فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی بیرجند - سال دوازدهم شماره 3 (پیاپی 25، پاییز و زمستان 1384)

نشریه دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
سال دوازدهم شماره 3 (پیاپی 25، پاییز و زمستان 1384)

  • 120 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/07/01
  • تعداد عناوین: 16
|
  • مروری بر عوارض دیررس مسمومیت با گاز خردل گوگردی
    مهدی بلالی مود، مهرداد حفاظی صفحه 5
    استفاده گستره از خردل گوگردی در قرن گذشته، اثرات سمی بلند مدت آن را به عنوان یک عامل شیمیایی ناتوان کننده نشان داده است. اثرات موضعی عمدتا بر روی چشم، پوست و بافتهای تنفسی رخ می دهند و به دنبال آن اثرات سیستمیک در دستگاه های عصبی، ایمنی و تولید مثل بروز می کنند. عوارض دیررس تنفسی عمدتا عبارتند از: برونشیت مزمن، برونشکتازی، برونکوپنومونی های مکرر، و فیبروز ریوی که همگی به مرور زمان تشدید می یابند. خشکی پوست، کراتیت تاخیری و کاهش تعداد سلول های کشنده طبیعی که سبب افزایش خطر عفونت ها و بدخیمی ها می شوند نیز از جمله اثرات بلند مدت مسمومیت با خردل گوگردی هستند. با این حال، هنوز نقایص زیادی در متون مربوط به عوارض دیررس گاز خردل وجود دارد. اختلالات ایمونولوژیک، عصبی- روانی و نیز ازتباط مسمومیت ناشی از گاز خردل با کارسینوژنز و تراتوژنز زمینه هایی هستند که نیاز به تحقیق بیشتر، بخصوص بر روی نمونه های انسانی دارند.
    کلیدواژگان: خردل گوگردی، گاز خردل، عوامل شیمیایی جنگی، مسمومیت، اثرات سمی دیررس
  • مطالعه مورفومتریک عضله اسکلتی در موش های دیابتی
    محمدرضا نیکروش، سید حسن علوی صفحه 16
    زمینه و هدف
    دیابت از جمله بیماری هایی است که صدمات جبران ناپذیری به بافتهای مختلف وارد می آورد و به عوارض شناخته شده ای از قبیل رتینوپاتی، نفروپاتی و نوروپاتی دیابتی منجر می شود. به اعتبار این که اثر دیابت بر عضلات اسکلتی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، در این پژوهش این جنبه از عوارض دیابت به صورت تجربی مورد ارزیابی قرار گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، از 24 موش نر نژاد Balb/c استفاده شد. نیمی از موش ها با بهره گیری از آلوکسان دیابتی شدند (گروه تجربی) و نیمی دیگر به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. گلوکز خون در گروه تجربی پس از گذشت 72 ساعت از تزریق بیشتر از 180mg/dl بود. پس از گذشت 8 هفته نمونه های تجربی و شاهد تحت بیهوشی قطع نخاع شدند و از بافت عضله اکستنسور دیژیتوروم آنها نمونه برداری شد و با استفاده از فرمالین 10% تثبیت و مورد آماده سازی بافتی قرار گرفت؛ سپس برشهای مورد نظر با استفاده از میکروسکوپ و به کمک روش های استریولوژیکی مورد مطالعات مورفومتریک قرار گرفتند.
    یافته ها
    بی نظمی فیبرهای عضلانی کاهش قطر و تعداد آنها و افزایش بافت همبند بین فیبرها و همچنین کاسته شدن از تعداد هسته های هر فیبر از جمله شواهدی بود که در گروه تجربی مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    شواهد به دست آمده از گروه تجربی بیانگر این موضوع است که فیبرهای عضلانی این گروه در معرض آتروفی و تکروز قرار دارند که فعالیتهای حرکتی را در این گروه از حیوانات تغییر داده است. دگرگونی در ساختارفیبرهای عضلانی، کاهش قطر و کاسته شدن از تعداد آنها می تواند نتیجه یک میوپاتی گسترده باشد که احتمالا به دنبال نوروپاتی در موش های دیابتی بروز می نماید.
    کلیدواژگان: دیابت، موش، عضله اسکلتی، مطالعه مورفومتریک
  • بررسی ارتباط روش های رایج پیشگیری از بارداری با سرطان مهاجم سرویکس
    اعظم بحیرایی، ناهید جعفری، سارا عظیما، محمود محمودی صفحه 22
    زمینه و هدف
    سرطان سرویکس از شایعترین سرطان های زنان در دنیاست؛ عوامل خطر ابتلا به این بیماری عبارتند از: سن بالا، وضعیت اجتماعی اقتصادی پایین، مولتی پاریتی، شروع فعالیت جنسی در سنین پایین، داشتن شرکای جنسی متعدد، عفونت باHuman Papillomavirus (HP)V، سابقه بیماری مقاربتی، سیگار کشیدن، استفاده طولانی مدت از Oral Contraceptive Pills (OCPs)، فقر تغذیه ای و چندین عامل دیگر. استفاده از OCPs و سایر وسایل پیشگیری از بارداری به نحوی در بروز این بیماری مطرح شده اند. با توجه به وسعت استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری در ایران، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط استفاده از روش های رایج پیشگیری از بارداری (قرصهای خوراکی، IUD و کاندوم) و سرطان سرویکس انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد- شاهدی، از بین مراجعه کنندگان به بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، 109 بیمار مبتلا به سرطان سرویکس در گروه مورد و 218 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان که به عللی غیر از بیماری های زنان و مامایی مراجعه کرده بودند؛ در گروه شاهد قرار گرفتند. معیارهای ورود به مطالعه برای گروه مورد، ایرانی و مسلمان بودن، پاتولوژی مثبت سرطان سرویکس و معیارهای ورود به مطالعه برای گروه شاهد، مسلمان و ایرانی بودن، تست پاپ اسمیر طبیعی طی یک سال گذشته، عدم وجود سابقه درمان با کوتر، کرایو و مخروط برداری بود. اطلاعات حاصل با استفاده از آزمونهای آماری t و Chi-Square و در سطح معنی داری P£0.05 تحلیل شدند.
    یافته ها
    99% از افراد گروه مورد و 87.2% از افراد گروه شاهد، سابقه استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری داشتند (P=0.0004). 70.6% از افراد گروه مورد و 67% از افراد گروه شاهد سابقه مصرف قرصهای خوراکی (P=0.52)، 14.8% از افراد گروه مورد و 13.5% از افراد گروه شاهد سابقه استفاده از (P=0.75)IUD و 43% از افراد گروه مورد و 31% از افراد گروه شاهد، سابقه استفاده از کاندوم داشتند (P=0.029).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه ارتباط معنی داری بین استفاده از قرصهای ضد بارداری و IUD و ابتلا به سرطان سرویکس وجود نداشت ولی بین استفاده از کاندوم و ابتلا به سرطان سرویکس ارتباط معنی داری حاصل گردید که شاید به دلیل استفاده کوتاه مدت و نامنظم از کاندوم توسط افراد بوده است؛ زیرا اثر حفاظتی کاندوم با طول مدت استفاده و استفاده منظم رابطه مستقیم دارد.
    کلیدواژگان: سرطان سرویکس، روش های پیشگیری از بارداری، سرطان مهاجم سرویکس
  • ارتباط بین فعالیت آنزیم پارااکسوناز/آریل استراز با سطوح لیپیدی سرم
    محمداسماعیل افضل پور، رضا قراخانلو، عباسعلی گائینی، علی ثقه الاسلامی صفحه 29
    زمینه و هدف
    پارااکسوناز (PON) / آریل استراز (ARE) سرم انسان، آنزیمی است که توسط کبد ساخته می شود و نقش آن هیدرولیز ترکیبات ارگانوفسفاتی در پستانداران و مقاومت در برابر آتروسکلروز است. این آنزیم دارای توزیع فنوتیپ سه مدلی شامل فنوتیپ AA (هموزیگوت با فعالیت پایین PON)، فنوتیپ AB (هتروزیگوت با فعالیت متوسط PON) و فنوتیپ BB (هموزیگوت با فعالیت بالای PON) می باشد. تحقیق حاضر با هدف اندازه گیری میزان فعالیت آنزیم پارااکسوناز/ آریل استراز در سرم و تعیین ارتباط بین فعالیت این آنزیم ها با سطوح لیپیدی و تعدادی عوامل غیرلیپیدی گروهی از مردان سالم سنین 25-50 سال انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی و مشاهده ای، 50 نفر از مردان سالم دانشگاه تربیت مدرس برای شرکت در تحقیق داوطلب شدند. فعالیت PON از طریق اضافه کردن سرم به 1 میلی مول بافر Tris/HCL شامل 2mmol/L کلرید کلسیم و 5.5mmol/L HCL اندازه گیری گردید؛ سپس میزان تولید پارانیتروفنل در طول موج 405nm و 25C با استفاده از اسپکتروفتومتر تعیین گردید. فعالیت آریل استراز نیز به وسیله اضافه کردن سرم به 20 میلی مول بافر شامل 1mmol/L کلرید کلسیم و 1mmol/L فنیل استات، اندازه گیری شد. توزیع فنوتیپ فعالیت پارااکسوناز با روش دو سوبسترایی تعیین گردید. میزان همبستگی بین متغیرها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، با ارزشهای P دو سویه تعیین گردید و سطح معنی داری P?0.05 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میزان فعالیت دو آنزیم PON و ARE در افراد مورد مطالعه، به ترتیب 40.62±89.14 و 36.16±100.15 واحد در لیتر و بر اساس روش دو سوبسترایی از میزان پایینی برخوردار بود؛ بنابراین همگی دارای فنوتیپ AA بودند. بین فعالیت دو آنزیم با شاخصهای فردی (سن، شاخص توده بدن، نسبت دور کمر به لگن و فشار خون سیستولی و دیاستولی) و نیز با سطوح لیپیدی سرم (تری گلیسرید، کلسترول تام، LDL و HDL) نیز ارتباط معنی داری وجود نداشت؛ اما بین نسبت LDL/PON با غلظت کلسترول تام (r=0.46, P<0.001)LDL,(r=0.34,P<0.02)(TC) و با نسبتهای (r=-0.45,P<0.002)HDL/LDL و (r=-0.37,P<0.01)HDL/TC ارتباط معنی داری به دست آمد.
    نتیجه گیری
    به طورکلی وجود ارتباط ضعیف بین فعالیت آنزیم پارااکسوناز/آریل استراز با سطوح لیپیدی سرم و پایین بودن میزان فعالیت این آنزیم در گروه مورد مطالعه، دال بر آن است که فعالیت PON ARE بیشتر تحت تاثیر عوامل ژنتیکی و نژادی است.
    کلیدواژگان: آنزیم پارااکسوناز، آنزیم آریل استراز، سطوح لیپیدی سرم، مردان سالم
  • بررسی وضعیت فشار خون، شاخص توده بدنی و سیگار در بیماران مبتلا به کاتاراکت
    طوبی کاظمی، بهروز حیدری، راضیه رضایی، غلامرضا شریف زاده، اصغر زربان صفحه 36
    زمینه و هدف
    کاتاراکت به عنوان یک مشکل بهداشت عمومی در سراسر جهان و عامل اصلی نابینایی محسوب می شود که عوامل متعددی در تشکیل آن نقش دارند. مطالعه حاضر با هدف تعیین برخی عوامل خطر از جمله وضعیت فشار خون، شاخص توده بدنی (BMI)، میران تحصیلات، شغل و سیگار کشیدن، در بیماران مبتلا به کاتاراکت انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد- شاهدی، 176 بیمار مبتلا به کاتاراکت (گروه مورد) و 176 فرد سالم (گروه شاهد) مراجعه کننده به بیمارستان ولی عصر وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بیرجند با هم مقایسه شدند. دو گروه از نظر سن و جنس همسان شدند؛ سپس فشار خون، قد و وزن افراد مورد مطالعه اندازه گیری و پرسشنامه ای حاوی اطلاعات مورد نظر تکمیل شد. اطلاعات جمع آوری شده پس از کدگذاری، با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای Chi-Square,t و Logistic Regression در سطح a=0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    سابقه فشار خون بالا (29.5% در گروه مورد و 19.3% در گروه شاهد) (P=0.026)، میزان تحصیلات پایین (88.1% بی سواد در گروه مورد و 64.2% در گروه شاهد) (P<0.001)، شغل کشاورزی (35.2% در گروه مورد و 22.2% در گروه شاهد) (P<0.001) و سیگار کشیدن (18.8% در گروه مورد و 10.8% در گروه شاهد) (P=0.035) در بیماران گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود؛ اما BMI در گروه شاهد بیشتر بود (6.8% در گروه مورد و 16.5% در گروه شاهد) (P<0.001).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که پرفشاری خون، کشیدن سیگار و سطح تحصیلات پایین از جمله عوامل خطر کاتاراکت محسوب می شوند و لازم است جهت کنترل آنها برنامه های مداخله ای صورت گیرد.
    کلیدواژگان: کاتاراکت، پرفشاری خون، شاخص توده بدنی، سیگار
  • مقایسه عفونت زخم در دو روش ساب کوتیکولار و ترانس درمال در آپاندکتومی فاز سوپراتیو
    شهریار جعفری گیو، اسمعیل عبدالرحیم کاشی، حسین غنی، غلامعباس موسوی، محمد افشار صفحه 41
    زمینه و هدف
    روش های متعددی جهت بستن زخم آپاندکتومی وجود دارد که شایعترین آنها، ترمیم پوست و زیر جلد به صورت ساب کوتیکولار و ترانس درمال می باشد. در مورد هر یک از این دو روش ساب کوتیکولار و ترانس درمال در آپاندکتومی فاز سوپراتیو انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه در سال 1382 و در بخش جراحی بیمارستان شهید بهشتی کاشان به صورت کارآزمایی بالینی و آینده نگر انجام شد. تعداد 200 بیمار که حایز شرایط ورود به مطالعه بودند، به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول زخم جراحی به صورت ترانس درمال و در گروه دوم به صورت ساب کوتیکولار ترمیم شد. بیماران در دو نوبت، یک هفته و یک ماه پس ازعمل توسط جراحی که از نوع بخیه آگاهی نداشت، به صورت Blind معاینه و از نظر عوارضی مثل عفونت موضعی زخم، ترشح چرک، بازشدن زخم و عفونت سیستمیک مقایسه شدند. مشاهدات در فرم مخصوص به هر بیمار ثبت شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای Chi-Square و Fisher Exat مقایسه شدند. P<0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران در گروه اول 6.70±20.85 و در گروه دوم 6.58±20.61 سال بود؛ از این نظر بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. 46% از افراد گروه اول زن و 54% مرد و در گروه دوم 47% زن و 53% مرد بودند. نوع جنس نیز در دو گروه تفاوت معنی داری را نشان نداد. یک هفته پس از عمل 9% از ترمیم های ساب کوتیکولار و 6% از ترمیم های ترانس درمال دچار عفونت موضعی شدند ولی از این نظر تفاوت معنی داری وجود نداشت (P=0.421). یک هفته پس از عمل 5% از زخمهای با ترمیم زیرجلدی و 4% از زخمهای با ترمیم ترانس درمال ترشح چرک داشتند و زخم آنها باز شد ولی در این دو مورد نیز تفاوت معنی داری حاصل نگردید (P=0.99). یک هفته پس از عمل و یک ماه پس از عمل هیچ گونه عفونت سیستمیکی در دو گروه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    تفاوت معنی داری بین ترمیم زخم در آپاندکتومی فاز سوپراتیو به دو روش ساب کوتیکولار و ترانس درمال وجود ندارد و انجام ترمیم به هر کدام از دو روش میسر است.
    کلیدواژگان: آپاندیسیت فاز سوپراتیو، عفونت زخم، زیر جلدی، Interrupted transdermal، بخیه
  • بررسی وضعیت انجام ختنه در شهر بیرجند
    آزیتا فشارکی نیا، خاطره غفوری، محسن فؤادالدینی، سید علیرضا سعادتجو صفحه 45
    زمینه و هدف
    با وجود این که عمل جراحی ختنه به طور شایع در ایران انجام می شود و تاکید خاص دین اسلام است، متاسفانه مطالعات کمی در مورد آن انجام شده است؛ بر همین اساس مطالعه حاضر به منظور بررسی وضعیت انجام ختنه در شهر بیرجند انجام شد تا اطلاعاتی در مورد سن شایع انجام ختنه، گروه های انجام دهنده آن، شیوع عوارض و برخی عوامل موثر روی آن، جمع آوری و ارتباط آنها با هم بررسی شود.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی در سال 1383 و بر روی 1000 نفر از دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر بیرجند که از طریق خوشه ای- سیستماتیک انتخاب شده بودند، انجام شد. سوالات در قالب پرسشنامه بین دانش آموزان کلاس اول تا سوم توزیع و فرم ها توسط والدین تکمیل شدند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری Chi-Square در سطح معنی داری P?0.05 مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    97.1% از افراد مورد مطالعه ختنه شده بودند. میانگین سن ختنه شدن 2.4±4.36 سالگی بود. شایعترین سن انجام آن 2-6 سالگی (60.8%)، شایعترین فصل انجام آن تابستان (56.64%) و شایعترین فرد انجام دهنده، فرد تجربی (48.8%) بود. میزان شیوع عوارض 8.4% و شایعترین عارضه، خونریزی بود (51.2%). با افزایش سن ختنه، میزان بروز عوارض در حد معنی داری (P<0.001) افزایش یافته بود. بیشترین شیوع عوارض (70.7%) در موارد انجام ختنه توسط افراد تجربی بود. 48.9% از افراد در منزل و 51.1% در مراکز درمانی ختنه شده بودند. بروز عوارض در کودکانی که در منزل ختنه شده بودند، 12.2% و در مراکز درمانی 4.8% بود (P<0.001). بین سطح سواد والدین و فرد انجام دهنده، رابطه معنی داری وجود داشت (P<0.001). هر چه سطح سواد والدین کمتر بود، انتخاب افراد تجربی بیشتر بود ولی در والدین دیپلم و بالاتر هم درصد زیادی (بیش از 60%) جهت ختنه کودک خود به افراد تجربی مراجعه کرده بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این تحقیق، توصیه می شود از انجام ختنه توسط افراد تجربی و در منزل خودداری شود واین امر توسط گروه پزشکی و در بیمارستان و یا درمانگاه انجام شود؛ همچنین با توجه به بالا بودن سن انجام ختنه و فواید قابل توجه انجام آن در دوران نوزادی، اطلاع رسانی بیشتری در این مورد انجام شود.
    کلیدواژگان: ختنه، عوارض، کودکان، دوران نوزادی
  • تعیین نورموگرام رشد دانش آموزان دختر 11-14 ساله شهر بیرجند در سال 1383 و مقایسه آن با مقادیر مرجع مرکز آمارهای بهداشتی
    فاطمه طاهری، محسن فوادالدینی صفحه 50
    زمینه و هدف
    اندازه گیری قد و وزن از منابع اطلاعاتی مهم در ارزشیابی رشد، تغذیه و سلامت کودکان و نوجوانان می باشد. از آنجا که عوامل ژنتیکی و محیطی هر دو روی رشد تاثیر دارد، منحنی رشد در جوامع مختلف می تواند الگوی متفاوتی داشته باشد. این مطالعه به منظور تعیین نورموگرام رشد در دانش آموزان دختر 11-14 ساله شهر بیرجند و مقایسه آن با مقادیر مرجع مرکز آمارهای بهداشتی (NCHS) و سایر مطالعات مشابه در ایران انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی در سال 1383 روی 1020 دانش آموز دختر مدارس راهنمایی شهربیرجند که با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شده بودند، صورت گرفت. وزن و قد دانش آموزان به روش استاندارد اندازه گیری شد و صدک های مربوطه تعیین و با صدک های NCHS مقایسه شد.
    یافته ها
    براساس نتایج به دست آمده، صدک های وزن و قد دانش آموزان مورد مطالعه مشخصا نسبت به NCHS کاهش نشان داد. با افزایش سن انحراف از NCHS بیشتر می شد و کاهش قد بیشتر از وزن بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج فوق، منحنی های رشد دختران 11-14 ساله بیرجند با NCHS تفاوت دارد. توصیه می شود با بررسی های دقیق تر و وسیعتر استانداردهای منطقه ای رشد تهیه شود تا در ارزیابی سلامت و اختلالات رشد مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به نقش مهم تغذیه در رشد، بهبود وضع تغذیه ای از طریق ارتقای اوضاع اقتصادی خانواده ها و آموزش آنها بخصوص مادران توصیه می شود.
    کلیدواژگان: قد، وزن، دختران، نوجوانان، NCHS، بیرجند
  • بررسی شیوع تب بعد از پرکوتانئوس نفرولیتوتومی و عوامل خطرساز آن
    فرزانه شریفی اقدس، حامد اخوی زادگان، آرین آرین پور، سید حسن اینانلو، مژگان کاربخش صفحه 56
    زمینه و هدف
    با وجود مطرح بودن عللی مانند باکترمی، اندوتوکسین های از پیش تولید شده، فشار بالای لگنچه حین عمل، روند واقعی تب و عفونتهای ادراری بعد از اعمال جراحی آندوسکوپی مشخص نشده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع تب و عوامل موثر بر آن پس از جراحی پرکوتانئوس نفرولیتوتومی (PNL) انجام شد.
    روش بررسی
    در یک مطالعه مقطعی در طی 6 ماه از شهریور تا اسفند 1382 تمام بیمارانی که با تشخیص سنگ کلیه به طور متوالی تحت جراحی PNL در مرکز ارولوژی بیمارستان دکتر لبافی نژاد قرار گرفته بودند، بررسی شدند. تعداد بیماران 217 نفر و همه از نظر تب و عوامل احتمالی موثر بر تب مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمونهای آماری Chi-Square، t، Mann-Whitney، Logistic Regression و Mult&Univariate Analysis در سطح معنی داری P?0.05 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    شیوع تب پس از عمل PNL، 25.8% بود. در 62.2% از بیماران هیچ گونه آنتی بیوتیک پروفیلاکتیک تجویز نشده بود. عوامل موثر در بروز تب شامل این موارد بود: جنس مونث (P=0.02)، کشت ادرار مثبت پیش از عمل (P=0.02)، تعبیه لوله نفرستومی در خاتمه عمل (P=0.04). سایر متغیرها ارتباط معنی داری از نظر آماری با تب نداشتند. جنس مونث و تعبیه لوله نفرستومی به صورت مستقل با تب پس از جراحی مرتبط بود. میانگین زمان بستری در بیماران با و بدون تب 3.2±5.42 و 1.6±3.35 روز بود (P=0.00).
    نتیجه گیری
    عدم شیوع بیشتر تب در این سری از بیماران که درصد زیادی از آنان آنتی بیوتیک پروفیلاکتیک دریافت نکرده بودند، ارزش این عامل جهت کاهش تب بعد از PNL را زیر سوال می برد. جنس مونث و وجود لوله نفرستومی، پیش بینی کننده احتمال بالاتر تب بودند. تجویز کوتاه مدت آنتی بیوتیک در بیماران با سنگ شاخ گوزنی پیش از جراحی سبب ایجاد تب بالاتر در این گروه نشد.
    کلیدواژگان: پرکوتانئوس نفرولیتوتومی، تب بعد از جراحی، عوامل موثر خطرساز
  • شیوع نازایی به دنبال سل ژنیتال در زنان
    بتول شریفی مود، مسعود صالحی صفحه 62
    زمینه و هدف
    بیماری سل هنوز یکی از معضلات مهم بهداشتی در کشورهای در حال توسعه می باشد. با توجه به این که پراکندگی موارد سل ژنیتال و شیوع نازایی متعاقب آن در کشورهای در حال توسعه، در مقایسه با کشورهای پیشرفته، متفاوت است، مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع نازایی در زنان مبتلا به سل ژنیتال در زاهدان انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی- توصیفی تمام پرونده های بیماران مبتلا به سل خارج ریوی موجود در مرکز سل شهرستان زاهدان از سال 1373-1383 (مدت ده سال) بررسی شدند؛ سپس پرونده بیماران مبتلا به سل ژنیتال جدا شد و در نهایت زنان مبتلا به سل ژنیتال مورد بررسی قرار گرفتند. نکات موجود در پرونده از قبیل علایم بالینی، تست جلدی سل، نتایج هیستروسالپنگوگرافی، بیوپسی آندومتر، سن، جنس، ملیت و کشت خون قاعدگی در پرسشنامه ثبت شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش آمار توصیفی- تحلیلی ارزیالی شد.
    یافته ها
    از بین 973 بیمار مبتلا به سل خارج ریوی، 76 نفر سل ژنیتال (61 مورد زن و 15 مورد مرد) داشتند. سل ژنیتال 7.7% کل موارد سل خارج ریوی را تشکیل می داد. از 61 زن مبتلا به سل ژنیتال، 51 بیمار (85.2%) نازایی داشتند. 42 نفر (69%) از مبتلایان به سل ژنیتال، ایرانی و بقیه افغانی بودند. 38 نفر (92%) از زنان ایرانی مبتلا به سل ژنیتال، نازایی داشتند؛ در حالی که 13 نفر (68%) از زنان افغانی مبتلا به سل ژنیتال، نازا بودند. نسبت بروز نازایی در زنان ایرانی به طور معنی داری بیشتر از بروز نازایی در زنان افغانی بود (P=0.03). بیشترین موارد نازایی در گروه سنی 20-39 سال مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از بررسی فوق و مشاهده 7.7% موارد سل ژنیتال در زنان و آمار بالای نازایی در این گروه، به نظر می رسد هنوز سل یکی از علل مهم بیماری و نازایی در زنان جامعه ما به شمار می رود.
    کلیدواژگان: سل ژنیتال زنان، نازایی، شیوع، زاهدان
  • بررسی تنش های روانی-اجتماعی کارکنان پرستاری شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر بیرجند در سال 1383
    فیض الله اکبری، حسن امیرآبادی زاده، ابوالقاسم پوررضا، یدالله واقعی، رضا دستجردی صفحه 66
    زمینه و هدف
    کادر پرستاری به مقتضای حساسیت حرفه ای در معرض بیشترین تنش های روانی- اجتماعی می باشند. به سبب فراوانی بالای پرستاران در گروه های درمانی- مراقبتی، زمان تماس و ارتباط با بیماران، نقش بالای مراقبتی آنها و با توجه به اهمیت پیشگیری و کنترل تنش و نیز ارتقای کیفیت و اثربخشی مراقبتها و در نتیجه کاهش هزینه های بیمارستان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تنش های روانی- اجتماعی کادر پرستاری شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر بیرجند انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی با استفاده از پرسشنامه ای مشتمل بر 85 سوال بر مبنای مقیاس لیکرت، انجام شد. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی کارکنان پرستاری بیمارستانهای آموزشی بیرجند بود؛ پرسشنامه بین جامعه مورد مطالعه توزیع و پس از تکمیل جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و SPLUS و آزمونهای t مستقل و آنالیز واریانس در سطح معنی داری P£0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    83% از جامعه مورد پژوهش زن، 47% دارای سابقه کار زیر 7 سال، 68% دارای شیفت در گردش، 59% کاردان و کارشناس پرستاری، 70% استخدام رسمی و 81% متاهل بودند؛ میانگین نمره تنش عوامل شخصی 2.91، و عوامل خانوادگی 2.86، عوامل محیط کار 3.51 و میانگین نمره کل تنش 3.11 بود. بین جنس، سن، سابقه خدمت، وضعیت استخدامی و شیفت کاری با کل عوامل تنش زا ارتباط آماری معنی داری وجود داشت؛ 14% از کادر پرستاری دارای تنش پایین، 65% تنش متوسط و 21% تنس بالا بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج این بررسی نشان داد که میانگین نمره تنش ناشی از عوامل تنش زای محیطی بیشتر از عوامل تنش زای شخصی و خانوادگی است و بیشتر افراد مورد مطالعه، دارای تنش متوسط می باشند؛ بنابراین مدیران و مسوولین محترم می بایست در خصوص کاهش تنش کادر پرستاری توجه خاصی داشته باشند.
    کلیدواژگان: تنش های روانی- اجتماعی، عوامل تنش زا، کارکنان پرستاری، بیمارستان آموزشی
  • به کارگیری مدل قصد رفتاری در رفتارهای باروری زنان کارمند دانشگاه های شهر بیرجند
    محمدرضا میری، بی بی نرگس معاشری، میترا مودی، زهرا سورگی، هاجر حسینی صفحه 72
    زمینه و هدف
    رشد شتابان جمعیت در سراسر جهان، مانع اساسی در راه توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورهاست و با توجه به اهمیتی که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در برنامه های خود به کنترل جمعیت می دهد و با توجه به این که زنان کارمند قشر مهمی از جامعه را تشکیل می دهند و دارای اعتقادات و باورهای خاص خود می باشند، مطالعه الگوی باروری در این زنان براساس مدل قصد رفتاری کاملا ضروری به نظر می رسد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، تمامی زنان کارمند غیرتخصصی شاغل در دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه علوم و دانشگاه آزاد (135 نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه پرسشنامه ساختاری براساس متغیرهای مدل قصد رفتاری شامل (نگرش، هنجارهای انتزاعی، قصد، رفتار و...) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای Chi-Square، t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون لجستیک استفاده گردید و P£0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    بین میانگین نمره آگاهی و تحصیلات کارکنان اختلاف معنی داری مشاهده شد (P<0.0001)؛ همچنین همبستگی معنی داری بین نمره آگاهی و تعداد فرزندان و سن آنها وجود داشت (P<0.0001)؛ نتیجه آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد که در استفاده از روش های پیشگیری از بارداری به ترتیب عوامل تعداد فرزندان، تحصیلات و سن زنان دخالت دارند.
    نتیجه گیری
    آموزشهای تنظیم خانواده با تاکید بر متغیرهای مدل قصد رفتاری با روش های چهره به چهره، آموزشهای گروهی، اجرای بحث گروهی و تهیه جزوه های بهداشتی نقش موثری در رفتارهای باروری زنان و خانواده ها دارد.
    کلیدواژگان: مدل قصد رفتاری، کارکنان زن، نگرش، آگاهی، رفتار، قصد
  • بررسی وضعیت تغذیه و سطح سرمی روی، آهن و مس و ارتباط آنها با برخی شاخصهای رژیمی و آنتروپومتریک در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز
    بهاره نیکویه، سلطانعلی محبوب، سید ولی رضویه، سید جمال قائم مقامی صفحه 77
    زمینه و هدف
    رژیم غذایی و الگوهای مصرف نامطلوب و دریافت نامناسب مواد مغذی در گروه جوانان مانند دانشجویان، می تواند آغازگر بیماری های مختلفی باشد. با توجه به مطالعات اندک انجام شده در رده سنی جوانان در ایران، مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت تغذیه و سطح سرمی روی، آهن و مس دانشجویان و ارتباطات برخی متغیرهای رژیمی و آنتروپومتریک با مقادیر سرمی این عناصر انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 175 نفر (112 دختر و 63 پسر) از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز، به صورت داوطلب مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اندازه گیری قد و وزن، میزان مصرف مواد غذایی با استفاده از روش های یادآمد و بسامد بررسی گردید. اطلاعات حاصل، با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Food Processor (برای داده های رژیمی) تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نمایه توده بدنی (BMI) 13.4% از پسران و 19.3% از دختران، بالاتر از 24.99 بود. میانگین انرژی دریافتی دانشجویان دختر و پسر به ترتیب 662.36±2024.53 و 815.58±2410.93 کیلوکالری بود. 12.5% از دختران و 9.4% پسران، بیشتر از 30% کالری روزانه خود را از چربی تامین می کردند. میانگین دریافتی ویتامین های B12, B6, B2, A، فولاسین، C و مواد معدنی کلسیم، منیزیم و روی در دانشجویان دختر و پسر کمتر از میزان توصیه شده برای این رده سنی بود. میانگین آهن، روی و مس سرم در دختران و پسران، در محدوده استاندارد بود. روی سرم 19.2% از پسران و 21.7% از دختران و آهن سرم 13% از پسران و 14.5% از دختران و مس سرم 10.9% از دختران و 10.1% از پسران کمتر از محدوده طبیعی می باشد. بین BMI و میزان روی سرم در دانشجویان پسر ارتباط معکوسی وجود داشت اما از نظر آماری معنی دار نبود. بین میزان روی سرم و مس سرم و روی رژیمی دانشجویان پسر ارتباط معنی داری مشاهده شد (P<0.01)؛ در حالی که بین آهن سرم و آهن دریافتی و مس سرم و مس دریافتی در رژیم دانشجویان دختر و پسر ارتباط معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    از بررسی نتایج مطالعه حاضر مشخص گردید که دریافت درشت مغذی ها در دانشجویان مشکل چندانی ندارد و کمبود عمده در دریافت ریزمغذی هاست و باید مصرف گروه های مهم غذایی مانند لبنیات، سبزی و میوه جات در این گروه از افراد افزایش یابد. با توجه به اهمیت تغذیه مناسب در این رده سنی و اثر آن بر سلامت آینده جامعه، به نظر می رسد باید توجه بیشتری به آموزش و فراهم آوردن امکانات برای عملکرد مناسب تغذیه ای دانشجویان مبذول شود.
    کلیدواژگان: دانشجویان علوم پزشکی، وضعیت تغذیه ای، نمایه توده بدنی، روی، آهن، مس
  • بررسی وضعیت میکروبی و شاخصهای فیزیکوشیمیایی آباستخرهای شنای عمومی شهر بیرجند
    بهنام باریک بین، مریم خدادادی، محمود عزیزی، رقیه علی آبادی صفحه 84
    زمینه و هدف
    شنا کردن در آباستخرهای شنای غیراستاندارد و غیربهداشتی یکی از مشکلات مهمی است که نتیجه آن انتقال و بروز بیماری های زیاد در شناگران می باشد. در صورت عدم رعایت موازین بهداشتی،استخرها می توانند عامل انتقال بیماری هایی از قبیل کنژکتیویت، خارش پای شناگران، امراض پوستی، بیماری های تیفوئید، تراخم و بیماری های قارچی باشند. مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت میکروبی و فیزیکوشیمیایی آب 5استخر شنای عمومی شهر بیرجند انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 5 نمونه از آب هراستخر در هر بار و هر 10 روز یک بار در زمان استفاده حداکثر تعداد شناگران، به روش استاندارد از سطح و عمقهای مختلف آب برداشته شد و در شرایط استاندارد به آزمایشگاه منتقل گردید. میزان شاخصهای pH، دما و کلر آزاد باقیمانده در محل نمونه برداری و میزان شاخصهای کدورت و قلیاییت از بین شاخصهای فیزیکوشیمیایی در آزمایشگاه تعیین شد. همچنین میزان کلیفرم ها، کلیفرم مدفوعی، استرپتوکوکوس و پسودوموناس آئروژینوزا در آزمایشگاه به کمک محیطهای کشت استاندارد تعیین گردید. نتایج آزمایشات فیزیکوشیمیایی و میکروبی، پس از ثبت در فرم های مربوطه، به روش مقایسه با استانداردها مورد تحلیل قرارگرفتند.
    یافته ها
    در مورد شاخصهای فیزیکوشیمیایی، pH به طور میانگین در 56.5% از نمونه ها وضعیت مطلوبی داشت. کلر آزاد باقیمانده به طور میانگین در 75% از نمونه ها وضعیت نامطلوبی داشت. قلیاییت، به طور میانگین در 60% از نمونه ها و در مورد کدورت به طو رمیانگین در 46.6% از نمونه ها وضعیت مطلوبی داشتند. میزان دما در همهاستخرها مطلوب بود. در مورد شاخصهای میکروبی، در 60% ازاستخرهای مورد تحقیق، وضعیت Most Probable Number (MPN) در حد استاندارد ولی به طور میانگین در 25.5% از نمونه ها بیش از حد استاندارد بود. در هیچ یک ازاستخرها، موردی از E.coli مشاهده نشد. به طور متوسط در 15.5% از نمونه ها، پسودوموناس آئروژینوزا مشاهده گردید و با وجود مشاهده موارد مثبت استرپتوکوک در محیط رشد، آنتروکوک در هیچ نمونه ای مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از اجرای دقیق ضوابط و قوانین و نظارت دقیق تر بر نظافت شخصی قبل از ورود بهاستخر، به کارگیری بازرس بهداشتی به صورت خصوصی جهت نظارت دقیق تر، کلرزنی گازی به جای استفاده از هیپوکلریت کلسیم جهت گندزدایی و ارزیابی دقیق از نظر بیماری های قارچی پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: بیرجند، استخر شنا، کیفیت میکروبی آباستخر، کیفیت فیزیکوشیمیایی آباستخر
  • بررسی عوامل خطر در پسودواکسفولیشن چشم
    غلامحسین یعقوبی، محمدرضا میری، سیدمحمود حسینی، فهیمه خوشرو صفحه 88
    زمینه و هدف
    شایعترین علت شناخته شده گلوکوم زاویه باز در دنیا پسودواکسفولیشن می باشد. با وجود بروز و عوارض چشمی بالقوه در این سندرم، اطلاعات کمی در مورد علت و پاتوژنز آن گزارش شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل خطر در این بیماری انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی، طی 6 ماه برای 100 نفر مراجعه کننده به درمانگاه چشم پزشکی که معاینات بیومیکروسکوپیک چشم رسوبات پسودواکسفولیشن را نشان داد، پرسشنامه ای حاوی اطلاعات بیماران (فردی، اشعه اولتراویوله، ضربه، بیماری های قلبی- عروقی، فشار خون و دیابت) کامل گردید. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS در قسمت آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی و در مبحث آمار تحلیلی از آزمون آماری Chi-Square استفاده گردید و P<0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    46% از بیماران در این مطالعه مرد و بقیه زن بودند. سابقه فشار خون در 19 مورد، بیماری های قلبی- عروقی در 4 نفر و دیابت در 1 نفر وجود داشت. 66.07% از بیماران روستایی و 27.9% از بیماران شهری، روزانه سابقه تماس کمتر از 2 ساعت با نور آفتاب را داشتند. 73.9% از کشاورزان (46 بیمار) روزانه بیشتر از 4 ساعت در معرض اشعه اولتراویوله بوده اند.
    نتیجه گیری
    شیوع بیشتر پسودواکسفولیشن در مردان نسبت به زنان در این مطالعه و ارتباط معنی دار این سندرم در کشاورزان با ساعات کار در آفتاب می تواند دلیلی بر تاثیر اشعه اولتراویوله در این بیماران باشد؛ اما مواجهه کشاورزان با ویروس هاس حیوانی، سموم، مواد شیمیایی و کارهای فیزیکی سخت را نیز باید در نظر داشت؛ بنابراین توصیه می شود با توجه به محدود بودن بررسی های انجام شده، مطالعات توصیفی و مورد- شاهدی با حجم نمونه بیشتر در جمعیت های مختلف انجام پذیرد.
    کلیدواژگان: پسودواکسفولیشن، چشم، عامل خطر، شیوع
  • رضایت شغلی پرستاران شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر بیرجند
    مرضیه مقرب، فرح مادرشاهیان، نرگس علی آبادی، نرجس رضایی، عبدالرضا محمدی صفحه 92
    زمینه وهدف
    کارکنان پرستاری دارای انگیزه، رضایت شغلی و تعهد بالا، توان و استعداد تخصصی خود را در جهت بهره وری بیشتر و ارتقای کیفیت مراقبتهای ارایه شده به بیماران و جامعه به کار می گیرند. مطالعه حاضر با هدف تعیین رضایت شغلی پرستاران شاغل در دو بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 190 پرستار شاغل در دو بیمارستان امام رضا(ع) و ولی عصر(عج) بیرجند از طریق نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دو قسمتی بود. قسمت اول مربوط به مشخصات فردی بود؛ در قسمت دوم، رضایت شغلی با استفاده از Job Descriptive Index (JDI) و تئوری Herzberg ارزیابی شد. میزان رضایت در پنج حیطه حرفه پرستاری با مقیاس سه گزینه ای لیکرت امتیازبندی شد و سپس مجموع امتیازات با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و روش های آمار توصیفی و استنباطی و آزمون Chi-Square در سطح معنی داری P?0.05 تحلیل گردید.
    یافته ها
    بیشتر پرستاران زن، متاهل، لیسانس، در رده سنی 25-29 سال، با سابقه کار کمتر از 5 سال، دارای منزل شخصی و استخدام رسمی قطعی بودند و به صورت شیفت کاری در گردش، در بخشهای داخلی (18.9%) و جراحی (19.5%) کار می کردند. 62.1% اضافه کاری داشتند. رضایت شغلی پرستاران به ترتیب فراوانی رتبه کم، متوسط و زیاد، بدین صورت بود: از جنبه مدیریتی و سرپرستی 41.6%، 46.8% و 11.6%، از محیط فیزیکی بخش 58.9%، 34.2% و 6.9%، از جنبه آموزشی 70.5%، 23.2% و 6.3%، از جنبه روانی- اجتماعی 48.8%، 46.8% و 4.2% و از جنبه رفاهی- فرهنگی 71.1%، 25.3% و 3.7%؛ در مجموع میزان رضایت پرستاران از شغل خود 58.9% کم، 37.9% متوسط و 3.2% زیاد بود. بین متغیرهای سن (P=0.00)، میزان تحصیلات (P=0.01)، نوع استخدام (P=0.01) و بخش خدمت (P=0.00) با رضایت شغلی ارتباط معنی دار آماری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    رضایت شغلی دربرگیرنده واقعیتهای مربوط به دستمزد، نظارت، امکانات و شرایط عملکرد سازمان می باشد؛ بنابراین توجه مسوولین و مدیران پرستاری به ایجاد زمینه ارتقای تحصیلی پرستاران و به کارگیری نیروهای جوان به صورت استخدام رسمی برای بیمارستانها ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: رضایت شغلی، پرستار، مراقبت پرستاری، بیمارستان آموزشی