فهرست مطالب

Cell Journal - Volume:8 Issue: 2, 2006

Cell Journal (Yakhteh)
Volume:8 Issue: 2, 2006

  • 92 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/08/10
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مهدی مهدوی، سید محمد مؤذنی، امیرحسن زرنانی صفحه 70
    هدف
    بررسی اثر مایع رویی کشت سلول های دسیدوا بر سلول های دندریتیک از نظر القای پاسخ تکثیری آلوژنیک در سلول های T و نیز از نظر بیان آنزیم ایندول آمین 2 و 3 دی اکسیژناز
    مواد و روش ها
    در ابتدا دسیدوای موش های C57BL/6 حامله آلوژنیک (C57BL/6xBalb/c) در اواسط حاملگی جدا و پس از هضم آنزیمی آن سوسپانسیون سلولی تهیه و کشت داده شد. بعد از 48 ساعت مایع رویی کشت سلول ها جمع آوری و در 70- درجه منجمد شد. سلول های دندریتیک از طحال موش های C57BL/6 با روش هضم آنزیمی و استفاده از محیط گرادیان نایکودنز غنی سازی شدند. سلول های چسبنده ای که بعد از کشت دو ساعته سوسپانسیون سلولی به دست آمد در حضور غلظت های مختلف مایع رویی کشت سلول های دسیدوا به مدت 12 تا 15 ساعت انکوبه شدند. طی این زمان سلول های دندریتیک بالغ شده کف پلیت جدا شدند. لنفوسیت های T از گره های لنفاوی براکیال و اگزیلاری موش های Balb/c با روش نایلون ول جدا شدند. سلول های دندریتیک تیمار شده با مایع رویی کشت سلول های دسیدوا بعد از اشعه دادن (3000 (rad با لنفوسیت های T آلوژن در محیط MLR مجاور شدند و میزان تکثیر سلولی با استفاده از روش جذب تایمیدین رادیواکتیو اندازه گیری شد. برای ردیابی اثر آنزیم IDO ازL - متیل تریپتوفان که مهارکننده کاملا اختصاصی آنزیم است، استفاده شد.
    یافته ها
    درآنالیز فلوسیتومتری، خلوص سلول های دندریتیک 2±93 درصد و میزان خلوص سلول های T به میزان 2±91 درصد بود. نتایج MLR حاکی از کاهش پاسخ تکثیری سلول های T مجاور شده با سلول های دندریتیک تیمار شده با مایع رویی کشت سلول های دسیدوای موش حامله بود، درحالی که تیمار سلول های دندریتیک با مایع رویی کشت سلول های رحم غیرحامله چنین تاثیری را نشان نداد و این سرکوب شدن با اضافه شدن L - متیل تریپتوفان تعدیل می شد.
    نتیجه گیری
    مایع رویی کشت سلول های دسیدوا احتمالا از طریق القای بروزIDO در سلول های دندریتیک موجب سرکوب پاسخ لنفوسیت های T می شود.
    کلیدواژگان: دسیدوا، سلول های دندریتیک، ایندول امین 2 و 3 دی اکسیژناز (MLR، (IDO
  • شهناز رضوی، محمدحسین نصر اصفهانی، محمد مردانی، ستاره جوانمردی صفحه 80
    هدف
    ارزیابی ارتباط بین کمبود پروتامین با پارامترهای اسپرمی، مورفولوژی پیش هسته های زیگوت، ضریب تسهیم و کیفیت جنین
    مواد و روش ها
    مایع منی 160 بیمار کاندید ICSI و IVF جمع آوری شد و آنالیز پارامترهای اسپرمی (غلظت و تحرک اسپرم) بر روی آن انجام گرفت. بخش دیگر نمونه با استفاده از روش گرادیان Pure Sperm آماده شد. از باقیمانده نمونه آماده شده برای رنگ آمیزی پاپانیکولایو جهت ارزیابی مورفولوژی اسپرم طبق معیار WHO و نیز رنگ آمیزی CMA3 اسمیر تهیه شد. 18 تا20 ساعت پس از مجاورت اسپرم با تخمک درروش IVF و تزریق اسپرم در روش ICSI، با توجه به نحوه قرار گیری پیش هسته ها، اجسام پیش هستکی و نیز محور پیش هسته ها نسبت به اجسام قطبی با استفاده از نرم افزار Zilos و تهیه تصاویر ویدیویی، زیگوت ها در 8 گروه طبقه بندی و در روز سوم پس از لقاح سرعت تسهیم و کیفیت جنین ها ارزیابی شد.
    یافته ها
    بین درصد اسپرم های دارای کمبود پروتامین و پارامترهای اسپرمی رابطه معنی داری وجود دارد (p<0.01). همچنین مشاهده شد با افزایش درصد اسپرم های دارای کمبود پروتامین میزان لقاح کاهش می یابد (p<0.01). به علاوه بین زیگوت های دارای پیش هسته های نابرابر و درصد ناهنجاری مورفولوژی اسپرم ارتباط معنی داری وجود دارد، در حالی که بین درصد اسپرم های دارای کمبود پروتامین با مورفولوژی پیش هسته ها، ضریب تسهیم و کیفیت جنین ارتباط معنی داری به دست نیامد (p>0.05). با این وجود، بین قطبیت اجسام پیش هستکی با ضریب تسهیم جنین در روز سوم رابطه مستقیم و معنی داری دیده شد (r=0.237 p<0.001).
    نتیجه گیری
    نتایج فوق بیانگر رابطه بین میزان کمبود پروتامین با درصد لقاح است اگر چه میزان کمبود پروتامین اسپرم تاثیری بر روند تکوین جنین بعد از لقاح ندارد. استفاده از مورفولوژی زیگوت جهت انتخاب و انتقال جنین با کیفیت بالا قابل توجه و ارزشمند است اما به تنهایی کافی نیست و ارزیابی وضعیت تسهیم می تواند یک پارامتر مکمل باشد.
    کلیدواژگان: مورفولوژی پیش هسته، پروتامین، تسهیم، میزان باروری، انتقال جنین
  • علی اصغر کیانی، یوسف مرتضوی، سیروس زینلی، یعقوب شیرخانی، بهرام دلفان، معصومه کاشی صفحه 88
    هدف
    تعیین شیوع جهش های ژن بتاگلوبین در بیماران تالاسمی ماژور استان لرستان و استفاده از این نتایج در مطالعات اپیدمیولوژیک و کمک به تشخیص قبل از تولد بتا تالاسمی ماژور
    مواد و روش ها
    توسط روش ARMS PCR، 130 کروموزوم به دست آمده از 65 بیمار بتا تالاسمی ماژور غیر خویشاوند ساکن در استان لرستان مورد بررسی و شایع ترین جهش های منطقه مدیترانه ای (بیش از 30 نوع جهش) مورد جستجو قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد جهش (-T) codons 36/37 با شیوع 84/33 درصد، شایع ترین جهش منطقه است و به دنبال آن چهار جهش IVS-II-1 (G–>A)، IVS-I-110 (G–>A) frameshift codons (Fr) 8/9 (+G) و IVS-I-5 (G–>C به ترتیب با شیوع 64/27، 53/11، 76/10 و 47/4 درصد در رتبه های بعدی قرار دارد.
    آلل های IVS-II-745 (C–>G)، Codon 5 (-CT0)، IVS-I (25 bp deletion) و Frameshift CD44 (-C) دارای کمترین میزان شیوع در میان جهش های مورد مطالعه بودند و در مجموع فقط 87/3 درصد از کل جهش های کشف شده را شامل می شدند. 63/7 درصد از جهش ها را نیز، جهش های ناشناخته تشکیل دادند.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه یافته های متفاوتی نسبت به نتایج به دست آمده توسط سایر محققان در ایران و حتی جهان به دست آمد.
    کلیدواژگان: بتا تالاسمی، جهش، ایران، لرستان
  • رمضانعلی عطای، مهدی قربانعلی زادگان، مسعود حاجیا، علی مهرابی توانا، فرخ نخجوانی، زهرا گودرزی صفحه 92
    هدف
    طراحی و کاربرد روش حساس و اختصاصی PCR برای تشخیص نایسریا مننژیتیدیس در نمونه های بالینی
    مواد و روش ها
    ژن ctrA به عنوان ژن اختصاصی برای شناسایی نایسریا مننژیتیدیس انتخاب شد. به منظور بهینه سازی آزمایش از سویه استاندارد نایسریا مننژیتیدیس گروه B با کد ATCC;13090 و نمونه بالینی نایسریا مننژیتیدیس گروه C استفاده شد. برای بررسی از باکتری های پاتوژن هموفیلوس آنفلوآنزا تیپ b، اشریشیا کولیATCC;35218، انتروباکتر، کلبسیلا پنومونیه، استرپتوکوک پنومونیه، استافیلوکوک آرئوس و استرپتوکوک گروه D استفاده شد. برای استخراج DNA از روش فنل کلروفرم استفاده و محصول پس از الکتروفورز در ژل آگارز 2 درصد با رنگ اتیدیوم بروماید رنگ آمیزی و شناسایی شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان می دهد باکتری های استاندارد مورد آزمایش، محصول مورد نظر را تولید می کنند. در حقیقت، جفت پرایمر انتخاب شده، محصولی در اندازه101bP تولید می کند. آزمایش اختصاصیت نشان داد روش حاضر با هیچ یک از باکتری های غیرهدف واکنش نشان نمی دهد. بررسی حساسیت نیز نشان داد که حد نهایی تشخیص DNA نایسریا مننژیتیدیس در این روش fg500 است.
    نتیجه گیری
    نتایج بهینه سازی نشان داد که روش PCR طراحی شده در این تحقیق از سرعت، حساسیت و اختصاصیت لازم برخوردار است و دست یابی به نتیجه نهایی در زمانی کمتر از سه ساعت امکان پذیر است، به کارگیری این روش در آزمایشگاه های بالینی تشخیص سریع نایسریا مننژیتیدیس را در نمونه های بالینی امکان پذیر می کند.
    کلیدواژگان: مننژیت، نایسریا مننژیتیدیس، PCR، ژن ctrA
  • حسین خان احمد، محمدرضا نوری دلویی، کامران علی مقدم، محمدعلی شکرگزار، کیهان آزادمنش، احمدرضا نیاورانی، بهاره ربانی، رضوان باقری، میترا خلیلی، فرشته مریمی، سیروس زینلی صفحه 98
    هدف
    هدف طراحی و ساخت یک سازه جدید با دو مارکر مثبت و دو مارکر منفی برای هدف گیری ژن بتاگلوبین
    مواد و روش ها
    قطعات مختلف سازه با روش PCR تکثیر و در وکتور pTZ57T/A کلون و سپس در pBGGT ساب کلون و پلاسمید نهایی ساخته شد. تمام کلون های بینابینی و پلاسمید نهایی با روش های PCR، هضم آنزیمی و تعیین توالی بررسی شد. سلول های COS-7 با سازه ژنی، ترانسفکت و مراحل انتخاب مثبت و منفی با داروهای مربوطه انجام شد. سلول های باقی مانده با PCR بررسی شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از PCR و هضم آنزیمی و تعیین توالی همگی تایید کننده صحت انجام مراحل کار بود. نتیجه تعیین توالی محصول PCR انجام شده روی ژنوم سلول های باقیمانده تایید کننده وقوع نوترکیبی هم سان در این سلول ها بود.
    نتیجه گیری
    استراتژی استفاده از دو مارکر مثبت و دو مارکر منفی روشی نوین و مناسب برای جایگزینی ژن بتا گلوبین سالم با ژن جهش یافته است.
    کلیدواژگان: بتاتالاسمی، هدف گیری ژنی، نوترکیبی همسان
  • سیدمحمود هاشمی، زهیر محمد حسن، طوبی غضنفری، شهرام شهابی، مریم خیراندیش، سارا صعودی صفحه 106
    هدف
    بررسی اثر افزایش (Heat Shock Protein-70) HSP-70 در عصاره سلول های شوک حرارتی دیده بر تکثیر سلول های طحال، تولید نیتریک اکساید توسط ماکروفاژ های صفاق و طحال و کاهش حجم تومور فیبروسارکوما در موش BALB/c
    مواد و روش ها
    در این مطالعه برای ایجاد مدل موشی تومور فیبروسارکوما، سلول های WEHI164 به صورت زیر پوستی به موش های هم ژن BALB/c تزریق شد. عصاره سلول های شوک حرارتی دیده (42 درجه سانتی گراد به مدت یک ساعت) و گروه کنترل عصاره (عصاره سلول های بدون شوک حرارتی) با 5 بار انجماد و ذوب مجدد، تهیه شد. سپس موش های گروه تست با تزریق عصاره سلول های توموری شوک حرارتی دیده ایمن شدند (در روزهای صفر، هفت و چهارده). به گروه های کنترل نیز به ترتیب عصاره سلول های بدون شوک حرارتی و PBS تزریق شد. افزایش میزان پروتئین (HSP-70) با روش ایمونوبلات بررسی شد. حجم تومورها هر 5 روز یک بار اندازه گیری شد. همچنین با استفاده از تست MTT تکثیر سلول های طحال موش های گروه تست نشان داده شد. در این مطالعه اثر عصاره سلول های توموری شوک حرارتی دیده بر تحریک تولید نیتریک اکساید توسط ماکروفاژهای صفاقی و همچنین سلول های طحالی موش های توموری واکسینه شده، بررسی شد.
    یافته ها
    افزایش HSP-70 در عصاره سلول های توموری شوک حرارتی دیده در مقایسه با سلول هایی که حرارت ندیده بودند با روش ایمونوبلات نشان داده شد. کاهش معنی دار حجم تومور در گروه تست نسبت به گروه های کنترل مشاهده شد. همچنین افزایش تکثیر سلول های طحال موش های گروه تست و افزایش معنی دار تولید نیتریک اکساید توسط ماکروفاژهای صفاقی پس از مجاورت با عصاره سلول های توموری شوک حرارتی دیده مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    عصاره سلول های توموری حرارت دیده در مقایسه با سلول های حرارت ندیده دارای آثار ضدتوموری بیشتری است.HSP علاوه بر کمک در عرضه آنتی ژن، توان فعال کردن سلول های سیستم ایمنی ذاتی را دارد که با ارسال پیام، امکان برانگیختن بیشتر ایمنی سلولی را فراهم می آورد. این نتایج می تواند به عنوان رویکرد جدید در درمان تومور مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: HSP، 70، شوک حرارتی، فیبروسارکوما، عصاره سلول توموری، MTT، نیتریک اکساید
  • محمدرضا باغبان اسلامی نژاد، صمد ندری، رضا حاجی حسینی صفحه 114
    هدف
    کشت سلول های مزانشیمی از دو نژاد موشی NMRI و Balb/c و بررسی بیان ده مارکر (آنتی ژن) سطح سلولی در آنها طی کشت اولیه تا پاساژ سوم
    مواد و روش ها
    10 سر موش NMRI و BALB/c با سن تقریبی 6-8 هفته قربانی شد. مغز استخوان از استخوان های فمور و تیبیا خارج، و در فلاسک های 75 سانتی متری کشت داده شد. دو هفته پس از آغاز کشت، اولین پاساژ صورت گرفت. نیمی از سلول ها به فلاسک جدید منتقل و نیمی دیگر به منظور بررسی ده مارکر سطح سلولی، برای فلوسایتومتری آماده شدند. برای این منظور از آنتی بادی های شاخص سلول های رده خون ساز و اندوتلیال شامل CD44، c-Kit CD135، Sca-1، Vcam1، CD34، CD45، CD11b، Rthy1.2، CD31 استفاده شد. کشت سلول تا پاساژ سوم ادامه یافت و در هر پاساژ، سلول ها با استفاده از فلوسایتومتری بررسی شدند. سلول های پاساژ سوم از لحاظ تمایز به استخوان و چربی نیز ارزیابی شدند. در این مطالعه هر آزمایش سه بار تکرار شد.
    یافته ها
    در کشت اولیه، جمعیت سلولی هتروژن بود و سلول ها پهن، دوکی و چند وجهی بودند. در پاساژهای بالاتر تعداد سلول های دوکی شکل افزایش یافت، به طوری که در پاساژ سوم بیشتر سلول ها دوکی شکل بود. سلول های پاساژ سوم از نژاد Balb/c اندکی کشیده تر از سلول های مشابه موش NMRI بود. نتایج فلوسایتومتری نشان داد مارکر CD44 در تمام پاساژها در حد بسیار بالایی (90درصد سلول ها) بیان می شود اما 2/1 Thy در کشت اولیه بیانی نداشت و به تدریج بیان آن افزایش یافت و در پاساژ سوم در حدود نیم تا یک پنجم سلول ها این مارکر را بیان کردند. CD31 اصلا بیان نشد و بیان مارکرهای CD135 و CD45 و CD11b در طی پاساژها به تدریج کاهش و بیان CD34، Sca-1 و c-Kit اندکی افزایش یافت. دو نژاد موش از لحاظ بیان برخی از مارکرها اختلاف داشتند. به طوری کهVCAM در موش Balb/c بیان نشد و از نظر الگوی بیان برخی مارکرها از جملهSca1 و Thy1 در پاساژهای مختلف نیز تفاوت هایی بین آنها بر قرار بود. سلول های پاساژ سوم از هر دو نژاد موشی به راحتی به استخوان و چربی تمایز یافتند که نشان گر ماهیت مزانشیمی آنها بود.
    نتیجه گیری
    در مجموع، این مطالعه نشان داد علی رغم اینکه کشت سلول های مزانشیمی به تدریج از کشت اولیه تا پاساژ سوم، از لحاظ مورفولوژی، به سمت هموژن شدن پیش می رود، اما از لحاظ بیان مارکرهای سطحی سلول، این اتفاق نمی افتد و دو نژاد موشی تا حدودی از لحاظ مورفولوژی و برخی مارکرهای سطحی تفاوت دارند.
    کلیدواژگان: سلول بنیادی مزانشیمی، موش NMRI و Balb/c، فلوسایتومتری، مارکرهای سطحی
  • مقاله مروری
  • لاله خدادادی، هانیه جعفری، علی فرخی، مهدی پیروز، حسین بهاروند صفحه 124
    دیابت نوع 1 ناشی از حمله خودایمنی علیه سلول های بتای مولد انسولین بخش درون ریز پانکراس است. درمان های رایج برای دیابت نوع 1 از جمله بررسی گلوکز قند خون ناشتا و تزریق مکرر روزانه انسولین، برای جلوگیری از مشکلات بیماری کافی نیست. تنها درمان واقعی دیابت نوع 1، جایگزینی توده سلول بتا است که معمولا با انجام پیوند پانکراس و جزایر لانگرهانس صورت می گیرد. اما کمبود بافت های دهنده، کاربرد گسترده این روش ها را محدود کرده است. درک مکانیسم های ازدیاد سلول های بتا به کمک دانش تکوین پانکراس و راه های استفاده از این مسیرها، محققان را قادر ساخته است تا روش های نوینی برای تولید، تکثیر و نگهداری سلول های بتا ابداع کنند. ویژگی سلول های بنیادی در نوسازی و امکان تمایز به انواع سلول های متفاوت، توجه دانشمندان را برای استفاده از این سلول ها برای تولید سلول های مولد انسولین در محیط آزمایشگاهی به خود جلب کرده است. در مدل های حیوانی دیابتی، با استفاده از سلول های مولد انسولین مشتق از سلول های بنیادی، بهبودی دیابت حاصل شده است. در این مقاله مروری، به دنبال بیان تکوین پانکراس برخی از پیشرفت های اخیر را مطرح می کنیم که عمدتا در زمینه تمایز و دستکاری ژنتیکی سلول های بنیادی جنینی و بزرگسال به سلول بتای بخش درون ریز پانکراس است و احتمالا اساس درمان آینده را تشکیل می دهند.
    کلیدواژگان: پانکراس، تکوین، دیابت، سلول بتا، انسولین، سلول های بنیادی
  • بیولوژی تصویری
    صفحه 161