فهرست مطالب

فقه اهل بیت - پیاپی 47 (پاییز 1385)

نشریه فقه اهل بیت
پیاپی 47 (پاییز 1385)

  • 212 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/10/14
  • تعداد عناوین: 8
|
  • آیه الله سیدکاظم حائری صفحه 3
    آیه پنجم سوره مائده «... والمحصنات من الذین اوتوا الکتاب...» و روایات صحیح فراوانی به وضوح دلالت بر جواز ازدواج مرد مسلمان با زن اهل کتاب دارد. روایاتی که دلالت بر عدم جواز دارد، از نظر تعداد، کم تر و از نظر سند و دلالت ضعیف تراست.
    آیه «لاتمسکوا بعصم الکوافر» که به نظر برخی دلالت بر عدم جواز ازدواج، بازنان اهل کتاب دارد، اول قبل از آیه «...والمحصنات من الذین اوتوا الکتاب» نازل شده و نمی تواند ناسخ آن باشد، ثانیا لفظ «کوافر» در آیه مذکور انصراف به مشرکان دارد و شامل اهل کتاب نمی شود.
    آیا ازدواج با زنان اهل کتاب جایز است؟ از برخی روایات استفاده می شود که ازدواج با زنان اهل کتاب جایز است، مانندصحیحه ابی ولاد:قال: سمعت ابا عبدالله (ع) یقول: المسلم یرث امراته الذمیه و هی لاترثه،((1)) ابی ولاد به نقل از امام صادق(ع) می گوید: مرد مسلمان از زن ذمی اش ارث می برد،ولی زنش از او ارث نمی برد.
    از آن جا که احتمال دارد این روایت مربوط به جایی باشد که زن و شوهر هر دو کتابی بوده و سپس شوهر مسلمان شده باشد، پس اطلاق ندارد تا شامل ازدواج مرد مسلمان از ابتدا با یک زن اهل کتاب شود، زیرا این حدیث درباره حکم دیگری یعنی ارث مرد مسلمان از زن اهل کتاب وارد شده است و لذا از جهت اثبات موضوع اطلاق ندارد.
  • آیه الله محمد مومن قمی صفحه 13
    ولایت در اسلام به معنای عهده داری مسئولیت اجرای احکام الهی مرتبط با روابط افراد جامعه با یکدیگر و احکام مرتبط با اداره جامعه اسلامی است. این مسئولیت باجایگاه نبوت که تنها ابلاغ پیام الهی است متفاوت می باشد. حق ولایت و حاکمیت برانسان ها به مقتضای حکم قطعی عقل و نقل، تنها برای خداوند است و از برخی آیات قرآن کریم به ضمیمه روایات فراوانی که ذیل آنها وارد شده است در می یابیم که خداوند، این حق را به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) تفویض کرده است.
    مباحثی که مطرح خواهد شد پیرامون ولایت الهی و حکومت اسلامی در زمان حضورمعصومین(ع) و در زمان غیبت ایشان است. اگر چه مناسبت بحث اقتضا می کند که موضوع حکومت اسلامی و ولایت الهی فقط در زمان غیبت بررسی شود، اما ازآنجایی که دیده شده حتی ولایت الهی ائمه معصومین(ع) نیز در کلام عده ای که خودرا اهل علم می دانند انکار شده است، لازم دیدم که در ابتدا از ولایت ائمه معصومین(ع) بحث شود. از طرفی چه بسا آشنایی و یادآوری محدوده ولایت ائمه(ع)اثرات خوب و سازنده ای در فهم ولایت در زمان غیبت خواهد داشت، زیرا ولایت ایشان اساس حکومت اسلامی است که همانا از ارکان دین و مبانی اسلام، شمرده می شود.
  • آیه الله جعفر سبحانی صفحه 50
    «نماز تراویح نزد اهل سنت، نمازهای مستحبی شب های ماه رمضان است که ازمستحبات مؤکد است و پیامبر(ص) برای معطر کردن فضای معنوی خانه و ایجادمحیطی به دور از مشغله برای خلوت با خدا و راز و نیاز با او، اصرار داشت که این نمازها همچون سایر نمازهای مستحبی در خانه و به دور از جماعت برگزار شود وآنگاه که دید مردم رغبت دارند که این نمازها را به امامت او برگزار کنند، آنان را از این عمل بازداشت.
    اما پس از او، عمربن خطاب مردم را به اقامه این نمازها در مسجد و به جماعت ترغیب کرد. این بدعت عمر سبب شد که بیشتر فقی هان اهل سنت بدون در نظر گرفتن سیره نبوی(ص) که در منابع روایی خود نقل کرده اند، فتوا به استحباب اقامه نمازتراویح به جماعت دهند.
    نماز تراویح تهجد و شب زنده داری در شبهای ماه رمضان سنتی است که در احادیث پیامبر(ص) وامامان اهل بیت(ع) مورد تاکید بوده است. تهجد در این شبها و انجام نوافل، از برترین اعمالی است که رسول خدا(ص) استحباب آن را بیان کرده اند.
  • آیه الله سیدمحسن خرازی صفحه 93
    پول کاغذی(اسکناس) در عصر حاضر فقط سند مالی نیست، بلکه خود آن مال شمرده می شود و از آنجا که جزو معدودات است نه مکیل و موزون، ربای معاوضی در آن معنا ندارد و خرید و فروش اسکناس به مقدار بیشتر به گونه نقد و نسیه جایزاست. البته اضافه گرفتن در قرض اسکناس ها حایز نیست، زیرا مصداق ربای قرضی بوده و حرام است. از طرفی، پول، مثلی است و ضمان آن در قرض و موارد دیگرآبه مثل آن است، پس نوسان قدرت خرید پول در هنگام ادای قرض، لحاظ نمی گرددو قرض با پرداخت همان مقداری که قرض گرفته شده، ادا می شود و پرداخت بیشتراز آن مقدار به بهانه پایین آمدن قدرت خرید پول، ربا است، مگر آنکه ضمان قدرت خرید پول در هنگام قرض، شرط شده باشد.
  • رضا مختاری صفحه 111
  • جدال تعبد و تعقل در فهم شریعت (2)
    مسعود امامی صفحه 120
    در شماره نخست این سلسله مقالات پس از تعریف عقل گرایی و تعبدگرایی و تبیین جایگاه آن دو در فهم شریعت، نمایی از جدال تاریخی این دو گرایش در تاریخ کلام اسلامی ارائه گردید و سپس نگاهی به سرگذشت رودررویی آن دو در فهم شریعت ازعصر صحابه و تابعین تا عصر شکل گیری مذاهب چهارگانه فقه اهل سنت انداخته شد.در این شماره گزارشی از این جدال تاریخی در حوزه فقاهت شیعه از عصر حضورامامان معصوم(ع) تا دوران معاصر ارائه می شود و در ضمن آن به نحوه شکل گیری سه مکتب اصحاب حدیث، اصحاب عقل و مکتب اعتدال شیخ مفید در عصر قدماء و نیزسه مکتب اخباریان، ناقدان حدیث و مکتب اعتدال وحید بهبهانی در عصر متاخران اشاره می گردد.
    3. 2. 2 فقه شیعه 1. 3. 2. 2 عصر حضور فقه اهل سنت از یک سو به دلیل محرومیت از پیشوایان معصوم بعد از رحلت پیامبراکرم(ص) و منع خلفا از نشر و کتابت حدیث و سیره آن حضرت به مدت یک قرن((197)) و از سوی دیگر تلاش خلفای بنی امیه و دیگران بر جعل بسیاری ازروایات و ترویج آنها،((198)) گرفتار تشتت آراء و ظهور مکتب های فقهی گوناگون گردیده بود. در مقابل، فقه شیعه به علت دوری از همین عوامل از سازگاری ووحدت شایانی برخوردار بود. امامان شیعه و بخصوص امام باقر(ع) و امام صادق(ع)که درعصر ضعف دستگاه حکومت به جهت تبدیل خلافت از سلسله بنی امیه به بنی عباس، فرصت مناسبی برای ترویج مکتب اهل بیت(ع) یافته بودند، مصرانه ازشاگردان و اصحاب خویش می خواستند که روایات آنان را ضبط کنند و به رشته تحریر در آورند.((199)) بدین ترتیب مجموعه بزرگی از مؤلفات اصحاب ائمه(ع)گرد آمد که به مراتب از اتقان و اعتبار بیشتری نسبت به احادیث اهل سنت برخورداربود.((200)) امامان شیعه همزمان با پیدایش چهار مذهب فقهی اهل سنت که عصر اجتهاد در تاریخ فقه عامه است،((201)) به ترویج فقه اهل بیت(ع) می پرداختند و آنچه را که به شاگردان و شیعیان خود می آموختند، بیگانه از تحولات علمی پیرامونشان در جامعه مسلمانان نبود.
  • سیدمحسن سعیدی صفحه 151
    حیله شرعی ربا در واقع گریز از روح قانون شرع با حفظ ظاهر آن است. دیدگاه مشهور فقهی، جواز حیله های شرعی در رباست، امام خمینی(ره) با استناد به دلیل عقلی حیل ربا را جایز نمی دانند و روایات مجوز حیل ربا را مخالف کتاب و سنت قطعی و فاقد حجیت می شمارند. بررسی چهار دلیل عمده امام راحل(ره) بر عدم جواز حیل ربا همراه با نقد و اشکال مخالفان، محور بحث و بررسی این مقاله است.
    مفهوم حیل ربا برای روشن شدن معنای لغوی حیله، گفتار چند نفر از علمای اهل لغت را نقل می کنیم:الف) راغب اصفهانی در کتاب مفردات که شامل معانی تفسیری نیز هست،می گوید:الحیله و الحویله: ما یتوصل به الی حاله ما فی خفیه و اکثر استعمالها فیما فی تعاطیه خبث و قد تستعمل فیما فیه حکمه و لهذا قیل فی وصف الله عزوجل: (و هو شدیدالمحال).((287)) بنابراین حیله، به معنی به کار گرفتن راه هایی است که به شکل پنهانی باشد، به تعبیردیگر به معنای چاره جویی پنهانی است و معمولا بار منفی دارد گر چه در مواردی هم به عنوان راه حکیمانه از آن استفاده می شود که بار مثبت نیز دارد.
    ب) مؤلف کتاب مجمع البحرین در این رابطه می گوید:وقد یفسر الحول بالحیله و هی ما یتوصل به الی حاله بما فیه خفیه.((288)) در کتاب دیگری نیز آمده است:والحیله: الحذق فی تدبیر الامور و هو تغلیب الفکر حتی یهتدی الی المقصود و اصلهاالواو، و احتال: طلب الحیله.((289)) این کتاب، حیله را یک نوع زرنگی در تدبیر امور برای رسیدن به مقصود معرفی کرده است.