فهرست مطالب

دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی - سال چهارم شماره 2 (پیاپی 14، تابستان 1385)

مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی
سال چهارم شماره 2 (پیاپی 14، تابستان 1385)

  • 106 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/09/12
  • تعداد عناوین: 8
|
  • بتول احمدی، فرانک فرزدی، بتول شریعتی، معصومه علی محمدیان، کاظم محمد صفحه 1
    زمینه و هدف
    مشاهده هرم سنی سرشماری 1375 و نمونه گیری و برآورد جمعیتی 1382 و 1383 نشان دهنده بیشتر بودن جمعیت قابل ملاحظه مردان نسبت به زنان سالمند است. این در حالی است ک میزان های اعلام شده امید به زندگی در زنان بالاتر از مردان است. مطالعه حاضر به منظور بررسی و تحلیل پیرامون این ناهمخوانی انجام شده است.
    روش کار
    در این بررسی نسبت های جنسی در سال های 1375- 1335 بر اساس داده های سر شماری محاسبه و روند تغییرات آن طی این دوره تحلیل شد.
    نتایج
    روند تغییرات نسبت جنسی در طی سال های 1375- 1335 نمایانگر آن است که نسبت قابل ملاحظه ای از زنان تا سال 1335 شانس گذر از گروه سنی 34- 25 به گروه سنی 44- 35 سال را نداشته اند. احتمالا بحرانهای دهه 1320 موجب آسیب پذیری بیشتر زنان در سنین باروری شده است. تغییر این وضعیت از سال 1355 (عدم افزایش بارز نسبت جنسی) می تواند بیانگر بهبود وضعیت اجتماعی و برنامه های بهداشتی درمانی و افزایش اثر بخشی این برنامه ها باشد.
    نتیجه گیری
    از آن جا که امید به زندگی بر اساس احتمالات شرطی مرگ و میر در هر زمان محاسبه می شود و با توجه به نتایج حاصل از بررسی، ناهمخوانی ظاهری هرم سنی جمعیت کشور با امید به زندگی زنان، ناشی از مرگ و میر بالای زنان در سال های قبل از 1355 است.
    کلیدواژگان: جمعیت، زنان، سالمندی، نسبت جنسی، امید به زندگی
  • علی اردلان، کوروش هلاکویی نایینی، محمود محمودی، رضا مجدزاده، پوپک درخشنده پیکر صفحه 7
    زمینه و هدف
    محدودیتهای روش های مطالعاتی سنتی مثل مطالعه مورد - شاهد در برآورد اثر متقابل ژن – محیط منجر به ایجاد برخی روش های غیر سنتی شده است. این مطالعه اثر متقابل سابقه خانوادگی درجه اول سرطان پستان را با فاکتورهای باروری و قاعدگی برآورد کرده و همچنین کارآیی آماری و توان دو روش مورد - شاهد و فقط – مورد را در این زمینه مقایسه نموده است.
    روش کار
    بر اساس مطالعه مورد - شاهد همسان شده ای در سال 1383 در استان مازندران، 250 زن مبتلا به سرطان پستان (تایید شده با بیوپسی) و 250 شاهد همسان شده از نظر سن (با فاصله 3± سال) از همسایگان مصاحبه شدند. سابقه خانوادگی سرطان پستان در خواهر و یا مادر به عنوان فاکتور نماینده ژنتیکی در نظر گفته شد و فاکتورهای سن اولین زایمان، تعداد بارداری، سابقه شیردهی، سن اولین قاعدگی و سابقه قاعدگی نامنظم به عنوان فاکتورهای محیطی لحاظ شدند. با استفاده از نرم افزار STATA 8.0 اثرات اصلی و متقابل در مطالعه مورد - شاهد با آنالیز رگرسیون لجستیک شرطی برآورد شدند و مدل رگرسیون لجستیک برای برآورد اثرات متقابل در آنالیز فقط – مورد، پس از بررسی فرض استقلال، استفاده شد. همچنین توان دو مطالعه مورد نظر برای برآورد اثر متقابل توسط نرم افزار QUANTO 0.5 محاسبه شد.
    نتایج
    فاکتور سن در اولین زایمان واجد فرض استقلال نبود (P=0.02) و لذا برای آنالیز فقط - مورد لحاظ نشد. هیچیک از اثرات متقابل، ارتباط معنی داری (در سطح اطمینان 95%) را در آنالیز مطالعه مورد - شاهد نشان ندادند، لیکن در آنالیز فقط – مورد اثرات متقابل منفی معنی دار آماری برای متغیرهای تعداد بارداری و سابقه شیردهی و اثر متقابل مثبت معنی دار برای متغیر سن اولین قاعدگی با سابقه فامیلی نشان داده شدند. تمام برآوردهای دامنه اطمینان 95% نسبت شانس در آنالیز فقط – مورد کوچکتر از آنالیز مورد - شاهد بودند. همچنین توان مطالعه فقط - مورد برای برآورد اثر متقابل ژن - محیط بیش از مطالعه مورد - شاهد بود. (از 1.08% تا 2.23% برابر).
    نتیجه گیری
    به شرط صادق بودن فرض استقلال، مطالعه فقط - مورد نسبت به مطالعه مورد - شاهد دارای کارآیی آماری و توان بیشتری برای تعیین اثر متقابل ژن - محیط در سرطان پستان است. در بررسی فرض استقلال بر اساس داده های گروه شاهد نیز باید به خطر پایه بیماری و مقدار اثرات متقابل و اصلی و همچنین مبنای تئوریک دو فاکتور ژن و محیط در ارتباط با سایر متغیرهای همراه توجه نمود. بررسی یک موتاسیون ژنتیکی که فرد از آن مطلع نیست، مطمئن ترین حالت در یک مطالعه فقط - مورد است، هر چند که نقش یک متغیر همراه سوم همیشه باید مد نظر باشد.
    کلیدواژگان: اثر متقابل ژن، محیط، مطالعه مورد، شاهد، مطالعه فقط، مورد، سرطان پستان، کارآیی، توان آماری
  • مسعود کریملو، کاظم محمد، محمدرضا مشکانی، غلامرضا چندقی، کرامت الله نوری، عین الله پاشا، کمال اعظم صفحه 21
    زمینه و هدف
    رگرسیون لجستیک ابزاری تحلیلی است که بطور وسیعی در تحقیقات پزشکی و اپیدمیولوژیک کاربرد دارد. در بسیاری از مطالعات با مجموعه داده هایی مواجه می شویم که بخشی از آنها گزارش نشده اند یا به عبارت دیگر گمشده می باشند. ساده ترین روش برای تجزیه و تحلیل چنین داده هایی صرف نظر کردن از موردهای دارای مقادیر گمشده و ادامه آنالیز با داده های کامل می باشد که این روش، در عمل کارآمد نیست.
    روش کار
    در این مطالعه روشی برای آنالیز مدلهای رگرسیون لجستیک وقتی که مقادیر متغیر کمکی Z به طور کامل مشاهده شده و مقادیر متغیر کمکی X برای برخی از افراد تحت مطالعه گمشده باشند ارایه شده است. وقتی مقادیر X به طور تصادفی گمشده (MAR) باشند، مدل تابع درست نمایی ارایه شده برای کل داده های مشاهده شده موجود، همانند زمانی که داده ها کامل و بدون گمشدگی اند، عمل می کند.
    نتایج
    با بکار بردن این تابع درستنمایی، برآورد پارامترها هم به روش ماکزیمم درستنمایی و هم به روش بیزی با استفاده از تکنیک زنجیره های مارکوف مونت کارلویی (MCMC) انجام و مقادیر بدست آمده مقایسه گردیده اند. داده های این مطالعه مربوط به اطلاعات سمع ریه به دست آمده از طرح سلامت و بیماری در شهر تهران می باشد.
    نتیجه گیری
    برآوردهای حاصل از مدل ارایه شده در این مطالعه و آنالیز آن به روش بیزی نسبت به سایر روش های برآورد، مقادیر نزدیکتری به برآوردهای مدل استاندارد برای داده های کامل داشتند.
    کلیدواژگان: رگرسیون لجستیک، گمشدن تصادفی (MAR)، ماکزیمم درستنمایی، زنجیره های مارکوف مونت کارلویی (MCMC)، روش بیزی، اختلالات تنفسی
  • بتول احمدی، معصومه علی محمدیان، بنفشه گلستان، عباس باقری یزدی، داود شجاعی زاده صفحه 35
    زمینه و هدف
    خشونت علیه زنان در سراسر جهان یکی از اولویتهای بهداشت همگانی است. اگر چه نتایج تحقیقات و اطلاعات جمع آوری شده موجب افزایش آگاهی و حساسیت جامعه نسبت به این معضل سلامتی زنان گردیده، ولی شرم، حیا و ترس زنان و عدم پاسخگویی و مسوولیت پذیری نظام بهداشتی - درمانی جامعه نسبت به آن موجب سکوت و انزوای زنان قربانی و غفلت از پیامدهای آن بر سلامت جسمی و روانی آنان شده است. پیامدهای خشونت خانگی بر سلامت روان زنان شامل افسردگی، اضطراب، استرس و رفتارهای خودکشی و آسیب به خود می باشد./ هدف این مطالعه مقطعی تعیین میزان فراوانی انواع خشونت خانگی و تاثیر آن بر وضعیت بهداشت روان زنان متاهل تهرانی است.
    روش کار
    از 1189 نفر نمونه زن متاهل 15 سال به بالای ساکن شهر تهران که در محل سکونتشان پرسشگری شده اند.
    نتایج
    35.7% تحت انواع خشونت خانگی قرار گرفته اند که به تفکیک 30% تحت خشونت جسمی، 29% خشونت روانی و 10% خشونت جنسی بوده اند. لازم به ذکر است که در این مطالعه بعضی از افراد نیز تحت انواع مختلف خشونت خانگی قرار داشته اند. مشت، لگد و سیلی با بیشترین فراوانی (91%) و هل دادن (80%) شایعترین نوع خشونت جسمی، تحقیر، توهین و یا ناسزا با فراوانی (93%)، تهدید و ارعاب (83%) شایعترین انواع خشونتهای روانی اعمال شده بر علیه زنان نمونه بوده است. از لحاظ وضعیت سلامت روان، 34.1% نمونه ها مشکوک به اختلال روانی (اضطراب و افسردگی) بوده اند. این میزان در افرادی که تحت خشونت خانگی قرار داشته اند 3.5 برابر افرادی است که تحت خشونت خانگی نبوده اند (OR=3.5، CI:%95 2.72- 4.58، P<0.0001).
    نتیجه گیری
    بررسی برخی عوامل موثر در ارتکاب خشونت علیه زنان نشانگر وجود ارتباط معنی دار آماری بین اعتیاد همسر، وضعیت اقتصادی پایین و تعداد بیشتر فرزندان در خانواده می باشد (P<0.0001). می توان گفت زنان تحت خشونت خانگی احتمالا بیشتر دچار اختلالات روانی از قبیل افسردگی و اضطراب هستند و با توجه به این نتایج خشونت به عنوان یک شاخص سلامت زنان اهمیت زیادی دارد. بنابراین افزایش آگاهی و هوشیاری ارایه دهندگان مراقبتهای بهداشتی در غربالگری قربانیان و انجام اقدامات حمایتی و اطلاع رسانی عمومی می تواند در کاهش آسیبهای جسمی و روانی در زنان تحت خشونت موثر باشد.
    کلیدواژگان: خشونت خانگی، سلامت روان، سلامت زنان، تهران
  • حسن طوسی، کوروش هلاکویی نایینی *، محمود محمودی صفحه 45
    زمینه و هدف

    طراحی، ارایه و بکارگیری مدلی مناسب جهت ارزیابی مخاطرات شغلی موثر بر دستگاه اسکلتی - عضلانی و یافته های ذهنی (subjective) درد با استفاده از ابزار QEC و پرسشنامه Body mapping در واحدهای صنعتی شهر بابل در سال 1382.
    در حال حاضر اختلالات اسکلتی - عضلانی ناشی از کار (WMSDs)، شایعترین بیماری شغلی مطرح در کشور هستند و از آنجا که این اختلالات نقش بسزایی در ناتوان سازی (از کار افتادگی) منابع انسانی دارند و این منابع ارزشمند ترین دارایی های صنایع کشور محسوب می گردند. لذا ارزیابی صنایع کشور با هدف ارایه مدل مناسبی جهت شناسایی و ارزیابی مخاطرات شغلی (Risk factors) موجود در وظیفه های کاری مختلف، نیز تشخیص مفاصل بحرانی شاغلین امری است که ضرورت آن بیش از پیش احساس میگردد.
    صنایع شهرستان بابل، نسبت به سایر شهرهای استان مازندران، از حجم بالاتری برخوردار است و این در حالی است که هر ساله آمار بیماری های شغلی این شهرستان صفر اعلام می گردد. این موضوع نیز ضرورت به کارگیری ابزاری برای آشکارسازی آمار واقعی بیماری های شغلی این منطقه را به شدت مطرح می سازد.

    روش کار

    ابزار QEC، در حقیقت روشی است با کاربری آسان که برای ارزیابی سریع مواجهه (Quick Exposure Check) QEC با عوامل زیان آور شغلی موثر بر دستگاه اسکلتی - عضلانی طراحی شده است. سرعت و سهولت کاربرد این روش جدید در ارزیابی شغلی (job Analysis) از خصیصه های ممتاز آن محسوب می شود. پرسشنامه Body mapping نیز ابزار سودمندی است که بکمک آن به سادگی و سهولت میتوان یافته های Subjective درد را در مفاصل شاغلین مورد مطالعه به روش (Visual Analogue Scale) VAS تعیین نمود. تلاش ما در این پژوهش کاربرد ابتکاری و توامان این دو ابزار و ارایه مدلی مناسب جهت بررسی مواجهات شغلی در واحدهای صنعتی شهرستان بابل است.
    نتایج و

    نتیجه گیری

    اول اینکه آمار بیماری های شغلی خصوصا اختلالات اسکلتی - عضلانی ناشی از کار، در صنایع شهرستان بابل صفر نیست و میزان آن احتمالا به شکل مخاطره آمیزی بالا است دیگر اینکه بکارگیری توامان ابزار QEC و پرسشنامه Body mapping به لحاظ سرعت و سهولت کاربرد آن در ارزیابی مخاطرات شغلی و نشان دادن سیمای واقعی صنایع کشور و تعیین سطح مداخلات ارگونومیک (Action Level) و بررسی میزان اثر بخشی آنها به عنوان مدلی مناسب در ارزیابی مواجهات شغلی موثر بر دستگاه اسکلتی - عضلانی از کارایی بسیار بالایی برخوردار است. سوم اینکه ارتباط معنی دار بین یافته های Subjective درد و ایستگاه های واجد وظیفه های کاری بحرانی با ضریب اسپیرمن بالای 0.25 حکایت از سودمندی این مدل به عنوان ابزاری دقیق و قابل اعتماد در معاینات دوره ای شاغلین پس از استخدام دارد.

    کلیدواژگان: اختلالات اسکلتی، عضلانی ناشی از کار، مداخلات ارگونومیک، ابزار QEC، پرسشنامه Body mapping، بابل
  • غلامرضا پورمند، محمدرضا پورمند، سپهر سالم، محسن طاهری محمودی، عبدالرسول مهرسای، رضا ابراهیمی، محمدرضا نیکوبخت، کرامت الله نوری جلیانی صفحه 59
    زمینه و هدف
    عوارض عفونی پس از پیوند اعضا با بیماریزایی و مرگ و میر قابل توجه همراهند و از شایعترین علل مرگ در مراحل اولیه پس از پیوند اعضا می باشند. در این مطالعه، عوارض ناشی از عفونت پس از پیوند و ارتباط آنها با کارکرد گرافت، داروهای ایمونوساپرسیو و میزان مرگ و میر برسی گردید.
    روش کار
    در یک دوره دو ساله (از 1381 تا 1383)، 179 پیوند کلیه در این مرکز انجام شد. 142 مورد از آنان مورد برسی قرار گرفته و به مدت یکسال پیگیری شدند. رژیم ایمونوساپرسیو شامل سایکلوسپورین A، میکوفنولیت و پردنیزولون بود. معاینات و آزمایشات لازم در زمان بستری و پیگیری ادواری طبق پروتکل بخش برای بیماران انجام شد و نتایج به طور دقیق ثبت گردید.
    نتایج
    میزان بروز عفونتها در کل 54% بود. شایعترین محل پیدایش عفونت، مجاری اداری تحتانی (42%) و سپس مجاری تنفسی (6%) بودند. شایعترین عامل ایجاد عفونت کلبسیلا (24%) و سایتومگالوویروس (18%) بودند. عفونت محل زخم در 5% بیماران رخ داد. به طور کلی، میزان مرگ و میر 7.7% بود که 3.5% آنها ناشی از عوارض عفونی پس از پیوند بود. از دست رفتن کلیه پیوندی در 16 بیمار (11%) دیده شد که 2 نفر قبلا دچار عفونت با سایتومگالوویروس شده بودند، 2 نفر در ادامه دچار عفونت ادراری تحتانی شدند و 5 نفر نیز دچار سپسیس گردیدند. در مقایسه با سایر مطالعات عفونتهای مایکوباکتریال و عفونت با ویروس هپاتیت C به میزان قابل توجهی پایین تر بود. در دریافت کنندگان پیوند از بیمار مرگ مغزی احتمال خطر ابتلا به عفونت ادراری تحتانی و سایتومگالوویروس و نیز احتمال پس زدگی حاد پیوند و مرگ و میر بیشتر از سایر بیماران بود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نقش عفونتها را در مرگ و میر و بیماریزایی، در دوره پس از پیوند به وضوح نشان می دهد. بیمارانی که سطوح بالاتری از کراتینین دارند و در زمان ترخیص (پس از پیوند) دوزاژ بالاتری از داروهای سرکوبگر ایمنی جهت آنها تجویز می شود، بیماران پر خطر هستند و پیگیری آنها با وسواس بیشتری باید صورت گیرد.
    کلیدواژگان: پیوند کلیه، عوارض عفونی، عوارض پس از پیوند، مرگ و میر، ایران
  • بدریه سحرگاهی، ابوالقاسم جزایری، محمود جلالی، سیدعلی کشاورز، محمود محمودی صفحه 73
    زمینه و هدف
    متاسفانه با وجود اینکه در آغاز هزاره سوم هستیم هنوز کمبود ویتامین D در زنان سنین باروری کشورهای در حال توسعه و کودکان آنها یک مشکل شایع و جدی است. در مورد وضعیت ویتامین D زنان شیرده شهر اسلام آباد غرب اطلاعاتی در دسترس نیست اما به نظر می رسد مانند سایر گروه های فیزیولوژیکی در نقاط مختلف کشور کمبود ویتامین D در آنجا نیز شایع باشد.
    هدف از این مطالعه تعیین وضعیت ویتامین D زنان شیرده شهرستان اسلام آباد و تعیین وابستگی با آن متغیرهای مستقل کیفی تعداد حاملگی، کل مدت شیردهی، مدت زمان مواجهه با نور آفتاب و وضعیت سواد می باشد.
    روش کار
    در مجموع 155 زن شیرده تحت پوشش سه مرکز و پنج پایگاه ارایه دهنده خدمات بهداشتی شهری اسلام آباد غرب که سن شیرخوار آنها کمتر از یکسال بود از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و از آنها در مورد متغیرهای مطالعه سوال شد و از آنها نمونه خون ناشتا گرفته شد و غلظت 25- هیدروکسی ویتامین D سرم آنها با روش کمی لومینسانس اندازه گیری شد. در این مطالعه 25- هیدروکسی ویتامین D مساوی و بیشتر از ng/ml 10 به عنوان طبیعی و کمتر از ng/ml 10 تا ng/ml 6 به عنوان کمبود متوسط و کمتر از ng/ml 6 به عنوان کمبود شدید در نظر گرفته شد.
    نتایج
    یافته های مطالعه نشان داد که (13 نفر) 8.4 درصد زنان مورد بررسی وضعیت ویتامین D طبیعی، (29 نفر) 18.7 درصد کمبود متوسط و (113 نفر) 72.9 درصد کمبود شدید داشتند. همچنین بین وضعیت ویتامین D با تعداد حاملگی و کل مدت شیردهی وابستگی منفی معنی دار دیده شد.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این مطالعه کمبود ویتامین D در زنان مورد بررسی یک مشکل بهداشتی است ک بایستی مورد توجه دست اندرکاران بهداشت عمومی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: 25، هیدروکسی ویتامین D، شیردهی، کمی لومینسانس، اسلام آباد غرب
  • حسین کاکویی، مهندس عبدالحسین پورنجف صفحه 81
    زمینه و هدف
    عدم وجود اطلاعات کمی و کیفی از روشنایی و عوارض ناشی از آن در صنایع، انجام ارزیابی سیستم های روشنایی را در صنایع ضروری می سازد.
    این مطالعه به منظور ارزیابی کمی و کیفی روشنایی بر حسب ماهیت کار در صنایع الکتریکی غرب تهران و عوارض ناشی از روشنایی ناکافی محیط کار اجرا شد.
    روش کار
    جامعه آماری این مطالعه مقطع، 616 نفر از کارگران صنایع الکتریکی غرب تهران بودند. جمع آوری داده ها به روش اندازه گیری روشنایی و پرسشگری انجام شد.
    نتایج
    از کل پستهای کار جامعه آماری 19.8% از روشنایی کافی و 46.1% از روشنایی متوسط برخوردار بودند. 29.7 از پستهای کار دارای روشنایی ناقص و ناکافی برای کارهای خیلی ظریف بودند. 56.7% از کارگران شاغل در محیط دارای روشنایی متوسط در گروه سنی 20- 16 ساله قرار داشتند. ضمنا 86.7% از این گروه سنی مشغول کار در پستهای کاری خیلی ظریف بودند. 46.4% از زنان و 45.7% از مردان از روشنایی متوسط بهره می بردند. یافته ها حاکی از آلوده بودن پست های کار با روشنایی ناکافی و ناقص به دود و ابتلای کارگران به سردرد می باشد. خیرگی در جامعه مورد مطالعه با 47.9% از کارهای خیلی ظریف تا کارهای خشن سیر نزولی داشت.
    نتیجه گیری
    کار صنعتی شامل انواع متنوعی از وظایف بصری است؛ از این رو، روشنایی در صنایع افزون بر ایجاد یک محیط دلپذیر باید شرایط نوری مناسب مانند، تامین نور کافی، قابلیت رویت، درخشندگی و تباین مناسب را تامین کند.
    کلیدواژگان: روشنایی صنعتی، ارگونومی، کمیت و کیفیت روشنایی و روشنایی ناکافی
|
  • Ahmadi B., Farzadi F., Shariati B., Alimohamadian M., Mohammad K Page 1
    Background And Aim
    Looking at population pyramid from the 1996 census and its estimates for the years 2003 and 2004, it is clear that the size of the elderly population will be greater in men than in women. According to Iran’s Ministry of Health, the life expectancy for women is greater than that for men. This article is devoted to the discussion and analysis of this paradox.
    Materials And Methods
    Analysis of the population sex ratio.
    Results
    Its trend- based on data generated by censuses from 1956 to 1996- indicate that a large proportion of women did not live beyond the age of 35; women were most likely to die in years 35-45 of their life. It is possible that this age group, which included many women who were still of reproductive age, suffered the effects of war and socioeconomic crises of the 1940's. The trend had improved by the time of the 1376 census and there is no singe of an increase in the sex ratio thereafter. This change is probably due to the improvement in socioeconomic status and the development of an effective health care system.
    Conclusion
    Since the life expectancy estimates are based on the probability of death and are thus affected by socioeconomic conditions, the apparent incompatibility between the population age pyramid and life expectancy among elderly women and men is due to higher mortality among women of reproductive age before the 1970’s.
  • Ardalan A., Holakouie Naieni K., Mahmoudi M., Majdzadeh R., Derakhshandeh Peykar P Page 7
    Background And Aim
    Limitations of the traditional methods for assessing G*E interaction- including case-control studies- led to development of several non-traditional approaches. This study aims to assess the interaction between the genetic background (history of breast cancer in first degree relatives) and environmental influences (reproductive/menstrual factors) in patients with breast cancer; we also compare the statistical efficiency and power of case-control and case-only designs in this setting.
    Materials And Methods
    In a matched case-control study in Mazandaran province (Iran), 250 incident biopsy-proven cases of breast cancer and 250 age-matched neighbor controls were interviewed. History of breast cancer in mother and/or sister(s) was taken as a surrogate measure of genetic predisposition, while age at first birth, parity, breast feeding, age at menarche and irregular menstruation were considered as relevant environmental factors. For the matched case-control design, we used a conditional logistic regression model to examine main effects and the G*E interaction. In the case-only design, logistic regression analysis was applied to obtain an estimate of G*E interaction, after checking for the independence assumption. We also calculated the power for detecting the interaction by matched case-control and case-only analyses.
    Results
    Age at first delivery did not meet the assumption of independence (p=0.02), and so was not included in the case-only analysis. No statistically significant interaction effect was seen in the case-control analysis, while case-only analysis showed significant negative interaction between disease in first-degree relatives on the one hand and parity and breast feeding on the other. We also detected a significant positive interaction between genetic predisposition and age at menarche. All the estimated 95% confidence intervals for OR in G*E interactions were narrower in the case-only analysis. For all factors, the power for detecting G*E interaction was greater in the case-only analysis compared to the case-control analysis, with ratios ranging from 1.08 to 2.23.
    Conclusion
    The case-only design is more efficient and powerful than the case-control design for detecting gene-environment interaction under the assumption of independence. Baseline disease risk, interactions and independent effects should be considered in using the control data for checking the assumption of independence. Considering the existence of another explanatory variable, eg. a mutant gene which may have passed unnoticed, would be the safest approach in a case-only study.
  • Karimlou M., Mohammad K., Meskhani M. R., Jandaghi G.R., Nouri K.O., Pasha E.O., Azam K Page 21
    Background And Aim
    Logistic regression is an analytic tool widely used in medical and epidemiologic research. In many studies, we face data sets in which some of the data are not recorded. A simple way to deal with such "missing data" is to simply ignore the subjects with missing observations, and perform the analysis on cases for which complete data are available.
    Materials And Methods
    We consider methods for analyzing logistic regression models with complete data recorded for some covariates (Z) but missing data for other covariates (X). When data on X are Missing At Random (MAR), we present a likelihood approach for the observed data that allows the analysis as if the data were complete.
    Results
    By this approach, estimation of parameters is done using both Maximum Likelihood and Bayesian methods through the Markov Chain Monte Carlo numerical computation scheme and the results are compared. The illustrative example considered in this article involves data from lung auscultations as part of a Health Survey in Tehran.
    Conclusion
    In comparing different methods, Bayesian estimates using the model described in this study are much closer to those generated by analysis of the full data by the standard model.
  • Ahmadi B., Alimohamadian M., Golestan B., Bagheri A., Shojaeezadeh D Page 35
    Background And Aim
    Domestic violence against women is a major public health problem throughout the world. Feelings of shame, guilt and fear on the part of women, together with an unresponsive health care system continue to silence and isolate women who suffer abuse and negligence- with major effects on their physical and mental health. Mental health consequences include depression, anxiety, stress disorders, and somatization. This study estimates the prevalence of domestic violence and its associated effects on the victim's mental health.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study used data from 1189 married women over the age of 15, selected randomly among the residents of Tehran.
    Results
    The overall prevalence of domestic violence was 35.7%. Thirty percent of the subjects had experienced physical violence, 29% suffered mental violence and 10% had been victims of sexual violence; many of these women had suffered all the three types. The most frequent types of physical violence included beating in the form of kicks, punches, and slaps (91%); common types of mental abuse included humiliation, verbal abuse and insults (93%), and threats of violence (83%). Data on mental health status indicate that overall, as many as 34.1% of women could be suffering from disorders such as depression and anxiety. The risk of psychiatric disease was 3.5 times higher in victims of violence compared to other women (OR = 3.5, CI 95% = 2.72 - 4.58). Major factors contributing to domestic violence were husband addiction, low economic status, and the number of children (P<0.001). These results are consistent with the current literature on domestic violence and illustrate the high prevalence of this phenomenon. Victims are commonly depressed and have a higher rate of anxiety.
    Conclusion
    Violence is an important indicator of women’s health. Screening programs for domestic violence could be effective, along with community support and referral to health care and legal facilities. It is also crucial to promote knowledge and awareness of violence among health care providers. This study shows that a community-wide effort to establish links between health care settings and community services may be important in addressing the needs of victims.
  • Tousy H., Holakouie Naieni K., Mahomoudi M Page 45
    Background And Aim

    Designing, presenting and implementing a model for assessing work-related risk factors for musculoskeletal disorders and subjective pain, using a combination of Quick Exposure Check (QEC) and the Body Mapping Questionnaire in Babol city in 1382. Nowadays, Work-Related (WMSDs) are considered to be the most common occupational disorders in Iran. Because of their debilitating potential, it is necessary to find a quick, user-friendly and valid technique to assess risk factors for WMSDs in this country. The city of Babol has a larger number of industrial centers in comparison with other cities in Mazandaran province. Therefore, it is surprising that there are virtually no reports of WMSD cases in the city. There is a need for a tool capable of showing the real number of cases and evaluate WMSDs in the city.

    Material And Methods

    It is hoped that the Quick Exposure Check and the Body Mapping Questionnaire, when used in combination, will constitute a highly effective tool for the detection and prevention of a wide range of work-related musculoskeletal disorders. In this survey we try to show the utility and usability of a designed job assessing combination model in a factory in Babol city with at least three results.

    Results

    1) We show that not only the number of WMSD cases in the city is not zero, but that there is indeed a substantial amount of disease among industrial workers. 2) According to these findings and other subjective findings of pain, it is urgent to determine the severity of the problem and to recommend appropriate ergonomic interventions (according to QEC’s action level score) accompanied by Body mapping Questionnaire as soon as possible. 3) Considering the significant correlation between QEC action level and subjective findings of pain in the Body Mapping Questionnaire, (Spearman’s rho > 0.5), the model is very useful in periodic examination of workers in factories.

    Conclusion

    We hope that this highly valid model (QEC/Body mapping) will prove useful in improving the health and thus the quality of the current workforce in the country.

  • Pourmand Gh., Pourmand M.R., Salem S., Taheri Mahmoudi M., Mehrsai A.R., Ebrahimi R. Nikoobakht M.R., Nouri Jelyahi K Page 59
    Background And Aim
    Infectious complications after renal transplantation are associated with significant morbidity and mortality. We evaluated post-transplant complications due to infections and their relationship with graft function, immunosuppressive drugs and mortality.
    Materials And Methods
    Over a 2-year period (2002-2004), 179 renal transplantations were performed in our center. Of these, 142 cases were followed for a period of one year. The immunosuppressive regimen included cyclosporin A, mycophenolate mofetil and prednisolone. Each patient was assessed through regular visits and according to the ward protocol. Results of the investigations (infections and their relationship with age, sex, donor type, creatinine level, acute rejection, immunosuppressive drugs, graft and patient survival) were recorded and analyzed.
    Results
    The overall incidence of infection was 54%. The most common sites were lower urinary tract (42%) and respiratory tract (6%). The most frequent causes were Klebsiella (24%) and Cytomegalovirus (18%). Wound infection occurred in 5% of the patients. The overall mortality was 7.7%, and almost half of the death cases (3.5%) involved sepsis development. Graft loss occurred in 16 (11%) of the cases: 2 developed Cytomegalovirus infection, 2 experienced urinary tract infection (UTI) and 5 developed sepsis (and expired). Mycobacterial and hepatitis C infections were noticeably low compared to other studies. The hazard rate in occurrence of UTI, CMV, acute rejection and mortality were higher in cadaveric transplant recipients than in others.
    Conclusion
    This study identifies infections as a major cause of morbidity and mortality in the post-transplant period. Patients having higher creatinine levels and those receiving high doses of drugs at discharge are considered to be at high risk and should be evaluated thoroughly.
  • Sahargahi B., Djazayeri A., Jalali M., Keshavarz A., Mahmoodi M Page 73
    Background And Aim
    At the outset of the third millennium, vitamin D deficiency is still a common and serious health problem among women of reproductive age and their infants in developing countries. Precise information on the vitamin D status of urban lactating women in Islamabad -Gharb is not available. But it seems that, like in other areas of Iran, vitamin D deficiency may be common in this region. The aim of this study was to determine the vitamin D status in urban lactating women and its association with the following variables: number of pregnancies, total duration of lactation, length of exposure to sunlight, and literacy.
    Materials And Methods
    Using a simple random sampling technique, a total of 155 lactating women with children under the age of 1 year were selected from 8 urban health clinics. In the interview, the subjects answered questions on the above-mentioned independent variables and fasting blood samples were taken for analysis. The concentration of 25-hydroxyvitamin D in serum was measured by a chemiluminescence method. Normal status was defined as concentration of 25-Hydroxyvitamin D serum ≥ 10 ng/ml, moderate deficiency as concentration ≥ 6ng/ml and <10 ng/ml, and severe vitamin D deficiency as concentration of 25-Hydroxyvitamin D < 6 ng/ml.
    Results
    The results indicate that only 8.4% of women were normal, 18.7% had moderate deficiency, and 72.9% had severe vitamin D deficiency. The vitamin D status had a statistically significantly negative association with the number of pregnancies and the total duration of lactation.
    Conclusion
    The vitamin D status of urban lactating women is very poor and needs immediate attention.
  • Kakooei H., Poornajaf A.H Page 81
    Background And Aim
    Lack of quantitative and qualitative data on the current status and the possible adverse effect of poor illumination necessitate the evaluation of the illumination system in the industrial section. To perform quantitative and qualitative assessments of illumination conditions in factories located in the west of Tehran and to look at the adverse consequences of insufficient illumination.
    Materials And Methods
    Data were collected through objective measurements and interviews with 616 factory workers. We used a structured questionnaire for data collection.
    Results
    Out of the total number of work sites inspected, 19.8% sufficient illumination, 46.1% had moderate illumination, and 29.7% work sites had illumination levels considered to be inadequate for precise tasks. Among those who worked in places with moderate illumination, 56.7% belonged to the 16-20 years age group; 86.7% of individuals within this age group had to perform very precise tasks. Besides, 46.4% of the female workers and 45.7% of the males worked in places with moderate illumination. Work site observations and interviews revealed that those working under moderate and insufficient light commonly inhaled hazardous fumes and suffered from headaches and glare.
    Conclusion
    Factory work entails a variety of visual tasks. Besides creating a pleasant working environment, illumination of the workplace should provide sufficient amounts of light, visibility, luminance and contrast.