فهرست مطالب

علوم کشاورزی و منابع طبیعی - پیاپی 49 (آذر - دی 1384)

نشریه علوم کشاورزی و منابع طبیعی
پیاپی 49 (آذر - دی 1384)

  • ویژه نامه زراعت و اصلاح نباتات
  • 204 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/10/15
  • تعداد عناوین: 21
|
  • مهدی مدندوست، قربان نور محمدی، فرخ درویش، یحیی امام صفحه 1

    به منظور بررسی عوامل محدود کننده بر پایه مادری در بنیه بذر ذرت 704 حاصله آزمایش فاکتوریلی در قالب طرح کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1379 در گلخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا اجرا گردید.فاکتورهای مورد مطالعه تنش خشکی، برگ زدایی و مقادیر مصرف نیتروژن بود. تنش خشکی و برگ زدایی بعد از گل دهی در سطوح بترتیب شاهد، تنش رطوبت زود و دیر و شاهد، برگ زدایی زود و دیر بود و مقادیر نیتروژن در سه سطح شاهد، 9.2 و 18.4 گرم نیتروژن خالص در متر مربع در نظر گرفته شد تا آزمون های تعیین کننده بنیه بذر اندازه گیری گردد. نتایج نشان داد که به جز قابلیت حیات بذور، در سایر صفات اثر معنی دار به دست آمد. به نحوی که هدایت الکتریکی، سرعت جوانه زنی و درصد جوانه زنی در کلیه آزمون ها در شرایط نرمال رطوبتی از نظر آماری در سطح 5 درصد بیشتر از سایر سطوح آن بود. سرعت جوانه زنی شاهد 10.56 درصد بیشتر از میانگین سرعت جوانه زنی برگ زدایی زود و دیر بود. در عین حال هدایت الکتریکی برگ زدایی دیر 21.83 میکروموس بر سانتی متر بر گرم بیشتر از برگ زدایی زود بود. مصرف نیتروژن نیز موجب افزایش درصد جوانه زنی در کلیه آزمون ها گردید. از بین سطوح مختلف اثرات متقابل تنش رطوبت و مصرف نیتروژن بیشترین درصد جوانه زنی در کلیه آزمون ها، سرعت جوانه زنی و هدایت الکتریکی به دست آمده از بذر از اثر متقابل شاهد تنش رطوبت با مصرف 18.4 گرم نیتروژن خالص در متر مربع حاصل گردید و کمترین مقدار درصد جوانه زنی دانه ها، سرعت جوانه زنی و هدایت الکتریکی بذور از اثر متقابل تنش زود رطوبت، بدون مصرف نیتروژن حاصل گردید.

    کلیدواژگان: تولید بذر ذرت، تنش رطوبت، برگ زدایی، مصرف نیتروژن، بنیه بذر
  • عبدالحسین عسکری صفحه 11
    به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و تراکم بوته بر روی عملکرد ذرت دانه ای سینگل کراس 704 در منطقه حاجی آباد این آزمایش طی سالهای 79-1378 به صورت کرت های دو بار خرد شده در سه تکرار در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی حاجی آباد به اجرا درآمد. کرت های اصلی شامل چهار تاریخ کاشت (پانزدهم تیر، بیست و پنجم تیر، پنجم مرداد و پانزدهم مرداد ماه) و کرت های فرعی شامل دو فاصله ردیف (60 و 75 سانتی متر) و کرت های فرعی شامل سه فاصله بوته بر روی ردیف (15، 18 و 21 سانتی متر) بود. پس از اجرای طرح بر روی نتایج به دست آمده در هر سال تجزیه ساده و بر روی نتایج دو ساله تجزیه مرکب انجام گرفت. در تجزیه واریانس مرکب اثر سال در سطح 1 درصد معنی دار گردید. اثر تاریخ کاشت نیز در سطح 1 درصد معنی دار بود و تاریخ کاشت پنجم مرداد ماه نسبت به تاریخ کاشت های دیگر برتری داشت. اثر فاصله ردیف در سطح 1 درصد معنی دار گردید و عملکرد در فاصله ردیف 60 سانتی متر نسبت به 75 سانتی متر برتری داشت. همچنین بین تیمار فاصله بوته بر روی ردیف هم اختلاف معنی داری در سطح 1 درصد وجود داشت و بیشترین عملکرد با میانگین 11.182 تن در هکتار مربوط به فاصله بوته 18 سانتی متر بود.
    کلیدواژگان: تاریخ کاشت، تراکم بوته، عملکرد دانه و ذرت
  • عبدالله حسن زاده قورت تپه، امیر قلاوند صفحه 20

    این آزمایش در سال های زراعی 78-1377 در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب استان آذربایجان غربی به صورت طرح کرت های یکبار خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار پیاده شد. عوامل اصلی در این آزمایش شامل سطوح مختلف سیستم تغذیه ارگانیک (6، 12، 18، 24 و 30 تن کود دامی در هکتار)، سیستم تغذیه شیمیایی (40، 80، 120، 160 و 200 کیلو گرم نیتروژن در هکتار از منبع اوره)، سیستم تغذیه تلفیقی (40 کیلو گرم N + 24 تن کود دامی، 80 کیلوگرم N + 18 تن کود دامی، 120کیلو گرم N + 12 تن کود دامی و 160 کیلوگرمN + 6 تن کود دامی در هکتار) و سیستم بدون کود یا شاهد بود. عامل فرعی را ارقام Hysun-33,AS-508، رکورد و آرماویرسکی تشکیل دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که تیمارهای سیستم تلفیقی و تیمار 200 کیلوگرم نیتروژن سیستم تغذیه شیمیایی به طور معنی داری عملکرد دانه و عملکرد نیتروژن بیشتری نسبت به سایر تیمارهای ارگانیک و شاهد تولید کردند. از بین سیستم تغذیه، تیمار 40 کیلو گرم نیتروژن در هکتار بیشترین کارایی زراعی نیتروژن را داشت. با توجه به نتایج تجزیه مرکب داده ها، ارقام هیبرید Hysun-33,AS-508 عملکرد دانه و عملکرد نیتروژن بیشتری تولید کردند و برای کشت در منطقه مناسب می باشند. با توجه به نتایج این آزمایش می توان با مصرف مخلوط کودهای آلی و شیمیایی مصرف کودهای شیمیایی را به طور قابل توجهی کاهش داد و در راستای کشاورزی پایدار گام برداشت.

    کلیدواژگان: سیستم تغذیه، آفتابگردان، کارایی زراعی نیتروژن و عملکرد دانه
  • محمد جلینی، فریدون کاوه، ابراهیم پذیرا، منصور پاره کار، محمد جواد عابدی صفحه 28

    توسعه راه حل هایی برای مسایل مختلف کشاورزی از جمله آبیاری، استفاده از شبیه سازی حرکت آب در خاک را الزامی نموده است. به منظور بهره گیری از این مدل ها برای شبیه سازی، نتایج آنها باید با مقادیر مشاهده ای مقایسه گردد. در این مطالعه نتایج شبیه سازی رطوبت توسط مدل LEACHM با مقادیر رطوبت اندازه گیری شده در پروفیل خاک در مزرعه چغندر قند مورد مقایسه قرار گرفت. آزمایش در سال 1380 در مرکز تحقیقات کشاورزی خراسان به اجرا درآمد. طرح آماری مورد استفاده، کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی بود که در سه تکرار انجام گرفت. فاکتورها شامل سه سطح آبی (بدون تنش آبی، تنش مداوم و تنش ابتدایی) و سه سطح ازت (80، 160 و 240 کیلو گرم ازت خالص در هکتار) بود. سطوح آبی به عنوان عامل اصلی و مقادیر ازت به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. آنالیز حساسیت مدل حاکی از آن بود که وزن مخصوص ظاهری تاثیر زیادی روی تغییرات رطوبت خاک دارد. نتایج نشان داد که مقادیر رطوبت شبیه سازی شده تطابق خوبی با مقادیر اندازه گیری شده دارد. مقدار خطای متوسط در تیمارهای آبی بین 1.09 تا 2.81، خطای نسبی بین 6.46 تا 13.02 و ضریب تغییرات بین 11.58 تا 16.16 درصد تغییر نمود. معمولا مدل، مقادیر رطوبت را بیشتر از واقعیت برآورد می کرد. بر پایه این نتایج می توان با تخمین یا اندازه گیری برخی از ویژگی های خاک، گیاه و اقلیم، از مدل در پیش بینی زمان آبیاری و چگونگی اعمال تنش آبی استفاده نمود.

    کلیدواژگان: مدل، تنش آبی، شبیه سازی رطوبت، چغندر قند و LEACHM
  • سیدمحسن موسوی نیک، بهنام دراجی ناصری، جعفر ولی زاده، مهران صفایی صفحه 39

    این آزمایش در فصل زراعی سال 78-1377 در پژوهشکده کشاورزی زابل به منظور بررسی تاثیر کاربرد کودهای فسفره و روی بر عملکرد کمی و کیفی در سه رقم گندم (چمران، هیرمند و کراس فلات) انجام گردید. آزمایش به صورت اسپلیت پلات – فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. سه سطح فسفر (0، 75 و 125 کیلوگرم سوپر فسفات تریپل) و سه سطح روی (0، 25 و 50 کیلوگرم سولفات روی) به عنوان تیمار کودی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر متقابل بین کودهای فسفر، روی و رقم گندم در سطح 1 درصد اثر معنی داری روی عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی و تعداد سنبله داشته است. ارقام گندم چمران و هیرمند به ترتیب 4.7 و 3.5 تن در هکتار در تیمار کودی 125کیلوگرم فسفر و 50 کیلوگرم روی تولید نمودند اما کراس فلات بالاترین عملکرد دانه (4.7 تن در هکتار) را در تیمار کودی 125 کیلوگرم فسفر و 25 کیلوگرم روی نشان داد، همچنین بالاترین عملکرد بیولوژیکی به رقم چمران تعلق گرفت اما کراس فلات به طور معنی داری تعداد سنبلچه در سنبله بیشتری نسبت به سایر ارقام تولید نمود. در این آزمایش، بالاترین سطح کود فسفره (125 کیلوگرم در هکتار) بسیاری از صفات گیاهی را افزایش داد (عملکرد دانه، تعداد دانه در خوشه، عملکرد بیولوژیکی و تعداد سنبله در متر مربع). کاربرد 50 کیلوگرم در هکتار سولفات روی عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی را افزایش داد اما کاربرد فسفر و روی به صورت جداگانه وزن هزار دانه را به طور معنی داری کاهش داد. تجمع فسفر و روی در دانه به طور موثر تحت کنترل ارقام گندم بود. غلظت فسفر و روی در دانه بوسیله کودها تحت تاثیر قرار گرفت. کراس فلات در تیمار 75 کیلوگرم فسفر و بدون مصرف روی، 2.7 گرم بر کیلوگرم فسفر در دانه جمع آوری نمود و هیرمند بالاترین غلظت روی در دانه (42 میلی گرم در کیلوگرم) را در تیمار کودی 75 کیلوگرم فسفر و 50 کیلوگرم روی به صورت مخلوط نشان داد. همچنین کراس فلات بالاترین درصد پروتئین (14/8 درصد) را در دانه نشان داد. براساس نتایج به دست آمده کاربرد 75 و 125 کیلوگرم کود فسفره بترتیب مقدار پروتئین و غلظت فسفر در دانه را افزایش داد. به علاوه همه سطوح کودی روی، مقدار پروتئین و غلظت روی را در دانه افزایش داد. به هر حال، بین فسفر و روی اثر آنتاگونیسمی مشاهده شد.

    کلیدواژگان: گندم، روی، فسفر، آنتاگونیسم، عملکرد
  • عباسعلی ولی، غلامرضا قضاوی صفحه 49

    پخش سیلاب یکی از روش های مدیریت چند منظوره ی آب است. آبیاری با سیلاب در زمین های کم شیب، دارای خاک ژرف و بافت متوسط، افزون بر کاهش زیان ها و تلفات ناشی از سیل، باعث نفوذ آب در خاک و افزایش رشد گیاهان می گردد. بررسی اثرات آبیاری با سیلاب از جنبه های مختلفی میسر است که یکی از آنها تاثیر سیلاب بر پو شش گیاهی منطقه می باشد. در این تحقیق، عملکرد آبیاری با سیلاب بر میزان تولید علوفه ی اشکال مختلف رویشی گیاهان و پوشش سطح خاک بعد از 3 سال از اجرای طرح، مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور منطقه ای در مجاورت محل پخش سیلاب با خصوصیات مشابه انتخاب گردید و میزان تولید اشکال رویشی گیاهان و پوشش سطح خاک در دو قسمت منطقه ی پخش و شاهد مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج اختلاف معنی داری را بین پوشش سطح خاک دو قسمت نشان می دهند، که این تغییرات مربوط به پوشش علف گندمی ها، پوشش گیاهان علفی و پوشش نهانزادان می باشد. در پوشش گیاهان بوته ای، پوشش سنگ و سنگریزه و پوشش لاشبرگ اختلاف معنی داری حاصل نشده است. همچنین، مقایسه میزان تولید علوفه در دو قسمت حاکی از وجود افزایش معنی داری در میزان تولید علف گندمی ها و گیاهان علفی می باشد که این مقدار برای علف گندمی ها 2.4 برابر شاهد و برای گیاهان علفی 3 برابر شاهد بوده است. نبودن اختلاف معنی دار در میزان تولید و پوشش گیاهان بوته ای به دلیل عدم تولید قابل ملاحظه نونهال های گیاهان بوته ای در سال های اولیه اجرای طرح می باشد.

    کلیدواژگان: پخش سیلاب، اشکال رویشی، تولید علوفه، پوشش سطح خاک، داراب
  • بتول صمدانی، عیسی ناظریان، فاطمه یوسفی صفحه 57

    این آزمایش به منظور مقایسه اثر کاهش فاصله ردیف از 60 سانتی متر به 36 سانتی متر و در نتیجه افزایش تراکم، با فاصله ردیف 60 سانتی متر و تراکم مشابه روی هر ردیف در شرایط کاهش میزان علفکش ها، روی کنترل علف های هرز سویا انجام گرفت. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در کرج و لرستان اجرا شد. فاکتورهای اصلی فاصله ردیف 36 سانتی متر و تراکم بوته دو برابر میزان توصیه شده و فاصله ردیف 60 سانتی متر و تراکم بوته توصیه شده بودند. پنج تیمار از علفکش ها نیز فاکتورهای فرعی بودند که شامل 1- بازاگران + نابواس در سطح استاندارد (100 درصد)، 2- بازاگران + نابواس (25 درصد مصرف استاندارد) 3- ترفلان + سنکور در سطح استاندارد (100 درصد)، 4- ترفلان + سنکور (25 درصد مصرف استاندارد) و 5- بدون علفکش (شاهد) می شوند. مخلوط علفکش های ترفلان + سنکور بهتر از علفکش های پس رویشی بازاگران + نابواس علف های هرز را کنترل کردند. با کاشت سویا در ردیف های 60 سانتی متر و تراکم استاندارد، کنترل علف های هرز در تیمار 25 درصد علفکش ها کمتر از تیمار میزان استاندارد آنها بود. هنگامی که سویا در ردیف های 36 سانتی متری با تراکم بالا کشت گردید و میزان علفکش 25 درصد میزان توصیه شده بود، میزان کنترل علف های هرز و عملکرد سویا بیشتر و یا برابر با حالتی بود که در ردیف های 60 سانتی متری با تراکم پایین، میزان علفکش 100 درصد میزان توصیه شده بود. صرف نظر از فاصله ردیف و تراکم کشت، عدم مصرف علفکش موجب کنترل ضعیف علف های هرز و کاهش عملکرد سویا شد.

    کلیدواژگان: علفکش، کاهش میزان، سویا، ترفلان، سنکور، بازاگران، نابواس
  • ابوالفضل فرجی، کمال اسلامی، محمد علی آقاجانی، سهراب صادقی صفحه 66

    به منظور مطالعه اثر تاریخ کاشت، آبیاری و کلسیم بر عملکرد، اجزای عملکرد و سوختگی طبق آفتابگردان (هیبرید گلشید) تحقیقی در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی، به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات، در سال زراعی 80 – 1379 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد اجرا شد. دو رژیم آبیاری (بدون آبیاری و آبیاری در سه مرحله رویت غنچه، گلدهی و پر شدن دانه) و دو تاریخ کاشت (10 اسفند و 10 فروردین) به صورت فاکتوریل کرت های اصلی و 4 سطح کودی (بدون کاربرد کود، کاربرد 100 کیلوگرم کلرور کلسیم در خاک و دادن کلرور کلسیم و کود کامل به فرم محلول پاشی با غلظت 5 در هزار در دو نوبت قبل از غنچه و قبل از گلدهی) کرت های فرعی را تشکیل دادند. با تاخیر در کاشت ارتفاع بوته، قطر طبق و طول دوره رویش به طور معنی داری کاهش یافت. اثر تاریخ کاشت بر وزن هزار دانه از نظر آماری معنی دار نبود، در صورتی که وقوع نکروز براکته با تاخیر در کاشت به طور معنی داری افزایش یافت. انجام آبیاری سبب افزایش معنی دار قطر طبق، ارتفاع بوته، طول دوره رویش و وزن هزار دانه گردید، در حالیکه وقوع نکروز براکته با انجام آبیاری کاهش معنی داری یافت. اثر کود بر قطر طبق، ارتفاع بوته، طول دوره رویش، وزن هزار دانه، گردید، در حالیکه وقوع نکروز براکته با انجام آبیاری کاهش معنی داری یافت. اثر کود بر قطر طبق، ارتفاع بوته، طول دوره رویش، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و وقوع نکروز براکته معنی دار نبود. اثر آبیاری و تاریخ کاشت بر عملکرد دانه در سطح یک درصد معنی دار بود. تیمار آبیاری با 1862 کیلو گرم در هکتار عملکرد دانه بیشتری نسبت به تیمار بدون آبیاری با 968 کیلو گرم در هکتار داشت. همچنین میزان عملکرد دانه در تاریخ کاشت اول و دوم به ترتیب 1669 و 1161 کیلوگرم در هکتار بود.

    کلیدواژگان: آفتابگردان، تاریخ کاشت، آبیاری، کلسیم، سوختگی طبق
  • رضا ولی الله پور، محمدحسن راشد محصل، علی قنبری صفحه 74

    به منظور بررسی اثرات عمق کاشت و اندازه ریزوم بر رشد قسمت بالای زمینی گیاه شیرین بیان آزمایشی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی مشهد در سال 1380 انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل و با دو عامل عمق کاشت در سه سطح (10، 20 و 40 سانتی متر) و اندازه ریزوم در سه سطح (2،1 و 3 جوانه ای) در قالب طرح کاملا تصادفی و با دو تکرار انجام شد. با افزایش عمق کاشت و اندازه ریزوم سطح برگ و وزن خشک آن افزایش یافت. وزن خشک ساقه در عمق های پایین کاهش ولی با افزایش اندازه ریزوم، وزن خشک آن افزایش یافت. بالاترین وزن خشک کل در عمق 20 سانتی متر بدست آمد که بسیار نزدیک به وزن خشک عمق 40 سانتی متر بود و ریزوم سه جوانه ای نسبت به دو ریزوم دیگر، بالاترین وزن خشک کل را تولید نمود این طور به نظر می رسد که قرار گرفتن ریزوم های سه جوانه ای در عمق 20 سانتی متری سبب تهییج رشد شیرین بیان می شود.

    کلیدواژگان: اکوفیزیولوژی، ریزوم، شیرین بیان و عمق کاشت
  • علی احمدی، محسن سعیدی، عباس علی زالی صفحه 82

    جهت بررسی مقاومت به خشکی و رابطه آن با برخی کمیت های رشد در تیپ های مختلف گندم زراعی یک آزمایش مزرعه ای به صورت کرات های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی (رژیم رطوبتی به عنوان کرت اصلی و ژنوتیپ ها به عنوان کرت فرعی) با چهار تکرار اجرا شد. تنش خشکی از اواخر مرحله ساقه روی شروع شد. ارقام آزادی و قدس و پس از آن روشن بالاترین و توده های مورد بررسی پایین ترین عملکرد و شاخص برداشت را در هر دو شرایط شاهد و تنش دارا بودند...

    کلیدواژگان: گندم، مقاومت به خشکی، تنش رطوبتی، شاخص سطح برگ، سرع رشد گیاه
  • علی نخزری مقدم صفحه 91
    به منظور بررسی سازگاری ارقام و هیبریدهای مختلف آفتابگردان در شرایط آب و هوایی زابل، آزمایشی در سال زراعی 81- 1380 در مزرعه آموزشی و تحقیقاتی پژوهشکده کشاورزی زابل اجرا گردید. در این آزمایش 11 ژنوتیپ آفتابگردان شامل 9 هیبرید و 2 رقم در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر زمان از کاشت تا گلدهی، زمان از کاشت تا رسیدگی، وزن هزار دانه و عملکرد دانه اختلاف معنی داری در سطح 1 درصد نشان دادند. اختلاف ژنوتیپ ها از نظر زمان از گلدهی تا رسیدگی، ارتفاع و تعداد برگ در بوته و تعداد دانه در طبق در سطح 5 درصد معنی دار گردید. بیشترین طول دوره رویش از کاشت تا گلدهی با 87.5 از گلدهی تا رسیدگی با 39.25 و از کاشت تا رسیدگی با 126.75 روز مربوط به رقم رکورد و کمترین دوره رویش از کاشت تا گلدهی با 71.25 روز و از کاشت تا رسیدگی با 108 روز مربوط به هیبرید CMS31xR-94 بود. حداقل طول دوره از گلدهی تا رسیدگی مربوط به هیبرید CMS24xR-81/1 با 35.75 روز بود. رقم رکورد دارای حداکثر ارتفاع و تعداد برگ در بوته، قطر و تعداد دانه در طبق و رقم چرنیانکا دارای حداکثر وزن هزار دانه و عملکرد دانه بود. حداقل ارتفاع بوته، تعداد برگ در بوته، قطر طبق تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در هکتار نیز مربوط به هیبریدهای CMS31xR-94، CMS31xR-94،CMS24xR-81/1، CMS24xR-14، CMS60/52xR-92 و CMS 24xR-81/1 بود.
    کلیدواژگان: سازگاری، رقم، هیبرید، آفتابگردان
  • علیرضا دادخواه، هاوارد گریفیتز صفحه 98

    در این تحقیق تاثیر دو سطح شوری صفر (0) و mm 200 مخلوط نمک های کلرورسیدیم و کلرورکلسیم به نسبت مولی 5 به 1 بر روی صفات رشد و توزیع ماده خشک پنج واریته چغندر قند ((Beta vulgaris به نام های مادیسون، P12 – 7233، P107 – 7233، 7233 – PC و CI مورد مطالعه قرار گرفت. اگر چه تفاوت معنی داری بین برخی فاکتورهای رشد میان واریته های مختلف مشاهده نشد، اما واریته های مادیسون و CI به ترتیب کمترین و بیشترین کاهش رشد را در مدت 35 روز اول بعد از اعمال تنش شوری در مقایسه با تیمار شاهد از خود نشان دادند. در تمام واریته ها به ویژه در واریته P12 -7233 سرعت رشد نسبی RGR)) و سرعت فتوسنتز خالص (NAR) بطور معنی داری در 35 روز اول تنش شوری کاهش یافت. واریته های مادیسون و CI به ترتیب بیشترین و کمترین کاهش را در میزان آب بخش های هوایی در مقایسه با شاهد از خود نشان دادند. تحت تنش شوری وزن خشک ریشه چغندرقند 81.96 درصد کاهش یافت، در حالی که وزن خشک لامینا (پهنک)، دمبرگ + ساقه به ترتیب 61 و 66 درصد کاهش یافت. نتایج همچنین نشان داد که الگوی توزیع ماده خشک به قسمت های مختلف گیاه تحت تنش شوری تغییریافته، به طوری که مواد تخصیص داده به ریشه در شرایط تنش شوری در مقایسه با شاهد 10 درصد کاهش یافته است. از آنجایی که ارقام مادیسون و CI به ترتیب به عنوان ارقام مقاوم و حساس نسبت به شوری شناخته شدند می توان آنها را برای تحقیقات شوری انتخاب نموده شده و مطالعات بیشتری در مورد آنها انجام داد.

    کلیدواژگان: تنش شوری، چغندر قند، توزیعه ماده خشک
  • علیرضا برجسته، حمید رحیمیان صفحه 109

    به منظور تعیین دوره بحرانی کنترل علف های هرز در سورگوم (Sorghum bicolor) آزمایشی در سال زراعی 1374، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار به مرحله اجرا درآمد. تیمارها شامل دو سری تیماری به ترتیب تداخل علف های هرز تا مراحل رشدی 3، 5، 7 و 9 برگی و زمان برداشت سورگوم و سری دوم، کنترل علف های هرز تا مراحل رشدی مذکور بودند. نتایج آزمایش حاکی از وجود یک دوره بحرانی کنترل علف های هرز (با در نظر گرفتن حداکثر 5 درصد کاهش عملکرد مجاز) بین 20 تا 31 روز پس از سبز شدن سورگوم (تقریبا بین مرحله 3 تا 5 برگی سورگوم) بود. با افزایش درصد کاهش عملکرد مجاز از 5 درصد به 8 درصد، به جای دوره بحرانی یک زمان بحرانی برای کنترل علف های هرز در 24 روز پس از سبز شدن سورگوم (تقریبا همزمان با مرحله 5 برگی سورگوم) به دست آمد. یک دوره عاری از علف هرز تا مرحله 5 برگی باعث شد که وزن خشک و تعداد علف های هرز در پایان فصل رشد دچار کاهش قابل توجهی (به ترتیب 92 و 70 درصد نسبت به شاهد و رقابت تمام فصل) شود. تداخل علف های هرز سبب کاهش معنی دار (در سطح 5 درصد) شاخص سطح برگ (LAI) و وزن خشک کل (TDM) سورگوم گردید، در حالی که سرعت جذب خالص (NAR) تحت تاثیر تیمارهای تداخل علف هرز قرار نگرفت. در این آزمایش، علف های هرز تاج ریزی (Solanum nigrum)، تاج خروس وحشی (Amaranthus retroflexus)، سلمه (Chenopodium album) و پیچک صحرایی (Convolvulus arvensis) علف های هرز غالب را تشکیل می دادند.

    کلیدواژگان: سورگوم، رقابت، دوره بحرانی، آنالیز رشد
  • عادل دباغ محمدی نسب، عزیز جوانشیر، هوشنگ آلیاری، محمد مقدم، حمدالله کاظمی صفحه 120

    به منظور بررسی رقابت درون گونه ای و برون گونه ای در اجتماع سویا – سورگوم به روش عکس عملکرد، آزمایش مزرعه ای در مزرعه تحقیقاتی کشاورزی دانشگاه تبریز واقع در خلعت پوشان در سال 1379 اجرا گردید. طرح آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار پیاده شد. فاکتور اول شامل رقم سویا در دو سطح (هارکور و ویلیامز)، فاکتور دوم شامل تراکم سویا در سه سطح (30، 50 و 70 بوته در متر مربع) و فاکتور سوم شامل تراکم سورگوم در سه سطح (5، 10 و 15 بوته در متر مربع) و همچنین کشت های خالص سویا و سورگوم در تراکم های مورد نظر بودند. ضریب رقابت برون گونه ای سورگوم بر روی سویا بیشتر از رقابت برون گونه ای سویا بر روی سورگوم بود. سورگوم از اثرات رقابت درون گونه ای بزرگتری نسبت به اثرات رقابتی سویا بر روی سورگوم برخوردار بود. همچنین بوته های سویا کمتر از بوته های سورگوم رقابت درون گونه ای را نشان دادند. رقم ویلیامز در مقایسه با رقم هارکور اثرات درون گونه ای کمتر داشته است و رقابت بیشتری را بر روی سورگوم اعمال کرد. اثر رقابت نسبی در مورد عملکرد بیولوژیک سویا برای ارقام هارکور و ویلیامز به ترتیب 0.117 و 0.223 به دست آمد که نشانگر قوی بودن ویلیامز از نظر قابلیت رقابت با سورگوم می باشد. عملکرد نسبی رقم هارکور نسبت به ویلیامز در بازتاب به افزایش تراکم سورگوم، افت بیشتری را نشان داد.

    کلیدواژگان: عملکرد نسبی، رقابت درون گونه ای، رقابت برون گونه ای، سویا، سورگوم
  • قدرت الله فتحی صفحه 131
    به منظور بررسی اثر الگو و تراکم کاشت بر ضریب استهلاک نوری، جذب تشعشع و عملکرد دانه ذرت شیرین (هیبرید SC402)، آزمایشی درسال زراعی 80-1379 در مزرعه تحقیقاتی مجتمع عالی آموزشی و پژوهشی کشاورزی رامین دانشگاه شهید چمران اهواز واقع در 36 کیلومتری شمال اهواز انجام شد. این بررسی با استفاده از یک آزمایش فاکتوریل در قالب یک طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. الگوی کاشت شامل سه سطح مربع (P1)، مستطیل (P2) و لوزی (P3) و تراکم در چهار سطح 65000 (D1)، 75000 (D2)، 85000 (D3) و 950000 (D3) بوته در هکتار بود نتایج حاصل نشان داد که اثر الگوی کاشت بر شاخص سطح برگ معنی دار نیست ولی با افزایش تراکم مقدار آن افزایش یافت و در بالاترین تراکم به 3.34 رسید. ضریب استهلاک نوری در الگوهای کشت مربع و لوزی به علت کم بودن فاصله بین ردیف ها نسبت به الگوی مستطیلی کاهش یافت. تراکم های بالا (85 و 95 هزار بوته در هکتار) نیز بطور نسبی نسبت به سایر تراکم ها به ویژه در آغاز دوره رشد زایشی دارای ضریب استهلاک نوری کمتری بودند اثر تراکم بر جذب تشعشع توسط پوشش گیاهی معنی دار بود. بیشترین میزان جذب در تراکم 95000 بوته در هکتار (81.8 درصد) حاصل شد. برتری اجزای عملکرد دانه در الگوی کاشت مربع باعث شد تا عملکرد دانه در این الگو بیشتر از سایر آرایش ها باشد. همچنین بالاترین تراکم، بیشترین عملکرد دانه (4667.6 کیلو گرم در هکتار) را داشت. اثر متقابل الگو و تراکم کشت نشان داد که در تراکم های بالا الگوی کاشت مربع نسبت به سایر الگوها برتر بود.
    کلیدواژگان: الگوی کاشت، تراکم، ضریب استهلاک نوری، جذب تشعشع، ذرت شیرین
  • بتول صمدانی، حمید رحیمیان مشهدی، مهرداد شهابیان صفحه 144

    جهت مقایسه اثر گیاهان پوششی با روش های متداول کنترل علف های هرز، آزمایشی در باغ کوثر قزوین در دو سال زراعی 1379- 1378 و 1380 - 1379 اجرا گردید. سه گیاه پوششی زمستانه چاودار، گندم و ماشک گل خوشه ای، گلیفوسیت، دیسک و شاهد بدون کنترل تیمارهای این آزمایش بودند. گیاهان پوششی در اوایل اردیبهشت کف بر شده و مالچ آنها در روی سطح خاک قرار گرفت. چاودار دارای بیشترین سطح برگ و وزن خشک بود. سال اول خاکشیر شیرین و سال دوم غربیلک و برگ زبر علف های هرز زمستانه بودند. مالچ زنده چاودار، گندم و ماشک به ترتیب...

    کلیدواژگان: گیاهان پوششی، چاودار، گندم، ماشک گل خوشه ای، علف های هرز
  • فرشته مشیری، عبدالرضا باقری، عباس صفرنژاد صفحه 153

    در مطالعات به گزینی برای تحمل به درجه حرارت های یخ زدگی، لازم است تغییرات دمایی به تدریج روی گیاهان اعمال شود تا امکان فعال شدن مکانیسم های سازگاری و بروز اثر ژن های موثر فراهم شود. در این مطالعه به منظور تعیین نحوه اعمال این تغییرات در شرایط این ویترو در نخود، دو رقم ILC533 و ILC482 و یک توده بومی قزوین انتخاب و پس از کاشت در شرایط نسبتا استریل و تولید گیاهچه، ریز نمونه هایی بطول یک سانتی متر از گره های دوم و سوم این گیاهچه ها تهیه و با انتقال به محیط این ویترو گیاهچه های مناسب برای اعمال تیمارهای خوسرمایی فراهم شد. تیمارهای خوسرمایی شامل دو تیمار 10 و 20 روزه در دمای 4 درجه سانتی گراد بودند. سپس گیاهچه های خویافته و شاهد به مدت یک ساعت در هر یک از دماهای 0، 4-، 8-، 12-، 16- و 20- درجه سانتی گراد قرار گرفته و بر اساس درصد خسارت، آزمون پروبیت انجام و دمای LT50 در هر تیمار مشخص شد. ارزیابی تحمل به یخ زدگی با توجه به نتایج LT50 نشان داد که تیمارهای خوسرمایی موجب افزایش تحمل به یخ زدگی شد و دوره خوسرمایی 20 روز در افزایش تحمل به یخ زدگی و زنده مانی گیاهچه ها تاثیر بهتری داشت. این افزایش در رقم ILC533 نمایان تر از دو رقم دیگر بود. همچنین پس از 20 روز خوسرمایی، ارقام متحمل و حساس بخوبی از هم تفکیک شدند. به نظر می رسد طول دوره خوسرمایی 20 روز در دمای 4 درجه سانتی گراد، مدت زمان مناسبی برای به گزینی ارقام نخود در شرایط این ویترو جهت جلوگیری از خسارت شدید سرما باشد و به این ترتیب بتوان با گزینش ارقام متحمل به یخ زدگی امکان کشت پاییزه نخود را فراهم کرد.

    کلیدواژگان: تحمل به یخ زدگی، خوسرمایی، کشت این ویترو، نخود
  • مهدی خانی، جهانفر دانشیان، محمدرضا قنادها، حسن زینالی خانقاه، احمد اسماعیلی صفحه 161

    تحقیق حاضر در دو آزمایش تنش و بدون تنش به صورت لاین x تستر در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج، بخش دانه های روغنی در سال 1381 اجرا شد و هدف از آن ارزیابی تحمل به خشکی هیبریدهای آفتابگردان و والدین آنها بود. هر آزمایش از 36 تیمار شامل 3 لاین نرعقیم، 8 لاین برگرداننده باروری و 24 هیبرید حاصل از آنها و یک رقم آزاد گروه افشان (آرماویروسکی) تشکیل و در قالب طرح لاتیس ساده 6 6 در دو تکرار پیاده گردید. زمان اعمال تیمار تنش در مرحله 8-6 برگی بود و آبیاری کلیه کرت ها در آزمایش شاهد (بدون تنش) براساس 60 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و در آزمایش تنش براساس 180 میلی متر تبخیر انجام گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس عملکرد، درصد روغن، ارتفاع گیاه، وزن خشک طبق و وزن خشک ساقه در هر دو شرایط محیطی نشان داد که بین ژنوتیپ ها اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1 درصد برای تمامی صفات وجود دارد. قابلیت ترکیب پذیری با استفاده از تجزیه لاین x تستر کمپتورن و سینگ و چوداری انجام گرفت. براساس معنی داری میانگین مربعات لاین، برای صفاتی نظیر درصد روغن، ارتفاع گیاه، وزن خشک ساقه و وزن خشک طبق مورد بررسی در آزمایش بدون تنش واریانس افزایشی معنی دار برآورد گردید، همچنین میانگین مربعات تستر برای صفات درصد روغن، وزن خشک ساقه و وزن خشک طبق در هیچکدام از دو آزمایش معنی دار نگردید و میانگین مربعات لاین x تستر فقط برای صفات وزن خشک ساقه و وزن خشک طبق در شرایط تنش معنی دار شد. سهم لاین ها در اکثر موارد برای صفاتی نظیر درصد روغن، وزن خشک طبق و وزن خشک ساقه در دو آزمایش بیشتر بود.

    کلیدواژگان: آفتابگردان، عملکرد، ترکیب پذیری عمومی و خصوصی
  • غلامعلی رنجبر، گیلبرت جان هولامبی، کنت ویلیامز شفرد صفحه 174

    برای استفاده از هاپلوئیدهای مضاعف (DH) در اصلاح نباتات اطمینان از اینکه آنها نمونه های تصادفی گامت های والدینی باشند امکان پیشگویی نتایج را فراهم می سازد. در مطالعه حاضر از 256 لاین هاپلوئید مضاعف که از تلاقی بین جنسی گندم و ذرت با بکارگیری هیبریدهای نسل اول بین ارقام ترایدنت و مولینکس تولید شدند، استفاده شده است. درهرکدام از لاین های هاپلوئید مضاعف نسبت به استخراج گلایدین و گلوتنین براساس روش سینگ و همکاران (1991) اقدام و برای تفکیک زیر واحدهای گلوتنین، بر روی ژل الکتروفرز عمودی قرار داده شدند. پس از مقایسه باندها هیچگونه انحراف از نسبت های مندلی ناشی از تفکیک ناجور آلل ها برای لوکوس های مربوط به زیر واحدهای گلوتنین که در نتایج DH پلی مورفیسم نشان می دهند، مشاهده نشد. این مساله نشان می دهد که می توان از نتایج DH این مطالعه در برنامه های اصلاحی برای اصلاح صفات کیفیت نانوایی گندم استفاده نمود و به نفع ارقام با کیفیت بالا انتخاب انجام داد.

    کلیدواژگان: هاپلوئید مضاعف، گلوتنین، گلایدین، گندم، تلاقی بین گونه ای
  • علی بیرانوند، قاسم کریم زاده، علی سروش زاده صفحه 182

    تغییرات کمی و الگوهای الکتروفورزی پروتئین های محلول برگی ارقام پاییزه و بهاره کلزا در دمای بهاره سازی (4 درجه سانتی گراد) بررسی شد. بذور در اتاقک رشد در دمای شب / روز (15.10 درجه سانتی گراد؛ شاهد) با شدت نور Wm-2 140 و دوره نوری 16.8 ساعت کشت شدند. گیاهان شاهد هر دو رقم تا آخر آزمایش (روز 56) در این شرایط نگهداری شدند. گیاهچه های تیمار سرمایی 22 روز در 4 درجه سانتی گراد قرار گرفتند: از روز سی ام (مرحله 4 برگی) تا روز 52 و سپس مجددا به شرایط اولیه برگردانده شدند. هر 48 ساعت یکبار از برگ ها نمونه برداری و پس از استخراج پروتئین های محلول، مقدار پروتئین به روش اسپکتروفوتومتری تعیین گردید. داده های کمی به صورت آزمایش فاکتوریل به طرح پایه کاملا تصادفی: رقم (2 سطح)، تیمار دمایی (2 سطح) و زمان نمونه برداری (14 سطح) در 3 تکرار تجزیه آماری شدند. مقدار 45 میکروگرم پروتئین روی ژل SDS-PAGE با غلظت 15 درصد بار گردید. نتایج نشان داد که اثرات ساده و اثرات متقابل آنها معنی دار بودند. تغییرات دما بر روی مقدار پروتئین ها در برگ های رقم بهاره محسوس نبود ولی در رقم پاییزه تجمع قابل ملاحظه و معنی داری در پروتئین ها به وجود آورد. این تجمع از 8 روز در 4 درجه سانتی گراد شروع و تا 2 روز بعد از انتقال گیاهچه های سرما دیده به دمای معمولی (روز 54 آزمایش) در رقم پاییزه ادامه یافت. وقتی این رقم 2 هفته در سرما قرار گرفت (روز 44)، در برگ ها باند جدید سرما القایی kDa 47.7 ظاهر که در رقم بهاره سرما دیده 2 روز دیرتر ظاهر گردید. این الگوی پروتئینی تا 18 روز تحت تنش سرما (روز 48 در برگ های هر دو رقم حضور داشت ولی بعد از انتقال به شرایط اولیه در رقم بهاره زودتر از پاییزه محو گردید. همچنین تغییراتی در غلظت باندهای دیگر در هر دو رقم در سرما مشاهده گردید.

    کلیدواژگان: الکتروفورز، پروتئین های محلول، دمای بهاره سازی، کلزا (Brassica napus L، )، کمی
  • محمد بهاری، رضا پهلوانی، ناصر اکبری، پرویز احسان زاده صفحه 190

    اگر چه نزدیک به 21 درصد سطح زیر کشت نخود کشور در استان لرستان می باشد ولی اطلاع کمی از نیازهای غذایی این گیاه بویژه عناصر ضروری کم مصرف تحت شرایط این منطقه وجود دارد. به همین منظور آزمایشی مزرعه ای در شرایط دیم در بهار سال 1381 در منطقه الیگودرز – ازنا بر روی چهار ژنوتیپ نخود شامل: هاشم، جم، ILC482 و توده محلی گریت، با استفاده از چهار سطح کود آهن شامل: شاهد (0)، 30،43 و 56 کیلوگرم در هکتار سولفات آهن و چهار سطح کود مس شامل: شاهد (0)، 17، 20 و 25 کیلوگرم در هکتار سولفات مس صورت گرفت. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و به صورت کرت های یکبار خرد شده در سه تکرار انجام شد که در آن ژنوتیپ ها با تراکم 33 بذر در مترمربع در کرت های اصلی و سطوح مختلف کودهای آهن و مسن در کرت های فرعی قرار گرفتند. از میان چهار ژنوتیپ، هاشم دیررس تر، بلندتر و دارای اجزا عملکرد، عملکرد دانه و شاخص برداشت کمتر و گریت زودرس تر، دارای رشد گسترده تر و وزن صد دانه بیشتر و در نتیجه عملکرد دانه نسبتا بیشتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها بود. استعمال کود آهن موجب افزایش معنی دار در شاخه دهی و افزایش غیر قابل ملاحظه در اجزا عملکرد گردید. به نظر می رسد این امر به افزایش متوسط عملکرد ماده خشک، دانه و متوسط شاخص برداشت ژنوتیپ های گریت، جم و ILC482 به طور معنی داری کمک نموده است. استعمال کود مس تاثیر معنی داری در خصوصیات رشد، اجزا عملکرد و عملکرد این ژنوتیپ ها نداشت. اگر چه به طور کلی عملکرد ماده خشک و دانه ژنوتیپ های مورد استفاده در این آزمایش در شرایط دیم منطقه الیگودرز – ازنا چندان قابل توجه نبود ولی به نظر می رسد با تنظیم مناسب تاریخ کاشت و استعمال حداقل 30 کیلوگرم در هکتار از این کود آهن بتوان از کاشت نخود دیم بهاره در این منطقه عملکرد دانه بالاتری به دست آورد.

    کلیدواژگان: نخود دیم، کود آهن، کود مس، عملکرد دانه، اجزاء عملکرد