فهرست مطالب

گلستان هنر - سال دوم شماره 3 (پیاپی 5، پاییز 1385)

فصلنامه گلستان هنر
سال دوم شماره 3 (پیاپی 5، پاییز 1385)

  • 228 صفحه، بهای روی جلد: 25,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/09/22
  • تعداد عناوین: 21
|
  • مهرداد قیومی بیدهندی صفحه 5

    زبان پدیده ای است زنده و عناصر و ساختار آن در طول زمان دستخوش دگرگونی صوری و معنایی می شود. واژه در زمره این عناصر دگرگون شونده است. چه بسا واژه ها در زبان ما که با حفظ صورت، معنای نخستین خود را از دست داده و معناهای تازه به دست آورده اند، یا معناهای تازه را بر معناهای پیشین افزوده اند. این وضع در دوران جدید، چه در کیفیت و چه در کمیت واژه ها، صورت و سرعتی حاد یافته است. گویی واژه «تاریخ» از جمله واژه هایی است که در روزگار ما، معناهای اصلی و فرعی یا معناهای حقیقی و مجازی اش بر جای یکدیگر نشسته اند. چون در سخن گفتن از تاریخ با امر تاریخی سروکار داریم، موضوع دشوارتر می شود؛ زیرا گاهی معنای امروزین تاریخ را بر دوش همین واژه در متنهای کهن می نهیم، یا برعکس؛ و این چنین، راه کژفهمی و حتی مغالطه بر ما هموار، و طریق تفاهم دشوار می شود.

  • حکمت الله ملا صالحی صفحه 10

    از جمله مباحث مهمی که متفکران دوره جدید در حوزه مطالعات زیباشناسی، تاریخ، و فلسفه هنر مطرح کرده و بدان دامن زده اند، مقوله های زیباشناسی اعم از جمال، جلال، ظرافت، تراژیک، کمیک، و زشتی و ماهیت آنها و مناسبت میان آنها بوده است. ایران دوران اسلامی را عموما، و دوره صفوی را خصوصا، می توان اوج شکوفایی زیباشناسی ظرافت و خلق صور پرلطف و ریزنگاشت در انواع شاخه های هنرهای تجسمی دانست. زیباشناسی ظرافت و خلق صور پرلطف و اغلب با روح باطن بین و اندیشه اشراقی عهد اسلامی، که آفرینش را تجلیگاه حق می داند و در پرتو حسن الهی در می یابد، همسویی و قرابت و مناسبتی جدی و بنیادی تر داشته است؛ از آن رو که خداوند نیز خود را در قرآن نور هستی بخش معرفی کرده است. به دیگر سخن، صورتها، شکلها، طرحها، و نقشهای ظریف و پرلطف هنر عهد اسلامی، خصوصا شاخه های ایرانی آن را می توان نوعی بیان هنرمندانه منظر، معرفت، اندیشه، و خلاقیت عمیقا اشراقی هنرمند مسلمان و هستی شناسی وحیانی و سلوک معنوی و ایمان عمیق و استوار او به وحدانیت، وحیانیت، سنت، حقیقت، حکمت خالده، و کلام قرآنی دانست.

  • یعقوب آژند صفحه 17

    به نظر محققان، منشا تعزیه را باید در مرثیه خوانی جست که در دوره صفویه شکل گرفت. اما آیینهای مذهبی شیعه در دوره صفویه ناگهان پدید نیامد، بلکه در دوره های پیش از آن ریشه داشت. از جمله ریشه های مهم این آیینها، آثار شخصیت برجسته دوره تیموریان، کمال الدین حسین بن علی کاشفی بیهقی (سبزواری) (ف 906 یا 910ق) است. پیداست که شناخت نمایش ایرانی و بررسی تکوین و رشد آن در دوره صفویه مستلزم شناسایی آن ریشه هاست. نویسنده مقاله با چنین هدفی، بنیادهای نظری نمایش را در فتوت نامه سلطانی ملاحسین واعظ کاشفی بررسی کرده است.

  • لارنس لاکهارت ترجمه: افرا بانک صفحه 27

    مقاله حاضر فصل سوم از کتاب شهرهای ایرانی است. لاکهارت در مقدمه کتاب، داستان نگارش آن را بیان کرده است. طبق اظهار وی اساس آن، کتاب دیگری است به نام شهرهای مشهور ایران که در سال 1939 منتشر شد. هریک از شانزده فصل این کتاب مستقلا به یکی از شهرهای معروف ایران اختصاص دارد. از آنجا که نسخ اولین ویراست این کتاب در حدود سال 1947 نایاب شد، نویسنده به فکر تهیه ویراست دومی از آن افتاد. برای این منظور، در سال 1957 طی سفری به ایران، از شهرهایی دوباره دیدن کرد. ویراست دوم با بازنگری اساسی مطالب و تغییر تصاویر و اضافه کردن چند فصل چنان تفاوتی با ویراست اول داشت که می شد آن را کتاب دیگری دانست. نویسنده نام کتاب را نیز به شهرهای ایرانی تغییر داد. بیست وسه شهری که در فصول کتاب بررسی شده عبارت اند از: تهران، تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز، اردبیل، مراغه، قزوین، رشت، نیشابور، دامغان، همدان، کرمانشاه، یزد، کرمان، کاشان، قم، شوش، شوشتر، دزفول، اهواز، آبادان و بندرعباس.

  • علیرضا اسماعیلی صفحه 39

    از مهم ترین ساخته های شاه عباس اول در اصفهان که این شهر را یکسره از اسلاف آن ممتاز کرد، خیابان چهارباغ بود. ویژگی های چشم گیر چهارباغ موجب شد که سیاحان اروپایی از همان هنگام احداث تا سده های بعد، در سفرنامه های شان آن را وصف کنند و بستایند. مطابق این سفرنامه ها، چهارباغ ترکیبی بود از باغ و خیابان، که نه در ایران نظیری داشت و نه در شهرهای اروپایی. چهارباغ هم معبری شهری بود، هم گردشگاهی عمومی، و هم محوری که همراه با زاینده رود، اساس ساختار شهر جدید اصفهان را پدید می آورد. چهارباغ فقط خیابانی با کف سازی و حوض و درخت و باغچه و تخت نبود، بلکه نمونه ای کامل از معماری شهری بود، با آغاز و انجام معین و بدنه های سنجیده و طراحی شده. چهارباغ گردشگاهی بود که هم می توانستند در آن گام بزنند و تفرج کنند، و هم در کوشکها و نظرگاه های اطراف، به مناظر و گذران زندگی بنگرند. پس از افول دولت صفویه و از رونق افتادن نسبی پایتخت آنان، چهارباغ نیز رفته رفته از درخشش افتاد؛ تا آنجا که در زمان ظل السلطان، حاکم اصفهان در عهد ناصرالدین شاه قاجار، بخش مهمی از کیفیت آغازین خود را از دست داد. امروز نیز چهارباغ، اگرچه بدنه های زیبای خود را از دست داده و کف سازی نفیسش در زیر کف سازی امروزی مدفون شده، همچنان از زیباترین خیابانهای ایران و جهان است...

  • زهرا اهدی صفحه 48

    خیابان، همراه با میدان، از اجزای اصلی الگوی مکتب شهرسازی اصفهان است. بررسی ریشه زبانی واژه حاکی از آن است که واژه «خیابان» پیشینه ای کهن تر از قرن نهم هجری ندارد. اما پیشینه خود خیابان در شهر ایرانی بسیار کهن تر از واژه آن است و دست کم به قرن دوم هجری می رسد. خیابانهای متعدد در ری و تبریز و قزوین و... را باید نیای کالبدی خیابان چهارباغ اصفهان شمرد. با این حال، خیابان چهارباغ اصفهان ویژگی هایی دارد که آن را از نیاکانش ممتاز می کند. تحلیل خصوصیات کالبدی و کارکردی و فضایی خیابان چهارباغ نشان می دهد که در این فضا مفهومی نو از فضای شهری تعین یافته است. در این خیابان، با جمع بندی ماهرانه تجارب شهرسازی گذشته و افزودن خصوصیاتی نو، مفهومی تازه از فضای شهری پدید آمده است که با مفاهیم نو اجتماعی در دوره خود پیوند دارد...

  • ژان برینیولی ترجمه: داود طبایی صفحه 60

    بسیاری از محققان اخیر در ارزیابی طرح شهری اصفهان در دوره شاه عباس اول به راه افراط یا تفریط رفته اند. برخی آن را تداوم مستقیم طرحهای ایرانی (هخامنشی) یا اسلامی و مانند آنها دانسته اند و برخی یکسره نوآورانه اش شمرده اند. با توجه به اندک بودن دانش ما درباره طرح اصفهان صفوی، هرگونه خوانش این طرح باید با نهایت احتیاط صورت گیرد. انطباق مفاهیم شهرسازی غربی یا مدرن بر طرح اصفهان نیز کاری غیرمنطقی است که تنها حاصل آن خلق مفهومی بسیار خطرناک به نام «مکتب اصفهان» است. اما آنچه مسلم است این است که بخش اعظم طرح شهری اصفهان صفوی در دوره یک پادشاه پدید آمد. اصفهان پیش از هر چیز به سنت شهرسازی اسلامی تعلق دارد و همه عناصر اصلی شهر اسلامی را در آن می توان یافت. اما ترتیب مجموعه پیرامون مسجد شاه کمتر جنبه سنتی دارد. قطعا جنبه نوآورانه طرح شهری صفوی همان فضای خالی و بسیار بزرگ میدان نقش جهان است، که نمی توان در آثار پیشینیان همتایی برای آن یافت. عنصر اصلی دیگر در طرح اصفهان صفوی خیابان چهارباغ است. این خیابان، چه از نظر ابعاد و چه پیچیدگی طرح، همتایی در تاریخ شهرسازی اسلامی و حتی جهان هم روزگار خود ندارد. نکته بسیار مهم در خوانش طرح اصفهان این است که میدان و چهارباغ همچون مکانهایی طراحی نشده است که عبور و مرور بین آنها صورت گیرد...

  • مهوش عالمی ترجمه: محسن جاوری صفحه 72
    بیشتر تحقیقها دربارة شناخت گونه ها و الگوهای باغهای ایرانی بر مستندات دقیق استوار نبوده است. یکی از منابع مهم تاریخ شهر اصفهان، از جمله باغهای آن، نقشه های گوناگونی است که در سفرنامة انگلبرت کمپفر، پزشک و منشی سفیر سوئد در دربار شاه سلیمان صفوی، چاپ شده است. محققان معمولا از این مهم غفلت کرده اند که این نقشه ها و طرحها را طراحان و گراورسازان اروپایی آن زمان بر مبنای نقشه ها و طرحهای سردستی کمپفر کشیده اند و از دخالت سلیقة آنان خالی نیست. نسخة اصلی دست نوشته ها و طرحهای کمپفر که در کتابخانة بریتانیا نگهداری می شود، نه فقط اطلاعاتی در بر دارد که در کتاب مزبور درج نشده، بلکه حاوی اصل طرحهاست که بسیاری از آنها دربارة باغهای شاهی اصفهان و سایر شهرهای ایران است. این نقشه ها اولین نقشه های برداشت شده از باغهای صفوی به حساب می آید. مطالعة نقشه های کمپفر همچنین می تواند به تبیین مسائلی بپردازد از قبیل: طرز پراکندگی باغهای شاهی در دولت خانه و چگونگی ارتباط آنها با شهر؛ طرز تاثر این گونه باغ از ریخت شناسی و توپوگرافی شهر؛ مشخصه های گونه های معروف به چهارباغ و خیابان چهارباغ؛ گونه های بناهای وابسته به باغ...
  • سوسن بابایی ترجمه: محمد صراف صفحه 92

    میرزا محمدتقی اعتمادالدوله (ساروتقی) پس از شاهان سلسله صفوی بیشترین سهم را در حمایت و توسعه طرحهای عظیم معماری در دوره صفویه داشت. در زمان شاه عباس اول، ابتدا وزیر بیگلربیگی قراباغ و سپس وزیر کل ولایت طبرستان شد. در زمان ولایت بر مازندران، در ساختن دو شهر فرح آباد و بهشهر و اسکان مردم در آنجا مشارکتی موثر داشت. سالها بعد شاه صفی ساروتقی را، با عنایت تجربه هایی که در معماری و مدیریت طرحهای ساختمانی در مازندران اندوخته بود، مامور مرمت حرم امام علی (ع) در نجف کرد، که مهم ترین طرح ساختمانی دوره شاه صفی به حساب می آید. پس از آن به مقام وزیر اعظم (اعتمادالدوله) ارتقا یافت و در زمان شاه عباس دوم بانفوذترین شخصیت حکومت شد. فعالیتهای معماری او در دوره وزارت با ساخت چندین عمارت تداوم یافت. افزودن تالاری ستون دار به جلو عمارت عالی قاپو و کاخ چهل ستون از آخرین اقدامات ساختمانی ساروتقی است. شاید بتوان قرابتی میان این تالارها و بناهای مشابه در مازندران، که ساروتقی با معماری آنجا آشنایی داشت، یافت و اندیشه این تالارها را ملهم از معماری آن منطقه شمرد...

  • سوسن بابای ترجمه: یعقوب آژند صفحه 102

    تعیین تاریخ دیوارنگاره های چهل ستون مدتها ذهن پژوهشگران را به خود مشغول کرده است. صحنه های تاریخی رویدادهای درباری، صحنه های جشن و شکار و پیکره هایی در جامه اروپاییان موضوع مهم ترین این تصاویر است که رقم و تاریخ آنها ثبت نشده است. نقاشی های چهل ستون به دو شیوه نگارگری ایرانی و فرنگی سازی کار شده است. شواهد نشان می دهند که در زمان شاه عباس دوم هر دو این شیوه ها به کار گرفته می شد. صحنه هایی که در آنها پناه دادن شاهان صفوی به سران ناکام همسایگان شرقی تصویر شده و همچنین شعری از صائب تبریزی در وصف چهل ستون که در زمان افتتاح این عمارت سروده است، تخمین زدن تاریخ نقاشی ها را آسان تر می کند. بازپس گیری قندهار از گورکانیان در سال 1059ق موضوع دیگری است که در دیوارنگاره ها دیده می شود و صحنه «خودسوزی شاه زاده خانم هندو»، که با وقایع فتح قندهار مرتبط است، سررشته دیگری برای تعیین تاریخ دیوارنگاره ها به دست می دهد. در نهایت، با بررسی صحنه های بزم شاهانه می توان به دگرگونی تدریجی تشریفات درباری از زمان شاه عباس اول تا دوره شاه عباس دوم پی برد...

  • یعقوب آژند صفحه 118

    مثنوی سوز و گداز محمدرضا نوعی خبوشانی، از شاعران سده دهم هجری، در باب اجرای آیین ستی(1) در هند است. بر طبق این آیین، همسر مرد متوفا همراه او خود را به آتش می کشید. پیش از خودسوزی، او را آزمون می کردند که تا چه پایه در گفته و عمل خود صادق است. اگر صادق می بود و تردید نمی کرد، او را از خودسوزی منع نمی کردند؛ ولی اگر تردید می کرد، ازدواج او با دیگران حلال می شد. نوعی در مثنوی سوز و گداز، خودسوزی همسری وفادار را پس از کشته شدن همسرش روایت کرده است. این مثنوی چندین بار در ایران کتاب آرایی شد. در میان دیوارنگاره های کاخ چهل ستون، صحنه ای هست که خودسوزی زنی را مطابق آیین ستی نشان می دهد. گذشته از شهرت این داستان در ایران، در زمان شاه عباس دوم واقعه ای روی داد که این آیین را با ماجرای فتح قندهار پیوند داد. احتمالا همین واقعه و اهمیت آن در دستگاه فرهنگی صفویه در آن زمان بود که موجب شد صحنه ای از آن را بر دیوار چهل ستون نقش کنند.

  • حسام اصلانی صفحه 123

    کشته بری شیوه ای از گچ بری در تزیینات وابسته به معماری ایرانی است. شاخص ترین نمونه تاریخی این هنر در کاخ عالی قاپوی اصفهان به دست ما رسیده است که به دوره صفویه تعلق دارد. وجه تمایز این شیوه با دیگر شیوه های گچ بری اختلاف سطح بسیار اندک در کشته بری است. ظاهرا مهم ترین علت ابداع این روش صرفه جویی در وقت با توجه به وقت گیر و پر کار بودن سایر شیوه های گچ بری بوده است. با مطالعات فنی این آثار، اجزا و لایه های تشکیل دهنده کشته بری و جنس آنها به دقت مشخص شده است. لایه های آستر و بستر معمولا از گچ است، اما با دو نوع عمل آوری و اجرا. بدین روش، میان بافت و رنگ این لایه های همجنس تفاوت پدید آورده اند. در لایه تدارکاتی نیز از همین شیوه استفاده کرده اند. بررسی های فن شناختی نشان داده است که پس از انتقال طرح بر سطح دیوار به شیوه گرته و تثبیت آن به روش خط کردن، و همچنین برش و تراش بخشهایی از طرح، عملیات رنگ آمیزی نقوش را در دو مرحله نقاشی و قلم گیری انجام می داده اند.

  • ولی الله کاوسی صفحه 131

    گلستان هنر قاضی احمد قمی از رساله های دوره صفویه درباره خطاطان و نقاشان و آداب و افزارهای خط و نقاشی است. این رساله را از آن جهت مهم شمرده اند که در زمره نخستین تاریخ نامه های هنر در ایران است. سالهاست که ترجمه روسی و انگلیسی گلستان هنر منتشر شده و مورخان هنر ایران در سرتاسر جهان بدانها استناد کرده اند. نسخه ای از گلستان هنر نیز به زبان فارسی، اما تنها با تکیه بر یک نسخه و بدون تصحیح انتقادی، به کوشش احمد سهیلی خوانساری و با مقدمه مفصل و تحقیقات او، افزون بر سی سال پیش منتشر و بارها تجدید چاپ شده است. با آنکه محققان در صحت همه مطالب گلستان هنر متفق نیستند، این کتاب همچنان از مهم ترین اسناد تاریخ هنر ایران است. جای آن است که اکنون پس از گذشت بیش از شش دهه از انتشار ترجمه روسی، نزدیک به پنج دهه از ترجمه انگلیسی، و بیش از سه دهه از نخستین طبع گلستان هنر به فارسی، طبعی انتقادی از این کتاب منتشر شود. برای فراهم آوردن مقدمه و تبیین ضرورت چنین کاری، نویسنده این مقاله پیشینه موضوع و اقوال محققان ایرانی درباره این کتاب را گردآوری و تدوین کرده است.

  • علیرضا هاشمی نژاد صفحه 139

    «صفا» و «شان» دو جزء از اجزا یا قواعد دوازده گانه خوشنویسی است که نویسنده رساله آداب المشق یاد کرده است. این رساله، که به میرعماد حسنی منسوب و به ظن قوی نوشته باباشاه اصفهانی است، بر اساس مشرب عرفانی نوشته شده است. مصنف رساله معتقد است که خوشنویس باید برای تکامل خط خود در تحصیل صفا و شان بکوشد. صفا و شان اجزای یازدهم و دوازدهم، و به تعبیری مراحل نهایی آموختن خوشنویسی است. خوشنویس باید بعد از آموختن مقدمات فنی در «اجزای تسعه» و رسیدن به جزء دهم، یعنی «اصول» که مرحله تکامل فنی است، خود را آماده تحصیل صفا و شان کند. صفا و شان از اصطلاحات خاص عرفان و تصوف است و در این رساله نیز دقیقا همان معانی خاص عرفانی از آنها مستفاد می شود. صفا به معنی پاکی، در برابر کدورت، از صفات حمیده انسان است. عارفان مکررا تاکید کرده اند که انسان بی صفا آمادگی پذیرش هیچ گونه معنایی از عالم غیب را ندارد. از این رو، صفا در خوشنویسی مرحله آمادگی برای تحصیل مرحله پایانی، یا «شان» است. شان در اصطلاح عرفا برابر است با «صور عالم در مرتبت تعین اول» یا «قلم اعلا»، «روح اعظم» و «ام الکتاب»؛ شان مرحله ظهور و تجلی الهی در حضرت واحدیت یا مرتبه انسان کامل و الله است. چنانچه عارف قصد تقرب به مرتبه واحدیت و درک شان و معنای «کل یوم هو فی شان» را داشته باشد، باید پله صفا را طی کند. خوشنویس نیز در نوشتن کلمات، از آفرینش کلمات تکوینی پیروی می کند و صفا و شانی دارد. صفا مرحله واسط است بین ماده و معنا، و شان جایگاه الله است به معنی مبدع.

  • مهدی صحراگرد صفحه 146

    قدیمی ترین نمونه های خط تعلیق مربوط به قرن پنجم هجری است. از آن زمان، این خط تا قرن نهم هجری رواج بیشتری یافت و در نهایت، صورت شکسته آن به دست خواجه تاج سلمانی اصفهانی قاعده مند شد. بعد از خواجه تاج، در قرن دهم هجری دو شیوه در خط تعلیق، یکی در تبریز و دیگری در هرات پدید آمد. در قرن یازدهم هجری، مقارن با انتقال پایتخت به اصفهان، خط تعلیق در ورطه رکود افتاد. این روند تا پایان قرن دوازدهم هجری ادامه داشت؛ تا آنکه پیشرفت و رواج چشم گیر خط شکسته نستعلیق به دست عبدالمجید طالقانی (ف 1185ق) موجب رکود نهایی خط تعلیق در اصفهان شد.

  • بابک خضرایی صفحه 152

    رساله موسیقی امیرخان گرجی از مهم ترین رسالات اواخر دوره صفویه است و برخلاف بسیاری از رسالات موسیقی این دوره، نام نویسنده و تاریخ نگارش آن روشن است. نویسنده در بخش اول، که عنوان آن «دیباچه کمترین غلام استادان» است، بعد از مقدمه، در پانزده باب به نظم و نثر، به مقامات، شعبات و آوازها، اصول و شدهای چهارگانه پرداخته و پاره ای مطالب فراموسیقایی، چون نسبت دادن مقامها و آوازها به پیامبران و...، را نیز آورده است. در این مقاله مطالب رساله به اختصار نقل و با برخی از رسالات پیش از آن مقایسه شده است. در بخش دوم رساله با «عنوان رساله کمترین غلامان»، بعد از اشاره ای به اصول، 29 تصنیف به شیوه ای نام آوایانه نغمه نگاری شده که هنوز رمزگشایی نشده است.

  • مجید خانلری صفحه 160

    در تحقیق درباره تاریخ قالی ایران، تا کنون به جنبه های صوری قالی، مانند نقش و رنگ و نقش مایه، و سیر تحول آنها کمتر توجه شده است. توجه محققان اروپایی به قالی ایران، که بیشتر تحقیقها درباره تاریخ قالی را هم ایشان انجام داده اند، از اواخر قرن سیزدهم/ نوزدهم آغاز شد. در این تحقیقها، در آغاز بیشتر به جنبه زمانی توجه می شد و محققان در پی یافتن منشا قالی بودند؛ برخی از آنان کوچ نشینان ترکمن را مبدع قالی می دانستند و برخی دیگر قبایل پارت را. به تدریج در بررسی قالی های شرقی، علاوه بر زمان بافت، نقشه قالی و تحلیل نقش مایه ها نیز مبنای طبقه بندی قالی قرار گرفت. تحلیل شباهت میان قالی های مناطق مختلف مبحث ریشه های مشترک هنری را نیز پیش کشید، که از نظر سبک شناسی نیز اهمیت بسیاری دارد. بر این اساس، ویژگی های کلی نقوش قالی های اسلامی از همسانی اعتقادات و دستورات دینی برخاسته است. در تحقیقات بعدی، محل بافت به منزله شاخصی مهم در بررسی هنری قالی مد نظر قرار گرفت تا از این طریق، «سبک شناسی قالی» میسر و مستند شود. اما خود این طبقه بندی بر اغتشاش بیشتر در روش های شناخت قالی افزود. از آنجا که سبک شناسی بررسی کیفیت و ماهیت موضوع تحقیق است، بدون در نظر گرفتن نظمی منطقی و متناسب با موضوع، یعنی بدون اعمال نوعی طبقه بندی، دست یافتنی نیست. تحول هنر سیری پیوسته دارد و شناسایی این تحول و یافتن نقاط عطف آن برای درک سبک های مختلف هنری ضروری است. سبک شناسی قالی صفوی نیز مستلزم مطالعه تاریخ تحلیلی هنر این دوره، طبقه بندی قالی های شناخته شده بر اساس معیارها، و تحلیل نقش مایه ها و نقوش است.

  • الیزابت لمبورن ترجمه: نازنین شهیدی صفحه 170

    در سال 1056ق، شاه جهان گورکانی بازرگانی ایرانی به نام علی اکبر اصفهانی را که در هند به تجارت اسب و جواهر اشتغال داشت، به حکومت بنادر کمبایه و سورت در غرب هند گماشت. علی اکبر در زمان حکومت خود بر این شهرها مسجد فتح را در کمبایه بنیاد کرد. در معماری این مسجد به جای پیروی از سنت معماری گورکانی، از شیوه های رایج معماری بومی غرب هند استفاده شد. دیوارهای خشتی، ستونهای چوبی استوار بر پاستون سنگی و محرابها و منبر و کتیبه هایی از جنس مرمر عناصر اصلی این مسجد را تشکیل می دهد، که همگی ریشه در سنتهای معماری غرب هند دارد. تزیینات ظریف و فراوان مسجد فتح ضعف آن را در برابر عظمت سایر مساجد، به ویژه مسجد جامع کمبایه، جبران می کرد. بررسی ها نشان می دهد که بازرگانان مسلمان از حدود قرن چهارم هجری با مناطق غربی هند روابط تجاری داشتند. در طول چند قرن، بازرگانان ایرانی بناهای متعددی در هند ساختند. انتصاب علی اکبر به چنین مقامی بی سابقه نبود؛ بسیاری از این بازرگانان به منصبهای بالای دیوانی رسیدند.

  • فیلیز چاغمن، زرین تنیندی ترجمه: اردشیر اشراقی صفحه 191

    جنگهای ایران و عثمانی که از اواخر سده دهم/ شانزدهم آغاز شد و تا اوایل سده یازدهم/ هفدهم ادامه داشت، نه تنها از روابط فرهنگی دو سرزمین نکاست، بلکه موجب قوت آن شد. از جمله مظاهر این روابط می توان از انتقال کتابهای ارزنده از ایران، به صورت غنیمت یا خریداری نسخه ها یا انتقال هنرمندان از ایران به عثمانی، یاد کرد. امیران عثمانی ای که این کتابها را گرد آوردند یا خود به کتاب علاقه داشتند، یا کتاب را چون هدیه ای نفیس به سلطان زمان خود پیشکش می کردند. بسیاری از این کتابها از راه های گوناگون به کاخ توپ قاپی رسیده و اکنون در کتابخانه این کاخ نگهداری می شود. در اینجا چند نمونه از این کتابها با توجه به زمینه روابط صفویان و عثمانیان بررسی می شود. این کتابها بر سه دسته است: دسته نخست کتابهایی است که برای بزرگان صفوی تهیه یا مرمت شد؛ شامل مثنوی آثار مظفر در سیرت رسول الله ، نسخه ای از دیوان حافظ، نسخه هایی از جامع التواریخ. دسته دوم شامل خلاصه هایی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری به خط حسن علی کاتب، خطاط معروف، است که همراه با گروهی از هنرمندان به مراکز مقدس داخل خاک عثمانی مهاجرت کرد. دسته سوم آثاری است که در ممالک عثمانی پدید آمده، اما حاوی گزارشهایی مصور از جنگهای عثمانیان و صفویان است.

  • محمد المنصور ترجمه: حسین کریمی صفحه 210
  • بخش لاتین
    صفحه 1