فهرست مطالب

خردنامه صدرا - پیاپی 42 (زمستان 1384)

نشریه خردنامه صدرا
پیاپی 42 (زمستان 1384)

  • 96 صفحه، بهای روی جلد: 6,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/11/18
  • تعداد عناوین: 12
|
  • سرمقاله
    صفحه 2
  • زمان و زمانی
    استاد سید محمد خامنه ای صفحه 3
    موضوع زمان و زمانیات از مسائل مهم فلسفه در همه دورانهای موضوع بوده است. ارسطو وافلاطون دو نظریه معروف خود را دادند. افلوطین آنرا ناشی از نفس کلی (اقنوم سوم) می دانست. در قرون وسطای مسیجی نیز آراء مختلفی داده شد.
    کلیدواژگان: زمان زمانی، فیض، حرکت جوهری، حرکت توسطیه، حرکت قطعیه دهر، سرمد
  • چرا ملاصدرا را صدرالمتالهین نامیده اند؟
    غلامرضا اعوانی صفحه 8
    حدود چهار قرن است که ملاصدرا را با این اسم می خوانیم: «صدرالمتالهین». ولی سوال نکرده ایم که چرا اصلا ملاصدرا را «صدرالمتالهین» گفته اند؟ اول باید ببینیم معنای تاله چیست ایا تاله معنای خاصی دارد؟ آیا نوع خاصی از حکمت است؟ خصوصیات حکمتی که به اسم حکمت تالهی معروف است چیست؟ بعد از اینکه خصوصیات حکمت تالهی را بیان کردیم باید به بحث تاریخی بپردازم. و سیر حکمت تالهی را بیان کردیم باید به بحث تاریخی بپردازیم. و سیر حکمت تالهی را در عالم اسلام و عالم غرب و جایگاه آن را در جهان معاصر نشان بدهیم و بالاخره بگوییم جایگاه صدرالمتالهین در این سیر حکمت تالهی کجاست؟ ...
  • محیط زیست طبیعی از دیدگاه حکمت متعالیه
    سید مصطفی محقق داماد صفحه 13
    مردم عامه چنین می پندارند که فلسفه موضوعی کاملا جدا از زندگی روزمره است. وقتی گفته می شود فیلسوف، شخصی در نظرشان می آید که از زندگی عادی و معمولی کاملا فاصله گرفته و در معنای متعالی وجود فکر می کند. واقعیت این است که هر چند که این پندار دور از حال مردم کوچه و بازار تا حدودی جای گرفته ولی علاوه بر آنکه پیشینه فکر فلسفی را تایید نمی کند سیره عملی و علمی فیلسوفان گذشته و معاصر نشان می دهد که کاملا درگیر مسائلی بوده و هستند که برای زندگی روزانه ما اهمیت و با آن تماس مستقیم و یا غیر مستقیم دارد...
    کلیدواژگان: محیط زیست، اکولوژی، طبیعت، مراتب هستی، وحدت هستی، حیات طبیعت، حشر طبیعت
  • آیا می توان از علوم تجربی در معرفت شناسی استفاده کرد؟
    رضا اکبری صفحه 22
    رویکردهای سنتی به معرفتشناسی، رویکردهای وظیفه گرایانه هستند و وجهه دستوری دارند بگونه ایکه استفاده از علوم تجربی را در معرفتشناسی جایز نم دانند چگونه علوم تجربی بنظر، فارغ از وجهه دستوری هستند و شان توصیفی دارند. برخی از نظریات معاصر در معرفتشناسی - همچون طبیعتگروی واقعگرا - معتقدند که چاره ای از استفاده علوم تجربی در معرفتشناسی نیست و این علوم فهم دقیقتری از مفاهیمی همچون توجیه و معرفت در اختیار ما می نهند. بنظر می رسد که اشکالات طح شده از سوی معرفتشناسان سنتی بر استفاده علوم تجربی در معرفتشناسی قابل پاسخگویی باشد و لذا استفاده از علوم تجربی در معرفتشناسی نه تنها امری جایز بلکه لازم محسوب می شود.
    کلیدواژگان: علوم تجربی، معرفتشناسی دستوری، معرفتشناسی توصیفی، طبیعتگروی حذفگرا، طبیعتگروی واقعگرا
  • طبیعت در فلسفه
    جمشید صدری صفحه 27
    «طبیعت» در اصطلاح فلسفه بر معانی گوناگون اطلاق می شود و از جمله واژه هایی است که در ادوار مختلف تاریخی، معانی مختلف بخود گرفته است. آگاهی از این معانی و تمییز آنها از یکدیگر، مانع از لغزش و خلط مباحث خواهد شد. در این نوشتار، با جمال به معانی متعدد طبیعت از نظر ارسطو، ابن سینا و صدرالمتالهین پرداخته شده و تفاوت کاربرد واژه طبیعت با «قوه» و «صورت» و «مزاج» نیز بیان شده است. معنی عام طبیعت، همان ذات است و معنی خاص آن، عبارتست از هر مقوم ذات؛ لذا صور نوعیه چون مقوم ذات شیء می باشند، طبیعت خوانده می شوند و معنی اخص طبیعت عبارتست از مبداء نخست حرکت و سکون...
    کلیدواژگان: طبیعت، صورت، مزاج
  • عالم مثال (برزخ) منفصل در فلسفه ما
    منصور ایمانپور صفحه 34
    مسئله تفسیر هستی و تحلیل مراتب آن، یکی از دغدغه های اساسی فیلسوفان اسلامی در طول تاریخ بوده است. در یک سو، برخی از فلاسفه اسلامی قرار دارند که با التزام به نظام فلسفی خود و لوازم برخاسته از آن به نفی تجرد و تعزی صورت جسمیه و مقداریه از هیولای مستعد نظر داده و در نتیجه، به رد عالم مثال منفصل در قوس نزول حکم نموده اند و در سوی دیگر دسته ای دیگر از فلاسفه اسلامی قرار دارند که با توجه به اصول حکمت خود به ویژه مسئله تشکیک به تحقق عالم مثال منفصل در قوس نزول حکم نموده و با استناد به پاره ای شواهد و قراین شهودی و ادله عقلی به توجیه و اثبات آن پرداخته اند.
    کلیدواژگان: هستی، عالم، مراتب هستی، بزرخ، مثال
  • سر قدر از نظر محی الدین ابن عربی
    منیرالسادات پور طولمی صفحه 42
    نگارنده در این مقاله پس از بیان مقدماتی اجمالی درباره وحدت وچود بعنوان پایه و محور اصلی تفکر محی الدین ابن عربی به بحث پیرامون سر قدر می پردازد. اما از آنجایی که فهم کامل این معنی منوط به درک مفهوم اعیان ثابته در جهانبینی ابن عربی است ابتدا اعیان ثابته بعنوان لوازم و صور اسماء الهیه معرفی می گردد و اعتبارات گوناگون آن از یکدیگر تفکیک می گردد سپس اصطلاح «سر قدر» و نتایج آگاهی بر آن تفصیل و توضیح داده می شود. و نیز مضامین حاکمیت اعیان ثابته و تابعیت علم از معلوم و... که در بردارنده همان معانی سر قدر هستند توضیح داده می شود.
    کلیدواژگان: وحدت وجود، ظهور و تجلی، اعیان ثابته، علم، سر قدر
  • سوبژکتیویسم رئالیستی حداقلی و دشواری های آن در حوزه قوای ادراکی
    مسعود امید صفحه 53
    معرفتشناسی رئالیستی که در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» شکل گرفته است، از موضع سوبژکتیویستی خاص نیز برخوردار است. این موضع را می توان «سوبژکتیویسم رئالیستی حداقلی» نامید. این دیدگاه در صدد ترسیم مرزها و خطوطی روشن است تا حدود تصرف فاعل شناسا را مشخص سازد و از دخالت حداکثری و کیفی آن پرهیز نماید. اما از طرف دیگر این دیدگاه به دعاوی دیگری باور دارد مانند «قوای ادراکی» که لوازم آن، دشواری هایی را ببار می آورد و به نظر می رسد که در نهایت مانع از استقرار این دیدگاه در موضع دقیق خود باشد. این نوشتار بیان و شرح این دشواری هاست بر محور «قوای ادراکی».
    کلیدواژگان: ادراک، رئالیسم، سوبزژکتیویسم، فاعل شناسا، قوای ادراکی، معرفت
  • مبانی عرفانی تاویل قرآن از منظر صدرالمتالهین
    فاطمه محمدی آرانی صفحه 63
    ملاصدرااصول و مبانی تاویلی خویش را بگونه ای هماهنگ و همنوا با عرفا عرضه میدارد. وی سر بطون قرآن را اختلاف عوالم وجود و تطابق آنها با یکدیگر می داند. به عقیده وی مراتب جهان هستی متطابقند و هر موجودی که در یکی از عوالم وجود داشته باشد بوجهی مناسب در جهان دیگر وجود دارد. قرآن نیز که جلوه کامل علم الهی است بیانگر حقایق هستی است که در مراتب هستی تجلی یافته است. بنابرین قرآن همانند هستی بطونی دارد که متناظر مراتب هستی است. در نتیجه واژه ها و گزاره های قرآنی واجد گونه ای تکثر معنایی هستند که ناشی از تناظر و تطابق مراتب هستی است.
    کلیدواژگان: تاویل، ظاهر، باطن، کتاب تکوین، کتاب تدوین، کتاب انفسی
  • ارتباط معرفتی نفس و حق در تبیین مسائل حکمت متعالیه
    عبدالله صلواتی صفحه 75
    معرفت نفس و ارتباط آن با معرفت رب مسئله ای است که از دیرباز از دغدغه های حکیمان و عرفا بوده است بطوریکه آنها از ارتباط معرفتی نفس و حق در تبیین مسائل فلسفی بهره می جستند با این بیان که با تبیین دقیق از معرفت نفس و ارتباط آن با قوا می توان به احکام و احوالاتی از حق تعالی و ارتباط او با عالم دست یافت. در حکمت مستعالیه نیز معرفت نفس بعنوان مفتانح خزاین ملکوت مطرح است و بسیاری از مسائل فلسفی بوسیله ارتباط معرفتی نفس و حق تبیین می گردد که در این جستار به برخی از احکام و مسائلی که بمدد ارتباط شناختی نفس و حق تبیین می گردد اشاره می شود.
    کلیدواژگان: معرفت نفس، معرفت حق، ارتباط معرفتی نفس و حق، حضور، جبر و تفویض، تشبیه و تنزیه، علم حق، وحدت و کثرت، قدم، توحید افعالی
  • گزیده ای از مصاحبه مجله بین المللی جهان چین با رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا
    صفحه 83