فهرست مطالب

نشریه پژوهش و سازندگی
سال هجدهم شماره 3 (پیاپی 69، زمستان 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/12/25
  • تعداد عناوین: 76
|
  • جنگل و مرتع
  • بررسی رابطه بین پسرفت خاک با جابجائی زمانی و مکانی دام در مرتع
    دادور لطف الله زاده، جمال قدوسی، عباس فرشاد، مسعود یوسفی صفحه 2
    در مناطق نیمه خشک ایران اغلب مراتع تحت چرای مفرط توسط دام ها بوده و می باشد به طوری که در این مناطق جابجائی دام ها در مراتع به میزان در دسترس بودن علوفه و آب همراه با برخی از سنت های محلی بستگی دارد. از طرف دیگر، در اثر رشد فزاینده جمعیت و افزایش نیاز به غذا، بسیاری از مراتع واقع در محدوده روستاها به اراضی کشاورزی تبدیل شده اند که خود در روند و الگوی چرای دام ها اثر گذاشته و به همین دلیل موجب شده است تا مراتع واقع در مناطق پرشیب کوهستانی نیز در معرض چرا قرار گرفته و به شدت تخریب شوند. از این رو، به منظور دستیابی به رابطه بین وضعیت مراتع، ویژگی های خاک و حرکت و جابجائی دام ها در مراتع، تحقیق حاضر در آبخیز نمرود واقع در شهرستان فیروز کوه (در شمال شرقی تهران) اجرا شده است. به نحوی که برای مشخص کردن ویژگی های خاک از روش ژئوپدولوژی بر اساس داده های حاصل از تفسیر عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای لندست- TM و نقشه های توپوگرافی همراه با تشریح پروفیل های خاک در 40 نقطه و تجزیه نمونه های خاک در آزمایشگاه خاکشناسی، استفاده شده است. برای تعیین وضعیت پوشش گیاهی و وضعیت مراتع و پسرفت خاک نیز به ترتیب از شاخص پوشش گیاهی NDVI، روش چهار عاملی و نقشه پسرفت و تخریب خاک (1) GLASOD بهره گیری گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشانگر این است که هر چند وضعیت مرتع در مناطق کوهستانی و تپه های کوهپایه ای در حد متوسط تا خوب است اما در برخی نقاط به ویژه در تپه های متشکل از پیدمنت ها وضعیت مراتع به شدت ضعیف (فقیر) می باشد. در بررسی رابطه بین واحدهای ژئومورفولوژی با خصوصیات پوشش گیاهی و مراتع، مشخص شده است که در واحد های کوه و تپه به رغم دور بودن آنها از محل استقرار روستاها، تخریب پوشش گیاهی و در نتیجه سیر نزولی وضعیت مراتع از خوب به ضعیف، به شدت تحت تاثیر اقدامات عامل انسانی به ویژه در رابطه با جابجایی زمانی و مکانی گله دام ها می باشد. به طوری که در این مناطق، جوامع گیاهی به طور کلی دچار دگرگونی شده و در اثر جایگزین شدن گونه های گیاهی مهاجم، خاک نیز تخریب و پسرفت کرده است. نتایج حاصل ازمشاهدات میدانی نیز مبین این بوده که اثر اقدامات عامل انسان در قالب اجرای برنامه چرای مفرط در مراتع و جمع آوری مواد سوختی از سطح مراتع (از طریق بوته کنی و قطع اشجار) به صورت معنی داری در تغییر شرایط و وضعیت فعلی مراتع تاثیر گذار بوده است. بر اساس یافته های حاصل از این تحقیق، می توان نتیجه گیری کرد که به دلیل وجود رابطه قوی بین وضعیت مراتع، واحدهای اراضی، ویژگی های خاک و پسرفت آن، با جابجایی زمانی و مکانی دام ها در مراتع، ضرورت دارد به موضوع ورود و خروج دام ها به مراتع از نظر زمانی و مکانی توجه ویژه شود. زیرا اجرای این برنامه می تواند موجب بهبود و توسعه شرایط و وضعیت مراتع از یکسو و مهار و جلوگیری از پسرفت خاک در مراتع در اثر رخداد فرسایش از سوی دیگر، شود.
    کلیدواژگان: پسرفت خاک، جابجایی و حرکت دام ها، چرای مفرط، وضعیت مرتع، شاخص پوشش گیاهی، فرسایش خاک
  • گیاه شناسی
  • مینا درویش، فائزه قناتی، غلامرضا بخشی خانیکی صفحه 2
    از آنجا که دانه گرده به عنوان گامتوفیت نر حامل اطلاعات وراثتی است با شناخت ساختمان و عملکرد رویشی آن می توان پدیده هایی را که در تولید مثل گیاهان گلدار اهمیت دارد شناسایی کرد و از اختلالات ناشی از عملکرد ناقص دانه گرده در امر لقاح جلوگیری نمود. رشد دانه گرده گیاهان براحتی در محیط حاوی سوکروز، کلسیم و بورون صورت می گیرد، لذا می توان در مطالعات زیست شناسی تکوینی به عنوان مدل مناسب یک سلول در محدوده سلول دیگر نیز از آن استفاده کرد. در این بررسی دانه های گرده 3 گیاه، چای (Camellia sinensis)، لی سیانتوس (Eustoma grandiflorum) و گل توری (Lagerstoemia indica) انتخاب و تحت تیمارهایی با مقادیر متفاوت از مواد آلی و کانی قرار گرفتند. با توجه به ساختار فیزیولوژیکی و ژنتیکی دانه گرده هر گیاه نتایج تا حدی با هم تفاوت داشتند. لیکن شباهت های عملکرد و پاسخ دانه های گرده به محیط کشت و یا مواد آلی افزوده شده نتایج سایر محققین را تائید می نماید. ارزش متابولیسمی و اسموتیکی که سوکروز در محیط کشت برای دانه های گرده فراهم می آورد در کلیه گونه های مورد مطالعه ملاحظه شد. نقش تنظیمی و موثر بورون در جوانه زنی دانه های گرده نیز مشخص گردید. کلسیم به عنوان عامل اساسی رشد طولی لوله گرده شناخته شد. همچنین تاثیر بازدارندگی و کاهش دهندگی رویش دانه های گرده ورشد لوله به وسیله ویتامین های گروه B، اسیدلینولئیک و اسیداگزالواستیک بررسی شد. افزایش درصد جوانه زنی و رشد طولی لوله گرده با افزایش طول زنجیره اسید چرب نیز از دیگر نتایج این بررسی می باشد.
    کلیدواژگان: اسیدهای آلی، بورون، دانه گرده، کلسیم، گل توری، لی سیانتوس
  • Relationships between the spatial and temporal patterns of rangeland condition, flock movement and soil properties: A case study from the Namrood catchment, Tehran, Iran
    صفحه 2
  • به زراعی باغبانی و سبزی کاری
  • مطالعه تشریحی ترکیدگی میوه انار در رقم ملس ترش
    رحیم قره شیخ بیات صفحه 10
    رحیم قره شیخ بیات، محقق و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذرتاریخ دریافت: تیرماه 1382 تاریخ پذیرش:مهر ماه 1384Email: rahim2002bayat@yahoo.comچکیدهدر ارتباط با دلایل ترکیدگی میوه انار که یکی از مشکلات تولید این میوه محسوب می شود، تاکنون نظرها و عقاید مختلفی توسط محققین داخلی و خارجی ارائه شده است. این عوامل در سه گروه مجموعة عوامل محیطی، مجموعة عوامل زراعی و مجموعة عوامل ژنتیکی خلاصه می شوند. در این تحقیق یک مطالعة تشریحی بر روی ساختمان پوست میوه های نارس و رسیدة انار رقم ملس ترش انجام گرفت. بدین منظور نمونه هایی از میوه های نارس (در حال رشد) و رسیده تهیه گردید و پس از انتقال به آزمایشگاه تجزیه بافت های گیاهی، پوست میوه (پریکارپ) پس از طی مراحل آماده سازی و رنگ آمیزی، تحت مطالعة میکروسکوپی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که تضعیف تدریجی اپیدرم، تشکیل توده های سلولهای اسکرانشیمی و حفره های هوا در بافت زمینه، انعطاف پذیری پوست میوه را کاهش داده و سبب مستعد شدن پوست جهت ترکیدگی می گردند.
    کلیدواژگان: میوة انار، ترکیدگی میوه، پوست میوه، مطالعه تشریحی
  • صنایع چوب و کاغذ
  • بابا خانجانی شیراز، ابراهیم عادلی، یوسف گرجی بحری صفحه 14
    بابا خانجانی شیراز، کارشناس ارشد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گیلانابراهیم عادلی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقاتیوسف گرجی بحری، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندرانتاریخ دریافت: شهریور ماه 1383 تاریخ پذیرش: دی ماه 1384چکیده توسکای قشلاقی Alnus glutinosa (L) gaertn subsp. barbata یکی از گونه های مهم سریع الرشد مناطق مرطوب بوده. به عنوان گونه پیشگام و با داشتن قدرت تثبیت کنندگی ازت خاک و با بیومس تولیدی بالا در زراعت چوب، در سیستم های بهره برداری کوتاه مدت در صنایع کاربری متنوعی دارد. جنس توسکا (Alnus) در عرض های 25 درجه جنوبی تا 70 درجه شمالی در اروپا تا ارتفاع 2800 متر از سطح دریا و در شرایط آب و هوائی مدیترانه ای سرد، عمدتا در مناطق جلگه ای مرطوب و در خاک های هیدرومورف و نیمه باطلاقی پراکنش دارد. پژوهش فوق در قسمت جلگه ای کم ارتفاع، جنگل های هیرکانی، منطقه گیسوم شهرستان تالش بین طول جغرافیائی ́5 ̊49 و ́8 ̊49 و عرض جغرافیائی ́30 ̊37 و ́23 ̊37 به روش آماری بلوک های کامل تصادفی در چهار تیمار (دانه زاد، شاخه زاد، دانه و شاخه زاد و دست کاشت) و در سه تکرار در سن 18 سالگی توسکای قشلاقی به مرحله اجراء در آمد. نتایج نشان می دهد تیمارها از نظر تولید حجمی، مساحت برابر سینه و تعداد درخت تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند و هر چهار روش را می توان در برنامه ریزی تولید چوب در اراضی جلگ های برای گونه توسکای قشلاقی اعمال نمود. و برای این گونه میانگین تعداد درخت 6 / 977 اصله در هکتار، متوسط قطر برابر سینه 9 / 18 سانتی متر، میانگین ارتفاع 3 / 17 متر، میانگین سطح مقطع در هکتار 7 / 24 متر مربع، میانگین موجودی سرپا 232 سیلو در هکتار و میزان رویش حجمی سالانه 9 / 12 سیلو در هکتار در منطقه مورد مطالعه بدست آمده است.
    کلیدواژگان: رویش، تولید چوب، توسکای قشلاقی، گیلان
  • به زراعی باغبانی و سبزی کاری
  • نقش استفاده از هیدروکسی کینولین سیترات در افزایش عمر گلدانی گل های بریده لیزیانتوس (Eustoma grandiflora Mariachi. cv. Blue)
    احمد خلیقی، علیرضا فرخزاد، یونس مستوفی، روح انگیز نادری صفحه 15
    احمد خلیقی، استاد گروه باغبانی دانشکده علوم باغبانی و گیاه پزشکی پرورش کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران علیرضا فرخزاد، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم باغبانی، دانشکده علوم باغبانی و گیاه پزشکی دانشگاه تهرانیونس مستوفی و روح انگیز نادری، اعضا هیات علمی گروه باغبانی دانشکده علوم باغبانی و گیاه پزشکی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانتاریخ دریافت: شهریورماه 1384 تاریخ پذیرش: دی ماه 1384Email: farokhzad_ut@yahoo.comچکیدهدر این تحقیق شاخه های بریده لیزیانتوس (Eustoma grandiflora Mariachii. cv. Blue) با طول 40 سانتی متر، در داخل بطری های حاوی محلول های هیدروکسی کینولین سیترات (ppmو400-300-200) و همراه با 5 / 2 درصد ساکاروز قرار گرفتند. از آب مقطر به عنوان شاهد استفاده شد. بطری های حاوی شاخه های گل در شرایط اتاق در دمای 25 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. طول عمر شاخه گل بریده، تغییرات وزن تر، جذب آب، اتیلن و... در طول زمان آزمایش، اندازه گیری و از لحاظ آماری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که هیدروکسی کینولین سیترات نسبت به شاهد تاثیر معنی داری در افزایش طول عمر گل های بریده لیزیانتوس دارد. هیدروکسی کینولین سیترات با غلظت ppmو200 و همراه با 5 / 2 درصد ساکاروز بیشترین تاثیر را در بین تیمارها از لحاظ افزایش طول عمر و حفظ خصوصیات کیفی و کمی گل بریده لیزیانتوس دارد. میزان تولید اتیلن به طور معنی داری در تیمار هیدروکسی کینولین سیترات (درهمه غلظت ها) و همراه با 5 / 2 درصد ساکاروز، کمتر از شاهد بود.
  • به نژادی باغبانی و سبزی کاری
  • روح الله حق جویان، بهزاد قره یاضی، محمد صانعی شریعت پناهی، احمد خلیقی صفحه 22
    شناسایی و جمع آوری ژنوتیپ های بومی درختان میوه اولین گام در برنامه های اصلاحی به شمار می رود، در کشور ما به دلیل عدم شناخت کافی از ژرم پلاسم گیاهان باغی، برنامه های اصلاحی مناسبی بر روی محصولات باغی خصوصا گردو انجام نشده است. هدف این تحقیق، گروه بندی ژنوتیپ های گردو بر اساس صفات کمی مهم و تعیین فواصل ژنتیکی آنها می باشد. در این تحقیق، 138 ژنوتیپ گردوی ایرانی از توده تویسرکان و چهار کلکسیون کشور (کرج، شاهرود، ارومیه و مشهد)، با اندازه گیری 16 صفت مورفولوژیک(کمی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. ژنوتیپ های مورد مطالعه بر حسب داده های کمی، بر اساس الگوریتم CLINK مورد تجزیه خوشه ایقرار گرفتند. جهت تعیین تعداد مطلوب کلاستر از روش تجزیه تابع تشخیص استفاده شد و محلی که در آن نقطه، بیشترین تمایز بین کلاسترها مشاهده شد، به عنوان بهترین محل برش و تعداد کلاسترهای حاصل در آن نقطه، به عنوان تعداد مطلوب کلاستر انتخاب گردید. مشخص گردید که بیشترین تشابه بین ژنوتیپ های شماره43و44 وردآورد تویسرکان و ژنوتیپ های 78و84 مشهد با نام های به ترتیبK21 / 2 و K21 / 1 به دست آمد. به منظور بررسی اختلاف بین ژنوتیپ های جمع آوری شده از مناطق مختلف، از نظر صفات مورد مطالعه، مناطق به عنوان تیمار و ژنوتیپ های داخل هر منطقه به عنوان تکرار آن منطقه در نظر گرفته شد. تجزیه واریانس یکطرفه برای تعیین تنوع مناطق مختلف انجام گردید. تجزیه واریانس داده ها، اختلاف معنی داری را بین ژنوتیپ های مناطق مختلف برای کلیه صفات مورد مطالعه به غیر از صفت متوسط وزن 10 مغز نشان داد. مقایسه میانگین کلاسترهای مختلف با استفاده از آزمون چند دامنه دانکن انجام شد. با استفاده از صفات کمی استاندارد شده، ژنوتیپ ها به 6 گروه دسته بندی شدند. در ارتباط با صفات کمی، تجزیه به مولفه های اصلی با استفاده از ماتریس شباهت، بر اساس ضریب همبستگی بر روی داده ها انجام شد که دو مولفه اصلی اول، به طور تجمعی 87 / 99%، تغییرات داده های اولیه را توجیه کردند که این دو مولفه برای نمایش گرافیکی پراکنش ژنوتیپ ها استفاده شد.
    کلیدواژگان: تنوع ژنتیکی، ژنوتیپ های گردو، نشانگر مورفولوژیک کمی
  • آبخیزداری
  • بررسی استفاده از روش توصیفی ویلز در مطالعه هوازدگی سنگها (مطالعه موردی در حوزه آبخیز زیارت - گرگان)
    آرش امینی، جمال قدوسی صفحه 26
    هوازدگی از فرآیندهای اولیه برای شکل گیری رسوبات سخت نشده و تشکیل گروه عمده ای از سنگ های رسوبی است ولی متاسفانه در مقیاس ماکرو و میکرو به صورت درخور توجه در محافل علمی ایران به آن پرداخته نشده است. از سوی دیگر، در مطالعات پراکنده مربوط به هوازدگی، مقیاس مکانی و زمانی، فاکتورها و مکانیسم های مؤثر در فرآیند هوازدگی کمتر مورد توجه قرار داشته است. در این مقاله ضمن بررسی روش های متداول رده بندی و ارزیابی هوازدگی، بر اساس روش پیشنهادی ویلز، اقدام به لحاظ نمودن فاکتورهای زمین شناسی، آب و هوایی، هیدرولوژیکی و ارگانیکی در شکل گیری فرآیند هوازدگی گردیده و مقیاس مکان و زمان نیز در شکل گیری سیمای هوازدگی سنگ های سازند شمشک در حوزه آبخیز زیارت گرگان در نظر گرفته شده است. در برابر مزایای استفاده از این روش در بررسی هوازدگی سنگ ها (از جمله کاربردی بودن و دقت قابل توجه) این روش دارای معایب و محدودیت هایی نیز است که مهمترین آن ضرورت استفاده از تکنیک های مدرن در مطالعه جامع هوازدگی در مقیاس های مختلف می باشد. لازم به توضیح است که این تحقیق بر اساس بررسی و مطالعه توصیفی اشکال هوازدگی و شدت و ضعف گسترش آنها در منطقه مورد مطالعه انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از 11مورد سیمای هوازدگی مطرح شده در رده بندی ویلز حداقل 6 مورد به طور قطع در سازند شمشک حوزه زیارت گرگان با میزان پراکندگی مختلف قابل تشخیص و تفکیک می باشد. ضمن اینکه در مقایسه تطبیقی هوازدگی سنگ ها بر اساس زمین شناسی مهندسی، دو گروه سنگ های کاملا هوازده و خیلی هوازده با درجه هوازدگی 5 و 4 (به ترتیب با 32 و 25 درصد) بیش از نیمی از سنگ های سازند شمشک در محدوده مورد مطالعه را شامل می شود که نشانگر بحرانی بودن حوزه مورد مطالعه از نظر حساسیت سنگ ها به هوازدگی و فرسایش است.
    کلیدواژگان: هوازدگی، روش ویلز، مقیاس هوازدگی، سازند شمشک، حوزه آبخیز زیارت - گرگان
  • به زراعی گیاهان زراعی
  • ارزیابی تاثیر تاریخ و الگوی کاشت بر عملکرد رقم آرماویرسکی آفتابگردان (Helianthus annuus) در منطقه مریوان
    حجت الله مظاهری لقب، حیدر مرادی صفحه 31
    تعیین تاریخ مناسب کاشت به منظور استفاده از شرایط محیطی مطلوب و اعمال تراکم مناسب برای کاهش رقابت در گیاه آفتابگردان از جمله عواملی هستند که در هر منطقه باعث افزایش عملکرد می شوند. هر چند که کشت آفتابگردان در استان کردستان متداول است با این حال، به منظور رسیدن به نقطه زمانی و تراکم مطلوب کاشت گیاه، در یک بررسی مزرعه ای قطر طبق، وزن هزار دانه، درصد پوکی، وزن کل دانه در طبق، عملکرد دانه و درصد روغن ارزیابی شدند. در این آزمایش از طرح کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار استفاده شد. تاریخ کاشت در سه سطح به ترتیب 24 اردیبهشت، 3 خرداد، و 13 خرداد و الگوی کاشت با آرایشی در شش سطح تراکم 8، 7/6، 7/5، 3/5، 4/4، و 8/3 بوته در متر مربع استفاده گردید. نتایج به دست آمده اثر معنی دار تاریخ کاشت را بر عملکرد دانه، قطر طبق و درصد پوکی نشان داد در حالی که این عامل روی وزن هزار دانه، درصد روغن و وزن کل دانه در طبق بی اثر بود. اثر الگوی کاشت روی تغییرات درصد روغن ناچیز و غیر معنی دار بود ولی روی عملکرد دانه، وزن هزار دانه، درصد پوکی، قطر طبق و وزن کل دانه در سطح 1% اثر بسیار معنی داری داشت. اثر متقابل دو عامل فوق روی کلیه صفات مورد مطالعه به جزء قطر طبق معنی دار نبود. با توجه به نتایج حاصله، زمان کاشت مناسب آفتابگردان رقم آرماویرسکی در مریوان، 24 اردیبهشت با آرایشی از کاشت در تراکم 8 بوته در متر مربع تعیین شد.
    کلیدواژگان: آفتابگردان، تاریخ کاشت، آرایش کاشت، اجراء عملکرد، عملکرد دانه، درصد روغن
  • Evaluation of the effect of date and design of sowing on the yield of sunflower (Hellianthus annuus) cultivar Armavirskii in Marivan area
    صفحه 31
  • آبخیزداری
  • اسدالله قاضی مرادی صفحه 35
    دسترسی به نتایج دقیق تحلیل هیدرولیک جریان در محیط متخلخل دانه درشت، مستلزم انجام آزمایشات آزمایشگاهی روی این قبیل محیط ها می باشد. دانشمندان مختلفی با ارائه روابط گوناگون که بر اساس آزمایشات محدود می باشد، سعی در حل مسائل رابطه بین مشخصات محیط و چگونگی افت انرژی نموده اند. روابط فوق در سه گروه: معادله دو جمله ای Forchheimer، فرمول پیشنهادی(1965) Wilkins و شبیه سازی(Linquist (1985 طبقه بندی می شوند. از این میان کار Wilkins روی ارائه رابطه ساده ای بین سرعت جریان(Vv) و گرادیان آن(i) متمرکز بوده است. کار حاضر از طریق انجام آزمایشات گوناگون روی محیط های متخلخل دانه درشت گرد گوشه و شکسته رابطه Wilkins را کامل نموده است، که مهندس طراح با در دست داشتن مشخصات محیط یعنی قطر متوسط و انحراف معیار آن، می تواند رابطه مناسب آنرا برای محاسبه سرعت بر حسب گرادیان و بالعکس را بدست آورد. روابط بدست آمده از سطح معنی دار 001 / 0 و روابط همبستگی993 / 0 برخوردارند که بر حسب قطر متوسط و محدوده انحراف معیار تعریف شده اند.
    کلیدواژگان: سنگدانه، پاره سنگ، جریان آشفته، جریان غیر دارسی، سدهای تاخیری، محیط متخلخل
  • متفرقه
  • مدیریت منابع آبی از طریق تخصیص بهینه آب بین اراضی زیر سدها (مطالعه موردی سد بارزو شیروان)
    امیرحسین چیذری، علی کرامت زاده صفحه 40
    یکی از مسائل موجود در مدیریت آب، تخصیص بهینه آن بین بخش ها و مصارف مختلف می باشد. این مساله با افزایش جمعیت و تقاضا روز بروز حادتر می شود. برای استفاده بهینه از آب یک سد بایستی بتوانیم به سوالات زیر پاسخ بدهیم:1- در هر فصل از سال چه میزانی از آب سد مصرف شود؟ 2- آب مصرفی هر فصل چگونه در بین مناطق مختلف کشت تخصیص یابد؟ 3- آب تخصیص داده شده به هر منطقه به چه محصولاتی اختصاص یابد؟ لذا این مطالعه در جهت بهبود مدیریت منابع آب بر روی اراضی زیر سد بارزوی شیروان با استفاده از مدل بهینه سازی خطی انجام شده و الگوی کشت بهینه هر منطقه حاصل گردیده است. سپس بر اساس مدل تخصیص بهینه، میزان آب قابل تخصیص به هر منطقه مشخص گردیده و درصد تغییرات آن با شرایط مدل کالیبره (شرایط فعلی) مقایسه گردیده است. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز مطالعه حاضر از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. ضرایب تکنیکی هر منطقه از طریق متوسط گیری اطلاعات پرسشنامه ای حاصل گردیده است. درآمدخالص فعالیت های مختلف نیز بر حسب متوسط قیمت های نمونه گیری شده سال زراعی 82-81 محاسبه شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد بالاترین و پایین ترین تغییر در تخصیص فعلی آب نسبت به تخصیص بهینه به ترتیب مربوط به ماه های تیر و فروردین است که بایستی میزان آب تخصیصی در ماه تیر به میزان 95 درصد نسبت به شرایط فعلی افزایش و در ماه فروردین حدود 62 درصد کاهش یابد. بالاترین تغییرات تخصیص بهینه آب مناطق حاشیه رودخانه قلجق، زیارت و سه یک آب نیز به ترتیب در ماه های تیر 196 درصد، تیر 97 درصد و شهریور 104 درصد نسبت به تخصیص فعلی مناطق می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز با استفاده از بسته نرم افزاری Lindo انجام گرفته است.
    کلیدواژگان: تخصیص بهینه، مدیریت منابع آب، برنامه ریزی خطی معمولی، الگوی کشت، سد بارزو، شیروان
  • جنگل و مرتع
  • جوانه زنی بذر، زنده مانی و رشد اولیه نهال های بلند مازو (Quercus castaneifolia C.A.Mey) در تراکم های مختلف تاج پوشش جنگل چمستان - شمال ایران
    علیرضا علی عرب، سیدغلامعلی جلالی، مسعود طبری صفحه 44
    اثر تراکم تاج پوشش جنگل بر نرخ جوانه زنی بذر، زنده مانی و رشد قطری و ارتفاعی نهال های یکساله بلند مازو (Quercus castaneifolia) در جنگل های پایین بند شمال ایران مطالعه شد. برای این منظور در یک توده بلوط- آزاد، به طور تصادفی 9 پلات 1000 متر مربعی از مناطق دارای تاج پوشش باز (25-35 درصد)، نیمه باز (45-55 درصد) و نیمه بسته (65-75 درصد) انتخاب و 2 میکروپلات 16 متر مربعی در هر پلات مستقر شد. پس از محصور کردن پلات ها و کاشت 40 بذر بلند مازو در عمق 5 سانتیمتری خاک هر میکروپلات، روند جوانه زنی بذرها در طول فصل رویش نخست و همچنین زنده مانی، قطر یقه و ارتفاع نهال های سبز شده در انتهای فصل رویش نخست مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین نرخ جوانه زنی بذرها و قطر یقه نهال ها در تاج پوشش باز اتفاق می افتد. در تمامی تاج پوشش ها جوانه زنی با یک روند نزولی تا اواخر فصل رویش ادامه یافته است. نرخ زنده مانی و ارتفاع نهال های سبز شده به ترتیب 1 / 71 درصد و 8 / 15 سانتیمتر بوده و تراکم تاج پوشش جنگل تاثیری بر این مقادیر نداشته است. به طور کلی از نتایج این پژوهش می توان چنین استنتاج نمود که در تاج پوشش های باز، بذرکاری بلندمازو با احتمال موفقیت بیشتری همراه بوده و شرایط مناسب تری برای رویش نهال های این گونه ایجاد می شود.
    کلیدواژگان: تاج پوشش، بلند مازو، جوانه زنی، زنده مانی، رشد اولیه
  • گیاه شناسی
  • فلور، شکل های زیستی و کوروتیپ های گیاهان منطقه حفاظت شده گنو
    کیان نجفی تیره شبانکاره، عادل جلیلی، نعمت الله خراسانی، زیبا جم زاد، یونس عصری صفحه 50
    منطقه حفاظت شده گنو به وسعت حدود 43000 هکتار در30 کیلومتری شمال غربی بندر عباس از ارتفاع حدود 50 تا 2347 متر از سطح دریا واقع شده است. تیپ واحد های اراضی منطقه شامل کوه ها، تپه ها، فلات ها و تراس های فوقانی، واریزه های سنگریزه دار و مجموعه تیپ واحدهای اراضی می باشد. به طور کلی کوه های نسبتا مرتفع تا مرتفع وتپه ها با بیرون زدگی سنگی زیاد و قلل اغلب تیز از ویژگی های واحد های اراضی غالب منطقه است.بر اساس آمار اقلیمی یازده ساله(81-1371) در ایستگاه های باران سنجی گنو در 2300 و دزک در 400 متری از سطح دریا، متوسط بارندگی سالانه به ترتیب 7/348 و 3/290 میلی متر اندازه گیری شده است که دارای تغییرات سالانه و ماهانه قابل ملاحظه ای است. به منظور معرفی فلور منطقه نمونه های گیاهی در دو فصل رویش سالهای 1382و1383 جمع آوری و با استفاده از فلور های مختلف شناسایی شدند. با تعیین شکل های زیستی گونه ها، طیف زیستی آنها ترسیم گردید و بر اساس پراکنش جغرافیایی گونه ها در منابع مختلف، جایگاه منطقه از نظر جغرافیای گیاهی ایران بررسی شد. ازمجموع 516 گونه شناسایی شده از منطقه 6 گونه از نهانزادان2 و510 گونه از پیدازادان3 می باشد که از این تعداد 5 گونه به بازدانگان و 505 گونه به نهاندانگان تعلق دارند. در میان نهاندانگان 84 گونه تک لپه ای و421 گونه دو لپه ای است. این گونه ها به 72 تیره و317 جنس تعلق دارند. تیره های Compositae و Gramineae وجنس های Astragalus وSilene دارای بیشترین غنای گونه ای می باشند. در میان گیاهان منطقه 44 گونه انحصاری ایران (اندمیک) وجود دارد. تروفیت ها3 با 223 گونه (3/43 در صد)، فراوانترین شکل زیستی گونه های منطقه می باشند. از نظر پراکنش جغرافیایی 123 گونه بابیشترین فراوانی(9/23 درصد) به ناحیه ایرانی _ تورانی منحصر می گردند.
    کلیدواژگان: فلور، شکل زیستی، کوروتیپ، منطقه حفاظت شده گنو، استان هرمزگان
  • Flora, life forms and chorotypes of plants in the Genu protected area, Hormozgan province (Iran)
    صفحه 50
  • به زراعی باغبانی و سبزی کاری
  • بررسی عوامل موثر بر عرضه سیب زمینی و پیاز
    جواد ترکمانی، هادی رفیعی صفحه 53
    جواد ترکمانی، دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه شیرازهادی رفیعی، کارشناس ارشد گروه پژوهش های اقتصادی جهاد دانشگاهی مشهد تاریخ دریافت: آبان ماه 1383 تاریخ پذیرش: دی ماه 1384Email: torkamanijavad@yahoo.comچکیدههدف اصلی این مطالعه برآورد توابع عرضه سیب زمینی و پیاز طی سالهای 1361 الی 1381 و بررسی تاثیر قیمت اسمی و واقعی و نرخ حمایت اسمی دولت در تولید این دو محصول است. برای دستیابی به اهداف فوق، از تابع عرضه نرلاو استفاده شد. داده های مورد نیاز این مطالعه از نشریات مختلف اداره کل آمار و اطلاعات وزارت جهاد کشاورزی و پایگاه اطلاعاتی FAO تهیه گردید. از آزمون های دیکی-فولر و دیکی-فولر تعمیم یافته، در قالب روش گام به گام، برای بررسی ایستائی داده ها استفاده گردید. همچنین برای برآورد توابع عرضه سیب زمینی و پیاز، از روش حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که قیمت اسمی و واقعی، عملکرد، سطح زیرکشت و تغییر در فنآوری تاثیر مثبت بر تولید محصولات مورد مطالعه داشته است. در حالی که، نرخ حمایت اسمی دولت و تولید با وقفه دارای تاثیر منفی بوده است. همچنین، مقادیر نرخ حمایت اسمی در اکثر سال های مورد مطالعه منفی است. این نتایج نمایانگر تاثیر منفی سیاست های دولت در تولید این دو محصول، کاهش نرخ مبادله به زیان کشاورزان و همچنین پرداخت نوعی مالیات پنهان از سوی کشاورزان در طول زمان می باشد.
    کلیدواژگان: سیب زمینی، پیاز، عرضه نرلاو، نرخ حمایت اسمی دولت، قیمت اسمی، قیمت واقعی
  • Study of major factors affecting supply of potato and onion in Iran
    صفحه 53
  • بررسی توان تثبیت بیولوژیکی نیتروژن ارقام متفاوت لوبیا با سوش های مختلف باکتری ریزوبیوم در منطقه شهر کرد
    عبدالله قاسمی پیر بلوطی، ایرج الله دادی، غلامعباس اکبری، احمدرضا گل پرور صفحه 62
    به منظور بررسی توان تثبیت بیولوژیکی نیتروژن توسط نژادهای مختلف باکتری ریزوبیوم، آزمایشی در سال 1381 به صورت کرت های یکبار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در منطقه شهرکرد به مرحله اجراء در آمد. نژادهای مختلف باکتری ریزوبیوم به نام های L-109, L-125, L-47, L-78 جمع آوری شده توسط موسسه خاک و آب به همراه یک تیمار مصرف کود نیتروژن به میزان 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار و شاهد (بدون مصرف کود و عدم تلقیح) به عنوان عامل اصلی و ارقام لوبیا شامل چیتی رقم تلاش، چیتی توده بومی و قرمز توده بومی منطقه شهرکرد به عنوان عامل فرعی در 4 تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس آزمایش مشخص کرد که بین سویه های مختلف باکتری ریزوبیوم تلقیح شده با بذر لوبیا اختلاف معنی داری از لحاظ صفات؛ درصد تثبیت نیتروژن، نیتروژن اندام هوایی، تعداد و وزن گره در 50 درصد گلدهی، پروتئین دانه، عملکرد کل ماده خشک اندام هوایی و عملکرد دانه وجود داشت. تلقیح بذر با سویه های مختلف باکتری ریزوبیوم منجر به افزایش میزان تثبیت نیتروژن، تعداد و وزن گره روی ریشه، نیتروژن کل اندام هوایی، پروتئین دانه، عملکرد ماده خشک اندام هوایی و عملکرد دانه در مقایسه با شاهد گردید. در این بین تیمار تلقیح بذر با سویه L-109 منطقه تویسرکان همدان با حداکثر وزن گره، نیتروژن اندام هوایی و درصد تثبیت نیتروژن در مقایسه با سایر سویه های به کار برده شده با توجه به شرایط آب و هوایی و سال آزمایش به عنوان کارآمدترین سویه باکتری ریزوبیوم جهت تثبیت بیولوژیکی نیتروژن معرفی می شود.
    کلیدواژگان: ارقام لوبیای معمولی، Rhizobium legominosarum، تثبیت بیولوژیکی نیتروژن، عملکرد دانه و ماده خشک اندام هوایی
  • Evaluation of nitrogen fixation ability with different strains of Rhizobium legominosarum biovar phaseoli on common bean (Phaseolus vulgaris L.) cultivars in Shahrekord
    صفحه 62
  • آبخیزداری
  • بررسی روش های توزیع مکانی بارندگی روزانه و ماهانه در حوضه دریای خزر
    سمیا رحیمی بندرآبادی، محمدحسین مهدیان صفحه 63
    بارندگی یکی از متغیرهای اقلیمی است که در مطالعات آب و خاک، از اهمیت زیادی برخوردار است. اصولا در اینگونه مطالعات علاوه بر تغییرات زمانی بارندگی، نیاز به بررسی تغییرات مکانی آن نیز می باشد. در این رابطه روش های مختلفی وجود دارد که از جمله آنها می توان به روش های میان یابی اشاره نمود. دراین تحقیق، سه روش میان یابی کریگینگ معمولی1، میانگین متحرک وزنی 2(وWMA)و TPSS3 برای برآورد بارندگی روزانه و ماهانه در حوضه دریای خزر مورد استفاده قرار گرفته است. برای مقایسه روش ها، از تکنیکCross - Validation استفاده شده است. نتایج حاصل از آنالیز واریوگرافی بارندگی روزانه برای هر ماه حاکی از آن است که بارندگی روزانه دارای همبستگی مکانی می باشد. همچنین بررسی نیم تغییرنما4 بارندگی ماه های مختلف نشان می دهد که همبستگی مکانی برای ماه های خرداد، تیر، مرداد، شهریور، مهر و آبان نسبتا قوی می باشد؛ لیکن بقیه ماه ها فاقد همبستگی مکانی می باشند. مقایسه روش های فوق نشان دهنده این است که برای برآورد بارندگی روزانه و ماهانه روش TPSS با توان 2 مناسب می باشد.
    کلیدواژگان: اسپلاین، بارندگی، حوضه دریای خزر، زمین آمار، کریگینک، میانگین متحرک وزنی، میان یابی
  • به زراعی گیاهان زراعی
  • مهریار جابری اقدم، داریوش مظاهری، عبادالله بانبانی، منوچهر جم نژاد صفحه 69
    به منظور بررسی تاثیر زمان های شروع و قطع آبیاری بر رشد و عملکرد ارقام مختلف پنبه در منطقه ورامین آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی پنبه در سال زراعی 1382 در قالب طرح آماری فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با ارقام ورامین، سیندوز و 312-818 (فاکتورA) و با 3 زمان شروع آبیاری اولین برگ های حقیقی، 6 تا 8 برگی و اولین square (فاکتور B) و با چهار زمان قطع آبیاری رسیدن 5، 10، 20 و 30 % غوزه ها به اندازه نهائی (فاکتور C) با 3 تکرار به اجرا در آمد. هر کرت شامل 4 خط کاشت به طول 10 متر بود که دو خط اول و آخر حاشیه بوده و کلیه مطالعات و یادداشت برداری ها از دو خط وسط پس از حذف 5 / 0 متر از ابتدا و انتهای خطوط انجام پذیرفت. با توجه به جدول مقایسه میانگین بیشترین ارتفاع بوته در رقم ورامین و در زمان شروع آبیاری 6 تا 8 برگی و زمان قطع آبیاری رسیدن10% غوزه ها به اندازه نهائی بوده است. بیشترین تعداد گل در بوته در رقم سیندوز و در زمان شروع آبیاری اولین برگ های حقیقی و زمان قطع آبیاری رسیدن 30 % غوزه ها به اندازه نهائی و با میانگین 51 / 67 گل در بوته بوده است. بیشترین تعداد میانگره در بوته در رقم سیندوز و در زمان شروع آبیاری اولین برگ های حقیقی و زمان قطع آبیاری رسیدن 20 % غوزه ها به اندازه نهائی و با میانگین 67 / 13 میانگره در بوته بوده است. بین رقم 312-818 با عملکرد وش 3176 کیلوگرم در هکتار و رقم سیندوز با عملکرد 3091 کیلوگرم در هکتار تفاوت معنی داری مشاهده نشد و در رقم ورامین با عملکرد 2827 کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد به دست آمد، با توجه به معنی دار بودن تاثیر متقابل ارقام و زمان های شروع آبیاری و قطع آبیاری، رقم سیندوز و زمان شروع آبیاری اولین square و زمان قطع آبیاری رسیدن 30 % غوزه ها به اندازه نهائی و با عملکرد 4227 کیلو گرم در هکتار بهترین ترکیب تیماری شناخته شدند.
    کلیدواژگان: پنبه، آبیاری، اولین برگ های حقیقی، 6 تا 8 برگی، اولین square، رسیدن غوزه ها
  • آبخیزداری
  • اسماعیل سهیلی، مهدی وفاخواه صفحه 73
    روش های متعددی برای انتقال اطلاعات هیدرولوژیکی از حوزه های دارای آمار به حوزه های فاقد آمار وجود دارد که همگی مجاورت جغرافیایی را اساس شباهت هیدرولوژیک قرار داده اند، ولی لزوما قرار گرفتن در مناطق جغرافیایی مختلف دلیل بر تفاوت هیدرولوژیکی نیست. در این تحقیق با بررسی ایستگاه های هیدرومتری موجود در استان فارس تعداد 20 ایستگاه که دارای آمار طولانی تری بودند انتخاب و دبی حداکثر لحظه ای آنها استخراج شد و پس از بازسازی و تطویل آمار آنها مقادیر فوق در دوره برگشت های 2، 5، 10، 25، 50 و 100 سال تعیین گردید. برای تعیین حوزه های آبخیز مشابه و تعیین مناطق همگن هیدرولوژیکی 5 پارامتر مورفومتری و3 پارامتراقلیمی از حوزه های منتخب استخراج و به کمک تجزیه و تحلیل عاملی پارامترهای مساحت وارتفاع متوسط به عنوان پارامترهای مهم انتخاب شدند. آنگاه به کمک فاکتورهای انتخاب شده از روش همگن سازی غیر عددی (منحنی های اندرو) حوزه های آبخیز مشابه تعیین شد. به طوریکه حوزه های منتخب در 5 گروه همگن قرار گرفتند. سپس دبی حداکثر لحظه ای ایستگاه های موجود درهر گروه همگن از طریق نسبت مساحت بین حوزه های آبخیز مشابه برآورد گردید و در نهایت از طریق محاسبه در صد خطای نسبی بین مقادیر برآوردی و مشاهده ای کارآیی روش منحنی های اندرو برآورد گردید، براین اساس متوسط خطای نسبی در کلیه مناطق همگن حدود 116 درصد بدست آمد. این میزان برای مناطق همگن شماره 1، 2، 3، 4، 5 به ترتیب 174، 18، 156، 181و50 محاسبه گردید.
    کلیدواژگان: سیل، منحنی های اندرو، تحلیل منطقه ای سیلاب، تجزیه وتحلیل عاملی، مناطق همگن، استان فارس
  • به زراعی گیاهان زراعی
  • محسن سعیدی، علی احمدی، کاظم پوستینی، علی اشرف جعفری صفحه 77
    رطوبت خاک یکی از عوامل محدود کننده جوانه زنی و سبزشدن گیاهان زراعی و در نهایت شکل گیری عملکرد در مناطق خشک و نیمه خشک (مانند ایران) است. در چنین شرایطی انتخاب ارقام مقاوم به خشکی از اهمیت زیادی برخوردار است. این بررسی در این راستا و در سه سطح مزرعه ای، گلخانه ای و آزمایشگاهی و بر روی ژنوتیپ های مختلف گندم با سابقه اصلاحی متفاوت شامل: ارقام اصلاح شده داخلی در اثر عمل انتخاب (امید، سرداری، روشن)، ارقام اصلاح شده داخلی-خارجی در اثر عمل هیبریداسیون(آزادی، فلات، قدس) و چهار لاین(3-2 / 5593، 3-5806، 6-6452،6-2 / 7007) بودند. تجزیه واریانس اثرات پتانسیل های اسمزی متفاوت بر خصوصیات جوانه زنی نشان داد که: اثرمتقابل سطوح مختلف پتانسیل اسمزی و ژنوتیپ ها بر روی خصوصیات جوانه زنی مانند درصد، سرعت و بنیه جوانه زنی و وزن تر و خشک ریشه چه و ساقه چه به شدت معنی دار شده است. پتانسیل اسمزی اثر معنی داری بر روی طول ریشه چه و ساقه چه داشت ولی ژنوتیپ های مختلف تفاوت معنی دار از نظر طول ریشه چه و ساقه چه نداشتند. در بین صفات مورد مطالعه بنیه جوانه زنی بیشترین ضریب همبستگی با درصد سبزشدن در سطح مزرعه را دارا بود و بین سایر خصوصیات جوانه زنی با عملکرد در سطح مزرعه ضریب همبستگی معنی داری بدست نیامد. نتایج حاصل از مقایسات گروهی نشان دادند که گروه ژنوتیپ های اصلاح شده داخلی دارای بنیه جوانه زنی بالاتری نسبت به دو گروه دیگر بود ولی تفاوت معنی داری بین آنها از نظر سرعت و درصد جوانه زنی بدست نیامد.
    کلیدواژگان: گندم، عمق کاشت، کولئوپتیل، درصد و سرعت سبزشدن، قدرت ترمیم
  • گیاه شناسی
  • محمد مسعود قلیچ خانی، مسعود طبری، مسلم اکبری نیا، کامبیز اسپهبدی، غلامعلی جلالی صفحه 82
    برای ارزیابی تاثیر شدت نور(50، 75% و 100%) و هرس ریشه عمودی (15، 30 و 45 سانتی متر از محل یقه) بر زنده مانی و شادابی نهال بلند مازو تحقیقی در منطقه سنگده در قالب طرح کرت های خرد شده با سه تکرار انجام گرفت. نتایج در پایان فصل رویش سال دوم حاکی از آن بود که تیمار ریشه روی زنده مانی و شادابی نهال ها بی تاثیر بوده اما روشنایی 75 درصد، در مقایسه با روشنایی کامل زنده مانی بیشتری را باعث گردید و روشنایی50 درصد حالت بینابینی را از خود بروز داد. همچنین، بیشترین تعداد نهال با شادابی خوب در شدت نور کامل بدست آمد. به عبارت دیگر با کاهش شدت نور بر فراوانی نهال های با شادابی ضعیف افزوده می شود. با این وجود، تاثیر توام روشنایی* هرس ریشه روی زنده مانی و نیز شادابی معنی دار نبود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که که قطع ریشه عمودی نهال بلند مازو تا 45 سانتی متر از محل یقه در زمان انتقال از نهالستان بی ضرر بوده و توصیه می شود که در محل اصلی در نقاطی غرس گردند که سایه ای در حدود 75% از نور کامل فراهم شده باشد.
    کلیدواژگان: شدت نور، هرس ریشه، زنده مانی، شادابی، بلند مازو
  • فنولوژی 7 گونه مرتعی بومی شوروی در ایستگاه اینچه برون گلستان
    سید علی حسینی (سید حبیب)، قاسمعلی ابرسجی صفحه 87
    سیدعلی حسینی(سید حبیب) و قاسمعلی ابرسجی، اعضای هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستانتاریخ دریافت: شهریور ماه 1382 تاریخ پذیرش: دیماه 1383E-mail: Hosayniali@yahoo.comچکیدهجهت شناخت مراحل حیاتی 7 گونه مرتعی بومی شورروی در استان گلستان، ایستگاه اینچه برون که معرف بیش از 150 هزار هکتار از مراتع شور و قلیای استان گلستان می باشد، به عنوان محل مورد بررسی انتخاب گردید. با توجه به شوری خاک (EC بیشاز30 میلی موس بر سانتی متر) و غلظت املاح زیاد، بالا بودن آب تحت الارض و شور(2/1 تا 2 متری سطح خاک)، اغلب گونه هایی که در چنین محیطی رشد کرده و چرخه زندگی خود را کامل می نمایند، غالبا از گونه های مقاوم به شوری می باشند. هدف از این بررسی ثبت تاریخ و وقوع پدیده های زیستی گونه های بومی شورروی می باشد. در این راستا، فنولوژی گونه های مهم شورروی از قبیل: Puccinellia distans, Aeluropus lagopoides, Aeluropus littoralis, Halocnemum strobilaceum, Halostachys caspica, Salsola turcomanica از سال 75 تا 79 به مدت 4 سال مورد بررسی قرار گرفت.در این بررسی از هر یک از گونه های گیاهی تعداد 10 پایه که از نظر وضعیت مورفولوژی و رویشی درشرایط نسبتا یکسانی قرار داشتند،انتخاب وعلامت گذاری شدند. در طول چهار سال، هر 15 روز از گیاهان بازدید وتاریخ وقوع پدیده های حیاتی گونه ها (شروع رشد، رشد رویشی، گلدهی، رسیدن و ریزش بذر) در فرم های مخصوص ثبت گردید. نتایج نشان داد،گونه های متعلق به تیره های مختلف با توجه به سرشت زیستی خود دوره های فنولوژی را در مقاطع زمانی متفاوتی انجام می دهند وگونه های متعلق به یک تیره با همدیگر انطباق بیشتری در تاریخ های وقوع پدیده های فنولوژی از خود نشان می دهند. شروع رویش در غالب گونه ها از اواخر زمستان با بالارفتن درجه حرارت محیط شروع می شود. به طور معمول گراس های چند ساله در اواخر اردیبهشت تا خرداد ماه به گل رفته و در خرداد و تیر رسیدن بذر آنها اتفاق می افتد در حالی که گونه های چند ساله خانواده Chenopodiaceae در اواخر مرداد تا شهریور به گل می نشینند و در آبان و آذر ماه رسیدن بذر آنها رخ می دهد.
    کلیدواژگان: فنولوژی، گیاهان شورروی، اینچه برون، استان گلستان
  • متفرقه
  • بررسی عوامل موثر بر ارتباط تحقیق - ترویج و کشاورز در نظام دانش و اطلاعات کشاورزی ایران
    حسن علیپور، محمد چیذری، سیدجمال فرج الله حسینی صفحه 87
    تحقیق و ترویج از اجزای سیستم دانش و اطلاعات کشاورزی می باشند که بدون ارتباط با کشاورزان نمی توان به توسعه کشاورزی دست یافت. امروزه برای حصول اطمینان از تناسب تکنولوژی با شرایط کشاورزان، وجود پیوندهای محکم بین تحقیق و ترویج در نظام کشاورزی، امری ضروری است. این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر و موانع بر ارتباط بین تحقیق- ترویج و کشاورز، اجرا گردید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و در دو مرحله انجام گرفت. جامعه آماری مرحله اول شامل 43نفر از صاحب نظران که نسبت به نظام دانش و اطلاعات کشاورزی ایران شناخت داشتند و از طریق نمونه گیری هدف دار انتخاب شدند. جامعه آماری در مرحله دوم شامل 55 نفر محقق که از طریق نمونه گیری طبقه بندی تصادفی، و 32 نفر کارشناس معاونت ترویج و نظام های بهره برداری ترویج که از طریق سرشماری انتخاب شدند. در مرحله اول از طریق روش دلفی نظرات متخصصان نسبت به متغیرهای موثر بر ارتباط بین (تحقیق، ترویج و کشاورز)مورد بررسی قرار گرفت و دردو مرحله روی 36 متغیر موثر بر ارتباط فوق توافق حاصل گردید. در مرحله دوم نظرات محققان و کارشناسان ترویج نسبت به وضعیت موجود متغیرهای که در مرحله اول تحقیق مشخص شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین 36 متغیر در شرایط حاضر 20 متغیر در شرایط نامناسبی قرار دارندکه عواملی از جمله شبکه اطلاع رسانی بین محققان، مروجان و کشاورزان، عدم وجود برنامه ریزی مشترک بین تحقیق و ترویج، میزان تمایل به مشارکت به کار گروهی بین محققان و مروجان، مکانیزم های ارتباطی بین تحقیق و ترویج طبق نظر آنان در حال حاضر در نامناسب ترین شرایط قرار دارند.
    کلیدواژگان: عوامل موثر، ارتباط، تحقیق، ترویج و کشاورز
  • Phenological study on 7 native halophyte range plants species on Incheh-Broon station of Golestan province
    صفحه 87
  • Investigation of factors affecting the linkage among research  extension- farmer from the viewpoint of Iranian experts
    صفحه 87
  • صنایع چوب و کاغذ
  • بررسی امکان تهیه آلفا سلولز از ضایعات چوبی کارخانه های خمیرسازی با روش های سازگار با محیط زیست
    سعید مهدوی فیض آبادی، عبدالحسین لهراسبی پیده صفحه 93
    تحقیق بر روی کاربرد ضایعات چوبی در کشور ما امری ضروری است؛ چرا که سطح سرانه جنگل پایین بوده پاسخگوی مصرف سرانه محصولات چوبی نیست. کارخانه های خمیرسازی از مراکز تولید با حجم زیاد ضایعات چوبی، هستند. در این تحقیق، از ضایعات چوبی زیرالک مجتمع صنایع چوب و کاغذ ایران (چوکا) استفاده شد.این تحقیق با استفاده از روش های سازگارتر با محیط زیست انجام شد و لذا در مرحله پخت از روش «سودا / آنتراکینون پیش آبکافت‎دار» و در مرحله رنگبری از توالی های بدون کلر عنصری (ECF) استفاده‎ شد.بعد از پخت های متعدد آزمایشی، سه پخت نهایی با شرایط1آ (قلیاییت فعال 26% و مایع پخت / چوب 10)، 2آ (قلیاییت فعال 28% و مایع پخت / چوب10) و 3آ (قلیاییت فعال 26% و مایع پخت / چوب10) انتخاب شد. شرایط ثابت پخت عبارت بودند از دمای پخت و پیش آبکافت: 170 درجه سانتیگراد، زمان پیش آبکافت: 90 دقیقه و پخت: 150 دقیقه، نسبت مایع پخت / چوب در پیش آبکافت 5 / 7 بود و درصد آنتراکینون 1 / 0%. خمیرهای حاصل از پخت از هم باز شده و با آب شسته شدند. تیمارهای شرایط پخت با حداقل سه تکرار انجام شد و سه متغیر بازده قبل الک، بازده الک شده (رد شده از مش 16) و عدد کاپا تجزیه و تحلیل آماری شدند تا تیمار بهینه مشخص شود و تیمار 3آ به عنوان شرایط بهینه پخت تعیین شد. برای جدا کردن خرده پوست های نپخته، خمیر الک شده، دوباره از الک با مش 50 گذرانده شد.در این تحقیق با هدف پیروی از روش های سازگارتر با محیط زیست، به جای موادی نظیر هیپوکلریت سدیم، از دو توالی رنگبری با اکسن (پروکسی مونوسولفات پتاسیم) استفاده شد و بعد از هر توالی اکسن (X)، استخراج قلیایی (E) انجام می شد. قابل ذکر است که اکسن برای رنگبری خمیر کاغذ، در ایران برای اولین بار استفاده شده است. به عنوان توالی نهایی رنگبری از پراکسید هیدروژن (P) استفاده شد. مقدار اکسن مورد استفاده در هر توالی 4% (در محیط اسیدی)، استخراج قلیایی با نسبت وزنی 29 / 0 سود سوزآور به سلولز و پراکسید 5 / 6% - همگی نسبت به وزن خمیر - بود. دمای توالی های اکسن و پراکسید 70، و دمای استخراج قلیایی 60 بود. با شرایط مذکور یعنی توالی XEXEP و (x: اکسن) سلولزی با 6 / 74% آلفا سلولز و خاکستر 64 / 0% به دست آمد که می‎تواند برای کاهش قیمت تمام شده، با آلفا سلولزهای با خلوص بالاتر مخلوط و استفاده شود.
    کلیدواژگان: ضایعات چوبی خمیرسازی، سودا / آنتراکینون، روش های سازگار با محیط زیست، اکسن، پراکسید هیدروژن، آلفا سلولز
  • به زراعی گیاهان زراعی
  • سیف الله فلاح، امیر قلاوند، محمدرضا خواجه پور صفحه 96
    سیف اله فلاح، دانشجوی دکترای زراعت، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده کشاورزی، گروه زراعتامیر قلاوند، دانشیار دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده کشاورزیمحمدرضا خواجه پور، دانشیار دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشکده کشاورزیتاریخ دریافت: اردیبهشت ماه 1384 تاریخ پذیرش: بهمن ماه 1384Email: falah1357@yahoo.comچکیدهدر راستای ایجاد پایداری در حاصلخیزی خاک و نیز تولیدات کشاورزی لازم است از منابع تجدید شونده از جمله کودهای آلی استفاده گردد. در این رابطه، آزمایشی در سال 1383 در مزرعه تحقیقات کشاورزی اداره هواشناسی لرستان در فاصله 30 کیلومتری شمال شرقی خرم آباد اجرا شد. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید که در آن دو روش اختلاط کود مرغی با خاک (توسط فاروئر یا دیسک) به عنوان عامل اصلی و سطوح مختلف کود مرغی (شامل صفر، 10، 20 و 30 تن در هکتار) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. نتایج حاصل نشان داد که اختلاط کود با خاک توسط فاروئر در مقایسه با دیسک باعث افزایش معنی دار تعداد دانه در ردیف، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک گردید. ولی تعداد ردیف در بلال در تیمار اختلاط کود توسط دیسک بیشتر از فاروئر بود. همچنین شاخص برداشت در دو روش اختلاط کود اختلاف معنی داری نداشت. سطوح مختلف کود نیز موجب افزایش معنی دار کلیه صفات مذکور گردید. اثر متقابل نحوه اختلاط کود مرغی در سطوح مختلف آن بر صفات یاد شده به استثنای تعداد دانه در ردیف معنی دار نبود. بیشترین مقدار عملکرد دانه و بیولوژیک در تیمار 30 تن کود دامی در هکتار به دست آمد ولی اختلاف عملکرد دانه این تیمار با تیمار 20 تن کود دامی در هکتار معنی دار نبود. عملکرد دانه در روش اختلاط کود توسط فاروئر 800 کیلوگرم در هکتار بیشتر از روش اختلاط کود توسط دیسک بود. فاروئر باعث قرار گرفتن کود در زیر پشته می شود و در نتیجه در این شرایط دسترسی ریشه به مواد غذایی بهتر بوده و رشد و عملکرد بهبود می یابد.
    کلیدواژگان: کود مرغی، روش اختلاط کود، تغذیه گیاه، ذرت
  • گیاه شناسی
  • مسعود طبری، سید فضل الله عمادیان، پیام فیاض، کامبیز اسپهبدی صفحه 98
    تحقیق روی احیای حفره های تجدیدحیات نشده راش در سنگده، با کاشت نهال نهالستانی (تولید شده در نهالستان) و نهال جنگلی (کنده شده از جنگل) راش در سه حفره 50، 200، 600 متر مربع و یک حفره در فضای باز در طی دو سال انجام شد. نتایج تحقیق آشکار می کند که نرخ زنده مانی در دوره های یک ساله و دو ساله هر یک از دو نوع نهال با افزایش مساحت حفره کاهش می یابد. با این وجود در حفره600 متر مربع و حتی در فضای باز این نرخ هرگز از 55-54 در صد تنزل نمی کند. رشد ارتفاع یکساله هر دو تیمار و دو ساله نهال جنگلی در فضای باز کمتر و رشد ارتفاع دو ساله نهال نهالستانی در حفره 600 متر مربع بیشتر از سایر حفره ها است. به طورکلی از این تحقیق استنتاج می شود که احیای حفره های تجدید حیات نشده راش در مکان مورد مطالعه، توسط نهال جنگلی راش، همانند نهال نهالستانی آن، در مساحتهای تا 600 متر مربع و احیانا بزرگتر ممکن می باشد.
    کلیدواژگان: احیا، راش، رشد ارتفاع، زنده مانی، مساحت حفره، نهال نهالستانی، نهال جنگلی
  • تغذیه و مدیریت دام و طیور
  • ناصر باغستانی میبدی، حسین ارزانی، علی نیکخواه صفحه 2
    دستیابی به مناسب ترین شدت دام گذاری که به عملکرد بهینه دام و پایداری اکوسیستم مرتعی منجر شود، از اصول اساسی در مدیریت مرتع به حساب می آید و به همین منظور بررسی اثرات شدت های چرای بز بومی یزدی در مراتع استپی استان یزد مورد توجه قرار گرفت. این پژوهش در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و به مدت دو سال (80-1379) در ایستگاه تحقیقاتی مرتع نیر استان اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی در هر بلوک شامل چهار شدت دام گذاری زیاد، متعادل، کم و شاهد بودند. هرساله مصادف با زمان آمادگی مرتع چرای دام، در قطعات آزمایشی تخصیص یافته به تیمارهای آزمایشی، به شیوه تناوبی از بلوک اول آغاز و پس از چهار دوره چرای 45 روزه در محل بلوک سوم خاتمه یافت. در این مطالعه تغییرات وزن زنده دام، درصد زایش و میزان کرک و موی تولیدی به عنوان معیارهای عملکرد دام انتخاب شدند. میزان مواد غذایی مصرفی و مقایسه آن با مقدار احتیاجات غذایی پیشنهادی NRC (و33) برای بز، از اهداف دیگر در این پژوهش بوده است. بر اساس نتایج این تحقیق شدت های دام گذاری مختلف در این دو سال تاثیر معنی داری بر وزن زنده دام، درصد زایش و میزان کرک و موی تولیدی نداشتند(p<0 / 05). با شدت چرای زیاد بهره گیری دام از مرتع به ازاء واحد سطح بیشتر و کاربرد آن در دوره کوتاه مدت مطالعه شده اقتصادی تر می باشد، اما عملکرد بهینه دام همگام با پایداری اکوسیستم مرتعی در شدت چرای متعادل میسر می شود. کیفیت پایین علوفه در دسترس دام بر چگونگی مصرف آنها تاثیر گذاشته و دام ضمن دارا بودن آزادی کامل تنها در حد جیره نگهداری از مرتع برداشت نموده است. به طور کلی دام ها در این آزمایش دو ساله با دریافت مقدار پروتئین، فسفر و انرژی متابولیسمی کمتری نسبت به پیش بینی NRC (و33) به حد جیره نگهداری رسیده اند.
    کلیدواژگان: عملکرد دام، شدت چرا، بز، استپ، وزن زنده دام
  • مامائی و بیماریهای تولید مثل
  • محمد مهدی طباطبایی، محمدتقی اخضر، احمد احمدی، حمیدرضا ظهیری، رضا شهیدی، علی اصغر ساکی، حسن علی عربی، نعمت الله کیانی صفحه 12
    25 بره همزمان از بدو تولد تا تولید اسپرماتوزوئید کامل، به طور ماهیانه 2 بره تا سن 120 روزگی، 3 بره 15 روز یکبار (تا سن 180 روزگی) مورد جراحی و برداشت بیضه قرار گرفتند. صفات مورد بررسی عبارتند از: وزن دام، حجم، طول و عرض بیضه تا زمان تولید اسپرماتوزوئید. برای تعیین تولید اسپرماتوزوئید، مقاطع تهیه شده از بیضه های جراحی شده و همچنین شیرابه اپیدیدیم به وسیله میکروسکوپ مورد مطالعه قرار گرفت. پس از مشاهده اسپرماتوزوئید کامل، 6 بره برای تعیین کنترل کمی و کیفی منی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاصل از مشاهدات میکروسکوپی و شیرابه اپیدیدیم نشان داد که در سن 165 روزگی بره های نر قادر به تولید اسپرماتوزوئید کامل هستند. با تولید اسپرماتوزوئید کامل و افزایش وزن، وزن و حجم بیضه به طور جهشی افزایش پیدا کرد که در این سن میانگین صفات وزن بره، وزن و حجم بیضه به ترتیب برابر 30 کیلوگرم، 57 / 157 گرم و 33 / 175 سانتی متر مکعب شد. بعد از این سن (165 روزگی) تراکم و فعالیت اسپرماتوزوئیدها رو به تزاید داشت. پس از این سن، بره ها که تحت کنترل کمی و کیفی منی و رفتار جنسی قرار داشتند، تا سن 18 ماهگی از خود رغبت و میل جنسی زیاد نشان ندادند و منی از آنها توسط مهبل مصنوعی به دست نیامد. از این سن به بعد رغبت و میل جنسی آنها و منی که به دست آمد کاملا در حد طبیعی، به طوری که غلظت آن 4 / 2 میلیارد اسپرماتوزوئید در میلی لیتر، بود که به نظر می رسد قابلیت باروری کامل را داشته باشد، این حالت در زمانی اتفاق افتاد که میانگین وزن بره ها در سن 18ماهگی برابر 58 کیلوگرم بود. نتایج این آزمایش نشان می دهد که قابلیت بالای جنسی و تولید اسپرماتوزوئید نرمال با وزن 58 کیلوگرم و سن 18 ماهگی بره های نر مهربان مطابقت داشته است.
    کلیدواژگان: بره نر مهربان، بلوغ جنسی، اسپرماتوزوئید، بیضه
  • ژنتیک دام و طیور
  • محمود وطن خواه، محمد مرادی شهر بابک، اردشیر نجاتی جوارمی، سید رضامیرایی آشتیانی، رسول واعظ ترشیزی صفحه 19

    در این بررسی از تعداد 137 برآورد صفات رشد از رکوردهای 126875 راس بره، مربوط به 13 نژاد از 35 گزارش منتشر شده طی سال های 1369 تا 1383 برای تعیین عوامل موثر بر تغییرات برآوردها و ارائه میانگین های مناسب استفاده شد. از روش میانگین حداقل مربعات وزنی با دو عامل نژاد و روش برآورد استفاده شد. میانگین حداقل مربعات وزنی عملکرد و وراثت پذیری مستقیم برای صفت وزن تولد برابر 3 / 4 کیلوگرم و 16 / 0، برای وزن شیرگیری برابر 7 / 23 کیلوگرم و 16 / 0، برای وزن 6 ماهگی معادل 4 / 31 کیلوگرم و 19 / 0، برای وزن 12 ماهگی برابر2 / 39 کیلوگرم و 25 / 0 و برای افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری برابر 206 گرم و 12 / 0 بود. بخش قابل توجهی از تنوع در صفات رشد مربوط به اثرات مادری (وراثت پذیری مادری و نسبت واریانس محیطی دائمی مادری به واریانس فنوتیپی) بوده و با افزایش سن بره تاثیر آن کمتر شد. تاثیر نژاد بر تغییرات میانگین حداقل مربعات وزنی صفات و وراثت پذیری آن ها معنی دار بود (05 / 0> p). اثر روش برآورد وراثت پذیری فقط بر تغییرات وزن تولد و 12 ماهگی معنی دار بود (05 / 0> p). نتایج این مطالعه نشان می دهد که میانگین وزنی ضریب وراثت پذیری صفات رشد تا شیرگیری در حد کمتر از متوسط و برای صفات بعد از شیرگیری از متوسط به بالا است. در مواردی که برای ارزیابی ژنتیکی یک جمعیت برآوردی از ضریب وراثت پذیری در دسترس نباشد، می توان از میانگین حداقل مربعات وزنی ارائه شده در این بررسی استفاده نمود.

    کلیدواژگان: صفات رشد، میانگین، وراثت پذیری، گوسفند ایرانی
  • شیلات
  • نسرین مشایی، فرهاد رجبی پور صفحه 29
    مطالعه حاضر از آذر سال 1378 تا آذر 1379 در مناطق مختلف صیادی استان سیستان و بلوچستان با بررسی 2526 نمونه شاه میگوی صخره ای (Panulirus homarus) انجام گرفته است. در این بررسی به صورت ماهانه از شاه میگوهای مناطق صیادی رمین، چابهار، پزم و میدانی توسط قفسهای پلاستیکی آمریکایی با دهانه خروجی بسته نمونه برداری صورت گرفت. تغییرات طول کاراپاس و وزن بدن نرها، ماده ها و کل جمعیت در هریک از مناطق به طور جداگانه بررسی و میانگینهای طولی توسط آزمون توکی(HSD) مقایسه شدند. گروه های طولی در جمعیت شاه میگوهای هریک از مناطق مذکور طبق روش باتاچاریا براساس فراوانی طولی مشخص گردید. میانگین طول کاراپاس (میلیمتر) و وزن (گرم) جمعیت شاه میگوها به ترتیب در رمین 09/11 ± 91/74 و 11/184 ± 3/477، چابهار 07/10 ± 57/82 و 98/155 ± 63/425،پزم 33/15 ± 49/71 و 5/199 ± 69/384 و در میدانی 55/12 ± 54/85 و 53/215 ± 04/584 بدست آمد. نتایج بررسی میانگین های طولی و وزنی نشان داد که این مقدار در هر دو جنس به ترتیب در مناطق پزم، رمین، چابهار و میدانی افزایش داشته است. ضمنا در کلیه مناطق طول کاراپاس و وزن نمونه های نر بیش از نمونه های ماده بوده است. تعداد گروه های طولی به ترتیب در رمین، چابهار، پزم، و میدانی، برابر با 3، 1، 2 و 2 بدست آمد. کمترین میانگین گروه های طولی به مقدار 9/4-9/3 سانتیمتر (نمونه های جوان) در رمین و پزم مشاهده شدند. در مناطق مختلف، بخش عمده جمعیت را نمونه های با میانگین طول کاراپاس 2/8-4/6 سانتیمتر تشکیل داده بودند. متناسب ترین توزیع گروه های طولی شاه میگوها در منطقه رمین مشاهده شد.
    کلیدواژگان: Panulirus homarus، طول، وزن، دریای عمان، ایران
  • فرآورده های دامی و صنایع غذایی
  • ابوالفضل کامکار، هدایت حسینی، علیرضا باهنر صفحه 36
    در این مطالعه تعداد 68 نمونه از انواع سوسیس های داخلی با درصد گوشت90-40 به صورت تصادفی انتخاب شده و سپس با روش های استاندارد موجود در ایران فاکتورهای شیمیایی رطوبت، چربی، کربوهیدرات، پروتئین و خاکستر در آنها تعیین گردیدند. میانگین فاکتورهای شیمیایی فوق الذکر پس از تعیین با حدود مجاز استاندارد در ایران مورد مقایسه قرارگرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که در سوسیس های با درصد گوشت 50-40 میانگین رطوبت 16 / 4± 95 / 54، پروتئین38 / 2±76 / 12، چربی 24 / 2± 66 / 20، کربوهیدرات 14 / 4± 91 / 9و خاکستر 6 / 0± 93 / 2 می باشد. این ارقام در مورد سوسیس های با درصد گوشت 60-51 در مورد رطوبت 15 / 3± 32 / 57، پروتئین 88 / 1± 68 / 12، چربی 64 / 3± 62 / 19، کربوهیدرات 17 / 2± 64 / 6 و خاکستر 12 / 0± 98 / 2 بدست آمد. در سوسیس های با درصد گوشت 90-61 میانگین رطوبت 62 / 5± 52 / 58، پروتئین 99 / 1± 99 / 13، چربی 71 / 5± 93 / 17، کربوهیدرات 08 / 3± 3 / 5 و خاکستر26 / 0± 85 / 2 بود. آنالیز شیمیایی نمونه ها نشان داد که در سوسیس های با درصد گوشت 50-40، حدود 9 / 38 درصد نمونه ها حاوی رطوبت بالاتری درمقایسه با حدود استاندارد بودند ضمنا 50 درصد نمونه ها از نظر میزان کربوهیدرات در مقایسه با استاندارد موجود کربوهیدرات بالاتری داشتند. ضمنا 6 / 5 دزصد نمونه ها دارای پروتئین بالاتری در مقایسه با حدود استاندارد بودند. در سوسیس های با درصد گوشت60-51، 2 / 38 درصد نمونه ها رطوبت بالاتری درمقایسه با حدود مجاز داشتند و این ارقام در مورد چربی، کربوهیدرات و خاکستر به ترتیب 7 / 14، 8 / 61، 100 درصد بود. حدود 8 / 17 درصد نمونه ها نیز پروتئین بالاتری تری در مقایسه با حدود مجاز داشتند. در سوسیس های با درصد گوشت 90-61، 5 / 12 درصد نمونه های مورد مطالعه رطوبت بالاتر از حد مجاز داشتند و این در حالی است که75 درصد نمونه ها چربی بالا، 50 درصد کربوهیدرات و 7 / 93 درصد نیز خاکستر بالاتری در مقایسه با حدود مجاز داشتند. به علاوه 2 / 56 درصد نمونه ها نیز پروتئین بالاتری در مقایسه با حدود مجاز تعیین شده بودند. به طور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که استانداردهای مربوط به تولید فرآوردهای گوشتی در ایران به طورکامل رعایت نمی گردد.
    کلیدواژگان: سوسیس، ترکیب شیمیایی، استاندارد
  • مامائی و بیماریهای تولید مثل
  • پیمان خواجه غیاثی، محمدحسن فتحی نسری، علی نیکخواه صفحه 42
    در این پژوهش اثر پدر، فصل زایش، سن مادر، جنس گوساله و نحوه زایش برروی وزن تولد گوساله های هلشتاین مورد مطالعه قرار گرفت. داده های مورد استفاده، وزن تولد 1654 راس گوساله نر و ماده متولد شده در سال های 1374 تا 1379 در مؤسسه کشت و دام کنه بیست آستان قدس رضوی بودند. داده های آزمایشی با استفاده از نرم افزار JMP-4 به روش میانگین حداقل مربعات تجزیه شد. تجزیه داده ها یک بار با در نظر گرفتن فصل تولد و یک بار با در نظر گرفتن ماه تولد صورت گرفت. با توجه به مطالعه انجام شده نوع اسپرم مصرفی (اثر پدر) بر روی وزن تولد تاثیر داشت (p<0 / 0001). نتایج تحلیل ها با فصل تولد نشان داد که گوساله های متولد شده در زمستان (با متوسط 55 / 0±90 / 39 کیلوگرم) سنگین تر از گوساله های متولد شده در بهار (51 / 0±31 / 38 کیلوگرم) و پائیز (54 / 0±66 / 37 کیلوگرم) و تابستان (با متوسط 49 / 0±08 / 36 کیلوگرم) می باشند (p<0 / 0001). در مورد متغیر سن مادر، با افزایش سن تا پنجمین زایش، وزن تولدگوساله روند صعودی داشته و پس از آن تغییرات قابل ملاحظه ای نشان نمی دهد. روند افزایش وزن تولد تا زایش پنجم در تمام سالها دیده می شود. اثر جنس معنی دار بوده و متوسط وزن تولد گوساله های نر (48 / 0±70 / 39 کیلوگرم) بیش از گوساله های ماده (44 / 0±27 / 36 کیلوگرم) برآورد شد (p<0 / 01). در خصوص متغیر نحوه تولد نیز نتایج نشان می دهد گوساله های تک قلو (38 / 0±23 / 42 کیلوگرم) سنگین تر ازگوساله های دو قلو(61 / 0±75 / 33 کیلوگرم) می باشند (p<0 / 0001). باتوجه به این یافته ها چنین استنتاج می شود که عوامل یاد شده اثرات معنی داری بر وزن تولد گوساله گذاشته اند و اگر بتوان برای تصحیح اثر هر عامل ضریب مناسب و معتبری پیدا نمود، می توان وزن گوساله ها را به با یکدیگر مقایسه کرد و از آن در انتخاب بهترین تلیسه های جایگزین و یا گوساله های نر اصلاح نژادی بهره گرفت.
    کلیدواژگان: گوساله هلشتاین، وزن تولد، فصل زایش، جنس گوساله، نحوه زایش، اثر پدر، سن مادر
  • شیلات
  • محمدکاظم میرزاخانی، قباد آذری تاکامی، عبدالمحمد عابدیان کناری، اکبر بنوره صفحه 47
    این تحقیق در آبان ماه سال 1382 در کارگاه تکثیر و پرورش آزاد ماهیان شهید باهنر کلاردشت شهر چالوس و با هدف افزایش مقاومت لاروهای قزل آلای رنگین کمان به استرس های محیطی از طریق تغذیه با آرتمیای غنی شده با اسیدهای چرب غیر اشباع بلند زنجیره، در 4 گروه مختلف و با 3 تکرار در هر تیمار به مدت 20 روز انجام پذیرفت. لاروهای تازه به تغذیه افتاده ماهی قزل آلا به صورت تصادفی از حوضچه های پرورش انتخاب شدند و با 4 تیمار غذایی که عبارت بودند از: غذای کنسانتره تجاری، ناپلیوس آرتمیای اینستار I، آرتمیای غنی شده، مخلوط آرتمیای غنی شده و غذای کنسانتره (هر کدام به میزان 50%) تغذیه شدند. در پایان آزمایش لاروهای تیمار سوم که از آرتمیای غنی شده تغذیه کرده بودند با 9 / 1±9 / 98 درصد بازماندگی در شرایط استرس pH پایین و7 / 3± 5 / 66 درصد بازماندگی در شرایط استرس pH بالاتر از محیط پرورش، مقاوم ترین لاروها در برابر استرس حاصل از تغییر pH بودند(05 / 0 > p). همچنین بیشترین میزان مقاومت در برابر استرس حاصل از تغییر دمای محیط در لاروهای تیمار سوم و چهارم با 8 / 77 درصد بازماندگی در دمای 24 درجه سانتی گراد مشاهده شد (05 / 0 >p).
    کلیدواژگان: غذای لاروی، آرتمیای غنی شده، اسیدهای چرب غیر اشباع، استرس، قزل آلای رنگین کمان
  • ایمنی شناسی دام و طیور
  • غلامرضا نیکبخت بروجنی، حسن تاج بخش صفحه 53
    S. abortus ovis یکی از عوامل مهم سقط جنین گوسفند و بز در ایران است. به نظر می رسد که بررسی تفاوت های پادگنی در سویه های مختلف این سالمونلا بتواند به طراحی واکسن موثر در پیشگیری از بیماری کمک نماید. در این تحقیق تعداد 37 سویه S. abortus ovis مورد مطالعه قرار گرفتند و روش وسترن بلات برای بررسی پادگن های عمده باکتری در سویه های مختلف استفاده شد. پروتئین های 26، 15 تا 20 و کمتر از 9 کیلو دالتون واکنش موثرتری را با پادتن های سرمی داشتند. پادگن 26 کیلو دالتون در تمامی نمونه های ایران (ورامین و چهارمحال و بختیاری) و SS44 مشاهده شد. در مجموع در سویه های استان چهارمحال و بختیاری و SS44 حداقل پنج پروتئین ایمونوژن و در سویه های ورامین سه پروتئین ایمونوژن مشخص گردید. در بین سویه های مورد مطالعه پادگن های مشترک و غیر مشترکی وجود داشتند. حضور پادگن های متفاوت در بین سویه های مختلف باکتری می تواند رهیافت مناسبی در برسی های اپیدمیولوژیک باشد. در عین حال پادگن های مشترک و همچنین غیر مشترک در بین سویه های مناطق مختلف ایران را می توان در طراحی واکسن های مطلوب و موثر مورد استفاده قرار داد.
    کلیدواژگان: Salmonella abortus ovis، وسترن بلاتینگ، پادگن های مشترک و اختصاصی
  • بیماریهای دام و طیور
  • پرویز حسن زاده، مسعود تشفام صفحه 58

    به منظور بستن ناودان مری ای در گوسفند بالغ برای درمان پارنترال بیماری های مختلف با استفاده از تزریق داخلی وریدی هورمون ADH و مقایسه آن با روش ها و موادی که قبلا در این زمینه مورد استفاده قرار می گرفت، آزمایش های مختلفی بر روی 5 راس گوسفند بالغ در چندین مرحله به مورد اجراء درآمد. و بوسیله روش غیر مستقیم (مشاهده مسیر عبور ماده حاجب و محلول رنگی از قسمت های مختلف معده)، بسته شدن ناودان و نتایج حاصله مورد بررسی قرار گرفت.
    1 - رادیوگرافی ساده بر روی 5 راس گوسفند2 - رادیوگرافی با ماده حاجب بدون استفاده از محرک 3 - رادیوگرافی با ماده حاجب پس از تزریق وریدی و5/0 و IU/Kg لیزین وازوپرسین.
    4 -رادیوگرافی با ماده حاجب پس از تزریق وریدی (IU/Kg) و1 لیزین وازوپرسین.
    5 -فیستول گذاری در شکمبه و شیردان و مشاهده خروج ماده رنگی از آنها قبل و پس از تزریق وریدی هورمون.
    6 - رادیوگرافی با ماده حاجب پس از خوراندن محلول سولفات مس.
    7 -رادیوگرافی با ماده حاجب پس از تزریق داخل شریانی 5/1 میلی لیتر از محلول هیپرتونیک کلرورسدیم از طریق کانولی که در شریان کاروتید کار گذاشته شده بود.
    8 - رادیوگرافی با ماده حاجب پس از 48 ساعت محرومیت از آب (ایجاد تشنگی).
    در آزمایشات مراحل 3، 4، 5، 6، 7 حضور ماده حاجب در شکمبه و نگاری و خروج ماده رنگی از فیستول شکمبه نشانگر عدم بسته شدن ناودان میباشد. ولی ایجاد تشنگی تا حدودی باعث بسته شدن ناودان می گردد. با توجه به اثرات هورمون ADH بر بسته شدن ناودان مری ای در گاوها و بزها، علت عدم تاثیر آن بر ناودان گوسفند می تواند به علت تفاوت های فیزیولوژیکی بین ناودان گوسفند و گاو و بز از جمله عدم حساسیت ناودان گوسفند به هورمون و احتمالا فقدان گیرنده های خاص آن در ناودان گوسفند باشد. با این حال علت اساسی آن هنوز ناشناخته می باشد.

    کلیدواژگان: اودان مری ای، گوسفند، ADH
  • تغذیه و مدیریت دام و طیور
  • امیرحسین چیذری، سیدعلی حسینی یکانی صفحه 65
    امیرحسین چیذری، عضو هیات علمی گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس سیدعلی حسینی یکانی، دانشجوی مقطع دکتری بخش اقتصاد کشاورزی دانشگاه شیرازتاریخ دریافت: تیر ماه1382 تاریخ پذیرش: اسفند ماه 1383 Email:Chizari@Modares.ac.irچکیدههدف از مطالعه حاضر مقایسه سه روش اندازه‎گیری کارایی فنی: تابع تولید مرزی قطعی(DFPF)، تحلیل فراگیر داده ها (DEA) و تحلیل مرزی تصادفی (SFA) می باشد. داده ها و اطلاعات لازم از 17 واحد کشتارگاه مرغ گوشتی استان تهران طی سالهای 1378 الی 1380جمع‎آوری گردیده و سپس با هر یک از روش های مزبور اقدام به محاسبه کارایی فنی واحدها گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‎دهند که: الف) نتایج حاصل از روش های مختلف، اختلاف معنی داری با یکدیگر ندارند، به عبارت دیگر، ارزش مقادیر کارایی فنی محاسبه شده مستقل از روش های انتخاب شده برای محاسبه کارایی فنی واحدها می‎باشند. ب) همبستگی بین مقادیر کارایی فنی محاسبه شده بسیار بالا می‎باشد. بنابراین ترتیب واحدها به لحاظ مقدار کارایی فنی واحدها نیزمستقل از روش انتخابی برای اندازه‎گیری کارایی فنی آنها می‎باشد. ج) آزمون تحلیل حساسیت واحدها در ارتباط با حذف مقادیر انتهایی نشان دادند که مقادیر کارایی فنی، قبل و بعد از حذف مشاهدات انتهایی اختلاف معنی داری با یکدیگر ندارند.
    کلیدواژگان: کارایی فنی، کشتارگاه، مرغ گوشتی، تابع تولید مرزی قطعی، تحلیل فراگیر داده ها، تحلیل مرزی تصادفی
  • بیماریهای دام و طیور
  • علی قلی رامین صفحه 74
    تعداد 561 نمونه خون وریدی از گاوداری های شیری صنعتی ارومیه با تعداد 161، 81، 136 و 183 نمونه به ترتیب در فصلول پائیز، زمستان، بهار و تابستان سالهای 80 - 1379 جهت تعیین 1) غلظت بتا هیدروکسی بوتیرات (BHBA) در سرم خون بروش اسپکتروفتومتری، 2) مقایسه و تاثیر فصل در میزان اجسام ستونی و 3 وضعیت کتوز بالینی و تحت بالینی در گاوهای شیری تهیه شدند. میانگین و انحراف معیار غلظت سرمی BHBA در فصول پائیز، زمستان، بهار و تابستان به ترتیب 5 0 / 0 ±80/0، 8 0 / 0 ± 79 / 0، 4 0 / 0±66 / 0 و 9 0 / 0±52 / 0 میلی مول در لیتر بوده است. نتایج اختلاف معنی داری را (05 / 0>p و, F=11/82, df=3) در فصول سال نشان می دهد. میانگین و انحراف معیار غلظت BHBA سرم در پائیز و زمستان اختلاف معنی داری را با تابستان و بهار نشان داده در صورتی که بین پائیز و زمستان اختلاف معنی دار نبوده است. همچنین میانگین و انحراف معیار غلظت BHBA سرم در تابستان با بهار متفاوت بوده است (01 / 0>p). اگر چنانچه غلظت اگر چنانچه غلظت BHBA سرم تا 2 / 0، 4 / 1-21 / 0، 3-41 / 1 و بالای 3 میلی مول در لیتر را به ترتیب 361 (35 / 64%)، 138 (24 / 6%)، 55 (9 / 8) و 7 (25 / 1%) خواهد بود. نتایج اختلاف معنی داری را بین پراکندگی فوق نشان می دهد (05 / 0>pو X=4/32, df=3). موارد بالینی در زمستان با تابستان معنی دار (05 / 0>p) بوده و در بقیه فصول معنی دار نیست. موارد تحت بالینی در تابستان با تمامی فصول معنی دار (05 / 0>p) بوده است. موارد مشکوک به تحت بالینی در فصول سال نیز متفاوت بودند (05 / 0>pوX=3/4, df=3). لذا می توان نتیجه گرفت که براساس غلظت BHBA سرم، کتوز بالینی و تحت بالینی در گاوداری های صنعتی ارومیه مطرح بوده و از نظر پراکندگی فصلی موارد بالینی کتوز در زمستان و تحت بالینی در پائیز مهم می باشد. فصل تابستان از نظر کتوز اهمیت ندارد.
    کلیدواژگان: بتاهیدروکسی بوتیرات، گاو، کتوز، فصل
  • متفرقه
  • شاپور حسن زاده، افسر عباسی صفحه 79
    جهت این مطالعه از پوست 30 راس میش سالم و بالغ ماکویی در مناطق گردن، اندام قدامی، اندام خلفی و شکم در فصل پائیز نمونه برداری انجام گرفت. پس از انجام کلیه مراحل تهیه مقاطع و رنگ آمیزی، در مطالعه هیستولوژیکی مشخص شد لایه شاخی مربوط به اپی درم به صورت ورقه های مطبق، رشته ای و غیر یکنواخت بوده و کراتین آن از نوع سست می باشد. لایه پاپیلری درم از بافت همبند سست و لایه رتیکولری درم از بافت همبند متراکم نامنظم با رشته های نسبتا" یکنواخت کلاژنی و الاستیکی تشکیل شده بود. فولیکول های موی اولیه و ثانویه در مراحل آناژن و کاتاژن بودند ولی نسبت کمتری از آنها در مرحله تلوژن نیز قرار داشتند. پراکندگی غدد آپوکرین در قسمت های مختلف از شدت و ضعف برخوردار بوده که در ناحیه شکم دارای پراکندگی بیشتری بود. در هیستومورفومتری فولیکول های موی اولیه مشخص شد در بین هیچکدام از مناطق مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری در میانگین پراکندگی آنها در واحد سطح 1mm2 پوست وجود ندارد. اختلاف میانگین پراکندگی فولیکول های موی ثانویه در واحد سطح 1mm2پوست در مناطق گردن- اندام قدامی، اندام خلفی- شکم، گردن - اندام خلفی، گردن - شکم، اندام قدا می- اندام خلفی واندام خلفی- شکم بسیار معنی دار (001 / 0>p) بود. در تما می مناطق اختلاف بسیار معنی داری (001 / 0> p) در میانگین پراکندگی فولیکول های موی اولیه و ثانویه وجود داشت و در همه موارد فولیکول های ثانویه نسبت به اولیه بیشتر بودند. نسبت فولیکول های ثانویه به فولیکول های اولیه در مناطق گردن، اندام قدامی، اندام خلفی و شکم به ترتیب 8 / 0± 05 / 5، 43 / 0± 25 / 3، 21 / 0± 58 / 2 و 11 / 0± 81 / 2 بدست آمد که بالاترین نسبت مربوط به پوست گردن و پائین ترین نسبت مربوط به پوست ناحیه اندام خلفی بود. میانگین پراکندگی ساقه های پشمی در فولیکول های مرکب در مناطق گردن، اندام قدامی، اندام خلفی و شکم به ترتیب 2 / 0 ±1 / 3، 1 / 0± 85 / 2، 01 / 0± 2 / 3 و 3 / 0 ± 95 / 2 بدست آمد.
    کلیدواژگان: گوسفند ماکویی، پوست، فولیکول های مو
  • شیلات
  • حسن فضلی، محمد صیاد بورانی، علی اصغر جانباز صفحه 87
    کیلکا ماهیان جزو ماهیان پلاژیک دریای خزر از زئوپلانکتون ها تغذیه می کنند. آنها بیشترین فراوانی ماهیان را در دریای خزر دارند. سه گونه از آنها شامل کیلکای آنچوی (Clupeonella engrauliformis svetovidov 1941)، چشم درشت (C. grimmi 1877 kessler) و معمولی (1904 C. cultriventris) در دریای خزر زیست می نمایند که هر سه گونه در سواحل و صید تجاری ایران وجود دارند. در صیدهای تجاری ایران کیلکا معمولی کمترین فراوانی را دارا بود به طوریکه فراوانی نسبی آنها در سال 70-69 حدود 35 / 1%، در سال های 1376 و 1377 به ترتیب 4 / 2 و 5 / 5% بود ولی در سال های بعد به بیش از 10% افزایش یافت. در این تحقیق شاخص های زیستی این ماهی قبل و بعد از هجوم شانه دار Mnemiopsis leidyi در سه منطقه صید (امیرآباد، بابلسر و انزلی) مورد بحث قرار گرفته است. تخم ریزی کیلکای معمولی در سال های 78-76 در ماه های فصل بهار انجام شد ولی در سال های 79 و 1380 تخم ریزی با کمی تاخیر از اردیبهشت با حجم زیاد آغاز شده و تا مرداد ماه ادامه داشته است. در نمونه ها ماهی ماده مرحله VI-II مشاهده نشد و ماده های مرحله V به ندرت دیده شدند. میانگین طول چنگالی این ماهی از 7 / 92 میلی متر در سال 76 به 5 / 81 میلی متر در سال 79 کاهش و به 3 / 88 میلی متر در سال 80 افزایش یافت و دامنه طولی نیز محدودتر شد. ماده های کیلکای معمولی کاملا غالب بودند. ساختار سنی دارای شش کلاس سنی (+5 - +0 سال) بود. در سال های 78-76 ماهیان کلاس های سنی +3 - +0 بیش از 95% صید را تشکیل دادند. در سال 79 فراوانی کلاس های سنی +0 و +1 کاهش و کلاس های سنی +3، +4 و +5 در مقایسه با سال های 78-76 افزایش داشتند. در سال 80 فراوانی ماهیان +0 و +1 به شدت کاهش یافت و بیش از 8 / 93% ماهیان را کلاس های سنی +4 - +2 تشکیل داد. شاخص های زیستی مانند دامنه طولی و سنی نشانگر تحت فشار بودن جمعیت کیلکای معمولی است ولی به دلیل گسترش محل های زیست آنها در مقایسه با سال های قبل از ورود شانه دار، احتمالا باعث افزایش فراوانی نسبی آنها در صید تجاری شده است.
    کلیدواژگان: کیلکای معمولی، زیست شناسی، Mnemiopsis leidyi، دریای خزر
  • مامائی و بیماریهای تولید مثل
  • مرتضی بیطرف ثانی، مراد پاشا اسکندری، حمید امانلو صفحه 97
    طول روزهای باز به مقدار زیادی تحت تاثیر محیط بوده و افزایش میزان تولید تجمعی شیر در اوایل شیردهی باعث طولانی شدن روزهای باز می شود. تاثیر روزهای باز یکسان روی میزان تولید شیر در زایش های مختلف، متفاوت است. رابطه غیرخطی روزهای باز و میزان تولید تجمعی شیر وجود دارد. جهت کسب بیشترین تولید شیر در دومین دوره شیردهی، دوره خشکی 60 روزه پیشنهاد می شود. برای کسب بهترین پیش بینی نا اریب خطی ارزش ارثی صفت تولید شیر، تصحیح رکوردهای تولید شیر برای اثرات روزهای باز ضروری به نظر می رسد. درآمد منهای هزینه خوراک به ازای هر روز از فاصله زایش با افزایش روزهای باز کاهش می یابد.
    کلیدواژگان: روزهای باز، تولید شیر، گاو شیری هلشتاین
  • ژنتیک دام و طیور
  • علیرضا صهرابی، سیدضیاءالدین میرحسینی، فضل الله افراز، سعید اسماعیل خانیان صفحه 100
    پرورش اسب در ایران از قدمت هزاران ساله برخوردار است و نژادهای اسب ایرانی شهرت جهانی دارند. لازمه توسعه ذخایر ژنتیکی شناسایی تنوع ژنتیکی این موجودات است. در این تحقیق، تنوع ژنتیکی نمونه ای از جمعیت اسبچه خزر ایران واقع در مرکز تحقیقات خجیر استان تهران با استفاده از نشانگرهای RAPD مورد بررسی قرار گرفت. از این جمعیت به صورت تصادفی و انفرادی 30 نمونه خون تهیه شد و با استفاده از روش فنل- کلروفرم، DNA نمونه ها استخراج گردید. از 20 آغازگر RAPD مورد استفاده جهت تکثیر بخش‎هایی از ژنوم نمونه ها، 14 آغازگر چند شکلی مناسبی تولید کردند. از این آغازگرها مجموعا 151 نوار بدست آمد که چند شکلی آنها در این جمعیت 63/55 درصد محاسبه شد. بیشترین نوارهای چندشکل توسط آغازگر 18وOPB و کمترین آن توسط آغازگر 16وOPX ایجاد گردید. دامنه ظهور نوارها از 240 تا 5500 جفت باز متغیر بود. شاخص تنوع ژنتیکی در این جمعیت به میزان 235/0 برآورد گردید، همچنین متوسط هتروزیگوتی و تعداد آلل‎های مؤثردر جمعیت به ترتیب 2161/0 و 372/1 محاسبه شد. با توجه به اینکه جمعیت مورد بررسی دارای تنوع ژنتیکی بالایی نیست و در طی زمان در اثر حوادث ناگهانی، ژن های زیادی از جمعیت حذف گردیده است، پیشنهاد می شود در راستای حفظ ذخایر ژنتیکی کشور، با کنترل تلاقی ها و افزایش اندازه موثر جمعیت از کاهش تنوع و افزایش همخونی در این جمعیت منحصر بفرد و با ارزش جلوگیری به عمل آید.
    کلیدواژگان: اسبچه خزر، تنوع ژنتیکی، نشانگر RAP