فهرست مطالب

پزشکی بالینی ابن سینا - سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 36، تابستان 1384)

مجله پزشکی بالینی ابن سینا
سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 36، تابستان 1384)

  • 86 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/07/20
  • تعداد عناوین: 13
|
  • مقالات پژوهشی
  • فرشاد روغنی دهکردی، مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد صفحه 5
    مقدمه و هدف
    با توجه به افزایش بروز آترواسکلروز و بیماری های قلبی – عروقی در دیابت قندی، اثر مصرف خوراکی فلفل قرمز (Capsicum frutescens) به مدت یک ماه بر پاسخگویی انقباضی آئورت ایزوله در مدل تجربی دیابت قندی در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.
    روش کار
    موش های صحرایی نر از نژاد ویستار به تعداد 32 راس به طور کاملا تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با فلفل قرمز، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با فلفل قرمز تقسیم بندی شدند. برای دیابتی شدن موش ها از داروی استرپتوزوتوسین به میزان 60 میلی گرم بر کیلوگرم بصورت داخل صفاقی استفاده شد. دو گروه تحت تیمار با فلفل قرمز نیز پودر فلفل قرمز مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با یک نسبت وزنی 1.15 دریافت نمودند. پس از گذشت یک ماه پاسخ انقباضی حلقه های آئورت سینه ای به کلرور پتاسیم و نور آدرنالین با استفاده از بساط بافت ایزوله مورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنی داری را در هفته های دوم و چهارم در مقایسه با هفته قبل از آزمایش نشان داد (P<0.001)، در حالیکه میزان گلوکز سرم در هفته دوم در گروه دیابتی تحت درمان در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی دار کمتر بود (P<0.05). بعلاوه پاسخ انقباضی در گروه دیابتی تحت درمان با فلفل قرمز به کلرورپتاسیم (p<0.05) و نورآدرنالین (p<0.05) به طور معنی دار کمتر از گروه دیابتی درمان نشده بود. همچنین هیچ گونه تغییر معنی دار در پاسخ انقباضی به کلرور پتاسیم و نورآدرنالین در گروه کنترل تحت تیمار در مقایسه با گروه کنترل مشاهده نگردید.
    نتیجه نهایی: به طورکلی می توان گفت که مصرف خوراکی فلفل قرمز به مدت یک ماه در کاهش دادن پاسخ انقباضی سیستم عروقی و احتمالا در جلوگیری از بروز هیپرتانسیون در موشهای صحرایی دیابتی موثر می باشد.
    کلیدواژگان: پاسخ انقباضی، دیابت شیرین، سیستم قلب و عروق، فلفل قرمز، موش
  • هادی خرازی، روشنک حیدری، امیر کیانی، فرزاد صاحب جمعی صفحه 10
    مقدمه و هدف
    در چند دهه اخیر، مطالعات اپیدمیولوژیکی و تحقیقات مختلفی در ارتباط با سلنیوم و بیماری های قلبی – عروقی صورت گرفته است. سلنیوم با دو مکانیسم با اهمیت از یک طرف با حفاظت سلولی از ایجاد رادیکالهای آزاد ناشی از پروکسیداسیون لیپیدی که از پارامترهای با اهمیت در بیماری های قلبی به شمار می رود جلوگیری نموده و از طرف دیگر با مهار موتاژنی موجب افزایش مکانیسم های ایمنی و نهایتا نقش مهاری بر روند بیماری های سرطانی ایفا می نماید. اولین بار در منطقه کشان چین کار دیومیوپاتی بصورت آندمیک بوجود آمد که ارتباط مستقیم با کمبود سلنیوم در منابع غذایی و ناکافی بودن آن در خاک این منطقه داشت. با توجه به منابع اطلاعاتی حاضر در ایران بررسی اپیدمیولوژیکی در خصوص سلنیوم و ارتباط آن با بیماری های قلبی – عروقی از جمله انفارکتوس میوکارد به ندرت انجام شده، به همین منظور این مطالعه با هدف تعیین سطح سرمی سلنیوم و ارتباط آن در بیماران مبتلا به انفارکتوس قلبی در شهر کرمانشاه صورت گرفته است.
    روش کار
    این تحقیق یک مطالعه توصیفی با روش نمونه گیری آسان می باشد. 124 بیمار (106 مرد و 18 زن (مبتلا به انفارکتوس قلبی انتخاب شده اند و سطح سرمی سلنیوم آنها با استفاده از تکنیک انتخابی و حساس اسپکتروفتومتری جذب اتمی تعیین گردید.
    نتایج
    میانگین سلنیوم در مردان مبتلا به انفارکتوس قلبی 80.58 μg/l و در زنان مبتلا 80.78 μg/l می باشد که تفاوت معناداری را در دو جنس نشان نمی دهد. در عین حال، مقدار سلنیوم به دست آمده از بیماران در سطح متعارف در مقایسه با نتایج سایر کشور ها قرار دارد اما نسبت به مقادیر پایه سلنیوم در شهر کرمانشاه (104 میکروگرم در لیتر) کاهش و دارای اختلاف معناداری با میانگین سلنیوم بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد (80.61 میکروگرم بر لیتر) می باشد (P=0.001).
    نتیجه نهایی: نتایج نشان دهنده ارتباط کاهش سلنیوم با بیماران قلبی عروقی در شهر کرمانشاه می باشد. با توجه به نتایج حاصله، انجام مطالعه تحلیلی برای نقش سلنیوم به عنوان ریسک فاکتور بیماری های قلبی عروقی و همچنین تعیین وضعیت سلنیوم پایه در موادغذایی و جمعیت های مختلف در این استان پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: انفارکتوس میوکارد، بیماری های قلبی، عروقی، سلنیوم
  • مرتضی سماواتی، فرهاد فراهانی، مهندس خسرو مانی کاشانی صفحه 17
    مقدمه و هدف
    اشک ریزش یکی از مهمترین مشکلات انسداد اولیه مجرای نازولاکریمال بالغین می باشد. درمان جراحی این بیماری عمل DCR است. این عمل به دو روش اکسترنال و اندونازال انجام می گیرد. در این مطالعه نتایج و عوارض این دو روش طی سال های 1380 و 1381 در بیمارستان امام خمینی دانشگاه علوم پزشکی همدان با هم مقایسه شده است.
    روش کار
    این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی تصادفی آینده نگر انجام شده است و در آن 50 بیمار که انسداد مجرای نازولاکریمال داشته اند به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شده و هر گروه به یک روش عمل شده اند مدت پیگیری بعد از عمل 6 و 12 ماه بوده است.
    نتایج
    %99 بیماران هر دو گروه از نظر کلینیکی اپی فورا نداشته اند و در تست شستشوی مجرای اشکی %16 گروه اکسترنال و %8 گروه اندونازال انسداد داشتند (P>0.05). میزان بیدردی در هفته اول بعد از عمل در گروه اندوسکوپیک صد درصد در گروه اکسترنال %76 درصد بود ترشحات بینی بعد از عمل بطور واضحی در گروه اندونازال بیشتر از گروه اکسترنال وجود داشت.
    نتیجه نهایی: بر اساس یافته های مطالعه حاضر اگرچه نتایج عمل DCR به دو روش فوق مشابه هم است ولی همچنان روش انتخابی عمل در انسداد نازولاکریمال روش DCR اکسترنال می باشد.
    کلیدواژگان: بازکردن راه بین کیسه اشکی و حفره بینی، جراحی، روشها، مجرای بینی، اشکی
  • نسرین شیخ، محمدتقی گودرزی، محمدعلی شریفی صفحه 22
    مقدمه و هدف
    اکثر بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه جهت اصلاح عوارض تحت دیالیز قرار می گیرند. تغییرات ایجاد شده در پارامترهای بیوشیمیایی خون قبل و بعد از دیالیز بستگی به کیفیت عمل دیالیز دارد. نوع غشا، غلظت محلول دیالیز، نوع محلول رقیق کننده از جمله فاکتورهایی است که در این مساله دخالت دارند. نظر به اینکه اثرات دیالیزهای انجام شده در مرکز دیالیز همدان بر روی پارامترهای بیوشیمیایی مرتبط با استخوان قبلا ارزیابی نگردیده بود و اطلاعاتی نیز در مورد تفاوت های احتمالی کاربرد غشاهای مختلف تولید داخل (شامل (HD,R4,R3,S3 موجود نبود، لذا این مطالعه با اهداف یاد شده طراحی و انجام گردید.
    روش کار
    در این مطالعه از بیمارانی که در مرکز دیالیز بیماستان اکباتان همدان تحت عمل دیالیز قرار می گرفتند نمونه خون قبل و بعد از دیالیز تهیه گردید. پارامترهای Hb، Hct با استفاده از دستگاه سل کانتر ABX و سطح سرمی Ca. P. Urea. Creatinine. Total Protein, ALP با استفاده از اتوانالایزر Tecnichon RA1000 اندازه گیری گردید. میانگین سطح سرمی این ترکیبات قبل و بعد از دیالیز با استفاده از آزمون t زوجی مورد مقایسه قرار گرفت. جهت آنالیز نتایج مربوط به غشاهای مورد استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد.
    نتایج
    نتایج حاصل نشان داد میزان کلسیم بعد از دیالیز 33 درصد افزایش داشت (P<0.0001). در حالیکه کاهش حدود 36 درصد در میزان فسفر مشاهده گردید (P<0.0001). در میزان فعالیت ALP تغییرات معنی داری مشاهده نگردید. با توجه به نوع غشاهای استفاده شده در تصحیح میزان اوره و کراتینین بیشترین کارآیی را غشا نوع HD و کمترین کارآیی را غشا نوع R4 داشت. در مورد سایر فاکتورهای مطالعه شده اختلاف معنی داری بین عملکرد انواع غشاها مشاهده نگردید.
    نتیجه نهایی: بر اساس اطلاعات بدست آمده می توان نتیجه گیری کرد که دیالیزهای انجام شده در این مرکز به مقدار قابل توجهی پارامترهای مورد مطالعه را تصحیح کرده است. همچنین غشاهای مورد استفاده اثرات متفاوتی روی تصحیح این پارامترها نشان دادند.
    کلیدواژگان: بیماری های سوخت و ساز استخوان، شاخص بیوشیمیایی، غشاء، همودیالیز
  • نصرالله پزشکی، مهندس خسرو مانی کاشانی، محمدحسین عظیمیان صفحه 28
    مقدمه و هدف
    اگر چه سزارین های اورژانسی به منظور نجات جان مادر و جنین انجام می گیرد. لیکن موارد انتخابی آن همیشه بدون عارضه نبوده و به ویژه در زایمانهای ترم علاوه بر ایجاد مشکلات و عوارض مادری می تواند مشکلات دوره نوزادی و مرگ و میر مرتبط با آن را افزایش دهد. یکی از بارزترین این مشکلات دیسترس تنفسی بدنبال سزارینهای انتخابی می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه میزان بروز مشکلات تنفسی در نوزادان ترم حاصل از سزارین اورژانسی با سزارین انتخابی می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه میزان بروز مشکلات تنفسی در نوزادان ترم حاصل از سزارین اورژانسی با سزارین انتخابی انجام گرفت.
    روش کار
    در مطالعه حاضر که بصورت کوهورت آینده نگر بر روی 400 مورد زایمان (200 مورد سزارین اورژانسی و 200 مورد سزارین انتخابی) انجام شد، بروز مشکلات تنفسی و طول بستری نوزادان در دو گروه بررسی و مقایسه شد.
    نتایج
    مطالعه اخیر بروز مشکلات تنفسی را در نوزادان ترم حاصل سزارین های اورژانسی 3.5 درصد و در سزارینهای انتخابی 8.5 درصد نشان داد که اختلاف مشاهده شده در سطح فراتر از 5 درصد معنی دار گردید (P<0.05). در نوزادان ترم حاصل از سزارینهای اورژانس طول مدت بستری در 43 درصد موارد 24 ساعت و کمتر و در بقیه موارد بیش از یک روز بود و در نوزادان ترم حاصل از سزارینهای انتخابی در 65 درصد از موارد 24 ساعت و کمتر و در 35 درصد بقیه بیش از یک روز بود که اختلاف مشاهده شده در طول مدت بستری از نظر آماری معنی دار نبود (P>0.05).
    نتیجه نهایی: بررسی حاضر نشان داد که در گروه سزارین های انتخابی مشکلات تنفسی نوزادان ترم بیشتر است.
    کلیدواژگان: دیسترس تنفسی نوزادان، سزارین، روشها، سزارین، عوارض
  • مرتضی بختیاری، نادر ریاحی عالم، محمدعلی عقابیان، علی قاسم زاده، حسین قناعتی، سعید سرکار، باقر لاریجانی *، زهره حمیدی ابرقویی، ناصر شاکری صفحه 32
    مقدمه و هدف

    در تکنیک DEXA (Dual Energy X-ray Absorptiometry) بعنوان بهترین روش اندازه گیری تراکم استخوان فقط میزان مواد معدنی استخوان اندازه گیری شده و تصویری مستقیم از عضو مورد نظر حاصل نمیگردد، این امر بعضا باعث خطا در اندازه گیری شده، به طوری که در شکستگی مهره های کمری که به همراه کاهش ارتفاع مهره می باشد. افزایش BMD(Bone Mineral Density) در تکنیک DEXA دیده میشود. تعیین پروتکل بهینه در روش MRI Relaxometry که علاوه بر قابلیت تصویرگری، پارامترهای R2(-1/T2) نرخ استراحت عرضی واقعی و R2*(=1/T2*) نرخ استراحت عرضی موثر ناشی از غیر یکنواختی میدانهای داخلی محیط شیمیایی به اضافه غیر یکنواختی میدانهای خارجی و g DB-1/T2) R2''(=R2* - R2= نرخ استراحت عرضی حاصل از غیریکنواختی میدان مغناطیسی خارجی، که نشان دهنده کیفیت و کمیت استخوان هستند، اندازه گیری میکند.
    همچنین تعیین ضریب همبستگی مقادیر R2* و R2'' و R2 با مقدار BMD در تکنیک DEXA.

    روش کار

    برای اندازه گیری R2* و R2 از پروتکلهای GE و SE در MRI با شدت 1.5T با کویل بدن (Body Coil) وبرای کالیبراسیون از فانتوم یکنواخت (T2=200msec) و برای اندازه گیری BMD در 21 داوطلب (7 نرمال، 7 استئوپنیا و 7 استئوپروز) از دستگاه Lunar – DEXA (DPX_MD) استفاده شد. همبستگی R2، R2* و R2'' با BMD در گردن استخوان ران بررسی گردید.

    نتایج

    این مطالعه نشان می دهد که برای اندازه گیری R2 جهت تعیین چگالی استخوان، پروتکل گرادیان اکو با TE های 18, ??.?? و msec 26.8 و TR=800msec و برای اندازه گیری R2 از پروتکل اسپین اکوی TE 14 PRISE با TEهای 63, 54, 36 و 72 msec و TR=800 msec، کمترین خطا را (CVR2=3%, CVR2=6%) ایجاد می کند. ضریب همبستگی بین BMD و مقادیر R2* و R2'' و R2 بترتیب برابر 0.03(p>0.8), 0.62(p<0.003), 0.62(p<0.003) بدست آمد که با مطالعات انجام شده مطابقت دارد.
    نتیجه نهایی: MRI Relaxometry بخاطر توانایی جداسازی عناصر و بافتها با پذیرفتاری مغناطیسی متفاوت و مثل بافت اسفنجی استخوان بعنوان یک روش مقایسه ای با DEXA معرفی شده است. بطور مشخص می توان تاثیر پذیرفتاری استخوان و مغز استخوان بر پارامترهای T2 و T2 استخوان ترابکولار بکار برد. در این راستا افزایش R2*(=1/T2) و R''2 با افزایش BMD دارای همبستگی قابل ملاحظه می باشد.

    کلیدواژگان: استراحت سنجی، پوکی استخوان، تراکم مواد معدنی استخوان، تصویربرداری از طریق تشدید مغناطیسی
  • سید محمدتقی آیت اللهی، سید تقی حیدری صفحه 39
    مقدمه و هدف
    در این مطالعه بر اساس نمونه گیری تصادفی از 317 نوزاد شیرازی که بصورت طولی از بدو تولد تا دو سالگی مطالعه شده اند و با استفاده از داده های والدین آنها شاخص های توانی چاقی هر یک تعیین شده جداول و نمودارهای مرجع چاقی آنان ارایه گردیده است.
    روش کار
    مقادیر اصلاح شده وزن و قد برای بدست آوردن بهترین شاخص چاقی توانی (W/Hp) مورد استفاده قرار گرفتند. مدل چند جمله ای با استفاده از روش ناپارامتری HRY برای رسم منحنی ها استفاده شد. الگوی پویای چاقی کودکان و والدین آنها ارایه گردید.
    نتایج
    بهترین مقدار P برای کودکان 2.5 و برای والدین آنها 1 به دست آمد. مدل چند جمله ای از درجه 3 برای کودکان و درجه 2 برای والدین آنها برازش شد. شاخص چاقی کودکان از بدو تولد تا 6 ماهگی دارای روند افزایشی، تا 21 ماهگی دارای یک روند کاهشی و پس از آن دارای یک روند یکنواخت می باشد. نمودارهای چاقی کودکان پسر بالاتر از نمودارهای چاقی کودکان دختر قرار دارد و نمودارهای چاقی پدران و مادران تقریبا با سن آنها رابطه ای ندارد.
    نتیجه نهایی: استفاده از شاخص چاقی مرتبط با سن کودکان که وزن را برای قد اصلاح کند شاخص مناسبی برای سنجش درجه چاقی خواهد بود. یک استاندارد محلی شاخص چاقی برای ایران ضروری می باشد، که در این مطالعه به این مهم پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: سن، شاخص چاقی، کودک، مقادیر مرجع، والدین
  • مجتبی ایزدی، فرزاد ناظم، محمد مهدی تقدیری، نادر فرهپور صفحه 46
    مقدمه و هدف
    هدف از این مطالعه مقایسه هزینه انرژی استراحتی و کارآیی سوخت و سازی بیماران فلج مغزی اسپاستیک با میانگین سن 11 سال، قبل و بعد از یک دوره تمرینات هوازی و مقایسه این شاخصها با افراد سالم می باشد.
    روش کار
    15 کودک فلج مغزی اسپاستیک دایپلژی داوطلبانه در یک برنامه ورزشی توانبخشی شرکت کردند و 18 کودک سالم همتایشان (گروه کنترل) نیز به صورت تصادفی برگزیده شدند. گروه تجربی برنامه تمرینات هوازی را به مدت سه ماه، به صورت سه جلسه در هفته با شدت کار %HRR=46±2.5 معادل ضربان قلب 144bpm اجرا کردند. متغیرها مطابق با پروتکل اصالح شده مک مستر روی چرخ کارسنج تنتوری اندازه گیری شدند.
    نتایج
    متعاقب اجرای تمرینات سه ماهه ضربان های قلب استراحت و زیر بیشینه و شدت اجرای فعالیت (%HRR) به میزان قابل توجهی کاهش یافت. (p<0.05) هزینه انرژی استراحتی گروه های بیمار و سالم تقریبا یکسان بود. میزان اکسیژن مصرفی متناسب با بازده کار در پس آزمون بیماران به میزان معنی داری کاهش یافت (p<0.05) که از افزایش کارآیی متابولیکی حکایت می کنند.
    نتیجه نهایی: بیماران فلج مغزی از هزینه ورزش بالاتر و سطح پایین تر توانایی قلبی - عروقی نسبت به افراد سالم برخوردارند و فعالیت های ورزش درمانی به افزایش کارآیی سوخت و سازی بیماران منجر می شود که از جنبه هی بالینی قابل توجه است.
    کلیدواژگان: توان بخشی، سوخت و ساز استراحتی، فلج مغزی
  • جعفر سهیلی فر، محمود امدادی صفحه 54
    مقدمه و هدف
    در رابطه با تغذیه با شیر مادر در دوران شیرخوارگی و ارتباط آن با شیوع اضافه وزن و چاقی در دوران کودکی تا به حال پژوهش های متعددی انجام شده، در بعضی از این پژوهش ها، اضافه وزن و چاقی در شیر مادر خواران کاهش چشمگیری داشته، ولی در بعضی مطالعات دیگر این اثر محافظتی بر کاهش اضافه وزن و چاقی نشان داده نشده است. بهمین منظور این مطالعه با هدف تعیین رابطه تغذیه با شیر مادر و اضافه وزن و چاقی در کودکان دبستانی شهر همدان انجام گرفت.
    روش کار
    1400 دانش آموز دختر و پسر با توجه به فرمول مربوط از نظر نوع شیر مورد تغذیه در 6 ماه اول زندگی و نیز وزن و قد فعلی آنها وارد مطالعه شدند. در این مطالعه 1133 نفر از شیر مادر استفاده کرده بودند و 267 نفر غیر شیرمادر خوار بودند.
    نتایج
    89 کودک اضافه وزن (6.4 درصد) و 80 کودک چاقی (5.7 درصد) داشتند. اضافه وزن و چاقی در گروه شیر مادرخوار به ترتیب 6.1 و 4.8 درصد بود، در حالی که در گروه غیرشیرمادر خوار به ترتیب 7.5 درصد و 9.7 درصد بود. با مقایسه این ارقام نتیجه می گیریم که شیوع اضافه وزن و چاقی در شیر مادرخواران به مراتب کمتر از غیر شیر مادرخواران بوده و این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (Pv=0.004).
    نتیجه نهایی: یافته ها نشان دادند که تغذیه با شیر مادر اثر محافظتی بر روی اضافه وزن و چاقی در دوران کودکی دارد.
    کلیدواژگان: تغذیه با شیر مادر، تغذیه با شیشه، چاقی، دانش آموزان، وزن بدن
  • علیرضا متاله صفحه 58
    مقدمه و هدف
    امروزه نیروی کار زیادی بخاطر کمردرد مزمن از دست رفته است. این مسئله هزینه زیادی را برای فرد و دولت در پی دارد. ورزش درمانی از مهمترین برنامه های این بیمارن می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر نرمش های هماهنگ کننده عضلات، نرمش های استقامتی و ترکیبی از آنها بر کمردرد مزمن است.
    روش کار
    شصت بیمار با کمردرد مزمن که به کلینیک فیزیوتراپی مسجدالرسول شیراز مراجعه کرده بودند، بطور تصادفی در سه گروه قرار گرفته و درمانهای مشابه و رایج فیزیوتراپی را دریافت کردند. به گروه اول، دوم و سوم به ترتیب: نرمش های استقامتی، هماهنگ کننده و عضلات و ترکیب آنها آموزش داده شد. درد و ناتوانی در سه گروه با یکدیگر مقایسه شدند.
    نتایج
    سه روش در کاهش درد موثرند (p=0.00) ولی روش سوم موثرتر از روش اول (p=0.001) و دوم (p=0.003) بود. روش درمانی اول و دوم در کاهش درد از نظر آماری تفاوت معنی داری ندارند (p=0.718). سه روش درمانی در کاهش ناتوانی موثرند (p=0.00) ولی روش سوم موثرتر از روش اول (p=0.001) و دوم (p=0.006) بود. روش درمانی اول و دوم در کاهش ناتوانی از نظر آماری تفاوت معنی داری ندارند (p=0.529)نتیجه نهایی: آموزش توام ورزشهای استقامتی و هماهنگ کننده موثرتر از آموزش هر یک به تنهایی است.
    کلیدواژگان: تمرین درمانی، توانبخشی، کمردرد
  • گزارشهای موردی
  • کورش قزه گزلی، گیو شریفی، پروانه وصال، علی ناظمی رفیع، محمد مهدی قاسمی صفحه 64
    مقدمه
    متاسازهای ارزنی مغز بسیار نادر هستند و تا بحال موارد نادری گزارش شده اند. این موارد شامل متاسازهای ارزنی با منشا مشخص و همراه کلسیفیکاسیون بوده است.
    معرفی بیمار: این مطالعه به معرفی بیمار 42 ساله ای می پردازد که دچار متاسازهای ارزنی نیمکره های مغز، مخچه و ساقه مغز بدون منشا مشخص می باشد. هیچ گونه اثر فشاری واضح و یا ادم مشاهده نشد. هیچکدم از ضایعات کلسیفیکاسیون نداشتند.
    نتیجه نهایی: گزارش پاتولوژی حاکی از کارسینوم پاپیلاری مترشحه موسین بود.
    کلیدواژگان: آدنوکارسینوم پاپیلاری، متاستاز ارزنی
  • مهردخت مزده صفحه 68
    مقدمه
    اخیرا درمانهای متنوعی برای بیماری مالتیپل اسکلروزیس معرفی شده است که بتا اینترفرون نوع 1b (بتا فرون) در نوع عود – خاموشی (Relapse – remitting) و پیشرونده - ثانویه (Secondary -progressive) بیماری به صورت یک روز در میان و زیر جلدی توصیه می شود.
    معرفی بیمار: گزارش مربوط به زنی 33 ساله است که بعد از 6 نوبت تزریق دارو دچار واسکولیت نکروزان به همراه اولسر پرفوره (3 3.5cm) روی ران چپ شد و هم زمان اولسر به ابعاد (0.5 0.5 cm) روی بازوی چپ اولسر (1 1 cm) روی ران پای راست و اریتم در حواشی محل تزریق روی بازوی راست ایجاد شد.
    نتیجه نهایی: داروی بتافرون قطع شد و بعد از سه ماه بدون دبریدمان زخم ها رو به بهبودی گذارد و توصیه گردید تا بهبودی کامل 4 اندام از مصرف بتافرون خودداری شود.
    کلیدواژگان: اینترفرون بتا، lb، مالتیپل اسکلروزیس، درمان، واسکولیت نکروزان
  • چکیده مقالات به زبان انگلیسی
    صفحات 3-14