فهرست مطالب

نقد و نظر - سال دهم شماره 1 (پیاپی 38، بهار و تابستان 1384)

فصلنامه نقد و نظر
سال دهم شماره 1 (پیاپی 38، بهار و تابستان 1384)

  • 384 صفحه، بهای روی جلد: 18,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/06/20
  • تعداد عناوین: 20
|
  • سرمقاله
  • علیرضا آل بویه صفحه 2
  • گفت و گو
  • صادق لاریجانی صفحه 4
  • علی عابدی شاهرودی صفحه 25
  • مقالات
  • مصطفی ملکیان صفحه 71

    در این جستار, غرض این بوده است که جایگاه مباحث لفظی علم اصول فقه مسلمین در میان دانشهای زبانی امروزین نشان داده شود. از آنجا که نویسنده, علی رغم کوشش بسیار, نتوانسته است جستار خود را در نوشته ای که حجمش درخور طبع و نشر در یک شماره مجله باشد بگنجاند, لاجرم, آن را در دو بخش عرضه می کند. سجغرافیای دانشهای زبانیز, که بخش اول است, در این شماره ی مجله چشم به آفتاب می گشاید و بخش دوم با عنوان ستبارشناسی مباحث لفظی علم اصولز تا شماره ی بعد در محاق می نماید.

  • رضا اسلامی صفحه 105

    بخش مهمی از علم اصول فقه را مباحث الفاظ تشکیل می دهد و اصولیان از زاویه خاصی به الفاظ قرآن و سنت که در زمره ادله شرعی لفظی قرار دارند, نگریسته اند. با مطالعه این مباحث پی می بریم که فایده آنها منحصر در علم فقه نیست, بلکه می توان برخی قواعد اصولی مربوط به باب الفاظ را در تجزیه و تحلیل هر کلام و کشف مقصود هر متکلم به کار گرفت و بدین لحاظ, دقت ها و موشکافی های دانشمندان علم اصول در تنقیح دلالت دلیل لفظی و کیفیت دریافت معنا را یک روش خاص علمی قلمداد کرد که از نخستین دوره های تاریخی علم اصول تا زمان حاضر همواره مورد توجه بوده و به تدریج, ترقی و تکامل پیدا کرده است.

  • محمدعلی عبداللهی صفحه 143

    بی تردید, تعیین معنا و مدلول هر واژه ای اسم یا فعل یا حرف یا هییت جزو کارهای علم اللغه (زبان شناسی) و از سنخ مباحث لغوی (زبانی) به معنای عام کلمه است که شامل صرف و نحو نیز می شود. وظیفه متعاطیان علم زبان شناسی1 (علم اللغه) تعیین معنا و مدلول هر واژه و هییتی است, تا آن جا که استعمال کننده بتواند معنا و مدلول واژه ای را از معنا و مدلول واژه دیگر به اندازه ای که در مقام استعمال به کارش می آید, تمییز دهد. اما بحث از حقیقت و کنه معنا و مدلول یک واژه وظیفه زبان شناسی (علم اللغه) نیست. اگر بخواهیم مثالی برای این نظرگاه بیاوریم می توان واژه نامه ای را مثال زد که اصطلاحات, ابزار و ادواتی را شرح و ایضاح می کند که مهندس برق با آنها سر و کار و بدان ها نیاز دارد. کار واژه نامه این است که مثلا معنای [مدار] منفی و مثبت را توضیح دهد, اما وظیفه او بحث و بررسی در باب حقیقت مدار منفی و مثبت نیست, بلکه این کار وظیفه علوم دیگری چون علوم طبیعی, فلسفه و منطق است.

  • ای. جی. ان. فلو ترجمه: احمدرضا جلیلی صفحه 153

    قصد من از نوشتن این مقاله نقد و بررسی و پرداختن به مجموعه متنوعی از سوءبرداشت های رایج است و در ضمن آن تلاش کرده ام بر شیوه های احتمالا حیرت انگیز گوناگون پرتوی بیفکنم. قطعه بسیار مشهوری از اخلاق نیکوماخوسی[1], ارسطو متن مناسبی خواهد بود: تفوق در تامل مفهومی است که باید ماهیتش را به طور فهم درآوریم و دریابیم که آیا نوعی دانش است یا نوعی پندار یا نوعی مهارت در حدس یا تخمین درست یا چیزی نوعا متفاوت با اینها. باری, دانش نیست: زیرا آدمیان درباره چیزهایی که می دانند تحقیق و تفحص نمی کنند, در حالی که تفوق در تامل نوعی تامل[2] است و تامل مستلزم تحقیق و محاسبه است. لیکن تامل تحقیق هم نیست [بلکه] بررسی و تحقیق در موضوعی خاص [,یعنی رفتار (سلوک)[3] ای. اف.] است. و با این همه, مهارت در حدس و تخمین درست هم نیست, زیرا مهارت در حدس و تخمین بدون محاسبه آگاهانه و به طور آنی صورت می گیرد, در حالی که تامل به وقت طولانی نیاز دارد... نه درستی را می توان به دانش نسبت داد و نه خطا را, و پندار درست حقیقت است (دفتر ششم, فصل نهم: 1142, a 32 به بعد).

  • جی. جی. راس ترجمه: ف جهان بین صفحه 207

    مایکل دامت(Michael Dummet), اخیرا کتاب فوق العاده جذابی به نام ریشه های فلسفه تحلیلی,1 براساس سلسله درس گفتارهایش در سال 1987 در دانشگاه بولونیا2, منتشر کرده است. علاقه مندم نظراتی چند درباره تبیین او از این نهضت مطرح کنم. البته آن قدر که بر دیدگاه های او نسبت به بعضی نمودهای معاصر فلسفه تحلیلی انگشت تاکید می گذارم, بر تقریر او از ریشه های فلسفه تحلیلی تکیه نمی کنم. درسی که من در صددم از این اظهارنظرات بگیرم, با یکی از موضوعات اصلی کتاب دامت وجه اشتراکی دارد و آن نیاز به پل زدن بر شکاف میان پدیدارشناسی3 و فلسفه تحلیلی است. لیکن, هرچند نظر دامت این است که ارتباط [مذکور] می تواند, و باید, براساس بازگشت به ریشه های مشترک و اتحاد در نقطه افتراق برقرار شود, من استدلال خواهم کرد که باید به جای آن به آینده و به عرصه مشترک مسایل بنگریم, آن جا که سبک های نگرشی [در مسایل] اهمیتی کمتر از راه حل های واقعی دارند راه حل هایی که به طرح و بررسی آنها خواهیم پرداخت. بر این باورم که چنین عرصه ای هم اینک وجود دارد و حوزه مطالعات شناختی, آن را فراهم آورده است, به ویژه در مواردی که این مطالعات با آن چه (فلسفه ذهن)4 خوانده می شود, هم پوشی دارند.

  • گفت و گو
  • سیداحمد مددی صفحه 227
  • مقالات
  • سیدیحیی یثربی صفحه 251
  • حسین اترک صفحه 264

    سودگرایی اخلاقی نظریه ای غایت گرا در باب اخلاق هنجاری, به مجموعه ای از نظریات گفته می شود که غایت نهایی اخلاقی زیستن را خیر عمومی قرار داده و معیار درستی و نادرستی و باید و نباید اعمال را, (اصل سود)1 می دانند. (اصل سود) یا (اصل بیشترین خوشی) اعمالی را که موجب بیشترین مقدار خوشی (یا خوش بختی, خوبی, خیر) برای بیشترین تعداد افراد می شوند, درست و اعمالی را که موجب کاهش خوشی و افزایش ناخوشی می شوند, نادرست می شمارد.2 به عبارت دیگر, اصل سود معیار درستی و نادرستی را غلبه بیشتر خیر عمومی بر شر می داند.3 سودگرایان در تعریف خوشی و ناخوشی (یا خیر و شر یا خوبی و بدی)4 به (لذت و درد), (ارضاء مطلق امیال و عدم آن) یا (ارضاء امیال صحیح و ناصحیح) و هم چنین در وحدت و کثرت خوبی و بدی اختلاف دارند.5

  • سید محمد حسینی سورکی صفحه 301

    اخلاق هنجاری1 یکی از شاخه های مهم فلسفه اخلاق2 به شمار می رود. نظریه های اخلاق هنجاری در صدد ارایه ملاکی برای تعیین و تبیین حسن و قبح و الزامات اخلاقی و دفاع فلسفی از آن ملاک هستند.3 عمده نظریه های اخلاق هنجاری زیرمجموعه یکی از سه نظریه مهم اخلاقی ذیل قرار می گیرند. الف) فضیلت گرایی یا اخلاق فضیلت مدار,4 این نظریه پر سابقه ترین نظریه در اخلاق هنجاری است که به ارسطو برمی گردد و در دوره معاصر با مقاله مشهور الیزابت آنسکام5 (19192001م) در سال (1957م) با عنوان (فلسفه اخلاق جدید)6 دوباره احیا شد.7 این نظریه اخلاقی بر منش انسانی و ارزش های درونی اخلاقی و کسب ملکه فضیلت و زندگی فضیلت مندانه تاکید می کند, و به طور کلی, نظریه اخلاقی ای فاعل محور8 است.9 ب) نظریه های وظیفه گرایانه10 که اخلاق کانت یکی از مشهورترین و معتبرترین آنها به شمار می رود, البته نظریه های دیگری همچون نظریه امر الهی11 و نظریه شهودگرایی12 دیوید راس (W.D. Ross,18771971م) را هم می توان از جمله آنها دانست. در همه این دیدگاه ها بر وجود وظایف و الزامات اخلاقی مطلق و ارزش های ذاتی اخلاقی بدون توجه به آثار و نتایج مترتب بر افعال تاکید می شود.

  • رضا اکبری صفحه 321

    آیا روشی با نام (روش مطالعه کتاب محور) در روش های مطالعه فلسفه وجود دارد؟ سخن را با این پرسش جدی آغاز می کنم, چون که این پرسش و پاسخ به آن ما را با مشکلات جدید نحوه آموزش فلسفه اسلامی در دانشگاه های کشور مرتبط می کند. در پاسخ به این پرسش باید گفت که این روش را هیچ فیلسوفی توصیه نمی کند, هرچند در مقام واقع, آن چه غالبا در دانشگاه های کشور در مقاطع کارشناسی, کارشناسی ارشد و دکتری فلسفه اسلامی شاهد آن هستیم, چیزی جز همین روش نیست.1 دانشجویان در مقطع کارشناسی غالبا بعد از مطالعه اولیه کتاب بدایهالحکمه به آموزش یکی از دو کتاب نهایه الحکمه یا شرح منظومه حکمت حاج ملا هادی سبزواری (غرر الفواید) مشغول می شوند. در مقطع کارشناسی ارشد, بخش های اندکی از کتاب های الاشارات والتنبیهات, حکمه الاشراق و الشواهد الربوبیه تدریس می شود و مقطع دکتری نیز به بخش هایی از کتاب های, الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه و الشفاء اختصاص یافته است.

  • مایکل آرگایل ترجمه: احمدرضا محمدپور صفحه 328

    در آغاز, اندیشه های یونگ شبیه اندیشه های فروید بود. وی نیز انگاره های دینی را به مثابه فرافکنی های نقشینه های والدینی می دید, لیکن تمام این اندیشه ها با کشف ناهشیار جمعی, دست خوش دگرگونی شد. او دیگر دین را نوعی روان آزردگی نمی پنداشت; بلکه آن را چیزی می پنداشت که رشد شخصیت به آن نیازمند است. یونگ دین و مذهب را مبتنی بر جنسیت نمی پنداشت; زیرا غریزه حیات را بسیار گسترده تر از آن می دانست. وی تصاویر خدا را نه مبتنی بر پدر یک فرد, بلکه آن را مبتنی بر یک کهن الگوی پدر همگانی در نظر می گرفت. برخلاف فروید, یونگ از دین طرف داری می کرد و بر این باور بود که تجارب دینی, به یک معنا اصیل اند و معتقد بود که جامعه نیازمند دین است.

  • _ عباس رمضانی فرانی، محبوبه دادفر _ صفحه 338
    استفاده و به کارگیری مقوله های دینی در جلسات روان درمانی با رویکردهای شناختی رفتاری1 و با توجه به زمینه های فرهنگی و باورهای دینی مردم ما می تواند تاثیر سریع تر, عمیق تر و پایدارتری را در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری به دنبال داشته باشد و از این طریق درمان مطلوب حاصل آید. در کشور ما برخی از پژوهش گران گزارش داده اند که افکار وسواسی یا مناسک اجباری رنگ و بوی دینی دارند (فیضی, 1373; فتی و بوالهری, 1378; دادفر, بوالهری, ملکوتی و بیان زاده, 1380). نتایج پژوهش نظیری, دادفر و کریمی کیسمی (1384) نشان داد که باورهای ناکارآمد دینی در مورد مناسک شست وشو و طهارت, پیش بینی کننده بهتری برای شدت علائم وسواسی جبری هستند تا باورهای ناکارآمدشناختی. آنها نتیجه گرفتند که در این صورت, ایجاب می کند که در کار روان درمانی با این بیماران تجدیدنظر شود.
  • هاجر پهلوانی، بهروز دولتشاهی صفحه 349

    پژوهش حاضر یک مطالعه پس رویدادی است که به منظور بررسی میزان به کارگیری مقابله های دینی افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد انجام گرفته است. آزمودنی های پژوهش به تعداد 65 نفر (34 فرد معتاد و 31 فرد غیر معتاد) از مراجعان به مراکز خود معرف شهر زاهدان و همراهان این مراجعان انتخاب و از نظر متغیرهای سن, جنسیت و شغل همتاسازی شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه مقابله دینی گردآوری شد و با استفاده از آزمون آماری t و ضریب هم بستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد در مواجهه با استرس به طور معناداری کمتر از روش های مقابله دینی استفاده می کنند. بین سن افراد و به کارگیری مقابله دینی رابطه معناداری مشاهده نشد. به علاوه, بین افراد با تحصیلات پایین تر و بالاتر از دیپلم در میزان به کارگیری مقابله دینی تفاوت معناداری مشاهده نشد. این نتیجه در درون هر گروه به طور مجزا نیز تایید شد.

  • بهروز دولتشاهی، هاجر پهلوانی صفحه 358

    پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی و شبه آزمایشی است که با هدف بررسی اثر زیارت دینی بر سلامت روانی اجرا گردیده است. بدین منظور تعداد 70 نفر در دو گروه سیاحتی (35=n) و زیارتی (35=n) با در نظر گرفتن متغیرهای جنسیت, سن و داشتن سواد با روش نمونه گیری در دست رس انتخاب شدند. هر دو گروه هم قبل و هم بعد از بازگشت از سفر آزمون سلامت عمومی (GHQ) 28سوالی را تکمیل نمودند. سپس داده های 70 آزمودنی جمع آوری و نتایج با استفاده از آزمون آماری t تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که دو گروه, هم در هنگام عزیمت و هم در هنگام برگشت از سفر در متغیر سلامت روانی با هم دیگر تفاوت معناداری داشتند. به عبارتی گروه زیارتی در هر دو مرحله به طور معناداری از سلامت روانی بالاتری نسبت به گروه سیاحتی برخوردار بودند. هم چنین نتایج نشان داد که زیارت دینی به طور معناداری در مقایسه با سیاحت باعث کاهش علایم و ارتقاء سلامت روانی زایرین خانه خدا گردیده است و این تفاوت به جز در بعد علایم جسمانی در سایر ابعاد افسردگی, اضطراب و سازگاری اجتماعی معنادار بود. جالب این که مقایسه گروه زیارتی در دو مرحله عزیمت و بازگشت نشان داد که گرچه زیارت علایم اضطراب, افسردگی را کاهش داده و باعث افزایش سازگاری اجتماعی افراد شده است, ولی در بعد علایم جسمانی تغییر معناداری ایجاد نکرده است. اما سفر سیاحتی, به طور کلی, هیچ تفاوت معناداری در سلامت روانی افراد ایجاد نکرده است.

  • معرفی کتاب
  • حسن قنبری صفحه 374
  • محمدهادی شهاب صفحه 379