فهرست مطالب

تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران - سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 32، تابستان 1385)

مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 32، تابستان 1385)

  • 196 صفحه، بهای روی جلد: 18,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/08/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • سید حسین مدنی، غلامعلی نادری، صدیقه عسگری، داریوش خاکسار، ملیحه طالب الحسینی صفحه 79
    تحقیقات نشان داده است که عصاره بعضی از گیاهان اثر حفاظتی مؤثری برروی سلول های کبد رات در برابر سموم و عوامل اکسیدان دارد. در این تحقیق اثر عصاره آبی و هیدروالکلی زنجبیل و عصاره هیدروالکلی خار مریم در برابر مسمومیت کبدی ناشی از تیواستامید در موش صحرایی نر و ماده بالغ مورد بررسی قرارگرفت. برای ارزیابی خسارات وارده به کبد رات تیمار شده با تیواستامید و همچنین بررسی اثر حفاظتی ترکیبهای فنلی عصاره خار مریم و عصاره هیدروالکلی و آبی زنجبیل، بر میزان ترانس آمینازها سرمی SGPT، SGOT همچنین بیلی روبین، آلکالین فسفاتاز، سدیم و پتاسیم سرم تعیین گردید. رات ها به 10 گروه 5 تایی تقسیم شده، بعد تیواستامید با دوز mg/kg 50 (وزن بدن) و عصاره ها با دوز mg/kg 100 (وزن بدن) به صورت (درون صفاقی) توام در سه روز متوالی تزریق شد. 48 ساعت بعد از آخرین تزریق، خون گیری مستقیما از قلب انجام گرفته و سرم آن جدا گردید. عوامل ذکر شده اندازه گیری و نتایج نشان داد که عصاره های آبی و هیدروالکلی زنجبیل و عصاره هیدروالکلی خارمریم بر روی کبد رات های تیمار شده با تیواستامید، تاثیر معنی داری می گذارند (05/0 < P). در حالی که تفاوت معنی داری بین عوامل در موش نر و ماده مشاهده نشد. با مقایسه نتایج مشخص گردید که اثر حفاظتی عصاره هیدروالکلی خارمریم بیشتر از عصاره آبی زنجبیل و عصاره آبی زنجبیل بیشتر از عصاره هیدروالکلی زنجبیل است. اثر حفاظتی این عصاره ها به واسطه ترکیبهای پلی فنلی موجود در آن ها می باشد که این ترکیبها دارای خواص آنتی اکسیدانی می باشند.
    کلیدواژگان: تیواستامید، سمیت کبدی، ترکیبهای فنلی، عصاره زنجبیل، عصاره خار مریم، رات
  • سیده زهرا بطحایی، محبوبه اشرافی، اعظم بوالحسنی، بتول اعتمادی کیا، علی اکبر موسوی موحدی صفحه 85
    زعفران خوراکی (Crocus Sativus L.) دارای خواص بیولوژیکی متفاوتی از جمله خاصیت ضدسرطانی است. در این تحقیق، علاوه بر تخلیص مواد مؤثر زعفران، دو سازوکار عمده ملکولی در ارتباط با این خاصیت زعفران یعنی اثر بر DNA، هیستون و کمپلکس DNA –H1 مورد بررسی قرار گرفت. کاروتنوئیدها (کروسین، کروستین و دی متیل کروستین) و آلدئیدهای منوترپن (پیکروکروسین و سافرانال) موجود در زعفران ایران به عنوان اجزاء اصلی، توسط روش های مختلفی جداسازی و خالص سازی شد. نتایج TLC و HPLC نشان داد که کروسین و پیکروکروسین موجود در زعفران ایران به ترتیب از 4 و 3 زیرنوع تشکیل شده است. بنابراین، جزء اصلی و عمده کروسین ها و پیکروکروسین ها تخلیص شد و میان کنش هیستون H1 و DNA نه تنها با عصاره زعفران، بلکه با هریک از پنج جزء تخلیص شده از زعفران توسط روش های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی میان کنش زعفران و اجزاء آن با DNA مشاهده شد که اتصال تمام این لیگاندها از طریق اتصال به شیار کوچک صورت می گیرد و منجر به القاء تغییرات ساختاری در DNAمی شود. همچنین در بررسی اثر این لیگاندها بر ساختار هیستون H1 مشاهده شد که این لیگاندها باعث فرونشانی نشر فلورسانس هیستون می شوند. با رسم نمودار اسکاچارد براساس فرونشانی نشر، مولفه های پیوندی n وK محاسبه گردید (n و K به ترتیب برابر 54/0 و 5-102 بدست آمد). طیف دورنگ نمایی دورانی (CD) نشان داد که این ترکیبهای در غلظت کم با DNA میان کنش دارند که موجب تغییر ساختار از B-DNA به C-DNA می شود، هر چند که در غلظت های بالاتر، تغییر ساختاری بیشتری القاء می گردد، یعنی رج بندی بازها از بین می رود. همچنین نتایج حاصل از بررسی میان کنش DNA –H1 در حضور و عدم حضور هر کدام از لیگاندهای فوق نشان داد که در حضور این اجزاء، میان کنش H1 با DNA حدود 5 تا 22 درصد کاهش یافت که بیشترین میزان کاهش، مربوط به سافرانال بود.
    کلیدواژگان: کروسین، کروستین، دی متیل کروستین، پیکروکروسین، سافرانال، هیستون DNA، H1، میان کنش
  • فاطمه عسگری، فاطمه سفیدکن، شهلا احمدی صفحه 98
    Pimpinella affinis Ledeb.یکی از گونه های بومی ایران است که پراکندگی وسیعی در شمال، شمال غرب، مرکز، شرق و شمال شرق ایران دارد. در این تحقیق اندام هوائی و بذر گیاه در سالهای 1382 و 1383 در مرحله گلدهی و بذردهی از ایستگاه تحقیقات جنگل و مرتع ساری-نوشهر جمع آوری گردید و پس از آماده سازی گیاه، با روش تقطیر با آب (به وسیله دستگاه کلونجر) اسانس گیری شد. بازده اسانس ساقه و برگ، گل آذین و بذر در سال 1382، 26/0%، 1/1% و 1/4% و در سال 1383 به ترتیب 26/0%، 86/0% و 45/2% بود. در اسانس ساقه وبرگ، گل آذین و بذر P. affinis نوشهر در سال 82 به ترتیب 4، 5 و 6 ترکیب و در سال 83 به ترتیب 6، 15 و 6 ترکیب شناسایی شد. تنها ترکیب شاخص اسانس ساقه و برگ، گل آذین و بذر، ترانس-آلفا-برگاموتن بود که در سال 82 به ترتیب 1/91%، 2/96% و 2/90% و در سال 83 به ترتیب 3/94%، 9/84 و 5/95% بدست آمد. ترانس- آلفا- برگاموتن ترکیب معطری است که به عنوان ماده اولیه جهت ترکیب بسیاری از ترکیبهای معطر بکار می رود. این ترکیب به فراوانی (بیش از 90%) در اسانس اندامهای مختلف این گونه یافت می شود. بنابراین، اسانس این گیاه می تواند به عنوان منبعی برای استخراج ترانس-آلفا-برگاموتن معرفی شود.
    کلیدواژگان: Pimpinella affinis، اسانس، ترانس، آلفا، برگاموتن
  • مریم مکی زاده تفتی، روزبه فرهودی، حسنعلی نقدی بادی، علی مهدی زاده صفحه 105
    در این تحقیق، به منظور تعیین مناسبترین تیمار جهت شکستن خواب بذرهای 3 گونه دارویی روناس، اکیناسه و مورد سه آزمایش جداگانه انجام شد. در آزمایش اول جهت شکستن خواب بذر روناس تیمارهای روشنایی به مدت 24 ساعت، اسید جیبرلیک 500 پی پی ام، خراش دهی پوسته بذر با سمباده، خراش دهی پوسته بذر با اسید سولفوریک 90 درصد به مدت 10، 15 و 20 دقیقه، خراش دهی پوسته بذر با آب گرم C70 و C 90 به مدت 5 و 10 دقیقه و سرمادهی بذر به مدت 2، 4 و 6 هفته اعمال گردید که نتایج نشان داد که بالاترین درصد جوانه زنی مربوط به تیمار اسید سولفوریک 90 درصد به مدت 15 دقیقه می باشد.از آنجا که مشکل خواب بذرهای روناس تحت تیمارهای خراش دهی پوسته توسط اسید سولفوریک رفع شد، می توان نتیجه گرفت خواب این بذرها از نوع فیزیکی بوده و ناشی از پوسته بذر می باشد.در آزمایش دوم به منظور شکستن خواب بذر اکیناسه، تیمارهای جیبرلیک اسید در دو غلظت 250 و 500 پی پی ام، نیترات پتاسیم، سرمادهی به مدت 4، 7 و 10 هفته، روشنایی به مدت 24 ساعت و تیمار تلفیقی جیبرلیک اسید 250 پی پی ام و سرمادهی به مدت 4 هفته اعمال گردید و بالاترین درصد جوانه زنی در تیمار تلفیقی کاربرد جیبرلیک اسید بر روی بذرهای سرمادهی شده حاصل شد. از آنجاکه بذرهای تحت تیمار سرما و جیبرلیک اسید که نوعی جایگزین سرما می باشد دارای بالاترین درصد جوانه زنی بودند، می توان گفت که خواب بذر از نوع فیزیولوژیک بوده و عامل دخیل در این خواب، نارس بودن جنین، وجود عامل بازدارنده در بذر و یا هر دو عامل می باشد.در آزمایش سوم که به منظور شکستن خواب بذر گیاه مورد اجرا شد تیمارهای جیبرلیک اسید در دو غلظت 250 و500 پی پی ام، سرمادهی به مدت 7 و 10 هفته و خراش دهی مکانیکی توسط کاغذ سنباده و شکاف دهی پوسته با تیغ اعمال گردید که در این آزمایش، بالاترین درصد جوانه زنی در تیمار شکاف دهی پوسته حاصل شد.افزایش جوانه زنی بذرهای گیاه مورد تحت تیمارهای خراش دهی پوسته بذر موید وجود مقاومت مکانیکی پوسته در مقابل خروج جوانه است و به عبارت دیگر، پوسته به عنوان یک مانع فیزیکی از طریق ممانعت از گسترش رویان و یا از طریق ایجاد محدودیت در جذب آب و شاید تبادلات گازی عمل می کند.
    کلیدواژگان: خواب بذر، جوانه زنی، روناس، اکیناسه، مورد
  • سید سعید مدرس نجف آبادی، حمیدرضا فنایی، غلامحسین غلامیان صفحه 117
    گندم و جو از جمله محصولات انباری راهبردی محسوب شده که مورد حمله آفات انباری مختلف از جمله لمبه گندم و شپشه های آرد قرار می گیرند. پیدایش مقاومت به بعضی از سموم، به ویژه مالاتیون و فستوکسین، در اکثر آفات انباری، استفاده از روش های مبارزه غیر شیمیائی مانند روش های کنترل طبیعی، فیزیولوژیکی، بیولوژیکی و میکروبی علیه آفات انباری، توجه بیشتر محققان را جلب کرده است. ازجمله این ترکیبها می توان به فرآورده های حاصل از درخت اکالیپتوس اشاره کرد. در این تحقیق خصوصیات حشره کشی و دورکنندگی ترکیبهای موجود در پودر برگ و مغز دانه اکالیپتوس روی آفات انباری غالب منطقه سیستان (لمبه گندم Trogoderma granariumو شپشه آردTribolium sp.) مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه حاصل از بررسی خاصیت حشره کشی این مواد که در 8 تیمار (شامل هفت غلظت مختلف که با استفاده از روش لگاریتمی بین دو غلظت حداقل و حداکثر بدست آمده بود و یک تیمارشاهد) با 4 تکرار برای هر کدام از آفات انباری اجرا گردید، نشان داد که LC50 (غلظت لازم برای کشتن 50 درصد لاروها) در پودر بذر اکالیپتوس برای لمبه گندم 98/5 و برای شپشه آرد 63/5 گرم برای هر یکصد گرم ماده غذائی است و نیز LC50 در پودر برگ اکالیپتوس برای لمبه گندم 86/6 و برای شپشه آرد 35/6 گرم برای هر یکصد گرم ماده غذائی می باشد. بنابراین پودر بذر اکالیپتوس با میزان LC50کمتر, دارای خاصیت حشره کشی بیشتری نسبت به پودر برگ اکالیپتوس, علیه هر دو گونه آفت انباری می باشد. همچنین نتیجه حاصل از بررسی خاصیت دورکنندگی این مواد که در 3 تیمار (شامل دو نوع ماده گیاهی و یک شاهد) با 4 تکرار برای هر کدام از آفات انباری اجرا گردید، نشان داد که میزان دورکنندگی پودر بذر اکالیپتوس برای لمبه گندم 67% و برای شپشه آرد 75% است در حالی که میزان دورکنندگی پودر برگ اکالیپتوس برای لمبه گندم50% و برای شپشه آرد 65% می باشد. بنابراین پودر بذر اکالیپتوس با میزان درصد دورکنندگی بیشتر نسبت به پودر برگ اکالیپتوس برای هر دو گونه آفت انباری تاثیر بیشتری از خود نشان داده است.
    کلیدواژگان: لمبه گندم، شپشه آرد، اکالیپتوس، LC50، خاصیت حشره کشی، خاصیت دور کنندگی
  • علی سنبلی، محمدرضا کنعانی، مهران مجرد آشناآباد صفحه 128
    اندام هوایی یک گونه مریم گلی با نام علمی Salvia santolinifolia Boiss. در زمان گلدهی از سه رویشگاه مختلف واقع در داراب (استان فارس)، حاجی آباد و فارغان (استان هرمزگان) جمع آوری شدند. اسانس گیری به روش تقطیر با آب انجام شد و با استفاده از دستگاه های GC و GC-MS تجزیه و شناسائی اسانس انجام شد. بازده وزنی/ وزنی اسانس برای نمونه ها به ترتیب 72/0، 53/0 و 41/0 درصد بدست آمد. تعداد 33، 30 و 32 ترکیب که به ترتیب نشان دهنده 1/99%، 9/99% و 8/99% کل ترکیبهای اسانس نمونه های داراب، حاجی آباد و فارغان بود شناسایی شدند. پنج ترکیب اصلی در جمعیت داراب شامل آلفا-پینن (54%)، بورنئول (15%)، کامفن (8/9%)، لیمونن (6/4%) و بتا-پینن (9/2%)، در جمعیت حاجی آباد آلفا-پینن (72%)، بتا-پینن (6/6%)، لیمونن (3/5%)، کامفن (9/2%) وبورنئول (5/2%) و در جمعیت فارغان آلفا-پینن (70%)، بتا-پینن (7/5%)، لیمونن (2/5%)، بورنئول (7/3%) و کامفن (3/3%) بودند. مقایسه ترکیبهای اصلی اسانس در جمعیت های مطالعه شده نشان داد که نمونه های جمع آوری شده از رویشگاه های حاجی آباد و فارغان از نظر ترکیبهای اسانس شباهت بیشتری دارند که این امر می تواند ناشی از شباهت ویژگی های اکولوژیک مناطق رویش این دو جمعیت مانند دما، رطوبت و ارتفاع از سطح دریا و یا سایر عوامل خاکی و جغرافیایی باشد.
    کلیدواژگان: Salvia santolinifolia Boiss، ترکیبهای شیمیایی اسانس، آلفا، پینن، بورنئول
  • صدیقه زارع کیا، رضا امیدبیگی صفحه 135
    گیاه مرتعی - دارویی Silybum marianum با نام فارسی ماریتیغال، گیاهی یکساله و علفی است که در بعضی مناطق ایران به صورت خودرو می روید. هدف اصلی مطالعه پی بردن به خصوصیات رویشگاهی و بررسی چگونگی عمل و رفتار این گونه در اکوسیستم منطقه بهدشت نور می باشد. برای تعیین پوشش تاجی، تراکم و فراوانی از روش سیستماتیک - تصادفی استفاده شد. فنولوژی، وضعیت ریشه دوانی در خاک، وزن هزار دانه، میزان مواد موثر از جمله مواردی بودند که بررسی شدند. نتایج نشان داد که این گونه در منطقه مورد مطالعه بارندگی متوسط سالانه 880 میلیمتر، دمای متوسط سالانه 16 درجه سانتیگراد رویش مناسبی دارد. آزمایشهای خاکشناسی نشان داد که ماریتیغال خاک با بافت لومی رسی را ترجیح می دهد و میانگین اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک هایی که در آن رویش دارد به ترتیب 3/8 و 16/0 میلی موس بر سانتیمتر می باشد. میانگین پوشش تاجی و تراکم گونه در منطقه به ترتیب 2/33 درصد و31500 بوته در هکتار بود. مطالعات فنولوژیک نیز نشان داد که شروع رشد از اوایل مهر ماه بوده و مرحله رویشی تا اواخر اسفند ماه ادامه دارد. زمان بذردهی در اوایل خرداد می باشد. مقدار سیلی مارین و سیلی بین موجود در دانه های این گیاه به ترتیب 63/1 و 17/6 درصد بود.
    کلیدواژگان: آت اکولوژی، Silybum marianum، فنولوژی، سیلی مارین، بهداشت نور، ایران
  • فاطمه نصیبی، خسرو منوچهری کلانتری صفحه 140
    اشعه ماوراء بنفش قسمتی از طیف خورشیدی است که دارای انرژی بالایی است و بر اساس طول موج به سه طیف A، B وC تقسیم میشود. گیاهان، بیش از سایر موجودات در معرض این اشعه قرار دارند، بدین دلیل گیاهان برای حفاظت از خود، سازوکارهای دفاعی شامل مکانیسم های آنزیمی و غیر آنزیمی در مقابل این اشعه در خود ایجاد می نمایند. از این سازوکار دفاعی می توان در مورد گیاهان دارویی استفاده نمود. در این مطالعه اثر باندهایUV-B(280-320) وUV-C(254-280) در افزایش مقدار برخی ترکیبها (فلاوونوئید ها، آنتوسیانین ها و قندهای احیا کننده) در دو گونه گیاه بنگ دانه مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور بذر های این گیاه از محل رویش آنها جمع آوری و در شرایط اتاق کشت با دمای oC 1±21 و دوره نوری 8/16 تاریکی/نور کشت داده شد. پس از سه هفته رشد معمول، این گیاهان به مدت 2 هفته هر روز 30 دقیقه به طور جداگانه تحت تیمارUV-B وUV-C قرار گرفتند. پس از این مدت گیاهان برداشت شده و در نیتروژن مایع منجمد گردیدند. از این نمونه ها برای اندازه گیری مولفه های مورد نظر استفاده گردید. تجزیه و تحلیل فلاوونوئیدها با استفاده از تکنیک HPLC نشان داد که در هر دو گونه گیاهی میزان فلاوونوئیدها در UV-B وUV-C به مقدار قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. غلظت آنتوسیانین ها با استفاده از جذب اسپکتروفتومتری و بکار بردن ضریب خاموشی محاسبه شد. این ترکیبهای نیز در طول موج UV-B وUV-C به ترتیب افزایش 35 و 50 درصدی را نشان دادند. اندازه گیری قند های احیاکننده ریشه و برگ کاهش مقدار قند را در هر دو گونه گیاه نشان داد. این احتمال وجود دارد که چون سنتز ترکیبهای ثانویه افزایش یافته اند میزان این ترکیب اولیه کاهش یافته باشد.
    کلیدواژگان: اشعه ماوراء بنفش، ترکیبهای ثانویه، آنتوسیانین، فلاوونوئید، بنگ دانه
  • فیروزه چلبیان، اعظم منفرد، کامبیز لاریجانی، سارا سلدوزی صفحه 146
    اسانس اندام هوایی گیاه Chenopodium botrys L. از خانواده Chenopodiaceae از دو روش تقطیر با آب و روش استخراج با حلال هگزان تهیه شد. از 34 ترکیب، 29 ترکیب با 8/91 % کل شناسایی شده در اسانس این گیاه در روش تقطیر با آب آلفا- اویدسمول (2/15%)، اپی -آلفا- مورولول (0/11%) و کوبنول (2/10%) و از 19 ترکیب، 14 ترکیب با 0/91 % کل شناسایی شده در روش استخراج با هگزان آلفا- کنوپودیول استات (0/35 %) و اویدسما–11 و 3- دی ان – 6- آلفا – ال (92/18 %) بیشترین درصد را دربرداشتند. اسانس اندام هوایی گیاه Ferulago subvelutina Rech.F. از خانواده Apiaceae با روش تقطیر با آب تهیه شد و از 39 ترکیب، 36 ترکیب با 3/98 % کل شناسایی شده لیمونن (0/27 %)، آلفا – فلاندرن (1/23 %) و آلفا – پینن (3/13 %) بیشترین درصد را به خود اختصاص داده بودند. اسانس گل گیاه Rosa gallica L. از خانواده Rosaceae از روش استخراج با حلال هگزان تهیه شد و از 13 ترکیب، 12 ترکیب با 0/98% کل شناسایی گردید. نونادیسن (7/23 %)، ایزوپروپیل تیگلات (5/17 %)، 2- متیل- 4- هپتان (8/14 %) و نرمال – نونان (8/11 %) بیشترین درصد را دارا بودند. اسانس گیاهان مورد بررسی همچنین از نظر فعالیت ضدمیکروبی برعلیه باکتری های گرم مثبت و گرم منفی، 3 گونه از جنس Staphylococcus spp.، Shigella flexneri، Salmonella typhi و Escherichia coli بررسی شدند. نتایج نشان داد که اسانس گیاه Chenopodium botrys L. بر روی همه باکتری های مورد بررسی اثر مهاری دارد. اسانس گیاه Ferulago subvelutina Rech.F. فعالیت بازدارندگی بر روی Staphylococcus aureus و باکتری های گرم منفی نشان داد. اسانس گیاه Rosa gallica L. بر روی باکتری های Staphylococcus saprophyticus، Shigella flexneri و Salmonella typhi اثر بازدارندگی دارد. اسانس اندام هوایی گیاه Chenopodium botrys L. از خانواده Chenopodiaceae از دو روش تقطیر با آب و روش استخراج با حلال هگزان تهیه شد. از 34 ترکیب، 29 ترکیب با 8/91 % کل شناسایی شده در اسانس این گیاه در روش تقطیر با آب آلفا- اویدسمول (2/15%)، اپی -آلفا- مورولول (0/11%) و کوبنول (2/10%) و از 19 ترکیب، 14 ترکیب با 0/91 % کل شناسایی شده در روش استخراج با هگزان آلفا- کنوپودیول استات (0/35 %) و اویدسما–11 و 3- دی ان – 6- آلفا – ال (92/18 %) بیشترین درصد را دربرداشتند. اسانس اندام هوایی گیاه Ferulago subvelutina Rech.F. از خانواده Apiaceae با روش تقطیر با آب تهیه شد و از 39 ترکیب، 36 ترکیب با 3/98 % کل شناسایی شده لیمونن (0/27 %)، آلفا – فلاندرن (1/23 %) و آلفا – پینن (3/13 %) بیشترین درصد را به خود اختصاص داده بودند. اسانس گل گیاه Rosa gallica L. از خانواده Rosaceae از روش استخراج با حلال هگزان تهیه شد و از 13 ترکیب، 12 ترکیب با 0/98% کل شناسایی گردید. نونادیسن (7/23 %)، ایزوپروپیل تیگلات (5/17 %)، 2- متیل- 4- هپتان (8/14 %) و نرمال – نونان (8/11 %) بیشترین درصد را دارا بودند. اسانس گیاهان مورد بررسی همچنین از نظر فعالیت ضدمیکروبی برعلیه باکتری های گرم مثبت و گرم منفی، 3 گونه از جنس Staphylococcus spp.، Shigella flexneri، Salmonella typhi و Escherichia coli بررسی شدند. نتایج نشان داد که اسانس گیاه Chenopodium botrys L. بر روی همه باکتری های مورد بررسی اثر مهاری دارد. اسانس گیاه Ferulago subvelutina Rech.F. فعالیت بازدارندگی بر روی Staphylococcus aureus و باکتری های گرم منفی نشان داد. اسانس گیاه Rosa gallica L. بر روی باکتری های Staphylococcus saprophyticus، Shigella flexneri و Salmonella typhi اثر بازدارندگی دارد.
    کلیدواژگان: Ferulago subvelutina Rech، F، Chenopodium botrys L، و Rosa gallica L، روغن های اسانسی، اثرات ضدمیکروبی
  • محمد بختیاری رمضانی، محمدحسین لباسچی، نبی الله نعمتی صفحه 155
    به منظور بررسی اثر تراکم بر عملکرد و اجزای عملکرد گلرنگ Carthamus tinctorius) (آزمایشی در شرایط دیم دماوند در سال 1383 در ایستگاه تحقیقات مراتع همند آبسرد (دماوند) به اجرا در آمد. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تیمارو 5 تکرار انجام شد. در این تحقیق فواصل ردیف کشت 25،35 و17 سانتیمتر (به ترتیب تراکم های 14، 20 و 29 بوته در متر مربع) تیمارها را تشکیل دادند. در این آزمایش عملکرد دانه و اجزای 8 گانه آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از تفاوت معنی دار عملکرد دانه در تراکم های مختلف کم، متوسط و زیاد به ترتیب برابر 757، 1119 و 1044 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین بیوماس با 4120 کیلوگرم در هکتار در تراکم متوسط و بیشترین تعداد غوزه در بوته و شاخص برداشت در تراکم کم به ترتیب با 4/5 و 29 بدست آمد. همچنین ازدیاد تراکم باعث کاهش تعداد دانه در غوزه، ارتفاع و شاخص برداشت و به طور معنی داری در تعداد غوزه در بوته شد. نتایج حاصل نشان داد که در شرایط اکولوژیکی دماوند با بارندگی 320 میلیمتر و پراکنش نسبتا مناسب، گیاه گلرنگ می تواند با تراکم 20 بوته در متر مربع عملکرد مطلوب اقتصادی در واحد سطح تولید کند. به منظور بررسی اثر تراکم بر عملکرد و اجزای عملکرد گلرنگ Carthamus tinctorius) (آزمایشی در شرایط دیم دماوند در سال 1383 در ایستگاه تحقیقات مراتع همند آبسرد (دماوند) به اجرا در آمد. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تیمارو 5 تکرار انجام شد. در این تحقیق فواصل ردیف کشت 25،35 و17 سانتیمتر (به ترتیب تراکم های 14، 20 و 29 بوته در متر مربع) تیمارها را تشکیل دادند. در این آزمایش عملکرد دانه و اجزای 8 گانه آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از تفاوت معنی دار عملکرد دانه در تراکم های مختلف کم، متوسط و زیاد به ترتیب برابر 757، 1119 و 1044 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین بیوماس با 4120 کیلوگرم در هکتار در تراکم متوسط و بیشترین تعداد غوزه در بوته و شاخص برداشت در تراکم کم به ترتیب با 4/5 و 29 بدست آمد. همچنین ازدیاد تراکم باعث کاهش تعداد دانه در غوزه، ارتفاع و شاخص برداشت و به طور معنی داری در تعداد غوزه در بوته شد. نتایج حاصل نشان داد که در شرایط اکولوژیکی دماوند با بارندگی 320 میلیمتر و پراکنش نسبتا مناسب، گیاه گلرنگ می تواند با تراکم 20 بوته در متر مربع عملکرد مطلوب اقتصادی در واحد سطح تولید کند.
    کلیدواژگان: Carthamus tinctorius، گلرنگ، تراکم، عملکرد، دیم
  • حسین باقری، سیدمهدی ادنانی، حسین بشری صفحه 161
    در این تحقیق، ابتدا فهرست فلورستیک استان تهیه و با توجه به مطالعات کتابخانه ای و همکاری افراد متخصص، اقدام به شناسایی گونه های معطر استان گردید. بعد با مراجعه به عرصه های طبیعی، مناطق پراکنش و خصوصیات اکولوژیک هر یک از گونه ها از جمله تعیین فراوانی و تراکم آنها جهت معرفی بهترین رویشگاه ها، تیپ گیاهی، گیاهان غالب همراه و بررسی عوامل اکولوژیک تاثیر گذار شامل وضعیت خاک، شیب، جهت، ارتفاع، وضعیت زمین شناسی، میزان بارندگی و اکسترمهای دمایی با استفاده از نقشه های موجود و اندازه گیری های صحرایی و آزمایشگاهی تعیین گردید. نتایج نشان داد که از بین حدود 230 گونه دارویی استان تعداد 39 گونه آن جزء گونه های اسانس دار طبقه بندی می شوند. از این تعداد 28 گونه در مراتع نیمه استپی و4 گونه در مراتع استپی استان می باشند. همچنین تعداد 7 گونه به طور مشترک در هر دو منطقه مذکور یافت می شوند. در این بین خانواده نعناعیان با 22 گونه، کاسنی با 12 گونه، چتریان با 3 گونه و ارمک و شاه پسند با یک گونه جزو تیره های گیاهی اسانس دار بودند. از میان جنس های مهم نیز می توان به جنس های Artemisia (با 5 گونه)، Salvia (با 4 گونه)، Stachys و Nepeta (با 3 گونه)، Marrubium، Tanacetum، Ziziphora، Scutellaria و Achillea (هر کدام با 2 گونه) اشاره کرد. طیف زیستی گیاهان اسانس دار نیز نشان می دهد که 46 درصد از این گیاهان همی کریپتوفیت، 36 درصد کامفیت، 13 درصد تروفیت و 5/2 درصد ژئوفیت و فانروفیت می باشند. از لحاظ موسم گلدهی، گونه های خانواده نعناع زودتر و تیره کاسنی دیرتر به گل می نشینند. گونه Echinophora platyloba با گلدهی در اواخر تابستان و گونه های درمنه دشتی و کوهی در اوائل پاییز دیرترین موسم گلدهی را در میان گیاهان اسانس دار استان دارا می باشند.
    کلیدواژگان: گیاهان اسانس دار، جمع آوری و شناسایی، شرایط اکولوژیک، قم
  • حسنعلی نقدی بادی، علی حقیری، مریم مکی زاده تفتی، مریم اهوازی، کامبیر بقالیان صفحه 169
    یکی از راهکارهای توسعه کشت گیاهان دارویی در هر منطقه، معرفی گونه های جدید می باشد. در این راستا،بذرهای تعدادی ازگیاهان دارویی غیربومی ایران از مراکز تحقیقاتی خارج از کشور وارد و به منظور بررسی امکان تولید آنها، مراحل فنولوژی این گیاهاندر شرایط آب و هوایی کرج طی سالهای1383-1378 مورد ارزیابی قرار گرفت. البته، گونه ها با توجه به خواص درمانی و نوع ترکیبهای مؤثره گیاه که در منابع علمی معتبر درج شده بود انتخاب شدند. برحسب ضرورت، بذرهای برخی گونه ها به روش غیر مستقیم در اواخر بهمن ماه هر سال در گلخانه کشت ونشاهای حاصل در بهار سال بعد به مزرعه اصلی منتقل شدند.همچنین،بذرهای سایر گونه ها‎ به روش مستقیم در بهار هر سال در زمین اصلی کشت شدند. نتایج نشان داد که 33 گونه دارویی ارزشمند غیر بومی ایران، مراحل رشد و نمو خود را در منطقه به طور مطلوب طی نمودند که نشان دهنده امکان تولید آنها در شرایط آب و هوایی منطقه کرج می باشد. جالب آنکه، برخی از گونه های دارویی که در طب گیاهی از ارزش بالایی برخوردار هستند در منطقه مورد بررسی دارای رشد مطلوبی بوده اند نظیر Echinacea purpurea، Thymus vulgaris، Lavandula angustifolia، Saponaria officinalis، Chrisanthemum cinerarifolium، Tanacetum parthenium، Valeriana officinalis و یکی از راهکارهای توسعه کشت گیاهان دارویی در هر منطقه، معرفی گونه های جدید می باشد. در این راستا،بذرهای تعدادی ازگیاهان دارویی غیربومی ایران از مراکز تحقیقاتی خارج از کشور وارد و به منظور بررسی امکان تولید آنها، مراحل فنولوژی این گیاهاندر شرایط آب و هوایی کرج طی سالهای1383-1378 مورد ارزیابی قرار گرفت. البته، گونه ها با توجه به خواص درمانی و نوع ترکیبهای مؤثره گیاه که در منابع علمی معتبر درج شده بود انتخاب شدند. برحسب ضرورت، بذرهای برخی گونه ها به روش غیر مستقیم در اواخر بهمن ماه هر سال در گلخانه کشت ونشاهای حاصل در بهار سال بعد به مزرعه اصلی منتقل شدند.همچنین،بذرهای سایر گونه ها‎ به روش مستقیم در بهار هر سال در زمین اصلی کشت شدند. نتایج نشان داد که 33 گونه دارویی ارزشمند غیر بومی ایران، مراحل رشد و نمو خود را در منطقه به طور مطلوب طی نمودند که نشان دهنده امکان تولید آنها در شرایط آب و هوایی منطقه کرج می باشد. جالب آنکه، برخیکی از راهکارهای توسعه کشت گیاهان دارویی در هر منطقه، معرفی گونه های جدید می باشد. در این راستا،بذرهای تعدادی ازگیاهان دارویی غیربومی ایران از مراکز تحقیقاتی خارج از کشور وارد و به منظور بررسی امکان تولید آنها، مراحل فنولوژی این گیاهاندر شرایط آب و هوایی کرج طی سالهای1383-1378 مورد ارزیابی قرار گرفت. البته، گونه ها با توجه به خواص درمانی و نوع ترکیبهای مؤثره گیاه که در منابع علمی معتبر درج شده بود انتخاب شدند. برحسب ضرورت، بذرهای برخی گونه ها به روش غیر مستقیم در اواخر بهمن ماه هر سال در گلخانه کشت ونشاهای حاصل در بهار سال بعد به مزرعه اصلی منتقل شدند.همچنین،بذرهای سایر گونه ها‎ به روش مستقیم در بهار هر سال در زمین اصلی کشت شدند. نتایج نشان داد که 33 گونه دارویی ارزشمند غیر بومی ایران، مراحل رشد و نمو خود را در منطقه به طور مطلوب طی نمودند که نشان دهنده امکان تولید آنها در شرایط آب و هوایی منطقه کرج می باشد. جالب آنکه، برخی از گونه های دارویی که در طب گیاهی از ارزش بالایی برخوردار هستند در منطقه مورد بررسی دارای رشد مطلوبی بوده اند نظیر Echinacea purpurea، Thymus vulgaris، Lavandula angustifolia، Saponaria officinalis، Chrisanthemum cinerarifolium، Tanacetum parthenium، Valeriana officinalis و ی از گونه های دارویی که در طب گیاهی از ارزش بالایی برخوردار هستند در منطقه مورد بررسی دارای رشد مطلوبی بوده اند نظیر Echinacea purpurea، Thymus vulgaris، Lavandula angustifolia، Saponaria officinalis، Chrisanthemum cinerarifolium، Tanacetum parthenium، Valeriana officinalis و
    کلیدواژگان: گیاهان دارویی، فنولوژی، غیر بومی، کرج