فهرست مطالب

دانشکده دندانپزشکی مشهد - سال بیست و نهم شماره 3 (پیاپی 58، پاییز و زمستان 1384)

مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد
سال بیست و نهم شماره 3 (پیاپی 58، پاییز و زمستان 1384)

  • 180 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/04/18
  • تعداد عناوین: 21
|
  • ماهرخ ایمانی مقدم، علی باقرپور، محمدرضا هاتف، مهندس سعید ابراهیم زاده صفحه 145
    مقدمه
    با توجه به اینکه استئوپنی وابسته به سن توجه زیادی را در تحقیقات اخیر به خود معطوف داشته و استئوپوروز نیز شایع ترین بیماری متابولیک استخوان می باشد و از آنجا که رادیوگرافی پانورامیک جهت معاینات معمول دندانپزشکی به طور وسیعی مورد استفاده قرار می گیرد، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط وضعیت اسکلتال ناحیه گردن فمور و مهره های L2-L4 با شاخص های رادیومورفومتریک استخوان مندیبل (شاخص پانورامیک مندیبل یعنی PMI[1]، ضخامت کورتکس تحتانی مندیبل یعنی IC[2]و شاخص کورتیکال مندیبل یعنی MCI[3]) در رادیوگرافی پانورامیک زنان مراجعه کننده به بخش رادیولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد انجام شد.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مقطعی توصیفی-تحلیلی، 67 نفر از خانم های مراجعه کننده به بخش رادیولوژی با سن بیش از 35 سال که فاقد تاریخچه مصرف داروها و بیماری های مؤثر بر متابولیسم استخوان بودند و رادیوگرافی پانورامیک در دستور کار آنان قرار داشت، شاخص های رادیومورفومتریک استخوان مندیبل تعیین و ثبت گردید، سپس این بیماران جهت سنجش تراکم استخوان به مرکز دانسیتومتری توس ارجاع شدند که این سنجش در دو کانون گردن فمور چپ و ناحیه L2-L4 (مهره های دوم تا چهارم کمری)، با استفاده از دستگاه Osteocore و تکنیک DEXA[4]انجام شد و بیماران با توجه به معیار T-score به سه گروه نرمال، استئوپنیک و استئوپوروتیک در هر کانون تقسیم شدند. اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون های ANOVA و ضریب همبسگی پیرسن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    - در ناحیه گردن فمور زنان یائسه مورد مطالعه، میانگین دانسیته معدنی استخوان بین زیرگروه های C1[5]و C3[6](متعلق به شاخص MCI)، اختلاف معنی داری را نشان داد (P-Value=0.04).- در ناحیه گردن فمور و ناحیه L2-L4 تمام بیماران مورد مطالعه، میانگین PMI در گروه های مختلف وضعیت اسکلتال و وضعیت های متفاوت قاعدگی، اختلاف معنی داری را نشان نداد.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان داد که می توان از شاخص های رادیومورفومتریک استخوان مندیبل (بخصوص MCI) بعنوان ابزار مفیدی در تعیین وضعیت اسکلتال بیماران استفاده نمود ولی بکارگیری این شاخص ها به تنهایی جهت بررسی دقیق وضعیت اسکلتال بیماران کافی نمی باشد.
    کلیدواژگان: استئوپوروز، DEXA (جذب سنجی اشعه X با انرژی مضاعف)، استئوپنی، شاخصهای رادیومورفومتریک
  • محمد باصفا، محمود شکور محمودی صفحه 153
    مقدمه
    این بررسی با هدف تعیین ویژگی های دندانی-صورتی کودکان مشهدی مبتلا به سندرم داون و مقایسه آن ها با همین ویژگی ها در کودکان دارای اکلوژن نرمال و نهایتا استفاده از نتایج آن در تشخیص و درمان ناهنجاری های دندانی-فکی این کودکان صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    بررسی حاضر از نوع توصیفی-مقطعی است و بر روی 29 پسر با متوسط سنی 9/11 سال مبتلا به سندرم داون مشغول به تحصیل و تحت مراقبت در مدارس استثنائی شهرستان مشهد و در قالب یک پروژه تحقیقاتی صورت گرفت. معاینه دقیق نسوج نرم و سخت دهان انجام شد، اندازه های آنتروپومتریک جمجمه و صورت استخراج گردید، فتوگرافی رخ، نیمرخ و داخل دهان، قالب مطالعه، رادیوگرافیOPG و سفالوگرام جانبی در وضعیت «استقرار سر در حالت طبیعی» تهیه گردید و بررسی های مورد نظر بر روی هر یک صورت گرفت. سپس نتایج حاصل از آن با ویژگی های دندانی-صورتی 30 پسر با میانگین سنی 4/13 سال دارای اکلوژن نرمال همین شهرستان مقایسه گردید. برای انجام کارهای آماری از نرم افزارSPSS و آزمون آماری Stuent t-test کمک گرفته شد.
    یافته ها
    با این بررسی معلوم شد که در بیماران مبتلا به سندرم داون کام عمیق تر، پوسیدگی، غیبت دندانی، فضای بین دندانی، سفالیک ایندکس و بولتون ایندکس بیشتر و فرنوم بلندتر است و در همه موارد تفاوت این افراد با افراد نرمال مشهد از نظر آماری معنی دار می باشد. همچنین مشخص شد که در این افراد کراس بایت، اپن بایت و کلاس III شایع است.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان داد که تفاوت های چشم گیری بین ویژگی های دندانی-صورتی بیماران مبتلا به سندرم داون و افراد عادی وجود دارد. این نتایج می تواند هنگام تشخیص و برنامه ریزی معالجه افراد مبتلا به این سندرم مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: سندرم داون، اکلوژن نرمال، آنتروپولوژی، ویژگیهای دندانی، صورتی
  • سید علی بنی هاشم راد، سید عبدالله بنی هاشم صفحه 163
    مقدمه
    تالاسمی بیماری است که با آنمی، اسپلنومگالی و تغییرات استخوانی در اوایل زندگی تشخیص داده می شود و دارای دو زیر گروه α و β می باشد که در اثر اختلال در سنتز گلوبین گویچه های قرمز خون بوجود می آید. با توجه به نقص ژنتیکی و نقص در ساختمان گلوبولین ها، این بیماری به نوع مینور، ماژور و بینابینی تقسیم می شود. هدف از این مطالعه بررسی اختلالات ناشی از بیماری تالاسمی بر پریودونشیوم و تعیین وضعیت لثه و بهداشت دهان در بیماران تالاسمیک و مقایسه آن با گروه کنترل سالم بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مورد – شاهدی، یکصد بیمار مبتلا به بتا تالاسمی ماژور از بیمارستان شیخ و 100 نفر به عنوان گروه شاهد از مراجعه کنندگان به دانشکده دندانپزشکی انتخاب شدند. گروه شاهد از نظر سن، جنس و وضعیت مسواک زدن با گروه مورد مشابه بودند. از یکصد نفر هر دو گروه، 40 نفر در گروه سنی 11-6 سال و 35 نفر در گروه سنی 18-12 سال و 25 نفر در گروه سنی 26-19 سال قرار داشتند.شاخص لثه ای، ایندکس دبری، ایندکس کلکلوس (ایندکس ساده شده بهداشت دهان) در گروه بیمار و شاهد مورد بررسی قرار گرفت و تحلیل آماری با استفاده از آزمون کای دو، انجام شد.
    یافته ها
    بررسی شاخص های مورد نظر نشان داد که ایندکس لثه ای و ایندکس دبری در گروه بیمار بطور معنی داری نسبت به گروه شاهد تفاوت داشت و هیچ تفاوت معنی داری در بررسی ایندکس کلکلوس بین دو گروه مشاهده نشد. بررسی شاخص های مورد نظر به تفکیک سن در گروه بیمار نشان داد که اندکس لثه ای و ایندکس ساده شده بهداشت دهان در گروه سنی 26-19 سال نسبت به سایر گروه های سنی، بیشتر بود. همچنین، در بیمارانی که قبلا طحال برداری کرده بودند نسبت به بیمارانی که طحال برداری نشده بودند، بیماری های لثه بطور قابل توجهی افزایش یافته بود.
    نتیجه گیری
    در گروه بیماران تالاسمیک میزان تشکیل پلاک و در نتیجه آن میزان ژنژیویت افزایش یافته بود
    کلیدواژگان: تالاسمی، طحال برداری، ایندکس لثه ای
  • مریم بیدار، محمدحسن ضرابی، اسحق فیروزه مقدم صفحه 171
    مقدمه
    مواد مختلفی تاکنون برای انجام عملretrofilling استفاده شده است. یکی از بهترین موادی که تا بحال پیشنهاد شده است MTA (مینرال تری اکساید اگریگیت) است، مطالعات زیادی تطابق نسجی، لبه ای و سیل کنندگی خوب این ماده را نشان داده اند.
    هدف از این مطالعه بررسی نقش ابعاد حفره در میزان سیل کنندگی MTA در انتهای ریشه دندان بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه آزمایشگاهی، تعداد 60 عدد دندان تک کانال کشیده شده انسانی انتخاب گردید، پس از پاکسازی و شکل دهی کانال را با گوتاپرکا (آریادنت، ایران) و سیلر (caulk/dentsply, milford, DE) AH26 به روش تراکم طرفی پرکرده سپس قطع ریشه انجام گرفت. دندانها به 5 گروه شامل دو گروه کنترل مثبت، منفی و 3 گروه آزمایشی تقسیم شدند. گروه های آزمایشی به شکل زیر تهیه حفره شدند.
    گروه A: عمق mm5/1 و عرض mm 6/0گروه B: عمق mm3 و عرض mm 6/0 گروه C: عمق mm3 و عرض mm 5/1 گروه های کنترل هم همانند گروه های آزمایش تهیه حفره شدند. پس از تهیه حفره (proroot Dentsply, us) MTA در حفرات قرار داده شد و به مدت 24 ساعت در مجاورت پنبه مرطوب و 72 ساعت در انکوباتور oc37 و رطوبت 100% قرار داده شد. آزمایش نفوذ رنگ انجام شد و نمونه ها جهت ارزیابی میزان ریزنشت توسط stereomicroscope بررسی شدند، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t-test استفاده گردید.
    یافته
    بعد از برآوردهای آماری اطلاعات، نتایج ذیل حاصل شد:1- میزان ریزنشت در حفرات با عمق 3 میلیمتر کمتر از حفرات با عمق 5/1 متر بود.
    2- هیچ اختلاف معنی داری بین ریزنشت حفرات با عرض های متفاوت حفره پیدا نشد.
    نتیجه گیری
    بهتر است حفرات انتهای ریشه جهت پرکردگی های رتروگرید با عرض کمتر و عمق بیشتر تهیه شود.
    کلیدواژگان: ریزنشت آپیکالی، رتروگراد، نفوذ رنگ، MTA
  • جلیل توکل افشاری، جمیله قدوسی، الهام بهفروزی، میترا خلیلی صفحه 177
    مقدمه
    در بسیاری از درمان های اندودنتیک از جمله جراحی های رتروفیل جهت تصحیح پرفوراسیون ها، از موادی استفاده می شود که در مجاورت نسج زنده قرار می گیرند و بنابراین بایستی دارای سازگاری بافتی و عدم سمیت سلولی باشند. این ویژگی ها باعث افزایش فرآیند ترمیم می گردند.از میان بسیاری از مواد معرفی شده، آمالگام سالیان زیادی مورد استفاده قرار گرفته است و دارای سمیت سلولی کمی بوده است. مینرال تری اکساید اگریگیت (MTA) ماده نسبتا جدیدی است که با خاصیت سازگاری نسجی بالا و تحریک روند سمنتوژنز معرفی گردیده است.هدف از این مطالعه مقایسه سمیت سلولی آمالگام و MTA بر روی محیط کشت ساول های فیبروبلاست L929توسط میکروسکوپ نوری بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه آزمایشگاهی ابتدا سلول های فیبروبلاست موشی L929 در فلاسک های cc50 کشت سلولی، کشت داده شدند و سپس رقتهای مختلف از آمالگام و MTA در حالت تازه مخلوط شده (Fresh) و سخت شده (Settled) به مدت 24، 48، 72 ساعت، 4 و 6 روز در محیط کشت (DMEM) و در مجاورت با سلول های L929 قرار گرفتند. سپس وضعیت سلول ها از نظر کیفی و مورفولوژی سلولی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    در بررسی انجام شده برروی سلول های L929 توسط میکروسکوپ invert، آمالگام در حالت تازه مخلوط شده، اثر سیتوتاکسیسیتی متوسطی در غلظت Neat داشت و این اثر به صورت مهار پرولیفراسیون مشاهده شد، در حالیکه MTA در حالت تازه مخلوط شده اثر سیتوتاکسیسیتی بسیار کمی را نشان داد. این مواد در حالت سخت شده اثر سیتوتاکسیک نداشتند.
    نتیجه گیری
    با توجه به ارزیابی کیفی انجام شده MTA نسبت به آمالگام سازگاری بافتی بیشتری داشت و می تواند در مجاورت بافت های همبند زنده استفاده گردد.
    کلیدواژگان: آمالگام، مینرال تری اکساید اگریگیت، سمیت بافتی، رده سلولی فیبروبلاست موشی L929
  • سید ابراهیم جباری فر، سیدمهدی سنبلستان، علیرضا عمرانی، فرح خرم صفحه 187
    مقدمه
    بزرگی و هیپرتروفیک شدن آدنوئید یکی از شایع ترین مشکلات دوران کودکی بوده که تاثیر شگرفی بر ابعاد مختلف زندگی بخصوص سلامت آینده کودکان دارد. بزرگی آدنوئید و احتباس مسیر هوای تنفسی بدلیل التهاب و عفونت ممتد و مکرر، آلرژی، رینیت، انحراف بینی و سینوزیت مزمن سبب تغییرات طول صورت، زاویه گونیال، کفایت لب‎ها، اورجت و اوربایت می‎گردد. هدف از این مطالعه بررسی اکلوژن و شاخص‎های سفالومتریک فک و صورت و دهان در کودکان 12 6 ساله مبتلا به آدنوئید بزرگ می‎باشد.
    مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی تحلیلی همگروهی آینده در گذشته، 192 کودک 12-6 ساله (96 پسر و 96 دختر) مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی خوراسگان، کلینیک‎های‎ خصوصی و عمومی گوش و حلق و بینی و کودکان و بخش‎های گوش و حلق و بینی و کودکان بیمارستان‎های عمومی شهر اصفهان با و بدون آدنوئید بزرگ با معاینه متخصص گوش و حلق و بینی انتخاب شدند. اطلاعات اورجت، اوربایت، تنفس دهانی، کفایت لب‎ها، دهان باز، التهاب لثه، خرخر کردن در هنگام خواب و زوایای سفالومتریک سر و صورت و دهان براساس Tracing رادیوگرافی لترال سفالومتریک جمع آوری و با نرم‎افزار SPSS ویرایش نهم و آزمون‎های T و مجذور خی و تجزیه و تحلیل گردیدند.
    یافته ها:اختلاف میان ارتفاع قدامی صورت و ارتفاع قدامی/خلفی صورت و زاویه گونیال، SNB، اورجت، تنفس دهانی، خرخر کردن ژنژیوایتیس، کراس بایت خلفی در گروه ها با آدنوئید بزرگ و آدنوئید طبیعی معنی دار بود (P<0.05).
    نتیجه گیری: یافته ها نشان می‎دهد که بزرگی آدنوئید سبب تغییراتی در ناحیه فک و صورت و دهان می‎گردد که این تغییرات بر عملکرد و زیبائی این ناحیه از بدن تاثیر خواهد گذاشت. شدت و روند این تغییرات بستگی به میزان بزرگی آدنوئید، طول دوره تغییرات و مدت زمان تنفس دهانی ایجاد شده در تعادل با مکانیسم‎های حفاظتی رشد و نمو و شیوه های پیشگیری و مداخله پزشک در رفع علل بزرگ شدن آدنوئید دارد.
    کلیدواژگان: بزرگی آدنوئید، شاخص های سفالومتریک، تنفس دهانی، اکلوژن
  • حسن حسین پور جاجرم، سید امیر آل داوود صفحه 193
    مقدمه
    S.C.C دهان شایع ترین بدخیمی در دهان می باشد و حدود 95% موارد را شامل می شود. هدف از درمان بیماران مبتلا به سرطان علاج قطعی بیماری و ارتقاء کیفی زندگی بیماران در مدت ابتلا به بیماری است. هدف از این مطالعه ارزیابی بعضی ریسک فاکتورهای موثر در S.C.C دهان در بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی 54 بیمار مبتلا به S.C.C دهان 10 مورد در دانشکده دندانپزشکی مشهد و 44 مورد در بیمارستان امید مشهد مورد مطالعه قرار گرفتند (از مهرماه 1381 تا مهر ماه 1382). پرسشنامه حاوی اطلاعات مربوط به ریسک فاکتورهای وابسته به بیمار مانند سن، جنس، شغل، اعتیاد به سیگار، ناس، الکل یا سایر مواد مخدر و ریسک فاکتورهای درمانی شامل نحوه درمان Stage بیماری در هنگام مراجعه بیمار و محل گرفتاری بود. آزمون آماری مورد استفاده Chi-Square-Test بود.
    یافته ها
    از 54 بیمار مورد مطالعه در این تحقیق 52% زن و 48% مرد بودند. 93% از بیماران را افراد بالای 40 سال تشکیل می داد. 72% بیماران از تنباکو و ناس استفاده می کردند. مکان های شایع درگیری شامل زبان، لب تحتانی و مخاط باکال بود. درمان اصلی بیماران کانسری را رادیوتراپی تشکیل می داد. از موارد درمان شده 36 مورد رادیوتراپی، 12 مورد رادیوتراپی و جراحی، یک مورد شیمی درمانی و 5 مورد درمان همزمان رادیوتراپی و شیمی درمانی بود.
    نتیجه گیری
    در مطالعه انجام شده بیشترین سن ابتلا به کانسر دهان بالای 40 سال (93%) بود. از نظر محل ابتلا، زبان با درصد 7/27، بالاترین درگیری را در این بررسی داشت. به لحاظ ریسک فاکتورهای موثر در بروز S.C.C دهان و فارنکس در این بررسی 67% زنان و 77% مردان مبتلا به S.C.C سابقه مصرف سیگار یا ناس را گزارش می کردند و نکته قابل توجه شیوع بالا S.C.C لب پائین مربوط به مردان کشاورز بود که بیشتر در معرض نور آفتاب قرار داشتند. برتری جنسی ابتلا در این تحقیق مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: رادیوتراپی، ریسک فاکتور، S، C، C دهان
  • محمد ابراهیم رحمانی، مهرداد رادور، ایمان پریسای صفحه 199
    مقدمه
    پلاک باکتریال مهمترین عامل ایجاد کننده بیمارهای پریودنتال بوده و روش های مکانیکی کنترل پلاک قابل اعتماد ترین روش برای کاهش پلاک می باشند لیکن گاهی اوقات این روش ها همراهی استفاده از مواد شیمیایی را می طلبد.کلرهگزیدین موثرترین ماده در کنترل شیمیایی پلاک می باشد و باعث کاهش پلاک میکروبی و التهاب لثه می شود، لیکن عوارضی نظیر تغییر رنگ دندان ها را ایجاد می کند. لذا محققین استفاده از دهانشویه های اکسید کننده را برای کاهش رنگ ناشی از مصرف کلرهگزیدین پیشنهاد کرده اند.هدف از این مطالعه بررسی میزان رنگ ایجاد شده در اثر استفاده از کلر هگزیدین و نقش آب اکسیژنه (پراکسید هیدروژن) در رنگ زدایی آن بود، همچنین میزان کاهش پلاک و التهاب لثه و مداخله پر اکسید هیدروژن در اثر بخشی کلرهگزیدین در کاهش پلاک و التهاب لثه مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی 30 بیمار مراجعه کننده به بخش پریو که التهاب لثه خفیف تا متوسط داشتند بطور تصادفی در دو گروه با طرح مطالعه موازی و دو سویه کور مورد بررسی قرار گرفتند.
    در شروع مطالعه بیماران تحت درمانScaling, Root planing و Polishing قرارگرفتند. و پس از 2 هفته شاخص های Plaque Index (Pl)، Gingival Bleeding Index (GBI) و Gingival Index (GI) تعیین گردیدند، سپس در گروه کنترل دهانشویه کلرهگزیدین گلوکونات 2/0. درصد دو بار در شبانه روز به مدت 30 ثانیه تا 14 روز استفاده گردید و در گروه آزمایش ابتدا دهان شویه پراکسید هیدروژن 5/1 درصد بمدت 30 ثانیه و سپس کلرهگزیدین گلوکونات 2/0 درصد به مدت 30 ثانیه مورد استفاده قرار گرفت. در طی این مدت بیماران مسواک نزدند و پس از 14 روز شاخص های فوق و همچنین شاخص رنگ اندازه گیری گردید. سپس داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS ویرایش دهم به کمک t-test مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در پایان مطالعه شاخص PI برای هر دو گروه تفاوت نداشتند و میزان GBI و GI تقریبا شرایط یکسانی داشت، هر چند که میزان کاهش در PI و GI و GBI در گروه کنترل اندکی بیشتر بود و مقداری التهاب لثه باقیمانده در گروه آزمایش به چشم می خورد.از نظر شدت و توسعه رنگ در ناحیه تنه ای در گروه آزمایش کاهش بسیار زیاد مشاهده شد و در ناحیه لثه ای نیز توسعه رنگ در گروه آزمایش کمتر از کنترل بود، (004/0P=) اما از نظر شدت تفاوت معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    کاربرد همزمان دهان شویه های کلرهگزیدین و پراکسید هیدروژن باعث کاهش قابل ملاحظه ای در میزان stain شده اما تاثیری بازدارنده بر خاصیت کاهش پلاک و التهاب لثه کلرهگزیدین ندارد.
    کلیدواژگان: دهان شویه، کلرهگزیدین، آب اکسیژنه، هیدروژن پراکساید، پلاک دندانی، جینجیوایتیس
  • فاطمه رستم خانی، نفیسه اسدزاده عقدایی، حبیب الله اسماعیلی صفحه 209
    مقدمه
    با پیشرفت علم دندانپزشکی، زیبایی دندانهای مصنوعی بیشتر مطرح می شود. انتخاب دندان نقش عمده ای در تامین زیبایی و موفقیت پروتز کامل دارد و در این میان نقش دندانهای قدامی بسیار زیاد است. هدف از این بررسی یافتن رابطه طول و عرض دندانهای سانترال و لترال با تعدادی از شاخص های قابل اندازه گیری صورت است.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه توصیفی که بر روی 100 بیمار مرد انجام گرفت، پارامترهای اندازه گیری شده طول و عرض دندانهای سانترال و لترال راست بالا، عرض دیستال کانین یک طرف تا دیستال کانین طرف دیگر (ARCD)، عرض گوشه لبها و پره بینی، ارتفاع عمودی صورت در حالت اکلوژن مرکزی (VDO) و ارتفاع عمودی صورت در حالت استراحت (VDR) بودند. سپس شاخصهای مرکزی و پراکندگی آنها محاسبه گردید. برای تعیین رابطه ها میان شاخص های صورت و طول و عرض دندان از آزمون ضریب همبستگی pearson و رگرسیون خطی استفاده شد
    یافته ها
    نسبت میانگین طول دندان سانترال راست فک بالا به میانگین VDO، 16/0 و نسبت میانگین طول دندان لترال راست فک بالا به میانگین VDO، 14/0 می باشد. همچنین میانگین عرض دندان سانترال راست فک بالا به میانگین اندازه ARCD 14/0 است و میانگین عرض دندان لترال راست فک بالا به میانگین اندازه ARCD، 1/0 می باشد. پس در مجموع، عرض سانترال های بالا 28% فضای ARCD و مجموع عرض دندان های سانترال و لترال بالا 48% فضای A.R.C.D را اشغال می کنند.
    نتیجه گیری
    از اندازه گیری های ارائه شده و فرمول های بدست آمده در این مطالعه می توان به کمک دیگر روش ها برای تعیین اندازه دندان های قدامی در پروتزهای کامل استفاده کرد
    کلیدواژگان: طول و عرض سانترال و لترال، انتخاب دندان، فاصله عمودی اکلوژن
  • محمدرضا صابونی، جلیل قنبرزاده، رضا گوهریان، حبیب الله اسماعیلی صفحه 215
    مقدمه
    برای درمان دندان های روت کانال شده خصوصا مواردی که تاج آنها به شدت تخریب شده اند، پست ریختگی پیشنهاد می شود. از آنجا که قطر و طول پست بر استرس های وارده به ریشه دندان ها مهم می باشد و می تواند تحت شرایط کستینگ تغییر کند، هدف از این تحقیق بررسی اثر وجود یا عدم وجود لاینر و دمای برن اوت (Burn out) بر ابعاد پست ریختگی در فلزات بیس می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه که از نوع تجربی می باشد 80 عدد پست آکریلیک به طول 095/12 میلی متر و قطر 096/2 میلی متر تهیه و در قسمت فوقانی هر پست یک ریفرنس برای اندازه گیری تعبیه شد. سپس نمونه ها به چهار گروه بیست عددی تقسیم شدند. گروه اول با استفاده از لاینر مرطوب و حرارت oc900، گروه دوم بدون لاینر و با حرارت oc900، گروه سوم با استفاده از لاینر مرطوب و با حرارت oc600 و گروه چهارم بدون استفاده از لاینر و با حرارت oc 600 سیلندر گذاری گردیدند و کستینگ انجام شد. طول پست از فوقانی ترین قسمت تا انتها در مرکز و قطر در فوقانی ترین قسمت در محل ریفرنس، با استفاده از میکروسکوپ متالوروژی اندازه گیری و نتایج آن با استفاده از آزمون های T-student، من- ویتنی و کروسکال- والیس مقایسه گردید.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار طول 80 عدد پست آکریلیک مورد مطالعه و 80 پست فلزی ساخته شده بدست آمد که پستهای فلزی ساخته شده افزایش طول معنی داری نسبت به پست های آکریلیک داشتند (001/0P<). همچنین با اندازه گیری قطر پست های آکریلیک و فلزی مشاهده گردید که میانگین و انحراف معیار قطر پست آکریلیک mm118/0±87/2 در مقایسه با پست فلزی mm166/0±97/2 از نظر آماری معنی دار بود (001/0P<). تغییرات طول در گروه های مورد مطالعه تفاوت معنی داری را نشان داد. بطوری که گروه با حرارت oc600 و بدون لاینر کمترین تغییرات را نسبت به سایر گروه ها داشت (001/0 P=).تغییرات قطر پست آکریلیک و فلزی در چهار گروه نشان داد که درجه حرارت oc600 بدون لاینر مرطوب نسبت به سایر گروه ها دارای تغییرات کمتری بود (001/0 = ‍P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بدست آمده، استفاده از حرارت oc600 و عدم استفاده از لاینر هنگام سیلندرگذاری و کستینگ پست های ریختگی، بهترین شرایط را فراهم می کند.
    کلیدواژگان: سیلندر فلزی، بیس متال، لاینر، پست ریختگی
  • مریم طالبی، علیرضا صراف، حبیب الله اسماعیلی صفحه 223
    مقدمه
    تغذیه سالم و مناسب یکی از عوامل اصلی سلامت بدن ازجمله سلامت حفره دهان می باشد. این امر در کودکان از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا آنها جهت رشد و نمو نیاز مبرم و مداوم به تغذیه سالم دارند. ایجاد عادات غذایی مناسب از ابتدای زندگی نه تنها رشد و تکامل فیزیکی کودک را بهبود می بخشد، بلکه محیط مساعدی را جهت سلامت مطلوب حفره دهان فراهم می سازد.هدف از این مطالعه بررسی وضعیت رژیم غذایی کودکان پیش دبستانی در شهر مشهد و نیز ارتباط آن با چگونگی سلامت بافت های لثه و بهداشت دهانی کودک بوده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- مقطعی250 کودک در سنین قبل از مدرسه (105 پسر و 145 دختر) 4 تا 5/6 ساله در سطح کودکستان های خصوصی شهر مشهد در سال تحصیلی 83- 1382 بصورت مقطعی و تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. رژیم غذایی کودک در وعده های غذایی مختلف (صبحانه، ناهار، شام و چاشت) شامل گروه های لبنیات، پروتئین ها، سبزیجات، میوه ها، غلات و سایر غذاها، مورد مطالعه قرار گرفت. جهت بررسی وضعیت سلامت لثه و بهداشت دهان از اندکس های PMA و OHIS استفاده شد. بعد از جمع آوری اطلاعات داده ها با استفاده ازنرم افزار SPSS و تست های Chi-square و ضریب همبستگی Kendell آنالیز و محاسبه گردید.
    یافته ها
    - تقریبا تمامی کودکان (8/96%) بین وعده های اصلی غذایی خود از تنقلات استفاده می کردند.
    - هیچ رابطه ای میان نوع رژیم غذایی و بهداشت دهان و وضعیت سلامت لثه ای یافت نشد.
    - میزان مصرف فرآورده های لبنی، میوه ها، سبزیجات و تنقلات، بهداشت دهان و وضعیت سلامت لثه ای را تحت تاثیر قرار نداد.
    - هیچ ارتباطی میان زمان مصرف تنقلات و شیرینی جات و بهداشت دهان و وضعیت سلامت لثه ای وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    بهداشت دهانی ضعیف زمینه ساز بیماری های لثه و پریودونتال است. تاثیر رژیم غذایی بر پوسیدگی دندانی مشخص است اما اثر آن بر بهداشت دهان و سلامت لثه کاملا معلوم نیست. در مطالعه حاضر در کودکان پیش دبستانی ارتباط معنی داری بین وضعیت سلامت لثه و بهداشت دهان با رژیم غذایی مشاهده نشد
    کلیدواژگان: بهداشت دهان، وضعیت لثه، رژیم غذایی، کودکان پیش دبستانی
  • بهجت الملوک عجمی، معصومه ابراهیمی صفحه 235
    مقدمه
    کودکان بعنوان شخصیت هایی دوست داشتنی و وابسته به والدین احتیاج به نظارت و مراقبت در همه مراحل رشد در دوره های زندگی دارند. رعایت مسائل مربوط به بهداشت و سلامتی آنها همواره جزء وظایف مهم والدین بشمار می رود. با وجود کاهش شیوع پوسیدگی در سال های اخیر در جوامع پیشرفته، در حال حاضر پوسیدگی یکی از شایعترین بیماری هایی است که کودکان جامعه ما به آن مبتلا هستند. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت سلامت دهان و دندان در کودکان 7 – 6 ساله شهر مشهد به منظور تعیین تعداد دندانهای پوسیده، ترمیم شده و کشیده شده و مقایسه آنها با سایر تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از کشور بوده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی – مقطعی تعداد 1938 کودک 7-6 ساله از 40 مرکز کودکستانی که بطور تصادفی از بین کودکستان های مناطق مختلف مشهد انتخاب شده بودند مورد معاینات دهان و دندان قرار گرفتند. از اندکس dmft برای تعیین وضعیت سلامت دندانهای شیری استفاده گردید. آنالیزهای آماری با استفاده از T-student و Chi-square انجام شد.
    یافته ها
    در این مطالعه میانگین dmft کل کودکان 18/4±72/4 بدست آمد که dmftپسران 42 /2±74/4 و دختران 35/2±69/4 بوده است و آزمون آماری اختلاف معنی داری را بین دو جنس نشان نمی دهد.این بررسی نشان داد که در هر دو جنس قسمت عمده دندانهای شیری جزء دندانهای پوسیده (d) بوده و بیشترین میزان dmft در دندانهای مولر اول و دوم شیری مشاهده شده است، بطوریکه 1/55% از پسران و 3/56% از دختران دارای پوسیدگی دندان مولر اول شیری و 7/59% از پسران و 1/58% از دختران دارای پوسیدگی دندان مولر دوم شیری بودند. 7/24% از پسران و 9/22% از دختران دارایdmft=0 (Caries free) می باشند و 6/14% از پسران و 5/13% از دختران دارای dmft=10 یا بزرگتر از آن (Rampant caries) بوده اند.
    نتیجه گیری
    با توجه به اهمیت دندانهای شیری در سلامت عمومی کودکان، تغذیه و حفظ فضا جهت رویش دندانهای دائمی و پایین بودن آگاهی والدین در رابطه با حفظ دندان های شیری، نیاز به آموزش والدین و کودکان در جامعه ضروری به نظر می رسد. نتیجه اینکه امیدواریم با افزایش سطح آگاهی و دانش مردم و خدمات بهداشتی درمانی، شاهد کاهش پوسیدگی در جامعه خود باشیم.
    کلیدواژگان: کودکان 7، 6 ساله، dmft، مشهد
  • محمد فراهانی، سیدامید دیانت صفحه 243
    مقدمه
    یکی از مشکل ترین روندهای درمانی در ارتودنسی، درمان بیماران مبتلا به اپن بایت اسکلتال می باشد. از جمله خصوصیات اپن بایت اسکلتال چرخش رو به عقب مندیبل، افزایش ارتفاع قدامی صورت، ایجاد صورت کشیده و زاویه گونیال باز می باشد. استراتژی درمانی اپن بایت اسکلتی بر پایه منع تکامل و رشد عمودی، چرخش به سمت بالا و جلو مندیبل و اینتروژن ساختارهای دنتوآلوئولار خلفی استوار است. درمان زودرس این مال اکلوژن از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که درمان موفق آن قبل از پایان سن رشد، توسط دستگاه فانکشنال و بعد از پایان رشد، توسط جراحی قابل انجام است. بایت بلاک های خلفی از جمله دستگاه های فانکشنال مورد استفاده هستند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیرات دنتواسکلتال ناشی از کاربرد نوع فنردار و فعال بایت بلاک خلفی یعنی Spring loaded posterior occlusal bite block (SLPOBB) در بیماران مبتلا به اپن بایت قدامی اسکلتال بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمائی بالینی، 23 بیمار (14 دختر و 9 پسر) با میانگین سنی 9 سال و 10 ماه دارای مال اکلوژن اپن بایت قدامی اسکلتال که دارای معیارهای مشخصی بودند، انتخاب شدند. دستگاهSLPOBB ساخته شد و در بیماران تا زمان برطرف شدن کامل اپن بایت و ایجاد اوربایت مطلوب مورد استفاده قرار گرفت. تریسینگ سفالومتری بر روی سفالوگرام های قبل و بعد از درمان انجام شد و میزان معنی دار بودن تغییرات حاصل شده از درمان با استفاده از روشPaired T-test مورد ارزیابی قرار گرفت. P-value کمتر از 05/0 بعنوان نتایج معنی دار تلقی گردید.
    یافته ها
    آنالیزهای سفالومتریک نشانگر تغییرات زیر بودند:در مورد شاخص های اسکلتال افزایش معنی داری در زوایای SNB و ArGoGn، طول بدنه مندیبل (Go-Me)، ارتفاع قدامی صورت (N-Me)، LFH, UFP، و ارتفاع خلفی صورت (S-Go) مشاهده شد. کاهش زاویه ANB، Palatal plan/MeGo، SArGo، SNGoAr و Y-axis نیز از لحاظ آماری معنی دار بود.
    در مورد شاخص های دنتال نیز تغییرات زیر از لحاظ آماری معنی دار گزارش شد:· افزایش Upper 1/Palatal plan height و Lower 1/GoMe height وUpper 6/palatal plan height؛ · کاهش زاویه Lower 1/GoMe
    نتیجه گیری
    درمان با این دستگاه موجب ایجاد تغییرات اسکلتال و دنتال متعددی گردید:1) این دستگاه با اعمال تغییرات معنی دار بر روی زوایای خلفی مندیبل(SarGo, SNGoAr)، افزایش ارتفاع خلفی صورت(S-Go) و چرخش مختصر رو به بالا و جلو مندیبل موجب بهبود وضعیت اسکلتال بیمار و اصلاح ناهنجاری می گردد.
    2) کاربرد این دستگاه باعث اینتروژن دندانهای مولر (6) فک پایین گردید در حالی که دستگاه مانع رویش دندان های 6 فک بالا نشد.
    3) افزایش ارتفاع دنتوآلوئولار قدامی در فک بالا و پایین و تمایل لینگوالی انسیزورهای پایین عوامل مهم دیگری در حذف اپن بایت با کاربرد این دستگاه بود.
    کلیدواژگان: بایت بلاک، اپن بایت اسکلتال، تغییرات سفالومتریک، SLPOBB
  • شاهین کسرایی، زهرا خاموردی، سلیمه کاغذی صفحه 253
    مقدمه
    امروزه زیباسازی دندان ها و دندانپزشکی زیبائی بخش مهمی از درمان های دندانپزشکی را به خود اختصاص داده است در این میان، درمان سفیدسازی دندان ها به عنوان روشی ساده، ایمن و موثر می تواند انتظارات گروه وسیعی از بیماران را برآورده سازد. با توجه به روند تولید مواد دندانپزشکی ایرانی هدف از این مطالعه در نظر دارد تا با یک بررسی آزمایشگاهی اثر سفیدکنندگی و سرعت اثربخشی ژل سفیدکننده کیمیا و Opalescence PF را به روش استفاده از تری مورد مقایسه قرار دهد.
    مواد وروش ها
    این مطالعه به روش تجربی و با تکنیک مشاهده ای برروی 40 دندان سانترال فک بالائی خارج شده و کاملا سالم، فاقد پوسیدگی و تغییر رنگ ناشی از عوامل خارجی یا داخلی انجام شد. ریشه دندان ها با 2 لایه لاک ناخن پوشانده شده آنگاه به دو گروه 20 تائی تقسیم شده و داخل موم قرمز مانت شدند. پس از انجام مراحل تهیه تری مخصوص سفید سازی برای هر دو گروه، از دندان ها فتوگرافی تهیه شد و ارزش عددی میزان روشنایی رنگ آنها با روش چشمی توسط نمونه انتخاب رنگ ویتا کلاسیک تعیین و ثبت گردید. سپس دندان ها به مدت یک ساعت در روز برای دو هفته متوالی تحت درمان سفیدسازی با ژل های کاربامید پراکساید 16% کیمیا(Kimia.Co, Aghelmanesh, Tehran, IRAN BN:082003) و (Ultra Dent Products INC, 505 West 10200 South 82803 EP-NO:0522087) Opalescence PF15% قرار گرفتند. ارزیابی مجدد میزان روشنی رنگ دندان ها هر روز قبل از تکرار درمان و همچنین یک ماه بعد از اتمام دوره درمان انجام شده و تفاوت ارزش عددی روشنی رنگ، قبل از درمان نسبت به بعد از درمان محاسبه و ثبت گردید. تجزیه و تحلیل آماری توسط آزمون های Signed test و ANOVA و Mann-Whitney U صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که اثر سفیدکنندگی هر دو ژل به لحاظ آماری معنی دار است (001/0 P<). میزان تغییر روشنی رنگ برحسب ولیو درگروه درمان شده با ژل کیمیا در پایان پژوهش نسبت به قبل از شروع درمان6 درجه و در گروه Opalescence PF معادل 3/6 درجه بود. تاثیر این دو ژل از نظر میزان اثر سفیدکنندگی به لحاظ آماری اختلاف معنی دار با یکدیگر ندارند.
    نتیجه گیری
    هردو ژل کاربامید پراکساید 16% کیمیا و 15% Opalescence PF به روش استفاده از تری به طور موثر موجب روشن شدن رنگ دندان ها شده و از نظر میزان سفیدشدن دندان ها اثربخشی یکسانی داشت.
    کلیدواژگان: سفیدسازی، کاربامید پراکساید، عامل سفیدکننده
  • سعید مرادی، محمدحسن ضرابی، اشکان امیریان صفحه 263
    مقدمه
    تمیز کردن و شکل دادن مناسب کانال از مهمترین اهداف درمان ریشه دندان می باشد. ابزار اتوماتیک مختلفی جهت این منظور ارائه شده اند. یکی از این وسایل هندپیس رسیپروکال مدل TEP-E10R می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان ترانسپورتیشن کانال بین وسایل دستی و دستگاه TEP-E10R در هنگام تهیه و آماده سازی کانال بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه آزمایشگاهی 60 دندان کشیده شده مولر اول و دوم فک پایین انسانی انتخاب و به چهار گروه تقسیم شدند. بعد از قرار دادن فایل اولیه داخل کانال های مزیالی، رادیوگرافی به صورتی تهیه گردید که رابطه بین فیلم، زاویه تابش و نمونه ها ثابت باشد. سپس آماده سازی کانال ها در گروه اول به روش دستی و فایل های نیکل تیتانیوم در گروه دوم به روش دستی و فایل های استنلس استیل در گروه سوم با هندپیس TEP-E10R و فایل های نیکل تیتانیوم و در گروه چهارم با همان هندپیس و فایل های استنلس استیل انجام گردید. تکنیک آماده سازی در هر چهار گروه crown-down بود. بعد از آماده سازی کانالها، رادیوگرافی با فایل مستر اپیکالی با همان شرایط رادیوگرافی اول انجام گردید. جهت تعیین میزان ترانسپورتیشن کانال رادیوگرافی اولیه و رادیوگرافی با فایل اصلی انتهای ریشه با هم مقایسه شدند. محاسبه میزان عاج برداشته شده از دیواره کانال ها بوسیله اندازه گیری سطوح دیواره های کانال قبل و بعد از آماده سازی کانال در رادیوگرافی های بدست آمده انجام گردید. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS 10 و آنالیزهای آماری واریانس یکطرفه و توکی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد.
    یافته ها
    همه گروه ها درجاتی از ترانسپورتیشن کانال را نشان دادند، گروه دوم بیشترین میزان ترانسپورتیشن کانال را نشان داد (001/0=P) هیچ یک از گروه ها از نظر میزان عاج برداشته شده از کانال با هم اختلافی نشان نمی دادند.
    نتیجه گیری
    هندپیس های رسیپروکال با فایل های نیکل تیتانیوم نتایج قابل قبولی جهت آماده سازی کانال دارا می باشد.
    مقدمه
    تمیز کردن و شکل دادن مناسب کانال از مهمترین اهداف درمان ریشه دندان می باشد. ابزار اتوماتیک مختلفی جهت این منظور ارائه شده اند. یکی از این وسایل هندپیس رسیپروکال مدل TEP-E10R می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان ترانسپورتیشن کانال بین وسایل دستی و دستگاه TEP-E10R در هنگام تهیه و آماده سازی کانال بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه آزمایشگاهی 60 دندان کشیده شده مولر اول و دوم فک پایین انسانی انتخاب و به چهار گروه تقسیم شدند. بعد از قرار دادن فایل اولیه داخل کانال های مزیالی، رادیوگرافی به صورتی تهیه گردید که رابطه بین فیلم، زاویه تابش و نمونه ها ثابت باشد. سپس آماده سازی کانال ها در گروه اول به روش دستی و فایل های نیکل تیتانیوم در گروه دوم به روش دستی و فایل های استنلس استیل در گروه سوم با هندپیس TEP-E10R و فایل های نیکل تیتانیوم و در گروه چهارم با همان هندپیس و فایل های استنلس استیل انجام گردید. تکنیک آماده سازی در هر چهار گروه crown-down بود. بعد از آماده سازی کانالها، رادیوگرافی با فایل مستر اپیکالی با همان شرایط رادیوگرافی اول انجام گردید. جهت تعیین میزان ترانسپورتیشن کانال رادیوگرافی اولیه و رادیوگرافی با فایل اصلی انتهای ریشه با هم مقایسه شدند. محاسبه میزان عاج برداشته شده از دیواره کانال ها بوسیله اندازه گیری سطوح دیواره های کانال قبل و بعد از آماده سازی کانال در رادیوگرافی های بدست آمده انجام گردید. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS 10 و آنالیزهای آماری واریانس یکطرفه و توکی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد.
    یافته ها
    همه گروه ها درجاتی از ترانسپورتیشن کانال را نشان دادند، گروه دوم بیشترین میزان ترانسپورتیشن کانال را نشان داد (001/0=P) هیچ یک از گروه ها از نظر میزان عاج برداشته شده از کانال با هم اختلافی نشان نمی دادند.
    نتیجه گیری
    هندپیس های رسیپروکال با فایل های نیکل تیتانیوم نتایج قابل قبولی جهت آماده سازی کانال دارا می باشد.
    کلیدواژگان: هندپیس رسیپروکال، آماده سازی کانال، ترانسپورتیشن
  • سیدمصطفی معظمی، حسین عرفایی، محبت کاویان صفحه 271
    مقدمه
    افزایش انرژی سطح دندان باعث فعال کردن سطح عاج و مینا شده و باعث بالا بردن wettability و در نتیجه adhesion بهتر می گردد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر کاربرد محلول های سورفاکتانت مختلف پیشنهادی با و بدونEDTA درحین تهیه حفره برروی انرژی آزاد سطح عاج بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی تعداد هشتاد و هشت دندان مولر انتخابی از یک سوم اکلوزالی تاج برش خورده و یک سطح عاجی صاف برای هر کدام بدست آمد. محلول های سورفاکتانت با 5 نوع HLB (Hydrophilic/Lipophilic Balance) مختلف انتخاب شده و سطح عاجی توسط فرز الماسی فیشور با سرعت بالا و شستشو با محلولهای سورفاکتانت مذکور در حین تراش، آماده شد. دو گروه کنترل مثبت (تراش بااسپری آب و هوا + اچینگ با اسید فسفریک) و کنترل منفی (تراش با اسپری آب و هوا) انتخاب شدند. اندازه گیری انرژی سطحی عاج از راه چکاندن قطراتی از دو مایع استاندارد شامل آب مقطر (مایع قطبی) و یدیدمتیلن (مایع غیر قطبی) برروی سطح عاج آماده سازی شده و عکسبرداری از قطرات با دوربین دیجیتال و اندازه گیری زاویه تماس با استفاده از نرم افزار AutoCad انجام شد. میزان انرژی سطح عاج با استفاده از معادله Fowkes بدست آمد. پس از انتخاب موثرترین محلول سورفاکتانت بر انرژی سطحی عاج، غلظت بالاتر از آن نیز مورد آزمایش قرار گرفت تا غلظت بهینه موثر بدست آمد. پس از تعیین غلظت موثر، از ترکیب سورفاکتانت و EDTA در غلظت های مختلف استفاده شد و تاثیر آن بر انرژی سطحی ارزیابی گردید. داده ها تحت آزمون آنالیز واریانس و دانکن با ضریب اطمینان 95 درصد قرار گرفتند. برای ارزیابی تشکیل لایه اسمیر در گروه های آزمایشی مورد مطالعه، SEM نیز انجام پذیرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که استفاده از سورفاکتانت در حین تراش بر روی سطح عاجی موجب کاهش انرژی سطح شده است، و استفاده از سورفاکتانت به همراه EDTA به طور معنی داری در مقایسه با سورفاکتانت به تنهایی، انرژی سطحی را افزایش داده است (5% ≥ (P-value. اما این افزایش انرژی با گروه کنترل منفی مساوی بوده و از نظر آماری اختلاف معنی داری با آن نداشت. مطالعه SEM نشان داد که استفاده از سورفاکتانت با و بدون EDTA لایه اسمیر را به طور کامل حذف نمی کند.
    نتیجه گیری
    1) کاربردمحلول های سورفاکتانت بدون EDTA باعث کاهش انرژی سطح عاج همتزار با گروه کنترل مثبت میشوند.
    2) کاربرد محلول های سورفاکتانت با EDTA موجب به وجود آمدن انرژی سطحی عاج همتراز با گروه کنترل منفی و همینطور انرژی سطحی آب شده است (72 j/m2).
    کلیدواژگان: لایه اسمیر، انرژی آزاد سطح، سورفاکتانت، EDTA
  • حمید محمود هاشمی، فائزه رجبی صفحه 281
    مقدمه
    از آنجا که ورزش های رزمی در زمره ورزش های پر برخورد قرار می گیرد، همین امر موجب نگرانی افراد در زمینه بروز آسیب می شود که از مهم ترین آنها آسیب های ناحیه صورت است که به ویژه در بانوان، به دلیل اهمیت مساله زیبایی و فرم صورت این مساله بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و نیز بدلیل اینکه ورزش های رزمی از جمله تنها ورزش هایی هستند که بخاطر نوع پوشش آنها احتمال حضور بانوان ورزشکار در عرصه های بین المللی وجود دارد، لذا در این تحقیق ما بر آن شدیم تا با بررسی فراوانی آسیب های فک و صورت در بانوان رزمی کار به میزان بروز این آسیب ها پی ببریم و در صورت امکان راه کارهایی را نیز برای پیشگیری از بروز این آسیب ها عنوان کنیم.
    ما در این تحقیق ضمن بررسی فراوانی آسیب های فک و صورت در بانوان رزمی کار شرکت کننده در سه رشته تکواندو، کاراته و جودو در مسابقات قهرمانی کشور به دنبال بدست آوردن آمار درستی در زمینه تعداد آسیب ها، تنوع آسیب ها و نواحی که بیشتر در معرض آسیب قرار می گیرد هستیم تا مقدمات و راهکارهایی را برای پیشگیری از بروز اینگونه آسیب ها عنوان کنیم.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع مقطعی بوده و روش نمونه گیری به صورت تمام شماری بود. مشخصات فردی ورزشکار، انواع آسیب های دندانی، اسکلتال و بافت نرم توسط پزشک مسابقه در کنار زمین برای ورزشکاران آسیب دیده در فرم مخصوص ثبت گردید. محل برگزاری مسابقات در شهرهای کرمان، شهرکرد و کرج می باشد. از 938 ورزشکار شرکت کننده در این مسابقات تعداد 170 نفر در رشته تکواندو، 507 نفر در رشته کاراته و 261 نفر در رشته جودو به رقابت پرداختند که از این تعداد 14 نفر دچار آسیب دیدگی شدند (تعداد کل آسیب ها 20 مورد است که در برخی افراد بیش از یک آسیب دیده شده است).
    یافته ها
    بیشترین آسیب در رشته ورزشی کاراته مشاهده شد و در رشته جودو هیچگونه آسیبی دیده نشد. از بین آسیب های مشاهده شده نیز آسیب های خفیف نسج نرم بیشترین مورد را شامل می شد و آسیب دندانی اصلا مشاهده نشد. آسیب ها در 3 زمینه آسیب های دندانی، اسکلتال و بافت نرم مورد بررسی قرار گرفتند که شامل 4 مورد آسیب اسکلتال، 16 مورد آسیب بافت نرم بود و آسیب دندانی مشاهده نشد. آسیب های اسکلتال شامل: 2 مورد دررفتگی و 2 مورد شکستگی بود.
    آسیب های بافت نرم شامل: 11 مورد کوفتگی و کبودی و 3 مورد خراشیدگی و 2 مورد پارگی بود که 12 مورد آن در رشته کاراته و 4 مورد به رشته تکواندو مربوط است.
    نتیجه گیری
    بطور عملی ریسک آسیب های فک و صورت در ورزش های رزمی پایین بوده و آسیب نسج نرم بیشترین مورد آسیب های مشاهده شده می باشد. در نهایت با توجه به مطالعه انجام شده به نظر می رسد بهتر است که ورزشکاران قبل از انجام مسابقات ورزشی حتما توسط پزشک، معاینه دقیق و کامل شوند هم از نظر معاینات پزشکی و هم معاینات دندانپزشکی و در صورتی که سابقه آسیب قبلی وجود دارد حتما این آسیب قبل از انجام مسابقه ثبت شود. نتایج این تحقیق لزوم استفاده از وسایل محافظتی شامل گاردهای صورتی و دهانی و آموزش دقیق ورزشکاران در جهت اهمیت استفاده از این وسایل و نظارت دقیق بر انجام استفاده از وسایل محافظتی را مورد تاکید قرار داد.
    کلیدواژگان: آسیب فک و صورت، آسیب ورزشی، شکستگی فک پایین، شکستگی فک بالا
  • بهزاد هوشمند، بهنام اسلامی، شهره عمویی صفحه 287
    مقدمه
    مطالعاتی که تاکنون در رابطه با تاثیر مصرف سیستمیک ترکیبات استاتین بر روی بافت استخوانی انجام شده، نتایج ثابت و یکسانی را به دنبال نداشته است. لذا بر آن شدیم با توجه به تاثیری که این ترکیبات بر روی بافت استخوانی دارند، اثر القاء استخوان سازی این ترکیبات را در نواحی که به طور طبیعی استخوان وجود ندارد مثل عضله و بافت زیر پوستی، در موش صحرایی ارزیابی کنیم.
    مواد و روش ها
    نوع تحقیق تجربی با تکنیک مشاهده‎ای می‎باشد. در این تحقیق مجموعا 68 تزریق از ترکیبات محلول Atorvastatin، Lovastatin، Simvastatin به غلظت mg/ml 1 در پلی‎اتیلن‎گلیگول 300، در زیر پوست ناحیه پشتی و در عضلات دست و پای موش صحرایی تزریق گردید. بعد از گذشت 6 هفته موش ها کشته شده و از نواحی تزریق شده، نمونه تهیه شد. سپس مقاطع در زیر میکروسکوپ مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها: در دو نمونه کانون های استخوانی به صورت مخلوطی از استخوان لاملار و woven دیده شد که اطراف این کانونها ریم استئوبلاستی فعال نیز قابل رویت بود. در یک نمونه دیگر کانونی از بافت غضروفی دیده شد که اطراف آن بافت همبندی مزانشیمال فعال، در حال تمایز به غضروف دیده می‎شد.
    نتیجه گیری: یافته های این تحقیق و تمایز تدریجی بافت عضلانی به بافت Stem استخوانی در اطراف نمونه ها، تایید کننده احتمال اثر القاء استخوان سازی این ترکیبات می‎باشد ولی جهت تایید بیشتر، پیشنهاد می‎شود این اثر در مطالعات دیگر نیز به ارزیابی گذاشته شود.
    کلیدواژگان: موش صحرایی، القاء استخوان سازی، سیمواستاتین، لوواستاتین، آترواستاتین
  • مهرو وجدانی، بهروز خوش قدم، محمد زیبایی صفحه 295
    مقدمه
    یکی از راه های انتقال عفونت در دندانپزشکی (Cross-contamination) از طریق دریافت و ارسال پروتزها به لابراتوارهاست. در لابراتوارهای پروتز عمل ضد عفونی کردن و کنترل عفونت در کلیه مراحل مهم است، اما در دو مرحله که عبارتند از ضد عفونی کردن قالب و نیز ضد عفونی نمودن پروتزها، اهمیت ویژه ای دارد. از آنجایی که آخرین مرحله آماده سازی و تحویل پروتزها، پرداخت و پالیش آنها می باشد، آلوده نبودن پامیس ها و ابزار جلادهنده، بسیار حائز اهمیت می باشد، در غیر این صورت پامیس ها و چرخ های آلوده می توانند به عنوان یک منبع بالقوه عفونت برای تکنسین، دندانپزشک و بیماران عمل نماید و نیز منبعی برای سرایت و انتقال عفونت های گوناگون دهانی و غیر دهانی باشد. هدف از این مطالعه بررسی نوع و فراوانی میکروارگانیزم های دهانی و غیر دهانی موجود در پامیس های مورد استفاده در لابراتوارهای شهر شیراز می باشد تا در صورت آلوده بودن جدی آنان، اقدامات لازم برای جلوگیری از انتشار و هدایت این آلودگی انجام پذیرد.
    مواد و روش ها
    روش تحقیق حاضر از نوع بررسی توصیفی- تحلیلی است. به 12 لابراتوار دندانسازی پرکار و مشهور در شهر شیراز مراجعه شد و در شرایط کاملا استریل، نمونه هایی از پامیس را از ظرف پرداخت پروتزها برداشته و تحت شرایط کنترل شده بلافاصله به بخش میکروب شناسی مؤسسه استاندارد منتقل کرده و بر روی محیط های مورد نظر کشت داده شد. سپس تعداد 16 آزمون مختلف برای شناسایی انواع باکتری ها و باسیل ها انجام پذیرفت.
    یافته ها
    طیف وسیعی از میکروارگانیزم ها در تمام پامیس های مورد آزمایش یافت شد که به ترتیب فراوانی عبارتند از: آسینتوباکترلوفی، باسیلوس سرئوس، استافیلوکوک اورئوس، سودوموناس آئروژنیوزا، دیفتروئید، سیتروباکترفروندی، انتروباکترآئروژینوز، مورگانلا مورگانی، کلبسیلاپنومونی، استافیلوکوک ساپروفیتیکوس، استرپتوکوک ویریدانس. باکتری های غیردهانی به میزان 70/85 درصد و باکتری های دهانی به تعداد 30/14 درصد موارد مشاهده شده را تشکیل می دادند.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که پامیس های پرداخت، آلوده به باکتری های دهانی و بخصوص غیر دهانی هستند، لذا امکانcross-contamination توسط آنها شدیدا وجود دارد و بنابراین باید اقدامات جدی برای جلوگیری از آلودگی و انتقال عفونت بین تکنسین ها، دندانپزشکان و بیماران انجام پذیرد.
    کلیدواژگان: کنترل عفونت، پامیس، لابراتوارهای دندان سازی
  • گزارش مورد
  • آرزو جهان بین، حمیدرضا کیانی فر، سعید طالبی صفحه 305
    مقدمه
    شکاف لب و کام یکی از شایع ترین نواقص مادرزادی است که به علت اشکال در جوش خوردن درزهای اولیه صورت در دوران جنینی ایجاد می شود. شیوع این ناهنجاری در جوامع مختلف، متفاوت و بین 1 تا 5/1 در 1000 تولد گزارش شده است. در صورتی که شکاف لب و کام با ناهنجاری هائی دیگر از قبیل عدم تشکیل چشم، عقب ماندگی ذهنی و هیپوپلازی پره های بینی همراه گردد، احتمال وجود سندروم سربرو- اکولو- نازال را مطرح می نماید.
    یافته ها
    در این مقاله یک مورد نادر از سندرم سربرو- اکولو- نازال در یک کودک چهار ساله که با شکاف میانی لب و کام، تشکیل نشدن چشم چپ، عقب ماندگی ذهنی، هیپوپلازی پره های بینی و همی پارزی سمت راست بدن همراه است گزارش می شود.
    بحث و نتیجه گیری
    با وجود این که تشکیل نشدن چشم پدیده ای بسیار نادر می باشد ولی همراه شدن آن با شکاف لب و کام و هیپو پلازی پره های بینی می تواند احتمال وجود سندرم سربرو- اکولو- نازال را تقویت نماید. لذا در مورد هر کودک مبتلا به شکاف لب و کام و هیپوپلازی پره های بینی همراه با تشکیل نشدن چشم بررسی از نظر این سندرم توصیه می شود. از آنجا که در سندرم Fraser نیز ممکن است این علایم دیده شود لذا برای تشخیص افتراقی باید به بررسی سایر آنومالی های مرتبط پرداخت. وجود اختلال در انگشتان و کلیه ها در سندروم Fraser این دو سندرم را از یکدیگر مجزا می سازد.
    کلیدواژگان: شکاف لب و کام، عدم تشکیل چشم، عقب ماندگی ذهنی، سندرم سربرو، اکولو، نازال
  • نمایه نامه
    صفحه 311