فهرست مطالب

مجله زیست شناسی ایران
سال نوزدهم شماره 3 (پاییز 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/09/10
  • تعداد عناوین: 13
|
  • غلامرضا بلالی، زهره محربی صفحات 241-250
    گونه Rhizoctonia solani، یکی از متنوع ترین و پیچیده ترین گونه های قارچی بوده و از نظر مقایسه ریخت شناسی شبیه قارچهای ناقص بازیدیومیست است. دامنه میزبانی وسیع و فقدان صفات تشخیصی در آن، مطالعات ژنتیکی وتاکسونومیکی (آرایه شناختی) جمعیت های این قارچ را با مشکل مواجه ساخته است. در این مطالعه زایموگرم آنزیم پکتیناز بعنوان یک نشانگر مولکولی برای مطالعه تنوع ژنتیکی آناستوموز گروه 2 (AG-2) قارچ R. solani، که عامل بیماری لکه قهوه ای چمن، مورد استفاده قرار گرفت. در این رابطه 256 جدایه بر اساس واکنش آناستوموز ریسه و وجود هسته های متعدد در هر سلول به عنوان گروه آناستوموزی AG-2شناسایی شد. زایموگرافی این تعداد جدایه دو لوکوس، یکی برای پلی گالاکتوروناز و دیگری برای پکتین استراز مشخص نمود، که بر اساس پلی مورفیسم این دو لوکوس تعداد 10 گروه زایموگرم برای ایزوله های قارچ R. solani به دست آمد. به نظر می رسداین روش نه تنها در شناسایی گروه های آناستوموزی قابل استفاده است بلکه در تعیین تنوع ژنتیکی درون گروهی نیز اطلاعات مفیدی ارایه می دهد که این اطلاعات می تواند در مطالعه اپیدمیولوژی این قارچ مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: پکتیک زایموگرم Rhizoctonia solani، AG، 2
  • مهشید حجت، اصغرطالبیان، رویا قدس، اشرف شبانی، محمد مهدی آخوندی، محمدرضا صادقی صفحات 251-263

    روش های ایمونوشیمی مانند الایزا، رادیو ایمونواسی و ایمونوفلورسانس، روش هایی حساس و سریع جهت آنالیز یوبی کوییتین و سایر مولکولهای زیستی، بر پایه استفاده از آنتی بادی اختصاصی بعنوان شناساگر می باشند. لذا تهیه آنتی بادی اختصاصی علیه یوبی کوییتین همواره یکی از ابزارهای مهم در بررسی و ردیابی این پروتئین است. هدف از این تحقیق تخلیص یوبی کوییتین از گلبولهای قرمز انسان و تولید آنتی بادی اختصاصی علیه آن وکونژوگاسیون آنتی بادی به منظور استفاده در مطالعات ایمونوشیمی می باشد. در این تحقیق ابتدا یوبی کوییتین از گلبولهای قرمز خونی با دناتوراسیون حرارتی و یا بوسیله سولفات آمونیوم جدا و نهایتا با کروماتوگرافی بر روی ژل DEAE-Sephadex تخلیص گردید. این پروتئین بکمک گلوتارآلدیید به پلی یوبی کوییتین تبدیل و بعنوان ایمونوژن در دوزهای مناسب به خرگوش تزریق گردید. پس از تعیین تیتر آنتی بادی در سرم خرگوشی با روش الایزا و خونگیری در حجم مناسب، جداسازی آنتی بادی های سرم خرگوشی، از روش ایمونوافینیتی بر روی ستون کروماتوگرافی جذبی فعال شده با پروتئین A، انجام شد. سپس با اتصال یوبی کوییتین به عنوان لیگاند به ژل CNBr activated sepharose-4Bو عبور آنتی بادی های خرگوشی مرحله قبل از ستون کروماتوگرافی جذبی متصل به یوبی کوییتین، آنتی بادی اختصاصی علیه یوبی کوییتین خالص شد. سپس آنتی بادی های اختصاصی، با ماده فلورسانس فلورسیین ایزوتیوسیانات کونژوگه و در پایان جهت تائید قابلیت آنتی بادی های مذکور در شناسایی و اتصال به اپی توپهای پروتئین یوبی کوییتین، تستی به روش ایمونوفلورسانس طراحی شد. نتایج انجام SDS-PAGE برروی یوبی کوییتین تخلیص شده از ستون تعویض یونی و آنتی بادی های سرمی تهیه شده از ستون جذبی، به صورت تک باند بر روی ژل ظاهر گردید.همچنین بکمک تست الایزا، ویژگی آنتی بادی های اختصاصی تخلیص شده به پروتئین یوبی کوییتین تائید گردید. در هر بار تخلیص1 mg یوبی کوییتین به ازای 100 ml گلبول قرمز و 0.6 mg آنتی بادی اختصاصی علیه یوبی کوییتین، به ازای 8 ml سرم ایمن شده خرگوش حاصل گردید. در بررسی ایمونوفلورسانس اسپرمهای پوشیده از یوبی کوییتین با توجه به اینکه یوبی کوییتین محور بسیاری از تحقیقات زیستی است به کمک آنتی بادی های کونژوگه با فلورسیین ایزوتیوسیانات، فلورسانس قابل توجهی در مقایسه با کنترل منفی آزمایش مشاهده گردید لذا تهیه این ماده و آنتی بادی علیه آن، و همچنین کونژوگه کردن این آنتی بادی با ملکولهای فلورکروم امکان بررسی بیشتر عملکرد آن را فراهم می سازد.

    کلیدواژگان: یوبی کوئیتین، آنتی بادی، کروماتوگرافی جذبی، خالص سازی
  • فرشاد درویشی هرزویلی، ناصرگلبانگ، زهره حجتی، مجید متولی باشی صفحات 264-271

    استرپتومایسین یک آنتی بیوتیک آمینوگلیکوزیدی است که توسط باکتری استرپتومایسس گریزئوس تولید می شود. ژنتیک تولید استرپتومایسین بخوبی در استرپتومایسس گریزئوس مشخص شده است. دسته ژنی str با بیش از 25 ژن، اعمال مختلف بیوسنتزی، تنظیمی و ترشح آنتی بیوتیک استرپتومایسین را انجام می دهد. هدف اصلی این تحقیق افزایش میزان تولید آنتی بیوتیک استرپتومایسین با استفاده از استرپتومایسس ترانس ژنیک است. بدین منظور، ژن تنظیم کننده تولید آنتی بیوتیک استرپتومایسین(strR) مورد نیاز است. در این تحقیق DNA از باکتری استرپتومایسس گریزئوس جدا و خالص شد. پرایمرهای مختلفی برای رسیدن به هدف تحقیق طراحی و سپس با تکنیک PCR ژن strR تکثیر گردید. صحت محصول PCR یعنی ژن strR با تکنیک های Nested-PCR و PCR-RFLP بررسی شد.

    کلیدواژگان: استرپتومایسین، استرپتومایسس گریزئوس، ژن strR، _ PCR
  • لادن دلفی، حوری سپهری، یاسمن رسولی، سمیده خویی صفحات 272-281

    اسید پکتیک و? -گلوکان دو بخش جدا شده از عصاره گیاهان لاکتوژن دار شد. این دو، ماکرومولکول پلی ساکاریدی هستند و پژوهش های قبلی اثر لاکتوژنیک آنها را بر قطعات هیپوفیز گوسفند با افزایش ترشح پرولاکتین در آنها نشان داده است. در این مطالعه کشت دودمان سلولی GH3/B6، تنها سلولهای لاکتوتروپ هیپوفیز قدامی با خصوصیت ترشح پرولاکتین و هورمون رشد مورد استفاده قرار گرفت. اندازه گیری مقدار پرولاکتین مترشحه از این سلولها در تراکم های مختلف -?گلوکان با روش وسترن بلات و سپس دانسیتومتری باندها انجام شده است. نمونه های تحت تاثیر -?گلوکان با نمونه های شاهد یعنی سلولهای تنها انکوبه شده در محیط کشت و نیزکنترل مثبت یعنی سلولهای تحت تاثیر هورمون رها کننده تیروتروپین (Thyrotropine- Releasing Hormone) با تراکم nM 50، مقایسه شد. هورمون رها کننده تیروتروپین یکی از بهترین محرک های ترشح پرولاکتین در سلولهای لاکتوتروپ هیپوفیز قدامی است. انکوباسیون سلولها بمدت 24 ساعت، افزایش معنی دار ترشح پرولاکتین در تمام تراکم های -?گلوکان نسبت به محیط شاهد را نشان می دهد. در حالیکه انکوباسیون سلولها بمدت 48 ساعت افزایش معنی دار ترشح پرولاکتین سلولها را فقط در تراکم های mg/ml 100 300 (p<0.05) و mg/ml 200 (p<0.01) نشان می دهد. در این پژوهش سلولها از نظر مورفولوژی نبز بوسیله میکروسکوپ فاز کنتراست مورد بررسی قرار گرفتند. مهمترین تغییر در سلولها افزایش گرانول های ترشحی است، اما این افزایش در وضعیت بیولوژیکی آنها در محیط کشت تاثیری ندارد.

    کلیدواژگان: پلی ساکارید، اسید پکتیک، b، گلوکان، سلولهای GH3، B6، پرولاکتین
  • علی موافقی صفحات 282-289
    با گذشت بیش از دو دهه از آغاز تحقیقات در مورد نحوه خروج پروتئینها از شبکه آندوپلاسمی هنوز بطور کامل در این زمینه اتفاق نظر حاصل نشده است. مدل «انتقال توده ای» خروج مولکولها از شبکه آندوپلاسمی را به صورت غیر انتخابی در نظر می گیرد. در حالی که مدل «انتقال فعال» گزینش مولکولها و در نتیجه تغلیظ آنها را در زمان خروج از ER پیشنهاد می کند. بهر حال نقش تتراپپتید نشانه HDEL در بازگشت دادن پروتئین های مقیم ER از دستگاه گلژی مورد پذیرش است. از مشکلات تحقیقی موجود در زمینه پروتئین هائی که دارای این توالی نشانه هستند، خروج کم و از طرف دیگر تجزیه سریع بسیاری از آنها در خارج از ER است. برای غلبه بر این مشکل، دو گروه از گیاهان تراریخت توتون مورد استفاده قرار گرفت که سلولهای آنها آلفا- آمیلاز و یا HDEL- آلفا- آمیلاز را به عنوان پروتئین ترشحی تولید می کنند. نشان دار کردن ایمنی شناختی برش های انجمادی سلولهای ریشه این گیاهان با آنتی بادی تهیه شده بر علیه آلفا- آمیلاز وجود این آنزیم را در شبکه آندوپلاسمی، دستگاه گلژی و دیواره سلولی هر دو گروه از آنها مشخص کرد. مقایسه الکترومیکروگراف های مربوط به سلولهای تراریخت نشان داد که اتصال مولکول های آلفا- آمیلاز به توالی HDEL باعث تمرکز این آنزیم در قطب نزدیک یا سیس دستگاه گلژی و احتمالا بازگشت آن به سمت ER می گردد. با این حال، وجود تعدادی از نشانها در سایر ساکول های گلژی و همچنین دیواره های سلولی دلیلی بر اشباع احتمالی ماشین بازگشت مولکول های دارای تتراپپتید HDEL از بخش نزدیک یا سیس بود. بعبارت دیگر، در سلولهای تراریخت بازداری مولکول های آلفا- آمیلاز بواسطه اتصال به HDEL نمی تواند بطور کامل باعث حفظ این مولکولها در ER گردد. نشان دار کردن سلولهای ریشه گیاهان وحشی با استفاده از آنتی بادی های کالرتیکولین و بیپ کمرنگ بودن نقش کم مکانیسم بازگشت بواسطه HDEL را در بازداری رتیکلوپلاسمین های محلول در ER تایید نمود.
    کلیدواژگان: شبکه آندوپلاسمی، دستگاه گلژی، توالی HDEL، نشان دار کردن ایمنی شناختی
  • سید رضا جعفری، خسرو منوچهری کلانتری، مسعود ترکزاده صفحات 290-298

    پاکلوبوترازول یکی از مهمترین ترکیبات تریازول محسوب می شود. این ترکیبات باز دارنده رشد بوده و تنشهای محیطی را در گیاهان تخفیف می دهند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر پاکلوبوترازول (PBZ) در کاهش تنش سرما بر نهال های گوجه فرنگی و حفظ آنها در این شرایط بود. در این تحقیق PBZ دو غلظت متفاوت (30 و 60 میلی گرم در لیتر) بر گیاهان پنج هفته ای اسپری شد. سه روز پس از تیمارتوسط PBZ، نهالها در معرض تنش سرما قرار گرفتند. پس از تیمار نهال ها، پارامترهای مورفولوژیکی از قبیل وزن تر و وزن خشک ریشه و اندام هوایی و پارامترهای بیوشیمیایی مانند پرولین، کلروفیل کل برگ، کاروتنویید ها و میزان پراکسیداسیون چربی های غشا اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تنش سرما میزان پراکسیداسیون غشا و پرولین را در نهال های تحت تنش سرما افزایش می دهد، اما در این نهال ها میزان کلروفیل و کاروتنویید کاهش می یابد. پاکلوبوترازول موجب کاهش وزن خشک اندام هوایی گردیده و طول میانگره ها و اندام هوائی را کاهش می دهد ولی PBZ موجب افزایش وزن خشک ریشه ها شده و آنها را گسترش می دهد. همچنین PBZ در شرایط تنش موجب کاهش میزان پراکسیداسیون غشاء و پرولین می گردد. تیمار نهال ها با PBZ میزان کاروتنویید و کلروفیل را در شرایط تنش و غیر تنش افزایش می دهد. نتایج حاصل از این تحقیق بهبود علایم تنش و آسیبها در نهالهای تیمار شده توسط PBZ را نشان می دهد و مشخص می کند که PBZ توانایی پاسخ گیاه به تنش سرما را بهبود می بخشد.

    کلیدواژگان: گوجه فرنگی، پاکلوبوترازول، تنش سرما، پراکسیداسیون غشاء، پرولین
  • سیدمحسن حسام زاده حجازی، مهدی ضیایی نسب صفحات 299-313
    سرده (جنس) شبدر با داشتن 248 گونه، یکی از مهمترین گیاهان علوفه ای از خانواده Fabaceae به شمار می رود. بین گونه های مختلف آن از نظر مورفولوژیکی و سیتوژنتیکی تنوع زیادی وجود دارد. برای بررسی تنوع سیتوژنتیکی از سیستم آنالیز تصویری استفاده شد. باین منظور، بذرهای 19 ژنوتیپ متعلق به 10 گونه مختلف کشت گردید و پس از جوانه زنی بذرها از مریستم انتهایی ریشه برای مطالعات کاریوتیپی استفاده شد. تعداد کروموزومهای پایه در ژنوتیپهای مورد بررسی بین x=5 (دو ژنوتیپ، دیپلویید)، x=7 (سه ژنوتیپ، دیپلویید) و 12) x=8 ژنوتیپ، دیپلویید و دو ژنوتیپ، تتراپلویید) متغیر بود. براساس جدول دو طرفه Stebbins ژنوتیپ های 7585، 27 و 5156 در گروه 2A و سایر ژنوتیپها در گروه 1A قرار گرفتند. پلات ژنوتیپها براساس دو پارامتر A1 و A2 و کلاسهای تقارنی جدول استبینز نتایج مشابهی را نشان داد. تجزیه واریانس داده های حاصل از کلیه صفات مورد مطالعه در قالب طرح CRD نشان دهنده اختلاف معنی داری بین ژنوتیپها در سطح 1 درصد است. تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که سه مولفه اول در مجموع بیش از 92 درصد از واریانس موجود بین ژنوتیپها را توجیه می نماید، به طوریکه در مولفه اول صفات طول کل کروموزوم(TL)، طول بازوی بلند (LA)، درصد نسبی طول بازوی بلند (%LA)، طول بازوی کوتاه (SA) و درصد نسبی طول بازوی کوتاه (%SA) بیشترین نقش را در ایجاد تنوع داشتند. در مولفه دوم صفات نسبت بازوها، شاخص سانترومری و درصد شکل کلی با داشتن بالاترین ضرایب بردارهای ویژه، دارای بیشترین اهمیت در واریانس بین ژنوتیپها است. برای گروه بندی ژنوتیپها براساس صفات کاریوتیپی، تجزیه کلاستر به روش UPGMA انجام شد که با برش دندروگرام در فاصله ژنتیکی 3.89، ژنوتیپها در سه کلاس مختلف قرار گرفت. در این بررسی بیشترین فاصله ژنتیکی بین دو ژنوتیپ (27) T.hybridum و (3704) T.hirtum و کمترین فاصله ژنتیکی بین دو ژنوتیپ 314 و 2139 متعلق به گونه T.fragiferum مشاهده شد. دیاگرام حاصل از پراکنش ژنوتیپ ها براساس دو مولفه اصلی اول و دوم، ژنوتیپهای مورد بررسی را در سه گروه متمایز قرار می دهد که این امر موید نتایج حاصل از تجزیه کلاستر است. در تجزبه کلاستر (UPGMA) بر اساس دو پارامتر A1 و A2، با برش دندروگرام در فاصله ژنتیکی 1/75 ژنوتیپها از لحاظ تکاملی در سه گروه متمایز قرار گرفت. بر این اساس دو ژنوتیپ (Alice) T.repens و (7593) T.subterraneum کمترین مقدار فاصله ژنتیکی را نشان می دهند و بیشترین مقدار فاصله ژنتیکی بین دو ژنوتیپ (27) T.hybridum و (8313) T.alexandrinumمشاهده شد.
    کلیدواژگان: تجزیه به مولفه های اصلی، تجزیه کلاستر، سیتوژنتیک، سیستم آنالیز تصویری، شبدر
  • احمد مجد، سیده مهدخت مداح، فتح الله فلاحیان، سید حسین صباغ پور، فیروزه چلبیان صفحات 314-324
    اسید سالیسیلیک ترکیبی درونزا و کلیدی در مقاومت نسبت به بیماری های موضعی و همه گیر در گیاهان محسوب می شود که خواص شبه هورمونی نیز دارد. برای بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر عملکرد، اجزای عملکرد و مقایسه مقاومت دو رقم نخود، رقم بیونیج (حساس) و رقم هاشم (مقاوم) به قارچ.Ascochyta rabiei [pass] Labr. در سال زراعی 1383-1382 در ایستگاه تحقیقاتی دیم سرارود کرمانشاه پژوهش حاضرانجام شد. آزمایشها به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. دو رقم (هاشم و بیونیج) به عنوان عامل اصلی و 4 غلظت اسید سالیسیلیک (0، 0.1، 0.7 و 1.5 میلی مولار) به عنوان عامل فرعی درنظر گرفته شد. تیماردهی گیاهان با پاشیدن غلظت مورد نظر اسید سالیسیلیک روی سطح برگها و از هنگام شروع گلدهی آغاز و 20 روز ادامه یافت. 10 روز پس از شروع تیمار، گیاهان با سوسپاسیون خالص شده قارچ با رقت106 اسپور در میلی لیتر آب مقطر اسپور پاشی شدند. پس از رسیدن بذرها، تعداد شاخه های نخستین، تعداد شاخه های دومین، ارتفاع بوته، طول غلاف، تعداد غلاف در بوته، وزن صد غلاف، وزن صد دانه، عملکرد هر بوته مورد ارزیابی قرار گرفت. سنجش پروتیینهای دانه نیز به روش برادفورد انجام شد. نتایج نشان داد که غلظت 1/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید عملکرد بوته ها را در هر دو رقم و وزن صد دانه و طول غلاف را در رقم بیونیج افزایش می دهد. غلظت 5/1 میلی مولار اسید موجب کاهش معنی دار پروتئینهای محلول دانه در رقم هاشم می گردد. غلظت 1.5 mM اسید باعث تاخیر در بروز بیماری برق زدگی (Ascochyta blight) در رقم بیونیج می شود. اما در نهایت شدت بیماری کاهش قابل توجهی ندارد. غلظت 7/0 میلی مولار اثر مطلوبی بر عملکرد و اجزای آن دارد، اما با شرایط بکار گرفته شده موجب افزایش شدت بیماری در رقم بیونیج می گردد.
    کلیدواژگان: نخود، Cicer arietinum L، _ اسید س، الیسیلیک، عملکرد، بیماری برق زدگی
  • ویدا حجتی، حاجی قلی کمی، افشین فقیری صفحات 325-340
    هدف از این مطالعه بررسی فونستیک سوسماران منطقه دامغان از طریق آنالیز صفات مورفولوژیک و استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر است که حاصل آن ارائه کلید خلاصه شده ای برای گونه های منطقه دامغان همراه نقشه پراکندگی و نمودار فراوانی نمونه ها می باشد. در این تحقیق که از فروردین ماه تا بهمن ماه 1383 انجام شد تعداد 231 نمونه سوسمار از 12 ایستگاه مختلف در منطقه دامغان با دست جمع آوری و به آزمایشگاه جانورشناسی منتقل گردید. از نمونه های زنده عکس و اسلایدهای محیطی تهیه شد و پس از آن نمونه ها در فرمالین 10 درصد تثبیت گردید. سوسماران منطقه دامغان متعلق به 17 گونه از 6 خانواده می باشند که عبارتند از: آگامای قفقازی Laudakia caucasia، آگامای سروزغی دم سیاه Phrynocephalus maculatus، آگامی سروزغی خاکستری P. scutellatus و آگامای چابک Trapelus agilis از خانواده Agamidae؛ لوس مار Ophisaurus apodus از خانواده Anguidae؛ جکوی زگیل دار بلوچی Bunopus tuberculatus، جکوی انگشت خمیده خزری Cyrtopodion caspium و جکوی دم پخ بدریاگا Teratoscincus bedriagai از خانواده Gekkonidae؛ ارمیاس سیستان Eremias fasciata، ارمیاس میانی E. intermedia ارمیاس ایرانی E. persica، ارمیاس آسیای مرکزی E. velox velox، مسالینای دم دراز بیابانی Mesalina watsonana و سوسمار مارچشم Ophisops elegans از خانواده Lacertidae؛ اسکینک مارچشم آسیایی Ablepharus pannonicus و اسکینک علفزار طلایی Mabuya aurata transcaucasica ازخانواده Scincidae و بزمجه بیابانی خزری Varanus griseus caspius از خانواده Varanidae شناسایی شدند. از میان آنها لوس مار Ophisaurus apodus و سوسمار مارچشم O. elegans برای اولین بار از استان سمنان گزارش می شود. پیش از این تحقیق تنها یک نمونه اسکینک علفزار طلایی Mabuya aurata transcaucasica در مرز استان سمنان و گلستان در نزدیکی شهرستان شاهرود گزارش شده بود که در این مطالعه چند نمونه از آن در داخل شهرستان دامغان جمع آوری گردید.
    کلیدواژگان: بررسی فونستیک، سوسماران، منطقه دامغان
  • فاطمه خاکپای، پروین رستمی، علی اصغر پیله وریان صفحات 341-347

    درک به موقع نشانه های خطر برای بقای موجودات زنده ضروری است. موجودات زنده هنگام مواجه شدن با خطر، دچار ترس می شوند و پاسخ های رفتاری نشان می دهند که با استفاده از (ماز + مرتفع)، Elevated plus - maze می توان این پاسخهای رفتاری را مورد بررسی قرار داد. افزایش در دو پارامتر، یکی درصد ورود به بازوی باز (%OAE) و دیگری درصد زمان سپری شده در بازوی باز (%OAT)،Elevated plus–maze (ماز + مرتفع) نشاندهنده کاهش ترس می باشد. در مطالعه حاضر اثر تستوسترون بر روی رفتار ترس در موشهای صحرایی (رت) گنادکتومی شده به وسیله Elevated plus–maze مورد بررسی قرارگرفته است. تزریق زیر جلدی (SC) دوزهای مختلف تستوسترون(100، 200، 300، 450? g/rat) موجب افزایش وابسته به دوز %OAE و %OATگردید. بیشترین پاسخ را دوز 450? g/rat دارو ایجاد نمود (<0.001). با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که تستوسترون موجب کاهش رفتار ترس می گردد.

    کلیدواژگان: گنادکتومی، ترس، اضطراب، تستوسترون، درصد ورود به بازوی باز، درصد زمان سپری شده در بازوی باز
  • معصومه فیروزی، فرزانه صابونی، پوریا مشیدی، لیلا زنجانی، محمدحسین نبیان صفحات 348-354

    بیشتر مطالعاتin vitro در سیستم عصبی مرکزی روی کشت خالص آستروسیتها انجام می گیرد. در این مطالعه با استفاده از مغز موش صحرایی نوزاد کشت خالص سلولهای آستروسیت نوعI وII بر اساس روش پایه McCarthy & Vellis (1980)و با تغییراتی در جهت ساده شدن آن انجام شد. جداسازی سلولهای کورتکس مغز بصورت مکانیکی و بدون استفاده از آنزیم، انجام و سلولهای منفک شده در محیط کشت 10%FCS+DMEM بدون استفاده از فاکتورهای رشد وچسبندگی کشت داده شد. از کشت مخلوط کورتکس، آستروسیتهای نوعI وII با خلوص بالا بدست آمد. خلوص بالای آستروسیتها توسط آنتی بادی علیه GFAP مارکر اختصاصی محسوب شده برای آستروسیتها محسوب می شود، تایید گردید. از کشت خالص آستروسیتها می توان برای انجام آزمایشهای مختلف بیوشیمیایی، ژنتیک ملکولی، فیزیولوژی، فارماکولوژی و الکتروفیزیولوژی در سیستم عصبی مرکزی استفاده نمود.

    کلیدواژگان: شت سلول، جدا سازی، خالص سازی، آستروسیت نوع I، آستروسیت نوع II، O، 2A، کورتکس
  • مهدی یوسفی صفحات 355-362
    پناهگاه حیات وحش قمشلو، در 45 کیلومتری شمال غربی اصفهان (در مرکز ایران) واقع شده است و در حدود 50000 هکتار وسعت دارد. در این منطقه بروش فیزیونومیک و بر اساس گونه های غالب 20 واحد رویشی متفاوت تشخیص داده شد. این واحد های رویشی از طریق استقرار50 کوادرات و برداشت تمام گونه های گیاهی از هر پوششی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی روابط بین این کوادراتها از آنالیز خوشه ایاستفاده شد. نتایج نشان داد که این کوادراتها به 2 خوشه اصلی و تعدادی گروه کوچکتر تقسیم می شود که منطبق با واحد های رویشی منطقه می باشند. گونه های غالب این واحدهای رویشی عبارتند از: Scariola orientalis، Astragalus brachyodontus، Astragalus pichleri،Centaurea gaubae، Artemisia sieberi، Artemisia aucheri و Anabasis haussknechtii که روابط بین این واحدهای رویشی نیز بررسی شد.
    کلیدواژگان: واحد های رویشی، آنالیز خوشه ای، پناهگاه حیات وحش قمشلو
  • بهاره نوروزی، علی احمدی مقدم صفحات 363-368

    سیانوباکتری های دیازوتروف که معمولا در همه جا وجود دارند نقش مهمی را در تثبیت نیتروژن و در نتیجه در نگهداری و باروری خاک بازی می کنند. چرخه زندگی سیانوباکترهای هتروسیست دار با توجه به نقش آنها در تثبیت ازت بویژه در شالیزارهای ایران مطالعات ناچیزی انجام شده است. در تحقیق حاضر نمونه برداری، جداسازی و خالص سازی و شناسایی سیانوباکترهای هتروسیست دار از شالیزارهای استان گلستان انجام شد و نتایج نشان داد که دو گونه Nostoc ellipsosporum وNostoc muscorum فراوان ترین آنها هستند. به منظور رسم منحنی رشد، هر گونه بصورت مجزا در محیط کشت مایع آلن کشت داده شدند و منحنی رشد با استفاده از غلضت کلروفیل رسم و زمان دو تاشدن هر گونه محاسبه گردید. نتایج حاصل از رسم منحنی رشد و محاسبه زمان دو تاشدن نشان داد که گونه N. ellipsosporum دارای فاز لگاریتمی و زمان دو تا شدن طولانی تری نسبت به N.muscorum است که می تواند باعث افزایش مدت فعالیت نسبت به گونه دیگر و در نتیجه تثبیت مقدار بیشتر ازت شود.

    کلیدواژگان: منحنی رشد، زمان دو تا شدن، Nostoc moscorum، محیط کشت آلن، Nostoc ellipsosporum
|
  • Balali G. R., Moharabi, Z Pages 241-250
    The species of Rhizoctonia solani is one of the most diverse and complex species that morphologically is similar to Basidiomycetous imperfect fungi. Its broad range and the lack of diagnostic characters create difficulties in the study of taxonomy and population genetics of this fungus. In this study zymogram of pectinase was used as a molecular marker to determine genetic variation of R. solani AG-2 which is known as the cause of brown patch of lawn disease. In this regard 252 out of 256 isolates recovered from lawn were identified as R. solani AG-2, based on the number of nuclei per cell and anastomosis reaction. In pectic zymogram analysis of the isolates tested two loci, one for polygalacturonase and the second for pectinestrase were identified. Based on polymorphisims in these two loci, ten zymogram patterns were distinguished for 252 isolates tested. It seems not only this technique is a fast and reliable method to identify anastomosis groups of R. solani but also it could employed to study intraspecific variation of this fungus.
  • Hodjat M., Talebian A., Ghods R., Shabani A., Akhondi M.M., Sadeghi M.R Pages 251-263

    Ubiquitin is a small protein of 76 amino acid residues that has attracted the concern of researchers of different science due to its multiple functions in the most biological process. It contributes in process such as cellular proteolysis, replication control and gene expression, maintenance of chromatin structure, cell differentiation, gametogenesis and etc., which shows numerous function of this vital protein. The immunochemical methods (ELISA, radioimmunoassay, Immunofluorecence) are sensitive and rapid techniques for the analysis of Ubiquitin and other such biological molecules which all use specific antibodies as detector. Therefore preparation of specific antibody directed against Ubiquitin is a valuable tool in detecting and assessing of this protein. In this study we attempted to purify Ubiquitin from human red blood cells and produce specific antiubiquitin antibody and conjugate these antibodies in order to employ in immunochemical studies. In this study Ubiquitin was first purified from packed blood cells by several steps including rapid denaturation of protein at 90°c, precipitation of Ubiquitin and other protein in 90% saturated ammonium sulfate and chromatography on DEAE-Sephadex. In the next step to increase the immunogenecity of Ubiquitin, cross linking of this protein to form polyubiquitin was attempted by employing glutaraldehyde. The prepared immunogenic polyubiquitin, were injected multiportally in to the rabbit. The reactive antibody was detected against polyubiquitin, using enzyme linked immunoassay. In order to isolate rabbit serum antibody, Protein A affinity chromatography was employed. Free Ubiquitin was coupled to CNBr-activated Sepharose 4B so that by passing rabbit antiserum over the column antiubiquitin antibody was purified. Specificity of antibodies was also examined using enzyme linked immunoassay. Finally antiubiquitin antibodies were conjugated with Flourscein Isothiocyanate. Results on SDS-Gel Electrophoresis of purified Ubiquitin and antiubiquitin antibody from Ion exchange column and affinity column appeared as a single band, indicating protein purity. It has also confirmed the specificity of purified antibodies referred to antiubiquitin antibodies by using ELISA. Use of such purification methods gave a yield of 1mg Ubiquitin from 100ml packed blood cell and 0/6 mg antiubiquitin antibodies from 8 ml immune serum. Study and identification of Ubiquitin function, play an important roles in biological research therefore preparation of antiubiquitin antibodies as an initial tool of these researches in immunochemistry studies is very important and there has been much interest in the production of these antibodies. The offered method in the preset study for purification of Ubiquitin and antiubiquitin antibodies is a reliable way to achieve this aim. Access to Antibodies conjugated with Fluorochrome molecules in this study; provide a tool in Ubiquitin studies by Immunofluorecence methods.

  • Darvishi F., Golbang N., Hojati Z., Motovali, Bashi M Pages 264-271

    Streptomycin is an aminoglycosidic antibiotic that is produced by Streptomyces griseus. The genetics of streptomycin production is well known in Streptomyces griseus, for which more than 25 clustered genes have been described that encode biosynthesis, regulatory and transport functions. The main goal in this research was production of elevated levels of streptomycin, using transgenic Streptomyces. To gain this, the regulatory gene for streptomycin production (strR) was needed. In this research DNA was extracted and purified from Streptomyces griseus. Different sets of primer were designed for this research purpose and then the strR gene was amplified by PCR. Identify of PCR product of strR gene, was confirmed using gel electrophoresis, Nested-PCR and PCR-RFLP techniques.

  • Delphi L., Sepehri H., Rassouli Y., Khoei S Pages 272-281

    The main active compounds of Lactogen herbal extracts are pectin and -glucan which are polysaccharide structure. Studies on the effect of these substances on hypophysis fragments indicated their potential to increase prolactin secretion. In the present study, we used GH3/B6 cell line which is known to secret prolactin and growth hormone. Western blotting following band densitometry via Total lab software showed prolactin amount in the presence of -glucan. In our study GH3/B6 cells were treated with various concentration of -glucan ranging from 50 to 300 gr/ml for a time period of 24 hours or 48 hours. -glucan effect on prolactin secretion was compared to control cells (in the absence of -glucan) and positive control cells treated with 50 nM of Thyrotropine Releasing Hormone (TRH). TRH is one of the best prolactin secretion stimulator in anterior hypophysis cells. These results indicate that 24 hours incubation of these cells in the presence of 50, 100, 200 gr/ml (p<0.01) and 300 gr/ml (p<0.05) of -glucan can significantly increase prolactin secretion in comparison with control. In 48 hours incubation with -glucan, prolactin secretion was significantly increased in 100, 300 (p<0.05) and 200 gr/ml (p<0.01) in comparison with the control. In addition, phase contrast microscopy showed increased appearance of secretory granules which could correlate with increased prolactin secretion.

  • Movafeghi A Pages 282-289
    Without any doubt, the issue of ER export is far from settled and discussions have been ongoing for almost two decades. Two models are currently competing for general acceptance. One model describes ER export as a non-selective diffusion into anterograde ER-derived transport vesicles (bulk-flow). The second model postulates that proteins are actively selected and enriched during ER export (active transport). However, the retrieval of HDEL-tagged proteins from the Golgi complex is well established in different cells. The secretion of ER residents is very low, and the true level of ER export is masked by degradation in a post-ER. To overcome this problem, we used two transformed tobacco plants, which produce barley alpha-amylase and alpha-amylase-HDEL as soluble cargo molecules. Labeling using cryo-sectioning and alpha-amylase antibodies revealed that in both transgenic plant cells the secreted molecule was distributed in the ER, cisternae of the Golgi apparatus and cell wall. However, tagging alpha-amylase with HDEL led to predominant labeling of the cis- and cis-most cisternae. Occasional labeling of the compartments distal to the cis-Golgi in alpha-amylase-HDEL–producing plants indicated that saturation of ER retention may have occurred. In addition, both alpha-amylase and alpha-amylase-HDEL were detected in the cell wall, confirming that ER retention via HDEL tagging in the transformed cells was incomplete. Labeling of wild root cells with Calreticulin and Bip antibodies showed that this retrieval mechanism in plants has little impact on ER retention of soluble reticuloplasmins.
  • Jafari S.R., Manuchehri Kalantari Kh, Turkzadeh M Pages 290-298

    Paclobutrazol in one the most important substance from triazol grope. These substance are plant growth retardants which mitigate stress in plants. The aim of the present study was to determine whether the plant growth regulator, such as paclobutrazol can protect tomato seedling from injuries caused by low temperature stress (LTS). In this study two different concentrations (30, 60 mg/l) of PBZ were sprayed on 5-week-old plants. After 3 days, seedlings were exposed to LTS by placing them in cold incubator at 1±0.2 ºC for 6 h for consecutive day and returned to their original place, treatment were applied daily for 5 day. After treatment of seedlings, morphological parameters (such as shoot and root fresh weight, shoot and root dry matter and shoot and root length) and biochemical parameters (such as, proline, leaf chlorophyll, carotenoids, cell membrane lipids peroxidation) were measured. Data of all parameters were analysed with spss software version 9.0. Results showed that LTS inhibited plant growth and induced membrane lipid peroxidation, and increased proline content. On the other hand, LTS decreased the chlorophyll and carotenoids content. PBZ treatment caused shoot dry weight. Internode and shoot length were reduced by this treatment. Instead PBZ, increased root dry weight and root were more extended. Moreover PBZ treated plants when exposed to the cold stress condition, showed reduction in lipid peroxidation and proline content. Treatment of seedlings with PBZ led to an increase in chlorophyll and carotenoid contents either in stress or non stress conditions. Our results showed that PBZ treatment improve chilling injury and responses to the cold stress.

  • Hesamzadeh Hejazi, S.M., Ziaei Nasab, M Pages 299-313
    The genus Trifolium L. (Fabaceae) an important member of forage plants comprises approximately 248 species. The germplasm used in this study containing 19 genotypes from 10 species of clover genus considered by Karyotypic studies. In this study, the Video Analysis System was used for karyotype analysis. The basic chromosome number was varied between X=5 (in two diploid genotypes), X=7 (in three diploid genotypes) and X=8 (in twelve diploid genotypes and two tetraploid genotypes). The genotypes number 7585, 27 and 5156 classified to symmetric class of 2A and others stand to 1A. The plot of genotypes, based on two parameters of A1 and A2, and symmetry types of Stebbins had the same results. The Results of analysis of variance based on completely randomized design(CRD) showed a significant differences among the genotypes for all traits (P<%1). Using principal component analysis, the first, second and the third component justify %92.15 of total variance. In the first component, the length of the long arm, long arm relative percentage, short arm, short arm relative percentage and the total length of chromosome which had the highest coefficients of eigen values also had the most significant role in total variance. In the second component the feature of the arm ratio, centromer index and total form percentage had the most important part in creating of total variance. By cutting dendrogram resulted from cluster analysis (UPGMA) based on 9 parameters (TL, LA, %LA, SA, %SA, AR, CI, DRL, %TF) in genetic distance 3.89, the genotypes classified to three classes which certainly the first and the second components had the most significant role in separated classes. In this study there was the highest distance between T.hybridum (27) and T.hirtum(3704) which imply the least affinity between them. There was the least karyotypic difference between two genotypes 314 & 2139 from the species of T.fragiferum. The diagram of the genotypes dispersion, based on two main components, classified the genotypes in three separated groups, supporting the results of cluster analysis. By cutting dendrogram produced from cluster analysis (UPGMA) based on 2 parameters (A1 and A2) in genetic distance 1.75, the genotypes classified to three classes.In this study there was the highest distance between T.hybridum(27) and T.alexandrinum (8313) which imply the least affinity between them. There was the least karyotypic difference between two genotypes T.repens (Alice) and T. subterraneum(7593).
  • Majd A., Maddah S.M., Fallahian F., Sabaghpour S.H., Chalabian F Pages 314-324
    Salicylic acid (SA) is a key endogenous component of local and systemic disease resistance in plants that it is considered as a hormone like substances.A field experiment was conducted during 2004 in research station of Sararod Kermanshah to determine the effects of SA on yield, yield component and resistance of two chickpea cultivars Bivanij (susceptible) and Hashem (resistant) to the pathogen Ascochyta rabiei. The experimental design was a split plot in RCBD with 4 replications in which main plots were 2 cultivars (Bivanij and Hashem) and subplots were 4 concentrations of SA (0, 0.1, 0.7, 1.5 mM).Plant spraying of SA started at beginning of flowering and continued for 20 days. After 10 days of SA treatment, plants were inoculated with Ascochyta rabiei spores suspension (106 spores/ml). The number of primary and secondary branches, plant height, pod length, the number of pods, 100 pod weight, 100 seed weight, and yield per plant were determined. Seed protein was determined by the Bradford method. The results showed that 0.1 mM SA increased yield in both cultivars and increased 100-seed weight and pod length in Bivanij cultivar. 1.5 mM SA significantly decreased total soluble proteins in Hashem cultivar. 1.5 mM SA delayed the onset of disease but at the final stage, disease rating was not decreased significantly.0.7 mM SA had good effects on yield and yield component but increased disease rating in Bivanij. Further investigation on SA effects is needed.
  • Hojativ., Kami H. Gh, Faghiri A Pages 325-340
    Present study is the faunistics on lizards of Damghan area by analysis of morphological characters and indetification keys. In this research, 231 specimens were collected from different zones of Damghan area during April to October 2004 and transferred to zoological laboratory. Pictures and slides were taken from the live specimens, and then specimens were fixed and preserved in 10% formalin. Identified samples belong to 17 species and 6 families including: Laudakia caucasia, Phrynocephalus maculates, Phrynocephalu scutellatu and Trapelus agilis from the family Agamidae; Ophisaurus apodus from the family Anguidae; Bunopus tuberculatus, Cyrtopodion caspium and Teratoscincus bedriagai from the family Gekkonidae; Eremias fasciata, Eremias intermedia, Eremias persica, Eremias velox velox, Mesalina watsonana and Ophisops elegans from the family Lacertidae; Ablepharus pannonicus and Mabuya aurata transcaucasica from the family Scincidae and Varanus griseus caspius from the family Varanidae. Ophisaurus apodus and Ophisops elegans are reported for the first time in Semnan province. Prior to this research only one specimen of Mabuya aurata transcaucasica had been reported in boundaries between Semnan and Golestan provinces near Shahrood. Here, more specimens are collected from Damghan city.
  • Khakpay F., Rostami P., Peilevarian A.A Pages 341-347

    Effective perception of fear signals is crucial for organism survival. When threated the organism indicated defensive behavior responses that can investigate by using elevated plus–maze. The increas in two parameters of % open arm entries (%OAE) and % time spent in the open arm(%OAT) in the elevated plus – maze were considered as anti –fear effect.In this research the effect of testosterone on fear behavior of gonadectomized rats (GDX), in the elevated plus – maze investigated.. Subcutaneous (SC) injection of different doses of testosterone (100,200,300,450µg /rat) to rats increased % open arm entries (%OAE) and %open arm time spent (%OAT)with dose dependent response manner. Maximum response was obtained with 450µg/rat of the drug (P<0.001).It is concluded that testosterone decreases fear behavior.

  • Firouzi M., Sabouni F., Moshaedi P., Zanjani L., Nabian M.H Pages 348-354

    Most in vitro studies in the CNS require pure culture of astrocyte.In this article preparation of purified types I and II astrocytes culture from neonatal rat brain cortex were described.The base of this methods is K.D. McCarthy and J.P. Vellis methods (1980)and modified for simplicity of the technique. Separation of the cells from cortex were done mechanical without any enzymes.Single cells were cultured in DMEM+ 10% FCS without enzymes, growth and adhesion factors usage.Astrocyte cultures were characterized as being greater than 99% pure by counting GFAP positive cells over the total number of cells stained by Hoechts #33342. Pure culture of astrocytes can wildly use for different biochemical, molecular genetics, physiology, pharmacology and electrophysiology studies in central nervous system.

  • Yousofi M Pages 355-362
    The Ghameshloo Wildlife Refuge is situated in 45 km., northwest of Esfahan (in central Iran), and covers a surface of ca. 50,000 hectares. Using physiognomic method, 20 different vegetation units were recognized based on their dominant species. In present work, the vegetation units of the area was examined through establishment of 50 quadrates, within them were recorded the cover of all plant species. In order to assessing the relationships between these quadrates, clustering analysis were applied. The results showed that these quadrates are classified into 2 main clusters and some smaller groups, corresponding to the main vegetation units of the area. The dominant species of these vegetation units are: Scariola orientalis, Astragalus brachyodontus, Astragalus pichleri, Centaurea gaubae, Artemisia sieberi, Artemisia aucheri and Anabasis haussknechtii. Furthermore, the relationships of these vegetation units were discussed.
  • Nowruzi B., Ahmadi Moghadam A Pages 363-368

    Diazotrophic cyanobacteria, which are nearly found everywhere, have important role in N fixation and play a vital role in improving and establishing the soils. Little studies have been carried out on the life cycle of heterocystous cyanobacteria in paddy fields of Iran. Sampling, purification and identification of cyanobacteria from paddy fields of Golestan province was carried out and showed that Nostoc ellipsosporum and N.muscorum are the most abundant species of the sites. To draw the growth curves of the species each was grown on Allen culture medium separately and their growth curves were drawn according to their chlorophyll amounts. Doubling time of each species was also calculated based on the chlorophyll data. The results showed that N.ellipsosporum has longer doubling time and logarithmic phase than N.muscorum. Hence, it can have longer activity and fix more N in the ecosystem.