فهرست مطالب

دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران - سال شصت و سوم شماره 9 (پیاپی 57، آذر 1384)

مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
سال شصت و سوم شماره 9 (پیاپی 57، آذر 1384)

  • 110 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/09/10
  • تعداد عناوین: 14
|
  • مقایسه اثر و عوارض سه نمونه از ژل بنزوئیل پروکساید در درمان بیماری آکنه
    فاطمه افشاری، هدایت الله شیرزاده، محمود رفیعیان صفحه 692
    مقدمه
    اخیرا عوارض نسبتا زیادی با داروی بنزوئیل پروکساید ساخت ایران گزارش شده و تمایل به استفاده از انواع خارجی این دارو بیشتر گردیده است. با توجه به تفاوت قیمت زیاد بین نوع داخلی و خارجی این دارو این مطالعه به منظور مقایسه عوارض جانبی و درمانی بنزوئیل پروکساید %10 شرکت تهران شیمی، نوع ساختنی (ساخته شده در داروخانه، از مواد اولیه مرک آلمان) و ژل وارداتی Ziko طراحی و انجام شده است.
    مواد و روش ها
    در یک کارآزمایی بالینی دو سوکور 90 بیمار مبتلا به آکنه پاپولوپوستولر به ترتیب ورود به کلینیک پوست، در یکی از سه گروه دارویی فوق قرار گرفتند. در اولین مراجعه با قرار دادن یک قاب مربعی به ابعاد? ? ×? ? میلی متر در نقطه میانی گونه و پیشانی، تعداد ضایعات پاپولوپوسترلر بیماران شمرده شد. پس از شروع درمان بیماران در سه نوبت دیگر ویزیت شدند و از نظر میزان پاسخ به درمان و عوارض احتمالی مورد معاینه قرار گرفتند و نتایج بدست آمده با روز اول مقایسه شدند. پاسخ کمتر از %50 کم، پاسخ بین 50 تا 75 درصد متوسط و پاسخ بیشتر از 75 درصد مطلوب در نظر گرفته شده است.
    یافته ها
    در بیمارانی که از ژل بنزوئیل پروکساید Ziko، شرکت تهران شیمی و داروی ساختنی (تهیه شده در داروخانه از ماده اولیه شرکت مرک) استفاده کرده بودند به ترتیب %91، %12 و %27 جواب مطلوب مشاهده شد. تفاوت معنی داری بین خانم ها و آقایان از نظر جواب به درمان مشاهده نشد. اریتم شایع ترین عارضه بود که به ترتیب در مصرف کنندگان ژل بنزوئیل پروکساید Ziko، شرکت تهران شیمی و داروی ساختنی %17، %87 و %40 بود. پیوسته ریزی در گروه های فوق به ترتیب %7، %47 و %37 و ایجاد خشکی به ترتیب %7، %40 و %30 بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: اثر بهتر و عارضه کمتر داروی ساختنی تهیه شده در داروخانه از موار اولیه شرکت مرک آلمان نشان دهنده اینست که اگر مواد اولیه از نظر کیفیت قابل قبول باشد تهیه دارو با کیفیت در داخل کشور امکان پذیر است و همچنین احتمالا نظارت بر تهیه مواد اولیه داروها و همچنین لحاظ نمودن قیمت بیشتر برای داروهای با کیفیت بالاتر می تواند در ارتقا کیفیت موثر باشد.
    کلیدواژگان: آکنه، بنزوئیل پروکساید، جوش، کرم زیکو
  • مقایسه آمنیوتومی زودرس با به حال خود گذاشتن کیسه آب در زایمان طبیعی ترم
    ابوطالب بیگی، فریبا زرین کوب صفحه 697
    مقدمه
    پاره کردن غشا آمنیون به منظور کمک به پیشرفت زایمان مدتهاست که تجربه میشود. هدف از این مطالعه مقایسه روش پاره کردن زودرس کیسه آب در شروع فاز فعال درد زایمان با روش عدم دستکاری و به حال خود گذاشتن آن بر مدت و سیر درد زایمان.
    مواد و ورش ها: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی افراد حامله ترم سالم که در شروع درد زایمان و با کیسه آب سالم به بیمارستان مراجعه و بستری شده بودند، 80 نفر وارد مطالعه شده و بصورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول (گروه آمنیوتومی زودرس 40 نفر) در شروع فاز فعال کیسه آب پاره گردید و در گروه دوم (گروه کنترل 40 نفر) کیسه آب بحال خود گذاشته شد. اهداف مورد نظر مقایسه مدت درد زایمان (Duration of labor)، روش زایمان، عدم پیشرفت، نیاز به اکسی توسین، موارد زجر جنین، آپگار نوزادان، آپگار دقیقه پنجم کمتر از 7، و موارد ناخوشی نوزادان در هر دو گروه بود. آنالیز آماری با استفاده از: Mann withney – U Test. Fisher – exact Test, Student – t Test انجام شد و Pیافته ها
    مدت درد زایمان (Duration of labor) در فاز فعال در گروهی که مورد آمنیوتومی زودرس قرار گرفته بودند، 47 دقیقه کوتاهتر شده بود (P?.??). هر دو گروه از نظر میزان وقوع عدم پیشرفت، نیاز به اکسی توسین و یا بروز ضربان قلب غیر طبیعی جنین در سیر زایمان مشابه بودند (P=>?.??). تفاوت مهمی از نظر وزن موقع تولد و اپگار دقایق یک و پنج و عوارض نوزادی در دو گروه مشاهده نشده (P=>?.??).
    نتیجه گیری و توصیه ها: آمنیوتومی روتین در شروع فاز فعال درد زایمان باعث کوتاه تر شدن قابل ملاحظه ای مدت درد زایمان میگردد و آثار سویی بر روی سلامتی مادر و نوزاد نداشته و میزان سزارین را افزایش نمی دهد.
    کلیدواژگان: آمینوتومی، درد زایمان، پرده های جنینی
  • اثرات آنتاگونیست گیرنده های آلفا 2 آدرنرژیک و سروتونرژیک (5-HT2) در بیدردی ناشی از آمی تریپتلین در موش صحرایی
    شیرین پروینی، اعظم بختیاریان، ساناز طبرستانی، علیرضا پرتوآذر صفحه 703
    مقدمه
    آمی تریپتلین و سایر ضد افسردگی های سه حلقه ای بطور وسیعی در دردهای مزمن انسان مورد استفاده قرار می گیرند. این مصارف شامل دردهای نوروپاتیک که به همراه ضایعاتی در اعصاب محیطی یا مرکزی است.
    مواد و روش ها
    در مطالعه حاضر اثر یوهمبین (آنتاگونیست آلفا2 آدرنرژیک) و کتانسرین (آنتاگونیست زیر گروه 2 گیرنده های سروتونرژیک) بر بیدردی محیطی ناشی از آمی تریپتلین در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    تجویز موضعی آمی تریپتلین به تنهایی در دوزهای (16, 8, 4 mg/kg) سبب بیدردی وابسته به دوز گردید. یوهمبین، آنتاگونیست گیرنده آلفا (2) آدرنرژیک (2mg/kg) سبب کاهش پاسخ ناشی از آمی تریپتلین ولی کتانسرین (آنتاگونیست گیرنده سروتونرژیک با دوز 1mg/kg) سبب کاهش پاسخ ناشی از آمی تریپتلین گردید که بنظر می رسد کتنسرین سبب افزایش آستانه درد گردیده است. همچنین آزمایشات حاکی از نقش گیرنده آلفا دو آدرنرژیک در بیدردی محیطی ناشی از آمی تریپتلین می باشد.
    کلیدواژگان: آمی تریپتیلین، یوهمبین، آمی تریپتیلین
  • مقایسه عملکرد سلول های خارجی حلزون شنوایی در مبتلایان به نقص شنوایی ناشی از آسیب صوتی و بیماری منیر با استفاده از روش DP-OAE
    حسن توکلی، سوسن عبدی صفحه 710
    مقدمه
    شباهت هایی بین برخی از علایم و پاتولوژی ها بین نقص شنوایی ناشی از ترومای صوتی و بیماری منیر وجود دارد یکی از این شباهت های که پیشنهاد شده است مشکل یکسان در حلزون شنوایی است. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت شنوایی با استفاده از تست های رفتاری و مقایسه وضعیت حلزون شنوایی با استفاده از (DP-OAE) در این دو گروه بیماران و افراد سالم است.
    مواد روش ها
    در مطالعه حاضر بیماران مبتلا به بیماری منیر، بیماران دارای نقص شنوایی به دنبال ترومای صوتی، و افراد سالم کنترل تحت بررسی های شنوایی سنجی رفتاری (Pure Tone Audiometry & Speech Audiometry) و شنوایی سنجی فیزیولوژیک (Auditory Brainstem Response & Distortion Product Otoacoustic Emission) قرار گرفتند. نتایج تست های شنوایی رفتاری ایشان و تست های فیزیولوژیک تعیین شده و ارتباط نتایج تست های رفتاری با تست های فیزیولوژیک در دو گروه مورد بررسی گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه 87 نفر شرکت جستند که در سه گروه بیماران مبتلا به بیماری منیر، بیماران مبتلا به نقص شنوایی ناشی ارترومای صوتی و افراد سالم از لحاظ عملکرد حلزون شنوایی مورد مقایسه قرار گرفتند. کاهش شنوایی در تست PTA در گروه منیر در تمام فرکانس ها وجود دارد ولی در بیمارانی که کاهش شنوایی ناشی از قرار گرفتن در معرض صدا دارند تنها در فرکانس های بالاتر وجود دارد. همچنین تفاوت معنی داری از لحاظ SRT بین بیماران منیر با دو گروه افراد سالم و بیماران مبتلا به کاهش شنوایی ناشی از صدا بدست آمد. ولی SDS بین سه گروه تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری و توصیه ها: این مطالعه نشان داد که علیرغم اینکه در بیماران مبتلا به نقص شنوایی ناشی از آسیب صوتی معمولا در فرکانس های بالا مشهود است. ولیکن بررسی DP-OAE نشان داد همانند بیماران مبتلا به منیر تقریبا در تمامی فرکانس های درگیری سلولهای مویی خارجی در حلزون وجود دارد.
    کلیدواژگان: شنوایی سنجی فیزیولوژیک، شنوایی سنجی رفتاری، حلزون شنوایی، بیماری منیر، ترومای صوتی
  • مقایسه حساسیت و ویژگی رده بندی مالامپاتی و فاصله تیرومنتال در ارزیابی راه هوایی فوقانی و پیشگویی لوله گذاری دشوار
    سیدعباس صادقی، آرش ستوده صفحه 717
    مقدمه
    لوله گذاری دشوار تراشه که در اغلب موارد غیر قابل پیش بینی است یکی از مهمترین دغدغه های متخصصین بیهوشی محسوب می شود. هدف از انجام این مطالعه مقایسه حساسیت و ویژگی رده بندی مالامپاتی و فاصله تیرومنتال در ارزیابی راه هوایی فوقانی و پیشگویی لوله گذاری است.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه آینده نگر 300 بیمار مورد بررسی قرار گرفته اند. فاصله تیرومنتال، کلاس مالامپاتی در تمام بیماران پیش از القاء بیهوشی تعیین می گردید. فاصله تیرومنتال کمتر از 6 سانتیمتر و درجه مالامپاتی 3 و 4 لوله گذاری دشوار در نظر گرفته می شد. پس از القا بیهوشی نیز نمای حنجره بر اساس تقسیم بندی کورمک تعیین می گردید. درجه? و 4 معادل انتوباسیون دشوار در نظر گرفته می شد. حساسیت و ویژگی آزمونها در پیش گویی دشواری انتوباسیون محاسبه گردید.
    یافته ها
    در 25 بیمار (%?.??) لوله گذری دشوار بود. در 45 بیمار کلاس مالامپاتی 3 یا 4 و در 64 بیمار فاصله تیرومنتال کمتر از 6 سانتیمتر بود. بدین ترتیب حساسیت و ویژگی آزمون مالامپاتی در پیش بینی لوله گذاری دشوار به ترتیب %?? و %?? است و این مقادیر برای آزمون فاصله تیرومنتال به ترتیب %?? و %??.?? است که این اختلاف از نظر آماری معنی دار است. (Pنتیجه گیری و توصیه ها: استفاده همزمان از آزمون مالاپاتی و فاصله تیرومنتال در تشخیص انتوباسیونهای دشوار از حساسیت بیشتری برخوردار است.
    کلیدواژگان: حساسیت، ویژگی، آزمون مالامپاتی، فاصله تیرومنتال، پیش بینی، انتوباسیون دشوار
  • میزان هماتوکریت مادر و ریسک زایمان زودرس و وزن کم زمان تولد، دانشگاه شاهد، 80-1379
    احیاء گرشاسبی، نادر فلاح صفحه 723
    مقدمه
    هدف بررسی رابطه بین مشخصات مادرزادی با تکیه بر وضعیت هماتولوژیک و ریسک زایمان زودرس و زون کم زمان تولد در خانم های حامله می باشد.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه هم گروهی مشخصات مادری 1500 خانم باردار شامل سن، قد و وزن شاخص توده بدنی و میزان هموگلوبین و هماتوکریت ثبت می گردید. بیماران بر اساس شاخص های اصلی سرنوشت حاملگی شامل سن حاملگی زمان زایمان و وزن زمان تولد نوزاد پی گیری شدند. از روش آماری رگرسیون لجستیک برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.
    یافته ها
    کم خونی شدید (هماتوکریت? %25) باعث افزایش ریسک زایمان زودرس (سن حاملگی زمان زایمان < 37 هفته) با میزان خطر نسبی (Odds Ratio)? .? با فاصله اطمینان (?.? –? .?) %?? و وزن کم زمان تولد (وزن کمتر از? ??? گرم) با میزان خطر نسبی? .? (Odds Ratio) با فاصله اطمینان (0.9 – 4) %?? بود. مقادیر بالای هماتوکریت (هماتوکریت > %40) با افزایش ریسک وزن کم زمان تولد و زایمان زودرس همراه نبود. خانم های جوان کمتر از 19 سال با میزان خطر نسبی? .? (OR) با فاصله اطمینان (?.? –? .?) %95، خانم های با قد کوتاه (کمتر از 145 سانتی متر) با میزان خطر نسبی?.? (OR) با فاصله اطمینان (?.? –? .?) %95؛ خانم های باشاخص توده بدنی کم (کمتر از 21 کیلوگرم بر متر مربع) با میزان خطر نسبی 2.7 (OR) با فاصله اطمینان (?.? –? .?) %95 بطور مشخص افزایش ریسک زایمان تولد نوزاد با وزن کم را داشتند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: کم خونی بخصوص در سه ماهه اول حاملگی بطور مشخصی با سرنوشت بد حاملگی همراه است. مادران با سن کم، قد کوتاه و شاخص توده بدنی پایین در خطر تولد نوزاد با وزن کم می باشند. اصلاح کم خونی و بهبود وضعیت تغذیه ای و پیشگیری از حاملگی در سنین کمتر از 18 سال می تواند سلامت نوزادان این مادران را ارتقا دهد.
    کلیدواژگان: هماتوکریت، هموگلوبین، وزن کم زمان تولد
  • مقایسه سطح خونی کادمیم در افراد مبتلا و غیر مبتلا به فشار خون، بیمارستان شریعتی و امام، 83-82
    لیلا عسگرپور، اعظم بختیاریان، محمود قاضی خوانساری، عباس محقق، زهرا عابدی، شراره مقصودی صفحه 729
    مقدمه
    فشار خون یکی از بزرگترین معضلات تهدید کننده سلامتی در جهان است. از جمله عوامل موثر در آن از عوامل محیطی مثل کادمیم که در مطالعات مختلف تاثیر آن بر روی فشار خون و سیستم قلبی و عروقی مورد بررسی قرار گرفته است میتوان نام برد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تاثیر کادمیم برروی فشار خون در سال 1382-83 در دو گروه مبتلا به فشار خون (n=185) و غیر مبتلا به فشار خون (n=185) مورد بررسی قرار گرفت که سن افراد مورد مطالعه بین 40-70 سال بود. در گروه اول افراد مبتلا به فشار خون اولیه یا ایدیوپاتیک بوده و فشار خون آنها ثانویه نبوده و در گروه دوم افراد غیر مبتلا به فشار خون که سابقه هیچ گونه افزایش فشار خون را نداشتند پس از انتخاب افراد و گرفتن نمونه خون از آنها سطح کادمیم خون آنها توسط دستگاه جذب اتمی به روش Flame اندازه گیری شد.
    یافته ها
    میانگین غلظت کادمیم خون در گروه اول? g/L 3.26 ± 26.26 و در گروه دوم 2.52 ± 42.05 بود و آنالیز آماری نشان داد که میزان کادمیم به صورت معنی داری در گروه دوم بالاتر از گروه اول است. میانگین غلظت کادمیم در مردان غیر مبتلا به فشار خون 43.25 ± 2.65? g/L(n=114) و در مردان مبتلا به فشار خون 27.01± 4.29? g/L(n=94) بود و در مقایسه آن تفاوت معنی داری در بین دو گروه نشان داد و افراد غیر مبتلا میانگین غلظت بالاتری داشتند (P<0.0001) و در گروه زنان (n=71) غیر مبتلا میانگین غلظت کادمیم? g/L 6.56 ± 30.76 و در گروه زنان مبتلا? g/L (n=91) 6.56 ± 24.81 و در مقایسه بین آنها تفاوت معنی داری را نشان نداد.
    نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهنده عدم ارتباط بین افزایش سطح کادمیم خون و افزایش فشار خون بود.
    کلیدواژگان: کادمیم، فشار خون اولیه، فشار خون ثانویه
  • استفاده از درمانهای جایگزین و مکمل، تهران - 1383
    صنمبر صدیقی، سید حسن یحیوی، محمدعلی محققی، سیاوش جاهد صفحه 736
    مقدمه
    این مطالعه به منظور بررسی میزان استفاده بیمارن از روش های درمان مکمل و جایگزین (غیرپزشکی) و علت و ارتباط استفاده از این درمانها با مشخصات فردی و نوع بیماری در انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    این بررسی در شهریور ماه سال 1383، محیط پژوهش سه بیمارستان شهر تهران در بخش های سرطان، داخلی و اورژانس به عمل آمد. پرسشنامه شامل اطلاعات مربوط به سن – جنس – شغل – میزان تحصیلات، سطح درآمد، نوع و مدت بیماری – میزان پاسخ به درمان و عود بیماری تهیه گردید. تجزیه و تحلیل آماری درمورد ارتباط این متغیرها با استفاده از درمانهای غیرپزشکی با ساتفاده از برنامه SPSS / Windows صورت گرفت.
    یافته ها
    591 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. 343 نفر مبتلا به سرطان، 181 بیمار دچار بیماری مزمن و غیر سرطانی و 67 بیمار با بیماری حاد مراجعه کرده بودند. متوسط و میانه سنی بیماران 49 سال بود و مدت متوسط علایم بیماری 27 ماه بود. %57 بیماران زن و %43 مرد بودند. %50 بیماران در کنترل کامل بیماری، %32 با پاسخ نسبی به درمان و %18 دچار عود یا عدم پاسخ بودند. %27 بی سواد، %32 با تحصیلات ابتدایی تا سیکل و %41 تحصیلات دیپلم و پیش دانشگاهی داشتند. در مجموع %27 بیماران از روش های غیرپزشکی برای درمان استفاده می کردند. شایعترین نوع مصرف داروهای گیاهی (75% موارد) بود و اغلب برای تسکین علایم و با احساس نا امیدی از درمان طبی استفاده شد. %30 موارد همزمان با درمانهای طبی ولی بدون اطلاع پزشک مصرف می شد. بیماران با تحصیلات بیشتر و از دوره طولانی بیماری و پاسخ کمتر به درمان طبی تمایل بیشتری به استفاده از درمانهای مذکور داشتند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: اگرچه محیط پژوهش در برگیرنده عموم مردم نبوده است، ولی معرف تمایل بیمارن به استفاده از روش های درمانی غیرپزشکی بخصوص داروهای گیاهی و اصطلاحا علفی است. تحقیقات بالینی ناچیزی در مورد تاثیر و سلامت مصرف داروهای سنتی انجام شده است. از آنجا که روش های غیر طبی بسیار مورد توجه بیماران قرار دارد. صرف هزینه و انجام کارآزمایی های بالینی تصادفی شده بخصوص در مقایسه با دارونما، در مورد تاثیر و عوارض این درمانها، بسیار ضروری و مهم به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: درمان مکمل، درمان جایگزین، داروهای گیاهی
  • مقایسه تاثیر رژیم متفاوت HRT (استروژن به تنهایی و همراه با 5/2 و 5 میلی گرم مدروکسی پروژسترون استات) بر چربی های خون، قند خون ناشتا و تست تحمل قند و وزن زنان یائسه
    فیروزه اکبری اسبق، آزیتا محمودان صفحه 742
    مقدمه
    این مطالعه به منظور بررسی اثر سه رژیم متفاوت هورمون درمانی جایگزین (استروژن کونژوگه به تنهایی و همراه با? .? یا? میلی گرم مدروکسی پروژسترون استات) بر میزان چربی های خون، تست تحمل قند و وزن زنان یائسه صورت پذیرفته است.
    مواد و روش ها
    در این کار آزمایی بالینی تصادفی آینده نگر، 70 خانم یائسه که جهت پیشگیری از عوارض یائسگی یا درمان آنها در سالهای 81 و 82 به بیمارستان میرزاکوچک خان مراجعه کرده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد بطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند که به همگی آنها 0.625 میلی گرم استروژن کونژوگه تجویز شد و به یک گروه 2.5 میلی گرم و به گروه دیگر 5 میلی گرم مدروکسی پروژسترون استات نیز اضافه شد. درمان بطور مداوم به مدت 6 ماه ادامه یافت. آزمایشهای بررسی قند و چربی خون پیش از شروع درمان و 1 و 3 و 6 ماه بعد انجام شد و تست تحمل قند نیز پیش از شروع درمان و 3 و 6 ماه بعد صورت گرفت و سپس مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین متغیرهای مورد بحث در ابتدای مطالعه در بین گروه های مختلف از تفاوت معنی داری برخوردار نبود. تغییرات مفید بر روی کلسترول HDL و LDL در تمام گروه ها ایجاد شد ولی در گروه استروژن به تنهایی چشمگیرتر بود (P<0.05) HDL:-21.2mg/di, HDL:-9.16mg/di, LDL:-21.87 mg/di) در گروه استروژن تنها میزان تری گلیسیرید بطور قابل توجهی افزایش یافت (P<0.05) (+34.41 mg/di) که این افزایش در گروه 2.5 میلی گرم پروژسترون کمتر بوده و در گروه 5 میلی گرم MPA کاملا از بین رفته بود. در گروه 2.5 میلی گرم MPA اثرات مفید استروژن بر کلسترول، HDL و LDL و FBS و OGTT تعدیل شد و در گروه 5 میلی گرم MPA تعدیل بیشتری در اثرات مفید استروژن بر کلسترول، HDL و LDL صورت پذیرفت و اثرات مثبت FBS و OGTT معکوس گردید. وزن بیماران در تمام گروه ها افزایش کمی پیدا کرد که در گروه 2.5 میلی گرم MPA بارزتر بود (+2.25kg, p<0.05) و در گروه 5 میلی گرم MPA کمترین افزایش (+0.22 kg, p<0.05) مشاهده گردید.
    نتیجه گیری و توصیه ها: با افزودن MPA به استروژن کونژوگه، اثرات مفید استروژن بر چربی ها و قند خون و نیز تست تحمل گلوکز تعدیل می گردد یعنی کلسترول تام کمتر کاهش یافته و LDL کمتر افزایش می یابد. در مقابل با افزودن MPA و دوز آن، افزایش تری گلیسرید ناشی از استروژن نیز کمتر بارز می گردد. با افزودن MPA به استروژن و افزایش دوز آن بر اثر مثبت استروژن بر استروژن FBS و تحمل قند کاهش یافته و در دوز 5 میلی گرم تقریبا معکوس می گردد.
    کلیدواژگان: وزن زنان یائسه، تست تحمل قند، چربیهای خون، مدروکسی پروژسترون استات، استروژن کونژوگه
  • ضربان ساز دو بطنی در نارسائی قلبی پیشرفته، بیمارستان امام، 83-1382
    مسعود اسلامی، محمد فتوحی، حسن رنجبرنژاد صفحه 751
    مقدمه
    بر اساس مطالعات انجام شده، همزمان نمودن عملکرد بطن ها از طریق ضربان ساز دو بطنی بهبود کلینیکی در بیماران مبتلا به نارسایی متوسط تا شدید قلبی و اختلال هدایت داخل بطنی می شود. (1,2,3,4,5,6) با توجه به اینکه استفاده از این روش در کشور ما ایران نیز رو به افزایش است انجام تحقیقی در این زمینه و مقایسه نتایج آن با تحقیقات دیگر مراکز لازم به نظر می رسد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تعداد 20 بیمار مبتلا به نارسایی متوسط تا شدید قلبی باکسر تخلیه ای (EF) کمتر از 35 درصد و QRS Interval، 130 میلی ثانیه یا بیشتر در سالهای 83 و 1382 در بیمارستان امام خمینی تهران تحت عمل تعبیه ضربان ساز دو بطنی قرار گرفتند مورد مطالعه واقع شدند.
    یافته ها
    QRS Duration قبل و بعد از تعبیه ضربان ساز به ترتیب 24 ms ±? ??.? و ±19 ms? ??.? بود که اختلاف حاصل از نظر آماری معنی دار بود (P=0.004). کلاس NYHA در ماه اول نسبت به قبل از تعبیه ضربانساز بمیزان واضحی بهبود یافت P<0.001، اما بعد از آن تا ماه سوم تغییر واضحی پیدا نرکد (p=0.005). نتیجه تست پیاده روی 6 دقیقه ای از ±65.5 265 متر قبل از تعبیه ضربانساز به ± 61.7 295 متر در یک ماه بعد از تعبیه بهبود یافت (p=0.005) و پس از آن نیز بطور محسوسی تا ماه سوم افزایش یافت ± 60 299 (P=0.003). کیفیت زندگی بر اساس پرسشنامه مینه سوتا از ± 15.4 55.7 قبل از تعبیه ضربان ساز به ± 14.6 41.1 در یک ماه بعد از تعبیه بهبود یافت (P<0.001) ولی بعد از آن تا ماه سوم تغییر قابل ملاحظه ای نکرد ± 14. p=?.??)? ?.?).
    نتیجه گیری و توصیه ها: ضربان ساز دو بطنی باعث بهبود کیفیت زندگی و میزان تحمل فعالیت بیماران مبتلا به نارسایی قلبی متوسط تا شدید و اختلال هدایت داخل بطنی می شود.
    کلیدواژگان: ضربان ساز دو بطنی، اختلال هدایت داخل بطنی، ضربان ساز
  • مقایسه اثر میزوپروستول واژینال و کاتترفولی اینتراسرویکال در آمادگی سرویکس قبل از القاء زایمان در حاملگی ترم، بیمارستان دکتر شریعتی بندر عباس، 84-1383
    ژیلا عابدی اصل، مهین پردل شهری، ملیحه امیریان، شهرام زارع صفحه 757
    مقدمه
    وضعیت سرویکس یکی از مهمترین فاکتورهایی است که میزان موفقیت القا زایمان را تحت تاثیر قرار می دهد. در بسیاری از مطالعات نشان داده شده است که وضعیت سرویکس قبل از القا زایمان ارتباط قوی با القا پذیری زایمان داشته و در این میان عوامل آماده کننده سرویکس میزان القا موفقیت آمیز زایمان را بهبود می بخشند. مطالعه حاضر مقایسه ای بین اثر میزوپروستول واژینال و کاتتر فولی اینترا سرویکال در القا موفقیت آمیز زایمان می باشد.
    مواد و روش ها
    این تحقیق بصورت یک مطالعه تحلیلی از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است که بر روی خانمهای حامله تک قلو با سن حاملگی بیش از 38 هفته در حضور یک سرویکس نامطلوب (Bishop Score<5) که جهت القا زایمان بستری شده بودند، طراحی شده است. تعداد 100 خانم حامله با اندیکاسیون ختم حاملگی در دو گروه بشرح زیر بصورت تصادفی قرار گرفتند: -1 میزوپروستول واژینال 50 میکروگرم هر 6 ساعت حداکثر تا 2 دوز -2 کاتتر فولی داخل سرویکس (16f) تا زمان دفع خودبخود آن و در صورت عدم خروج بعد از 12 ساعت، کاتتر خارج می شد.
    یافته ها
    از این 100 بیمار، 50 بیمار در گروه میزوپروستول واژینال و 50 بیمار در گروه کاتتر فولی قرار گرفتند. افزایش Bishop Score بعد از 12 ساعت در هر گروه چشمگیر و قابل مقایسه با یکدیگر بوده است، (در میزوپروستول با 1.434 ± 3.943 = تغییر نمره بیشاپ و p<0.0001 و در کاتتر فولی با = 4.394 + 0.849 تغییر نمره بیشاپ و p<0.0001). اختلاف آماری معنی داری بین میزان زایمان های واژینال (میزوپروستول %78 و کاتتر فولی (p>0.05 %70 و مدت زمان اینداکشن تا زایمان (میزوپروستول 291.6 ± 674.6 و کاتتر فولی 271.4 + 624 دقیقه (p=0.44 و عوارض حین لیبر و پیامدهای جنینی در بین دو گروه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری و توصیه ها: میزوپروستول واژینال و کاتتر فولی داخل سرویکس بعنوان عوامل موثر در آمادگی سرویکس قبل از القا زایمان با یکدیگر قابل مقایسه بوده و تفاوت آماری معنی داری بین آن دو مشاهده نشده است.
    کلیدواژگان: Bishop Score، کاتتر فولی، میزوپروستول واژینال
  • پیامدهای مادری و نوزادی در مادران مبتلا به پره اکلامپسی مجدد و مقایسه آن با مبتلایان به پره اکلامپسی بار اول، بیمارستان میرزاکوچک خان، 83-1382
    دکترفاطمه داوری تنها، مهبد کاوه، شیما فرزان صفحه 764
    مقدمه
    پره اکلامپسی یک سندرم اختصاصی حاملگی است که در عملکرد سیستم های مختلف بدن اختلال ایجاد می کند و عوارض زیادی برای مادر و جنین در پی دارد. در این مطالعه پیامدهای مادری و نوزادی در خانم های مبتلا به پره اکلامپسی مجدد با بیمارانی که برای اولین بار مبتلا به پره اکلامپسی شده اند بررسی و مقایسه شده است.
    مواد و روش ها
    مطالعه بر روی 40 بیمار مبتلا به اکلامپسی مجدد و 100 بیمار مبتلا به اولین نوبت پره اکلامپسی انجام شد. متغیرهای مورد بررسی شامل شدت پره اکلامپسی، میزان زایمان پره ترم زیر 37 هفته بارداری، دکولمان جفت، میزان سزارین، محدودیت رشد داخل رحمی، پذیرش نوزاد در بخش NICU، وزن بدو تولد، آپگار، قند خون و هماتوکریت نوزاد و میزان مرگ و میر پری ناتال بود. اطلاعات با آزمون های Chi-Square, T-test مورد سنجش قرار گرفت.
    یافته ها
    میزان زایمان پره ترم قبل از 37 هفته در خانم های مبتلا به پره اکلامپسی مجدد %57.5 و در خانم های مبتلا به اولین نوبت پره اکلامپسی %26 بود (p=0.01). میزان پذیرش نوزاد در بخش NICU در موارد عود پرهاکلامپسی %25.6 در مقایسه با %10.2 در گروه مقابل بود (p=0.03). شدت پره اکلامپسی در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری و توصیه ها: میزان زایمان پره ترم و پذیرش نوزاد در بخش مراقبت های ویژه نوزادان در مادران مبتلا به عود پره اکلامپسی در مقایسه با خانم های مبتلا به اولین بار پره اکلامپسی بیشتر است.
    کلیدواژگان: پره اکلامپسی، زایمان پره ترم، دکولمان جفت
  • آگاهی و عملکرد متخصصین کودکان نسبت به تشخیص، درمان و آموزش بیماران مبتلا به آسم، کنگره بین المللی کودکان، 1381
    محمد قرگزلو، محمدحسن بمانیان، هنگامه عبدالله پور، زهرا معین فر، مجتبی صداقت صفحه 770
    مقدمه
    آسم یکی از شایعترین مشکلات حاد و مزمن کودکان به شمار می آید و متخصصین کودکان در زمره مهمترین پزشکانی هستند که برای معالجه این بیماری به آنها مراجعه می شود، در حالیکه اطلاعات منتشر شده ای در زمینه نحوه و کیفیت درمان این بیماری توسط آنها وجود ندارد. این مطالعه به منظور تعیین سطوح آگاهی و عملکرد متخصصین کودکان ایرانی نسبت به تشخیص درمان و آموزش آسم انجام شده است.
    مواد و روش ها
    برای انجام این مطالعه پرسشنامه استانداردی در بین 200 متخصصین بیماری های کودکان شرکت کننده در کنگره بین المللی کودکان (تهران، مهر ماه 1381) توزیع و تکمیل گردید.
    یافته ها
    از میان پرسشنامه های تکمیل شده 193 مورد (%96.5) قابلیت بررسی کامل و آنالیز را داشت. حدود %49 از پاسخ دهندگان مرد بودند و %18 آنان مدرک فوق تخصص داشتند. خس خس سینه مهمترین علامت برای شک به بیماری آسم در کودکان ذکر شد. چهل درصد پزشکان مورد مطالعه برنامه ای برای انجام اسپیرومتری در کودکان مشکوک به آسم نداشته و نیز %35.2 آنان با پیک فلومتر آشنا نبودند. حدود %17.6 آنان ویزیت منظم برای کودکان مبتلا به آسم نداشتند. در میان این پزشکان تنها %7.3 استروئید استنشاقی رابرای کودک 6 ساله مبتلا به آسم متوسط و مزمن تجویز می کردند و سالبوتامول استنشاقی تنها در %37.3 آنان داروی انتخابی اول برای حمله حاد آسم بود، در حالیکه %17.1 آنان اپی نفرین تزریقی را برای این منظور به کار می برند. حدود? 42.2 از پاسخ دهندگان، برنامه آموزشی و دستورالعملی برای راهنمایی بیمار خود نداشتند و تنها برای %60.6 آنان دسترسی به برنامه آموزشی و راهنمای استاندارد درمان آسم میسر بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که بسیاری از جنبه های تشخیصی و درمانی آسم کودکان در کشور ما با توصیه ها و دستورالعملهای استاندارد مطابقت ندارد. این مطالعه و اطلاعات حاصل از آن می تواند زمینه ای برای برنامه ریزی در جهت بهبود سطح آگاهی و عملکرد متخصصین کودکان در مورد بیماری آسم باشد.
    کلیدواژگان: آسم، آگاهی و عملکرد، سالبوتامول استنشاقی
  • شیوع و تاثیر ریسک فاکتورهای مختلف در مرگ بیماران بعد از اعمال جراحی بای پس عروق کرونر، بیمارستان امام - 1382
    علی اکبر سلیمانی، مهرداد صالحی صفحه 776
    مقدمه
    بیماریهی ایسکمیک قلب از شایعترین علل منجر به مرگ در جوامع امروز بشمار می روند. عمل جراحی بای پس عروق کرونر از مهمترین اقدامات درمانی در این بیماران مبتلا بشمار می رود ولی فاکتورهای مختلفی در این بین وجود دارند که روی طول عمر بیماران بعد از عمل CABG و نتیجه عمل جراحی تاثیر می گذارند. این مطالعه باهدف تعیین شیوع ارتباط ریسک فاکتورهای مختلف با میزان مرگ و میر بیماران بعد از عمل جراحی انجام شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه پرونده 543 بیمار را که در طی سال 1382 در بیمارستان امام خمینی (ره) تحت عمل جراحی انتخابی بای پس عروق کرونر قرار گرفته بودند مورد بررسی قرار دادیم. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزارSPSS تحت تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران (??.?? (±? .?? سال بود. 439 نفر (%80.8) از بیماران مرد و 104 نفر (%19.2) زن بودند. از بین آقایان %20.3 دیابت، %27.3 فشار خون بالا و %35.5 هیپرکلسترولمی داشتند. شیوع دیابت در خانم ها %30.8، فشار خون بالا %54.8 و هیپرکلسترولمی %48.1 بود. %44.9 از آقایان و %13 از خانمها سابقه مصرف سیگار داشتند. در کل 177 نفر از جمعیت مورد مطالعه ما فشار خون بالا، 121 نفر دیابت و 206 نفر هیپرکلسترولمی داشتند و 199 نفر سیگاری بودند.
    میزان مرگ و میر متعاقب عمل جراحی در بیمارستان %2.6 بود. از بین تعداد فوت شدگان، %35.7 دیابتیک بودند (P=0.016)، %21.4 هیپروکلسترولمی داشتند (P=0.013)، %28.6، مبتلا به هیپرتانسیون بودند و %58.3 فوت شدگان سیگاری بودند (P=میزان مرگ و میر در بیماران بالای 60 سال بیش از دو برابر بیماران با سن پایین تر بود (P=0.013).
    نتیجه گیری و توصیه ها: یافته های موجود نشان میدهد که ارتباط مهنی داری بین دیابت، میزان کلسترول خون، وجود هیپرتانسیون و سابقه مصرف سیگار با میزان مرگ و میر متعاقب اعمال جراحی CABG وجود دارد. در مورد مرگ و میر بیماران مرد وزن اختلاف معنی داری وجود نداشت ولی سن بعنوان یک فاکتور مهم در میزان مرگ ومیر بیماران نقش مهمی را ایفا می کند.
    کلیدواژگان: بیماریهای ایسکمیک قلب، جراحی بای پس عروق کرونر، ریسک فاکتور