فهرست مطالب

Cell Journal - Volume:8 Issue: 1, 2006

Cell Journal (Yakhteh)
Volume:8 Issue: 1, 2006

  • بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/05/01
  • تعداد عناوین: 11
|
  • معصومه ثقه الاسلام، تابنده شریعتی، بهنام الدین جامعی صفحه 1
    هدف
    بررسی اثر ماده مهار کننده نیتریک اکساید بر ضخامت و تعداد سلول های عضله صاف حلقوی پیلور جنین موش صحرایی
    مواد و روش ها
    اثرات کمبود سنتز NO به صورت استفاده از ماده مهار کننده سنتز NO، (L-NAME) N-nitro-L-arginine methyl ester در دوران بارداری موش های صحرایی بر لایه عضلانی پیلور جنین آنها مورد بررسی قرار داده شد. به این ترتیب که محلول L-NAME در نرمال سالین به مقدار 80 میلی گرم بر کیلو گرم روزانه و به موش های صحرایی باردار نژاد Sprague-Dawley در یک هفته وسط (گروه دو) و یک هفته آخر (گروه یک) بارداری به صورت داخل صفاقی تزریق شد. جنین ها روز 21 بارداری از رحم بیرون آورده و معده ودوازدهه از بدن آنها خارج شد. متعاقب آن مراحل ثبوت و پاساژ بافتی و تهیه مقاطع 5 میکرونی، رنگ آمیزی تری کروم ماسون و پاپ نیکولا انجام شد و سپس لام ها در زیر میکروسکوپ نوری از لحاظ ضخامت لایه عضلانی به وسیله عدسی مدرج خطی و تعداد سلول های آن به وسیله عدسی شطرنجی Eye-piece مورد بررسی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات به دست آمده از روش آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون چند دامنه دانکن استفاده شد.
    یافته ها
    تجزیه وتحلیل آماری نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپی نشان داد که مصرف این مقدار ماده مهارکننده سنتز NO در جنین های گروه تجربی یک، که در هفته آخر جنینی در معرض این ماده قرار گرفته بودند، باعث بروز تغییرات معنی داری (P<0.01) از جمله هیپرتروفی و هیپرپلازی عضله صاف حلقوی پیلور در مقایسه با سایر گروه ها شد. در حالی که در گروه تجربی دو که در یک هفته وسط در معرض همین مقدار از L-NAME قرار گرفته بودند و همچنین در گروه های کنترل که فقط آب مقطر دریافت کرده بودند، نتایج به دست آمده این تغییرات را نشان نداد.
    نتیجه گیری
    در اثر کاهش تولید NO در سلول اثر مهاری آن بر روی رشد سلول برداشته شده و باعث تکثیر بیش از حد (هیپرپلازی) و تجمع مواد درون سلول (هیپرتروفی) می شود. بنابراین کمبود NO در اواخر دوران بارداری مادران می تواند منجر به تنگی پیلور جنین شود.
    کلیدواژگان: نیتریک اکساید، ماده سنتز کننده نیتریک اکساید، ماده مهار کننده سنتز نیتریک اکساید (ان، نیترو، ال، آرژینین متیل استر)، عضله صاف حلقوی پیلور
  • محدثه لاری پور، زهیر محمد حسن، محمدحسین یادگاری، عباس اخوان سپهی صفحه 7
    هدف
    بررسی اثر سیر در جلوگیری از رشد درماتوفیت ها در شرایط آزمایشگاهی و مدل حیوانی به منظور جایگزین کردن یک داروی گیاهی به جای داروهای شیمیایی موجود
    مواد و روش ها
    سیر از همدان تهیه شد. سپس با روش مانتیس حبه های سیر پوست گرفته و با آب استریل هموژن شد و عصاره آبی سیر به دست آمد. سپس با عبور عصاره هموژن شده سیر از فیلترهای 10DIAF از نوع XM و PM با قابلیت های مختلف در عبور مولکول ها محلول روی فیلتر به نام R (برگرفته از Residue) و در انتها، ماده فیلتر شده با نام (Filtrate (F جمع آوری شد. به این ترتیب در 5 مرحله فیلتراسیون فراکش های F10، R10، R30، R50، R100، R300 به دست آمد. از روش SDS- PAGE با ژل 14درصد اکریل آمید برای تعیین ماهیت فراکشن ها استفاده شد. از هر یک از فراکشن های به دست آمده از مرحله قبل رقت های 2/1 تا 3200/1 تهیه و بر رشد هر کدام از درماتوفیت ها در محیط کشت اثر داده شد و حداقل غلظت مهار کننده (Minimum Inhibitory Concentration: MIC) تعیین شد. درماتوفیت های مورد بررسی عبارتند از: تریکوفیتون منتاگروفایتیس واریته منتاگروفایتیس، تریکوفیتون منتاگروفایتیس واریته اینتردیجیتال، تریکوفیتون روبروم، تریکوفیتون تونسورانس، اپیدرموفیتون فلوکوزوم، میکروسپوروم کانیس و میکروسپورم جبپسئوم. از موثرترین فراکشن پمادی تهیه شد و اثر آن دردرمان درماتوفیتوزیس ایجاد شده بر روی پوست خوکچه هندی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهد F10 با تمامی رقت ها رشد میکروسپوروم کانیس، اپیدرموفیتون فلوکوزوم، تریکوفیتون تونسورانس، تریکوفیتون روبروم را کاملا متوقف می کند و برای درماتوفیت میکروسپورم جیپسئوم MIC معادل 4/1 و برای درماتوفیت تریکوفیتون منتاگروفایتیس واریته اینتردیجیال MIC معادل 2/1 به دست آمد و درماتوفیت تریکوفیتون منتاگروفایتیس واریته منتاگروفایتیس به همه رقت ها مقاومت نشان داد. همچنین پماد استفاده شده در درمان درماتوفیتوزیس بر روی خوکچه هندی رابطه معکوس معنی داری را بین شدت و قطر ضایعه با طول مدت درمان نشان می دهد (P<0.01).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مشخص شد موثرترین فراکشن در درمان کچلی، فراکشن F10 است که حاوی ترکیباتی غیرپروتیینی بوده و بهترین داروی موثر در درمان کچلی است.
    کلیدواژگان: سیر، درماتوفیت، کچلی
  • محمود سلامی، مایکل رووان صفحه 17
    هدف
    بررسی نقش Memantine (به عنوان آنتاگونیست غیررقابتی گیرنده های NMDA) بر تقویت ناشی از تحریک تتانیک در پاسخ های سیناپسی ناحیه CA1 هیپوکامپ
    مواد و روش ها
    در این مطالعه in vivo سه گروه از موش های صحرایی بالغ با وزن 200 تا 250 گرم مورد استفاده قرار گرفتند. با تحریک کولترال های شافر (Schaffer) پتانسیل های پس سیناپسی تحریکی (EPSPs) در ناحیه CA1 هیپوکامپ ثبت شدند. برای القای (LTP: Long-term potentiation) تحریک تتانیک در این مسیر اعمال شد. پاسخ ها 30 دقیقه قبل و حد اقل 2 ساعت بعد از اعمال تحریک تتانیک ثبت شدند. وقوع LTP در دو گروه از موش های صحرایی که به آنها 10 یا 20 میلی گرم بر کیلوگرم Memantine تزریق شده بود مورد مطالعه قرار گرفت. گروه کنترل نرمال سالین دریافت کردند.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان دهنده آن است که Memantine روی پاسخ های پایه اثری ندارد. در گروه کنترل تحریک تتانیک LTP قابل توجهی در EPSPها القا کرد. در پاسخ های گروه دریافت کننده Memantine با غلظت 10 میلی گرم بر کیلوگرم نیز LTP مشاهده شد اما میزان تقویت کمتر از گروه کنترل بود. تحریک تتانیک در حضور Memantine با غلظت 20 میلی گرم بر کیلوگرم توانست موجب مهار LTP گردد.
    نتیجه گیری
    یافته های حاضر بیان گر اثر کاهندگی وابسته به دوز Memantine روی LTP است. عدم تغییر پاسخ های پایه به وسیله Memantine از یک طرف و اثرات وابسته به دوز آن روی القای LTP یافته های دیگران را تایید می کند که این دارو در شرایط فیزیولوژیک و پاتولوژیک نقش های متفاوتی از خود به جا می گذارد.
    کلیدواژگان: Memantine، تقویت دراز مدت، گیرنده های NMDA، هیپوکامپ
  • فردین نعیمی، تقی طریقی، سیدجواد مولی، منصوره موحدین صفحه 23
    هدف
    ارزیابی کارآیی پلاسمیدهای pIRES2-EGFP و pcDNA3-hBDNF-v5 در ترانسفکشن سلول های بنیادی رویانی CCE با استفاده از روش الکتروپوریشن
    مواد و روش ها
    ابتدا حامل های پلاسمیدی مذکور به داخل باکتری های مستعد DH5? ترانسفورم و پس از تکثیر و خالص سازی آنها به روش ماکسی پرپ، با روش الکتروپوریشن به داخل سلول های بنیادی رویانی ترانسفکت شدند. برای تایید بیان ژن پروتئین فلورسنت سبز از میکروسکوپ معکوس فلورسنت و برای تایید بیان ژن فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز از واکنش رونویسی معکوس استفاده شد.
    یافته ها
    بیان ژن پروتئین فلورسنت سبز از طریق مشاهده سلول های ترانسفکت شده با میکروسکوپ فلورسنت تایید شد و به منظور تایید بیان ژن فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز، RNAی کل از سلول های ترانسفکت شده استخراج شد و به روش اسپکتروفتومتری و الکتروفورز ژل آگارز، به ترتیب تحت ارزیابی کمی و کیفی قرار گرفت. با انجام واکنش رونویسی معکوس، mRNAی به دست آمده به cDNA ترجمه و محصول به دست آمده با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز تکثیر شد. هر دو تکنیک، انجام موفقیت آمیز ترانسفکشن سلول ها را با هر دو حامل پلاسمیدی تایید کرد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از بررسی های سلولی و مولکولی در این پژوهش نشان داد که پروموتور سیتومگالو ویروس در سلول های بنیادی رویانی تمایز یافته فعال بود و سلول های بنیادی رویانی سلول های مناسبی جهت انتقال ژن فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز هستند.
    کلیدواژگان: سلول های بنیادی رویانی، الکتروپوریشن، پروتئین فلورسنت سبز، فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز
  • کامبیز رهام پور، سعید سمنانیان، یعقوب فتح الهی، حسین عزیزی صفحه 31
    هدف
    اثر حذف فیبرهای آوران C بر پاسخ دهی نورونهای هسته پاراژیگانتوسلولاریس(Nucleus reticularis Paragigantocellularis: PGi) نسبت به محرک آسیب رسان فرمالین، در رت های سالم و وابسته به مورفین
    مواد و روش ها
    فیبر C، با تزریق کپسایسین (CAP) روز دوم پس از تولد تخریب شد (50 میلی گرم بر کیلوگرم (s.c. ثبت تک واحدی خارج سلولی از نورون های هسته پاراژیگانتوسلولاریس موش های صحرایی بالغ (350-250 گرم) در گروه های کنترل، تیمار شده با کپسایسین، وابسته به مورفین و تیمار شده با کپسایسین وابسته به مورفین بی هوش شده با یورتان انجام گرفت. پس از ثبت پایه به مدت 40 دقیقه، 100 میکرولیتر فرمالین 5 درصد به کف پای مقابل حیوان تزریق می شد و ثبت به مدت یک ساعت ادامه می یافت.
    یافته ها
    در گروه کنترل 45/38 درصد نورون های ثبت شده پاسخ افزایشی و 1/23 درصد نورون ها پاسخ کاهشی نشان دادند و 45/38 درصد نورون های باقی مانده خنثی بودند. در گروه تیمار شده با کپسایسین نیز سه دسته پاسخ افزایشی، کاهشی و خنثی مشاهده شد. مدت زمان پاسخ در گروه تیمار شده با کپسایسین، به طور معنی داری کوتاه تر از گروه کنترل بود. تمام نورون های ثبت شده از موش های صحرایی وابسته به مورفین نسبت به محرک آسیب رسان بی پاسخ بودند. اما در گروه تیمار شده با کپسایسین وابسته به مورفین 4 نورون از 13نورون (30 درصد) پاسخ افزایشی کوتاهی نشان دادند.
    نتیجه گیری
    تخریب فیبرهای C مدت زمان پاسخ دهی را در هر دو گروه تیمار شده با کپسایسین به شدت کاهش می دهد. اما وابستگی به مورفین وقوع پاسخ نورونی را به کلی سرکوب می کند.
    کلیدواژگان: هسته پاراژیگانتوسلولاریس، ثبت تک واحدی خارج سلولی، کپسایسین، مسیرهای کنترل درد، محرک آسیب رسان
  • میترا خلیلی، کامران علی مقدم، مسعود سلیمانی، پانته آقدسی، پریسا حیات، لیلا معزی، علی ارجمند، ماندانا محی الدین، اردشیر قوام زاده صفحه 39
    هدف
    ارزیابی محیط های مختلف برای دست یابی به بهترین شرایط کشت جهت تکثیر سلول های پایه خونساز -CD38/+CD34 خون بند ناف
    مواد و روش ها
    سلول های مونونوکلئار (MNCs) از خون بند ناف جداسازی و در محیط کشتRPMI 1640 همراه با 10 درصد سرم جنین گاوی (FCS) و یا 10درصد پلاسمای خون بند ناف (CBP) و همچنین محیط فاقد سرم (SF) در حضور 50 نانوگرم بر میلی لیتر از ترکیب سایتوکاینی اینترلوکین 6 (IL-6)، اینترلوکین 3 (IL-3)، ترمبوپوئتین (TPO)، فاکتور رشد سلول های پایه (SCF) و لیگاند تیروزین کیناز کبد جنینی(Flt3-L) به مدت دو هفته کشت داده شدند. درصد سلول های -CD38/+CD34 و تعداد کل سلول های MNC در روز اول، هفتم و چهاردهم به دست آمد.
    یافته ها
    در کشت دو هفته ای میانگین افزایش درصد سلول های +CD34 و سلول های -CD38/+CD34 به ترتیب در محیط FCS، 20.4 و 4/57 برابر، در محیط SF 5.6 و 3/10 برابر و در محیط CBP 10.8 و 7/4 برابر روز اول به دست آمد.
    نتیجه گیری
    با توجه به تکرارپذیری و قابل پیش بینی بودن نتایج، سلامت کشت از نظر عدم ایجاد آلرژی و یا آلودگی های میکروبی مربوط به استفاده از سرم حیوانی و مقدار کافی افزایش درصد سلول های -CD38/+CD34 در محیط SF جهت استقاده در پیوند (تا بیش از 5 برابر)، این محیط نسبت به دو محیط های حاوی FCS و CBP جهت استفاده در کلینیک مناسب تر است.
    کلیدواژگان: سلول های پایه خون ساز، خون بند ناف، تکثیر سلولی در ex vivo
  • صابر خدابنده، زهرا تقی زاده صفحه 45
    هدف
    تعیین محل حضور سلول های یونوسیت و آنزیم K+-ATPase، Na+ در آبشش گربه ماهی اسبله (S. glanis)
    مواد و روش ها
    نمونه ها در محلول بوئن فیکس و پس از مراحل آب گیری در داخل پارافین قالب گیری و برش داده شدند. برای بررسی های بافت شناسی، برش ها با هماتوکسیلین و ائوزینرنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مطالعه شدند. برای مطالعه ایمونوهیستوشیمی از آنتی بادی (Mouse Monoclonal Antibody Raised Against the? - subunit of the Chicken Na+, K+- ATPase) IgG?5 و آنتی بادی FITC (Monoclonal Mouse Anti-fluorescein Antibody) پس از طی مراحل آماده سازی مشاهده سلول های یونوسیت به کمک میکروسکوپ نوری فلوئورسانس با فیلتر های 490-450 نانومتر انجام شد.
    یافته ها
    در برش طولی دو ردیف تیغه های آبششی مشاهده می شود. رشته ها و تیغه های آبششی توسط بافت پوششی تخصص یافته ای پوشیده شده است. این بافت پوششی دارای سلول های همراه، سلول های موکوسی و سلول های یونوسیت است. در روش ایمونوهیستوشیمی، آنتی بادی IgG?5 روی آنزیم K+-ATPase، Na+ قرار گرفته و با حضور آنتی بادی FITC این آنزیم را به صورت فلوئورسانس نشان می دهد. هیچ سلول ایمونوفلوئورسانسی روی تیغه های آبششی دیده نشد ولی تعدادی سلول ایمونوفلوئورسانس روی رشته های آبششی درست در فضاهای بین تیغه ای دیده شدند. تعدادی از این سلول های ایمونوفلوئورسانس نیز در ناحیه راسی رشته های آبششی مشاهده شدند. با بزرگ نمایی بیشتر مشاهده شد این سلول ها کروی و در ناحیه قاعده ای-جانبی خود دارای فلوئورسانس قوی هستند.
    نتیجه گیری
    در گربه ماهی اسبله، سلول های یونوسیت در فضاهای بین پایه ای تیغه های آبششی و در ناحیه راسی رشته آبششی حضور دارند. آنزیم K+-ATPase، Na+ با تراکم قابل ملاحظه ای در ناحیه قاعده ای-جانبی این سلول ها قرار داشته و مبین شرکت فعال این سلول ها در مکانیسم تنظیم اسمزی است.
    کلیدواژگان: Na+، K+، ATPase، یونوسیت، Silurus glanis، تنظیم اسمزی، ایمونوهیستوشیمی
  • هاتف قاسمی حمیدآبادی، مژده صالح نیا، سیده زهرا بطحایی صفحه 53
    هدف
    تعیین الگوی فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز (ALP) تخمدان موش پس از تحریک تخمک گذاری با استفاده از (Pregnant Mare Serum Gonadotropin: PMSG) و (human Chorionic Gonadotropin: hCG) نسبت به گروه شاهد طی دوران ابتدای بارداری طبیعی و کاذب
    مواد و روش ها
    تعداد 240 سر موش ماده نژاد NMRI با سن بین 6 تا 10 هفته انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و تحریک شده تقسیم شدند. سپس در هر گروه زیرگروه های حامله به روش طبیعی و حامله کاذب در نظر گرفته شد. جهت القای حاملگی کاذب از تحریک مکانیکی واژن استفاده شد. روزانه 5 سر موش به ترتیب از روز اول تا ششم به طریق جابه جایی مهره های گردنی در هر گروه کشته شدند و به منظور ارزیابی های بیوشیمیایی، هر دو تخمدان آنها جدا و پس از هموژن و سانتریفوژ کردن نمونه ها (با دور 14000g) و در معرض قرار دادن سوبسترای پارانیتروفنیل فسفات فعالیت آنزیم تعیین و پس از تعیین مقدار پروتئین، فعالیت ویژه ALP برحسب واحد بر میلی گرم محاسبه شد در پایان برای تعیین معنی دار بودن اختلافات از آزمون Mann Whithney استفاده شد. در بررسی های هیستوشیمیایی یکی از تخمدان ها برداشت شد و با استفاده از دستگاه کرایواستات برش های به ضخامت 5 میکرومتر تهیه شد و با تکنیک Azo-coupling و سوبسترای آلفا- نفتول فسفات واکنش ALP مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    الگوی فعالیت ALP در مطالعه هیستوشیمی و بیوشیمی در تمام گروه ها کاملا مطابقت داشت. فعالیت ویژه آنزیم ALP تخمدان در گروه های شاهد و تحریک شده حامله به روش طبیعی روند افزایشی داشت و مقایسه آن در دو گروه مذکور نشان داد که در گروه تحریک شده از روز دوم تا پنجم نسبت به گروه شاهد افزایش و در روز اول و ششم کاهش داشت و این تغییرات به جز روزهای اول و چهارم از لحاظ آماری معنی دار (P<0.05) بود. همچنین در گروه شاهد حامله کاذب در مقایسه با گروه شاهد حامله طبیعی فعالیت آنزیم کمتر و اختلاف معنی داری (P<0.05) در تمام روزها وجود داشت. در گروه تحریک شده حامله کاذب فعالیت ALP تا روز دوم افزایش و پس از آن کاهش داشت و در مقایسه با گروه شاهد حامله کاذب در تمامی روزها به غیر از روز ششم تفاوت معنی دار داشت (p<0.05). مقایسه گروه تحریک شده و حامله طبیعی و تحریک شده حامله کاذب حاکی از آن بود که فعالیت آنزیم در گروه حامله به روش طبیعی بیشتر از گروه حامله کاذب بود و اختلاف معنی داری (P<0.05) در تمام روزها وجود داشت.
    نتیجه گیری
    در مجموع، نتایج این تحقیق نشان داد تحریک تخمک گذاری سبب تغییر در الگوی فعالیت آنزیم ALP تخمدان طی حاملگی اولیه و در زمان نزدیک به لانه گزینی می شود که موید نقش این آنزیم در فرآیندهای متابولیکی تخمدان و استروییدسازی است. هرچند که به مطالعات بیشتری در این خصوص با استفاده از تکنیک های دیگر نیاز است.
    کلیدواژگان: آنزیم آلکالین فسفاتاز، تحریک تخمک گذاری، تخمدان، حاملگی کاذب
  • چکیده انگلیسی
    صفحه 60
  • بیولوژی تصویری
    صفحه 68
  • غلط نامه
    صفحه 69