveness of programs, would materialize when the national trauma registry system is established and its data is collected and completed on time. Considering the absence of an appropriate national trauma registry system in Iran, and the necessity to create an appropriate model, conducting this research was urgently felt. This comparative cross-sectional study was conducted to evaluate the developed national trauma registry systems in the world and to suggest an appropriate model for Iran national trauma registry system in the years 2002-3. In this study, national trauma registry systems in the world were evaluated via library resources, web sites and e-mail communication with internal and external specialists. Iran national trauma registry system axes was presented based on economical,cultural and geographical situations. This model was evaluated by Delphi technique at 3 stages. At the first and the second stages, semi-structured interviews were used. The validity of the questionnaires and data collection was evaluated. At the third stage, specialists were invited to discuss suggested model completely. After data analysis, the final model was presented. A model suggested for Iran national trauma registry system was in seven main axes. The results showed that in order to optimize the infrastructure of Iran trauma registry system, structure, data elements, information gathering process, main goals, registration criteria, classification system and quality control mechanism of the current national trauma registry system should be re-evaluated. According to international trauma research institute’s suggestions, increase in registry and quality control mechanism, could be considered as advantages of the suggested model in comparison with the present system in the country.
    Keywords: National Trauma Registry System, Suggested Model for National Trauma Registry System, Trauma Registry System in Iran, Delphi Technique
  • M. Kashanian*, A.R. Akbarian, M. Soltan Zadeh Page 357
    The objective of the present study was to compare the effect and complications of (oxytocin antagonist) and nifedipine(Ca channel blocker) for treatment of preterm labor. A randomized clinical trial study was performed on 80 pregnant women with preterm labor between 26-34 weeks of pregnancy in Shahid Akbar Abadi Hospital in Tehran. 40 women(atosiban group) were compared with 40 women(nifedipine group) for drugs’ safety and efficacy(delay of delivery for more than 48 hours for steroid therapy). Duration between drug administration and delivery was also compared. There was not any significant difference between two groups in treatment of preterm labor. Atosiban was effective in 82.5% of cases and nifedipine in 75%. Side effect in atosiban group was 17.5% and in nifedipine group 40%, which was a statistically significant difference(P=0.027). Duration between treatment and delivery was 29.03 ± 16.12 days in atosiban group and 22.85 ±13.9 days in nifedipine group without statistically significant difference. In conclusion, atosiban is an effective and safe drug for treatment of preterm labor with minimal side effects and can be an option in treatment of preterm labor specially in patients with heart disease and multifetal pregnancy.
    Keywords: Preterm Labor, Atosiban, Oxytocin Antagonist, Nifedipine
  • M. Kadivar, M. Bagheri Mansouri*, A.R. Sadeghipour Page 365
    The goals of the present study were to analyze the accuracy of cytological techniques for the intra-operative diagnosis of central nervous system tumors. In this study, 50 patients with brain or spinal tumor (according to the previous physical examination and imaging studies) were evaluated in the neurosurgery center of Hazrat Rasoul-e-Akram Hospital. Cytological methods including touch, scrape and squash were performed on the fresh tissue specimen received during neurosurgical procedure. Later, cytological diagnoses were compared with final histopathological diagnoses of the same specimens. This comparison revealed 94% correlation between cytological and histopathological diagnoses(including 73% complete, 21% partial and 6% no correlation). In this study the highest rate of correlation was in cases with meningiomas, glial tumors, pituitary adenomas, medulloblastomas and epidermoid cysts.
    Keywords: Tumor, Central Nervous System, Cytological Examination, Histopathological Examination
  • B. Mahjoubi*, M. Vafaei, M. Alimohammadi, A. Moghimi Page 373
    Treatment of patient with high anal fistulas has become complicated and post-operative complications are common. The aim of this study was to evaluate post-operative complications of primary sphincter’s repair technique in patients with high anal fistula. An interventional quasi-experimental study was conducted on 60 patients(42 male & 14 female) with high anal fistula. The most frequent age group was 4th decade in men and 3rd decade in women. Samples were collected in census manner. The method consisted of approach through intersphincteric space, cutting fistula tract. Later, there is an excision of internal opening by punch biopsy and internal sphincter repair. Finally, fistula tract is excised in external sphincter and repaired then. All patients were followed up for at least one month and their complications were evaluated by clinical examination. Relative gas incontinence in 4 patients(6.6%) was the most frequent complication. Recurrence in 2 patients (3.3%) and soiling in 2 patients(3.3%) were the followings. There was no case with complete incontinence. All cases with soiling and recurrence had trans-sphincteric fistula. In contrast to other studies, the frequency of post-operative complications was less. Probable differences would have occurred if the present research had used standard questionnaires or had followed up their patients longer than 1 month.
    Keywords: High Perianal Fistula, Treatment, Primary Spincter's Repair, Complications
  • S. Nikpour*, E. Haji Kazami, H. Haghani Page 381
    The amount of time women spend for occupational and leisure physical activities is varried, i.e. they spend less time for leisure physical activities and the related factors than for occupational physical activities. In order to determine the kind and time of occupational and leisure physical activities in employed women, a cross-sectional study was carried out and data was gathered through questionnaire. Selected through a stratified and random sampling method, 300 women were the contributers of this study whose height and weight were measured by the researcher. The findings indicated that the mean time of occupational physical activities during one week was 42.7 hours which had a significant relationship with age, marital status, education, body max index(BMI), income, kind of job and the type of occupational physical activities(P=0.000). This means that the mean time in women who are between 30-39 years old, educated, employed and are with BMI of 120-25 and low income was more than others. No significant relationship was found with factors such as, smoking and the age of the last child. Results also indicated that mean time for leisure activities during the week was 16.68 hours and women spent only 9.1 hours for leisure physical activities. The mean time of leisure physical activities had a significant relationship with income and age(P=0.000), i.e. the mean time was more in women with 30-39 years of age and good income. This study showed that mean leisure time was less than occupational time and also the leisure physical activities was very little.
    Keywords: Occupational Physical Activities, Leisure Physical Activities, Employed women, Occupational Fields, Leisure Time
  • M. Nobakht*, S. Majidzadeh, M. Fattahi, M. Mirsamadi, P. Tabatabaee Page 393
    NO is a free radical that regulates a variety of developmental modulation processes. NO is synthesized by NOS and it acts as a neurotransmitter, neuromodulator or second messenger molecule in the central nervous system. Since NO production may be different before or after birth, the expression of neuronal nitric oxide synthase was examined and analysized during the development of rat optic vesicle from embryonic day E14 to E18 by histochemical procedures. The samples were frozen and cut on a cryostat and then studied by using the light microscope. Expression of nNOS was first seen on E14 in cells of Cajal-Retzius located in the marginal zone of optic vesicle. NADPH-d persisted in this layer throughout the embryonic period and began to decrease on E20. On E16, the optic vesicle had four NADPH-d positive layers. On E18,NADPH-d reactivity observed at low magnification was clearly defined in the fifth layer. In the late stages, the most notable feature was a decrease in histochemical reaction of the marginal zone, i.e. the fourth layer showed less staining than the rest of the cortical plate. The observations suggested that nitric oxide is synthesized during embryonic life processes and it changes with ageing in the rates of NOS-reactive cells in embryonic life and maturation processes. These results indicate that NOS makes different contributions in the optic vesicle NO production along with ageing.
    Keywords: Nicotinamide Adenin Dinucleotide Diphosphate Diaphorase (NADPH, d), Optic Vesicle, NOS, Embryo, Rat
  • H. Hoursan, A. Mehdizadeh*, R. Hoursan Page 401
    Pregnancy and delivery are great experiences in a woman’s life. Many risk factors for fetus may harm mother and increase mothers’ mortality and morbidity. The most important factor related to neonatal mortality and morbidity is weight, therefore, there is no doubt over importance of recognizing fetal weight and its control during prenatal period. According to the studies and observations, there is an obvious and direct relationship between mothers’ fundal height, abdominal circumference, body mass index and infant weight. The present study was undertaken to determine the relationship between these three factors separately with infant weight and finally all three together. Also, the effect of age, occupation, mother’s previous gravidity, parity and abortions, gestational age, mother’s height and weight, mother’s weight and body mass index gain, presentation, infant’s sex, height, head and chest circumference, age and the weight of previous baby on these relationships were also evaluated. In this correlational study 1003 out of 1200 pregnant women who referred to delivery section of Be’sat and Shahid Fayazbakhsh Hospitals were selected and a checklist regarding pre and post-natal delivery was filled. The results indicated that there was a significant relationship between fundal height and infant weight with regression 0.723(t=33.133, P=0.000), abdominal circumference and infant weight with regression 0.530(t=19.770, P=0.000), body mass index and infant weight with regression 0.25(t=8.118, P=0.000) and between fundal height, abdominal circumference, body mass index and infant weight with regression 0.756(t1=23.94, P1=0.000), t2=10.58, P2=0.000), t3=-6.976, P3=0.000). Based on line equation, the relationship between mothers’ fundal height, abdominal circumference, body mass index and infant weight showed an error of less than 500 gr with 94.2% sensitivity, so this method can be used to estimate clincial fetal weight.
    Keywords: Fundal Height, Abdominal Circumference, Body Mass Index, Infant Weight
  • F. Hashemi*, F. Samiee Rad, F. Shahraki Page 409
    The present case report concerns a 64-year-old female who referred with an enlargement mass of right side of neck(submandibular angle) since 4 months ago. Mass resection specimen grossly revealed firm red-brown well-circumscribe mass. Cut sections showed nonhomogeneous tissue with multiple areas of hemorrhage associated with two regional lymph nodes. Microscopic examination mostly exhibited zell ballen pattern with pleomorphic oval to polyhedral tumoral cells which contained eosinophilic granular cytoplasm and hyperchromic nuclei surrounded by sustentacular cells. In subcapsular area of lymph node, a focus of metastatic tumoral cells was also seen. Ultimately, histopathologic diagnosis revealed a very rare malignant paraganglioma of carotid body.
    Keywords: Carotid Body, Paraganglioma, Malignant