فهرست مطالب

دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران - سال شصت و چهارم شماره 1 (پیاپی 61، فروردین 1385)

مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
سال شصت و چهارم شماره 1 (پیاپی 61، فروردین 1385)

  • 98 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/01/23
  • تعداد عناوین: 14
|
  • اعظم سادات موسوی، فاطمه محرابی، زینت قنبری صفحه 1
    زمینه و هدف
    Ulnar Club Hand، Ulnar Deficiency یکی از نادرترین نقایص مادرزادی اندام است. در سری Flatt انسیدانس پائینی داشته به طوری که از 2758 آنومالی مادرزادی بررسی شده تنها 28 مورد به این اختلال مبتلا بوده اند و از سوی دیگر تنوع قابل توجهی در آن مشاهده گردیده است. با توجه به شیوع کم، تنوع زیاد و تجربه درمانی اندک، بررسی و ارائه تجارب و نتایج هر طرح درمانی می تواند به سایر درمانگران کمک شایانی نماید.
    روش بررسی
    تمام بیمارانی که در فواصل سال های 1372 الی 1385 با نقص فوق به مرکز ما مراجعه داشتند (پنج پسر و یک دختر با هفت اندام فوقانی درگیر) از نظر دفورمیتی های موجود، تاثیر برداشتن نسج غیرطبیعی جایگزین استخوان (Anlage) بر پیشگیری یا تصحیح انحراف مچ دست و تاثیر جراحی های دست (نظیر اعاده اپوزیشن و تاندون ترانسفر) بر عملکرد اندام بررسی شدند.
    یافته ها
    برداشتن Anlage در تصحیح دفورمیتی شدید مچ به طور نسبی مؤثر است اما موجب تغییر قابل ملاحظه در عملکرد اندام نمی شود. اوستئوتومی متا کارپ اول و تاندون ترانسفر جهت بهبود اپوزیشن شست تاثیر بیشتری بر عملکرد اندام در مقایسه با برداشتن Anlage دارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به عملکرد خوب اندام فوقانی علیرغم وجود انحراف به سمت اولنار شدید در بعضی بیماران و احتمال عود یا بروز آن بعد از برداشتن anlage، جراحی هایی نظیر استئوتومی متاکارپ اول و تاندون ترانسفر ممکن است بیش از برداشتن Anlage در بهبود عملکرد اندام مؤثر باشند.
    کلیدواژگان: بی اختیاری استرسی ادرار، جراحی TVT
  • ام البنین تازیکی، محبوب لسان پزشکی، رزیتا ابوالقاسمی صفحه 7
    همودیالیز به عنوان یک روش renal replacement تراپی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن پیشرفته کلیه بکار می رود. از زمانیکه همودیالیز به عنوان روش درمانی بکار گرفته شد همواره کفایت آن مورد سوال بود. ما در این مطالعه بین دو روش کفایت دیالیز با استفاده از urea Kinetic modeling (محاسبه deliverd dialysis) با استفاده از پارامترهای آزمایشگاهی اوره و همودیالیز product (زمان و تعداد دفعات دیالیز) را بررسی کردیم...
    کلیدواژگان: (hemo dialysis product (HDP و KT، V یا deliver dialysis
  • علیرضا شعبانزاده، سید مرتضی کریمیان، محمدرضا طاهری کته سری، علی احدی صفحه 12
    زمینه و هدف
    در بیماران صرعی اختلالات عصبی رفتاری یکی از مهمترین علائم می باشد. بنابراین ارزیابی این اختلالات توسط مدل حیوانی ضروری بنظر میرسد. نقش عنصر روی در این اختلالات و همچنین ارتباط غلظت آن در سرم و هیپوکامپ می تواند در روشن شدن روش های پیش گیری و درمانی کمک کننده باشد هدف اصلی این طرح ارزیابی اثر عنصر روی به تنهایی و ارتباط آن با میزان فعالیت سیستم گابا ارژیک می باشد.
    روش بررسی
    برای این منظور 48 موش صحرایی نر سفید در 6 گروه 8 تایی به مدت 2 ماه تحت رژیم روی و آب معمولی قرار گرفتند. به سه گروه اول آب معمولی و به سه گروه بعدی روی با غلظت mg/lit248 در آب خوراکی داده شد.اختلالات رفتاری با استفاده از معیار بدرسون سنجیده شد. مقدار روی سرم با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی اندازه گیری گردید. القاء صرع و تشنج با استفاده از تزریق داخل صفاقی کلرید لیتیوم(mg/kg127) و بیست ساعت بعد از آن پیلوکارپین(mg/kg50) صورت گرفت. بعد از تزریق دوم سپس بلافاصله به گروه 1 و 4 نرمال سالین(CC1/0)،به گروه 2 و 5 بیکوکولین(mg/kg1) و به گروه 3 و 6 پنتوباربیتال (mg/kg10) بصورت داخل صفاقی تزریق گردید.
    یافته ها
    نتایج بدست آمده نشان دهنده تشدید اختلالات رفتاری به موازات مصرف روی است. بیکوکولین موجب تشدید اثرات مذکور و پنتوباربیتال موجب تقلیل اثرات فوق گردید. مقدار روی سرم در گروه های مختلف تفاوت معنی داری نشان نداد
    نتیجه گیری
    یافته های فوق نشان می دهد که روی موجب تشدید اختلالات عصبی رفتاری گردیده که احتمالا سیستم گاباارژیک در آن نقش دارد.
    کلیدواژگان: روی، هیپوکامپ، گاباارژیک نورون، اختلالات عصبی رفتاری
  • شادی رضایی، محمدعلی حسینی، مسعود فالحی خشکناب صفحه 21
    زمینه و هدف
    استرس شغلی امروزه به مسئله ای شایع و پرهزینه در محیط های کاری تبدیل شده است. بطوریکه اغلب پژوهش های 30 دهه اخیر به این مسئله اختصاص یافته اند. گزارشات مختلف حاکی از آنست که شغلهایی مانند پرستاری که از خواسته های روانی بالا و دامنه تصمیم گیری کم برخوردارند، استرس شغلی بالائی دارند. این پدیده می تواند برای پرستاران اثرات مخرب فیزیولوژیکی و روانشناختی داشته و بر سلامتی آنان اثرات سو بگذارد. از سوی دیگر استرس شغلی با افزایش حوادث کاری تاخیر و غیبت از کار و نیز کاهش بهره وری تعهد سازمانی به افت کیفیت مراقبت از بیماران منجر می گردد. مطالعات متعددی مهارت های ارتباطی را نوعی مهارت های تطابقی بر شمرده اند که میتواند استرس شغلی را تعدیل کند. تحقیق حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر میزان استرس شغلی پرسنل پرستاری شاغل در مراکز توانبخشی شهرستانهای ری، تهران و شمیرانات در سال 1382 انجام گرفت.
    روش بررسی
    این تحقیق به روش نیمه تجربی انجام شد. آزمودنی های پژوهش 48 نفر (21 نفر گروه آزمون، 27 نفر گروه کنترل) بودند. تقسیم کردن نمونه ها در دو گروه کنترل و آزمون بطور تصادفی انجام شد. هر دو گروه فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه محتوای شغلی کارازاک و سنجش مهارتهای ارتباطی را در دو مرحله (قبل و یک ماه بعد از آموزش) تکمیل کردند. آموزش مهارت های ارتباطی به شکل کارگاه آموزشی همراه با بحث گروهی در یک روز به مدت7 ساعت برای گروه آزمون ارائه شد.
    یافته ها
    یافته های این تحقیق حاکی از آنست که 1) دو گروه کنترل و آزمون قبل از مداخله در سطح متوسطی از مهارت های ارتباطی و استرس شغلی قرار داشتند.2) بعد از مداخله مهارت های ارتباطی گروه آزمون بطور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته و برای یک ماه حفظ شده است 3) بعد از مداخله سطح استرس شغلی گروه آزمون بطور معنی داری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته و برای مدت یک ماه حفظ شده است پس می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای ارتباطی بر استرس شغلی پرسنل پرستاری تاثیر گذار بوده و موجب کاهش آن می شود.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود آموزش مهارتهای ارتباطی برای پرسنل پرستاری شاغل در مراکز توانبخشی به اجرا درآید تا آنان از این مهارتها برای مقابله با استرس شغلی استفاده کرده تا بدین ترتیب کیفیت مراقبت از مددجویان افزایش یابد.
    کلیدواژگان: مهارتهای ارتباطی، استرس شغلی، پرستاری، توانبخشی
  • محمدتقی خرسندی آشتیانی، غلامعلی دشتی خویدکی، سیدهادی صمیمی اردستانی صفحه 27
    زمینه و هدف
    برداشتن کامل حنجره بدلیل ابتلای بیماران به سرطان حنجره دارای عوارض متعددی از جمله از دست دادن صدا می باشد. جهت برقراری مجدد ارتباط کلامی بیماران روش های مختلفی وجود دارد که ایجاد سوراخ نایی مروی و تعبیه پروتز صوتی یکی از پذیرفته شده ترین آنها می باشد.
    روش بررسی
    در این تحقیق 10 بیمار که در سالهای 80 تا 82 جهت آنها سوراخ نایی مروی ایجاد شده بود تحت بررسی قرار گرفتند. در 4 بیمار پروتز بصورت اولیه و بلافاصله پس از برداشتن کامل حنجره تعبیه شد و در 6 بیمار این کار بصورت ثانویه انجام گرفت. بیماران همگی مرد بودند و در دو بیمارستان امیر اعلم و امام خمینی تهران تحت عمل جراحی قرار گرفتند.
    یافته ها
    سن بیماران 50 تا 70 سال بود. 90% آنها سیگار و 10% الکل مصرف می کردند. روانی گفتار در 30% بیماران در حد خوب، در 60% متوسط و در 10% ضعیف بود. از نظر مفهوم بودن گفتار نیز 40% بیماران خوب، 50% متوسط و 10% ضعیف بودند. کیفیت صوت در 40% بیماران خوب، در 50% متوسط و در 10% ضعیف بدست آمد. 30% بیماران دچار نشت بزاق شدند که با درمان نگهدارنده بهبود یافتند.
    نتیجه گیری
    در پایان این طور نتیجه گرفتیم که روش ایجاد سوراخ نایی مروی و تعبیه پروتز یکی از روش های نسبتا کم عارضه و دارای کیفیت مطلوب نسبت به سایر روش های بازتوانی صوتی در بیماران بدون حنجره می باشد. از نکات مهمی که باید در این روش مدنظر قرار گیرد، انتخاب صحیح بیماران و توجه به انگیزه و توانایی کامل آنها جهت نگهداری از پروتز و همچنین انتخاب صحیح اندازه پروتز برای هر بیمار می باشد.
    کلیدواژگان: سرطان حنجره، سوراخ نایی مروی، پروتز صوتی
  • مهرناز رسولی نژاد، آذر حدادی، ارشاد نوری، سید حسن نیک نژاد صفحه 32
    زمینه و هدف
    هم اکنون سل بویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از مشکلات مهم بهداشتی بشمار می رود. سل ارزنی نوعی از بیماری سل است که از گسترش خونی تعداد زیادی باسیل سل در مقابل سیستم ایمنی ضعیف بیمار ناشی می شود. آنچه تشخیص سل ارزنی را با اهمیت ساخته این است که اگر خوب درمان نشود تمام مبتلایان می میرند و اگر بطور مناسب درمان شود، تقریبا تمام بیماران جان سالم بدر می برند. ما در این مطالعه عوامل مؤثر بر بروز سل ارزنی را در دو گروه بیماران سل ریوی و سل ارزنی مقایسه کردیم تا از این طریق قادر شویم گروه هایی را که در خط ابتلا به سل ارزنی هستند را شناسایی کنیم و به این ترتیب این بیماری را بهتر تشخیص دهیم که این خود باعث کاهش تعداد زیادی از موارد مرگ و میر و ناتوانی می شود.
    روش بررسی
    در این مطالعه عوامل مؤثر بر بروز سل ارزنی را در دو گروه بیماران سل ارزنی و سل ریوی بستری در بیمارستان امام خمینی (ره) بین سال های 1373 تا 1383 بصورت گذشته نگر بررسی کردیم و اطلاعات مربوط به متغیرهای مورد مطالعه را که شامل دیابت، بدخیمی، بیماری مزمن کلیدی، بیماری مزمن کبدی، دریافت داروی سرکوبگر ایمنی، سابقه قبلی سل ریوی، عفونت با HIV، اعتیاد تزریقی و عدم دریافت واکسن BCG بود با تست های آماریT test، Fisher exact test،، chi square test و Hierachical log linear test توسط نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار دادیم.
    یافته ها
    مشخص شد که عفونت با HIV (P:0/005) و اعتیاد تزریقی (P:0/009) از عواملی بودند که به صورت معنی دار در گروه بیماران سل ارزنی بیشتر بودند. در عین حال دریافتیم که ابتلا به سل ارزنی با عدم دریافت واکسن BCG و نیز با عفونت HIV در ارتباط بوده است و عفونت با HIV و عدم دریافت واکسن BCG با اعتیاد تزریقی در ارتباط بوده اند.
    نتیجه گیری
    این امر نقش واکسن BCG را در پیشگیری از سل ارزنی مورد توجه قرار داده و همچنین لزوم توجه بیشتر به در نظر گرفتن سل ارزنی در بیمارانی که مبتلا به HIV/AIDS را می رساند.
    کلیدواژگان: سل ارزنی، HIV، واکسن BCG، اعتیاد تزریقی
  • منوچهر امیری دوان، سیدمهدی سنبلستان، سیداحمدرضا خلوت، شادمان نعمتی صفحه 37
    زمینه و هدف
    کری حسی عصبی ناگهانی از اورژانس های گوش و یکی از مبهم ترین و پر تناقض ترین رازهای حیطه تخصصی اتولارنگولوژی است. در این مقاله، در 48 بیمار که با تابلوی فوق ظرف 2 سال گدشته به ما مراجعه کرده اند. مشخصات دموگرافیک، علایم بالینی و نکات موجود در شرح حال، مشخصات اودیولوژیک، نتایج MRI و نیز برخی آزمایش های سرمی نظیرESR، VDRL، BS و... را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ایم.
    روش بررسی
    مطالعه cross - sectional، در 48 بیماری که با شکایت اصلی کری حسی عصبی ناگهانی ظرف سالهای 1382 و 1383 به کلینیک های گوش و حلق و بینی بیمارستانهای آیت الله کاشانی والزهرا اصفهان مراجعه کرده اند.
    یافته ها
    از 48 بیمار (28 مرد و 20زن) با سن متوسط(9/15± سال) 9/40، گوش چپ در 26 مورد (1/54%) و گوش راست در 19 مورد (5/39%) و در 3 مورد (3/6%) هر دو گوش درگیری داشت. شدت درگیری در اکثریت موارد (78%) شدید گزارش شده و متوسط افت آستانه شنوایی در بیماران محاسبه شد. شایعترین الگوی PTA الگوی flat (75%) و پس از آن الگوی Downsloping (16%) بود. شایع ترین علائم همراه تینیتوس (7/78%) بوده و 4% از بیماران سر گیجه حقیقی داشتند. 4/44% بیماران شواهد URI (عفونت تنفسی فوقانی) را ظرف 2 هفته اخیر قبل از پیدایش SSNHL را ذکر می کردند. سابقه مثبت فامیلی، smoking، مصرف الکل، مصرف OCP یا داروسایر داروهای اتوتوکسیک شایع نبود. تست VDRL در 39 مورد انجام شد که در همه موارد منفی بود و نیز 29% از بیماران ESR بالا داشتند. از میان بیماری های زمینه ای همراه دیابت قندی شایع ترین بیماری (6 مورد از مجموع بیماران) بود. 20 بیمار موفق به انجام MRI مغز و گوش شدند که بجز در دو مورد که تومورکانال گوش داخلی و زاویه مخچه ای-پلی گزارش شد، بقیه موارد نرمال بود.
    نتیجه گیری
    SSNHL بدلیل محدودیتهای که در مطالعات آزمایشگاهی و کار آزمایی های بالینی دارد، هنوز از ابهامات بزرگ اتولارنگولوژی است ودر تمامی زمینه های آن، از جمله نشانه ها و علایم همراه، بیماری های زمینه ای در ریسک فاکتورها و مسایل اپیدمیولوژیک جا برای تحقیق و تفحص هست و برای بررسی های مفصل تر و جامع تر شاید لازم باشد مطالعات چند مرکزی طراحی و انجام شود.
    کلیدواژگان: کری حسی عصبی ناگهانی (SSNHL)، اودیومتری با تون خالص (PTA)، تینیتوس، عفونت تنفسی فوقانی (URI) اخیر
  • ابراهیم نعمتی پور، بتول سادات حیدری صفحه 45
    زمینه و هدف
    بیماری های قلبی- عروقی یکی از مهمترین علل مرگ و میر در کشورهای پیشرفته و نیز جهان سوم بوده و شایع ترین علت آن آترواسکلروز می باشد. از آنجایی که احتمال درگیری همزمان عروق محیطی و عروق کرونر زیاد است در این مطالعه، اندکس پایی- بازویی(ABI)که یک وسیله حساس تشخیصی جهت بیماری عروق محیطی است به عنوان یک فاکتور تشخیصی زود هنگام بیماری عروق کرونر مورد بررسی واقع شده است.
    روش بررسی
    از فروردین ماه سال 1382 لغایت اردیبهشت ماه سال 1383 در 100 بیمار مراجعه کننده به بخش کاتتریسم بیمارستان امام خمینی جهت انجام آنژیوگرافی عروق کرونر ABI اندازه گیری شد. سپس بیماران تحت آنژیوگرافی عروق کرونر قرار گرفته و بر اساس یافته های آنژیوگرافی به دو گروه شامل 50 بیماربا حداقل درگیری 50% در یکی از عروق اصلی کرونربه عنوان گروه مبتلا به بیماری عروق کرونر(CAD) و50 بیماربا عروق کرونر نرمال به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. در تمام بیماران مورد مطالعه ارتباط ABI با متغیرهای سن،جنس، فشار خون، دیابت، سیگار، لنگش متناوب، هایپرلیپیدمی و سابقه بیماری زودرس کرونری در خانواده مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    متوسط سن بیماران با درگیری عروق کرونر 16±2/56 سال بود که 66% مرد و 34% زن بودند و متوسط سن بیماران با عروق کرونر نرمال 15±52 سال بود که 48% مرد و 52% زن بودند. متوسط ABI در بیماران با عروق کرونر درگیر 02/0±07/1 و در بیماران با عروق کرونر نرمال01/0 ±12/1 بود که از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشتند (128/0(P. همچنین بین ABI ودیگر متغیر های اشاره شده از نظرآماری رابطه معناداری بدست نیامد. همه بیماران با 9/0≥ ABI (14%بیماران) بیماری عروق کرونر داشتند و با افزایش تعداد درگیری عروق کرونر مقدار عددی ABI کاهش نشان داد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مشخص شد اگر چه 9/0 ABI ≤ ارزش تشخیصی مثبت بالایی جهت بیماری کرونری دارد اما تست حساسی برای تشخیص بیماری کرونری نمی باشد زیرا تعداد زیادی از بیماران با CAD، ABI > 0.9 داشتند و این سطح از ABI نمی تواند وجود بیماری کرونری را رد کند.
    کلیدواژگان: اندکس پایی، بازویی، بیماری عروق کرونر
  • قاسم محمدخانی، ابوالفضل ملاصادقی رکن آبادی، هاله مجیدی، نعمت الله روح بخش، زهرا جعفری، سعید اسدملایری، شهره جلالی صفحه 49
    زمینه و هدف
    تحریکات شنوایی و بینایی مهمترین عواملی هستند که امکان ارتباط با محیط بیرون را فراهم می کند. بنظر می رسد در جریان رشد و تکامل مغزی، کاهش ورودی بینایی موجب تقویت پاسخ های کورتیکال شنوایی وحسی- بدنی می شود. در این پژوهش زمان نهفتگی و دامنه پتانسیل های بر انگیخته شنوایی میان رس در نابینایان مادرزادی و افراد دارای بینایی هنجار مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 40 دانش آموز نابینای مادرزاد و 40 دانش آموز دارای بینایی هنجار در محدوده سنی 14 تا 20 ساله که از حساسیت شنوایی و همچنین رفلکس عضله رکابی طبیعی برخوردار بودند و هیچگونه مشکل گوش میانی نداشتند انجام شد. دلیل انتخاب این گروه سنی، تکامل پتانسیل های برانگیخته شنوایی میان رس می باشد. نمونه گیری بصورت تصادفی انجام شد.
    یافته ها
    در این بررسی دامنه امواج Na، Pa و Nb و همچنین زمان نهفتگی موج Na در دو گروه نابینایان و افراد دارای بینایی هنجار تفاوت معنی داری نداشتند. در حالی که بین زمان نهفتگی امواج Pa و Nb در دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    کاهش زمان نهفتگی امواج Pa و Nb در افراد نابینا نسبت به افراد دارای بینایی هنجار احتمالا نشان دهنده نوعی پدیده جبران حسی در افراد نابینا است. بنظر می رسد بدلیل نوروپلاستیسیتی سرعت پردازش و درک شنوایی در افراد نابینا بیشتر است.
    کلیدواژگان: پتانسیلهای برانگیخته میان رس، شنوایی، نابینایان
  • محمدحسین برادران فر، شکوه تقی پور، فرشته دودانگه، مهدی عطار صفحه 56
    زمینه و هدف
    آدنوئیدها و تونسیلها ارگانهای فعال لنفاتیکی بوده که نقش مهمی را بر علیه پاتوژنهای مهاجم مسیر دستگاه تنفسی فوقانی وگوارشی در کودکان بر عهده دارند. هدف از این مطالعه مشاهده تغییرات سیستم ایمنی هومورال و سلولی کودکان 6 ماه بعداز عمل آدنوتونسیلکتومی می باشد.
    روش بررسی
    جمعیت مورد مطالعه شامل 30 کودک (10-4 ساله) مبتلا به هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار و30 کودک سالم هم سن و هم جنس بود. میزان سرمی IgM و IgG، درصد لنفوسیتهای T و (CD3+)، (CD4+) T.helper، (CD8+) T.cytotoxic و لنفوسیتهایB (CD20+) در کلیه کودکان اندازه گیری شد. سپس 6 ماه بعد از عمل آدنوتونسیلکتومی پارامترهای فوق در کودکان گروه بیماران مجددا بررسی گردید.
    یافته ها
    در دوره قبل از عمل کاهش درصد لنفوسیتهای (CD3)T، درصد لنفوسیتهای TCD4+ و TCD8+ و BCD20+ نسبت به گروه کنترل دیده شد. این کاهش تنها در خصوص لنفوسیتهای TCD3+ از لحاظ آماری معنی دار بود (03/0 (P.Value =. میزان سرمی IgM در دو گروه تفاوتی نداشت و میزان IgG نیز در دو گروه با وجود بالا بودن، تفاوت معنی داری نداشت. 6 ماه بعداز عمل درصد لنفوسیتهایT ((CD3+ وTCD4+ و TCD8+ و BCD20+ در گروه عمل شده افزایش یافته و به حد گروه کنترل رسیده بود. میزان سرمی IgG نیز در گروه بیماران بعداز عمل بطور معنی داری کاهش یافته بود (00/0= P.Value).
    نتیجه گیری
    نتیجه مطالعه حاضر نشان داد که ایمنی سلولی و هومورال در کودکان مبتلا به هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار در دوره قبل از عمل کاهش یافته و 6 ماه بعداز عمل جراحی در حد افراد طبیعی افزایش می یابد. بدین معنی که هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار روی برخی از پارامترهای سیستم ایمنی سلولی و هومورال تاثیر گذاشته و آدنوتونسیلکتومی با برداشتن تحریکات مزمن باعث بر گردانده شدن این تغییرات بدون تاثیر منفی روی عملکرد سیستم ایمنی بیماران می شود.
    کلیدواژگان: آدنوتونسیلکتومی، هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار، سیستم ایمنی هومورال
  • پریسا آیت اللهی، شهریار نفیسی، محمدرضا اشراقیان، آپامه طرازی صفحه 62
    زمینه و هدف
    سنجش پیامد بیماری های مزمن مثل مالتیپل اسکلروزیس، یک عامل مؤثر در شناسایی اثرات سوء این بیماری ها بر روی ابعاد مختلف کیفیت زندگی و نیز ارزیابی تاثیر انواع درمان ها در بهبودی بیمار می باشد. هدف این مطالعه، ترجمه و تطابق فرهنگی یکی از ابزارهای اختصاصی سنجش پیامد بیماری MS با عنوان پرسشنامه MSIS-29، برای بیماران ایرانی بود.
    روش بررسی
    ترجمه و تطابق فرهنگی MSIS-29 برای بیماران ایرانی در طی پنج مرحله انجام شد. برای بررسی قابلیت اعتماد نسخه فارسی، 96 بیمار مبتلا به clinically definite MS که به درمانگاه سرپایی مراجعه می کردند به طور متوالی انتخاب شدند و نسخه فارسی را در مرحله تست تکمیل کردند. مرحله تست مجدد با فاصله 7 روز در زیرگروه 30 نفره از بیماران صورت گرفت. برای بررسی اعتبار نسخه فارسی، زیر گروه 30 نفره بیماران نسخه فارسی SF-36 را نیز تکمیل کردند.
    یافته ها
    آنالیز آماری داده ها، نشان دهنده سازگاری درونی مناسب (ضرایب آلفا کرونباخ > 0/70) و قابلیت اعتماد خوب آزمون- باز آزمون (ضرایب همبستگی درون طبقه ای > 0/70) و همچنین اعتبار خوب نسخه فارسی MSIS-29 بود.
    نتیجه گیری
    نسخه فارسی MSIS-29 یک ابزار قابل اعتماد و معتبر برای سنجش پیامد بیماری MS در بیماران ایرانی است. این ابزار قابل استفاده در مطالعات مداخله ای و مقطعی مرتبط با MS می باشد.
    کلیدواژگان: مالتیپل اسکلروزیس، کیفیت زندگی، پرسشنامه MSIS، 90، تطابق فرهنگی
  • حسن مرادی شهر بابک، احمدرضا درستی مطلق، مصطفی حسینی، هاله صدرزاده یگانه صفحه 69
    زمینه و هدف
    مطالعات مختلف دلالت بر شیوع نسبتا بالای سوء تغذیه در میان کودکان زیر 5 سال ایران دارد و بعد از عفونت تنفسی و اسهال، سوء تغذیه بعنوان سومین عامل مرگ و میر کودکان شناخته شده و آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه ای مادر از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار بر وضع تغذیه کودک می باشد و برای موفقیت در ارتقاء سطح بهداشت و سلامت در نظرگرفتن نیازها، آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه ای ضروری بنظر می رسد و هدف از این مطالعه تعیین سطح آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه ای مادران است.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی اطلاعات مربوط به 632 مادر دارای کودک 36-6 ماهه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر کرمان از طریق مصاحبه و پرونده بهداشتی کودک جمع آوری گردید و وضعیت آگاهی، نگرش و کاربست مادران براساس امتیاز کسب شده به سه گروه وضعیت خوب (کسب بیش از 80% امتیاز)، متوسط (کسب 60 تا 80 درصد امتیاز) و ضعیف (کسب کمتر از 60% امتیاز) تقسیم بندی شد. روش های آماری مورد استفاده شامل توزیع فراوانی، ضریب همبستگی پیرسون، تست ویلکاکسون وآزمون کای دو بود.
    یافته ها
    بر اساس یافته ها 2/40% مادران در خصوص تغذیه کودکان دارای آگاهی خوب، 9/26% کاربست خوب و6/73% دارای نگرش خوب هستند. وابستگی آماری معنی دار بین سواد مادر با آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه ای مادر مشاهده شد درآمد سرانه خانوار با آگاهی تغذیه ای مادر وابستگی آماری معنی دار داشت ولی با کاربست و نگرش تغذیه ای مادر هیچگونه ارتباطی نداشت. بین سن مادر با آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه ای مادر وابستگی مشاهده نشد و همبستگی مثبت معنی دار بین سه متغیر آگاهی و نگرش و کاربست وجود داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج این بررسی حکایت از پایین بودن سطح آگاهی و همچنین کاربست تغذیه ای نامطلوب مادران دارد با توجه به ارتباط آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه ای مادر با وضع تغذیه کودک توصیه می شود آموزش مادران در زمینه تغذیه و بهداشت کودک بصورت مداوم و مستمر در مراکز بهداشتی و درمانی توسط کارشناسان تغذیه اعمال گردد تا با ارتقاء آگاهی تغذیه ای مادران و ایجاد نگرش و عملکرد تغذیه ای صحیح گامی مؤثر در جهت بهبود وضع تغذیه کودکان برداشته شود.
    کلیدواژگان: آگاهی، نگرش، کاربست، مادران، وضع تغذیه
  • وجیهه موسوی، لاله محمدی علمداری، حمیده شجری صفحه 74
    زمینه و هدف
    در مطالعات اخیر، آنتاگونیست های کلسیم، و به ویژه نیفدیپین در اداره زایمان زودرس به میزان فزاینده ای مورد استفاده قرار گرفته است و به عنوان یک داروی توکولیتیک از داروهای بتا 2 سمپاتومیمتیک ها موثرتر است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر نیفدیپین خوراکی روی پارامترهای جریان خون بندناف در اولتراسونوگرافی در بیماران باردار با طول سرویکس کوتاه می باشد.
    روش بررسی
    در یک مطالعه از نوع سری موارد، 20 بیمار در خطر زایمان زودرس با سرویکس کوتاه شونده در معاینات سریال مورد بررسی قرار گرفتند. در این بیماران نیفدیپین mg 40 در روز به صورت خوراکی تا حدود هفته 37 حاملگی تجویز گردید و بیماران توسط سونوگرافی کالرداپلر و پالس داپلر از نظر فلوی بند ناف نسبت جریان خون سیستولی به دیاستولی (SD) و شاخص ضربان پذیری (PI)، پیش و پس از تجویز نیفدیپین هر دو هفته یکبار مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران 4.58±25.55 سال بود. میانگین طول سرویکس در شروع مطالعه32/6±68/19 میلیمتر بود. نیفدیپین به طور متوسط در 12/4±4/26 هفتگی بارداری آغاز و در 65/2±10/36 هفتگی پایان یافت. عوارض نیفدیپین در 2 بیمار (10%) دیده شد. در هیچیک از بیماران میزان SD و PI در هیچیک از اندازه گیری ها از محدوده طبیعی خارج نگردید. بر خلاف PI، SD پس از شروع نیفدیپین، به میزان معنی داری از SD پیش از تجویز نیفدیپین پائین تر بود (45/2±28/2 در مقابل 21/0±65/2). دو نوزاد (10%)، با سن زیر 37 هفته و وزن زیر 2500 گرم به دنیا آمدند. فقط یک نوزاد نیاز به بستری در NICU پیدا کرد.
    نتیجه گیری
    می توان از نیفدیپین خوراکی به عنوان یک داروی مطمئن و موثر به عنوان توکولیتیک در بیماران در خطر زایمان زودرس با طول سرویکس کوتاه شونده، استفاده کرد.
    کلیدواژگان: توکولیتیک، زایمان زودرس، نیفدیپین خوراکی
  • بهنام بهنوش، عبدالکریم پژومند، فخرالدین تقدسی نژاد، محمد دلیرراد صفحه 80
    زمینه و هدف
    به دلیل استفاده فراوان ازداروهای ضد تشنج غیرباربیتوراتی (فنی توئین، کاربامازپین و والپروات سدیم) در درمان انواع تشنج، احتمال استفاده سوء و مسمومیت با داروهای فوق زیاد می باشد. مطالعه اخیر با هدف بررسی شیوع، عوارض و مرگ و میر ناشی از این داروها انجام شده است.
    روش بررسی
    93 بیمار مسموم با داروهای فوق که به بخش مسمومین بیمارستان لقمان در طی یک سال (ازتیر82 تا تیر83) مراجعه نموده وبستری شده بودند ازطریق بررسی پرونده وتنظیم پرسش نامه درطی مطالعه ای توصیفی- مقطعی مورد بررسی قرارگرفتند. افرادی که داروهای ناشناخته ویا داروهای ضدتشنج دیگرمصرف نموده بودند از مطالعه حذف شدند. در بررسی تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی شامل فراوانی، محاسبه میانگین و میانه استفاده شد و پس از پایان کار جمع آوری توسط نرم افزارspss آنالیزشد.
    یافته ها
    6/36% بیماران را جنس مذکر و 4/63% راجنس مؤنث تشکیل دادند، میانگین سنی مراجعین حدود5/24 سال بود، 29% سابقه مصرف قبلی دارو را داشتند و در 4/20% سابقه خودکشی قبلی دیده شد. میانگین فاصله زمانی بین مصرف دارو و مراجعه 6 ساعت بود. در56% موارد در زمان مراجعه کاهش سطح هوشیاری به درجات مختلف مشاهده شد، 90% افرادی که سطح سرمی دارو در آنها اندازه گیری شده بود سطح سرمی بالا داشتند. 8% بیماران دچار عوارضی نظیر اختلالات تنفسی و عفونت ادراری شده بودند و 5/4% موارد در بخش مراقبت های ویژه بستری شدند، میزان مرگ و میر 2% بود.
    نتیجه گیری
    مطالعه اخیر شباهت های زیادی با مطالعات سایر کشورها دارد و نشان می دهد که با توجه به آمار بالای مسمومیت با داروهای فوق، لزوم بررسی در رابطه با راهکارهای پیشگیری ازطریق آموزش مصرف دارو، مراقبت های لازم، مشاورات روانپزشکی، ارائه درمان های مناسب و افزایش امکانات بخش مراقبتهای ویژه را ثابت می نماید.
    کلیدواژگان: توکسیسیتی، فنی توئین، کاربامازپین، سدیم والپروات