فهرست مطالب

نشریه دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 23، بهار و تابستان 1384)

  • تاریخ انتشار: 1385/05/25
  • تعداد عناوین: 17
|
  • مهدی بلالی مود، امر الله احمدی، کیا بلالی مود، تقی قفقازی، پروین رجبی، مسیح الله طاهر صفحه 5
    زمینه و هدف
    HESA-A یک ترکیب دریایی است که بتازگی مجوز تولید در جمهوری اسلامی ایران را دریافت کرده و در مطالعات In-vivo و In-vitro خواص ضدتوموری از خود نشان داده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین سمیت حاد، تحت حاد و مزمن HESA-A در موش سوری و موش صحرایی انجام شد.
    روش بررسی
    آزمایش سمیت حاد (0.5-18 g/kg) HESA-A به طور خوراکی در گروه های مختلف از موش سوری و موش صحرایی انجام شد. آزمایش سمیت تحت حاد 10 g/kg/day) برای یک هفته(بر روی موش صحرایی و آزمایش سمیت مزمن در دوزهای مختلف 1.25-5 g/kg/day) برای 30 روز(روی گروه های مختلف موش سوری به عمل آمد. یافته های غیرطبیعی بالینی، تغییرات وزن و دمای بدن، همچنین بررسی های بیوشیمیایی، خون شناسی و آسیب شناسی ثبت گردید.
    یافته ها
    اثرات سمی حاد، بعد از HESA-A 10g/kg مشاهده گردید و LD50 برای موش سوری و موش صحرایی به ترتیب 16 g/kg و 18g/kg محاسبه شد. وزن بدن موش هایی که HESA-A 18g/kg دریافت کرده بودند، در روز چهاردهم و پس از مرگ به طور معنی دار کاهش یافته بود (P<0.05). سمیت تحت حاد و مزمن HESA-A فقط در 3 موش سوری و موش هایی که 5 g/kg/day از دارو را برای مدت 30 روز دریافت کرده بودند، مشاهده شد. خواب آلودگی، استفراغ، اسهال و تشنج، یافته های شایع بودند. وزن بدن موش های صحرایی کاهش معنی داری (P<0.05) از 200± 21 گرم به 156 ±22 گرم در روز چهاردهم داشت. در تعداد اندکی از موش های سوری و در گروه موش هایی که روزانه HESA-A 5g/kg/day را برای 30 روز دریافت کرده بودند، ارتشاح خفیف لنفوسیت ها در بافت کبد مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    براساس این نتایج، HESA-A سمیت بسیار کمی برای موش های سوری و موش های صحرایی دارد.
    کلیدواژگان: سمیت حاد، تحت حاد و مزمن، دارو، HESA-A
  • محمد افشار، جواد حامی، مختار جعفرپور، بابک تقی زاده صفحه 13
    زمینه و هدف
    استامینوفن دارویی است که به طور معمول در طی تمام مراحل بارداری به عنوان ضد درد و پایین آورنده تب به کار می رود؛ در حالی که اطلاعات اندکی در مورد اثرات تراتوژنیک مصرف مزمن این دارو وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثرات تراتوژنیک مصرف طولانی این دارو، در زمان قبل و حین بارداری بر روی جنین های موش انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، در شرایط استاندارد آزمایشگاه حیوانات 30 سر موش ماده از نژاد Balb/c در شش گروه تجربی 5) سر در هر گروه(دسته بندی شدند. حیوانات در سه گروه اول)تجربی (I، 2800 mg/day و سه گروه دوم)تجربی (II 5600 mg/day (در دو نوبت صبح و بعدازظهر) به ترتیب در زمانهای 10، 20 و 30 روز قبل از جفت گیری و 10 روز اول حاملگی به صورت گاواژ شربت استامینوفن دریافت نمودند. در مقابل، نمونه های شاهد در دو گروه I و II با همان تعداد و در زمانهای فوق به ترتیب نرمال سالین و ماده زمینه دارو را دریافت کردند. پس از جفت گیری در شرایط استاندارد و رویت پلاک واژنی زمان صفر حاملگی مشخص گردید. موش ها در روز هجدهم حاملگی سزارین شدند و جنین های جمع آوری شده، توسط استریومیکروسکوپ بررسی شدند. اطلاعات در جداول توزیع فراوانی درج و با استفاده از آزمونهای ANOVA و Tukey در سطح معنی داری P≤0.05 ارزیابی گردید.
    یافته ها
    مصرف طولانی مدت استامینوفن در مقادیر فوق و در زمانهای 20 و 30 روز قبل از حاملگی و 10 روز اول حاملگی باعث ناهنجاری هایی در اندام به صورت بد شکلی، کوتاهی و عدم تشکیل دست و غیر قرینگی در اندام ها شد. هموراژی و جذب جنینی نیز از دیگر موارد مشاهده شده بود. میزان بروز این ناهنجاری ها با مقدار و مدت زمان مصرف استامینوفن رابطه مستقیم نشان داد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه، مصرف استامینوفن می تواند سبب ایجاد ناهنجاری در جنین موش شود. برای اثبات وجود این تاثیرات بر جنین انسان نیاز به مطالعه بیشتر وجود دارد و به مادران باردار توصیه می گردد از مصرف استامینوفن حداقل یک تا دو ماه قبل از حاملگی خودداری نمایند.
    کلیدواژگان: استامینوفن، حاملگی، اثرات تراتوژنیک
  • سید غلامرضا مرتضوی مقدم، اصغر زربان صفحه 19
    زمینه و هدف
    سولفات منیزیم به عنوان یک یون درون سلولی در بخش بزرگی از فعالیتهای داخل سلول دخالت دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سولفات منیزیم داخل وریدی در درمان حملات حاد آسم انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه که به روش کارآزمایی بالینی انجام شد، 37 بیمار مبتلا به آسم با Fischle Severity Score (FSS) 4 یا بیشتر از 4 به استثنای آنان که احتیاج به مراقبت ICU داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران بعد از درمان با دو پاف اسپری سالبوتامول، 300 میلیگرم هیدروکورتیزون و 5 لیتر اکسیژن از لوله بینی و کسب رضایت در مورد یک درمان اضافی به صورت تصادفی در دو گروه درمان شونده با 1.2 گرم سولفات منیزیم (مورد) و دارونما (شاهد) قرار گرفتند. بعد از تجویز محلول مورد نظر FSS در فاصله 20 دقیقه، 40 دقیقه و 60 دقیقه تعیین شد. اطلاعات جمع آوری شده به کمک آزمونهای آماری t، Chi-Square و Wilcoxon در سطح معنی داری P?0.05 مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از مجموع 37 نفر، 19 نفر در گروه مورد و 18 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند. سطح سرمی سولفات منیزیم در گروه شاهد 2.19±0.50 mg/dL و در گروه مورد 2.23±0.51 mg/dL بود (P>0.05). بعد از 60 دقیقه در گروه مورد FSS از 4.84 ±0.76 به 3.46 ±0.52 کاهش یافت ولی در گروه شاهد این تغییر از 4.39±0.5 به 3.7±0.56 بود. مقدار تغییر در گروه مورد 1.39±0.64 و در گروه شاهد 0.67±0.32 بود (P<0.05). %26.3 از افراد گروه مورد در فاصله زمانی 20 دقیقه به درمان پاسخ دادند؛ در این فاصله زمانی هیچ کدام از افراد گروه شاهد بهبودی نشان ندادند (P<0.05).
    نتیجه گیری
    تجویز 1.2 گرم سولفات منیزیم در بیماران با حمله شدید آسم می تواند به بهبودی علایم بیمار سرعت دهد؛ بنابراین علاوه بر درمان استاندارد می توان از آن به عنوان یک درمان کمکی استفاده نمود.
    کلیدواژگان: آسم، بیماری حاد، سولفات منیزیم
  • فاطمه هادی زاده، رباب لطیف نژاد صفحه 25
    زمینه و هدف
    با وجود آن که خودآزمایی پستان به عنوان بهترین روش غربالگری سرطان پستان معرفی شده است، اما بیشتر خانم ها از نگرش مثبتی در این زمینه برخوردار نیستند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر یک طرح آموزشی بر میزان نگرش دانشجویان دختر تربیت معلم شهید هاشمی نژاد شهر مشهد در انجام خودآزمایی پستان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی (قبل و بعد) و در سال 1379 انجام شد؛ 84 دختر دانشجوی واجد شرایط پژوهش، به روش تصادفی (طبقه ای) انتخاب شدند. ابتدا یک پیش آزمون به منظور سنجش نگرش پایه واحدهای پژوهش انجام شد و سپس یک برنامه آموزشی مشتمل بر یک جلسه تدریس نظری در مورد سرطان پستان و روش های تشخیص آن و یک جلسه تدریس عملی خودآزمایی پستان اجرا گردید. پس از گذشت سه روز (پس آزمون) و یک ماه (آزمون ثبات) از اجرای برنامه آموزشی، نگرش دانشجویان در انجام خودآزمایی پستان توسط فرم سنجش نگرش با استفاده از الگوی باور بهداشتی چمپیون مورد ارزیابی قرار گرفت. واحدهای پژوهش بر اساس نمره کسب شده در سه سطح نگرش مثبت، بی نظر و منفی قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون t زوج شده و در سطح اطمینان %95 تحلیل گردید.
    یافته ها
    در پیش آزمون %44 افراد در مورد خودآزمایی پستان از نگرش مثبتی برخوردار بودند؛ در حالی که در پس آزمون و آزمون ثبات به ترتیب %94 و %97.6 افراد دارای نگرش مثبت بودند؛ میانگین نمره نگرش در مراحل پس آزمون و آزمون ثبات نسبت به پیش آزمون در هر یک از اجزا و در مجموع افزایش نشان داد؛ همچنین اختلاف معنی داری بین میانگین نمره نگرش در پیش آزمون و پس آزمون (P<0.0001) و پیش آزمون و آزمون ثبات (P<0.0001) وجود داشت.
    نتیجه گیری
    این طرح آموزشی در تغییر نگرش خودآزمایی پستان تاثیر داشت. انجام این روش غربالگری نیازمند نگرش مثبت نسبت به آن می باشد؛ بنابراین پیشنهاد می گردد که کلاسهای آموزشی همراه با تاکید بر جنبه های مثبت خودآزمایی پستان و در جهت ارتقای نگرش افراد باشد.
    کلیدواژگان: آموزش، نگرش، دختران دانشجو، خودآزمایی پستان، الگوی باور بهداشتی
  • محمدرضا میری، عباسعلی رمضانی، حسین حنفی صفحه 31
    زمینه و هدف
    دستیابی به توسعه اجتماعی پایدار به همیاری تک تک افراد جامعه نیاز دارد و تامین و ارتقای سطح سلامت که یکی از زیر بنایی ترین ابعاد تکامل اجتماعی بشر است، شاید بیش از جنبه های دیگر توسعه نیازمند همکاری عمومی باشد و رابطین بهداشتی پیش نیاز این همیاری عمومی هستند که داوطلبانه قدم در راه مشارکت مردم در تامین و ارتقای سطح سلامتی جامعه گذاشته اند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای طرح رابطین بهداشت روستاهای اقماری بر میزان آگاهی و نگرش بهداشتی زنان روستایی انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه نیمه تجربی، آگاهی و نگرش بهداشتی تعداد 121 نفر از زنان 49-15 ساله تحت پوشش چهار روستای اقماری خانه های بهداشت به عنوان گروه مورد در قبل و بعد از اجرای طرح رابطین بهداشت با تعداد 94 نفر از زنان 49-15 ساله تحت پوشش چهار روستای اقماری بدون رابط به عنوان گروه شاهد در دو مرکز بهداشتی، درمانی روستایی مقایسه شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و به صورت مصاحبه حضوری انجام شد. داده ها با استفاده از آزمونهای t زوج شده و علامت (Sign) در سطح معنی داری P≤0.05 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین نمره آگاهی و نگرش بهداشتی زنان روستایی در دو گروه مورد و شاهد، بعد از اجرای طرح رابطین بهداشت افزایش یافته بود و اختلاف معنی داری در هر دو گروه قبل و بعد از مداخله وجود داشت (P<0.001)؛ در مقایسه اختلاف میانگین ها، اختلاف معنی داری بین دو گروه مورد مطالعه حاصل گردید (P<0.001).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش و تاثیر مثبت اجرای طرح رابطین بهداشت روستاهای اقماری بر میزان آگاهی و نگرش بهداشتی زنان روستایی، به نظر می رسد وجود رابطین بهداشت روستاهای اقماری در ارتقای سطح آگاهی و نگرش و به دنبال آن عملکرد بهداشتی زنان روستایی بسیار موثر و ارزشمند است؛ بنابراین اجرای این طرح در تمام مراکز بهداشتی و درمانی روستایی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: رابطین بهداشت، آگاهی، نگرش، روستاهای اقماری
  • مهدی رضا عماد زاده صفحه 37
    زمینه و هدف
    سیگار می تواند باعث افزایش تخلیه آدرنرژیک بدن و از نظر تئوری موجب اختلالات هدایتی قلب گردد. مطالعه با هدف تعیین تاثیر سیگار بر اختلالات هدایتی قلب در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد تحتانی میوکارد انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 40 بیمار سیگاری و 40 بیمار غیرسیگاری مبتلا به انفارکتوس حاد تحتانی میوکارد که در گروه قلب بیمارستان قائم (عج))شامل بخشهای قلب، CCU و اورژانس قلب(وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بستری شده بودند، با شیوه نمونه برداری تصادفی ساده، از نظر ابتلا به اختلالات هدایتی قلب مورد بررسی قرار گرفتند. روش جمع آوری داده ها بر مبنای مصاحبه و مشاهده بود. اطلاعات با استفاده از آزمون آماری Chi-Square و در سطح معنی داری P≤0.05 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میزان اختلال هدایت گره دهلیزی بطنی در انفارکتوس تحتانی برای گروه سیگاری و غیرسیگاری به ترتیب %27.5 و %17.5 بود. این میزان در مورد بلوک های شاخه ای برای افراد سیگاری و غیرسیگاری به ترتیب %15 و %12.5 بود. اختلاف هیچ یک از مقادیر فوق برای گروه های سیگاری و غیرسیگاری از نظر آماری معنی دار نبود (P>0.05).
    نتیجه گیری
    احتمالا سیگار اثری بر افزایش شیوع اختلالات هدایتی قلب در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد تحتانی میوکارد ندارد؛ با این وجود، مطالعات بیشتر در این زمینه توصیه می شود.
    کلیدواژگان: سیگار، اختلالات هدایتی قلب، انفارکتوس حاد تحتانی میوکارد
  • محمد نقی فراهانی، مهدی اعلمی صفحه 41
    زمینه و هدف
    بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک نوع بیماری مزمن دستگاه عصبی مرکزی است که یکی از شایعترین اختلالات عصب شناختی می باشد. این بیماری در نتیجه آسیب به ماده ای به نام میلین به وجود می آید و علایم متعدی را به وجود می آورد. این مطالعه با هدف مقایسه پنج عامل بزرگ شخصیت و منبع کنترل در افراد مبتلا به MS و افراد سالم انجام شد.
    روش بررسی
    در این تحقیق که به روش علی - مقایسه ای (پس رویدادی) انجام شد، 42 بیمار مبتلا به MS و 42 فرد سالم مورد مطالعه قرار گرفتند که از نظر جنس، سن، وضعیت تاهل و سطح تحصیلات با یکدیگر همسان بودند. پرسشنامه های پنج عامل شخصیت گردون و منبع کنترل لونسون به عنوان ابزار کار مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل و در سطح معنی داری P≤0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین افراد بیمار و سالم در عامل روان رنجورخویی به ترتیب 28.40±8.77 و 23.21±5.44 حاصل شد؛ میانگین بیماران و افراد سالم در عامل وظیفه شناسی به ترتیب 50.83±6.66 و 54.21±3.64 بود (P<0.005) در مورد منبع کنترل، میانگین خرده مقیاس اعتقاد به شانس در بیماران مبتلا به (28.33) MS به طور معنی داری از میانگین افراد سالم (22.78) بیشتر بود (P<0.005).
    نتیجه گیری
    بیماران MS تنها در دو عامل شخصیتی روان رنجورخویی و وظیفه شناسی تفاوت معنی داری با افراد سالم نشان دادند؛ بدین معنی که این بیماران در عامل روان رنجورخویی نمره های بالاتر و در عامل وظیفه شناسی نمره های پایین تری کسب می کنند؛ همچنین این بیماران، در زمینه منبع کنترل، تنها در خرده مقیاس شانس با افراد سالم تفاوت نشان دادند.
    کلیدواژگان: پنج عامل بزرگ شخصیت، منبع کنترل، مولتیپل اسکلروزیس
  • نرگس ناصح، سید علیرضا سعادتجو، فرنوش ابراهیم زاده، آزاده بهنیا صفحه 47
    زمینه و هدف
    شیوع Small for Gestational Age (SGA) یکی از مهمترین شاخص های سلامت، بهداشت و وضعیت اقتصادی اجتماعی جامعه می باشد. SGA باعث افزایش مرگ و میر بخصوص در دوران نوزادی می گردد؛ در ضمن عوارض جسمی و روانی در این افراد در بقیه عمر بیشتر می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع SGA و عوامل موثر بر آن انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی - تحلیلی در سال 1383 و بر روی 950 نوزاد یک قلوی زنده متولد شده در زایشگاه های شهر بیرجند که سن دقیق آنان مشخص بود، انجام شد. جمع آوری داده ها با پرسشنامه، سنجش وزن با ترازوی سکای آلمان و اندازه گیری قد و دور سر با متر نواری و به روش استاندارد انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری Chi-Square و Fisher Exact در سطح معنی داری P≤0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    فراوانی نسبی SGA، %24.3 و شیوع آن در نوزادان دختر (نسبت به پسر)، مادران خانه دار (نسبت به شاغل)، نوزادان رسیده (نسبت به نارس)، مادران فشار خونی (نسبت به مادران با فشار خون طبیعی) و مادران با سابقه بیماری مزمن زمینه ای (فشار خون - صرع و بیماری کلیوی) (نسبت به مادران سالم)، به طور معنی داری بیشتر بود ولی سطح تحصیلات والدین، سن مادر، محل سکونت، استعمال دخانیات توسط پدر و مراقبت های دوران بارداری با شیوع SGA ارتباط معنی داری نداشتند.
    نتیجه گیری
    بالاتر بودن نسبت SGA در جامعه ما، احتمالا ناشی از مشکلات اقتصادی - اجتماعی و مسایل نژادی می باشد.
    کلیدواژگان: کوچک برای سن حاملگی، عوامل خطر، شیوع
  • مینا آصف زاده، رضا قاسمی برقی، فیروزه ذوقی صفحه 53
    زمینه و هدف
    با وجود پیشرفت های زیادی که در مورد پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری های عفونی در سالمندان حاصل شده است، هنوز عفونت ها علت %30 مرگ و میر این افراد را تشکیل می دهد. ضعف سیستم ایمنی، تغییرات فیزیولوژیک در اندام مختلف و فقدان علایم و نشانه های کلاسیک عفونت (تب و لکوسیتوز و...) تشخیص و درمان عفونت را در این گروه بیماران مشکل ساخته است. مطالعه حاضر با هدف یافتن شایعترین علایم بالینی در عفونت های سالمندان و تعیین شایعترین کانون های عفونت در این افراد انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی، با مراجعه به پرونده بیمارانی که بیشتر از 65 سال سن داشتند و در سال 79 در بخش عفونی بیمارستان بوعلی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی قزوین بستری شده بودند، مهمترین یافته های بالینی و پاراکلنیک این بیماران مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    در طی مدت مطالعه، در مجموع 240 بستری شده بودند؛ %48.3 از آنان زن و %51.7 مرد بودند. حداکثر زمان بستری در %59.6 یک هفته، تعداد دفعات بستری در %55.2 موارد 3-2 در سال بوده است. بیشترین شکایت بیماران ضعف و بی حالی %15.6، علایم گوارشی %12.8، ریوی %12.4، ادراری %9.9 و در %31.2 موارد علاوه بر علایم عمومی یافته های لوکالیزه نیز وجود داشت. %73.5 بیماران دارای بیماری زمینه ای بودند. در تشخیص نهایی علت بستری در %20 موارد پنومونی، %19.5 گاستروآنتریت و عفونت ادراری، %13.3 سپتی سمی، %4.17 بروسلوز، %2.5 سل، %2.08 مننژیت و %18.75 موارد سایر موارد عفونی و نیز علل غیرعفونی بودند. نرخ مرگ و میر در بیماران %0.04 بود. علت فوت در 6 مورد سپتی سمی، 1 مورد انفارکتوس میوکارد در فرد مبتلا به عفونت ادراری، 1 مورد مسمومیت با تریاک و 1 مورد پنومونی در زمینه سل قدیمی بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد یکی از علل رایج بستری سالمندان در بیمارستان عفونت باشد. توجه به علایم بالینی بخصوص ضعف و بی حالی، می تواند بیانگر شروع عفونت سیستمیک باشد، از یک طرف شروع زودرس درمان می تواند باعث کاهش مرگ و میر این بیماران شود و از طرف دیگر وجود بیماری های زمینه ای (قلبی، ریوی، کلیوی و...) نیز در درمان این بیماران باید همواره در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: سالمندان، عفونت، بیماریهای عفونی
  • احمد نصیری فورک، ناهید نخعی، نرجس کاظمی، طوبی کاظمی صفحه 60
    زمینه و هدف
    شرایط شغلی و وضعیت بدنی هنگام کار، از جمله عوامل خطرزای مهمی است که میزان ابتلا به واریس را افزایش می دهد. ایستادن های طولانی مدت، نشستن های طولانی، حالت های فیزیکی خسته کننده در حین انجام کار توسط پرستار اجتناب ناپذیرند. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع واریس وریدهای اندام تحتانی و ارتباط آن با برخی عوامل خطر در پرستاران شاغل در بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، 124 نفر از پرستاران مونث شاغل در بیمارستانهای امام رضا (ع) و ولی عصر (عج) (اعم از پرستار و بهیار) که مایل به شرکت در پژوهش بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. به تک تک نمونه ها در محیط کار مراجعه شد و با انجام معاینه و تعیین وضعیت وریدهای اندام تحتانی، شدت واریس با استفاده از معیار CEAP مشخص و در فرم مربوطه ثبت گردید. وزن و قد نمونه ها نیز اندازه گیری شد و پرسشنامه اطلاعات فردی و بررسی سایر متغیرها تکمیل گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده آزمون های Chi-Square، Exact Fisher و آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنی داری P<0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 124 نفر، %71.8 پرستار و %28.2 بهیار بودند. میانگین سنی این افراد 32.7 سال و میانگین سابقه کار آنها 10.3 سال بود. میانگین وزن و قد نمونه ها به ترتیب 62.02 کیلوگرم و 159.12 سانتیمتر بود. سطح سواد %68.3 لیسانس، %30.9 دیپلم و %1.6 بالاتر از لیسانس بود. %87.8 از این افراد متاهل بودند. %43.5 واریس خفیف، %18.5 واریس متوسط و %3.2 واریس شدید داشتند؛ %34.7 نیز واریس نداشتند. ارتباط بین شدت واریس و رده شغلی (P=0.00)، تعداد حاملگی (P=0.00) و تعداد زایمان (P=0.00)، وضعیت تاهل (P=0.05)، سطح سواد (P=0.00)، وزن (P=0.01)، سابقه کار (P=0.00)، مدت زمان سرپا ایستادن (P=0.00)، نشستن (P=0.00) و راه رفتن حین انجام کار (P=0.05)، بلندکردن اشیای سنگین بیرون از محیط کار (P=0.00) معنی دار بود ولی بین شدت واریس و تعداد ساعات کار در ماه، قد و تعداد سقط ارتباط معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که شدت واریس با سابقه کار و همچنین وضعیت بدنی حین انجام کار در ارتباط است و از طرفی واریس اندام تحتانی یکی از عوامل خطر اختلالات ترومبوتیک است و باعث ایجاد ناراحتی های جسمی و روحی فراوانی می شود و در نهایت بر بازده کاری فرد تاثیر می گذارد، لازم است برای کنترل عوامل خطر و پیشگیری از این عارضه در پرستاران، برنامه ریزی شود.
    کلیدواژگان: واریس، وریدهای اندام تحتانی، عوامل خطر، پرستاری
  • فاطمه حقیقی، اصغر حبیبی، محمود رضا توکلی صفحه 67
    زمینه و هدف
    پروستات یکی از غدد مهم برون ریز در دستگاه تناسلی مردانه است که نئوپلاسم آن در ایران و سایر کشورها بسیار شایع می باشد. میزان بروز این بیماری در جمعیتهای نژادی مختلف یکسان نیست؛ بنابراین مطالعات اپیدمیولوژیکی در کشور ما مفید به نظر می رسد. مطالعه حاضر به منظور تعیین خصوصیات اپیدمیولوژیک نئوپلاسم های پروستات در شهر بیرجند انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی - مقطعی تمام پرونده های آسیب شناسی مربوط به نئوپلاسم های پروستات که در آزمایشگاه های آسیب شناسی بیرجند از سال 1371 تا 1381 ثبت شده بود، مورد بازبینی قرار گرفتند. اطلاعات موجود در این پرونده ها شامل سن، محل سکونت، تشخیص بالینی، تشخیص آسیب شناسی، نوع و درجه (grading) سرطان وارد فرم های بازنگری شد؛ سپس اسلایدهای میکروسکوپی مربوط به این تومورها استخراج و مورد بازنگری قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمونهای آماری Chi-Square و Fisher در سطح معنی داری P≤0.05 مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 911 مورد نئوپلاسم گزارش شده در پروستات، 72 مورد (%7.9) سرطان پروستات و 839 مورد (%92.1) هایپرپلازی خوش خیم پروستات بودند. بیشترین فراوانی نسبی سرطان پروستات مربوط به دهه نهم سنی 80) سال و بالاتر(بود. %8.3 از موارد سرطان Transitional Cell Carcinoma (TCC) و %91.7 مربوط به پروستات آدنوکارسینوم بود. میانگین سنی بیماران مبتلا به هایپرپلازی خوش خیم پروستات و سرطان پروستات به ترتیب 67.8± 25.8 و 70.75± 10.83 سال بود. در مقطع زمانی مورد مطالعه، فراوانی نئوپلاسم های پروستات روند رو به افزایش و فراوانی نسبی سرطان پروستات روند رو به کاهش داشت.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این تحقیق و با توجه به فراوانی نئوپلاسم های پروستات و تاثیرات نامطلوب آن پیشنهاد می شود برای شناساندن بهتر این بیماری و علایم بالینی آن و نیز معرفی عوامل خطرزا از جمله سیگار، رژیم غذایی پرچربی و تاثیر عوامل جغرافیایی، محیط و نژاد در بروز آن، ضمن انجام مطالعات اپیدمیولوژیک بیشتر به منظور شناسایی عوامل خطر منطقه ای و شیوه های زندگی، از روش های جدید غربالگری جهت تشخیص زودرس موارد نهفته سرطان پروستات استفاده گردد.
    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی، نئوپلاسم، پروستات
  • زهرا فرج زاده، سیما کاهنی، سید علیرضا سعادت جو صفحه 73
    زمینه و هدف
    فشار خون بالا یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده سلامت انسانها بخصوص در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران است؛ همچنین یک بیماری چند علتی است که در نتیجه تعامل عوامل محیطی و ژنتیکی مختلف ایجاد می شود. تنش (استرس) و راه های مقابله با آن از جمله عوامل ایجاد و تسریع فشارخون بالا می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه سطح تنش و راه های مقابله با آن با فشارخون بالا انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، تعداد 120 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه های تخصصی قلب و داخلی بیمارستان ولی عصر (عج)، به روش نمونه گیری متوالی انتخاب شدند؛ داده های پژوهش از طریق فرم مشخصات فردی، پرسشنامه رویدادهای مهم زندگی پیکل و رفتارهای مقابله ای با تنش جالوویک، به صورت مصاحبه جمع آوری شد؛ همچنین به روش استاندارد، فشار خون، قد و وزن واحدهای پژوهش کنترل شد. اطلاعات جمع آوری شده، با استفاده جدول توزیع فراوانی و آزمون Chi-Square، t، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون لجستیک در سطح معنی داری P≤0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از نظر جنس، وضعیت تاهل، میزان درآمد خانواده سطح تنش، فشار روانی ناشی از تنش و راه مقابله ای مساله مدار بین افراد مبتلا و غیر مبتلا به فشار خون بالا تفاوت معنی داری وجود نداشت ولی بین افراد مبتلا و غیر مبتلا به فشار خون بالا از نظر محل سکونت (P=0.004)، شاخص توده بدنی (P=0.02)، راه مقابله غیرموثر (P=0.01) و راه مقابله هیجان مدار (P=0.01) ارتباط معنی داری وجود داشت؛ همچنین با بالا رفتن سن، میزان فشار خون افزایش نشان داد. افراد غیر مبتلا به فشارخون بالا، بیشتر ساکن روستا بودند و از راه مقابله ای هیجان مدار استفاده می کردند.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این تحقیق، ارتباط معنی داری بین سطح تنش و فشار روانی ناشی از آن و راه مقابله ای مساله مدار با فشارخون بالا وجود ندارد و افراد مبتلا به فشارخون بالا، بیشتر از راه مقابله ای غیر موثر و افراد غیرمبتلا بیشتر از راه مقابله ای هیجان مدار استفاده می کنند.
    کلیدواژگان: فشارخون بالا، تنش، راه های مقابله با تنش
  • طیبه خزایی، محمد مهدی خزاعی، معصومه خزاعی صفحه 79
    زمینه و هدف
    توجه به مشکلات شایع رفتاری کودکان شامل اختلالات عادتی، بی اختیاری ادرار، لکنت زبان و ارتباط آن با مشکلات خانوادگی ایشان یکی از موضوعات حایز اهمیت است؛ مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع این مشکلات در کودکان شهر بیرجند انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی - تحلیلی، در سال 1382 و در شهر بیرجند انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مراجعه کننده به پایگاه های سنجش تحصیلی 1420) نفر(بود؛ روش نمونه گیری مبتنی بر هدف بود و به صورت مرحله ای انجام شد. کودکان دارای اختلالات عادتی، بی اختیاری ادرار و لکنت زبان بر مبنای اظهار والدین شناسایی 455) نفر(و از بین آنها 110 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری، پرسشنامه چند قسمتی شامل ملاک تشخیصی DSM III بود؛ اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری Chi-Squre در سطح معنی داری P≤0.05 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    %32 از مراجعه کنندگان به پایگاه سنجش دارای یکی از اختلالات مورد نظر بودند؛ میزان اختلال عادتی %12.5 شب ادراری %11.9 و لکنت زبان %7.6 بود. این نسبت در نمونه انتخابی هم که اختلال آنها تایید شده بود، تقریبا به همان اندازه وجود داشت. برخی از مشکلات خانوادگی کودکان مانند چگونگی ارتباط خانواده با فرزند، وضعیت اقتصادی خانواده و اعتیاد والدین با مشکلات رفتاری ایشان رابطه معنی دار داشت (P<0.05)؛ همچنین بین سن و سطح تحصیلات پدر با مشکلات رفتاری کودکان رابطه معنی داری حاصل گردید (P<0.05) ولی سن و سطح تحصیلات مادر در این رابطه معنی دار نبود. بین شغل والدین با مشکلات رفتاری کودکان رابطه معنی داری به دست نیامد؛ همچنین میزان شیوع مشکلات رفتاری در دو جنس معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    بررسی سطح سلامت روانی کودکان در پایگاه سنجش و ارایه خدمات بهداشت روان در مدارس و آموزش به والدین و مربیان به منظور پیشگیری از بروز اختلالات رفتاری و تشخیص و درمان به موقع آن در کودکان ضروری است.
    کلیدواژگان: اختلالات رفتاری، کودکان، شیوع
  • شهریار سمنانی، سیما بشارت، نفیسه عبدالهی، غلامرضا روشندل، احمد دانش، احمد حسینی، دانیال روشندل، محمد جواد کبیر صفحه 86
    زمینه و هدف
    روش ثبت سرطان مبتنی بر بیمارستان بر اطلاعات اخذ شده کلینیکی و پاراکلینیکی از مراکز درمانی و آزمایشگاهی تکیه دارد، این سیستم ممکن است محدودیتهایی در ثبت تمام موارد سرطانی بخصوص در کشورهای در حال توسعه داشته باشد. در این مطالعه امکان استفاده از اطلاعات مردم از وقوع سرطان در بستگان و نزدیکان آنها به عنوان منبع مکملی جهت ثبت سرطان ها در سیستم ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت مورد بررسی قرار گیرد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی، طی سرشماری سالیانه روستایی در فروردین ماه 1383، میزان آگاهی مردم از وقوع سرطان در بستگان و نزدیکان آنها بررسی شد. در این بررسی از تمامی افراد ساکن در روستاهای استان، خواسته شد تا سابقه سرطان را در بستگان و اطرافیان نزدیک خود را در طی پنج سال اخیر ذکر کنند؛ سپس از آنهایی که سابقه سرطان در بستگان یا اطرافیان نزدیک خود داده بودند، خواسته شد عضو اصلی درگیر در فرد مبتلا را نام ببرند. در نهایت جهت بررسی صحت اطلاعات گردآوری شده، فهرستی از موارد سرطانهای گوارش فوقانی (مری و معده) که از اول فروردین 1381 تا 29 اسفند 1382 در سیستم ثبت سرطان معاونت بهداشتی ثبت شده بودند، تهیه و با اطلاعات جمع آوری شده در سرشماری سالیانه روستایی مقایسه شد. جهت مقایسه صحت اطلاعات به دست آمده در این دو سال 1381) در مقابل (1382 از آزمون آماری Chi-Square در سطح معنی داری P≤0.05 استفاده شد.
    یافته ها
    از 137 مورد سرطان گوارشی فوقانی ساکن در روستاهای استان، فقط 35 مورد (%25.5) توسط بستگان یا نزدیکان بیمار گزارش شد و از آن میان فقط در 20 مورد (%57.1) محل تومور به درستی گزارش شده بود؛ اگر چه موارد صحیح بیشتری در سال 1381 در مقایسه با سال 1382 وجود داشت اما این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این تحقیق، به نظر می رسد کسب اطلاعات از بستگان یا اطرافیان بیمار منبع قابل اعتمادی برای جمع آوری اطلاعات و ثبت آنها در سیستم ثبت سرطان نمی باشد.
    کلیدواژگان: ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت، ثبت سرطان مبتنی بر بیمارستان، خویشاوندان، سرطان
  • غلام حسین محمودی راد، فاطمه فطورچی، مرضیه مقرب، سید حسن کرباسی، محمودرضا توکلی صفحه 91
    زمینه و هدف
    بعد از بیماری های قلبی و عروقی، سرطان دومین عامل مرگ و میر در ایالات متحده آمریکا و سرطان کولورکتال (Colorectal)، چهارمین سرطان شایع در سطح جهان می باشد. تقریبا سالانه یک میلیون نفر به این بیماری مبتلا می شوند. سطح بالای فعالیت فیزیکی با کاهش احتمال ابتلا به بعضی از سرطان ها همراه می باشد. اطلاعات حاصله بیشتر در ارتباط با سرطان پستان و کولون می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین عادات فعالیتی بیماران مبتلا به سرطان کولون و رکتوم انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی - مقطعی در بخش های درمانی مختلف (رادیوتراپی، شیمی درمانی، جراحی و درمانگاه های تخصصی) بیمارستان های منتخب دانشگاهی شهر تهران انجام شد. 170 بیمار از جامعه آماری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات اولیه با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. پرسشنامه شامل دو بخش اطلاعات فردسنجی و فعالیت فیزیکی افراد مورد پژوهش بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری Chi-Square و Fisher Exact در سطح معنی داری P≤0.05 استفاده شد.
    یافته ها
    از 170 بیمار مورد مطالعه، %55.9 مبتلا به سرطان کولون و %44.1 مبتلا به سرطان رکتوم بودند. %72.9 کل فعالیت فیزیکی این افراد در محدوده 10-6 ساعت در روز بود و %71.2 در برنامه فعالیت خود ورزش و پیاده روی نداشتند. عادات فعالیت %80 از مبتلایان به سرطان کولون و %76 از مبتلایان به سرطان رکتوم در حد نامطلوب بود. در این مطالعه بین عادات فعالیتی و سن (P<0.05)، سطح تحصیلات (P<0.001) و شغل (P<0.05) ارتباط معنی دار آماری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود افرادی که دارای مشاغل کم تحرک مانند قالیبافی یا دارای فعالیتهای سنگین فاقد تفریح می باشند، اوقاتی از برنامه روزانه خود را به فعالیتهای فیزیکی مفرح اختصاص دهند.
    کلیدواژگان: کولون، سرطان رکتوم، فعالیت فیزیکی
  • سکینه عموییان، ناصر طیبی میبدی، مهدی فرزادنیا، دینا امیدوار تهرانی صفحه 97
    T-Cell Leukemia Virus Type 1 (HTLV-1) اولین رتروویروس شناخته شده انسانی و جزو خانواده انکوویروس ها است. ویژگی مهم این ویروس محدودیت شیوع جغرافیایی آن است و شمال خراسان یکی از مناطق آندمیک آلودگی به این ویروس می باشد (%3-2.3). ATLL)لوسمی/ لنفوم سلول T بالغین(یک پرولیفراسیون بدخیم لنفوسیت های CD4+ T فعال شده می باشد و فقط در بیمارانی که در مناطق آندمیک از نظر رتروویروس HTLV-1 زندگی می کنند، دیده می شود. با توجه به شیوع نادر ATLL در افراد آلوده (%4-2) و نیز درگیری نادرتر کبد در جریان آن و اشتباه تشخیصی آن با سایر بیماری های درگیرکننده کبد، یک مورد درگیری کبد در جریان ATLL گزارش می شود. در این مقاله یک مورد نادر ابتلای کبد در جریان ATLL در آقایی 55 ساله با HTLV-1 مثبت گزارش می گردد که با شکایت احساس پری شکم، تب و بی اشتهایی مراجعه کرده بود. در اولتراسونوگرافی کانونهای متعدد هیپواکو در کبد همراه آسیت مشاهده گردید. در بررسی میکروسکوپی، نمونه بیوپسی از توده کبدی انفیلتراسیون سلول های لنفوییدی درشت پلیمورف در داخل سینوزوییدها دیده شد. در ایمونوهیستوشیمی به عمل آمده به روش ایمنوپراکسیداز CD45 RO)نشانگر لنفوسیت (T مثبت و CD20)نشانگر لنفوسیت (B منفی بود. در PCR انجام شده، ژن های Tax و Env مربوط به HTLV-1 در سلول های توموری بافت کبد مشاهده گردید.
    کلیدواژگان: لنفوم، HTLV1، ATLL، Liver