فهرست مطالب

جامعه شناسی ایران - سال ششم شماره 3 (پیاپی 11، پاییز 1384)

مجله جامعه شناسی ایران
سال ششم شماره 3 (پیاپی 11، پاییز 1384)

  • 184 صفحه، بهای روی جلد: 12,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/09/08
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد عبداللهی، علی ساعی صفحات 3-27
    مساله مورد تبیین در این مقاله تفاوت پذیری میزان تغییرات دموکراتیزاسیون در ایران است. بر اساس این مسئله، سوال تحقیق تحت عنوان «میزان تغییرات دموکراتیزاسیون در ایران چه گونه قابل تبیین است؟» بیان شده است. در پاسخ به این سوال و در مقام حل مسئله،چارچوب نظری تحقیق با ساختار مفهومی زیر بیان گردیده است: اگر مدرنیزاسیون رخ دهد، آن گاه با شرط وجود جامعه مدنی توسعه یافته دموکراتیزاسیون رخ می دهد. در گام بعدی راه حل تئوریک مسئله از این چهارچوب نظری استنتاج گردیده، در ادامه فرضیات از طریق تجربه مورد داوری قرار گرفته اند. روش گردآوری داده های تجربی روش تاریخی (رجوع به اسناد دست اول) بوده، برای داوری تجربی در باب فرضیات، از روش تحلیل رگرسیون استفاده کرده ایم. یافته های تجربی بیانگر این واقعیت است که ضریب همبستگی دموکرانیزاسیون با مدرنیزاسیون برابر با 0.72و با توسعه جامعه مدنی 0.52 است. از سوی دیگر همبستگی دموکرانیزاسیون با ترکیب خطی متغیرهای مدرنیزاسیون و توسعه جامعه مدنی به اندازه 0.71 می باشد.
    کلیدواژگان: دموکراتیزاسیون، مشارکت انتخابی، رقابت انتخابی، مدرنیزاسیون و جامعه مدنی
  • مسعود چلبی، حسین اکبری صفحات 28-46
    این مطالعه درصدد بررسی اثرات سطوح توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی بر نابرابری های اجتماعی است. نابرابرهایی که در این پژوهش مدنظر قرار گرفته اند عبارتند ا زنابرابری د رتوزیع درآمد، نابرابری جنسیتی و نابرابری بخشی. این تحقیق بر اساس روش تطبیقی – طولی انجام یافته است که در آن از داده های ثانویه برای 208 کشور جهان از سال 1970 تا 2000 استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از الگوسازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان می دهند که توسعه سیاسی از دو مسیر عمده اثر کاهنده بر نابرابری های اجتماعی دارد: یکی این که، توسعه سیاسی (عمدتا مردم سالاری) فرایند تحقق توسعه اقتصادی را در خلال زمان هموارمی سازد. دیگر این که، تاوسعه سیاسی باعث کاهش فساد اداری خواهد شد، که این نیز سهمی در تقلیل نابرابری های اجتماعی دارد. یافته ها همچنین نشان می دهد که موقعیت کشورها در نظام جهانی اثر قابل توجهی بر توسعه اقتصادی آن ها دارد. به علاوه، توسعه اقتصادی به طور مستقیم و غیرمستقیم موجبات کاهش در نابرابری های اجتماعی را در بلند مدت فراهم می نماید.
  • محمد رضایی صفحات 47-69
    این مقاله با نقد رویکردهای موجود در تحلیل نحوه رعایت قانون در ایران به بررسی میزان، نوع و عوامل موثر بر قانون گریزی می پردازد اشکال اساسی تحلیل های گذشته درباره قانون گریزی در ایران این است که نحوه حضور قانون در جامعه ایران را به شدت با استبداد سیاسی، از یک طرف، با عوامل اکولوژیکی، از طرف دیگر، ربط داده و نسبت به عنصر نظارت و رشد نهادهای نظارتی یا، به عبارت بهتر، نهاد مراقبت و تنبیه در جامعه و زندگی روزمره بی اعتنایند. در این مقاله به نقش این نهادها در میزان رعایت قانون در جامعه پرداخته شده ست.
    کلیدواژگان: قانونن گریزی، قانون گرایی، نظام مراقبت و تنبیه، جامعه بی انضباط، عام گرایی، آنومی
  • محمد سعید ذکایی، سید آیت الله میرزایی صفحات 70-96
    از دیدگاه سازه گرایان، مردانگی سازه ای اجتماعی – فرهنگی است که در فرایند اجتماعی شدن به صورت فعالانه کسب می شود. بنابراین، مردانگی از ویژگی های ذاتی بیولوژیکی، فیزیولوژیکی و یا روان شناختی فراتر می رود. در این مقاله پاسخ پسرها (مردان جوان) را به ارزش های «مردانگی» با مطالعه نگرش های آن ها نسبت به ارزش های یاد شده مورد بررسی قرار می دهیم. بدین منظور، با اتخاذ رویکردی سازه گرایانه و با استفاده از نمونه ای معرف دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر تهران، قصد داریم گرایش پسرها را به ارزش های مردانه و کلیشه های جنسیتی مطالعه نموده و ارتباط پایگاه اجتماعی - اقتصادی وهویت جنسیتی پسران را با این ارزش ها مورد توجه قرار دهیم. این پژوهش ضمن اذعان به وجود تنوعی از مردانگی در میان پسرهای دانش آموز شهر تهران برخی اختلافات را نیز در زمینه گرایش به ارزش ها و کلیشه های جنسیتی درمیان آن ها نشان می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد پسرهایی که نمرات بالاتری در مقیاس مردانگی کسب نموده اند نسبت به سایرین گرایش بیشتری به ارزش های مردانگی و کلیشه های جنسیتی مردانه دارند.
    کلیدواژگان: مردانگی، ارزش های مردانه، هویت جنسیتی، کلیشه های جنسیتی
  • محمد امین قانعی راد، فریده حسینی صفحات 97-123
    سازمان های غیردولتی پدیده ای جدید در حیات اجتماعی جوامع محسوب می شوند که رشد شتابان آن ها از نیمه دوم قرن بیستم و در پی مسایل ناشی از جهانی شدن و بحران دولت رفاه آغاز شده است. این سازمان ها به دنبال بسیج نیروهای مردمی و داوطلب برای بهبود وضعیت جامعه، رفع کاستی ها، بروز و ظهور دیدگاه ها و دست یابی به توسعه پایدار هستند. این مطالعه به دنبال بررسی عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت جوانان در سازمان های غیر دولتی است.بدین منظور با بررسی نظریه های مختلف جامعه شناسان کلاسیک و نظریه های انجام اجتماعی، جنبش های اجتماعی جدید و سرمایه اجتماعی به بیان نظری مسئله تحقیق پرداخته شده است. در این پژوهش، سازمان های غیر دولتی نمود جنبش های جدید پنداشته شده و با توجه به الگوی فرانظری کلمن ارزش های فرامادی و نیز سرمایه اجتماعی افراد بر مشارکت آن ها در این سازمان ها موثر فرض شده و با روش پیمایش فرضیات بررسی شده اند. جامعه آماری جوانان 14 - 30 ساله ساکن مناطق مختلف شهر تهران می باشند و حجم نمونه 375 نفر است. اطلاعات مورد نیاز با کاربرد پرسشنامه جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که هر چه ارزش های فرامادی در جوانان بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی در آنان بیشتر و مشارکت آن ها در سازمان های غیردولتی بیشتر است. جوانان دارای پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتر و دارای تحصیلات بیشتر مشارکت بیشتری در این سازمان ها دارند. همچنین مشارکت دختران جوان کمتر از پسران جوان بوده است. پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتر با داشتن ارزش های فرامادی و سرمایه اجتماعی بیشتر همراه است. دانشجویان و دانش آموزان نیز ارزش های فرامادی و سرمایه اجتماعی و در نتیجه مشارکت بیشتری در سازمان های غیر دولتی جوانان داشته اند.
    کلیدواژگان: سازمان های غیر دولتی، جوانان، مشارکت، سرمایه اجتماعی، ارزش های پسامادی، جنبش های اجتماعی جدید
  • عبدالعلی لهسایی زاده، جهانگیر جهانگیری، خواجه نوری صفحات 124-145
    مشارکت زنان در فعالیت های اجتماعی یکی از مسایل مهم در دهه های اخیر بوده است. یکی از ابعاد مشارکت زنان در حوزه اقتصاد می باشد. مطالعه حاضر با استفاده از نظریه کالینز که خود مبتنی بر نظریه تضاد در سطح خرد می باشد به بررسی نقش زنان در فعالیت های اقتصاد روستایی وسهم آنان در این حوزه پرداخته است. در این راستا موانع عملی مشارکت زنان در عرصه های مختلف فعالیت اقتصادی در روستاهای فارس مورد توجه قرار گرفته است.از یافته های مهم تحقیق رابطه معکوس بین تحصیلات و مشارکت اقتصادی آن ها بوده است. به بیان دیگر، هر چه تحصیلات زنان بیشترمی شود تمایل آنان به انجام دادن کارهای اقتصادی – که عمدتا در روستاها مرتبط با کشاورزی و دامداری است – کمتر می شود. همچنین با افزایش سن، مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی بیشتر می شود. علاوه بر این، با افزایش تحصیلات و درآمد مردان مشارکت زنان کمتر می گردد. مدل نهایی تحقیق نشان دهنده آن است که قوی ترین متغیر تعیین کننده تغییرات میزان مشارکت اقتصادی زنان، نگرش آنان نسبت به اشغال شان می باشد. متغیرهای میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، نگرش مردان نسبت به نقش اقتصادی زنان، فضای حیاتی و اعتماد به نفس زنان دیگر متغیرهایی هستند که بر روی هم 33.8 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دهند.
  • هلموت کوزمیکس ترجمه: محمدحسین هاشمی صفحات 146-178
    1. تمدن، بورژوازی و جامعه و جامعه ادب پیشهمفهوم «تمدن» معمولا «تمدن های بزرگ» جهان را به ذهن می آورد. در واقع، ایده «تمدن» به صورتی لاینفک از طریق پیوندی مفهومی به ایده «توسعه»، متصل است. این پیوند به عنوان معیار ارزشیابی در کار بست آشکار و نهان این دو ایده به جوامع و دستاوردهای مادی و فرهنگی آن ها به کار می آید. در چنین تعبیری است که پارسنز از توسعه به سوی تجدد غربی سخن می گوید. پارسنز، با اتخاذ دیدگاهی که آشکارا تحولی است، غرب را به صورت یکی از گونه های تمدن های بزرگ نشان می دهد. در نظر وی، متغیر اصلی در فرایند تحول اجتماعی «توان انطباقی» است و این توان در سطحی کلان تعریف می شود...