فهرست مطالب
نشریه نامه انجمن حشره شناسی ایران
سال بیست و پنجم شماره 2 (پیاپی 36، اسفند 1384)
- 140 صفحه،
- تاریخ انتشار: 1385/03/20
- تعداد عناوین: 7
-
- مقاله های فارسی
-
صفحات 1-16شته (Panzer) Chaitophorus populeti مهم ترین شته سپیدار، Populus alba، از نظر جمعیت و خسارت در استان چهارمحال و بختیاری است. طی سال های 1379 و 1380 تغییرات جمعیت این شته و شناسایی شکارگرهای آن در چهار منطقه از این استان شامل جونقان، زاینده رود، باباحیدر و چشمه علی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی روند تغییرات جمعیت شته و شکارگرهای آن در هر یک از این مناطق، در طول فصل رویش، هر هفته 4 شاخه به طول 30 سانتی متر از ارتفاع 120 سانتی متری در چهار جهت جغرافیایی از چهار درخت سپیدار قطع گردید و تعداد شته ها و شکارگرها روی شاخه ها شمارش شد. اوج جمعیت شته در سال 1379، در نیمه اول خرداد و در سال 1380، درنیمه دوم خرداد، به ترتیب با میانگین 165±8.8 و 184±6.6 شته در شاخه اتفاق افتاد. تجزیه آماری داده ها اختلاف معنی داری را بین انبوهی جمعیت شته در سال های 1379 و 1380 در ایستگاه های مورد بررسی و جهات مختلف جغرافیایی نشان نداد (P>0.05). شکارگرهای جمع آوری شده از چهار منطقه نمونه برداری طی دو سال بررسی شامل چهارگونه کفشدوزک، یک گونه بالتوری، دو گونه سن و یک گونه از دو بالان بودند. بین جمعیت شته و شکارگرهای آن همبستگی معنی داری وجود داشت. ضریب تبیین محاسبه شده بین جمعیت شته با جمعیت کفشدوزک ها و نیز بین جمعیت شته با جمعیت سایر شکارگرها در سال 1379 به ترتیب 0.78 و 0.48 و در سال 1380 به ترتیب 0.88 و 0.84 بود که درهر دو سال و در هر چهار ایستگاه، ضریب تبیین به دست آمده بین جمعیت شته و کفشدوزک ها بیشتر از ضریب تبیین به دست آمده بین جمعیت شته و سایر شکارگرها بود.
کلیدواژگان: شته ی صنوبر، تغییرات جمعیت، شکارگر، صنوبر -
صفحات 17-34کاربرد حشره کش ها همراه با زنبورGahan Encarsia formosa جهت کنترل Trialeurodes vaporariorum (Westwood) در قالب مبارزه تلفیقی ضرورتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. تعدادی از تنظیم کننده های رشد حشرات (IGRs) با کنترل قابل قبولی که روی سفیدبالک ها دارند و در صورت بی خطر بودن روی این پارازیتوئید می توانند جایگزین مناسبی برای حشره کش های متداول باشند. از این رو در این تحقیق سعی شده است تا ارزیابی دقیق تری از حشره کش های بوپروفزین و پیری پروکسی فن (تنظیم کننده رشد) در کنار فنپروپاترین (پیرتروئید) روی زنبور formosa E. انجام گیرد. بدین منظور برگ های لوبیای حامل شفیره های پارازیتوئید در محلول سمی با غلظت توصیه شده غوطه ور شدند. در آزمایش دیگر حشرات کامل formosa E. روی دیسک های برگی آغشته به حشره کش های مذکور نگهداری شدند و به این ترتیب پارامترهایی مانند طول عمر حشرات کامل، باروری و درصد تفریخ تخم با استفاده از روش سم شناسی دموگرافیک مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش ها در شرایط دمایی 26±1 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 60±5 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شد. براساس نتایج تحقیق، پیری پروکسی فن و فنپروپاترین به ترتیب باعث 27.5 و 67.8 درصد کاهش ظهور حشرات کامل پارازیتوئید شدند در حالی که بوپروفزین (3.8 درصد) اثر کشندگی قابل توجه روی شفیره های زنبور نداشت. حشره کش های بوپروفزین و پیری پروکسی فن روی حشرات کامل اثر کشندگی نداشتند. در حالی که فنپروپاترین در غلظت توصیه شده باعث 100 درصد تلفات شد. میانگین باروری و طول عمر حشرات کامل در بوپروفزین (به ترتیب 59.6±5.4 عدد و 14.5±1.0 روز) و پیری پروکسی فن (به ترتیب 62.5±4.8 عدد و 15±0.9 روز) با شاهد (به ترتیب 64.5±5.3 عدد و 15.5±0.8 روز) اختلاف معنی دار نداشت، در حالی که در فنپروپاترین (به ترتیب 20.4±2.4 عدد و 6.6±0.6 روز) به طور قابل ملاحظه ای کاهش نشان داد. مقایسه نرخ تقریبی نشان از کاهش جزیی در سم بوپروفزین و پیری پروکسی فن نسبت به شاهد داشت. در مجموع می توان نتیجه گیری نمود که بوپروفزین و پیری پروکسی فن برای formosa E. کم خطر بوده و احتمالا می توانند در قالب مبارزه تلفیقی جهت کنترل سفیدبالک گلخانه مورد استفاده قرار گیرند.
کلیدواژگان: Encarsia formosa، پارامترهای تولید مثلی، بوپروفزین، پیری پروکسی فن، فنپروپاترین -
صفحات 35-43اثر دزهای مختلف پرتو گاما به منظور نابارورسازی سوسک چهار نقطه ای حبوبات Callosobruchus maculatus (F.) مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه از دزهای 0، 20، 35، 50، 60 و 70 گری در مرحله شفیرگی استفاده گردید و پس از جداسازی حشرات کامل خارج شده قبل از جفت گیری آنها را در تیمارهای جداگانه به صورت ماده طبیعی نر طبیعی، ماده پرتو دیده نر طبیعی، ماده طبیعی نر پرتو دیده و ماده پرتو دیده نر پرتو دیده تلاقی دادیم. مقایسه میانگین حشرات کامل ظاهر شده در نسل بعد نشان داد در دز 20 گری، کلیه تیمارها با هم اختلاف معنی دار دارند به جز، تیمارهای ماده طبیعی نر طبیعی با ماده پرتو دیده نر طبیعی. در دز 35 گری، کلیه جفت تیمارها با هم اختلاف معنی دار داشتند. بیشترین میزان ناباروری در تیمار ماده پرتو دیده نر پرتو دیده بود و این تیمار با تیمار ماده طبیعی نرپرتو دیده تفاوت معن دار نداشت. در دز 50 گری، تیمارهایی که در آن نر با ماده پرتو دیده وجود داشت با تیماری که نر و ماده آن طبیعی بودند، اختلاف معنی دار وجود داشت. در دزهای 60 و 70 گری درصد تفریخ تخم ها در نسل بعد چه در مورد نرهای نابارور و چه در مورد ماده های نابارور به طرز معنی داری کاهش پیدا کرد. بنابراین دزهای 60 و 70 گری باعث ناباروری در این حشره می گردند. رهاسازی حشرات نابارور به یک جمعیت طبیعی در سه حالت رهاسازی نرهای نابارور، ماده های نابارور و نرها و ماده های نابارور مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد رهاسازی ماده های نابارور نقشی در کاهش جمعیت حشره در نسل بعد ایفا نمی کند. رهاسازی نرهای نابارور و نرها و ماده های نابارور اثر یکسان نشان داد. در نتیجه با توجه به اینکه جداسازی نرها و ماده ها از یکدیگر دشوار و وقت گیر است، رهاسازی نرها و ماده های نابارور تواما و با نسبت جمعیتی 1:10:1:10 (ماده طبیعی نر طبیعی ماده نابارور نرنابارور) بهترین نتیجه را در کاهش جمعیت حشره درنسل بعد به دنبال دارد.
کلیدواژگان: پرتو گاما، سوسک چهار نقطه ای حبوبات، ناباروری، نسبت رهاسازی -
صفحات 45-62تریپس پیاز، Thrips tabaci Lindeman، از جمله مهم ترین آفات سبزیجات و گیاهان زینتی در تمام نقاط دنیا به شمار می رود. این آفت همچنین به عنوان ناقل ویروس های مختلف گیاهی نیز خسارت می زند. در این بررسی شاخص های رشدی و پارامترهای جدول زندگی ویژه سنی این آفت در روی سه گیاه خیار، فلفل و بادمجان در شرایط آزمایشگاهی محاسبه گردید. کلیه آزمایشات در شرایط دمای 25±1°C، رطوبت نسبی 60±10% و دوره نوری 16:8 (تاریکی و روشنایی) ساعت انجام شد. نتایج نشان می دهد کیفیت گیاه میزبان اثر معنی داری روی شاخص های رشد جمعیت تریپس می گذارد. نرخ ذاتی رشد (rm) این آفت در روی سه گیاه خیار، فلفل و بادمجان به ترتیب 0.269، 0.158 و 0.234 حشره ماده به ازای هر فرد ماده در روز بود. همچنین براساس نتایج به دست آمده نرخ محدود افزایش جمعیت (l) به ترتیب برای خیار، فلفل و بادمجان 1.344، 1.171 و 1.264 (روز/ ماده/ ماده) و طول دوره یک نسل (T) 14.879، 19.092 و 16.779 روز بود. همچنین زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت روی این سه گیاه، (DT) 2.343، 4.384 و 2.956 روز و در نهایت نرخ خالص تولید مثل (Ro) 81.581، 20.461 و 51.141 نتایج ماده به ازای هر ماده در یک نسل محاسبه شد. با توجه به اثر کاملا معنی دار گیاه میزبان روی پارامترهای زیستی تریپس پیاز، می توان از این ویژگی درجهت کنترل بهتر تریپس پیاز روی فلفل در مقایسه با خیار و بادمجان استفاده کرد.
کلیدواژگان: تریپس پیا، جدول زندگی ویژه ی سنی، پارامترهای زیستی، گیاه میزبان -
بررسی تاثیر سه رژیم غذایی مصنوعی روی خصوصیات بیولوژیک کرم گلوگاه انار، (Ectomyelois ceratoniae (Lep. : Pyralidaeصفحات 63-76کرم گلوگاه انار، Ectomyelois ceratoniae Zell. (Lep.: Pyralidae)، مهمترین آفت انار در ایران است. دوره نشو و نمای این آفت روی سه ترکیب غذایی مصنوعی، نیمه مصنوعی و طبیعی (میوه انار)، در شرایط دمایی 27±1°C، رطوبت نسبی 75±5% و دوره نوری 16:8 (تاریکی: روشنایی) ساعت، در طی سال های 1380 و 1381 مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. ترکیبات غذایی مورد تحقیق، شامل: 1- کنجاله سویا 30 گرم، روغن سویا 5 میلی لیتر، مخمر 3 گرم، فرمالین 1 میلی لیتر، ملاس چغندر قند 20 میلی لیتر، آنتی اکسیدانت غذایی 1 گرم، پودر دانه و پوست انار (خشک شده در Oven) 20 گرم و 50 میلی لیتر آب، 2- کنجاله سویا 30 گرم، روغن سویا 5 میلی لیتر، مخمر 3 گرم، فرمالین 1 میلی لیتر، ملاس چغندر قند 20 میلی لیتر، نمک طعام 1 گرم، سولفات آهن 2.5 گرم، سبوس برنج 10 گرم، جوانه گندم 10 گرم، آنتی اکسیدانت غذایی 1 گرم و 50 میلی لیتر آب، 3- کنجاله سویا 30 گرم، روغن سویا 5 میلی لیتر، مخمر 3 گرم، فرمالین 1 میلی لیتر، ملاس چغندر قند 20 میلی لیتر، آنتی اکسیدانت غذایی 1 گرم، پودر دانه و پوست انار (خشک شده در Freezer) 20 گرم و 50 میلی لیتر آب و 4- غذای طبیعی کرم گلوگاه انار (پوست و دانه میوه انار) (تیمار شاهد) بودند. براساس نتایج به دست آمده، کوتاه ترین دوره رشدی لارو، شفیره و حشره بالغ مربوط به ترکیب غذایی شماره 1، طولانی ترین این دوره ها مربوط به ترکیب غذایی شماره2، کوتاه ترین و طولانی ترین طول عمر حشرات نر و ماده به ترتیب مربوط به ترکیبات غذایی شماره 2 و 1، و کمترین و بیشترین میزان نسبت جنسی به ترتیب مربوط به ترکیبات غذایی شماره 1 و 2 بود. لاروهای کرم گلوگاه انار برای پنج نسل روی ترکیب غذایی شماره 1 مورد پرورش قرار گرفتند که درصد ماده های بارور و تعداد تخم آنها در نسل پنجم دارای افزایش قابل ملاحظه ای بود.
کلیدواژگان: تولید انبوه، غذای مصنوعی، Ectomyelois ceratoniae -
صفحات 77-90
-
صفحه 1