فهرست مطالب

نوآوری های آموزشی - پیاپی 10 (زمستان 1383)

فصلنامه نوآوری های آموزشی
پیاپی 10 (زمستان 1383)

  • 144 صفحه، بهای روی جلد: 7,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/01/20
  • تعداد عناوین: 9
|
  • علیرضا کیامنش صفحه 13
    آموزش همه جانبه و مشارکتی بر این مسئله تاکید دارد که آموزش باید دانش آموزان را به گونه ای آماده کند که بتوانند با نیازهای دنیای پر شتاب و پر تغییر با کمترین مشکل کنار بیایند. آموزش باید به دانش آموزان کمک کند تا شیوه های زندگی بهتر برای خود و دیگران را کشف و به آن عمل کنند. این آموزش بر سه ویژگی اساسی تاکید دارد: مفاهیم وابستگی و به هم پیوستگی یا میان رشته ای، کنجکاوی و شکاکیت و یادگیری فعال.
    طرح آموزش همه جانبه و مشارکتی به صورت آزمایشی در چهار فاز از سال تحصیلی 81-1380 در بیست مدرسه ابتدایی و بیست مدرسه راهنمایی چهار استان و شهر تهران به اجرا در آمده است. طراحان و مجریان طرح تلاش کرده اند تا با حداقل تغییر ممکن در برنامه موجود و کمترین هزینه ممکن، طرح را به اجرا در آورند. در این گزارش فاز سه طرح در پایه سوم ابتدایی در سه حوزه گوناگون درون داده ها، فرایند اجرا و بازده ها به صورت جامع ارزشیابی شده است.
    یافته های مطالعه نشان می دهند که:در تدوین فعالیتهای آموزشی به حوزه مهارت بیش از حوزه های دانش و نگرش و به حوزه نگرش کمتر از دو حوزه دیگر توجه شده است. در تدوین اکثر فعالیتها از تلفیق دو تا چهار بعد از ابعاد چهارگونه آموزش استفاده شده است. طرح بر ابعاد شناختی و رفتاری دانش آموزان تاثیر مطلوب داشته است. میزان تاثیر طرح بر ابعاد رفتاری از میزان تاثیر آن بر ابعاد شناختی و درسی بیشتر است.
    با وجود اینکه رفع محدودیتها و فراهم آوردن شرایط لازم برای قضاوت درباره طرح، نیاز به زمان بیشتر دارد، آشنایی بیشتر تدوین کنندگان فعالیتهای آموزشی با ویژگی های این آموزش، آشنایی با محتوای برنامه های درسی کشورهایی که به آموزش همه جانبه پرداخته اند و آموزش مستمر و کارآمد مدیران و معلمان نیز برای موفقیت طرح ضروری است.
    کلیدواژگان: آموزش همه جانبه و مشارکتی، دانش، مهارت، نگرش، ابعاد مکان، مسائل، زمان و درون، به هم پیوستگی، کنجکاوی، عدم قطعیت و یادگیری فعال
  • محمدرضا بهرنگی، طیبه آقایاری صفحه 35
    الگوهای تدریس ابزار مهمی برای گشودن راه سازماندهی آموزش و پرورش در جهت استفاده از انواع هوش و افزایش یادگیری است. الگوهای تدریس مشارکتی رویکرد آموزشی مناسب برای استفاده از مسئله گشایی و تفکر و تحقیق با توجه به برنامه، اهداف و امکانات در اختیار می گذارد. الگوهای تدریس مشارکتی به لحاظ ساختاری زیر مجموعه خانواده الگوهای اجتماعی و برای آموزش همکاری است. در الگوهای تدریس مشارکتی دانش آموزان نقش اساسی بر عهده دارند. معلم به عنوان راهنما و هدایت کننده عمل می کند و وظیفه دارد شرایط یادگیری را فراهم نماید. الگوهای تدریس مشارکتی دانش آموزان را به گفتگو، جستجو، تفکر و آموزش یکدیگر فرا می خواند.
    الگوهای گوناگونی در یادگیری مشارکتی معرفی شده اند که الگوی جیگ ساو یکی از مهمترین آنها تلقی می شود. در آن دانش آموزان به منظور دستیابی به یک هدف مشخص و برای اجرای کامل وظیفه محوله با یکدیگر همکاری می کنند. معمولا، دانش آموزان به تیم هایی برای مطالعه فصلی از یک کتاب درسی گروه بندی می شوند. آنگاه هر کدام از اعضای تیم قسمتی از فصل را مطالعه نموده و مسئول آموزش آن به سایر اعضای تیم خود می شوند. کلاسهای جیگ ساو علاوه بر ایجاد امنیت، حس همکاری و صمیمیت و جو عاری از تقلب و رقابتهای خشونت بار و جلوگیری از جو عاطفی منفی و حس حسادت در دانش آموزان در محیط مدارس به انتقال علم و دانش با الگوی هدفمند و مناسب به دانش آموزان و گسترش مهارتهای آنان کمک می کند.
    در تحقیق شبه آزمایشی حاضر الگوی تدریس مشارکتی جیگ ساو متغیر مستقل و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متغیر وابسته است. در این پژوهش 111 نفر از بین 210 دانش آموز مشغول به تحصیل در سه کلاس از شش کلاس پنجم دبستان امید انقلاب ناحیه 2 رباط کریم به عنوان گروه آزمایشی و 99 نفر بقیه به عنوان گروه کنترل به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه کنترل مطالب را – به شکل مرسوم و کاملا مبتنی بر تلاش معلمان و سخنرانی های آنان درباره مطالب – یاد گرفتند در حالی که در گروه آزمایشی الگوی مشارکتی از نوع جیگ ساو به کار گرفته شد. اندازه اثر از طریق تقسیم تفاوت میان دو میانگین الگوی تدریس جیگ ساو (آزمایشی) 18.46 و میانگین الگوی تدریس سنتی (کنترل) 16.02 بر انحراف معیار گروه «کنترل» یا گروه «کل کلاس» (2.24) به دست می آمد که اندازه اثر در این مورد 1.08 انحراف معیار محاسبه شد. در این تحقیق نمره میانگین «گروه آزمایشی» در مقابل هشتادوششمین صدک توزیع فراوانی «کل کلاس» شاگردان قرار گرفت و نتیجه نشان دهنده تفاوت بارز در پیشرفت دانش آموزان دو گروه آزمایشی و کنترل و افزایش یادگیری دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنها در الگوی جیگ ساو می باشد.
    آنچه که به طور عددی نمایش داده می شود مبتنی بر تاثیرات آموزشی، مستقیم و حساب شده الگو بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. اما، تاثیرات پرورشی و غیرمستقیم استفاده از الگوی جیگ ساو بر مهارتهای اجتماعی، فردی، شناختی، رفتاری و خودآگاهی دانش آموزان که بسیار زیاد است محاسبه نشده است. نتایج این تحقیق تاثیر استفاده از این الگو در دروس دیگر و پایه ها و مقاطع مختلف را نوید می دهد. استفاده از فرمول اندازه اثر بررسی معلمان را برای نشان دادن تاثیر الگوهای جدید تدریس در تحقق اهداف آموزشی و مقایسه آن با روش تدریس سنتی آسان می سازد.
    کلیدواژگان: الگوهای تدریس، تدریس مشارکتی، تدریس سنتی، الگوی جیگ ساو، دانش آموزان ابتدایی
  • احمد به پژوه، کامران گنجی صفحه 54
    یکی از مهمترین عوامل موثر بر موفقیت برنامه های یکپارچه سازی آموزشی دانش آموزان عقب مانده ذهنی در مدارس عادی نگرش مثبت معلمان است. از این رو، در این پژوهش عوامل موثر بر نگرش 495 معلم از دبستانهای عادی و استثنایی (247 معلم عادی و 248 معلم ویژه) در شهر تهران مورد مقایسه قرار گرفت. در پژوهش حاضر، به منظور سنجش نگرش معلمان مورد مطالعه نسبت به دانش آموزان عقب مانده ذهنی و یکپارچه سازی آموزشی آنان، پس از اعمال انطباقهای ضروری، از مقیاس نگرش به پژوه (1992) استفاده شد. در این مطالعه میزان تماس اجتماعی، جنسیت، سن، گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت، پایه تدریس، میزان اطلاعات، سطح تحصیلات و سابقه تدریس به عنوان متغیرهای مستقل و نگرش معلمان نسبت به دانش آموزان عقب مانده ذهنی و یکپارچه سازی آموزشی آنان به عنوان متغیر وابسته محسوب می شد. نتایج به دست آمده نشان داد:الف) نگرش معلمان ویژه (استثنایی) نسبت به دانش آموزان عقب مانده ذهنی و یکپارچه سازی آموزشی آنان از نگرش معلمان عادی مثبت تر است.
    ب) آن گروه از معلمان استثنایی و عادی زن و جوان که با کودکان عقب مانده ذهنی تماس اجتماعی بیشتر داشته اند، درباره آنان اطلاعات درست بیشتر داشته اند، از سطح تحصیلات بالاتر برخوردار بوده اند و دوره آموزشی درباره آنان گذرانیده اند، نگرش مثبت تر ابراز کرده اند.
    کلیدواژگان: نگرش، معلمان ویژه (استثنایی)، معلمان عادی، دانش آموزان عقب مانده ذهنی، یکپارچه سازی آموزشی
  • حسین قاسم پور صفحه 74
    هدف پژوهش حاضر، این است که از طریق تطبیق و مقایسه دیدگاه ها، رویکردها و روش های برنامه درسی زبان آموزی، مبانی فلسفی و روان شناختی و زبان شناختی این برنامه را توصیف کند تا بتواند انعکاس بنیانها و اصول نظری حوزه های فوق را در برنامه درسی زبان آموزی ایران، عربستان سعودی، ژاپن، آلمان (استان برلین)، انگلستان، و ایالات متحده امریکا (ایالت کالیفرنیا) تبیین و تشریح کند. تعیین رویکردها و روش های یک برنامه درسی از جمله مراحل حساس و ضروری برنامه ریزی درسی است که چارچوب نظری و مفهومی برنامه درسی را پی ریزی می کند. روشن شدن دیدگاه، رویکرد و روش سبب نظام در مولفه های برنامه درسی و جهت گیری مشخص در مراحل برنامه ریزی درسی می شود. به طور کلی، در حوزه برنامه درسی، پنج دیدگاه سنت گرایی، تجربه گرایی، صلاحیت مداری، تحقق انسانی، اجتماعی و شناختی وجود دارد. علاوه بر این در این حوزه سه رویکرد کلی نیز دیده می شود: رویکرد سنت گرایی، رویکرد واقع گرایی و رویکرد انتقادگرایی، در حوزه روان شناختی دو دیدگاه کلی تجربه گرایی و خردگرایی و سه رویکرد رفتارگرایی، شناخت گرایی و انسان گرایی و الگوهای تدریس اجتماعی، خبرپردازی، رفتاری و انفرادی وجود دارد. در حوزه زبان شناختی نیز دو دیدگاه کلی ساختاری و گشتاری و رویکردهایی نظیر کلی، تحلیلی، ترکیبی، زبان شناختی، تجربه زبانی، موقعیتی، طبیعی، ارتباطی و... و روش های مثل جمله محوری، کلمه محوری، مستقیم، دستوری، ترجمه، صامت و ارتباطی و... دیده می شود. برنامه درسی زبان آموزی از پنج عنصر تفکر، گوش کردن، گفتن، خواندن و نوشتن تشکیل شده است.
    بررسی دیدگاه ها، رویکردها و روش ها در برنامه درسی زبان ملی نشان می دهد که در چهار حوزه فلسفی، روان شناسی، زبان شناسی و برنامه درسی هر سه سطح دیدگاه، رویکرد و روش به هم نزدیک هستند و تنها نوع بیان و اصطلاحات تفاوت دارد. نوع نگاه و رویکرد برنامه درسی عناصر و مولفه ها در هر کشور، نسبت به کشوری دیگر، تفاوت دارد، اما در همه آنها به رویکرد، چهارچوب مهارت زبانی، اهداف و محتوا، قواعد دستوری توجه شده است. علاوه بر این به دلیل یکسان بودن ماهیت برنامه درسی زبان آموزی، کشورهای مورد مطالعه در بسیاری از موارد مشابه هم هستند. در نهایت اینکه بر اساس مطالعات تطبیقی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های به دست آمده و به تناسب شرایط برنامه ریزی درسی در ایران، الگویی برای برنامه ریزی درسی آموزش زبان فارسی در دوره ابتدایی ارائه شده است. به نظر می رسد هنوز زمینه برای چنین پژوهشهای تطبیقی کافی و کامل نیست و ضرورت دارد جهت نیل به توصیه ها و پیشنهادات عملی، امکان مشاهده و مطالعات عینی از شیوه زبان آموزی کشورها فراهم گردد.
    کلیدواژگان: زبان آموزی، برنامه درسی، زبان فارسی، مبانی برنامه ریزی، مهارتهای زبانی
  • هادی کرامتی، مهرناز شهر آرای صفحه 103
    در این پژوهش، رابطه میان خودکارآمدی ادراک شده و عملکرد ریاضی بررسی شده است. از جامعه آماری این تحقیق که دانش آموزان سال سوم راهنمایی مدارس دولتی شهر تهران هستند، 390 دانش آموز که در سال تحصیلی 80-1379 مشغول به تحصیل بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. هدف تحقیق، بررسی رابطه میان خودکارآمدی و پیشرفت در درس ریاضی و آگاه شدن از تفاوتهای احتمالی میان دختران و پسران در متغیرهای خودکارآمدی و پیشرفت ریاضی است. اطلاعات لازم از طریق اجرای پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982) و کارنامه دانش آموزان به دست آمده است. داده ها با روش های آماری همبستگی و آزمون t برای دو گروه مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که میان خودکارآمدی و پیشرفت در ریاضی رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد، اما تفاوتی معنادار میان دختران و پسران در زمینه خودکارآمدی و پیشرفت ریاضی ملاحظه نشد.
    کلیدواژگان: خودکارآمدی ادراک شده، عملکرد ریاضی، پسران و دختران، دانش آموزان
  • نادیا رستمی صفحه 116
    در این پژوهش به بررسی رابطه وضعیت مذهبی با هوش هیجانی دانش آموزان پیش دانشگاهی شهر تهران می پردازیم. پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که مذهب و نیز آموزه های اخلاقی آن، سبب سازگاری بیشتر و بهتر دانش آموزان می شود. همچنین، پژوهشها حاکی از آن است که هوش هیجانی با سلامت روانی، سازگاری و اخلاقیات نیز مرتبط است. این پژوهش نشان می دهد که هوش هیجانی نیز با وضعیت مذهبی دارای رابطه همبستگی مثبت و معنی دار است. نمونه پژوهش شامل 450 دانش آموز دختر و پسر پیش دانشگاهی از مناطق 4 و 11 و 18 آموزش و پرورش شهر تهران است که با روش نمونه گیری هدفدار انتخاب شده اند. روش پژوهش از نوع همبستگی است. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه سنجش وضعیت مذهبی دانش آموزان جوان و پرسشنامه هوش هیجانی بار – اون است که درباره دانش آموزان اجرا شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و نتیجه نشان داده است که وضعیت مذهبی دانش آموزان با هوش هیجانی آنان رابطه مثبت معنادار دارد. بنابراین آموزش دادن مسائل مذهبی و اصول اخلاقی روشی مکمل در آموزش هوش هیجانی به دختران و پسران پیش دانشگاهی است و زندگی بهتر را برای آنان به ارمغان می آورد.
    کلیدواژگان: وضعیت مذهبی، هوش هیجانی، دانش آموزان پیش دانشگاهی
  • راهنما و برگ درخواست اشتراک فصلنامه
    صفحه 129
  • چکیده مقاله ها به زبان انگلیسی (Abstracts)
    صفحات 131-136
|
  • Page 7
  • Mohammad-Reza Behrangi , Tayyebeh Agha-Yari Page 35
    Models of teaching is important tool in paving the way for organizing education oriented toward benefiting from variety of intelligence and improved learning. Cooperative models in its suitable approach to problem solving, thinking and research brings up facilities with regard to program and goals. Cooperative models are submits of social family models of teaching and aims at teaching cooperation. In that, students have vital role. Teacher is a guide and leader and is responsible for condition of learning. In designing new plan for Iran educational system the participative models of teaching has an important role to play. There is variety of cooperative learning models and Jigsaw is the important ones. In that, the student cooperates in complete goal achievement and the implementation of the assigned task. It is usual to made students study a chapter of a book in teams. Then, each member studies a section of that chapter, and is responsible in teaching it to the other team members. Jigsaw class, rather than making feeling security and intimacy, prevents climate with absent of cheating, aggressive competitions and negative affection and jealousy. It helps transference of Knowledge and science and expansion of skills with aimed and suitable model to students.In the present semi-experimental research the independent variable is Jigsaw and the dependent one is students achievement. 111 students in three 5th grade class made experimental group and 99 students in whole fifth grade and six elementary classes in the district 2 Robat Karime. Students in control group learns history subject in a traditional way (teacher center using lecture). The effect size was 1.08 which means that the experimental mean was at the 80th percentile of the normal curve distribution of the whole class. The result is the significant difference in students achievement. The above mention results only shows the counted direct effect of Jigsaw whereas, its indirect or nurturing effects such as, social, individual, cognitive, behavioral skills and self awareness of students, which are also significant, have not been counted. The result of this research predicts its implication for the other subjects. The use of effect size formula for counting the effect of any new model of teaching is recommended.
  • Ahmad Beh-Pajooh, Kamran Ganji Page 54
    The integration of mentally retarded students into regular education schools by no means ensures their acceptance and social development. Therefore, in this study 495 regular and special education teachers including 248 special teachers and 247 regular teachers from Tehran in order to measure their attitudes towards mentally retarded students and their educational integration were given Beh-pajooh’s Attitude Scale (1992). Independent variables include: social contact, gender, age, in service training, level of teaching, information, education and experience of teaching and attitude scores was dependent variable. The results indicated that a: special teachers’ attitudes towards mentally retarded students and their educational integration were significantly more positive than regular teachers’ attitudes. b: both special and regular teachers, who were younger and female, who had experienced more social contact, right information, higher education and courses regarding in service training expressed more positive attitudes.
  • Hossein Ghasempoor Moghaddam Page 74
    This research is conducted to compare and contrast different orientations, approaches and methods of language learning curriculum. It describes the philosophical, Psychological, and linguistic basis of curriculum planning to investigate their effects on language learning curriculum in Iran and other countries such as Saudi Arabia, Japan, Germany, England, and America.The results of this research showed that all levels of language learning (i.e. orientations, approaches, and methods) are close to each other in four fields of philosophy, psychology, linguistics, and curriculum and that the existing differences are the results of different expressions.The research results indicate that even though each country has a different orientation in language teaching but all of them pay considerable attention to four language skills (listening, writing, reading & speaking), goals, contents, and grammatical rules. Furthermore, the entity of different curricular aspects of language learning in above-mentioned countries is nearly the same. It has been also showed that Iranian researchers have introduced a suitable language learning curriculum for primary schools in Iran.
  • Hadi Keramati, Mehr-Naz Shahr-Arai Page 103
    The present study investigates the relationship between perceived self–efficacy and performance on mathematics in a sample of third grade junior high school students in Tehran. The sample was comprised of 390 junior high school students who were selected randomly.The Perceived Self–Efficacy Scale (Sherer, 1982) was administered and student grades in mathematics were obtained from the students report card. Data were analyzed using several statistical procedures including correlational and discriminant analysis (t- test) to investigate gender differences.Results of the study showed that the relationship between perceived self – efficacy and math achievement is statistically significant. Males scored higher on self–efficacy than females, but these gender differences were not statistically significant. The results suggest that perception of self–efficacy plays an important role in math achievement.
  • Nadia Rostami Page 116
    In the light of the positive influence of religion and morality instructions of religion in life, this research studies the relationship of religious status with emotional intelligence in pre-university students in Tehran. The sample of this study is 450 male and female students that have been chosen by purposive sampling method, from those studying in 4,11, & 18 educational regions. We have used correlational method in the research. The tools for gathering data include an inventory for assessment of religious status of young students and inventory Bar-On emotional intelligence. To analyze the data we have applied Pearsonian correlation. The result is as follow: There is a significant positive relationship between religious status with EQ. In conclusion, it seems that instruction of religious and moral material which complement emotional intelligence training is important element in leading a good life style of male and female students.