فهرست مطالب

دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد - سال چهل و نهم شماره 1 (پیاپی 91، بهار 1385)

مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
سال چهل و نهم شماره 1 (پیاپی 91، بهار 1385)

  • 134 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/02/12
  • تعداد عناوین: 20
|
  • علی اصغر یارمحمدی، حسن احمدنیا، محمد مهدی ایمانی صفحات 7-14
    مقدمه
    اساس درمان ترانزیشنال سل کارسینومای سطحی مثانه به دنبال TURBT (برداشتن تومور از طریق مجرای ادرار)، درمان داخل مثانه ای با شیمی درمانی یا ایمونوتراپی است. ولی همه روش ها از لحاظ پاسخ درمانی و میزان عوارضی که ایجاد می نمایند با محدودیت هایی روبرو می باشند. این پژوهش با هدف بررسی مقایسه شیمی درمانی توام با تیوتپا به علاوه مایتومایسین C و نتیجه پاسخ به درمان و میزان عوارض و عود مجدد و مقایسه آن با ایمونوتراپی انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در بیماران مبتلا به سرطان مثانه که در بخش های ارولوژی بیمارستان قائم (عج) و موسی بن جعفر (ع) بستری شده بودند در سال 83-1376 انجام شده است. تعداد 140 بیمار با ترانزیشنال سل کارسینومای مثانه بعد از TURBT اولیه به طور تصادفی به چهار گروه 35 نفری تقسیم و تحت درمان داخل مثانه ای شامل تک درمانی با تیوتپا، تک درمانی با مایتومایسین C، تک درمانی با BCG و درمان توام (تیوتپا و مایتومایسین C) قرار گرفته در هر 4 روش فوق بیماران طی دو سال، اول هر 3 ماه و سپس هر 6 ماه مورد معاینه بالینی، آزمایشگاهی (U/A, CBC) و سیستوسکوپی قرار گرفتند. همچنین فرمول شمارش خونی برای بیماران قبل از هر نوبت درمان بعد از 8 هفته انجام شد. مشخصات فردی و نتایج آزمایشگاهی و درمان ها در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و کای اسکوئر پردازش شد.
    نتایج
    حداکثر شیوع تومور مثانه در دهه های 7 و 8 و میانگین سنی 66 سال بود. 3.5% کارسینوم این سایتو، stage Ta %43.5 و 53% مبتلا به stage T1 بودند. بیشترین جایگزینی تومور در دیواره های جانبی و قاعده مثانه (94%) بود.
    میزان عود تومور با BCG) تراپی) به صورت بارز کمتر از سه روش دیگر و فاصله زمانی عود نیز به صورت چشمگیر طولانی تر از سه روش دیگر بود. همچنین بیشترین میزان سیستیت مربوط به BCG و کمترین میزان مربوط به گروه توام درمانی بود. عوارض خونی و آلرژیک با توام درمانی به طور آشکار کمتر از تک درمانی ملاحظه شد.
    نتیجه گیری
    کمترین میزان عود متعلق به BCG تراپی است اما میزان عوارض آن خصوصا سیستیت بالا است. از سویی به کارگیری شیمی درمانی توام به صورت مشخصی در کاستن عوارض چه موضعی چه سیستمیک موفق بوده و کمترین میزان عوارض را نیز به دنبال داشته و پاسخ درمانی آن مشابه با تک شیمی درمانی است.
    کلیدواژگان: ترانزیشنال سل کارسینوما، برداشت تومور مثانه از راه مجرا، مایتومایسین C، تیوتپا، BCG تراپی
  • رحیم تقوی، کامران آریانا، داوود عرب صفحات 15-22
    مقدمه
    اسکن کلیه با تجویز دیورتیک مطالعه غیر تهاجمی ارجح جهت ارزیابی عملکرد سیستم ادراری فوقانی و ارزیابی انسداد یا اتساع سیستم ادراری فوقانی می باشد. چندین پروتوکل جهت انجام اسکن کلیه با تجویز دیورتیک وجود دارد که بر اساس زمان تجویز دیورتیک قبل، همزمان و یا بعد از تزریق رادیو دارو نامگذاری می شود. در حال حاضر زمان استاندارد جهانی جهت تجویز ماده دیورتیک در حین انجام اسکن کلیه با تجویز دیورتیک وجود ندارد. این مطالعه، با هدف بررسی دو پروتوکل دیورتیک رنوگرافی F-15 و F+20 در بیماران مبتلا به اتساع سیستم فوقانی انجام گردیده است.
    روش کار
    این مطالعه روائی در سال های 84-1382 جهت 21 بیمار که به علت درد فلانک و اتساع سیستم پیلوکالیس بدون اتساع حالب در اولتراسونوگرافی به بخش بیمارستان امام رضا (ع) مراجعه نموده بودند انجام گردید. بعد از گرفتن شرح حال و معاینه فیزیکی و مطالعات رادیولوژیک شامل IVP و یا پیلوگرافی رتروگراید و اندازه گیری کراتینین سرم و بررسی کامل ادرار، تحت اسکن کلیه با تجویز دیورتیک با پروتوکل F+20, F-15 قرار گرفتند. ماده رادیودارو مورد استفاده در این مطالعه 99m TC-EC بود. اطلاعات مربوط به عملکرد کلیه ها و منحنی ها و نتایج رنوگرام در پروتوکل F-15, F+20 ثبت گردید. سپس بیماران با توجه به نتایج حاصله از مطالعات تصویری و یا کلینیکی تحت درمان نگهدارنده یا جراحی قرار گرفتند. بیماران 3 تا 6 ماه بعد مجددا تحت معاینات بالینی و IVP و یا انجام اسکن کلیه با تجویز دیورتیک قرار گرفتند و نتایج حاصله از پیگیری بیماران با نتایج حاصله از اسکن کلیه با تجویز دیورتیک مورد مقایسه قرار گرفت. مشخصات فردی، نتایج عمل جراحی و اسکن کلیه، سابقه بیماری در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و برای مقایسه نتایج رنوگرام در دو پروتوکل از آزمون تشابه حاشیه ای و برای مقایسه عملکرد کلیه ها در دو روش مختلف از آزمون تی دانشجویی زوج شده استفاده شد.
    نتایج
    از مجموع 21 بیمار، 15 بیمار مرد و 6 بیمار زن بودند. میانگین سنی بیماران 25±16.3 سال بود. اتساع سیستم پیلوکالیس در 15 بیمار در طرف چپ و در 6 بیمار در طرف راست بود. شکایت اصلی بیماران درد مبهم فلانک بود. یافته های سونوگرافی بیماران شامل اتساع سیستم پیلوکالیس بدون اتساع حالب بود. یافته های IVP شامل تاخیر ترشح و اتساع در سیستم پیلوکالیس و عدم رویت حالب بود. در اسکن کلیه با تجویز دیورتیک انجام شده 52.2% بیماران هم در پروتوکل F+20 و هم F-15 نمای انسدادی کامل وجود داشت. در 23.3% بیماران که در اسکن F+20 نمایی مبهم داشتند در F-15 پترن انسدادی کامل وجود داشت. 14% در پروتوکل اسکن F+20 و F-15 نمای طبیعی داشتند. 9.5% بیماران در F+20 نمای اتساع بدون انسداد داشتند ولی در F-15 نمای انسدادی داشتند. با استفاده از پروتوکل F+20 در 52.2% و با استفاده از پروتوکل F-15 در 75.5% بیماران انسداد تشخیص داده شد و عملکرد دوگانه کلیه ها در دو پروتوکل اسکن کلیه با تجویز دیورتیک F+20 و F-15 تغییری نکرد.
    نتیجه گیری
    با توجه به مواد و یافته های مبهم در پروتوکل F+20 دیورتیک رنال اسکن، روش F-15 می تواند نتایج مبهم را در روش F+20 کاهش دهد که البته مطالعات کاملتری جهت رد یا اثبات این فرضیه توصیه می شود.
    کلیدواژگان: اسکن کلیه با تجویز دیورتیک، سیستم ادراری فوقانی، F، 15 و F+20
  • محمد غروی، مهران هیرادفر، علیرضا سبزواری صفحات 23-26
    مقدمه
    ختنه شایعترین عمل جراحی است که صورت می گیرد. جراحی های سطحی روی اندام تناسلی پسرها به ویژه ختنه معمولا با درد متوسط تا زیاد بعد از عمل جراحی همراه است. ختنه در حین بیهوشی نیز می تواند موجب تحریکات شدیدی شود. روش های مختلفی جهت بیهوشی این بیماران توصیه شده است. به نظر می رسد که اضافه کردن بلوک های پنیس به بیهوشی عمومی، قابل اعتمادترین روش تسکین درد حین و بعد از عمل جراحی باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان اثربخشی روش ساب پوبیک در بلوک اعصاب پشتی آلت در تسکین درد بعد از عمل می باشد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در مراجعه کنندگان جهت عمل جراحی ختنه در اتاق عمل بیمارستان دکتر شیخ مشهد تابستان 1383 انجام شده است. در این مطالعه، روش ساب پوبیک برای بلوک عصب پشتی آلت در 58 پسر که جهت انجام ختنه مراجعه کرده بودند بررسی گردید. این کار با دو تزریق در فضای ساپ پوبیک بعد از یک بیهوشی عمومی سبک انجام گرفت. درد بعد از عمل، با دو روش فلکس و ونگ و بیکر و گزارش شفاهی مادر به صورت بدون درد، خفیف متوسط، شدید تا 24 ساعت بعد از عمل بررسی گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و شاخص میانگین و انحراف معیار پردازش شد. از آزمون اسپیرمن در تعیین همبستگی اطلاعات استفاده شد.
    نتایج
    2 بیمار (3.4 درصد) بعد از عمل از درد متوسط شاکی بودند. سایر بیماران (96.5) تا 24 ساعت بعد از عمل بدون درد بودند. هیچ گونه عارضه ای اتفاق نیفتاد. ارتباطی بین سن و طول سوزن از محل ورود تا محل تزریق وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    اگرچه تجربه با این روش کم می باشد ولی بر اساس این مطالعه و مطالعات قبلی، روش ساب پوبیک موفق ترین و مطمئن ترین روش ایجاد بی دردی در حین و 24 ساعت بعد از عمل در جراحی های سطحی پنیس می باشد که با کمی تجربه، روش بسیار ساده ای نیز می باشد.
    کلیدواژگان: ختنه، بلوک ساب پوبیک، درد بعد از عمل
  • فاطمه قانع شعرباف، علیرضا مدرسی، محمد اسماعیلی، محمد خواجه دلویی صفحات 27-34
    مقدمه
    کم خونی با منشا کلیوی یکی از عوارض شایع مشاهده شده در بیماران تحت درمان با همودیالیز مزمن است. یکی از علل کم خونی در این افراد، کاهش طول عمر گلبول های قرمز به علت آسیب اکسیداتیو می باشد. ویتامین E (آلفا – تاکوفرول) یک آنتی اکسیدان بیولوژیک طبیعی است که از طریق حفاظت سلول ها در مقابل متابولیت های راکتیو اکسیژن می تواند به عنوان داروی مکمل در درمان کم خونی بیماران همودیالیزی مفید باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات مفید آنتی اکسیدان ویتامین E خوراکی بر روی کم خونی با منشا کلیوی انجام شده و بدنبال این پاسخ است که آیا تجویز خوراکی ویتامین E می تواند سبب فعالیت سیستم خونسازی و نیز افزایش طول عمر گلبول های قرمز و در نتیجه افزایش هموگلوبین و هماتوکریت شود؟
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 1384 در مرکز همودیالیز بیمارستان کودکان دکتر شیخ مشهد انجام شد. 15 کودک 8 نفر گروه مورد و 7 نفر گروه کنترل که تحت همودیالیز مزمن قرار داشتند انتخاب شدند. معیار ورود به مطالعه نداشتن، شواهدی از آنمی فقر آهن و سابقه دریافت خون بوده است. تمام کودکان (مورد مطالعه و کنترل) تحت درمان با اریتروپوئتین به میزان 120±80 واحد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در هفته به صورت زیر جلدی، فولیک اسید 1 میلی گرم و آهن 2-1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز قرار داشتند. برای کودکان مورد مطالعه ویتامین E خوراکی هم به میزان 200 واحد در روز به مدت سه ماه شروع شد. از کلیه نمونه ها آزمایشات اندازه گیری آهن، فریتین، ترانسفرین، TIBC، هموگلوبین، هماتوکریت، رتیکولوسیت و اسمیر خون محیطی قبل از ورود به مطالعه انجام شد. سپس میزان هموگلوبین و هماتوکریت به صورت ماهیانه به مدت 3 ماه متوالی اندازه گیری شد. اطلاعات جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS و سایر روش های آماری توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    پس از 3 ماه درمان با ویتامین E تفاوت قابل توجهی در میزان هموگلوبین و هماتوکریت بین گروه مورد مطالعه و گروه کنترل مشاهده گردید.
    (هموگلوبین 11.4±1.7 در مقایسه: 10.1±1.9 و هماتوکریت 35.3±5 در مقایسه با (P<0.05. 31.3±6
    نتیجه گیری
    آنتی اکسیدان ویتامین E با مکانیسم افزایش طول عمر گلبول های قرمز سبب بهبود آنمی با منشا کلیوی در بیماران تحت همودیالیز مزمن می شود.
    کلیدواژگان: استرس اکسیداتیو، نارسایی انتهایی کلیه، همودیالیز، ویتامین E، آنمی
  • رضا رجبیان، رباب ابوترابی، شکوفه بنکداران، زهرا بدیعی، محمد خواجه دلویی صفحات 35-38
    مقدمه
    گرچه درمان های جدید باعث طولانی شدن عمر و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به تالاسمی شده است ولی هنوز مشکلات زیادی از جمله عوارض اندوکرین و به خصوص هیپوگنادیسم در این بیماران شایع است که به علت رسوب آهن در سلول های گنادتروپ هیپوفیز ذکر گردیده است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع و شناسایی عوامل دخیل در ایجاد هیپوگنادیسم در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی 47 بیمار تالاسمی ماژور با سن بالاتر از 14 سال که در سال 1383 به بیمارستان دکتر شیخ مراجعه کرده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند، جهت بررسی هیپوگنادیسم. میزان FSH, LH و استرادیول در زنان و در مردان میزان تستوسترون اندازه گیری و رابطه آنها با متغیرهایی شامل شروع و طول مدت دریافت ترانسفوزیون خون و طول مدت و دوز دسفرال دریافتی، سطح فریتین و یافته های بالینی مربوط بررسی گردید. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی در پرسشنامه ای ثبت گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های تی و من ویتنی پردازش شد.
    نتایج
    میانگین وزن این بیماران 42.5±8.4 کیلوگرم و میانگین قدی این بیماران 151±10.2 سانتیمتر بود. فراوانی کوتاهی قد و کم وزنی %68.1 و فراوانی هیپوگنادیسم در این بیماران %63.8 بود. شیوع هیپوگنادیسم هیپوگنادوتروفیک در جنس مذکر بیشتر بود (p=0.025) اما رابطه معنی داری بین هیپوگنادیسم با طول مدت ترانسفوزیون خون، زمان شروع و دوز دسفرال دریافتی و سطح فرتین وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    عوارض اندوکرین بیماری تالاسمی متفاوت می باشد و با توجه به یافته های فوق به نظر می رسد عوامل دیگری غیر از افزایش تجمع آهن در ایجاد عارضه هیپوگنادیسم دخالت داشته باشد.
    کلیدواژگان: تالاسمی ماژور، هیپوگنادیسم، عوارض آندوکرین
  • پوران لایق، فخرالزمان پزشکپور، سید مسعود دادخواه، محمدتقی شاکری، اشرف روحبخش صفحات 39-42
    مقدمه
    برخی از اختلالات روانپزشکی نیاز به بستری در بیمارستان دارند. آگاه بودن از اطلاعات همه گیرشناسی بیماران روان پزشکی بستری کمک شایانی در برنامه ریزی برای این گروه از بیماران می نماید. هدف از انجام این پژوهش بررسی اطلاعات همه گیرشناسی بیماران بستری در بیمارستان روان پزشکی خراسان (ابن سینا) می باشد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی – مقطعی در بیماران بستری در بیمارستان ابن سینا در نیم سال اول 1382 صورت گرفت. 863 بیمار در طی 6 ماه 1382 بستری شده بودند. که دسترسی به 810 پرونده امکان پذیر بود. مشخصات فردی، سابقه بیماری خانوادگی تشخیص و نوع بیماری در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات بدست آمده از پرونده ها با استفاده از نرم افزار اکسل و SPSS پردازش شد.
    نتایج
    از 810 بیمار مورد مطالعه، 28% زن و 72% مرد بودند. 65% بیماران در گروه سنی 21-40 سال بودند. 73% بیماران ساکن شهر و بقیه ساکن روستا بودند. 55% بیماران بیکار، 18.5% خانه دار و بقیه شاغل بودند.
    22% بیماران سابقه بستری قبلی در بیمارستان روان پزشکی داشتند. 26% آنها مواد مخدر مصرف می کردند که شایع ترین آن تریاک بود. 22% بیماران مورد بستری با تشخیص BMD-I، 12% با تشخیص اسکیزوفرنی، 9.5% با تشخیص PTSD و 7.5% به علت سو مصرف مواد بستری شده بودند. باقیمانده بیماران تشخیص هایی چون اختلال افسردگی اساسی، اسکیزوفرنی فرم، اسکیزوفکتیو، اختلالات شخصیت، عقب ماندگی ذهنی، اختلالات روان پزشکی ناشی از بیماران جسمی یا مصرف مواد داشتند.
    نتیجه گیری
    از آن جا که اکثریت بیماران بستری به علت اختلالات شدید روان پزشکی مثل اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی می باشد. برنامه ریزی درمانی مناسب و برنامه های پیشگیری از عود برای کاهش بستری آنها ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: ایموران، پردنیزولون، پمفیگوس ولگاریس
  • احمدرضا سبزاری، طیبه کرمانی، محمود زردست، عبدالرضا وارسته صفحات 43-48
    مقدمه
    با وجود مطالعات گسترده اساس تکوین هیپرپلازی ها و بدخیمی ها ناشناخته باقی مانده است. در این میان سرطان پروستات دومین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در میان مردان است. ماتریکس خارج سلولی حاوی ترکیباتی است که بر رشد سلول ها موثرند یا به آن پاسخ می دهند. از جمله ترکیبات گلیکوزآمینو گلیکان هایی مانند کندروایتین سولفات است که تغییرات کمی و کیفی آن در انواع تومورها از جمله پروستات و همچنین در سیر تکامل جنین توجه محققین را به خود معطوف نموده است. به طوری که گزارش شده است که کندروایتین سولفات در چسبندگی سلول – سلول، ماتریکس – سلول، مهاجرت سلول در روند شکل زایی جنینی و نیز شکل گیری بافت های توموری نقش دارد. بر این اساس این مطالعه با هدف مقایسه روند تغییرات کندروایتین سولفات در نمونه های خوش خیم هیپرپلازی پروستات و بدخیم پروستات طرح ریزی شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در نمونه های پروستات در سال 83-1382 در بخش پاتولوژی بیمارستان امام رضا (ع) بیرجند انجام گردید. 15 نمونه هیپرپلازی پروستات و 16 نمونه آدنو کارسینومای پروستات که در بافر فرمالین (pH=7.2) فیکس شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. از این نمونه ها بلوک های پارافینی تهیه گردید و مقاطع سریال 5-4 میکرونی برش زده شد. هر دو گروه برش ها با آلسین بلو حساس به غلظت یونی (CEC) pH=5.8)، غلظت 0.3M از (MgCl2 رنگ آمیزی شد و شدت رنگ در نواحی مختلف بافتی بررسی گردید. مشخصات نمونه ها در پرسشنامه ای جمع آوری و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    غلظت کندروایتین در سطح استرومایی اپی تلیوم و غشا پایه در نمونه های آدنو کارسینوما در مقایسه با BPH بسیار چشمگیر بود. در BPH راس سلول های اپی تلیال غدد و ترشحات واکنش متوسطی نشان دادند اما استروما فقط در حد بسیار کم یا صفر واکنش نشان داد. در آدنو کارسینوما در سیتوپلاسم سلول های غدد هیچ واکنشی مشاهده نشد ولی غشا پایه و استروما با شدت بالا رنگ گرفت.
    نتیجه گیری
    تغییرات غلظت گلیکوز آمینوگلیکان کندروایتین سولفات در آدنو کارسینوما و هیپرپلازی پروستات کاملا متفاوت و اختصاصی بود به طوری که در آدنو کارسینوما استروما با شدت بالا واکنش نشان داد اما در BPH رنگ پذیری استروما اندک بود. شاید واکنش متفاوت ماتریکس خارج سلولی نوعی پاسخ به اپی تلیوم در حال تکثیر باشد. با توجه به نتایج این مطالعه احتمالا روند تغییرات کندروایتین سولفات جهت تعیین پیش آگهی، سیر بیماری و نیز تشخیص افتراقی موارد خوش خیم و بدخیم سودمند است.
    کلیدواژگان: آدنوکارسینوما، هیپرپلازی ندولر پروستات، کندروایتین سولفات، ماتریکس خارج سلولی
  • محمودرضا خزاعی، علی درخشان صفحات 49-56
    هیپر لیپیدمی به ویژه هنگامی که از دوره کودکی شروع شود باعث افزایش خطر آترواسکلروز می گردد. به علاوه به عنوان یک فاکتور خطر در بروز نفروپاتی آلوگرافت و نیز هیپرلیپیدمی بعد از پیوند شناخته می شود. بنابراین درمان آن قویا توصیه می شود. در این مطالعه با هدف بررسی اثر داروی خوراکی ال - کارنیتین بر گستره چربی خون کودکانی که بدلیل نارسائی مزمن کلیه تحت همودیالیز بودند، بررسی انجام شده است...
    کلیدواژگان: نارسائی مزمن کلیه، همودیالیز، هیپرلیپیدمی، کارنیتین
  • پیمان عشقی، مجید علی اکبریان، محمد عظیم طاهری بجد، حوریه داودآبادی صفحات 57-62
    مقدمه
    خونریزی های مفصلی شایعترین تظاهر هموفیلی A شدید در همه سنین است که منجر به عوارض بعضا برگشت ناپذیری در مفاصل می شود. عوارض حاصل باعث از کار افتادگی و صرف هزینه بسیار می گردد که با برخورد صحیح درمانی و اقدامات پیشگیری به طور قابل توجهی می توان از این عوارض جلوگیری نمود. مشکل اصلی پیگیری و درمان عوارض مذکور در بیماران هموفیلی در کشور ما عدم استفاده از سیستم های استاندارد کمی در توصیف عوارض مفصلی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی مشکلات مفصلی در مبتلایان به هموفیلی A شدید انجام گردید.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی 20 بیمار هموفیلی A شدید که در سال 1381 به بیمارستان حضرت علی اصغر زاهدان مراجعه کرده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند از کلیه بیماران در هنگام ورود به مطالعه معاینه فیزیکی و رادیوگرافی از مفاصل زانو و آرنج و مچ پا به عمل آمد. مشخصات فردی، نتایج معاینه و رادیوگرافی در پرسشنامه ای ثبت شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و با استفاده از آزمون های ویلکاکسون و والیس تجزیه و تحلیل گردیدند.
    نتایج
    در این بررسی مشخص شد که بیشترین پاتولوژی رادیولوژیک استئوپروز (32.5%) و کمترین، اروزیون لبه مفصلی (3.3%) بود و شایعترین پاتولوژی در معاینه فیزیکی کاهش محدوده حرکتی (35%) و نادرترین آنها ناپایداری مفصلی (0%) بود.
    بیشترین مفصل گرفتار در رادیولوژی زانوی راست (28.7%) و در معاینه فیزیکی زانوی چپ (19.3%) بود و کمترین مفصل گرفتار در رادیولوژی مچ پای چپ (13.7%) و در معاینه فیزیکی آرنج چپ (10.6%) بود. شدت عوارض مفصلی با میزان مهار کننده رابطه مستقیم داشت.
    نتیجه گیری
    با نگاهی گذرا به نتایج حاصل مشخص می شود که گرفتاری های مفصلی در این بیماران شیوع بسیار بالایی دارد. 85% بیماران از نظر بالینی و 75% از نظر رادیولوژیک دچار عوارض مفصلی بودند و از بین 120 مفصل مورد مطالعه 45% درگیری رادیولوژیک و 55% مشکل بالینی داشتند. شیوع بالای عوارض نشانگر علت هزینه های بالای درمانی در بیماران این استان می باشد. میزان بالای عوارض در این بیماران و نتایج مشابه آماری از عوارض مفصلی در گروه های سنی مختلف، بیانگر اهمیت شروع زودرس پروتکل های پروفیلاکسی در این بیماران می باشد.
    کلیدواژگان: هموفیلی A، آرتوپاتی، درجه بندی گلیبرت و پیترسون
  • محمدرضا فیاضی بردبار، فاطمه بهدانی، پریا حبرانی صفحات 63-70
    مقدمه
    برخی از اختلالات روانپزشکی نیاز به بستری در بیمارستان دارند. آگاه بودن از اطلاعات همه گیرشناسی بیماران روان پزشکی بستری کمک شایانی در برنامه ریزی برای این گروه از بیماران می نماید. هدف از انجام این پژوهش بررسی اطلاعات همه گیرشناسی بیماران بستری در بیمارستان روان پزشکی خراسان (ابن سینا) می باشد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی – مقطعی در بیماران بستری در بیمارستان ابن سینا در نیم سال اول 1382 صورت گرفت. 863 بیمار در طی 6 ماه 1382 بستری شده بودند. که دسترسی به 810 پرونده امکان پذیر بود. مشخصات فردی، سابقه بیماری خانوادگی تشخیص و نوع بیماری در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات بدست آمده از پرونده ها با استفاده از نرم افزار اکسل و SPSS پردازش شد.
    نتایج
    از 810 بیمار مورد مطالعه، 28% زن و 72% مرد بودند. 65% بیماران در گروه سنی 21-40 سال بودند. 73% بیماران ساکن شهر و بقیه ساکن روستا بودند. 55% بیماران بیکار، 18.5% خانه دار و بقیه شاغل بودند.
    22% بیماران سابقه بستری قبلی در بیمارستان روان پزشکی داشتند. 26% آنها مواد مخدر مصرف می کردند که شایع ترین آن تریاک بود. 22% بیماران مورد بستری با تشخیص BMD-I، 12% با تشخیص اسکیزوفرنی، 9.5% با تشخیص PTSD و 7.5% به علت سو مصرف مواد بستری شده بودند. باقیمانده بیماران تشخیص هایی چون اختلال افسردگی اساسی، اسکیزوفرنی فرم، اسکیزوفکتیو، اختلالات شخصیت، عقب ماندگی ذهنی، اختلالات روان پزشکی ناشی از بیماران جسمی یا مصرف مواد داشتند.
    نتیجه گیری
    از آن جا که اکثریت بیماران بستری به علت اختلالات شدید روان پزشکی مثل اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی می باشد. برنامه ریزی درمانی مناسب و برنامه های پیشگیری از عود برای کاهش بستری آنها ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: همه گیر شناسی، اسکیزوفرنی، اختلالات روان پزشکی
  • فریبا رضایی طلب، محمدرضا زاهدپور انارکی صفحات 71-76
    مقدمه
    در سال های اخیر، برونکوسکوپی فیبراپتیک به عنوان روش تشخیصی و هم درمانی کاربرد وسیعی پیدا کرده است. از عوارض شایع و مهم آن هیپوکسمی است. این مطالعه با هدف بررسی تغییرات اشباع اکسیژن شریانی در حین برونکوسکوپی انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه به صورت توصیفی در سال های 81-1380 در بیمارستان امام خمینی تهران انجام شده است. 188 نفر از مراجعه کنندگان به بخش برونکوسکوپی که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. کلیه این بیماران تحت برونکوسکوپی فیبراپتیک و مونیتورینگ پالس اکسی متری همزمان در انشعابات مختلف راه های هوایی و هنگام انجام شستشوی برونکوآلوئولر و بیوپسی قرار گرفتند اطلاعات جمع آوری شده در پرسشنامه ثبت شد و با استفاده از نرم افزاری SPSS 11.5 و آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش گردید.
    نتایج
    از 188 بیمار 106 نفر مرد و 82 نفر زن بوده اند. متوسط سنی بیماران 52.2±17.8 سال بوده است. همه بیماران قبل از شروع برونکوسکوپی، درصد اشباع اکسیژن شریانی بالاتر از 92% داشته اند. کاهش اکسیژن شریانی در محل کارینا، هنگام انجام شستشوی برونکوآلوئولر و بیوپسی معنی دار بود. حداقل 88% و حداکثر 92% بود و پایین افتادن اشباع اکسیژن شریانی در زنان کمتر از مردان است و با افزایش سن، پایین بودن اشباع اکسیژن شریانی تشدید می شود.
    نتیجه گیری
    عارضه شایع برونکوسکوپی فیبراپتیک یعنی هیپوکسمی با توجه به کاربرد وسیع این وسیله تشخیصی و درمانی و اهمیت هیپوکسمی مهم تلقی می شود. از طرفی هیپوکسمی عوارض نامطلوبی دارد. پایین افتادن اشباع اکسیژن شریانی در محل کارینا، هنگام شستشوی برونکوآلوئولر و بیوپسی با اهمیت و معنی دار است. هیپوکسمی در مردان بیش از زنان است با افزایش سن نیز هیپوکسمی تشدید می شود. از این رو با توجه به شیوع بالا و اهمیت هیپوکسمی نیاز به مونیتورینگ پالس اکسی متری همزمان با برونکوسکوپی فیبراپتیک کاملا وجود دارد.
    کلیدواژگان: برونکوسکوپی فیبراپتیک، پالس اکسی متری، اشباع اکسیژن شریانی
  • کریم نیکخواه، مرتضی سعیدی، مجتبی اسدی صفحات 77-80
    مقدمه
    آسیب های حاد نخاعی به عبارتی میلوپاتی حاد، به اختلال عملکرد نخاعی گفته می شود که در مدت زمان کمتر از دو هفته ایجاد می شود و درصد قابل توجهی از مراجعین به اورژانس های اعصاب را تشکیل می دهد. در صورت شناسایی و درمان فوری این عارضه، بسیاری از علائم ممکن است برگردد و برعکس در صورت تاخیر در شناسایی و درمان عوارض غیر قابل برگشتی به جای می گذارد، در حقیقت، میلوپاتی حاد یکی از اورژانس های مهم مغز و اعصاب محسوب می شود، این مطالعه با هدف بررسی علل میلوپاتی های حاد غیر تروماتیک در مراجعین به بخش اورژانس اعصاب انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی – مقطعی در سال 1384-1381 در بیماران با آسیب حاد نخاعی، مراجعه کننده به بخش اورژانس اعصاب بیمارستان قائم (عج)، مشهد انجام شده است، 42 بیمار که با علائم بالینی پاراپارزی یا تتراپارزی حاد مراجعه کرده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. از کلیه بیماران قبل از ورود به مطالعه معاینات فیزیکی، رادیوگرافی ساده، MRI و تجزیه مایع مغزی – نخاعی و آسیب شناسی انجام و تشخیص اتیولوژیک میلوپاتی حاد قطعی گردید. مشخصات فردی، علائم و نشانه های بیماری، نتایج آزمایشگاهی در پرسشنامه ای ثبت شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    از تعداد 42 مورد میلوپاتی حاد، 19 مورد میلیت (45 درصد)، 16 مورد تومورال (37 درصد) (اولیه و متاستاتیک)، 5 مورد علل عروقی (12 درصد)، یک مورد ساختمانی (2.5 درصد) (تنگی کانال نخاعی در زمینه ناهنجاری مادرزادی کلیپ فیلز) و یک مورد (2.5 درصد) هرنی سانترال گردنی بود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه همانند سایر مطالعات، شایعترین علت میلوپاتی حاد غیر تروماتیک، میلیت غیر عفونی بود با این تفاوت که در این مطالعه، موارد میلوپاتی بعد از عفونت شایعترین علت میلیت های غیر عفونی بود در حالی که در سایر مطالعات، مولتیپل اسکلروزیس شایعترین اتیولوژی بود.
    کلیدواژگان: میلوپاتی حاد، میلیت، مولتیپل اسکلروزیس
  • زهره موسوی، فرزانه شریفی پور، محمدعلی اسدپور صفحات 81-86
    مقدمه
    تغییر در تست های تیروئید یکی از اختلالات شایع اندوکرین در جریان بیماری های سیستمیک غیر تیروئیدی می باشد که سندرم یوتیروئید نامیده می شود. هدف از این پژوهش تعیین میزان فراوانی نسبی سندرم یوتیروئید در بین بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امام رضا (ع) و ارزش تست های تیروئید در تعیین پیش آگهی بیماران می باشد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امام رضا (ع) در سال 84-83 انجام شده است. 50 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه هورمون تیروئید در دو نوبت طی 24 ساعت اول پذیرش و قبل از فوت یا ترخیص بیماران گرفته شد. T3 و T4 به روش، TSH RIA به روش FT4, IRMA به روش رادیوایمنواسی یک مرحله ای مستقیم اندازه گیری شد. مشخصات فردی و نتایج آزمایشگاهی در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    از 50 بیمار 29 بیمار مرد و 21 بیمار زن با سن 16 تا 83 و متوسط 44 سال (44±21.9) بودند. 33 بیمار (66%) شواهد آزمایشگاهی سندرم یوتیروئید داشتند و 17 نفر (34%) جز گروه بدون سندرم یوتیروئید بودند. میزان مرگ و میر در گروه سندرم یوتیروئید 72.8% در مقایسه با گروه بدون سندرم یوتیروئید 17% بود (p<0.01). شایعترین نوع اختلال تیروئید T3 بود. مقایسه مقادیر متوسط تست های تیروئید در بین بیمارانی که گرفتاری یک سیستم یا گرفتاری چند سیستم داشتند تفاوت معنی داری را در غلظت TSH و FT4 نشان داد (p=0.031) و (p=0.05). T4, T3 در گروه بیمارانی که بهبود پیدا کرده بودند و افرادی که فوت کرده بودند دارای اختلاف معنی دار بود (p=0.036) و (p=0.047). ارزش پیشگویی کننده T3 طبیعی برای بیماران بهبود یافته 82% و T4 طبیعی 54% بود.
    نتیجه گیری
    فراوانی نسبی SES در بیماران 66% است و سطح هورمون های تیروئید بیماران با شدت بیماری، همچنین نتیجه درمانی آنها ارتباط معنی داری داشت.
    کلیدواژگان: سندرم یوتیروئید بیمار، تستهای عملکرد تیروئید بیماران بدحال
  • محمد قائمی، علی جنگجو، ضیاء الله حقی صفحات 87-94
    مقدمه
    ضایعات پولیپوئید کیسه صفرا طیف وسیعی را شامل می شوند. هر چند اکثر این ضایعات خوش خیم هستند باید در نظر داشت که بعضی از اشکال سرطان های کیسه صفرا در مراحل اولیه ممکن است بصورت پولیپ تظاهر نمایند. در مورد انتخاب روش درمان و اندیکاسیون های جراحی در این ضایعات اختلاف نظر وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی ضایعات پولیپوئید کیسه صفرا در بیمارانی که کله سیستکتومی شده بودند انجام گرفته است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در بیماران با ضایعات پولیپوئید کیسه صفرا در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد در سال 1382-1378 انجام شده است. 40 بیمار مبتلا به ضایعات پولیپوئید کیسه صفرا که توسط سونوگرافی قبل از عمل تشخیص آنها تایید شده بودند و تحت عمل جراحی کله سیستوکتومی قرار گرفته بودند وارد مطالعه شدند. مشخصات فردی، نوع سابقه، نتایج آزمایشگاهی و آسیب شناسی در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    از 40 بیمار که کله سیستکتومی شدند 32 مورد پولیپ خوش خیم و 8 مورد پولیپ بدخیم داشتند. شایعترین نوع پولیپ های خوش خیم انواع کلسترولی بودند. تمام موارد پولیپ های بدخیم از نوع آدنوکارسینوم بودند. 50% پولیپ های بدخیم همراه با سنگ بودند. 69% بیماران با پولیپ خوش خیم کمتر از 60 سال سن داشتند، ولی 75% بیماران با پولیپ بدخیم بالاتر از 60 سال داشتند. در حالی که 94% پولیپ های خوش خیم کمتر از 10 میلی متر بودند 88% پولیپ های بدخیم بزرگتر از 10 میلی متر بودند.
    نتیجه گیری
    بیشتر پولیپ های خوش خیم کیسه صفرا اندازه کمتر از 10 میلی متر دارند و معمولا خوش خیم باقی می مانند. سن بالاتر از 60 سال، اندازه پولیپ، همراه بودن با سنگ، واحد بودن ضایعه و علامت دار بودن مهمترین فاکتورهایی هستند که احتمال بدخیمی را در این ضایعات مطرح می نمایند. بهترین روش تشخیص ضایعه سونوگرافی و بهترین روش درمان کله سیستکتومی می باشد.
    کلیدواژگان: کیسه صفرا، پولیپ، سرطان، سنگ صفراوی، تومور خوش خیم
  • جواد افضلی بغداد آبادی، حسین حسن آبادی، حسن رحیمی، محمود بهاری صفحات 95-100
    مقدمه
    سندرم تونل کارپ شایعترین گرفتاری عصب محیطی می باشد که به علت تحت فشار قرار گرفتن عصب مدیان در تونل کارپ در قدام مچ دست ایجاد می شود. تست های تینل و فالن از تست های رایج تشخیص بالینی است. این مطالعه با هدف ارزیابی ویژگی و حساسیت این تست ها انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در مراجعه کنندگان به مرکز الکترودیاگنوستیک بیمارستان امام رضا (ع) در مدت 18 ماه (1/7/82-30/12/83) در مشهد انجام شده است. معیار تشخیص قطعی بیماری در بسیاری از مقالات و نیز در این مطالعه: N.C.V و E.M.G بود. جمعیت مورد مطالعه 771 نفر (1223 دست) بود. مشخصات فردی، نتایج آزمون ها، علائم بیماری در پرسشنامه ای جمع آوری شد. اطلاعات جمع آوری شده بر اساس جدول اعتبار آزمونهای بالینی در مقایسه با آزمون های پاراکلینیک و با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    در این تحقیق مشاهده شد که حساسیت آزمون های بالینی تینل و فالن 86% و ویژگی آنها 75% می باشد. شایع ترین گروه سنی 50-40 ساله بود. نسبت شیوع زن به مرد 7.1 بود. 30.5% موارد بیماری شدید بود. شایع ترین شکایت بیماران خواب رفتن دست، درد دست و تشدید علائم شبانه بود. در 40% از موارد شدید آتروفی تنار وجود داشت. 6 مورد سندرم دبل کراش وجود داشت.
    نتیجه گیری
    در صورت همسان بودن توام، دو آزمون بالینی تینل و فالن دارای حساسیت و ویژگی و ارزش اخباری مثبت مناسب می باشند. اما برای تشخیص قطعی استفاده از سایر آزمون ها توصیه می شود.
    کلیدواژگان: سندرم تونل کارپ، تینل، فالن، الکترودیاگنوستیک
  • مسیح نقیبی صفحات 101-103
    کم خونی در بیماران با بیماری مزمن کلیه سبب افزایش مرگ و میر و از کارافتادگی می شود و سطوح پایین هموگلوبین سبب افزایش میزان بستری شدن و کاهش امید به زندگی می گردد.
    شیوع هیپرتروفی بطن چپ با پیشرفت کم خونی افزایش می یابد. در واقع هیپرتروفی بطن چپ در نزدیک به 45 درصد از بیماران مزمن کلیه با هموگلوبین زیر 11.4 گرم در دسی لیتر ایجاد می شود و با هر یک گرم کاهش سطح هموگلوبین، ریسک LVH به میزان 6 درصد افزایش پیدا می کند. بنابراین درمان کم خونی یکی از جنبه های مهم مراقبت در بیماران همودیالیزی به شمار می رود.
  • ناصر طیبی میبدی، مهدی فرزادنیا، سکینه عموییان، بهرام معمار، فاطمه حیدری صفحات 104-108
    مزوتلیوم شبه دسیدوآیی نوعی از مزوتلیوم بدخیم پوششی است که می تواند دسیدوزیس صفاقی، هیپرپلازی مزوتلیال و متاستاز کارسینوم به صفاق را از نظر بافت شناسی تقلید نماید.
    در این مقاله یک مورد نادر از مزوتلیوم بدخیم پوششی با نمای دسیدوآیی را در دختری 12 ساله با سفتی و تورم شکم و کاهش وزن بدون سابقه تماس با آزبست گزارش می گردد. سونوگرافی و سی تی اسکن، آسیب شدید و توده های متعدد در حفره صفاق را نشان داد. در حین عمل جراحی مقدار زیادی مایع خارج گردید و توده ای بزرگ، مولتی کیستیک که لگن را پر کرده بود مشاهده شد.
    و بیمار امنتکتومی گردید. در بررسی بافت شناسی نئوپلاسم اپی تلیال بدخیم توپر و مناطق کیستیک در ریزبینی با نمای توبولوپاپیلری و صفحات سلولی با سیتوپلاسم ائوزینوفیل، هسته وزیکولر با هستک واضح (نمای شبه دسیدوآیی) همراه اجسام ساموما دیده شد. این سلول ها برای ویمنتین، سایتوکراتین، EMA و کالرتینین مثبت بودند.
    کلیدواژگان: اپی تلیال مزوتلیوما، مزوتلیوم با نمای شبه دسیدوآیی صفاق، صفاق
  • علی اکبر حیدری، محمدرضا سروقد، محمد جواد قبولی، حسین صفری، ولی الله بوریازاده، ساسان موگهی صفحات 109-112
    مقدمه
    در بین همه آندوکاریت ها، ابتلای دریچه تریکوسپید 2.5 تا 3.1 درصد را تشکیل می دهد و این بیماری به تنهایی در بیمارانی که اعتیاد تزریقی ندارند نیز دیده شده است. هدف از این مطالعه معرفی دو بیمار مبتلا به آندوکاردیت دریچه تریکوسپید که هیچ گونه سابقه بیماری دریچه ای نداشتند و معتاد تزریقی نیز نبودند، از بخش عفونی می باشد.
    معرفی بیماران: بیمار اول، خانمی 38 ساله بود که با تب و لرز و تنگی نفس و هماچوری میکروسکپی و پیوری بستری شد. سابقه دیابت داشته و تحت درمان بود. شروع علائم فوق را از چند هفته قبل ذکر می کرد. رادیوگرافی قفسه صدری طبیعی بود، ولی به دلیل بارز بودن علائم و نشانه های ریوی، HRCT نیز به عمل آمد و کانسولیدیشن پارانشیم ریه چپ را نشان داد. با توجه به یافته های فوق، و حال عمومی بد بیمار تصمیم گرفته شد که به طور تجربی، درمان سل شروع گردد، و بررسی بیمار را نیز ادامه یابد. پس از چند روز، جز کاهش مختصر تب، بهبود دیگری مشاهده نشد. برای بیمار، اکوکاردیوگرافی از راه قفسه سینه (TTE) انجام شد و وژتاسیون بزرگی را روی یک لت دریچه تریکوسپید نشان داد.
    بیمار دوم، آقایی 45 ساله بود که با تب حاد و انفیلتراسیون لوب تحتانی ریه راست و سوفل سیستولیک بستری گردید. اکوکاردیوگرافی از راه قفسه سینه (TTE) طبیعی بود، ولی از راه مری (TEE) وژتاسیون بزرگی روی دریچه تریکوسپید نشان داد. در این بیمار سه نوبت کشت خون گرفته شده بود که دو تای آنها از نظر استافیلوکوک طلائی مثبت بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به موارد فوق، پیشنهاد می گردد که در هر بیمار با تب و علائم و نشانه های تنفسی (به خصوص راجعه)، چه رادیوگرافی ریه طبیعی باشد و چه غیر طبیعی، چه سوفل قلبی وجود داشته باشد و چه نباشد، حتی بدون سابقه اعتیاد تزریقی، حتما باید به عنوان یکی از احتمالات مهم، آندوکاردیت قلب راست در نظر گرفته و بررسی کامل تز قلبی انجام گیرد.
    کلیدواژگان: آندوکاردیت، دریچه سالم تریکوسپید، اعتیاد وریدی