فهرست مطالب

زنان مامائی و نازائی ایران - سال نهم شماره 2 (پاییز و زمستان 1385)

مجله زنان مامائی و نازائی ایران
سال نهم شماره 2 (پاییز و زمستان 1385)

  • 118 صفحه، بهای روی جلد: 4,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/11/23
  • تعداد عناوین: 16
|
  • قدسیه سیدی علوی، عطیه منصوری، محبوبه رستمی صفحه 1
    مقدمه
    کلپورافی قدامی از اعمال جراحی شایع در حیطه جراحی های زنان است که عوارض آن بصورت عفونت ادراری و دفع غیر طبیعی ادرار پس از عمل از جمله احتباس ادرار دیده می شود و به همین دلیل گذاشتن طولانی مدت سوند مثانه پس از این عمل توصیه نمی شود. از طرفی گذاشتن سوند باعث تخریب گردن مثانه و علایم تحریکی می شود. این پژوهش با هدف مقایسه عفونت و احتباس ادراری با و بدون سوندگذاری مثانه پس از عمل کلپورافی قدامی انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 81-1380 در بخش جراحی زنان بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است. 40 بیمار که برای عمل جراحی کلپورافی قدامی بستری شده بودند و بطور تصادفی به دو گروه الف (تجربی) و ب (شاهد) تقسیم شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند.
    در گروه تجربی سوند داخل مثانه گذاشته نشد و بیمار از نظر احتباس ادرار تا 6 ساعت بعد از عمل کنترل گردید. در گروه شاهد سوند داخل مثانه بعد از عمل جراحی در اتاق عمل گذاشته شد و 3 روز بعد خارج گردید، از کلیه بیماران قبل و بعد از عمل آزمایش ادرار بعمل آمد. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی و عمل جراحی در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمون کای اسکوئر پردازش شد.
    نتایج
    اختلاف آماری معنی داری بین احتباس ادراری بدنبال عمل در گروه سوندگذاری 3 روزه و عدم کاربرد سوند وجود ندارد. همچنین در دو گروه شاهد و تجربی پس از عمل درصد عفونت ادراری در گروه سوندگذاری 3 روزه، 45 درصد و در گروه عدم بکار بردن سوند 20 درصد نشان داده است که 25 درصد کاهش عفونت را بدنبال داشت که این مقدار قابل توجه است. همین طور مدت بستری بیماران در گروه شاهد بیشتر از گروه تجربی بوده است.
    نتیجه گیری
    عدم سوندگذاری پس از عمل کلپورافی سبب افزایش میزان احتباس ادراری نمی شود و در عوض سبب کاهش مدت بستری و عفونت ادراری در بیماران می گردد.
    کلیدواژگان: احتباس ادرار، عفونت ادراری، کلپورافی، کاتتر فولی
  • زهرا علامه، صفورا روح الامین، فرشته محمدی زاده، تاج سادات علامه صفحه 7
    مقدمه
    یکی از مسایل مهم طب زنان و مامایی، بدخیمی های دستگاه تناسلی می باشد. پس افتراق توده تخمدانی خوش خیم از بدخیم حین عمل مساله مهمی است و این افتراق همیشه بر اساس تجربه جراح، یافته های حین عمل و مشخصات ظاهری تومور امکان پذیر نمیباشد. از ابزارهای تشخیصی ضمن عمل برای تعیین نوع بافت شناسی توده مشکوک، تهیه برش بافتی منجمد می باشد. دقت تشخیص این تست در مطالعات قبلی انجام شده متفاوت گزارش شده است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین حساسیت و ویژگی این تست و مقایسه آن با پاتولوژی قطعی در تشخیص بافت شناسی تومورهای تخمدانی می باشد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 1384 در زنان مراجعه کننده به بخش جراحی بیمارستانهای الزهرا و شهید بهشتی شهر اصفهان انجام شده است. 45 نمونه بافتی از بیماران حین عمل جراحی توده تخمدانی مورد بررسی قرار گرفته اند. در هر بیمار، ضمن عمل یک نمونه جهت تهیه برش بافتی منجمد ارسال و نتیجه آن با آسیب شناسی قطعی مقایسه گردید. نمونه بافتی بر اساس پتانسیل بدخیمی به دو دسته خوش خیم و بدخیم تقسیم شده اند. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی، نوع در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات حاصل با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد که بیشترین افراد مورد مطالعه در گروه سنی 31 تا 40 سال و دارای بیش از 3 فرزند و در دوران قبل از یائسگی بودند 68.8% بیماران توده خوش خیم و 31.2% توده بدخیم داشتند.
    حساسیت برش بافتی منجمد در تشخیص توده های بدخیم تخمدانی 100% و ویژگی آن 88.5% بدست آمد. حساسیت تست برش بافتی منجمد در تشخیص توده های خوش خیم تخمدان 88.5% و ویژگی آن 77% بدست آمد.
    نتیجه گیری
    طبق نتایج حاصله استفاده از برش بافتی منجمد تکنیک قابل اعتمادی برای تشخیص نوع بافت شناسی توده های تخمدان و تعیین توع عمل جراحی حین عمل می باشد.
    کلیدواژگان: برش بافتی، پاتولوژی قطعی، توده های تخمدانی
  • ناصر آقامحمدزاهد، لیلا بگلر، صدیقه عبدالهی فرد، امیر بهرامی، امید مشربی صفحه 11
    مقدمه
    سندرم تخمدان پلی کیستیک یکی از شایعترین اختلالات آندوکرینی زنان در سنین باروی است. مشخصه این سندرم اختلالات قاعدگی همراه با علایم بالینی یا آزمایشگاهی زیادی آندروژن ها است.
    این سندرم خطر نازایی، دیابت نوع دو، دیس لیپیدمی و بیماری های قلبی عروقی را افزایش می دهد و اخیرا نشان داده شده است که علت افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی در این سندرم التهاب مزمن با شدت کم می باشد که با اندازه گیری C-Reactive Protein به روش کمی خیلی حساس (hs) قابل ارزیابی است. هدف از این مطالعه بررسی اثر مقایسه ای متفورمین و سیپروترون کمپاند بر سطح آندروژن ها و CRP در این بیماران است.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی در 60 بیماران مبتلا به سندروم تخمدانی پلی کیستیک در سال 84-1383 در دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شده است. 60 بیمار به طور تصادفی به دو گروه 30 نفری مورد و شاهد تقسیم شدند. به گروه مورد یک گرم متفورمین روزانه سیپروترون کمپاند 21 روز در هر ماه داده شد. کلیه نمونه ها قبل و بعد از درمان تحت بررسی بالینی و آزمایشگاهی اندازه گیری قد و وزن، تستوسترون، DHEA-S وhs-CRP قرار گرفتند. مشخصات فردی، نتایج آزمایشات در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای تی و کای اسکوئر پردازش شد.
    نتایج
    میانگین سنی بیماران 8.7±23.5 با رینج سنی 15 تا 49 سال بود. در هر دو گروه بعد از 6 ماه کاهش معنی داری در سطح DHEA-S و در گروه سیپروترون کمپاند کاهش معنی داری در سطح تستوترون ملاحظه شد ولی کاهش معنی داری در سطح hs-CRP دیده نشد. مقایسه دو گروه نشان داد که تفاوت معنی داری در اثرات این دو دارو در سطح تستوسترون، DHEA-S و hs CRP وجود ندارد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه با نتایج مطالعات قبلی از نظر تاثیر مثبت متفورمین بر سطح hs-CRP مغایرت دارد. ولی از نظر تاثیر بر سطح آندروژنهای سرم مخصوصا DHEA-S مطابقت دارد. از جمع بندی مطالعه حاضر این نتیجه حاصل شد که متفورمین و سیپروترون کمپاند در بیماران مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک باعث کاهش آندروژن های سرم شده و لذا در بهبود علایم بالینی نقش دارند و می توان آن دو را با هم در درمان P.C.O.S استفاده کرد ولی بر سطح hs-CRP و BMI در این بیماران تاثیر چندانی ندارند و احتمالا نقش چاقی مهمتر از نقش خود P.C.O.S در ایجاد التهاب و بالا رفتن hs-CRP در این بیماران است و توصیه می شود که در درمان بیماران به نقش کاهش وزن با ورزش و رژیم غذایی به همراه مصرف داروها تاکید بیشتری صورت گیرد.
    کلیدواژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک، متفورمین، سیپروترون کمپاند، CRP
  • لیلی سخاوت، فاطمه زارع طزرجانی، محمدعلی کریم زاده میبدی صفحه 17
    مقدمه
    خونریزی شدید هنگام قاعدگی عارضه ای است که حدود 5% از زنان را در سن 49-30 سالگی مبتلا می کند مطالعات اخیر نشان داده پدیده فیبرینولیزو اختلال در پروستاگلاندینها در ایحاد آن نقش دارد. هدف از این مطالعه مقایسه اثر مفنامیک اسید و ترانس امیک اسید در درمان هیپرمنوره در زنان می باشد.
    روش کار
    این مطالعه کار آزمایی بالینی به صورت دو سو کور در سال 83-1382 روی مراجعین به درمانگاه های زنان شهرستان یزد با شکایت خونریزی شدید قاعدگی (هیپر منوره) انجام شده است.
    نمونه های مورد بررسی 75 زن در سن 49- 25 که به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شده اند به گروه اول (36 نفر) از روز اول قاعدگی تا روز پنجم 500 میلی گرم مفنامیک اسید هر 8 ساعت و به گروه دوم (39 نفر) که از روز اول تا پنجم قاعدگی 500 میلی گرم ترانس امیک اسید هر 6 ساعت تجویز شد درمان در هر دو گروه به مدت سه دوره ادامه یافت. مدت خونریزی تخمین میزان خونریزی (به وسیله تعداد نوارهای مصرف شده) و سایر موارد بررسی شد. اطلاعات جمع آوری شده در پرسشنامه با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و نرم افزار آماری SPSS و توسط آزمون آماری مجذور کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    خونریزی قاعدگی در گروه اول به میزان 20% و در گروه دوم به میزان 50% کاهش یافت (P=0.001). دوره قاعدگی در هر دو گروه یکسان بود و تغییری نکرد.
    نتیجه گیری
    ترانس امیک اسید که در زمان قاعدگی استفاده شود بدون عارضه و موثر است و می تواند درمان دارویی هیپرمنوره قبل از تصمیم گیری جهت هیسترکتومی باشد.
    کلیدواژگان: هیپرمنوره، ترانس امیک اسید، مفنامیک اسید
  • محمدحسن زاده نظرآبادی، رباب ابوترابی، رضا روفیان صفحه 23
    مقدمه
    سقط خودبخود به ختم بارداری قبل از هفته بیستم اطلاق می گردد. عوامل متعددی نظیر: ناهنجاری های آناتومیک رحمی، عفونتها، فاکتورهای ایمونولوژی و اندوکرینی، اختلالات کروموزومی و ژنتیکی در پیدایش آن نقش دارند. حضور جابجایی متعادل کروموزومی علت 2 تا 3 درصد سقط های خودبخود شناخته شده است. اختلالات ژنتیکی مغلوب اتوزومی با افزایش هموزیگوسیتی عامل دیگری در سقط های خودبخود به شمار می آید. هدف از این مطالعه مقایسه فراوانی سقط های خودبخود در ازدواج های خویشاوندی با غیر خویشاوندی بوده است.
    روش کار
    در این مطالعه مورد – شاهدی 354 زوج با سابقه سقط های تکراری و علت ناشناخته در بخش ژنتیک دانشکده پزشکی مشهد در سال 83-1378 مورد مطالعه قرار گرفتند. 177 زوج در گروه ازدواج های خویشاوندی و 177 زوج دیگر در گروه ازدواج های غیر خویشاوندی قرار داشته که بررسی کروموزومی به منظور جابجایی آنها به عمل آمد. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی، تعداد سقطها در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمونهای کای اسکوئر و فیشر پردازش شد.
    نتایج
    از مجموع 354 زوج در 26 مورد (7.34 درصد) جابجایی متعادل کروموزومی مشاهده شد که 12 مورد (3.38 درصد) در گروه خویشاوند و 14 مورد (3.95 درصد) در گروه غیر خویشاوند ملاحظه شد. از مجموع 954 مورد سقط بیشترین فراوانی مربوط به مادرانی با سابقه دو مورد سقط و کمترین از آن مادرانی با سابقه 10 مورد سقط بود. تعداد سقط های بیش از سه مورد به طور قابل ملاحظه ای در گروه ازدواج های خویشاوندی بیش از ازدواج های غیر خویشاوندی ملاحظه شد.
    نتیجه گیری
    در زوج های خویشاوندی که با علت ناشناخته ای از سقطهای تکراری رنج می برند در صورت طبیعی بودن نتایج کاریوتیپ، اختلالات ژنتیکی مغلوب اتوزومی می تواند عامل آن باشد.
    کلیدواژگان: سقط های خودبخود، جابجایی متعادل کروموزومی، ازدواج های خویشاوندی، ازدواج های غیر خویشاوندی
  • جواد بهار آراء، مهرداد رستم پور صفحه 33
    مقدمه
    گیاه بابونه با نام علمی ماتریکاریا کامامیلیا با نامهای متداول بابونه دارویی یا کامومیل به عنوان یکی از چهار گیاه پر مصرف جهان مطرح می باشد. این گیاه از تیره کاسنی است که گیاهی است علفی و از آن به عنوان داروی خانگی مورد استفاده قرار می گیرد. این گیاه برای درمان بسیاری از بیماری ها از جمله ضد خونریزی، تقویت کننده معده، ضد عفونی کننده و آرام بخش کاربرد دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات ناهنجاری زای این گیاه بر جنین موش نژاد Balb/C صورت گرفته است.
    روش کار
    این مطالعه تجربی در سال 84-1383 در دانشکده علوم دانشگاه آزاد اسلامی مشهد انجام شده است. سمیت عصاره آبی و الکلی بابونه به روش استاندارد GLP بررسی شد و حداکثر مقدار قابل تحمل هر دو عصاره محاسبه گردید و سپس مقدارهای مذکور در روزهای 9-7 بارداری به موشها به صورت داخل صفاقی تزریق شد. جنینها در روز 15.5 حاملگی از رحم خارج و پس از انجام بررسی های ریخت شناسی نمونه ها جهت بررسی های بافتی رنگ آمیزی شدند. مشخصات فردی و نتایج مطالعه در پرسشنامه جمع آوری شد و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش گردید.
    نتایج
    یافته های این تحقیق نشان داد که هر دو عصاره آبی و الکلی گیاه بابونه باعث اختلال در سیر طبیعی افزایش وزن موشهای باردار دریافت کننده عصاره آبی و الکلی شده و طول فرق سری - نشیمنگاهی و وزن جنین های آنها کاهش معنی دار می یابد (P<0.05) همچنین سبب کاهش معنی دار وزن رحم موش های تجربی در مقایسه با کنترل می شود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که این گیاه دارای اثرات جدی بر روی جنین می باشد لذا توصیه می شود زنان باردار در طی دوران بارداری با احتیاط و کنترل بیشتری از این گیاه استفاده نمایند.
    کلیدواژگان: ناهنجاری زایی، بابونه، موش Bal، C
  • ناهید لرزاده، سیروس کاظمی راد، مرضیه مومن نصب، مینا لرزاده، میترا صفا صفحه 39
    مقدمه
    سندرم پیش از قاعدگی (PMS = Pre Menstruul Syndrom) مجموعه ای از علایم جسمی و روانی است که در نیمه دوم سیکل قاعدگی رخ می دهد و در حدود 95% از زنان با شدتهای مختلف به آن گرفتار می شوند. در 8-3% موارد سندرم پیش از قاعدگی علایم اختلالات ناخوشی روی می دهد که با فعالیت های روزانه اجتماعی مبتلایان تداخل ایجاد می کند.
    در این زمینه درمان های مختلفی وجود دارد که یکی از آنها تجویز داروهای مهار کننده باز جذب سروتونین از جمله فلوکسیتین می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر بخشی و تعیین مقدار روزانه فلوکسیتین قبل از قاعدگی به صورت دوره ای برای درمان اختلالات خلقی سندرم قبل از قاعدگی (PMDD) بوده است.
    روش کار
    این کارآزمایی بالینی در سال 1384 در دبیرستانهای دختران شهرستان خرم آباد انجام گردید. 212 نفر دانش آموز دختر که بعد از دو سیکل قاعدگی که جهت تعیین افراد با علایم PMS و اختلالات خلقی آن (PMDD) انجام شد وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در سه گروه تقسیم شدند. گروه یک 86 نفر و تحت درمان با کپسول فلوکسیتین 10میلی گرم و گروه دو 86 نفر فلوکسیتین 20 میلی گرم و به گروه سوم 88 نفر دارونما داده شد. این داروها از 14 روز قبل از قاعدگی بعدی تا روز اول خونریزی روزانه یک عدد و تجویز شد. این قاعدگی روزانه یک عدد تجویز شد. یک ویزیت بدون دریافت هیچگونه دارویی شدند بعد از این مدت اطلاعات از طریق پرسشنامه حاوی سوالات جمع آوری گردید و با نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری تی و کای اسکونر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    افراد مورد مطالعه از نظر مشخصات دموگرافیک و شدت بیماری و طول سیکل قاعدگی با هم اختلاف نداشتند و از نظر میزان تاثیر دارو فلوکسیتین 20 میلی گرم که به صورت دوره ای قبل از قاعدگی داده شد به طور واضح نسبت به دارونما و فلوکسیتین 10 میلی گرم در بهبود علایم و رفع آنها موثر بوده است. 0.005 P= و هر دو گروه فعال دریافت کننده دارو به طور مشخص از همان سیکل اول درمان بهبودی نشان دادند. هر دو گروه فلوکسیتین 20 میلی گرم و 10 میلی گرم به طور واضح نسبت به دارونما در بهبود اختلالات روحی و ناخوشی PMS موثر بودند. شدت 12 علامت با مصرف فلوکسیتین 20 میلی گرم در طی 3 سیکل قاعدگی به طور معنی دار کاهش پیدا کرد یا به طور کامل از بین رفت. قطع درمان به علت عوارض جانبی در هیچکدام از سه گروه دیده نشد.
    نتیجه گیری
    فلوکسیتین با مقدار روزانه قبل از قاعدگی به خوبی قابل تحمل و بی خطر می باشد و علایم روحی فیزیکی و اختلالات اجتماعی را که همراه با PMS است را کاملا بهبود می بخشند و فلوکسیتین 20میلی گرم مفیدتر از فلوکسیتین 10 میلی گرم در درمان اختلالات ناخوشی سندرم قبل از قاعدگی می باشد.
    کلیدواژگان: سندرم پیش از قاعدگی، فلوکسیتین، علایم روحی و خلقی و جسمی
  • محبوبه تشکری، علی مقیمی، علی اصغر پیله وریان، مریم مقیمیان صفحه 47
    مقدمه
    بی اختیاری ادراری استرسی به عنوان یکی از مشکلات شایع در جمعیتهای اروپایی و آمریکایی (بویژه زنان) سالها است که مطرح می باشد. در تحقیقات مختلف، نقش سن، تعداد زایمان ها، عفونتهای ادراری و شرایط حرفه ای را در بروز بیماری موثر دانسته اند. در فیزیوپاتولوژی آن، ضعف یا بدکاری سیستم عصبی عضلانی ناحیه لگن و عضلات مسوول کنترل ادرار مطرح می باشد. درصد بالای ابتلا در اروپا و امریکا 30%-50 % و عدم وجود یک رویکرد قطعی برای درمان یا پیشگیری، بیانگر اهمیت توجه به بیماری مذکور می باشد.
    مواد و روش ها
    این تحقیق توصیفی در زنان یائسه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی مشهد و گناباد در سال 83-1382 انجام شده است. روش نمونه گیری از نوع سیستمیک منظم بوده و ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد است که از طریق مصاحبه تکمیل شد. 830 زن یائسه بالای 50 سال بطور تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. مشخصات فردی، نتایج بی اختیاری ادراری در پرسشنامه با مراجعه و مصاحبه جمع آوری گردید و اطلاعات جمع آوری گردید و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی در نرم افزار آماری spss و اکسل پردازش شد. 0.05> P معنی دار در نظر گرفته شد.
    نتایج
    میانگین سنی 58.5 سال بوده و درصد فراوانی مشاغل این زنان عبارت از 44.9% خانه دار؛ 33.1% کشاورز؛ 4.2% قالیباف؛ 10.1% معلم و دامدار 1.7% بودند. از طرف دیگر 25.1% زنان علایم انواع بی اختیاری را شامل بی اختیاری استرسی، عملی، نشتی... نشان می دادند. و 74.9% فاقد این علایم بودند. نتایج پژوهش همچنین نشان می دهد که 11.7% از زنان علایم بی اختیاری استرسی را نشان می دادند و 88.3 % این علایم را نشان نمی دادند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد زنان خانه دار نسبت به سایر زنان کمتر دچار این بیماری بودند زنان دامدار بیشترین درصد ابتلا به این بیماری را داشتند. که میتوان نقش نوع کار را دخیل دانست.
    کلیدواژگان: بی اختیاری ادراری، یائسگی، شیوع
  • حسین رضایی دلویی، محمود برادران رحیمی صفحه 53
    مقدمه
    تعیین سن حاملگی و تشخیص اختلال رشد جنین بر اساس اندازه گیری پارامترهای سونوگرافیک جنین میسر میشود. بهترین پارامتر برای تعیین سن حاملگی در سه ماه اول اندازه گیری سر تا نشیمن (CRL) است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط اندازه سر تا نشیمن (CRL) و سن جنین در گروهی از زنان باردار ایرانی که پریود منظم و مشخصی داشتند محاسبه و مقایسه آن با جدولهای موجود انجام شده است. علاوه ارتباط آن با حجم و قطر متوسط ساک حاملگی (MSD) نیز مشخص شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی از سال 83-1379 در بیمارستانهای سینا مشهد انجام شده است. در 417 حاملگی یک قلو که زمان اولین روز آخرین عادت آنها (LMP) مشخص و دوره پریود نظمی داشتند و برای سونوگرافی اندازه های سر تا نشیمن (CRL)، حجم و قطر متوسط ساک حاملگی محاسبه و نتیجه در برنامه آماری SPSS برای ویندوز ثبت شدند. جدولها و مطالعات آماری از داده های فوق برای حاملگی های که اندازه CRL بین 6 تا 60 میلیمتر داشتند و عوارض حاملگی مشخصی نداشتند بدست آمد.
    نتایج
    بیشترین ارتباط بین CRL و سن حاملگی مشاهده شد (R=0.935 و p<00.0001) و 95% موارد بین 4.86± روز بودند. مناسبترین معادله رگرسیون برای محاسبه سن جنین بصورت زیر بدست آمد: /1 ±5.822 = سن حاملگی بر اساس هفته(CRL)-0.080(CRL)610)2 جدولی بر اساس یافته های بدست آمده برای CRL تهیه شد که با جدول رابینسون و هادلاک و جدول مقایسه شدند. ارتباط خطی مفهوم داری بین قطر متوسط ساک حاملگی (R=0.886 p<0.0001) (MSD) و حجم ساک حاملگی. (R=0.814 p<0.0001) وجود داشت.
    نتیجه گیری
    تفاوت مهمی در اندازه CRL و سن حاملگی نسبت به جداول متداول اروپایی و امریکایی بکار رفته در دستگاه های اولترا سوند مشاهده نشد بهترین زمان برای تعیین سن جنین بر اساس CRL که کمترین انحراف معیار را داشت 8 تا 12 هفتگی بود.
    کلیدواژگان: اندازه سر تا نشیمن جنین (CRL)، اولین روز آخرین پریود (LMP)، قطر متوسط ساک حاملگی (MSD)، تست رگرسیون
  • بی بی شهناز عالی، فیروزه احمدی، شهره ایرانی صفحه 65
    مقدمه
    لانه گزینی موفق جنین در آندومتر در برنامه های کمک باروری حاصل تداخل مناسب و بموقع عوامل جنینی و رحمی است. مطالعه حاضر به منظور مقایسه پارامترهای جنینی و شاخص های سونوگرافی آندومتر در سیکل های موفق و ناموفق درمانی کمک باروری صورت گرفت.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی درس سال 1384 در پژوهشکده رویان تهران انجام شده است. 108 بیماری که به علل مختلف نازایی در سیکلهای لقاح آزمایشگاهی (IVF) و تلقیح داخل سیتوپلاسمی اسپرم (ICSI) قرار گرفته بودند وارد مطالعه شدند. سونوگرافی واژینال داپلر رنگی در روز انتقال جنین صورت گرفت.
    وقوع حاملگی که با رویت ساک حاملگی در سونوگرافی مشخص شده برای هر بیمار پرسشنامه ای مشتمل بر خصوصیات بیمار و سیکل درمانی، پارامترهای سونوگرافی آندومتر و تعداد و کیفیت جنینی های انتقال یافته تنظیم شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از برنامه آماری SPSS و امور توصیفی پردازش شد.
    نتایج
    حاملگی در 36 نفر (33%) به وقوع پیوست. میانگین سنی، مدت و علت نازایی، میانگین FSH و استرادیول پایه و استرادیول روز تزریق HCG1 و میزان داروی مصرفی در دو گروه حامله و غیر حامله با هم تفاوت آماری معنی داری نداشت. ضخامت و الگوی آندومتر، شاخص ضربان پذیری و مقاومت شریان رحمی نیز در دو گروه تفاوتی نداشت در حالیکه تعداد و کیفیت جنین های انتقال یافته در گروه حامله به طور معنی داری بیشتر و بالاتر از گروه غیر حامله بود.
    نتیجه گیری
    در شرایط مشابه از نظر خصوصیات بیمار و سیکل درمانی، تعداد و کیفیت جنین های انتقال یابعه به رحم در برنامه های IVF و ICSI از اهمیت کلیدی در وقوع حاملگی برخوردارند در حالی که معیارهای سونوگرافیک مرسوم آندومتر شاخص قابل توجهی در پیش بینی موفقیت سیکل درمانی نیستند.
    کلیدواژگان: لانه گزینی، سونوگرافی، عوامل جنینی، لقاح آزمایشگاهی، تلقیح داخل سیتوپلاسمی اسپرم
  • صنم مرادان، راهب قربانی، میترا زنگنه صفحه 73
    مقدمه
    خونریزی نامرتب رحمی در زنان قبل از یائسگی و بعد از یائسگی بعلت احتمال وجود ضایعات خوش خیم و بدخیم در آندومتر و آندوسرویکس نیاز به ارزیابی جدی دارد. ارزیابی با روش های تشخیصی متعددی از قبیل کورتاژ فرکشنال - هیستروسکپی تشخیصی - بیوپسی آندومتر و سونوگرافی واژینال قابل انجام است که هر یک مزایا و معایب خاص خود را دارد. این مطالعه با هدف ارزش تشخیصی کورتاژ فرکشنال در بررسی خونریزی نامرتب داخل رحمی انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سالهای 84-1381 در بیماران مبتلا به خونریزی رحمی بستری در بخش جراحی زنان بیمارستان امیرالمومنین و بیمارستان شفا سمنان انجام شده است. 156 بیمار دچار خونریزی شدید رحمی پس از رد حاملگی، اختلالات هورمونی و اختلالات انعقادی تحت کورتاژ فرکشنال قرار گرفتند. سپس بر اساس نتیجه پاتولوژی و یا شدت علایم بالینی هیسترکتومی شدند. نتیجه پاتولوژی هیسترکتومی معیار طلایی مطالعه بود. نتایج پاتولوژی کورتاژ فرکشنال و هیسترکتومی تجزیه و تحلیل شدند. ارزش تشخیصی این روش با تعیین حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی محاسبه شد. مشخصات فردی، علایم بالینی، نتایج آزمایشگاهی و بیوپسی و عمل جراحی در پرسشنامه ای جمع آوری گردید و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    در کل ضایعات فوکال و منتشر رحمی حساسیت این روش 29.5%، ویژگی 88.2%، ارزش اخباری مثبت 76.5% و ارزش اخباری منفی 49.2% بود.
    در پاتولوژی های آندومتر (انواع هیپرپلازی ها و...) حساسیت این روش 68.5%، ویژگی 98.3%، ارزش اخباری مثبت 92.2% و ارزش اخباری منفی 90.6% بود.
    میوم و آدنومیوز در 100% موارد پولیپ آندومتر در 66.6% و انواع هیپرپلازی آندومتر در 2.5% موارد در روش کورتاژ فرکشنال تشخیص داده نشده بود.
    نتیجه گیری
    کورتاژ فرکشنال روش تشخیصی مناسبی جهت تایید ضایعات فوکال رحمی (میوم - آدنومیوز) و پولیپ های آندومتر نمی باشد و جهت بررسی انواع هیپرپلازی های آندومتر عدم تشخیص کمتری دارد و روش تشخیصی مناسبی می باشد. با توجه به اختلاف هزینه زیاد کورتاژ فرکشنال با سایر روش های تشخیصی و نتیجه ای که از پاتولوژی کورتاژ فرکشنال بدست آمده استفاده رایج آن به عنوان روش تشخیصی خونریزی غیر طبیعی رحم توصیه نمی شود.
    کلیدواژگان: خونریزی غیر طبیعی رحمی، کورتاژ فرکشنال، برداشتن رحم
  • زهره بلوریان، محمدحسن رخشانی صفحه 79
    مقدمه
    پیشگیری از بیماری های وابسته به جنس، کاهش موارد سقط های انتخابی و ضایعات جسمی و آلام روحی مادر متعاقب آن، کنترل روند افزایش جمعیت و مشکلات ناشی از آن، اهمیت توجه به مساله انتخاب جنسیت را مستدل می سازند. لذا این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین جنس نوزاد با الگوی روابط جنسی والدین انجام شده است.
    روش کار
    این پژوهش، بصورت توصیفی - مقطعی بر روی 346 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی – درمانی شهر سبزوار در سال 1382 انجام شد. نمونه گیری بصورت غیر احتمالی در دسترس صورت پذیرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، فرم مصاحبه بوده که بصورت حضوری تکمیل شد. لازم به ذکر است که واحدهای پژوهش، اطلاعی از جنسیت فرزند خود نداشتند. جهت تحلیل اطلاعات، از آزمون کای اسکویر برای جداول توافقی استفاده شد.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که رضایت زوجین از روابط جنسی، سبب افزایش موارد پسرزایی شده است (0.009=P). همچنین تملایلات جنسی زیاد در مردان (0.039=p) و موارد ارگاسم کمتر در زنان (0.006=P) شانس تولد نوزاد دختر را بیشتر نموده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به تاثیر فاکتورهای متعدد در تعیین جنسیت جنین و نقش عوامل روحی – روانی، آگاهی ها و اطلاعات جنسی زوج، می توان افراد را در دستیابی به جنسیت مطلوب فرزند و بهبود کیفیت روابط زناشویی یاری رساند.
    کلیدواژگان: بارداری، جنسیت نوزاد، روش های انتخاب جنسیت قبل از بارداری
  • زهرا شجاعیان، زهرا عابدیان، نغمه مخبر، سید رضامظلوم صفحه 85
    مقدمه
    به دنبال قطع قاعدگی و یائسگی علایمی همچون گرگرفتگی، عرق شبانه، از دست رفتن توده استخوانی، آتروفی واژن، و در طولانی مدت افزایش خطرات قلبی عروقی و احتمالا افسردگی رخ می دهد علایم یائسگی از علایمی هستند که می توانند فرد را مستعد افسردگی سازند اما ارتباط علایم یائسگی با شدت افسردگی مورد سوال است از این رو این پژوهش با هدف تعیین ارتباط علایم یائسگی با شدت افسردگی زنان یائسه انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی که در سال 1382 در درمانگاه زنان و یائسگی بیمارستان امام رضا (ع) و قائم (عج) انجام شده است. 60 زن یائسه مراجعه کننده به کلینیکهای فوق که سابقه عمل جراحی برداشتن رحم و تخمدانها، سابقه بیماری روانی در حال و گذشته، بیماری جسمی مزمن، و استعمال مواد مخدر و سیگار در حال حاضر نداشتند و تمایل به شرکت در این پژوهش را داشتند مورد مطالعه قرار گرفتند. و از کلیه زنان در بدو ورود به مطالعه از جمله اندازه گیری اندکس توده بدن، فشار خون، درخواست آزمایشات روتین، معاینه لگنی و معاینه پستان بعمل آمد، پرسشنامه افسردگی بک توسط زنان مورد مطالعه تکمیل گردید. در صورت دارا بودن نمره 9 و بالاتر از پرسشنامه افسردگی بک، بعنوان حد پایه افسردگی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای تی دانشجویی، همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یکطرفه تحلیل شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد میانگین نمره افسردگی در زنان (7.94± 19.43) و میانگین طول مدت آمنوره (4.8± 36.6) بود. از مجموع 60 نمونه 26.8 درصد افسردگی مرزی، 26.8 درصد افسردگی خفیف، 26.8 درصد افسردگی متوسط و 14.3 درصد افسردگی شدید داشتند. 62.5 درصد افراد گرگرفتگی، 73.2 درصد درد استخوان، 26.8 درصد درد پستان، 41.1 درصد سردرد، 67.9 درصد کرختی انگشتان، 57.1 درصد زبر شدن پوست، 46.4 درصد بی اختیاری ادرار، 19.6 درصد سوزش ادرار، 22.1 درصد درد زمان مقاربت را گزارش کرده و 64.3 درصد از کاهش میل جنسی نسبت به قبل از یائسگی شاکی بودند. ارتباط معنی داری بین میانگین نمره افسردگی و شدت افسردگی بر حسب وجود علایم افسردگی یافت نشد بجز سوزش ادرار، نمره افسردگی در افرادی که سوزش ادرار نداشتند در مقایسه با افراد شاکی از سوزش ادرار به طور معنی داری بالاتر بود. (20.47 در مقابل 15.18).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج پژوهش علایم ایجاد شده در زنان یائسه در نتیجه یائسگی بر شدت افسردگی زنان یائسه اثر ندارد لذا پیشنهاد می گردد مطالعه در سطح وسیعتر و با در نظر گرفتن سایر عوامل مستعد کننده افسردگی انجام گردد.
    کلیدواژگان: افسردگی، یائسگی، علایم یائسگی
  • فاطمه میرزایی صفحه 93
    در این مقاله وقوع کوریوآمنیونیت در حاملگی سرویکال در یک زن 30 ساله G3 P2002 گزارش می شود. این بیمار به علت تب و لرز و آبریزی که شروع آن از سه روز قبل بوده مراجعه می کند. در سونوگرافی حجم مایع آمنیوتیک صفر و سن حاملگی 14هفته گزارش می شود. بیمار با تشخیص سقط اجتناب ناپذیر و کوریوآمنیونیت به دنبال آن تحت کورتاژ قرار می گیرد حین کورتاژ به علت خونریزی شدید و غیر قابل کنترل اقدام به لاپاراتومی شد و نهایتا با تشخیص حاملگی سرویکال، تحت هیسترکتومی با حفظ تخمدان ها قرار می گیرد. بیمار با حال عمومی خوب بعد از چهار روز مرخص شده و در گزارش پاتولوژی حاملگی سرویکال تایید می شود.
    کلیدواژگان: حاملگی سرویکال، کوریوآمنیونیت، هیسترکتومی
  • طاهره نظری، زهرا کریمیان، زینب نظری صفحه 97
    مقدمه
    بارداری با مقاومت به انسولین همراه است. در 80 درصد زنان چاق و 30 درصد زنان لاغر مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک قبل از بارداری مقاومت به انسولین دیده می شود و 30 درصد این خانمها بعدها دچار اختلال تحمل گلوکز خواهند شد بنابراین زنان مبتلا به سندرم در ریسک عدم تحمل گلوکز در طی بارداری قرار دارند.
    اطلاعاتی وجود دارد مبنی بر شیوع اختلال کربوهیدارتی در طی بارداری در این خانمها که می تواند روی پیامد بارداری و نوزادی تاثیرگذار باشد.
    این مطالعه با هدف تعیین تاثیر سندرم تخمدان پلی کیستیک بر روی اختلال تحمل گلوکز در طی بارداری و نیز پیامد بارداری به انجام رسیده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مورد - شاهدی در سال 84-1383 در دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شده است. 40 خانم باردار مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک با 60 خانم باردار غیر مبتلا به سندرم مورد مطالعه قرار گرفتند. تمام افراد در ابتدای بارداری و نیز هفته 28-24 بارداری برای دیابت حاملگی با 50 گرم گلوکز خوراکی غربالگری شدند. برای بیماران با تست تحمل گلوکز بیشتر از 140mg/dl تست تحمل گلوکز سه ساعته با 100 گرم گلوکز خوراکی انجام شد. مشخصات فردی، مشکلات و عوارض مربوط به بارداری، نتایج آزمایشگاه در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    BMI در گروه مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک به صورت معناداری بالاتر بود. شیوع اختلال تحمل گلوکز و دیابت حاملگی در بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت.
    شیوع پراکلامسی در بیماران مبتلا به سندرم نسبت به گروه کنترل به صورت معناداری بالاتر بود. شیوع زایمان زودرس، روش زایمان، میزان انتقال به بخش مراقبتهای ویژه نوزادان، دکولمان، جفت سرراهی در بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت.
    نتیجه گیری
    افزایش ریسک پراکلامسی در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک می تواند به دلیل چاقی مادر باشد.
    کلیدواژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک، دیابت حاملگی، اختلال تحمل گلوکز، پیامد بارداری
  • مرضیه لطفعلیزاده، نیره قمیان صفحه 104
    مقدمه
    با توجه به اینکه بسیاری از موارد ختم حاملگی به وسیله اکسی توسین انجام می شود که نیاز به هزینه، مدت زمان زیاد بستری و کنترل دقیق پزشک دارد و همچنین عوارضی مثل مسمومیت با آب در اینداکشنهای طولانی مدت مشاهده می شود جهت جایگزینی برای اکسی توسین از میزوپروستول استفاده شده است. هدف از این مطالعه مقایسه اثرات میزوپروستول و اکسی توسین در ختم حاملگی در سه ماهه دوم باردار می باشد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی در سال 84-1383 در زنان باردار بستری در بخش زنان بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده است. 125 زن باردار که در سه ماهه دوم حامگلی و کاندید ختم حامگلی بودند به صورت تصادفی به دو گروه 43 نفر گروه مورد و 82 نفر گروه شاهد تقسیم شدند. جهت ختم حاملگی در گروه مورد 3 عدد قرص خوراکی میزو پروستول 1003g و یک عدد قرص واژینال استفاده شد. در صورت عدم انقباض هر 3 ساعت یک قرص خوراکی و هر 6-4 ساعت یک قرص واژینال تجویز شد و این کار تا 48 ساعت ادامه یافت.
    در گروه شاهد ختم حاملگی با اکسی توسین تزریقی انجام شد به اینصورت که 50I/U اکسی توسین در 500 CC رینگرلاکتات در عرض 3 ساعت پرفیوز شد و سپس 1 ساعت استراحت داده شد و بعد به مرور هر 3 ساعت 50 واحد اکسی توسین در 500 CC رینگر لاکتات اضافه شد تا حداکثر به 300 I/U در 500 برسد و یا انقباضات بیمار شروع شود. در هر دو گروه مورد مطالعه در صورت عدم انقباض پس از 48 ساعت روش دیگری جهت ختم زایمان در نظر گرفته شد. مشخصات فردی، نتایج درمان در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    در گروه میزو پروستول انقباضات زایمانی و ختم حاملگی در مدت زمان کوتاهتری نسبت به اکسی توسین انجام شد (0.001=P). احتباس جفت و هزینه مصرفی در گروه مورد کمتر بود. تب، خونریزی و عوارض گوارشی و پارگی رحم در دو گروه تفاوتی نداشت (P>0.05).
    نتیجه گیری
    میزو پروستول زمانی که جهت ختم حاملگی در سه ماهه دوم استفاده می شود نسبت به اکسی توسین در زمان کوتاه تری سبب زایمان خواهد شد و همچنین میزان هزینه، عوارض جانبی و نیاز به مراقبت های شدید در مصرف میزو پروستول کمتر است، بنابراین جهت ختم حاملگی در سه ماهه دوم میتواند جایگزین مناسبی برای اکسی توسین باشد.
    کلیدواژگان: میزو پروستول، سه ماهه دوم حاملگی، اکسی توسین، ختم حاملگی
|
  • Gh Seyedi Alavi, A. Mansori, M. Rostami Page 1
    Introduction
    Colporrhaphy is a common surgery in gynecology and urinary retention is occasionally seen after this operation; so, bladder catheterization sometimes becomes necessary. However, this may cause infection with classic signs of urgency, dysuria and frequency. Catheterization also causes destruction of bladder neck, If applied for a long period. Therefore, the goal of the study was to evaluate the frequency of urinary retention and urinary infection due to catheterization following anterior Colporrhaphy surgery.
    Materials And Methods
    The clinical trial study was done in Qhaem Hospital in 2001-2002. Premenopausal women entered this study. The patients were divided into two groups, A (Control group) and B (study group). Urinoanalysis was done for all patients before entrance to study. In group A the patients were catheterized post operatively, and the catheter was removed after 3 days with samples taken for urinoanalysis and urine culture. The patients were controlled after the removal of catheter. In group B the patients were not catheterized but were observed for urinary retention. Samples were taken for urine analysis and urine culture after 48 hours. Individual characteristics collected in the questionnaire were analyzed by the chi-square test and descriptive statistics.
    Result
    The study revealed that there is no significant difference between group A and group B in urinary retention following anterior Colporrhaphy (P=0.3). The study shows that in group A the frequency of urinary infection was 45%, but in group B, it was 20%. Therefore, in this group urinary infection was reduced (P=0.08). The days of hospitalization in group B were less than group A, as well (2 vs.3 days).
    Conclusion
    Avoiding of bladder catheterization after Colporrhaphy doesn’t cause urinary retention and instead diminishes the risk of infection.
    Keywords: Urinary Retention, Urinary infection, Colporrhaphy, Foley catheter
  • Z. Allameh*, S. Rohahamin, F. Mohamadzadeh, T. Allameh Page 7
    Introduction
    Malignant ovarian tumor is one of the most fatal gynaecologic malignancies. Of all the gynecologic cancers, ovarian malignancies represent the greatest clinical challenges. It has the highest fatality to case ratio of all the gynecologic malignancies. To provide optimal management of a patient with an adnexal mass, it is important to differentiate between malignant and benign pathology prior to and during surgery. Preoperative discrimination between the malignant and benign adnexal mass can be made with patient characteristics such as age, menopausal status, sonography and CA125 level in the peripheral blood. Frozen section has long been used as a diagnostic tool for intraoperative histopathologic determination of various surgical conditions and has an acceptable accuracy for clinical use, including gynecological diseases. The accuracy of the technique has been reported. The aim of the present study was to examine the accuracy of frozen section diagnosis of adnexal mass in Isfahan University.
    Materials And Methods
    This is a descriptive study done in Isfahan in 2005. A total of 45 surgically removed ovarian tumors were studied. Each ovarian tumor sample was evaluated for histopathologic diagnosis using both Frozen section and paraffin seethes. Interpretation was separate and blinded to benign and malignant in each technique.
    Results
    From 45 patients of whom 68.8% had a benign tumor, 31.2% had a malignant tumor at definitive histological assessment. Sensitivity of frozen section for benign and malignant tumors was 100% and 88.5% respectively. Specificity of frozen section for benign tumors was 88.5%, and for malignant tumors 77%.
    Conclusion
    Frozen section appears to be an accurate technique for the histopathologic diagnosis of ovarian tumors.
    Keywords: Frozen section, Ovarian mass, Permanent pathology, Sensitivity, Specificity
  • Page 11
    Introduction
    Polycystic ovary syndrome is one of the most common endocrine disorders in women at reproductive age. Characteristics of this syndrome are menstrual irregularities with clinical or laboratory evidence of androgen excess. This syndrome increases the risk of infertility, type 2 diabetes, dyslipidemia and cardiovascular diseases, and it has recently been showed that the cause of increased risk of cardiovascular diseases is low grade chronic inflammation which can be evaluated by measuring high sensitive C-reactive protein. The aim of this study is to compare the effects of metformin and cyproterone compound on serum androgen and CRP levels.
    Materials And Methods
    In a clinical trial study during a period of 16 mouths from December 2004 to March 2006, sixty patients with PCOS were enrolled, 30 subjects in each group, treated with one gram of Metformin per day or cyproterone compound for 21 days, every month. At the beginning and after 3 and 6 months, weight, height, testosterone, DHEA-S and Hs-CRP levels were measured.
    Results
    Mean age of patients was 23.5±8.7 years with the range of 15 to 49 years. In both groups a significant decrease in DHEA-S levels was observed. In compound group, after six months a significant decrease in testosterone levels was seen, but there was no significant decrease in Hs- CRP levels. Comparison of two groups showed that there were no significant differences in the effects of these two drugs on serum testosterone, DHEA-S and Hs-CRP levels.
    Conclusion
    The results of this study are different from those of previous studies about beneficial effects of meformin on Hs-CRP levels.
    Keywords: PCOS, Metformin, Cyproterone compound, Hs, CRP
  • L. Sekhavat, Fatemeh Zare Tarazjani, M.A. Karimzadeh Page 17
    Introduction
    Excessive menstrual bleeding is a common complaint and each year around 5% of 30-49 year old women have this problem. The aim of this study is to compare the efficacy and acceptability of mefenamic acid and tranexamic acid for treating menorrhea. Attempts have been made to choose a more effective with less complications to treat hyper menorrhea.
    Materials And Methods
    This study is a control trial study and the setting isShahid Sedugh University, department of obstetrics and gynecology, Yazd in 2001-2005. 75 women with excessive uterine bleeding (hyper menorrhea) were under treatment for five days from day 1 of menses during three consecutive menstrual periods. 36 patients were randomized to take mefenamic acid 500 mg, Tid; and 39 patientsto take 500 mg tranexamic acid, Qid. Menstrual loss was measured in three control menstrual periods and three menstrual periods during treatment. Duration of bleeding patient's estimated blood loss, sanitary towel usage and unwanted events were also taken into consideration.
    Results
    mefenamic acid reduced blood loss by 20% and tranexamic acid reduced blood loss by 50% (P=0.001). Duration of bleeding was not different in patients treated with mefenamic acid and tranexamic acid.
    Conclusions
    Tranexamic acid given during menstruation is a safe and highly effective treatment for excessive bleeding. Patients with dysfunctional uterine bleeding should be offered medical treatment with tranexamic acid before a decision is made about surgery.
    Keywords: Hyper menorrhea, Tranexamic acid, Mefenamic acid
  • Mohammad Hasanzadeh Nazarabadi, R. Abotorabi, R. Raofiyan Page 23
    Introduction
    Spontaneous abortion is referred to the termination of pregnancy prior to 20 weeks of gestational age. Numerous factors have been described which associate with recurrent wastage such as; uterine abnormalities, infections, immunological factors, endocrinologic imbalance, chromosomal and genetic defects. It is accepted that, if a balanced translocation is carried by one of the partners can cause repeated spontaneous abortions as well as autosomal recessive; trait carrier can increase homozygosity, which in turn, leads to an increased risk of abortion. The purpose of this study is to determine the frequency of recurrent abortions in consanguineous marriages in comparison to non-consanguineous marriages.
    Material And Method
    Cytogenetic evaluation of 354 couples with the history of recurrent miscarriages was performed on the basis of G-banning technique. All other possible etiologic factors were excluded. Then 177 couples were grouped in the consanguineous marriage group and the remaining of 177 couples in nonconsanguineous marriage group. Individual characteristics were collected in a questionnaire and analyzed by descriptive statistical chi-Square and Fisher test.
    Results
    The prevalence of state of balanced translocation was found in only 26 partners (7.34%). Among them, 12 individuals (3.38%) appeared in consanguineous group and the remaining 14 partners (3.95%) were seen in non-consanguineous group. The frequency of abortions was significantly more common in women with 2 spontaneous abortions whereas the fewer incidences appeared in women with 10 recurrent miscarriages. On the other hand the numbers of abortions beyond the 3 cases were more prominent in consanguineous group in contrast to the non-consanguineous group.
    Conclusion
    In consanguineous marriages in which recurrent miscarriages are occurring, In the case of normal karyotype, an autosomal recessive disorder could be postulated.
    Keywords: Spontaneous Abortion, Balanced translocation, Consanguineous marriage, Non, Consanguineous marriage
  • J. Baharara*, M. Rostampoor Page 33
    Introduction
    In many countries, the use of plants and natural products is popular as an alternative to classic medical care. Lack of information about the toxic effects of such plants allows them to be used for medical treatment. Matricaria chammomilla, with the Persian name of “Baboune”, belongs to the family Compositae and has been known for hundreds of years. The aim of this study was evaluation of tratogenic effects of matericavia ehammomillio in Balb/C Mouse.
    Materials And Methods
    This experimental study was done in Mashhad in 2004- 2005. Chammomilla is a herbal medicine and has unwanted effects on embryos. For this study the flowers of Matricaria chammomilla were used which contain numerous constituents including: terpenoids, biosabolo oxidase, chamazulene, sesquiterpenes, flavonoids, apigenin, luteoline, quercetin, anthemic acid, choline, tannin, ploysaccharides. In this study, the embryo Toxicity of aqueous and methanolic extracts of chammomilla was evaluated, applying the standard method for this purpose. Maximum tolerated doses of the two extracts were determined and appropriate doses were administered intraperitonely to pregnant mice on day 7-9 of gestation. Embryos were then harvested by caesarian section on 15.5 day of gestation and examined for morphologic and histologic characteristics.
    Results
    Aqueous and methanolic extracts of chammomilla caused significant decrease in weight and crown – rump (CR) measurments of embryos (P<0.05). Also uterus weight of mice in the treatment group showed significant decrease (P<0.05).
    Conclusion
    The results of this investigation showed that many compounds of aqueous and methanolic extracts of M.chammomilla have effects on development of Mice embroy. The results of this study suggest that the pergnant women should not use formulations containing this plant.
    Keywords: Abnormality, Matricaria chammomilla, Balb, C mouse
  • N. Lorzadeh, S. Kazemi Rad, M. Momennasab, M. Lorzadeh, M. Safa Page 39
    Introduction
    Premenstrual Syndrome (PMS) which is accompanied by Psychological and Physical Symptoms regularly occurs during the second half of the menstrual cycle and is estimated to affect up to 95% of women to some degree. Only 3-8% of these women have Premenstrual Symptoms that meet the criteria for premenstrual dysphoric disorder (PMDD), which significantly interferes with social activities or relationships with others. In this case there are medications one of which is serotonin reuptake inhibitors, including Fluoxetine. The aim of this study is To evaluate premenstrual daily dosing of fluoxetine for treatment of Premenstrual dysphoric disorder.
    Materials And Methods
    This was a double-blind clinical trial study. After a two cycle Screening 260 women were randomly prescribed fluoxetine 10mg capsules, fluoxetine 20mg capsules and placebo capsules (dosed daily from the 14th day before next expected menses through the first fall day of bleeding) for three cycles, and they had a follow-up visit without taking drugs. After this time data was gathered with questionnaire and analyzed by descriptive statistics.
    Results
    Baseline demographics and severity of illness and length of menstrual cycle measures showed that the treatment groups were balanced. Premenstrual daily fluoxetine 20mg demonstrated significant improvement in symptoms compared with placebo (P = 0.005) and Premenstrual daily fluoxetine 10mg groups. Both active treatment groups significantly improved by the first treatment cycle. Both fluoxetine groups showed significant improvement. All 20 symptoms such as fatigue, sleep disorder, irritability, depression, appetite changes, and physical symptoms such as body dimorphic, breast tenderness, acnea, headache, arthralgia, low back pain, and weight increase had significant reduction or completely disappeared with Fluoxetine 20mg capsules. Discontinuation due to adverse side effects did not differ among the three groups.
    Conclusion
    Premenstrual daily dosing with Fluoxetine effectively treats mood, physical and social function and symptoms associated with premenstrual dysphonic disorder. Fluoxetine 20mg appears to have comparably better efficacy than floxetine 10mg.
    Keywords: Premenstrual syndrome, Fluoxetine, Mood symptom, Physical symptom
  • M. Tashakori*, A. Moghimi, A.A. Pilevaryan, M. Moghimian Page 47
    Introduction
    Stress incontinence is one of the common difficulties in the population of European Union and United States. In various investigations, age, labor, number of urinary infections, and work conditions play important roles in the incidence of this disorder. Important defect or bad function of neuromuscular system of plevice and controller muscles are considered to be responsible. Diseased importance shown by high prevalence (%30-%50) in EU and US made us to investigate the severity and prevalence of the disease in Khorasan province.
    Materials And Methods
    In this research, we have searched the prevalence and severity of stress incontinence in a population of women in south of Khorasan province in Iran (Kashmar and Gonabad). These women are housewives and/or seasonal workers in farms. Data was collected in standard forms that have been used in European clinics.
    Results
    prevalence of job related disease: housewives 8/6%, women working on farms 14/2%, teachers 13/1% and women involved in husbandry 35/7%; Prevalence of UTI for these women is 20/6%, 28/7%, 31/4%, 26/2%, 50/05% respectively.
    Discussion
    The housewives have less prevalence of Urinary infection and SI. Women involved in hasbandry have the highest prevalence of UTI and SI.
    Keywords: Stress Incontinent, Menopause, Prevalence
  • H. Rezaee, M. Baradaran Rahimi Page 53
    Introduction
    Sonographic measurements of fetal ultrasound parameters are the basis for accurate determination of gestational age and detection of fetal growthabnormalities. CRL (crown-rump length) is the best parameter for early dating of pregnancy. The objective of this study was to determine the relationship between gestational age and measurement of mean diameter of gestational sac, volume of sac, and crown-rump length in a group of pregnant women who had regular cycles and certain dates.
    Materials And Methods
    This descriptive study was done in Sina Hospital in 2000- 2004. Measurements of gestational sac diameter, volume, and crown-rump length(CRL) were collected from 417 normal singleton fetuses. Charts and predictive equations were constructed from data obtained from pregnancies in which the CRL was between 6 and 60 mm and for which the outcome was normal.
    Results
    CRL maintained the highest correlation with gestational age (r = 0.93, p less than 0.0001). The standard error of estimates using CRL was significantly lower than that using mean gestational sac or volume of the sac. The 95% reference interval was, ±4.86 days for CRL, The best fit regression equation was the quadratic model. Age (week) = 5.822 + 1.610 CRL(cm) - 0.080(CRL) ²(cm). A chart for CRL derived from the regression equation are presented and compared with those obtained by Robinson & Fleming and Hadlock. Linear relationships were found between the mean gestational sac diameters (MDS) and gestational age (r = 0.886, p less than 0.0001), and volume of gestational sac (R=0.814 p<0.0001).
    Conclusion
    There were no significant differences between the Iranian and European parameters for the CRL and mean gestational sac curves. Crown-rump length (CRL) between 6 and 12 weeks is the most accurate parameter for firsttrimester dating.
    Keywords: CRL (crown, rump length), LMP (last menstrual period), MSD (mean gestational sac), Regression equation
  • B. Ali*, F. Ahmadi, Sh Amiri Page 65
    Introduction
    Successful implantation during assissted reproductive technique cycles depend on many factors including embryonic and uterine variables. The aim of this study was to investigate the difference between embryonic and endometrial ultrasonographic parameters in patients who had undergone In Vitro Fertilization (IVF) and Intracytoplasmic (ICSI) in successful and failed cycles.
    Methods
    In this descriptive study 108 patients aged<38 with basal serum FSH level<12 and no more than two failed attempts of ART cycles, whose uterin were confirmed by ultrasound to be morphologically normal, were studied. Ultrasound evaluation was performed by a single expert on the day of embryo transfer. Ultrasonographic parameters of endometrium and embryonic variables were analyzed based on the occurrence of pregnancy.
    Results
    33.3% of patients conceived. No significant difference was found between pregnant and non-pregnant group regarding demographic, hormonal and cycle characteristics and ultrasonographic parameters. On the contrary, embryonic factors differed significantly between the two groups.
    Conclusion
    While embryonic factors significantly influence successful implantation, there is no relationship between ultrasonographic parameters of endometrium on the day of embryo and implantation.
    Keywords: ultrasound, Implantation, Embryonic factors, In vitro fertilization, Intracytoplasmic sperm injection
  • S. Mardan, R. Ghorbani, M. Zangheneh Page 73
    Introduction
    Abnormal uterine bleeding in pre and post menopausal period may be caused by of benign or malignant causes in endometrium or endocervix that need careful investigations by multiple diagnostic methods such as dilatation and curettage, diagnostic hysterectomy, endometrial biopsy and tran’s vaginal biopsy. The aim of this study was to evaluate the diagnostic value of fractional D&C in assessment of abnormal uterine bleeding. Methods and Materials: In this descriptive study 156 women between 35 to 7 years old were admitted because of abnormal uterine bleeding after ruling out pregnancy, hormonal disorder and coagulation disorders. The study was done in 2002 and patients underwent fractional D&C and then hysterectomy because of histological findings or persistence of symptoms. The results were compared with histological findings of the hysterectomy specimen (gold standard) and were evaluated for sensitivity, specificity, positive and negative predictive values of these methods.
    Results
    In all focal and diffuse uterine disease fractional D&C was 29.5% sensitive and 88.2% specific and its positive predictive value was 76.5% and its negative predictive value was 49.2%. In endometrial pathologies (such as hyperplasia and …) its sensitivity was 68.4% and its specificity was 98.3% and positive and negative predictive value were 92.9% and 90.6% respectively. 100% of lyomyoma and adenomyosis cases, 66.6% of endometrial polyp cases and 2.5% of different endometrial hyperplasia cases were miss-diagnosed in fractional D&C.
    Conclusion
    Fractional D&C is not a reliable method for diagnosis of focal uterine diseases such as myoma or adenomyosis and also endometrial polyps but it is useful in the diagnosis of endometrial hyperplasia. Based on to the costs of fractional D& C compared with other diagnostic methods and its pathologic results, routine use of this method in evaluation of AUB is not recommended.
    Keywords: Abnormal Uterine Bleeding, Fractional curettage, Hysterectomy
  • Z. Boloryan, M.H. Rakhshni Page 79
    Introduction
    Prevention of sex–linked diseases, reduction of elective abortions and physical and mental effects followed by abortion, the control of population growth and consequent problems signify the importance of pre-selection of the neonatal sex. The purpose of this research is to survey the relationship between neonatal sex and sexual relations of the couples. Methods and Materials: This descriptive study was conducted on 346 pregnant women referring to Health centers in Sabzevar in (2003). They were selected through convenient non-probability sampling. Relevant data were privately obtained through face-to-face interview. They were not aware of the sex of their neonate. Chi-square was utilized for data analysis.
    Results
    The findings revealed that couple's satisfaction of sexual relations rendered more frequent male births (p=0.009). Also, increased libido in men (p=0.039) and less orgasm frequency in women enhanced chances of female births (p=0.006).
    Conclusion
    Considering various factors affecting the choice of neonatal sex and the role of psychosocial factors, couple's sexual knowledge can help couples achieve the desired gender and improve the quality of sexual relations.
    Keywords: Pregnancy, Neonatal sex, Pre, selection
  • Z. Shojaeeian, Z. Abediyan, N. Mokhber, S.A. Mazlom Page 85
    Introduction
    Symptoms like hot flashes and night sweating, atrophic vaginitis, osteoporosis, increase of heart diseases and possibility of depression result from menopause and cessation of menses. Menopausal symptoms may cause depression but existence of a relationship between menopausal symptoms and severity of depression is doubtful. Therefore, this research is done with the objective of assessing the relationship between menopausal symptoms and severity of depression in postmenopausal women. Method and materials: In this descriptive correlation research, 60 menopausal women who referred to Mashad menopausal and gynecologic clinics were studied. They had no history of psychiateric disorders, chronic disease, smoking and use of narcotics, hystrectomy or oophorectomy. Evaluations for BMI, BP, laboratory test, a pelvic and breast examination, Beck depression inventory were done at first. If they had a beck depression inventory score of more than 9, demographic characteristics, cassidy social support, uzeng self-steem by interview and blat menopausal symptoms, attitude to hormone replacment therapy and menopause by subjects, were answered. Data were analyzed by utilizing T test, pearson correlation, one way Anova with SPSS software.
    Result
    Findings showed that the mean depression score and duration of amenorrea were 19/4±7/9 and 36/6 ± 4/8, respectivly. In a total of 60 women, borderline depression was 26/8%, mild depression 26/8%, moderate depression 26/8% and sever depression 14/3%. 62/5% participants reported hot flash, 73/2% bone pain, 26/8 breast pain, 41/1% headeche, 67/9% numbness, 57/1% skin crawls, 46/4% urinary incontinence, 19/6% dysuria, 22/1% dysparonia and 64/3% complained of low sexual desire. There was no significant relationship between mean of depression score and severity of menopausal symptoms, but dysuria. Depression scores in women without dysuria (20/47 versus 15/18) was significantly higher (p<0/05) compared with those without dysuria.
    Conclusion
    According to the result of this research, menopausal symptoms had no effect on severity of depression. So another extensive study with a different cause of depression is recommended.
    Keywords: Depression, Menopause, Menopausal symptoms
  • Fatemeh Mirzaie Page 93
    Introduction
    In this study a case of chorioamnionitis in a cervical pregnancy in a 30- year old woman is presented. The patient referred with fever and chills and rupture of membrane 3days prior to her referral. Sonography report indicated a 14 week gestational sac without amniotic fluid. With the diagnosis of inevitable abortion; curettage was done which led to laparotomy. Finally after diagnosing cervical pregnancy, hysterectomy with ovary preservation, due to sever hemorrhage, was performed. The patient was discharged after 4 days in good health condition and in her pathological study the diagnosis of cervical pregnancy was confirmed.
    Keywords: Cervical pregnancy, Chorioamnionitis, Hysterectomy
  • Tahereh Nazari, Zahra Karimiyan, Zeinab Nazari* Page 97
    Introduction
    pregnancy is associated with insulin resistance. Eighty percent of obese and 30% of lean women with PCOS (poly cystic ovarian syndrome) demonstrate insulin resistance before conception and as many as 30% are affected by impaired glucose tolerance later in life. As there is paucity of data on the prevalence of carbohydrate impairment during pregnancy and its effect on perinatal outcome and infant morbidity in PCOS patients, this study was designed.
    Materials And Methods
    In this descriptive analytical study, pregnancy records of 40 PCOS patients were compared with 60 non PCOS patients randomly. All cases in the study and the control group were screened for GDM (Gestational Diabetes Mellitus) with 50 gr glucose challenge test (GCT) in initial weeks and 24-28 week of gestation. Patients with glucose challenge test values of > 140 mg/dl were referred for the 3h /100gr oral glucose tolerance test (GTT). The two groups were then compared for the complications of pregnancy and delivery.
    Results
    BMI was significantly higher in patients in the study group than the control group. Prevalence of GDM and impaired glucose tolerance (IGT) between the groupswas not statistically significance. Prevalence of preeclampcia was significantly higher in PCOS patients than control ones. Prevalence of preterm labor, mode of delivery, mean birth weight, proportion of babies admitted to NICU, placental abruption and placenta previa were not statistically different between two groups.
    Conclusion
    We found no difference in GDM and IGT prevalence in two groups, but prevalence of preeclampcia in patients with this syndrome was higher.
    Keywords: Poly Cystic Ovary Syndrome (PCOS), Gestational Diabetes mellitus (GDM), Impaired Glucose Tolerance (IGT), Pregnancy outcome
  • Marzieh Lotfali Zadeh*, Nayereh Ghomian Page 104
    Introduction
    Since most of cases of pregnancy termination are induced by oxytocin of which needs special care, much time, costs, and it has side effects such as water toxicity especially in prolonged inductions trying to find suitable replacement for oxytocin is necessary. The aim of this research is compared on oxytocin with misoprostol in the second trimester of pregnancy gynecology ward of academic hospitals in Mashhad. (Imam Reza – Ghaem – Hazrat Zeinab)
    Materials And Methods
    In this prospective case – control study, we divided 125 pregnant women in the second trimester to two groups. Pregnancy termination in the case group was induced by administration 3 100 µg oral tablets of misoprostol and one vaginal misoprostol tablet. If there wasn’t any uterine contraction we used one oral tablet every 3 hours and a vaginal tablet every 4 –6 hours for 48 hours. In the control group pregnancy termination was induced by oxytocin. 50I/U of oxytocin was diluted with 500CC Ringer and infused in 3 hours then there was a resting period for l hour and then we increase 50I/U oxytocin in 500CC Ringer untile maximum 300I/U in 500 CC Ringer. Our plan was 3 hours of induction and an hour resting until beginning of contraction or no responding after 48 hours induction. Another method of delivery induction was replaced, if no contraction was observed after 48 hours in both groups.
    Results
    Labor contraction and pregnancy termination happened sooner in the misoprostol group than oxytocin group. (p = 0.001) Placental retention and costs were less in the case group (p<0.05). Fever, bleeding, gastrointestinal tract complications and uterine rupture had no difference in both groups. (p>0.05)
    Conclusion
    Misoprastol alone induced delivery sooner when was compared to oxytocin, in the second trimester and it also had less cost and less side effects. Besides it dose not need intensive nurse care. So we recommend misoprostol for pregnancy termination in the second trimester.
    Keywords: Misoprostol, Second trimester of pregnancy, Oxytocin, Termination of pregnancy