فهرست مطالب

پزشکی بالینی ابن سینا - سال دوازدهم شماره 4 (پیاپی 38، زمستان 1384)

مجله پزشکی بالینی ابن سینا
سال دوازدهم شماره 4 (پیاپی 38، زمستان 1384)

  • 88 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/02/03
  • تعداد عناوین: 14
|
  • مقالات پژوهشی
  • مقایسه حساسیت و ویژگی سیتولوژی و اندازه گیری فعالیت تلومراز در ادرار به روش Trap Assay جهت تشخیص سرطان مثانه
    نصرت الله ضرغامی، بهمن فرشید، سعید صمدزاده، بهزاد نجمی، بهرنگ علنی، جمال حلاج زاده صفحه 5
    مقدمه و هدف
    تلومراز یک آنزیم ترانس کریپتازی معکوس است که جهت نامیرایی و سرطانزایی سلولهای سرطانی مورد نیاز می باشد و تشخیص فعالیت تلومراز یک روش امیدوار کننده جهت تشخیص زودرس سرطان مثانه و سایر تومورها می باشد. در این مطالعه حساسیت دو روش سیتولوژی ادراری و اندازه گیری فعالیت تلومراز در بیماران مبتلا به سرطان مثانه مقایسه گردید.
    روش کار
    در این تحقیق از نوع موردی - شاهدی، تعداد 33 بیمار مبتلا به سرطان مثانه بعنوان گروه مورد و 33 بیمار فاقد سرطان مثانه بعنوان گروه شاهد مراجعه کننده به بخش اورولوژی بیمارستان امام خمینی ارومیه مورد بررسی قرار گرفتند. از همه بیماران دو نمونه اولین ادرار صبحگاهی قبل از انجام هر گونه مداخله درمانی گرفته شد تا جهت انجام سیتولوژی ادراری و اندازه گیری فعالیت تلومراز بر پایه واکنشهای زنجیره ای پلیمراز والیزا مورد آزمایش قرار گیرند.
    نتایج
    حساسیت سیتولوژی ادراری در تومورهای درجه یک %30، درجه دو %83 و درجه سه %52 اندازه گیری شد در حالی که حساسیت اندازه گیری فعالیت آنزیم تلومراز در تومورهای درجه یک %80 و در تومورهای با درجه دو و سه %100 بود. حساسیت کلی سیتولوژی ادراری نیز %51.5 و حساسیت تلومراز %93 اندازه گیری شد. همچنین ویژگی تست اندازه گیری آنزیم تلومراز %87.5 محاسبه گردید. فعالیت آنزیم تلومراز و سیتولوژی ادراری در هیچکدام از بیماران فاقد کانسر مثانه مثبت نبود.
    نتیجه نهایی: اندازه گیری فعالیت تلومراز در افراد مبتلا به سرطان مثانه نسبت به سیتولوژی ادراری از حساسیت بالاتری برخوردار بوده و یک روش مناسب جهت تشخیص و پیگیری بیماران مبتلا به سرطان مثانه می باشد.
    کلیدواژگان: ادرار، سلول شناسی، تلومراز، سرطان مثانه
  • بررسی رابطه هموسیستئین پلاسما با استروک مغزی
    مهردخت مزده، علیرضا منصف، مهندس خسرو مانی کاشانی صفحه 11
    مقدمه و هدف
    سکته مغزی سومین علت شایع مرگ و میر در دنیا است و همچنین بزرگترین علت ناتوانی های طولانی مدت است. مهمترین راهکار برای تقلیل دادن این بیماری روش جلوگیری است که این مساله به شناسایی و کنترل همه علت ها و ریسک فاکتورهای اصلاح پذیر بستگی دارد. از ریسک فاکتورهای نوظهور که برای سکته مغزی قابل پیشگیری و شاید یک علت برای این بیماری باشد هموسیستئین پلاسما است. در این مطالعه فرض شده است که افزایش هموسیستئین پلاسما یک ریسک فاکتور برای همه زیر گروه های استروک می باشد که اترواسکلروز در آن می تواند نقش اولیه داشته باشد.
    روش کار
    این مطالعه از نوع موردی - شاهدی است. شامل 58 بیمار 33) مرد و 25 زن(که با استروک به یکی از بیمارستانهای دانشگاهی در همدان مراجعه کرده اند و گروه کنترل شامل 103 نفر 60) مرد و 53 زن(با متوسط سنی 50 سال که قبلا سکته مغزی نکرده بودند. از هر دو گروه تاریخچه بر مبنای حذف نمودن ریسک فاکتورهای اصلاح پذیر عروقی و همچنین عوامل تاثیرگذار بر غلظت Hcys پلاسما تهیه و سپس نمونه خونهای ناشتا برای بررسی سطح هموسیستئین پلاسما مورد آنالیز قرار گرفت.
    نتایج
    با مقایسه گروه کنترل، بیماران مبتلا به سکته مغزی نوع ایسکمیک 44) نفر(و نوع خونریزی مغزی 14) نفر(سطح توتال هموسیستئین پلاسما بالاتر و این نسبت بیشتر از 11 میکرومول در لیتر بدست آمد که معنی دار بود.
    نتیجه نهایی: یک ارتباط معنی دار بین افزایش هموسیستئین پلاسما و همه زیر گروه های سکته مغزی وجود دارد.
    کلیدواژگان: اختلالات مغزی عروقی، هموسیستئین
  • بررسی ارتباط لپتین با عوامل خطر بیماری های عروق کرونر قلب در بیماران مبتلا به دیابت نوع II در مقایسه با افراد غیر دیابتی
    عبدالحمید باقری، رضا علمایی، احمد خسروی، مژگان خسروی صفحه 17
    مقدمه و هدف
    لپتین نقش مهمی در تنظیم وزن بدن و متابولیسم چربی دارد. ارتباط بین لپتین با بافت چربی و نمایه توده بدنی در مطالعات مختلف نشان داده شده است. با توجه به ارتباط بین بیماری های قلبی - عروقی در حضور دیابت نوع II و چاقی، محققان را بر آن داشته که به بررسی ارتباط بین لپتین پلاسما با سایر عوامل مستعد کننده بیماری عروق کرونر در غیاب بیماری های عروق کرونر در افراد تحت مطالعه بپردازند.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی - مقطعی است که در آن 88 فرد غیر دیابتی)گروه (A با 17 بیمار دیابتی)گروه (B که اسکن پرفیوژن میوکارد طبیعی داشته اند و سابقه بیماری های کلیوی، کبدی و تیروییدی را ذکر نمی کردند، از بین 500 بیمار مراجعه کننده به بخش پزشکی هسته ای بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود، انتخاب شده اند. بیماران دیابتی شامل موارد شناخته شده مبتلا به دیابت نوع II بوده که تحت درمان با رژیم غذایی یا قرصهای خوراکی پایین آورنده قند خون بودند. بدنبال12 ساعت ناشتایی، صبح روز مراجعه نمونه خون بیماران گرفته شده و پلاسمای خون بلافاصله جدا شده و سطوح پلاسمایی قند، تری گلیسیرید، LDL و HDL آنها اندازه گیری شده است. لپتین سرم با استفاده از روش رادیو ایمنواسی اندازه گیری شده است.
    نتایج
    در مطالعه حاضر بین میانگین سنی بیماران گروه A و B تفاوت معناداری مشاهده نشد. فراوانی مصرف سیگار، میانگین BMI در گروه B بیشتر از گروه A بود. بین میانگین غلظت لپتین در دو گروه بر حسب جنس نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد. از بین متغیرهای مرتبط با بیماری های عروق کرونر فقط BMI با لپتین همبستگی معناداری را نشان داد.
    نتیجه نهایی: علی رغم رابطه معنادار مشاهده شده بین لپتین و BMI، لپتین با سایر عوامل خطر بیماری های عروق کرونر از قبیل سن، کلسترول، فشار خون سیستولی و دیاستولی، تری گلیسیرید، HDL و LDL در بیماران دیابتی و غیردیابتی رابطه معناداری را نشان نمی دهد.
    کلیدواژگان: بیماری عروق کرونر، دیابت شیرین، لپتین، نمایه توده بدن
  • طیف جهش های ژن کانکسین 26 در جمعیت ناشنوایان غیر سندرمیک استان همدان
    یوسف شفقتی، احمد ابراهیمی، مرضیه محسنی، فرزانه استادی، هاله حبیبی، حمید پور جعفری، آر، جی، اچ اسمیت، حسین نجم آبادی صفحه 23
    مقدمه و هدف
    ناشنوایی یکی از شایعترین نقص های حسی عصبی در انسان می باشد که از هر 1000 کودک یک نفر به آن مبتلا می شود. بر اساس منابع موجود بیش از نیمی از موارد اختلال ناشنوایی جنبه ارثی دارند. بیش از %80 ناشنوایی های ارثی با وراثت مغلوب اتوزومی منتقل می شوند. جهش در ژن کانکسین 26 عمده ترین عامل ناشنوایی در مناطق مطالعه شده و جمعیتهای مختلف دنیا می باشد. این ژن بر روی بازوی بلند کروموزوم 13 و در جایگاه ژنی 13q11-12 قرار دارد. ما در این مطالعه 76 نفر 152) کروموزوم(از 76 خانواده ناشنوای مقیم استان همدان را که دچار ناشنوایی شدید تا عمیق غیر سندرمیک بودند را مطالعه و به بررسی جهش های ژن GJB2 آنان پرداختیم.
    روش کار
    تمام نمونه ها برای تعیین جهش در ژن کانکسین (CX26) 26 با استفاده از تکنیک (Allele-Specific PCR) غربالگری شدند، نمونه های دارای جهش هموزیگوت 35delG جدا شدند. در نمونه های منفی بررسی با روش DHPLC انجام و آنهایی که پروفایل های غیر طبیعی نشان می دادند، مستقیما تعیین توالی (Direct Sequencing) شدند.
    نتایج
    در این مطالعه چهار جهش در اگزون (35delG, R32H, delE120, R184P) 2 و یک جهش در اگزون (-3170G>A) 1 کشف گردید. 11 فرد آلل جهش یافته (35delG) را داشتند 8) نفر به صورت هموزیگوت و 3 نفر هتروزیگوت(. در بین سایر آللهای موتانت یک جهش جدید از نوع تغییر قالب نیز در این مطالعه با مشخصات 507InsAACG شناسایی گردید. که برای اولین بار در دنیا در این جمعیت کشف شده که گزارش می گردد. همچنین ما در یک بیمار کمپلکس اللی V27I;E114G/wt را که قبلا بوسیله سایر محققین گزارش شده بود کشف نمودیم.
    نتیجه نهایی: براساس این داده ها، جهش در ژن GJB2 در %18.1 موارد ناشنوایی شدید تا عمیق در جمعیت استان همدان وجود دارد. که جهش (35delG) حدود %12.5 موارد تشکیل می دهد.
    کلیدواژگان: جهش، ژن کانکسین 26، ناشنوایی ارثی، ناشنوایی غیر سندرمیک
  • شناسایی اپی توپهای سلولهای CD4+T در پروتئین ترشحی MPB51 مایکوباکتریوم توبر کلوزیس در موشهای C57BL/6
    علیرضا رفیعی، یوکیدو کویاده صفحه 28
    مقدمه و هدف
    سلولهای T کمکی نوع یک (Th1) و لنفوسیتهای CD8+T نقش بسزایی در برقراری حفاظت مقابل عفونت به مایکوباکتریوم توبرکلوزیس دارند. واکسیناسیون با MPB51 موجب بروز پاسخهای سلولی Th1 و برقراری حفاظت در مدلهای حیوانی توبرکلوزیس می شود. هدف از این مطالعه شناسایی اپی توپهای غالب لنفوسیتهای T از مولکول MPB51 در موشهای C57BL/6 می باشد.
    روش کار
    DNA کد کننده مولکول MPB51 ابتدا در پلاسمیدهای pCI کلون گردید. پس از ایجاد گلوله های ژنی حاوی ذرات طلای پوشیده شده از ژن MPB51، با استفاده از تفنگ ژنی (Gene gun) موشهای نژاد C57BL/6 واکسیناسیون شدند. دو هفته بعد از آخرین ایمن سازی سلولهای طحالی استخراج شد و در پلیتهای کشت سلولی در حضور یا عدم حضور کتابخانه ای از پپتیدهای هم پوشان سنتتیک حاوی توالی کامل مولکول MPB51 در محیط کشت RPMI1640 حاوی FCS %10 کشت داده شد. تولید γIFN- داخل سلولی و سوپ کشت سلولی به ترتیب با روش فلوسیتومتری و ELISA بررسی گردید.|
    نتایج
    تعیین نقشه اپی توپهای سلول T طحالی با تحریک مجدد با پپتیدهای ساختگی 20 اسید آمینه ای کل مولکول MPB51، نشان داد که واکسیناسیون DNA باعث ایجاد پاسخ ایمنی در برابر پپتیدهای P171-190 و P191-210 می شود. آنالیزهای بیشتر با استفاده از حذف دستجات سلولهای T و آنالیز رقت نشان داد اپی توپهای P171 و P191 به ترتیب اپی توپ غالب و نیمه غالب سلول CD4+T محدود به مولکولهای H2-Ab محسوب می شود.
    نتیجه نهایی: واکسیناسیون با DNA پلاسمیدی حاوی مولکول MPB51 علاوه بر آنکه موجب ایجاد پاسخهای اختصاصی سلولهای CD4+T می گردد. روش مناسبی برای شناسایی پپتیدهای ایمونوژن می باشد.
    کلیدواژگان: اپی توپ سلول تی، سل، شناسایی اپی توپ، موش
  • مطالعه اپیدمیولوژیک اختلالات مانوسیتی در شهرستان همدان در سال 1380
    عباس زمانیان، حسین محجوب، محمود فرشچیان صفحه 36
    مقدمه و هدف
    خال های ملانوسیتیک فوق العاده شایع بوده و ارتباط بین این خال ها و ملانوم بدخیم ایجاب می نماید که این خال ها مورد توجه قرار گیرد. به همین خاطر لازم است میزان شیوع و انواع این خالها در مناطق مختلف کشور مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این مطالعه آگاهی از میزان شیوع و انواع اختلالات ملانوسیتیک در مناطق روستایی شهرستان همدان می باشد.
    روش کار
    این مطالعه اپیدمیولوژیک به روش تصادفی خوشه ایدر جمعیتی بالغ بر 9450 نفر و در 33 روستای شهرستان همدان در سال 1380 به انجام رسیده است. تشخیص ضایعات مربوطه بر اساس معاینات بالینی و در موارد مشکوک نمونه برداری از ضایعات و مطالعات هیستولوژیک بوده است.
    نتایج
    طیف سنی افراد مورد مطالعه بین 1-75 سال با میانگین سنی 25.7 سال بود. در این مطالعه 98.2 درصد از جمعیت دارای یک یا چند اختلال ملانوسیتی بودند، که شامل 88 درصد خال ملانوسیتیک (melanocytic nevus)، 50 درصد لنتایگو (lentigo)، 12.7 درصد فرکل (freckling) و 6.5 درصد دارای نقاط شیر قهوه ای (café-au-lait spots) بودند.
    نتیجه نهایی: بخاطر اهمیت خال های ملانوسیتیک در ایجاد ملانوم بدخیم لازم است که ضمن شناسایی افراد در معرض خطر آموزش های بهداشتی ضروری را در رابطه با نحوه پیشگیری، هر گونه تغییر در این خال ها و دوری کردن از نور خورشید داده شود.
    کلیدواژگان: خال ملانوسیتیک، کک و مک، لنتیگو، نقاط شیر قهوه ای
  • بررسی یافته های اکوکاردیوگرافی در ورزشکاران مصرف کننده استروئیدهای آنابولیک
    بهزاد حاجی مرادی، کیومرث فتاحی صفحه 40
    مقدمه و هدف
    مصرف غیر مجاز استروییدهای آنابولیک در ورزشکاران ورزشهای رقابتی و بدنسازی که از آن به عنوان دوپینگ نام برده میشود؛ در کشور ما به دلیل عدم وجود سیستمهای نظارتی پیشرفته و کارآمد متاسفانه شایع و فراگیر می باشد. با توجه به عدم توافق نظر در مورد عوارض قلبی عروقی این داروها و نیز نتایج متناقض مطالعات انجام شده؛ مطالعه فعلی به منظور تعیین یافته های اکو کاردیوگرافی در ورزشکاران مصرف کننده این داروها طراحی و اجرا گردید.
    روش کار
    در این مطالعه نیمه تجربی افراد ورزشکار بدن ساز با سابقه بیش از یک سال ورزش مداوم حداقل دو جلسه در هفته شناسایی شدند و براساس شرح حال، افرادی که مصرف استروییدهای آنابولیک قبل از هر جلسه تمرین داشته اند و افراد ورزشکار بدن ساز که این داروها را مصرف نکرده اند انتخاب شدند و با افرادی که از نظر سن و اندکس توده بدنی همسان بوده ولی ورزشکار نبودند مقایسه گردیدند.
    نتایج
    سه گروه از نظر سن، اندکس توده بدنی، سایز بطن چپ، کسر جهشی، کمپلیانس بطنی و عملکرد دریچه ها تفاوت قابل توجهی نداشتند. ولی ضخامت سپتوم و دیواره آزاد بطن در زمان دیاستول در دو گروه ورزشکار بیشتر از گروه غیر ورزشکار بود ولی تفاوت مشاهده شده فقط بین گروه های اول و سوم قابل توجه بود (Pvalue=0.05) و اندکس فوق بین دو گروه ورزشکار تفاوت قابل توجه آماری نداشت.
    نتیجه نهایی: تفاوت قابل توجه در ضخامت دیاستولیک سپتوم و دیواره آزاد بین گروه های اول با سوم و نیز عدم وجود تفاوت بین گروه های ورزشکار نشاندهنده این واقعیت است که مصرف طولانی مدت استروییدهای آنابولیک (بیش از یک سال) تنها موجب تشدید هیپرتروفی فیزیولوژیک ناشی از ورزش ایزومتریک میگردد. بعلاوه مصرف طولانی مدت و در مقادیر فوق طبی این داروها تاثیر قابل توجهی بر عملکرد و سایز بطن چپ ندارد.
    کلیدواژگان: استروئیدهای آنابولیک استروئیدهای آنابولیک، اکوکاردیوگرای، ورزش ایزو متریک
  • مقایسه اثر پرومتازین با پلاسبو در کاهش میزان تهوع و استفراغ بعد از بیهوشی عمومی جهت عمل سزارین
    مریم داودی، ابراهیم خوشرفتار صفحه 45
    مقدمه و هدف
    تهوع و استفراغ بعد از عمل در زنان و در بیماران حامله شایع است. تغییرات دوران حاملگی زن حامله را در معرض افزایش خطر استفراغ و آسپیراسیون به دنبال بیهوشی عمومی قرار می دهد. پرومتازین یک داروی آنتی هیستامین و از گروه فنوتیازین ها با خاصیت ضد تهوع و استفراغ قوی می باشد که در این مطالعه به تعیین تاثیر آن در کاهش میزان تهوع و استفراغ پس از عمل سزارین تحت بیهوشی عمومی و مقایسه آن با پلاسبو پرداخته شده است.
    روش کار
    تعداد 101 بیمار ASA I, II در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه هنگام القا بیهوشی پرومتازین 25 میلی گرم و یک گروه پلاسبو دریافت کردند. تکنیک بیهوشی و داروهای مصرف شده در هر دو گروه مشابه و مقادیر آنها بر حسب وزن یکسان بود. وقوع تهوع و استفراغ بعد از عمل و نیز داروی مورد نیاز جهت درمان آن و عوارض احتمالی پرومتازین در ریکاوری و در 12-24 ساعت بعد از عمل بطور دو سوکور ثبت شد.
    نتایج
    اطلاعات دموگرافیک بین دو گروه تفاوتی نداشت. میزان بروز تهوع و استفراغ بعد از عمل در دو گروه مشابه بود و تفاوت معنی داری نداشت P=0.67) و (P=1. درجه خواب آلودگی در گروهی که پرومتازین دریافت کرده بودند بطور معنی داری بیشتر از گروه پلاسبو بود (P=0.029).
    نتیجه نهایی: پرومتازین بطور معنی داری بروز تهوع و استفراغ بعد از عمل را نسبت به پلاسبو کاهش نداد.
    کلیدواژگان: استفراغ، بیهوشی عمومی، پرومتازین، تهوع، سزارین
  • بررسی ارزش تشخیصی آنتی ژن B و آنتی ژن پروتواسکولکس کیست هیداتیک با استفاده از روش دات بلاتینگ
    فرزاد عریضی، بهزاد حق پناه، زهرا غیور، بدرالسادات مساوات صفحه 49
    مقدمه و هدف
    بیماری کیست هیداتیک یکی از مهمترین زئونوزهای انگلی است که در مناطق مختلف دنیا از جمله ایران شیوع دارد. استفاده از روش های سرولوژیکی که بتواند با حساسیت و ویژگی بالایی در تشخیص هیداتیدوز بکار رود ارزشمند می باشد. از این رو در این پژوهش، آنتی ژن B و آنتی ژن پروتواسکولکس بعنوان دو آنتی ژن اختصاصی انگل، تخلیص شده و سپس با تست دات بلاتینگ با سرم بیماران هیداتیدوزی و غیر هیداتیدوزی مورد ارزیابی قرار گرفته است تا حساسیت و ویژگی این دو آنتی ژن با این روش معرفی گردد.
    روش کار
    در یک مطالعه تحلیلی مقایسه ای از 22 بیمار تحت عمل جراحی کیست هیداتیک و 12 بیمار غیر هیداتیدوزی نیز که مبتلا به توکسوپلاسموز حاد 4) نفر(، لیشمانیوز 4) نفر(وسستودهای غیر کیست هیداتیک 4) نفر(بودند و همچنین 4 فرد نرمال به عنوان سرم کنترل، خون گیری به عمل آمد. مایع کیست هیداتیک کبد و ریه گوسفند حاوی پروتواسکولکس استخراج شد و سپس این مایع جهت تهیه آنتی ژن B تحت تخلیص نسبی و عبور از ستون پروتئین A قرار گرفت و محتوای سلولی پروتواسکولکس نیز تحت عنوان آنتی ژن پروتواسکولکس تهیه شد. با متد دات بلات آنتی ژن های B و پروتواسکولکس با سرم های هیداتیکی و کنترل واکنش داده و حساسیت و ویژگی این آنتی ژن ها ارزیابی گردید.
    نتایج
    نتایج حساسیت و ویژگی آنتی ژن B به ترتیب %90.9 و %81 و آنتی ژن پروتواسکولکس به ترتیب %100 و %63 در متد دات بلات برآورد شد.
    نتیجه نهایی: ارزیابی حساسیت و ویژگی آنتی ژن B و آنتی ژن پروتواسکولکس با استفاده از دات بلاتینگ نشان داد آنتی ژن B از ارزش بالایی در تشخیص هیداتیدوز برخوردار است و دات بلاتینگ با استفاده از آنتی ژن B می تواند به عنوان یک روش تشخیصی ارزشمند بکار گرفته شود.
    کلیدواژگان: آنتی ژن بی، آنتی ژن پروتواسکولکس، ایمنوبالتینگ، کیست هیداتیک
  • بررسی فراوانی آلودگی باکتریایی و رعایت اصول کنترل عفونت در دستگاه های رادیوگرافی موجود در مراکز دندانپزشکی شهر همدان
    امیر اسکندرلو، رسول یوسفی مشعوف صفحه 55
    سابقه و هدف
    در اغلب درمانهای دندانپزشکی آلوده شدن دستگاه ها به خون، بزاق و ترشحات بیمار که مهمترین راه های انتقال بیماری های عفونی می باشند. غیر قابل اجتناب است، لذا لازم است نسبت به رعایت اصول کنترل عفونت در این حرفه دقت کافی به عمل آید. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی آلودگی باکتریال دستگاه های رادیوگرافی فعال مراکز دندانپزشکی شهر همدان در سال 1382 می باشد.
    روش کار
    این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بود که بصورت سرشماری بر روی 37 دستگاه رادیوگرافی فعال در مراکز دندانپزشکی خصوصی و دولتی همدان انجام گرفت. از چهار ناحیه 25 سانتیمتر مربعی از دستگاه های رادیوگرافی که بیشترین تماس دست با آن نواحی بود نمونه برداری شد. سپس محتویات سواپ که با آن نمونه برداری صورت گرفته بود در محیط کاریر (تیوگلیکولات) تخلیه گردیده و پس از انتقال به آزمایشگاه باکتری شناسی، بلافاصله از این محصول اسمیر تهیه شد و مابقی محلول در گرمخانه 37 درجه سانتیگراد به مدت 48 ساعت در محیط بلاد آگار کشت داده شد. برابر استاندارد سازمان بهداشت جهانی سطوح با بیش از 10 میکروارگانیسم در هر سانتیمتر مربع آلوده در نظر گرفته شد. اطلاعات بدست آمده و نحوه کنترل عفونت و مواد ضدعفونی مورد استفاده در پرسشنامه ثبت گردید و با استفاده از نرم افزار EPI6 تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    از کل دستگاه های مورد بررسی 13 دستگاه (%35) آلوده تشخیص داده شد. بیشترین و کمترین باکتری های بدست آمده از این دستگاه ها عبارت بودند از: میکروکوک در 28 دستگاه (%75.7) و انتروباکتر و نوکاردیا در 1 دستگاه هر کدام (%2.7). مواد ضدعفونی کننده مورد مصرف جهت گندزدایی دستگاه ها عبارت بودند از: الکل (%43.2)، دکونکس (%32.4)، میکروتن (%18.9)، ساولون (%10.8)، هیپوکلریت (%5.4)، گلوتارآلدیید (%2.7).
    نتیجه نهایی: با توجه به %35 آلودگی باکتریال دستگاه ها در این مطالعه رعایت دقیق اصول کنترل عفونت و ضد عفونی کردن دستگاه ها بصورت روزانه و ایجاد دوره های آموزشی مورد نیاز برای کادر دندانپزشکی ضروری و الزامی به نظر می رسد که باید به آن توجه خاص شود.
    کلیدواژگان: دستگاه پرتونگاری، ضد عفونی کردن، مواد ضد عفونت
  • گزارشهای موردی
  • گزارش یک مورد موکوسل کونکابولوزا
    عبدالرحیم کوشا، حمیدرضا کریمی صفحه 60
    مقدمه
    انسداد مجرای خروجی سینوس ها سبب تجمع ترشحات موکوسی اپی تلیوم تنفسی در داخل آنها شده که موکوسل سینوس نامیده می شود.
    معرفی بیمار: گزارش حاضر یک مورد موکوسل کونکابولوزا در دختر جوان 18 ساله ای است که بدلیل انسداد نسبی سمت راست حفره بینی از 8 ماه قبل و انسداد کامل طی 2 ماه اخیر مراجعه نموده است. بیمار با تشخیص احتمالی موکوسل کونکابولوزا تحت عمل جراحی قرار گرفت.
    نتیجه نهایی: بررسی پاتولوژی از نمونه برداشت شده حین عمل موید موکوسل بود. بعد از عمل هیچگونه عارضه ای گزارش نشد. 2 ماه پس از عمل در معاینه مجدد بیمار بینی باز بوده و عارضه ای مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: کونکابولوزا، موکوسل
  • گزارش یک مورد پایش حین جراحی ستون فقرات با استفاده از پتانسیل های برانگیخته جسمی - حسی در بیمارستان شهدا تبریز
    سیدکاظم شکوری، محمد شیمیا، بینا افتخارالسادات، سیاوش یزدانی صفحه 64
    مقدمه
    برای جلوگیری از ضایعات نخاعی حین عمل جراحی می توان از پتاسیلهای برانگیخته جسمی - حسی Somatosensory evoked potentials یا (SSEP) حین عمل برای پایش بیمارانی که تحت جراحی مخصوصا جراحی ستون فقرات هستند استفاده کرد.
    معرفی بیمار: این مورد، گزارش پایش حین جراحی با استفاده از SSEP در جوان 23 ساله ای است که با تشخیص توده فضاگیر ناحیه کونوس نخاع تحت جراحی و برداشتن تومور در بیمارستان شهدا تبریز قرار گرفته است.
    نتیجه نهایی: سه روز بعد از اتمام جراحی مجددا SSEP از عصب تیبیال پای چپ بیمار صورت گرفت که تقریبا مشابه امواج قبل از جراحی بود، پاتولوژی تشخیص آپاندیموم را تایید نمود. بیمار سیر بهبودی را در عرض چند روز آغاز نمود.
    کلیدواژگان: پایش، پتانسیل های برانگیخته جسمی، حسی، طناب نخاعی
  • نمایه نویسندگان، دوره دوازدهم، سال 1384
    صفحه 68
  • چکیده مقالات به زبان انگلیسی
    صفحات 3-14