فهرست مطالب

Researcher Bulletin of Medical Sciences - Volume:10 Issue: 6, 2006

Researcher Bulletin of Medical Sciences
Volume:10 Issue: 6, 2006

  • 74 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/12/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سیدجمال گوشه، هادی بیک پور صفحه 353
    سابقه و هدف
    عصب سیاتیک طویل ترین و حجیم ترین عصب بدن، یک عصب نیست بلکه از دو عصب جداگانه که دارای یک غلاف مشترک در ناحیه ران است تشکیل شده و نتایج ترمیم آنها متفاوت است. این مطالعه با هدف تعیین نتایج درمانی ضایعات عصب سیاتیک مجروحان جنگ عراق و ایران سال های 67-1359 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    نوع مطالعه توصیفی و جامعه آماری کل مصدومان و زخمی های جنگ را شامل می شود که همگی آنها دارای ضایعات عصب سیاتیک بوده و به صورت مراجعه مستمر به تعداد 648 نفر در مطالعه مورد بررسی قرار گرفته بودند. نوع درمان بسته به نوع ضایعه پیوند عصب، آناستوموز انتها به انتها یا نورولیز بوده است که در سه ناحیه مختلف ثلث فوقانی، میانی و تحتانی ران انجام شده است. پیگیری بیماران از 5 تا 12 سال ادامه داشت و نتایج در فرم اطلاعاتی ثبت و یافته ها با آمار توصیفی ارایه شد.
    یافته ها
    از 648 نفر مورد بررسی 77.8 درصد ضایعات عصب تیبیالیس و 88.9 درصد ضایعات عصب پرونئال مشترک داشتند. نتیجه حسی (حس حفاظتی کف پا) در یک سوم فوقانی در 79 درصد و در یک سوم میانی در 81 درصد و در یک سوم تحتانی در 82 درصد و در کل 80.6 درصد بوده است. هیپراستزی در سه ناحیه یک سوم فوقانی، میانی و تحتانی به ترتیب 4.2 و 5.1 و 5.6 درصد بودند. نتیجه درمان در مبتلایان به ضایعه عصب تیبیالیس در سه روش 86.3 درصد موفقیت آمیز بود. ضمنا نتایج درمان در مورد مبتلایان به ضایعه عصب پرونئال مشترک در کل 36.5 درصد بوده است.
    نتیجه گیری
    می توان ادعا کرد که نتیجه درمان ضایعات جنگی عصب سیاتیک خوب و رضایت بخش است. به خصوص بعد از ترمیم عصب تیبیالیس حس حفاظتی در کف پا باز می گردد و در کف پا زخم ایجاد نمی شود و بیمار می تواند به کارهای روزانه خود بپردازد.
    کلیدواژگان: نتایج درمانی، عصب سیاتیک، مصدومان جنگ، حس حفاظتی کف پا
  • محمدحسن نمازی، رقیه پورکیا صفحه 363
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع بیماری عروق کرونر و روند رو به افزایش آن و اهمیت علت شناسی بیماری و گزارش های متناقضی که در مورد نقش پلاسمایی هموسیستیین با بروز بیماری عروق کرونر ارایه شده است و به منظور تعیین رابطه سطح پلاسمایی هموسیستیین با بروز عروق کرونر این تحقیق روی مراجعه کنندگان به بیمارستان شهید مدرس در سال های 1381-82 انجام شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی مورد - شاهدی بر روی افراد کاندید آنژیوگرافی عروق کرونر انجام گرفت. قبل از انجام آنژیوگرافی از هر فرد 2 میلی لیتر خون تهیه شد. افرادی که در آنژیوگرافی شان بیماری عروق کرونر مسجل می شد گروه مورد و آنهایی که بیماری عروق کرونر نداشتند و به لحاظ سن، جنس، سابقه خانوادگی و هیپرلیپیدمی مشابه حداقل یک مورد در گروه کاندیدای مورد بودند، به عنوان شاهد تلقی شدند. سطح پلاسمایی هموسیستیین با استفاده از روش HPLC اندازه گیری شد. در مواردی که سطح پلاسمایی هموسیستئین از 15 میکرومول در لیتر بیشتر بود غیرطبیعی تلقی شد و این شاخص با بروز بیماری عروق کرونر در نمونه های تعیین و odds Ratio محاسبه گردید.
    یافته ها
    تحقیق بر روی 220 نفر شامل 110 نفر مورد و 110 نفر شاهد انجام شد. گروه ها به لحاظ سن، جنس، سابقه خانوادگی بیماری عروق کرونر و هیپرلیپیدمی مشابه بودند (غیر معنی دار). مصرف سیگار، سابقه فشار خون بالا و دیابت در گروه مورد بیشتر بوده است (p<0.05). سطح پلاسمایی هموسیستیین در گروه مورد 11.4 ±1.23 میکرومول در لیتر در مقابل 10.21± 14.74 در گروه شاهد بوده است (غیر معنی دار). گروه مورد 3.2 درصد بیشتر از گروه شاهد در مواجهه با وضعیت غیر طبیعی سطح پلاسمایی هموسیستیین بودند (غیر معنی دار) و میزان OR سطح پلاسمایی هموسیستیین مبتلایان به بیماری عروق کرونر، 1.2 برابر بیشتر از گروه شاهد بود (غیر معنی دار).
    نتیجه گیری
    سطح پلاسمایی هموسیستیین نقشی در بروز بیماری عروق کرونر ندارد و نتایج این مطالعه ارتباط مستقل هموسیستیین پلاسما با خطر بروز این بیماری را تایید نکرد. با توجه به اهمیت سبب شناسی بیماری عروق کرونر و تلاش در جهت درمان آن به امید کاهش موارد بیماری و مرگ و میر ناشی از آن مطالعه روی سایر عوامل خطرزا را توصیه می کنیم.
    کلیدواژگان: هموسیستئین، بیماری عروق کرونر
  • منوچهر خوش باطن، مریم خردپژوه، لطیف گچکار، مهناز طارمی، بهروز نقیلی، سهراب آقا بزرگی، طاهره شهنازی صفحه 367
    سابقه و هدف
    TTV ویروس بدون پوشش با DNA تک رشته ای است که نیشازاوا در سال 1997 آن را مسوول هپاتیت ناشی از انتقال خون اعلام کرد. با توجه به ناقص بودن اطلاعات در ایران مطالعه حاضر جهت تعیین سرواپیدمیولوژی عفونت TTV در اهدا کنندگان خون شهر تبریز انجام شد.
    مواد و روش ها
    این بررسی به صورت مقطعی در اسفند 1383 و فروردین 1384 در اهدا کنندگان خون در شهر تبریز اجرا شد. بعد از اخذ مشخصات فردی، سابقه پزشکی از افراد و انجام آزمایش های معمول سازمان انتقال خون، بررسی TTV به روش semi-nested PCR انجام شد.
    یافته ها
    از 407 فرد 399) مرد و 8 زن(، 11 (%2.7) نفر دارای TTV بودند (%95 CI:%1.1-%4.3) میانگین سنی گروه دارای TTV، 9.9± 31.8 سال و گروه فاقد آن 9.7± 31.4 سال بود. میانگین میزان ALT گروه دارای TTV 5.6± 17.5 و گروه فاقد آن 6.9 ±18.6 میلیگرم در دسی لیتر بود. 31 نفر (%7.6) از نظر IgG HEV 5 نفر (%1.2) از نظر HBsAg و 2 نفر (%0.5) از نظر HCV Ab مثبت بودند. هیچ ارتباط معنی داری بین متغیرهای جمعیت شناختی و سایر عفونت های ویروسی منتقله از راه خون با مثبت TTV وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه شیوع TTV در اهدا کنندگان خون نسبت به سایر مطالعات انجام شده در کشورهای دیگر پایین تر بود. تفاوت میزان شیوع TTV در مناطق مختلف، راه های مختلف انتقال TTV و تفاوت در پرایمرهای استفاده شده، می تواند بیان کننده علت وجود اختلاف در نتایج به دست آمده باشد.
    کلیدواژگان: TTV، شیوع سرمی، اهدا کنندگان خون، تبریز، ایران
  • مصطفی شریفیان، عبدالله کریمی، لطیف گچکار، فاطمه فلاح، فرزانه جدلی، شهناز آرمین، علیرضا فهیم زاده، صدیقه رفیعی طباطبایی، پریسا عموری صفحه 373
    سابقه و هدف
    عفونت کلیه و اسکار ناشی از آن در بعضی مناطق دنیا از جمله ایران یکی از علل مهم نارسایی مزمن کلیه است. در بعضی مطالعات سطح اینترلوکین های ادراری بیماران با پیلونفریت حاد افزایش داشته است. در این مطالعه سطح اینترلوکین های 1 و 6 در ادرار کودکان مبتلا به پیلونفریت حاد و کودکان سالم مقایسه شده و مقادیر آنها در درجات مختلف آسیب کلیوی مشخص و بر اساس اسکن DMSA اندازه گیری شده است.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق مورد- شاهدی کودکان 1 ماهه تا 12 ساله که به علت پیلونفریت، براساس یافته های آزمایش ادرار و اسکن DSMA، در طی 8 ماه از دی ماه 1383 لغایت مرداد ماه 1384 در بخش کلیه اطفال بیمارستان کودکان مفید بستری شده اند به عنوان گروه مورد و کودکانی که به منظور معاینات معمول مراجعه و از نظر بالینی با تشخیص پزشک سالم بوده و آزمایش ادرار و کشت ادرار منفی داشتند به عنوان گروه شاهد تحت مطالعه قرار گرفتند. سطح اینترلوکین 1 و 6 نسبت به کراتینین ادرار به طور تصادفی در 80 نمونه ادراری شامل 37 بیمار بستری با پیلونفریت حاد %81) دختر(و 43 کودک سالم %81) دختر(تعیین شدند. اینترلوکین ها به روش الیزا و کراتینین به روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. یافته ها به وسیله آزمون های تی یا مان ویتنی تجزیه و تحلیل شد و P<0.05 معنی دار تلقی گردید.
    یافته ها
    میزان متوسط اینترلوکین 1 به کراتینین ادرار در بیماران با پیلونفریت برابر 0.96 ±0.70 میکروگرم بر میلیگرم)از 0.02 تا 5.08 میکروگرم بر میلیگرم(و در کورکان سالم برابر 0.12± 0.04 میکروگرم بر میلیگرم)از 0 تا 0.51 میکروگرم بر میلیگرم((p<0.008) و میزان متوسط اینترلوکین 6 به کراتینین ادرار در گروه مورد 10.06± 4.8 میکروگرم بر میلیگرم)از 0.01 تا 44.73 میکروگرم بر میلیگرم(و در کودکان سالم برابر 0.37± 0.15 میکروگرم بر میلیگرم)از 0 تا 2.32 میکروگرم بر میلیگرم(بود (p<0.0002).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه ارتباط کاملا معنی داری بین سطح ادراری اینترلوکین 1 و 6 در کودکان مبتلا به پیلونفریت حاد نسبت به کودکان سالم دیده شد.
    کلیدواژگان: اینترلوکین 1، اینترلوکین 6، کراتینین، پیلونفریت، کودکان
  • مسعود جان بزرگی، خیرالنساء مستخدمین حسینی صفحه 379
    سابقه و هدف
    افسردگی که یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی در کودکان و نوجوانان است. از دهه هفتاد قرن بیستم میلادی مورد توجه قرار گرفته است. این اختلال تحت تاثیر عوامل مختلفی است. یکی از تبیین های ارایه شده فقدان تقویت های اجتماعی و تاثیر عوامل محیطی و اجتماعی بر افسردگی است. هدف پژوهش حاضر تعیین فراوانی و عوامل همراه افسردگی در مدارس خاص و عادی تهران بوده است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش 1551 دانش آموز دختر و پسر دوره های دبیرستان و راهنمایی تهران را در زمینه وجود نشانه های افسردگی و شدت آن مورد بررسی قرار داده است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش «آزمون افسردگی بک، آزمون افسردگی کودکان و نوجوانان» بر اساس ملاک های DSM-IV و پرسشنامه مشخصات فردی و جمعیت شناختی بوده است.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که میزان افسردگی در بین دانش آموزان مدارس عادی، شاهد و نمونه دولتی در مقایسه با دانش آموزان مدارس خاص (غیر انتفاعی و تیزهوشان) بیشتر است (p<0.0001). دختران افسرده تر از پسران هستند و افسردگی دانش آموزان مقطع راهنمایی به طور معنی داری بالاتر از افسردگی دانش آموزان دبیرستانی است. دانش آموزان شاغل به تحصیل در مدارس شاهد دارای میانگین بالاتری در افسردگی نسبت به سایر گروه ها بوده اند.
    نتیجه گیری
    دانش آموزان انواع مختلف مدارس از نظر میزان افسردگی با یکدیگر متفاوتند. طراحی و اجرای مداخله های پیشگیرانه و تقویت شیوه های مقابله با افسردگی برای کودکان و نوجوانان شاغل به تحصیل در مدارس شاهد و عادی و همچنین بازنگری و اصلاح ساختار نظام آموزشی امری مهم و قابل طرح برای پیشگیری از تداوم افسردگی در مراحل بعدی تحول است.
    کلیدواژگان: افسردگی، کودکان و نوجوانان، مد
  • حمیده مروج، بهروز باریک بین، سهیلا نصیری، گیتا مشکوه رضوی صفحه 385
    سابقه و هدف
    لیکن پلان بیماری شایع التهابی، ایدیوپاتیک و ایمونولوژیک پوست، مو، ناخن و مخاط دهان است. مشاهدات بالینی و آزمایشگاهی نشان داده است که ارتباطی بین لیکن پلان و عوامل خارجی به عنوان آنتی ژن نظیر پروتئین تغییر یافته، دارو، آلرژن های تماسی، ویروس و باکتری وجود دارد. یکی از مهمترین علل پیشنهادی زمینه ساز بیماری لیکن پلان هلیکوباکتر پیلوری است. با توجه به اندک بودن تعداد تحقیقات در این زمینه این مطالعه با هدف تعیین فراوانی عفونت هلیکوباکتر پیلوری در افراد با و بدون لیکن پلان انجام شد.
    مواد و روش ها
    این تحقیق بر روی 80 بیمار مبتلا به لیکن پلان و 80 بیمار مبتلا به سایر بیماری های پوستی مراجعه کننده به درمانگاه های پوست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام گرفت. بیماران جهت انجام آزمون اوره تنفسی به آزمایشگاه هسته ای بیمارستان شریعتی ارجاع شدند و نتایج توسط آزمون دقیق فیشر بررسی شد و رابطه بین لیکن پلان و هلیکوباکتر پیلوری تعیین گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه ارتباط معنی داری بین ابتلا به لیکن پلان و آزمون اوره تنفسی مثبت وجود دارد (p<0.02). اختلاف میانگین تیتر بین گروه مورد و شاهد نیز معنی دار بود (p<0.0001).
    نتیجه گیری
    از این مطالعه نتیجه گرفته می شود که عفونت هلیکوباکتر پیلوری فعال در بیماران مبتلا به لیکن پلان به طور معنی دار بیشتر از سایر بیماران پوستی بوده است و این بدین معناست که عفونت فعال هلیکوباکتر پیلوری می تواند به عنوان عامل خطر یا پیش برنده در بیماری لیکن پلان باشد.
    کلیدواژگان: لیکن پلان، هلیکوباکتر پیلوری، آزمون اوره تنفسی
  • فریده یغمایی، علی خلفی، نادره خوست، حمید علوی مجد صفحه 389
    سابقه و هدف
    بیماری مزمن کلیوی ابعاد مختلف بالینی، روانی - اجتماعی و اقتصادی بیمار را تحت تاثیر قرار می دهد. سلامت به عنوان مهمترین هدف درمان مطرح بوده و تلاشها بر بالا بردن کیفیت زندگی این بیماران استوار است. سلامت مفهومی است که هر فرد با توجه به معیارهای خود آن را تعریف می کند. این مفهوم تحت تاثیر عوامل جسمی، روانی و اجتماعی مختلفی قرار دارد. بنابراین در ارزیابی وضعیت سلامت، باید نگرش بیمار به خود در نظر گرفته شود. این نگرش مفهوم روان شناسی - اجتماعی - پرستاری به نام خودپنداره است. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه خودپنداره با ابعاد وضعیت سلامت در بیماران تحت درمان با همودیالیز در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1383 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش توصیفی همبستگی، 153 بیمار تحت درمان با همودیالیز شرکت داشتند. نمونه های پژوهش در محدوده سنی 15-65 سال قرار داشتند، سابقه پیوند کلیه نداشتند و حداقل یک سال و در طول هفته سه بار همودیالیز می شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه ای بود شامل سه بخش اطلاعات جمعیت شناختی، خودپنداره و وضعیت سلامت که اعتبار آن به وسیله اعتبار محتوایی و پایایی آن با روش همسانی درونی و آزمون مجدد تعیین گردید.
    یافته ها
    از 153 بیمار تحت درمان با همودیالیز در این پژوهش 81 نفر مرد و 72 نفر زن بودند. این بیماران در محدوده سنی 15-65 سال با میانگین سنی 47 سال قرار داشتند. اکثر آنها متاهل (%62.7) و دارای تحصیلات دیپلم (%41.2) بودند. بیشتر آنها بیکار (%39.2) و زنان خانه دار (%37.9) بودند. همچنین 35.9 درصد آنان طول مدت درمان با همودیالیز بین 2-5 سال داشتند. کمترین میانگین در بین ابعاد وضعیت سلامت مربوط به بعد جسمی (%35.8) بود. وضعیت سلامت روانی (%36.9)، اقتصادی (%43.1)، اجتماعی (%47.2) و دارو و درمان (%54) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. اکثر نمونه ها (%46.4) امتیاز ضعیفی از وضعیت سلامت کسب نمودند. میانگین درصد امتیاز کسب شده از وضعیت سلامت در بین نمونه ها 42.19 با انحراف معیار 12.04 بود. اکثر نمونه ها دارای خودپنداره خنثی (%45.8) و منفی (%41.8) بودند. خودپنداره با ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی وضعیت سلامت رابطه معنی داری داشت و همبستگی آن با ابعاد جسمی و روانی از دیگر جنبه ها بیشتر بود. اما با بعد دارو و درمان ارتباط معنی داری را نشان نداد. همچنین خودپنداره با وضعیت سلامت کلی همبستگی قوی (r=0.73) را نشان داد (P<0.01). وضعیت تاهل، میزان تحصیلات، شغل، وضعیت شغلی و درآمد با وضعیت سلامت رابطه معنی داری داشت ولی، بین جنس، سن و طول مدت درمان با وضعیت سلامت رابطه معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    وجود همبستگی بین خودپنداره و وضعیت سلامت نشان می دهد که نوع نگرش بیماران به خود در تصور آنها از سلامت و داشتن یک زندگی مولد است. بنابراین، علاوه بر اختلالات جسمی ناشی از نارسایی مزمن کلیه و همودیالیز، ساختار روانی و محیط اجتماعی بیماران می تواند در انگیزش و امید به زندگی آنها تاثیر بگذارد.
    کلیدواژگان: وضعیت سلامت، کیفیت زندگی سلامت مدار، خود پنداره، همودیالیز
  • محمدتقی مظلومی، میترا قاضی زاده، محمود بهنام مرادی صفحه 395
    سابقه و هدف
    با توجه به نتایج بررسی های انجام شده مبنی بر کمبود آهن و ویتامین B2 در کشور و مصرف رو به رشد ماکارونی این تحقیق به منظور بررسی غنی سازی ماکارونی با تیامین، ریبوفلاوین، نیاسین و آهن و تاثیر فرآیند تولید و پخت بر این ریزمغذی ها در انستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش تجربی بر روی شش تیمار کاملا یکنواخت و همگن از ماکارونی های غنی شده با تیامین، ریبوفلاوین، نیاسین و دو نوع ملح آهن تولید شده در خط بلند کارخانه البرز ماکارون صورت گرفت. برای این منظور سه فرمول مختلف با هر نوع ملح آهن 7H2O)، SO4Fe، 3H2O و (NaFe EDTA تهیه شد. مقدار تیامین، ریبوفلاوین، نیاسین و آهن افزوده شده به ترتیب در دامنه 4.4-11، 2.64-4.8، 35.2-75 و 28.6-88 میلیگرم در کیلوگرم آرد مصرفی بود. میزان باقیمانده تیامین، ریبوفلاوین و نیاسین نمونه های غنی شده پس از فرآیند تولید و پخت با دستگاه HPLC تعیین و با محصول تولیدی همان کارخانه (شاهد) مقایسه گردید. تاثیر فرآیند تولید بر رنگ و تاثیر پخت ماکارونی بر رنگ و طعم نمونه ها با روش رتبه بندی توسط 30 ارزیاب خانگی ارزیابی شد. برای تحلیل آماری پارامترهای کمی از نرم افزار SPSS، آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و تی مزدوج و برای ویژگی های حسی از آزمون فریدمن استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج تجزیه و تحلیل نمونه ها نشان داد که تیامین، ریبوفلاوین و نیاسین موجود در ماکارونی های غنی شده با فرمولاسیون های مختلف پس از فرآیند تولید به ترتیب 86.1-87.32، 52.54-63.92 و 58.14-76.39 و پس از فرآیند پخت به ترتیب 67.79-73.72، 71.5-79.08 و 62.80-70.17 درصد حفظ شد. با بالا رفتن میزان ریزمغذی های افزوده شده مقدار باقیمانده آنها در محصول غنی شده در تمامی تیمارها و فرآیندهای مورد بررسی نیز افزایش یافته است. کمترین درصد کاهش در میزان تیامین مشاهده شد و پس از آن نیاسین و ریبوفلاوین قرار داشتند. ارزیابی حسی نمونه های خام و پخته نشان داد که بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری وجود ندارد. ولی تفاوت بین شاهد و تیمارهای مختلف معنی دار بود (p<0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج طرح، غنی سازی ماکارونی با تیامین، ریبوفلاوین، نیاسین و آهن امکان پذیر است. مناسب ترین فرمول برای غنی سازی ماکارونی، استفاده از 11 میلی گرم تیامین، 4.8 میلیگرم ریبوفلاوین، 75 میلیگرم نیاسین و 28.6 میلیگرم آهن)بر پایه 7H2O، (SO4Fe در کیلوگرم آرد است که می تواند بخشی از عوارض ناشی از کمبود این ریزمغذی ها را برطرف کند.
    کلیدواژگان: غنی سازی، ماکارونی، تیامین، ریبوفلاوین، نیاسین، آهن و ویتامین های گروه B
  • معصومه سیمبر، فهیمه رمضانی، زینب هاشمی، هانیه ژام، علی احمد بیات صفحه 403
    سابقه و هدف
    شایع ترین علت قطع مصرف روش های طولانی اثر حاوی فقط پروژسترون مانند دی مدروکسی پروژسترون استات (DMPA) تزریقی، خونریزی های نامنظم قاعدگی به دنبال تغییرات موضعی در ساختمان رگ های آندومتر ذکر شده است. برای کاهش این مشکل روش های تزریقی مختلط مانند سیکلوفم که روش تزریقی یک ماهه حاوی DMPA و سیپرونات استرادیول است به متقاضیان پیشنهاد شد، اما این که تا چه اندازه روش هایی مانند سیکلوفم می توانند در کاهش خونریزی های نامنظم و یا کاهش تاثیر بر ساختمان رگ های آندومتر موفق باشند، هنوز معلوم نیست. این مطالعه با هدف مقایسه اثرات سیکلوفم و DMPA بر تراکم رگ های آندومتر، هیستولوژی آندومتر، الگوی خونریزی و تعداد روزهای خونریزی انجام گرفت.
    موارد و
    روش ها
    در این کارآزمایی بالینی 68 زن سالم، با دوره منظم قاعدگی و مصرف روش های پیشگیری از بارداری تزریقی شرکت کردند. از هر زن، دو نمونه آندومتر، یکی قبل از اولین تزریق سیکلوفم یا DMPA، و دیگری 3 تا 6 ماه بعد از مصرف آنها با استفاده از پاپیل ساکشن کورت گرفته شد. سپس نمونه ها با استفاده از هماتوکسیلین ائوزین برای مطالعات هیستولوژیک و نیز با استفاده از روش های ایمونوهیستوشیمی و آنتی CD34 برای مشخص کردن مویرگ های آندومتر مورد رنگ آمیزی قرار گرفتند. کارت تقویم قاعدگی را هر زن به طور ماهیانه تکمیل می کرد. رگ های آندومتر توسط دو محقق به صورت بی خبر با بزرگ نمایی 400 شمرده و تراکم به میلیمتر مربع محاسبه می شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 11.5 و آزمون های تی، همبستگی پیرسون و تی مزدوج در سطح معنی دار 95 درصد انجام شد.
    یافته ها
    68 زن در دو گروه 30 و 38 نفره، که به ترتیب DMPA و سیکلوفم را به عنوان روش پیشگیری از بارداری پذیرفته بودند در این مطالعه شرکت کردند. تراکم رگ های آندومتر زنان قبل از تزریق 152± 5/mm2 بود که بعد از مصرف DMPA به 144 ±9.9/mm2 و بعد از مصرف سیکلوفم به 131± 12.8mm2، به طور معنی داری کاهش می یافت. اما مقایسه میانگین تراکم رگ های آندومتر در دو گروه تفاوت معنی داری را نشان نمی داد. تعداد روزهای خونریزی و لکه بینی در سه ماهه اول و دوم پس از مصرف DMPA به ترتیب 28 ±4.6 و 18± 4.4 روز بود که در مقایسه با مصرف کنندگان سیکلوفم که به ترتیب 4.6 ±25 و 4.2 ±16 روز بود، تفاوت معنی داری را نشان نمی داد. شایع ترین شکل خونریزی در مصرف کنندگان هر دو روش لکه بینی بود که در مصرف کنندگان DMPA، 5 ±14 روز و در مصرف کنندگان سیکلوفم 3.8± 12.2 روز بود که این تفاوت نیز معنی دار نبود. رگ های متسعی در نزدیکی سطح اپی تلیال آندومتر مصرف کنندگان DMPA مشاهده شد. شایع ترین نمای هیستولوژیک در مصرف کنندگان هر دو روش نمای آتروفیک آندومتر بود. ارتباط معنی داری بین تعداد روزهای خونریزی در سه ماه گذشته و تراکم رگ ها در هیچ یک از دو گروه وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که سیکلوفم و DMPA، هر دو، موجب کاهش تراکم رگ های آندومتر و آتروفیک شدن آندومتر و ایجاد خونریزی نامنظم می شوند که بیشتر به شکل لکه بینی است و تفاوت معنی داری با یکدیگر نشان نمی دهند. به نظر می رسد که برای ارتقای میزان پذیرش روش های تزریقی طولانی اثر تحقیقات بیشتری برای کاهش عوارض جانبی و خونریزی های نامنظم لازم است.
    کلیدواژگان: DMPA، سیکلوفم، خونریزی غیر طبیعی، رگ های آندومتر
  • سودابه سرگلزایی، کاوه علوی، نرجس آبروتن، خندان زارع صفحه 411
    سابقه و هدف
    آدنویید سیستیک کارسینوم (ACC) تومور بدخیمی است که ممکن است در غدد بزاقی اصلی و فرعی ایجاد شود. این تومور 10 تا 15 درصد تومورهای سر و گردن را شامل می شود و در گروه سنی وسیعی از دهه اول نهم زندگی رخ می دهد. هدف از این بررسی تعیین خصوصیات ACC در رنگ آمیزی توسط مارکرهای آلفا اکتین عضله صاف (alph-SMA) و ویمنتین از نظر نسبت و نوع سلول های رنگ گرفته بوده است.
    مواد و روش ها
    18 مورد آدنوییدسیستیک کارسینوم غدد بزاقی توسط مارکرهای ویمنتین و alph-SMA به روش ایمونوهیستوشیمی رنگ آمیزی شدند. همچنین 18 مورد موکوسل غدد بزاقی این تومور به عنوان گروه شاهد رنگ آمیزی شد. غدد بزاقی داخل نمونه ها نیز به عنوان کنترل داخلی مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    در سلول میواپی تلیال موکوسل رنگ پذیری با ویمنتین و alph-SMA به طور همزمان مثبت می شود، اگر چه شدت متفاوتی دارد. در ACC رنگ آمیزی توسط ویمنتین در طرح توپر تنها در 2 مورد از 8 مورد مثبت بود. این فراوانی در طرح ترابکولار 4 مورد از 8 مورد، در غربالی 9 مورد از 11 مورد و در طرح لوله ای 8 مورد از 9 مورد بود. در رنگ آمیزی توسط alpha-SMA تمامی تومورهای توپر فاقد رنگ پذیری بودند و در بین تومورهای ترابکولار تنها 1 مورد، در میان تومورهای غربالی 4 مورد و در بین تومورهای لوله ای 5 مورد رنگ آمیزی مثبتی داشتند.
    نتیجه گیری
    پیشنهاد می کنیم که رنگ آمیزی با alph-SMA در صورتی که در مقاطع آسیب شناسی ACC مطرح شده باشد انجام نشود و به رنگ آمیزی با ویمنتین اکتفا شود.
    کلیدواژگان: کارسینوم آدنوییدسیستیک، رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی، ویمنتین و آلفا اکتین عضله صاف