فهرست مطالب

Pharmaceutical Sciences
Volume:11 Issue: 3, 2005

  • 96 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/10/10
  • تعداد عناوین: 12
|
  • محمدرضا سیاهی شادباد، یوسف جوادزاده، فریبا مهدوی زاده، علی نخودچی صفحه 1
    زمینه و هدف
    استفاده از حلال در تهیه تعداد زیادی از فرآورده های آرایشی و بهداشتی امری اجتناب ناپذیر می باشد. امروزه با توجه به شناخته شدن اثرات مضر اشعه خورشید بر روی پوست مثل ایجاد سوزش، اریتم و در نهایت سرطان پوستی، تهیه و استفاده از فرآورده های ضد آفتاب معمول شده است لذا سعی شد تاثیر حلال در تغییر میزان جذب و طول موج UVB ماده مورد نظر بررسی شود. برای اینکار مواد ضد آفتاب مورد نظر در حلال های آب، سوربیتول، اتانول، پروپلین گلیکول و گلیسیرن حل شده و با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر طیف جذبی و شدت جذب در فواصل 5 نانومتری تعیین شد. غلظت مواد طوری انتخاب شد که شدت جذب از 2 بیشتر نباشد. و در نهایت محاسبات مربوط به ماگزیمم جذب، میزان شیفت، سطح زیر منحنی و کارآیی نسبی ماده جذب اشعه آفتاب بعمل آمد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که نوع حلال تاثیر معنی داری روی تغییر ماگزیمم (?max) جذب دارد. در فرمولاسیون پارسل 5000 نباید از آب و سوربیتول استفاده کرد چرا که? max آن را شدیدا به طول موج هایی شیفت می دهد که بطور کامل کارآیی واقعی ضد آفتاب را از بین می برد. در مورد بنزوفنون اکثریت حلالهای مورد استفاده باعث شیفت شدید طول موج به طرف طول موجهای پایین تر می گردد. مقایسه ضد آفتابها نشان می دهد که PABA و پارسول HS حساسیت کمتری به نوع حلال نشان می دهند و در این دو مورد می توان بدون نگرانی از نوع حلال، حلالهای مختلفی را در فرمولاسیون آنها بکار برد بدون اینکه تغییرات فاحشی در کارآیی ضد آفتاب ایجاد گردد. ضمنا بایستی در نظر گرفت که احتمالا تغییر طول موج یا شدت جذب توسط حلال در فرمولاسیون فرآورده های ضد آفتاب باعث خواهد شد که SPF فرآورده نیز دچار تغییر شود.
    نتیجه گیری
    بنابراین با توجه به نتایج فوق می توان حلال مناسب هر ماده ضد آفتاب را برای اثر دهی بهتر فرآورده انتخاب کرد.
    کلیدواژگان: ضد آفتاب، حلال، بنزوفنون، پارسول
  • جلال حنایی، محمد برزگر جلالی صفحه 9
    زمینه و هدف
    ترفنادین جزو داروهای ضد هیستامین بوده و در درمان آلرژی های فصلی کاربرد دارد. ترفنادین در واقع یک پیش دارو است و متعاقب تجویز خوراکی در عبور اول کبدی به شدت متابولیزه و به متابولیت فعال یعنی مشتق کربوکسیله آن فکسو فنادین تبدیل می شود. فرم آهسته رهش ترفنادین می تواند با افزایش متابولیزم کبدی و کاهش غلظت پلاسمایی ترفنادین عارضه قلبی آن را کاهش دهد و نیز موجب افزایش پذیرش آن توسط بیماران گردد. علیرغم این مسئله مطالعه اندکی در ارتباط با فرم آهسته رهش این دارو صورت گرفته است.
    روش ها
    در مطالعه حاضر، فرمولاسیونهای آهسته رهش ترفنادین با استفاده از پلیمر هیدروکسی پروپیل متیل سلولز (HPMC) به روش کمپرسیون مستقیم در فشارهای مختلف (13.5، 54.0 و 67.5 مگاپاسکال) تهیه شدند. سپس یکنواختی محتوای دارویی قرص های ماتریکسی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    از نقطه نظر یکنواختی توزیع ماده موثره، تفاوت معنی داری بین ماتریکسها مشاهده نشد. سرعت رهش دارو از ماتریکسها با استفاده از مدلهای کینتیکی رایج (نظیر درجه اول، درجه صفر، هیگوشی، ویبول، هیکسون- کراول، احتمالات خطی و لگاریتمی و مدل چند جمله ای در برگیرنده فرایندهای فرسایش و نفوذ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. کینتیک روند انحلال به خوبی از مدل چند جمله ای حاوی زمان تاخیر با ضرایب تعیین بین 0.99? تا 0.999 تبعیت کرد. تفاوت قابل توجهی بین سرعت آزاد شدن دارو از ماتریکسهای تهیه شده در فشارهای متفاوت مشاهده شد به طوری که زمان رهش کامل با فشار کمپرسیون ارتباط مستقیم داشت و بین 480 الی 570 دقیقه متغیر بود. سرعت رهش دارو از قرص های داخلی و خارجی و نیز پودر دارو بسیار بالا بود.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل نشان می دهد که ترفنادین به صورت ماتریکسهای تهیه شده، دارای رهش آهسته بوده که سرعت آن تابع فشار کمپرسیون می باشد.
    کلیدواژگان: ترفنادین، ماتریکس HPMC، فشار کمپرسیون، طولانی رهش
  • رضا مهدوی، نازنین دشتی، علیرضا استاد رحیمی، عباس دل آذر، حسن رضا زاده صفحه 15
    زمینه و هدف
    هنداونه ابو جهل (حنظل) یکی از گیاهان طبی است که از قدیم در درمان دیابت و... در ایران بکار می رفته است.
    روش ها
    در این مطالعه اثر آنتی دیابتیک عصاره هیدرومتانلی (%70) میوه هندوانه ابوجهل بر سطح پلاسمایی گلوگز خون خرگوشهای نر دیابتی شده مورد بررسی قرار گرفت. از سه گروه خرگوشهای دیابتی مورد مطالعه، بطور تصادفی، یک گروه به عنوان گروه کنترل (گروه 1) و دو گروه به عنوان گروه های مورد (گروه های 2 و 3) برای مدت 6 روز، هر روز صبح به ترتیب دوزهای 100 و 200 میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن بدن عصاره پولپ میوه حنظل را توسط گاواژ از راه دهان دریافت نمودند.
    یافته ها
    در روز اول، تجویز خوراکی 100 mg.kg عصاره، باعث کاهش غیر معنی دار گلوکز پلاسما بعد از 2 و 6 ساعت و کاهش معنی دار آن بعد از 12 ساعت شد (P<0.05) دوز 200mg.kg عصاره، در هر سه زمان باعث کاهش معنی دار قند خون شد. در روزهای سوم و پنجم گلوکز خون در هر دو گروه مورد کاهش یافت که این کاهش فقط در روز پنجم و در گروه 200 mg.kg عصاره معنی دار بود (P<0.000) تمامی خرگوش های گروه 3، در روز ششم آزمایش از اسهال مردند.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاکی از آن است که عصاره تام پولپ هندوانه ابوجهل، اگر چه قادر است موجب کاهش گلوکز پلاسمایی خرگوش های دیابتی شود، اما هنوز برای یافتن دوز مناسب و بی خطر نیاز به مطالعات بیشتری می باشد.
    کلیدواژگان: هندوانه ابوجهل، آنتی دیابتیک، خرگوشهای دیابتی
  • یوسف جوادزاده، سولماز اثنا عشری، علی نخودچی، باربارا کانوی صفحه 21
    زمینه و هدف
    ایپوپروفن اولین دارو از دسته داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی است که بطور شایع برای درمان درد و التهاب مورد استفاده قرار گرفت. ایپوپروفن می تواند سبب بروز برخی عوارض جانبی جدی نظیر ناراحتی های گوارشی، عوارض کلیوی و قلبی - عروقی شوند. این عوارض بویژه در مصرف دوزهای بالا یا مصرف طولانی مدت چشمگیر می باشد. بنابراین به منظور بدست آوردن اثرات ضد دردی موثر این دسته از داروها با سایر داروها نظیر ضد دردهای مخدر و گلوکز آمین ترکیب شده و مورد استفاده قرار می گیرند. نتایج متناقضی در مصرف همزمان ایپوپروفن با گلوکز آمین بدست آمده است که دلیل آن ناشناخته می باشد. در این مطالعه سعی شده است تا دلیل این تناقض مورد مطالعه قرار گیرد.
    روش ها
    به همین دلیل در این مطالعه محلولیت، سرعت انحلال، اتصال پروتیینی و ضریب توزیع دارو به تنهایی و در ترکیب با گلوکز آمین مورد بررسی قرار گرفته است.
    یافته ها
    نتایج حاصله نشان داد که گلوکز آمین محلولیت و سرعت انحلال ایپوپروفن را افزایش می دهد. نیز گلوکز آمین در نسبتهای 1:1 و یا بالاتر اثرات بارزی بر میزان اتصال پروتیینی ایپوپروفن داشته و آنرا افزایش می دهد. پیک مربوط به نقطه ذوب ایپوپروفن در ترموگرام DSC در حالت ترکیبی با گلوگز آمین دچار شیفت می شود که فرضیه احتمال تشکیل کمپلکس بین دارو و گلوکز آمین را تقویت می کند. ضریب توزیع دارو بین اکتانول و آب در حالت ترکیبی دارو با گلوکز کاهش پیدا نمود که این امر می تواند در نفوذ پذیری دارو از غشاهای مخاطی موثر باشد.
    نتیجه گیری
    یافته های بالا تا حدودی می تواند در توجیه نتایج متناقض بدست آمده از مطالعات مفید باشد.
    کلیدواژگان: گلوکزآمین، سرعت انحلال، اتصال پروتئینی، ایبوپروفن
  • جعفر مجیدی، رسول استخری، حنیف جوانمرد خامنه، جلال عبدالعلی زاده، بهنام اکبرزاده، مریم بنازاده امیرخیز صفحه 27
    زمینه و هدف
    آنتی لنفوسیت گلوبولین (ALG) آنتی بادی پلی کلونال تولید شده در خرگوش است که علیه مارکرهای سطحی لنفوسیت های انسان بوجود می آید. ALG یکی از عوامل سرکوبگر ایمنی است که امروزه برای جلوگیری از وازنش اعضا پیوندی، درمان آنمی آپلاستیک و برخی از اختلالات خود ایمنی بکار می رود. آنتی لنفوسیت گلوبولین منجر به حذف لنفوسیت های انسان از گردش خون محیطی، تنظیم فعالیت های سیتوتوکسیک و بروز مرگ برنامه ریزی شده سلولی در آنها می گردد. هدف این مطالعه خالص سازی ALG با روش ساده، سریع و کم هزینه کروماتوگرافی تبادل یونی می باشد.
    روش ها
    سرم غنی از ALG خرگوش ایمون با لنفوسیت های انسان به نسبت یک به یک با بافر فسفات نمکی با Ph=7.4 رقیق شد و با آمونیم سولفات اشباع در غلظت نهایی %50 رسوب داده شد. این رسوب پس از شستشوی مجدد با سولفات آمونیوم %50 در برابر بافر تریس فسفات با pH=8.1 دیالیز گردید و سپس به ستون تبادل یونی حاوی رزین دی اتیل آمینواتیل سفاروز برده شد. فراکسیون غنی از ALG ابتدا با استفاده از بافرتریس- فسفات با PH=8.1 و در نهایت با استفاده از بافر تریس- فسفات حاوی کلرید سدیم 50mM تخلیص و از ستون خارج گردید.
    یافته ها
    خلوص ALG با درصد خلوص بالا با روش SDS-PAGE و کارآیی آن با تستهای سازگاری نسجی به تایید رسید.
    نتیجه گیری
    محصول تولیدی از نظر خلوص با ALG استاندارد تجاری قابل مقایسه بوده و گامی در جهت خود کفایی می باشد. رقت یک هشتادم ALG خالص سازی شده، لنفوسیتهای انسانی را در قالب انجام تستهای سازگاری نسجی به خوبی لیز می کند و این امر مبین کارآیی بالای محصول تولیدی است.
    کلیدواژگان: خالص سازی، آنتی لنفوسیت گلوبولین
  • حمزه حسین زاده، محمود عیدی، خسرو کلاهدوزان، اسماعیل پسیانیان، سهیلا داداش زاده صفحه 33
    زمینه و اهداف
    هیپوترمی حین عمل به علت اختلال در سیستم تنظیم دمای بدن در اثر داروهای هوشبر و تماس بیماران با محیط سرد اتاق عمل ایجاد شده و باعث بروز عوارضی می شود که یکی از مهمترین آنها، لرز بعد از عمل می تواند عوارض همودینامیک و متابولیک زیادی برای بیمار فراهم آورده، مدت اقامت در بیمارستان را افزایش دهد. هدف از این مطالعه بررسی اثر تزریق هیدروکورتیزون قبل از عمل در پیشگیری از لرز بعد از بیهوشی و مقایسه آن با دگزامتازون می باشد.
    روش ها
    این مطالعه از نوع موردی - شاهدی و بصورت دو سوکور انجام شد، 150 نفر از بیماران که تحت عمل انتخابی جراحی عمومی قرار داشتند بصورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند، بیماران گروه I دگزامتازون، گروه II هیدروکورتیزون و گروه III محلول نرمال سالین (به عنوان پلاسبو) قبل از القا بیهوشی دریافت نمودند. بعد از عمل شیوع و شدت لرز و تغییرات همودینامیک بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    از کل 150 بیمار مورد مطالعه، 58 نفر دچار لرز بعد از عمل شدند. در این مطالعه شیوع لرز بعد از عمل در گروه %24 I در گروه %28 II و در گروه %64 III بود (P<0.05) بعلاوه شدت لرز در دو گروه I و II ملایم و در گروه III متوسط و شدید بود.
    نتیجه گیری
    بررسی یافته ها نشان می دهد که هیدروکورتیزون و دگزامتازون قبل از عمل باعث کاهش چشمگیری در شیوع و شدت لرز بعد از بیهوشی می شود. این داروها اثرات خود را از طریق مکانیسم های ضد التهابی و کاهش گرادیان دمای مرکز و پوست اعمال می کنند.
    کلیدواژگان: بیهوشی عمومی، لرز، هیدروکورتیزون
  • مرتضی جبار پور بنیادی، نگار مهدوی صفحه 39
    زمینه و هدف
    سلولهای مزانشیمی بنیادی که قابل استخراج از مغز قرمز استخوان در حیوانات بالغ بوده و سالها پیش شناسایی شده اند، توانایی همانند سازی و تمایز به سلولهای متعددی نظیر سلولهای چربی، استخوانی، غضروفی و ماهیچه ای در شرایط خاص را دارا می باشند. این سلولها قابلیت چسبیدن، توانایی تشکیل کلونی و ایجاد سلولهای مشابه فیبروبلاستی را دارا هستند. به محض استخراج و کشت در محیط کشت آزمایشگاهی، این سلولها تمایل زیاد به تمایز یافتن داشته و وادار کردن آنها به همانند سازی جهت کاربرد در امور پزشکی و درمانی خیلی دشوار است. جهت وادار کردن این سلولها به همانند سازی در محیط کشت آزمایشگاهی و جلوگیری از تمایز ناخواسته آنها، تاثیر فاکتورهای مختلف برروی این سلولها مورد بررسی قرار می گیرد. در بررسی قبلی نشان داده ایم که حضور فاکتور (LIF) Leukemia Inhibitory Factor در محیط کشت اولیه باعث افزایش معنی دار در تعداد کلونی ها و اندازه آنها در محیط کشت ثانویه گردیده و این سلولها را در جهت تمایز به سلولهای استخوانی اولیه وادار می سازد. در این بررسی عکس العمل سلولها در محیط کشت حاوی (MAPKI) MAP Kinase Inhibitor مطالعه می شود. اثر فاکتور MAPKI بر روی سلولهای استخوانی اولیه وادار می سازد. در این بررسی عکس العمل سلولها در محیط کشت حاوی (MAPKI) MAP Kinase Inhibitor مطالعه می شود. اثر فاکتور MAPKI برروی سلولهای بنیادی جنینی در وادار کردن آنها به همانند سازی و جلوگیری از تمایز آنها مشخص بوده ولی تاثیر آن برروی سلولهای بنیادی مزانشیمی بررسی نشده است. در این مطالعه همچنین تاثیر دو فاکتور MAPKI و LIF بطور همزمان برروی همین سلولها بررسی گردید.
    روش ها
    مغز قرمز استخوان از موشهای جوان 2 ماهه استخراج و در شرایط کاملا استریل در محیط کشت آلفا مینیموم اسنشیال مدیوم (aMEM) که حاوی فاکتور MAPKI با غلظت 25 میکرومول بود، کشت داده شد. تعداد کلونی های حاصل شده و نوع سلولهای تشکیل دهنده آنها با استفاده از رنگ آمیزی های متیلن بلو و الکالین فسفاتاز در زیر میکروسکوپ نوری بررسی و این سلولها با سلولهای کنترل که در همان محیط کشت در غیاب MAPKI رشد داده بودند، مقایسه گردیدند. تاثیر همزمان هر دو فاکتور MAPKI و LIF (با غلظت 500 واحد در میلی لیتر) بر روی سلولهای بنیادی مزانشیمی در تکثیر و همانند سازی آنها نیز مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    حضور فاکتور MAPKI در محیط کشت اولیه، باعث کاهش چشمگیری در اندازه و تعداد کلونی های (Colony Forming Unite-Fibroblastic) CFU-F در مقایسه با سلولهای کشت داده شده در محیط کشت کنترل می گردد. در حضور این فاکتور تعداد کلونی های آلکالین فسفاتاز مثبت به نسبت مساوی کاهش یافته بود. اضافه نمودن فاکتور LIF به محیط کشت حاوی فاکتور MAPKI، تاثیر معنی داری در افزایش یا کاهش اندازه و تعداد کلونی های CFU-F و یا +CFU-ALP نداشته است.
    نتیجه گیری
    فاکتور MAPKI باعث کاهش قابلیت تقسیم سلولهای مزانشیمی بنیادی می گردد. در حضور فاکتور LIF سلولها قابلیت همانند سازی و تکثیر بیشتر داشته و تمایل این سلولها در تمایز یافتن در جهت سلولهای استئوبلاست بیشتر است. با اضافه نمودن فاکتور MAPKI به محیط کشت، اثر فاکتور LIF بطور کامل خنثی شده و نشانگر این است که اثر این فاکتور UPSTREAM اثر فاکتور LIF است.
    کلیدواژگان: LIF، همانند سازی، (Alkaline Phosphatase، (Self - Renewal، سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSc)
  • احد باویلی تبریزی صفحه 45
    زمینه و هدف
    آلومینیم در غلظت های بالا عنصری سمی بوده و بعنوان عامل دخیل در چندین نوع بیماری است. بنابراین اندازه گیری آن در نمونه های مختلف حایز اهمیت می باشد.
    روش ها
    در این کار روشی جدید براساس استخراج نقطه ابری در محیط مایسلی مخلوط برای استخراج و تغلیظ مقادیر کم آلومینیم در نمونه های مختلف بکار گرفته می شود. به منظور استخراج نقطه ابری آلومینیم، 25ml نمونه حاوی مقادیر مناسبی از آلومینیم، بافر استات، مورین و سورفکتانت (تریتون x-114 و سدیم دودسیل بنزن سولفونات (SDSN)) در حمام واجد ترموستات در دمای 50oC قرار می گیرد. بدین ترتیب دو فاز ظاهر می شوند که سانتریفوژ کردن موجب جداسازی آنها می گردد. با سرد کردن لوله آزمایش درظرف حاوی یخ، فاز غنی از سورفکتانت ویسکوز شده و فاز آبی رویی بسهولت تخلیه می شود. سپس 2.5ml مخلوط اتانول- آب به فاز مایسلی باقر اضافه شده و شدت فلوئورسانس کی لیت در 512 nm بدنبال تحریک در 442 nm قرائت می شود.
    یافته ها
    پارامترهای موثر بر واکنش کمپلکسه شدن آلومینیم و نیز تفکیک دو فاز بررسی و بهینه سازی شدند. در شرایط تجربی بهینه، حد تشخیص برای تغلیظ 25 ml از محلول آبی 0.52? 1-?1 از آلومینیم بدست آمد. نمودارهای کالیبراسیون در گستره غلظتی 2-200? g1-1 از آلومینیم خطی بودند. انحراف استاندارد نسبی برای 5 اندازه گیری متوالی 10? g1-1 از آلومینیم، %2.1 بدست آمد.
    نتیجه گیری
    این روش با موفقیت برای اندازه گیری آلومینیم در نمونه های آب و محلول های تزریقی بکار رفت.
    کلیدواژگان: استخراج نقطه ابری، اندازه گیری آلومینیم، نمونه های تزریقی، اسپکتروفلوئوریمتری، تریتون X-114
  • میترا جلوه گری، علی نخودچی، محمدرضا سیاهی، سیاوش دستمالچی صفحه 53
    زمینه و هدف
    بنزوئیل پراکساید، داروی ضد آکنه بوده که اشکال مختلف موضعی دارد و دارای عوارض جانبی مانند اریتم و خشکی پوست می باشد. به منظور افزایش میزان پذیرش بیمار و همچنین کاهش عوارض جانبی تهیه فرم میکروسپونژ دارو منطقی به نظر می رسد.
    روش ها
    در این بررسی با استفاده از روش پلیمریزاسیون سوسپانسیونی در سیستم مایع در مایع اقدام به تهیه میکروسپونژها گردید. در روش پلیمریزاسیون سوسپانسیونی با منومرهای متیل متاکریلات واتیلن گلیکول دی متاکریلات کوپلیمر (MMA/EGDM) تهیه گردید بعد از impregnation کوپلیمر، از نظر خصوصیات مورفولوژیک، اندازه ذره ای، حجم و اندازه منفذ و وزن مولکولی مورد ارزیابی قرار گرفتند. رهش با استفاده از سل فرانز و با غشا دیالیز انجام شد و مقدار داروی آزاد شده به کمک HPLC تعیین مقدار گردید.
    یافته ها
    در نتایج حاصل از رهش بنزوئیل پراکساید از اشکال دارویی تهیه شده مشاهده گردید که میزان رهش اشکال دارویی فرموله شده با بیشتر شدن غلظت دارو، افزایش می یابند. بالا بودن رهش در ساعت اول نسبت به ساعت دوم مربوط به جذب سطحی داروی آزاد بر سطح میکروسپونژها می باشد. رهش دارو در 7 ساعت بعد بطور ثابت صورت می گیرد.
    نتیجه گیری
    ترتیب رهش در بین اشکال دارویی مختلف میکروسپونژدار بصورت لوسیون > ژل > کرم می باشد. بدین ترتیب زمان ماندن دارو بر سطح پوست یا اپیدرم افزایش یافته در حالیکه نفوذ دارو در درم یا بعبارتی در بدن به حداقل می رسد.
    کلیدواژگان: بنزوئیل پراکساید، میکروسپونژ، متیل متاکریلات، اتیلن گلیکول دی متاکریلات
  • هادی ولیزاده، فرناز منجم زاده، علی نخودچی صفحه 65
    زمینه و هدف
    این مطالعه جهت افزایش سرعت انحلال داروی نامحلول ایندومتاسین با استفاده از پلی اتیلن گلیکولهای جامد و تاثیر این حاملها برروی سرعت انحلال دارو طراحی شد.
    روش ها
    دیسپرسیونهای جامد با روش تغییر یافته حلال تهیه شدند. دیسپرسیونهای تهیه شده با استفاده از آزمایشات محلولیت، انحلال، اسپکتروسکوپی FT-IR و کریستالوگرافی اشعه X مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از آزمایشات اندازه گیری محلولیت نشان داد که هر چه غلظت و وزن مولکولی PEG افزایش یابد، میزان محلولیت ایندومتاسین در پراکندگی های جامد افزایش می یابد. پراکندگی های جامد تهیه شده، در هر دو محیط SIF و SGF بطور قابل ملاحظه ای سرعت انحلال بالاتری در مقایسه با مخلوطهای فیزیکی دارو - حامل و داروی خالص نشان دادند. نتایج آزمایشات اسپکتروفتومتری FT-IR به همراه دیفرکتومتری اشعه X حاکی از فقدان تداخل بین دارو و حامل و عدم تبدیل ایندومتاسین به فرم آمورف بود.
    نتیجه گیری
    تهیه دیسپرسیونهای جامد با استفاده از پلی اتیلن گلیکولهای جامد بعنوان حاملهای هیدروفیل باعث افزایش سرعت انحلال ایندومتاسین در هر دو Ph 7.2 و 1.2 در مقایسه با مخلوطهای فیزیکی دارو - حامل می شود. اثر حل کنندگی و همچنین جلوگیری از اگرگاسیون ذرات و اصلاح خواص سطحی ذرات ایندومتاسین مسئول افزایش سرعت انحلال، این دارو از دیسپرسیونهای جامد می باشد.
    کلیدواژگان: ایندومتاسین، پراکندگی جامد، کریستالوگرافی اشعه X، طیف سنجی FT، IR
  • محمد چرخ پور، علیرضا محجل نائبی صفحه 73
    زمینه و هدف
    هدف از اجرای این تحقیق بررسی نقش برخی از گیرنده های سیستم سروتونرژیک در هسته های راف خلفی (DRN) و میانی (MRN) برروی علایم سندرم محرومیت از مرفین بود.
    روش ها
    از آزمایشات بر روی ژنهای ویستارنر با محدوده وزنی 225 الی 275 گرم انجام پذیرفت. در گروه کنترل (n=8) تزریقات زیر جلدی مرفین به مدت 9 روز (به ترتیب mg.kg.12h 25, 25, 20, 20, 15, 15, 10, 10,5) انجام گرفته و روز آخر، یک ساعت بعد از اولین تزریق مرفین نالوکسون با دوز 5 mg.kg بصورت داخل صفاق تزریق و بلافاصله ثبت علایم سندرم محرومیت به مدت یک ساعت انجام گرفت. در گروه های sham بعد از کانول گذاری در DRN و MRN بوسیله دستگاه استریوتاکس و پنج روز بعد بعد از ریکاوری ژنها، تزریقات زیر جلدی مرفین شروع و روز نهم، 55 دقیقه بعد از اولین تزریق مرفین، یک تزریق داخل هسته ای از حامل هیدروبرومور -2) -1 متوکسی فنیل) -2) -4] -4- فتالیمیدو) بوتیل[پی پرازین) 1? g1/2min (NAN-190)توسط پمپ اینفیوژن صورت گرفته و 5 دقیقه بعد تزریق نالوکسون و ثبت علایم مشابه گروه قبلی انجام شد. آزمایشات مربوط به گروه های تست نیز همانند گروه های SHAM بود باستثنای اینکه بجای حامل? /?? g1/2min و? /?، ?/? از NAN-190 (انتاگونیست گیرنده های 5-HT1A) به داخل هسته های راف تزریق گردید.
    یافته ها
    داده های حاصل از آزمیاشات با استفاده از آزمون آماری ONE WAY ANOVA و پس آزمون TUKEY بررسی شد و کاهش معنی داری در بروز برخی علایم سندرم محرومیت(P?.??> در مورد پرش و P?.??> در مورد کشیدن شکم روی زمین و در مورد P?.??> حرکات سگ خیس مانند) در گروه های دریافت کننده NAN-190 نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصله موید آن است که احتمالا یکی از گیرنده های سروتونرژیک دخیل در بروز علایم سندرم محرومیت از مرفین، گیرنده های 5-HT1A موجود در هسته های راف بوده و شاید بتوان بر این اساس راه حلی برای ترک اعتیاد آسانتر معتادان بدست آورد.
    کلیدواژگان: گیرنده های 5-HT18 هسته راف خلفی، هسته راف میانی، مرفین، سندرم محرومیت
  • حسین ناظمیه، جواد شکری، منا کارگر، سامان احمد نصرالهی، شیرزاد آذرمی، مسعود مدرسی صفحه 81
    زمینه و هدف
    اهمیت استفاده از ضد آفتاب ها امروزه بر کسی پوشیده نیست و در عین حال عوارض نامطلوب برخی از ضد آفتابهای سنتتیک زمینه را برای بررسی های بیشتر در مورد موارد طبیعی منجمله آرتمیا، فراهم کرده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرات ضد آفتاب عصاره های تام آرتمیا و فراکسیون های حاصل از آن بود.
    روش ها
    به این منظور ابتدا پودرهای خشک آرتمیا با استفاده از حلال هگزان و توسط دستگاه سوکسوله به مدت 24 ساعت چربی زدایی گردید. سپس با استفاده از حلال دی کلرومتان عمل استخراج بر روی پودر باقیمانده انجام و مواد نیمه قطبی استخراج شد. و در نهایت پودر چربی زدایی شده به روش ماسراسیون و با استفاده از حلالهای مختلف شامل متانول، اتانول و مخلوط هیدروالکلی (70:30) بطور جداگانه عصاره گیری گردید. عصاره های تام بدست آمده توسط دستگاه روتاری اواپراتور تحت خلا و دمای کم کاملا خشک شد و محلولهای استاندارد با انحلال وزن مشخصی از عصاره خشک در حجم ثابتی از حلال از آنها تهیه گردید و محدوده جذب و قدرت جذب پرتوهای UV توسط آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. در مرحله بعد برای بررسی دقیقتر عصاره ها، عمل فراکسیونه کردن بر روی عصاره های تام انجام شد. برای این منظور عصاره های تام بر روی ستونی از سفادکس LH-20 و به کمک متانل کروماتوگرافی گردید و فراکسیونها جمع آوری شد.
    یافته ها
    از تک تک فراکسیون های حاصل طیف UV تهیه شد و نمونه های دارای طیف مشابه با هم مخلوط شدند تا چندین فراکسیون عمده حاصل آمد. با بررسی طیف جذبی محلولهای هم غلظت تهیه شده از فراکسیونها و مقایسه نتایج حاصل مشخص شد که فراکسیون دوم عصاره هیدرواتانلی %70 و فراکسیون سوم عصاره متانلی دارای مطلوب ترین جذب در ناحیه UV-B است.
    نتیجه گیری
    نتایج این بررسی نشان داد که از عصاره هیدروالکلی و متانولی آرتمیا ارومیانا می توان همانند آرتمیا سالینا به عنوان ضد آفتاب در ساخت فرآورده های موضعی استفاده کرد، ولی به دلیل خطراتی که استفاده از متانل به دنبال دارد پیشنهاد می شود که از عصاره هیدروالکلی برای مرحله فرمولاسیون استفاده گردد.
    کلیدواژگان: آرتمیا سالینا، آرتمیا اورمیانا، ضد آفتاب، طیف UV