فهرست مطالب

Current Journal of Neurology - Volume:4 Issue: 10, 2005

Current Journal of Neurology
Volume:4 Issue: 10, 2005

  • 120 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/10/10
  • تعداد عناوین: 12
|
  • داروی میتوکسانترون در بیماری مالتیپل اسکروزیس (MS)
    سعید شاه بیگی، عباس نوریان، محمدعلی صحراییان، وحید شایگان نژاد، مژگان طباطبایی، بهروز احسن صفحه 1
    اشکال مختلف بیماری مالتیپل اسکروزیس (MS) از جمله بیماران با فرم شدید عود کننده بهبود یابنده (RRMS)، فرم پیشرونده ثانویه (SPMS) و فرم پیشرونده عود کننده PRMS اشکال بالقوه درمان با میتوکسانترون محسوب می شوند. تشخیص زود هنگام این بیماران و شروع سریع درمان با میتوکسانترون دیده شده که از شدت بیماری و زمین گیر شدن جلوگیری می کند. علیرغم اثرات درمانی میتوکسانترون، عوارض ناخواسته آن مثل مسمومیت قلبی، عامل بازدارنده در درمان زود هنگام محسوب می شود. با انتخاب صحیح بیماران و مراقبت درست از آنها و توجه به رخداد این عوارض، میتوکسانترون داروی مناسبی جهت بیماران محسوب می شود.
  • بررسی هالوسیناسیون در بیماران پارکینسونی
    سیدعلی صدرالدینی، علی پاشاپور، مهناز طالبی، کاوه مهرور، فریبرز عباسقلی روستا صفحه 11
    سابقه و هدف
    توهم، بویژه توهم بینایی در حدود یک چهارم بیماران پارکینسونی را درگیر می کند. توهمات عمدتا به عنوان عوارض جانبی داروهای ضد پارکینسون در نظر گرفته می شوند ولی ممکن است عوامل دیگری نظیر سن، جنس، مرحله بیماری و مدت شروع بیماری نیز در ایجاد آنها موثر باشند. توهمات یک عامل خطر برای پرستاری دایمی در منزل بوده و با میزان مرگ و میر بالا همراه هستند. هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع توهمات و انواع آن در بیماران پارکینسونی و تعیین عوامل خطر موثر در ایجاد آنها می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه طی مدت 18 ماه، بیماران دارای معیارهای تشخیص بالینی پارکینسون مورد بررسی قرار گرفتند که طی این مدت برای 100 بیمار پرسشنامه های خاص تکمیل گردید. سپس بعد از تعیین میزان شیوع توهمات، بیماران به دو گروه بیماران پارکینسونی با توهم و بدون توهم تقسیم شده و از نظر سن، جنس، مدت شروع بیماری، مرحله بیماری، نوع داروهای مصرفی و معیارهای تشخیصی بالینی شامل برادی کینزی، رژیدیتی عضلانی، ترمور استراحتی، بی ثباتی وضعیتی، سابقه استروک های تکرار شونده، سابقه ضربه به سر تکرار شونده، سابقه آنسفالیت قطعی، شروع یک طرفه، شواهد پیشرفت بیماری، درگیری غیر قرینه، پاسخ عالی به لوودوپا، کره شدید وابسته به لوودوپا، پاسخ به لوودوپا بیش از 5 سال و دوره بالینی بیش از 10 سال با هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    میزان شیوع توهمات در بیماران مورد بررسی %24 بود. شایع ترین این توهمات، توهمات بینایی (%79.2) و پس از آن، توهمات بینایی - شنوایی (%12.5)، توهمات حس عمقی (%4.2) و توهمات شنوایی (%4.2) بودند. از میان معیارهای تشخیصی بالینی مورد بررسی، توهمات با بی ثباتی وضعیتی (P=0.005)، و شواهد پیشرفت بیماری (p=0.022) ارتباط داشتند. توهمات با مرحله بیماری نیز در ارتباط بودند. (p=0.000) از میان داروهای مصرفی، توهمات با لوودوپا (p=0.000)، کاربی دوپا (p=0.001)، تری هگزی فنیدل (p=0.004) و آمانتادین (p=0.030) ارتباط داشتند، که میانگین دوز مصرف روزانه آنها در افرادی که توهم داشتند به ترتیب از راست به چپ، 722.5، 75، 6 و 266.67 میلی گرم در روز بود.
    نتیجه گیری
    توهمات در %24 بیماران پارکینسونی وجود داشت که علاوه بر داروهای لوودوپا، کاربی دوپا، تری هگزی فنیدیل و آمانتادین عوامل دیگری مثل بی ثباتی وضعیتی، شواهد پیشرفت بیماری و مرحله بیماری نیز در ظهور این توهمات موثر بود.
    کلیدواژگان: بیماری پارکینسون، توهمات، داروهای ضد پارکینسون
  • بررسی فراوانی نسبی آناستوموز مارتین - گروبر بر اساس مطالعه هدایت عصبی در بیمارستان پورسینای رشت
    حمیدرضا حاتمیان، حمیدرضا قلیانچی لنگرودی صفحه 21
    سابقه و هدف
    آناستوموز مارتین - گروبر احتمالا شناخته شده ترین آنومالی است که در سطوح مختلف بین اعصاب مدیان و اولنار اتفاق می افتد. این آناستوموز از فیبرهای حرکتی تشکیل می شود که از عصب مدیان منشا گرفته و از طریق اتصال به عصب اولنار به بعضی از عضلاتی که در حالت عادی از اولنار عصب دهی می شوند، می رسند. هدف از انجام این مطالعه تعیین فراوانی نسبی آناستوموز مارتین - گروبر و انواع آن در افراد سالم و جلب توجه افرادی است که در آزمایشگاه های نوروفیزیولوژی کار می کنند تا وجود این آناستوموز را همیشه مد نظر داشته باشند تا از سو تفسیرهای احتمالی اطلاعات به دست آمده از الکترومیوگرافی و مطالعات هدایت عصبی اجتناب نمایند.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه که به روش توصیفی انجام شد، 130 نفر 60) نفر مرد و 70 نفر زن(انتخاب شده و روی هر دو دست آنها مطالعه هدایت عصبی انجام گردید به طوریکه الکترود ثبت کننده روی عضلات تنار، هیپوتنار واولین بین استخوانی دورسال قرار گرفته و هر دو عصب مدیان و اولنار هم در دیستال و هم در پروگزیمال به صورت سوپراماگزیمال تحریک شدند و پتانسیل های فعال عضلات ثبت گردید و دامنه آنها ارزیابی شد. از تست کای - اسکوار برای آنالیز اطلاعات بدست آمده استفاده شد. این آناستوموز در 34 نفر (%26.15) و در 47 دست (%18.07) دیده شد. شایعترین نوع، تیپ II بود که %61.7 را شامل می شد. تیپ I در 2 دست، تیپ III در 3 دست و تیپ VI در 13 دست (%27.66) مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    می توان از این مطالعه نتیجه گرفت که آناستوموز مارتین - گروبر شایع بوده و مواجهه با آن در کلینیک الکترودیاگنوزیس قابل توجه است و مدلهای عصب دهی غیر متعارف که ممکن است یافته های الکتروفیزیولوژی را تحت تاثیر قرار دهند باید همیشه مد نظر قرار گیرند. تا به خصوص در ضایعات عصبهای مدیان و اولنار تفسیرهای نادرست صورت نگیرد.
    کلیدواژگان: آناستوموز مارتین - گروبر، مطالعه هدایت عصبی، الکترومیوگرافی، عصب مدیان، عصب اولنار
  • مقایسه میزان هموسیستئین، ویتامین B12 و اسیدفولیک پلاسما بین بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک و افراد سالم
    مهدی مقدسی صفحه 30
    سابقه و هدف
    سکته مغزی از عوامل مهم ایجاد کننده ناتوانی طولانی مدت است که عوارض شخصی و اجتماعی متعددی را برای فرد و جامعه ایجاد مینماید. در سالهای اخیر رابطه بین میزان هموسیستئین، ویتامین B12 و اسید فولیک پلاسما با بیماری های مختلف عروق مورد بررسی فراوان قرار گرفته است که در این زمینه نظرات مختلفی موجود است. این طرح با هدف مقایسه میزان هموسیستئین, ویتامین B12 و اسیدفولیک در پلاسمای بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک و گروه شاهد انجام شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه که به روش گذشته نگر مورد - شاهدی اجرا شد، تعداد 42 نفر برای گروه مورد و 20 نفر برای گروه کنترل انتخاب شدند. روش انتخاب افراد هر دو گروه غیر تصادفی ساده بود. کلیه اطلاعات مورد نیاز طرح با استفاده از پرونده و نمونه پلاسمای افراد تعیین شد و با یکدیگر مقایسه شدند. مقایسه میزان هموسیستیین، ویتامین B12 و اسیدفولیک در دو گروه توسط تست t انجام شد.
    یافته ها
    در این مطالعه، میانگین ویتامین B12 در گروه مورد Pg/ml 388.4± 390.3 و گروه شاهد Pg/ml 369.8 ±110.4 بود که بیانگر تفاوت معنی داری نبود. میانگین اسید فولیک در گروه مورد 6.8± 4.5 ng/ml و شاهد 12.2 ±3.0 بود که تفاوت معنی داری را بین دو گروه نشان داد (P=0.001). میانگین هموسیستیین در گروه مورد 21.1± 9.8 و شاهد 13.5 ±3.2 میکرومول بر لیتر بود، که بیانگر تفاوت معنی دار بین دو گروه بود (P=0.001).
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این مطالعه، میانگین اسید فولیک در گروه مورد بطور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود و میانگین هموسیستئین در گروه مورد بطور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود که با نتایج سایر مطالعات نیز منطبق بود. به این جهت پیشنهاد میگردد در مطالعات آتی به بررسی نقش تجویز این مواد در پیشگیری از سکته های مغزی در یک مطالعه آینده نگر اقدام شود
    کلیدواژگان: اسید فولیک، سکته مغزی، ویتامین B12، هموسیستئین
  • کیفیت زندگی در بیماران مالتیپل اسکلروزیس (MS): ترجمه و تطبیق فرهنگی پرسشنامه QoL - 54 MS
    افشین برهانی حقیقی، هاله قائم صفحه 40
    سابقه و هدف
    بیماری اسکلروز متعدد یک بیماری پیشرونده و مزمن سیستم اعصاب مرکزی است که بیشتر در بزرگسالان بین سنین 15 تا 50 سال بروز کرده و به طور عمده فعالیتهای روزمره و زندگی خانوادگی و اجتماعی مبتلایان را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از انجام این مطالعه ترجمه و تطبیق فرهنگی MSQoL-54 به فارسی و ایجاد ابزاری مناسب برای انجام تحقیقات بالینی و مراقبتهای پزشکی است.
    مواد و روش ها
    به منظور استفاده از MSQoL-54 در بیماران ایرانی با استفاده از روش ترجمه و وا ترجمه و سنجش استفهام بیماران، نسخه فارسی پرسشنامه مذکور تهیه گردید.
    یافته ها
    پرسشنامه ترجمه شده توسط 20 بیمار مبتلا به اسکلروز متعدد تکمیل شد که در مجموع سوالات از نظر بیماران قابل قبول و قابل فهم گزارش شد و متوسط زمان تکمیل پرسشنامه 17 دقیقه بود. سوالات 4 و 9 به لحاظ فرهنگی تطبیق داده شدند و سوالات فعالیتهای جنسی فقط توسط بیماران متاهل تکمیل گردیدند.
    نتیجه گیری
    نسخه فارسی MSQoL-54 می تواند به عنوان ابزاری کارا در ارزیابی کیفیت زندگی بیماران اسکلروز متعدد به عنوان قسمتی از برنامه معمول تحقیقات بالینی و مراقبتهای پزشکی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: مالتیپل اسکلروزیس، کیفیت زندگی، MSQoL-54، ترجمه و واترجمه، تطبیق فرهنگی
  • بررسی پاسخ سمپاتیک پوستی در بیماران پارکینسون
    وحید شایگان نژاد، سعید خسروی، فرشته اشتری، مجید قاسمی صفحه 57
    سابقه و هدف
    بیماری پارکینسون با فراوانی 360 نفر در صد هزار جمعیت از بیماری های شایع دژنراتیو سیستم عصبی است. این بیماری بغیر از مشکلات حرکتی، شناختی و خلقی شایعی که در فرد مبتلا ایجاد میکند، بعلت درگیری سیستم اتونوم باعث ایجاد علایم عدیده ای در این زمینه نظیر هیپوتانسیون ارتوستاتیک، هیپر هیدروز، یبوست و گاهی آریتمی قلبی می شود. درگیری اتونوم خود منشا افزایش موربیدیتی و مورتالیتی در مبتلایان به پارکینسون است. قصد ما از این مطالعه، اندازه گیری میانگین تاخیر موج پاسخ سمپاتیک پوستی بعنوان روشی برای ارزیابی سیستم سودوموتورسمپاتیک در گروه بیماران دچار پارکینسون و مقایسه آن با گروه شاهد میباشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع شاهد - موردی توصیفی بود که در شش ماهه دوم سال 1383 بر روی 31 بیمار دچار پارکینسون ایدیوپاتیک مراجعه کننده به مراکز درمانی نورولوژی اصفهان و بطور همزمان بر روی 38 نفر گروه شاهد انجام شد. روش نمونه گیری بصورت غیر تصادفی ساده و موارد مخدوش کننده مطالعه مثل وجود پلی نوروپاتی، استروک مغزی قلبی،... از مطالعه حذف گردیدند. آزمون پاسخ سمپاتیک پوستی با تحریک عصب مدیان راست در ناحیه کف دست انجام و زمان تاخیر موج بدست آمده محاسبه و میانگین آن در دو گروه مورد و شاهد مقایسه گردید. مقادیر بدست آمده با استفاده از نرم افزار spss و آزمون تست t مقایسه شدند.
    یافته ها
    دو گروه مورد مطالعه از نظر سن تفاوت معنی داری نداشتند (P=0.81) میانگین سن افراد گروه شاهد 67.4 (9.18) و گروه مورد 66.8 (11.7) بود. میانگین تاخیر موج پاسخ سمپاتیک پوستی عصب مدیان راست در بیماران 1.93 (0.52) و گروه شاهد 1.50 (0.20) بود که بطور معنی داری متفاوت است (P<0.001)، در عین حال در این مطالعه مشخص شد که مدت ابتلا به پارکینسون (P=0.65)، شدت ترمور (P=0.92) و سن مبتلایان (P=0.61) در دو گروه تفاوت معنی داری ندارند.
    نتیجه گیری
    درگیری سودوموتورسمپاتیک در بیماران مبتلا به پارکینسون نسبت به گروه کنترل بیشتر است و احتمال این درگیری به سن ابتلا، شدت ترمور و مدت ابتلا به پارکینسون بستگی ندارد.
    کلیدواژگان: بیماری پارکینسون، پاسخ سمپاتیک پوستی، اختلال عملکرد اتونوم
  • حساسیت انتخابی عضلات سر و گردن در بیماران سردردی
    بشری هاتف، سعید طالبیان، غلامرضا علیایی، مجید غفارپور صفحه 64
    سابقه و هدف
    در مبتلایان به سردرد، افزایش حساسیت عضلات سر و گردن نشانه نقش سیستم عصبی عضلانی در بروز سردردهای مزمن است. در این مطالعه، حساسیت عضلات سر و گردن و مفصل فک، در بیماران مبتلا به سردرد تنشی و میگرنی بدون اورا و افرادی که دندان قروچه دارند، هر کدام بطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه فشاری توسط انگشت اشاره و سبابه معاینه گر بر روی قسمت وسط عضلات تمپورالیس، مستر و خلفی فوقانی گردن و مفصل فک در دو طرف بمدت 5-4 ثانیه وارد می شد. 22 خانم سالم، 19 خانم با سردرد میگرنی بدون اورا و 16 خانم با سردرد تنشنی مورد بررسی قرار گرفتند و پاسخهای افراد بصورت داشتن و نداشتن حساسیت ثبت گردید.
    یافته ها
    در بیماران سردردی، حساسیت به لمس در عضلات تمپورالیس راست و چپ بترتیب با P=0.009, P=0.01 و خلف گردن راست و چپ بترتیب با P=0.007, P=0.004، از درصد بالاتری نسبت به افراد سالم برخوردار بودند، در حالیکه در بین دو گروه سردردی تفاوت معنی داری در موارد فوق الذکر دیده نشد. در افرادی که دندان قروچه داشتند بطور معناداری عضلات مستر و تمپورالیس از حساسیت بیشتری برخوردار بودند.
    نتیجه گیری
    اختلالات مختلف باعث حساسیت انتخابی در عضلات می شوند. بطوریکه سردرد باعث افزایش حساسیت در مفصل فک و عضله مستر نمی شود در حالیکه کسانیکه دندان قروچه دارند عضله مستر حساس تری دارند.
    کلیدواژگان: سردرد میگرنی بدون اورا، سردرد تنشنی، حساسیت عضلانی، دندان قروچه
  • افسردگی و اضطراب در میان بیماران با سردرد در شهر اصفهان در مقایسه با افرادی که فاقد سردرد هستند
    عباس قربانی، احمد چیت ساز صفحه 71
    سابقه و هدف
    میگرن و سردرد تنشی از شایعترین نوع سردردها در همه جوامع بوده و از جمله شایعترین علل مراجعه به کلینیک های عمومی و بیماری های مغز و اعصاب بشمار می آید. امروزه مشخص گردیده که بسیاری از سردردهای مزمن در همراهی با مسایل روانی و رفتاری هستند به طوری که بین سردردهای مذکور و افسردگی یک تاثیر دو طرفه قایل شده اند. بنابراین لازم است در جامعه ما با توجه به شرایط خاص موجود، میزان شیوع و شدت اضطراب و افسردگی در بین بیماران با سردردهای مذکور ارزیابی شود تا در صورت معنی دار بودن، راهکارهایی جهت غربالگری بیماران و روش های صحیح درمانی ارایه گردد تا از میزان هزینه های درمانی و همچنین مزمن شدن سردرد کاسته شود.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه توصیفی - تحلیلی (مورد - شاهدی)، 125 بیمار با سردرد میگرنی و تنشی مراجعه کننده به درمانگاه های آموزشی بیماری های مغز و اعصاب وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از نظر میزان افسردگی و اضطراب، با کمک آزمون های بک و کاتل مورد ارزیابی قرار گرفتند و با 125 بیمار با شرایط سنی و جنسی و اجتماعی مشابه مقایسه گردیدند. نتایج به وسیله آزمون های کای - اسکوار و آزمون تست t با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه 29.6 درصد افراد مورد مطالعه مرد و 70.4 درصد زن بودند. میانگین نسبی افراد 26 سال بود و در 16 درصد موارد میگرن با اورا و در 44 درصد موارد میگرن بدون اورا و در 40 درصد موارد سردرد تنشی شناسایی شد. شیوع افسردگی در گروه مورد 65.2 درصد و در گروه شاهد 52.8 درصد بود و در گروه مورد بیشترین افراد 36) درصد(افسردگی متوسط و در گروه شاهد بیشترین افراد 47.2) درصد(بدون افسردگی بودند.
    شیوع اضطراب در گروه مورد 76.8 درصد و در گروه شاهد 52 درصد گزارش گردید. در مقایسه میانگین نمرات افسردگی بین گروه مورد و شاهد و همینطور اضطراب بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود داشت به طوری که در گروه مورد، میزان افسردگی و اضطراب بیشتر بود (P<0.001) ولی در میزان افسردگی بین بیماران با سردرد میگرنی با اورا و گروه شاهد اختلاف معنی داری وجود نداشت (P=0.276).
    نتیجه گیری
    با توجه به اطلاعات بدست آمده از این مطالعه که همراهی افسردگی و اضطراب را در سردرد میگرنی و تنشی و همچنین تشدید میگرن و تداوم آن خصوصا با اضطراب را نشان میدهد. چنین می توان نتیجه گیری نمود که غربالگری مبتلایان با سردردهای میگرنی و تنشی از جهت وجود افسردگی و اضطراب مفید است. این امر می تواند کاهش هزینه های درمانی و جلوگیری از مزمن شدن سردرد را بدنبال داشته باشد.
    کلیدواژگان: سردرد میگرنی، سردرد تنشی، اورا، اضطراب، افسردگی
  • بررسی تاثیر استفاده از کاف فشار سنج در تغییرات الکترودیاگنوستیک مبتلایان به سندرم تونل کارپال
    سعید ابریشمکار، حمیدرضا آرتی، بهرام امین منصور، فرهاد منطقی، محمود نوریان صفحه 78
    مقدمه
    سندرم تونل کارپال شایعترین بیماری درگیری عصبی در انسان است. استفاده از روش های الکترودیاگنوستیک و بویژه ثبت تاخیر هدایت حسی، روشی مناسب برای تشخیص درگیری عصب مدین و علایم بالینی ناشی از آن است. علی رغم بررسی های فراوانی که بر روی CTS انجام گرفته، هنوز معیار مناسبی جهت ارزیابی بهبود بالینی بیماران بعد از انجام عمل جراحی، وجود ندارد. در این مطالعه سعی شده تا تغییرات الکترودیاگنوستیک ناشی از کاف فشارسنج در ناحیه بازو برای ایجاد تاخیر هدایت حسی و حرکتی نشان داده شود تا آن گروه از بیماران که علایم بالینی قابل توجه ولی تغییرات الکترودیاگنوستیک خفیف تا متوسط دارند کاندید عمل جراحی شوند.
    مواد و روش ها
    30 بیمار با علایم بالینی CTS مراجعه کننده به کلینیک تخصصی آیت الله کاشانی شهر کرد با استفاده از این تکنیک مورد مطالعه قرار گرفتند. برای هر یک از بیماران بررسی الکترودیاگنوستیک به منظور بررسی میزان درگیری عصب مدین انجام گرفت و تاخیر در پتانسیل حسی و حرکتی ثبت گردید. سپس کاف فشارسنج در ناحیه بازو در حد فشار متوسط شریانی برای سه تا پنج دقیقه تنظیم و تغییرات مجددا ثبت گردید.
    یافته ها
    در تمامی بیماران بعد از این فشار تاخیر هدایت حرکتی به میزان 10 درصد ایجاد شد. در 22 بیمار در شرایط مشابه تاخیر هدایت حسی با میزان 10 درصد بالاتر از حد اولیه ثبت شد که بعد از عمل جراحی رضایتمندی بسیار بیشتری در روز یکم و چهاردهم در معیار Verbal Pain Scale نسبت به 8 بیماری که تاخیری نداشته و یا تاخیر کمتر از 10 درصد داشتند، مشهود بود.
    نتیجه گیری
    عدم نیاز به همکاری بیمار، تاثیر دوگانه ایجاد ایسکمی و فشار ناشی از احتقان وریدی در ناحیه مچ دست و انتخاب بیمارانی که علی رغم علایم بالینی شدید CTS در بررسی الکترودیاگنوستیک تاخیر هدایت حسی خفیف یا متوسطی دارند، از مزیت های این آزمون جدید است.
  • بررسی اثربخشی طرح بهداشت روان در بیماریابی بیماران مبتلا به صرع در استان چهارمحال و بختیاری در 1380-1383
    رضا خدیوی، مصطفی شاکری، شمسعلی خسروی صفحه 86
    هدف
    صرع یکی از اختلالات عصبی شایع بوده و ممکن است سالها ادامه یافته و باعث ایجاد عوارض جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی گردد. هدف این تحقیق، بررسی اثر بخشی طرح بهداشت روان در کشف بیماران مبتلا به صرع در استان، در طول اجرای طرح می باشد.
    مواد و روش ها
    به دنبال اجرای طرح بهداشت روان در مناطق روستایی و شهری استان از سال 1380، کلیه بیماران مشکوک به بیماری های روانی و صرع در مراکز بهداشتی درمانی شناسایی شده، بعد از معاینه توسط پزشک دوره دیده مخصوص طرح و معاینه مجدد توسط پزشک متخصص و تایید نهایی، بیماران مبتلا تحت مراقبت قرار گرفتند. با انجام یک سرشماری در پایان سال 1383، کلیه بیماران مبتلا به صرع استان از نظر خصوصیات دموگرافیک و نوع داروی مصرفی جهت کنترل صرع، محل زندگی و نسبت خانوادگی، بررسی شدند. داده ها در حوزه مدیریت پیشگیری و مبارزه با بیماری های مرکز بهداشت استان، جمع بندی، کد گذاری و تحت برنامه نرم افزاری SPSS 11.0 با انجام آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    تا پایان سال 1380، جمعا 1907 بیمار مبتلا به صرع در استان شناسایی شدند که با احتساب این رقم شیوع صرع در استان حدود 2.2 در هزار نفر جمعیت برآورد می گردد. از نظر جنسی 56.3 درصد بیماران مرد و 43.7 درصد آنها زن بودند. 68.6 درصد بیماران در روستا و 31.4 درصد آنها در شهر زندگی می کردند. 12.8 درصد مبتلایان به صرع سابقه بیماری بالاتر از 10 سال داشتند. 68.5 درصد این بیماران فرزند خانواده بودند آزمون آماری کای اسکورا رابطه معنی داری بین جنس، محل سکونت، نسبت در خانواده و ابتلا به صرع را نشان داد.
    نتیجه گیری
    میزان بیماریابی صرع در استان نسبت به شیوع صرع در کشورهای در حال توسعه کمتر است. با توجه به اینکه بیش از نیمی از جمعیت استان در مناطق شهری زندگی می کنند، بیماریابی در این مناطق کم بوده و نیاز است نسبت به بازنگری اجرای طرح در مناطق شهری اقدام گردد.
    کلیدواژگان: صرع، اپیدمیولوژی، استان چهارمحال و بختیاری، بهداشت روان
  • گزارشی از مرکز تحقیقات علوم اعصاب کرمان
    صفحه 99