فهرست مطالب
فصلنامه تازه های علوم شناختی
سال هفتم شماره 4 (پیاپی 28، زمستان 1384)
- 70 صفحه، بهای روی جلد: 15,000ريال
- تاریخ انتشار: 1384/12/20
- تعداد عناوین: 10
- مقالات
-
صفحه 1هدف
هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین اختلالات شناختی و اختلالات نورولوژیک با یکدیگر و با برخی از متغیرهای تعیین کننده پیش آگهی در بیماران اسکیزوفرنیا بوده است.
روشدر یک مطالعه مقطعی با نمونه گیری در دسترس، 30 بیمار (18 مرد و 12 زن) مبتلا به اسکیزوفرنیا که طی یک دوره یک ساله در یک بخش روانپزشکی بستری شده، از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند، با استفاده از آزمون مختصر وضعیت شناختی (MMSE) و موارد انتخاب شده نرم نشانه های نورولوژیک از مقیاس ارزیابی نورولوژیک (NES) مورد معاینه قرار گرفتند. یافته ها با به کارگیری آزمون های آماری مان - ویتنی، فیشر، و همبستگی کندالز - تاو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هاارتباط نمره MMSE با سن شروع بیماری و نشانه ضرب ریتمیک (از جمله نرم نشانه های نرم زیر مقیاس هماهنگی حرکتی) در کل نمونه معنی دار بود. بین نمره کل نشانه های نورولوژیک با سن شروع بیماری در کل نمونه و نیز با دوز معادل داروهای نورولپتیک مصرفی همبستگی معنی دار وجود داشت. همبستگی بین شاخص شدت بیماری با نمره MMSE از نظر آماری معنی دار بود.
نتیجه گیریبین نتیجه آزمون MMSE با برخی متغیرهای مرتبط با پیش آگهی اسکیزوفرنیا، مانند سن شروع بیماری و برخی نرم نشانه های نورولوژیک ارتباط وجود دارد و ممکن است بتوان اختلال در این آزمون را به عنوان یکی از متغیرهای مرتبط با پیش آگهی بیماری مطرح نمود.
کلیدواژگان: اختلال شناختی، آزمون مختصر وضعیت شناختی (MMSE)، اسکیزوفرنیا، نرم نشانه های نورولوژیک -
صفحه 8هدف
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر درمان شناختی - رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علایم اختلال وسواسی – اجباری در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی اصفهان اجرا گردید.
روشبدین منظور تعداد هشت بیمار مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری به روش تصادفی زمانی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه چهار نفری شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه وسواسی – اجباری مادزلی به عنوان پیش آزمون و پس آزمون در مورد دو گروه اجرا گردید. گروه آزمایشی به مدت یک ماه تحت درمان شناختی - رفتاری به شیوه گروهی قرار گرفتند و آزمودنی های گروه کنترل در فهرست انتظار بودند.
یافته هادرمان گروهی شناختی – رفتاری منجر به کاهش معنی دار علایم وسواسی – اجباری در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل شد.
نتیجه گیریروش شناختی – رفتاری به شیوه گروهی می تواند جایگزین مناسبی در درمان اختلال وسواسی - اجباری باشد.
کلیدواژگان: اختلال وسواسی - اجباری، درمان شناختی - رفتاری، گروه درمانی -
صفحه 14هدف
پژوهش حاضر به منظور مطالعه عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر و پسر ایرانی که در سومین مطالعه جهانی ریاضی (تیمز 2003) شرکت کرده بودند، انجام شد.
روشدر یک ارزیابی علی، از داده های به دست آمده از دانش آموزان دختر و پسر در سومین مطالعه جهانی ریاضی (تیمز 2003) استفاده شد. ارزیابی با استفاده از روش تحلیل مسیر و بررسی متغیرهای فردی مانند خودپنداره ریاضی و نگرش به ریاضی و متغیر وضعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده صورت گرفت.
یافته هانتایج به دست آمده از تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای وضعیت اقتصادی - اجتماعی خانواده، خودپنداره ریاضی و نگرش نسبت به ریاضی مجموعا 06/0% و 07/0% از واریانس پیشرفت ریاضی را به ترتیب در دختران و پسران دانش آموز ایرانی تبیین می کند. همچنین متغیرهای وضعیت اقتصادی - اجتماعی و خودپنداره ریاضی در دانش آموزان دختر ایرانی 025/0% و در دانش آموزان پسر ایرانی 16/0% از متغیر نگرش به ریاضی را تبیین می کند.
نتیجه گیریمتغیرهای خودپنداره ریاضی، نگرش به ریاضی و وضعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده می توانند اثرات مستقیم و غیر مستقیم قابل ملاحظه ای بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان دختر و پسر ایرانی شرکت کننده در تیمز 2003 داشته باشند.
کلیدواژگان: پیشرفت ریاضی، وضعیت اقتصادی - اجتماعی، خودپنداره ریاضی، نگرش به ریاضی، تحلیل مسیر -
صفحه 22هدف
افت عملکرد تحصیلی به دنبال ابتلا به اختلال دوقطبی نوع یک (BID) گزارش شده است. در این مطالعه افت تحصیلی در سال های نوجوانی و نیز تاثیر اختلالات روانپزشکی همزمان بر عملکرد تحصیلی این بیماران بررسی شده است.
روشدر یک مطالعه توصیفی تحلیلی، نوجوانان مبتلا به BID بستری در بیمارستان روزبه در طول یک سال تحصیلی، از نظر سال های مردودی، ترک تحصیل و افت تحصیلی کلی و نیز تاثیر اختلالات همزمان بر عملکرد تحصیلی بررسی شدند. جمع آوری اطلاعات بر اساس گزارش بیماران و تشخیص اختلالات بر اساس مصاحبه بالینی بر مبنای DSM-IV بود.
یافته هاتعداد 75 نفر ازمبتلایان به BID (52% دختر و 48% پسر) با میانگین سنی 15.41 سال (انحراف معیار 1.7) وارد مطالعه شدند. آزمودنی ها به طور متوسط 48/1 سال (انحراف معیار 8/1) افت تحصیلی و 60% آنها حداقل یکسال عقب ماندگی تحصیلی داشتند. تفاوت گروه بیماران بدون همبودی با گروهی که حداقل یک اختلال روانپزشکی دیگر داشتند از نظر میزان افت تحصیلی به لحاظ آماری معنی دار نبود.
نتیجه گیریاختلال دوقطبی نوع یک در گروه نوجوانان بستری موجب افت تحصیلی شده، ولی وجود همبودی ها تاثیر چندانی در میزان افت تحصیلی ندارد.
کلیدواژگان: اختلال دوقطبی، افت تحصیلی، همبودی، نوجوانان -
صفحه 26هدف
هدف این مطالعه، بررسی میزان فرسودگی شغلی و ابعاد آن در کارکنان درمانی روانپزشکی بیمارستان روزبه تهران و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی و شغلی بود.
روشدر این پژوهش، کارکنان درمانی بیمارستان که ارتباط مستقیم با بیماران داشتند، دعوت شدند. از 165 نفر، 140 نفر (8/84%) پاسخ دادند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای شامل اطلاعات جمعیت شناختی و مرتبط با کار، پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاک بود.
یافته هااز کل کارکنان، 7/20% دچار خستگی هیجانی شدید، 3/9% دچار مسخ شخصیت شدید و 55% دچار کاهش کفایت شخصی شدید بودند. در هر سه بعد یاد شده، فرسودگی شغلی پرستاران، بهیاران و کارکنان خدماتی بیش از دستیاران بود که در ابعاد خستگی هیجانی و کفایت شخصی این تفاوت معنی دار بود. فرسودگی شغلی خیلی شدید فقط در کارکنان پرستاری و خدماتی مشاهده شد. جنس مذکر و تجرد نیز به ترتیب با مسخ شخصیت و کاهش کفایت شخصی ارتباط داشت. سطح تحصیلات با خستگی هیجانی ارتباط معکوس داشت و ساعات کار بیشتر در هفته نیز با مسخ شخصیت شدیدتر مرتبط بود. تمامی ابعاد فرسودگی شغلی با سلامت عمومی رابطه معکوس داشتند. در تحلیل چند متغیری، تنها رسته شغلی و سلامت عمومی رابطه معنی داری با فرسودگی شغلی داشت.
نتیجه گیرینسبت قابل توجهی از کارکنان درمانی بیمارستان روزبه دچار فرسودگی شغلی شدید بودند که به طور خاص به صورت کاهش شدید کفایت شخصی در پرستاران، بهیاران و کارکنان خدماتی بود.
کلیدواژگان: فرسودگی شغلی، بیمارستان روانپزشکی، پرستاران، دستیاران، کارکنان خدماتی -
صفحه 28هدف
پژوهش حاضر در پی بررسی اثر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر شیوه تربیتی و تعامل والدین با نوجوانان بود.
روشمطالعه توصیفی- مقطعی بوده، 426 مادر از پنج منطقه شهری در تهران، اصفهان و خمینی شهر وارد مطالعه شدند. مقیاس فردگرایی- جمع گرایی و پرسشنامه های اقتدار تربیتی، تعارض والد - نوجوان و مشروعیت اقتدار والدین مورد استفاده قرار گرفت.
یافته هاشیوه های مستبدانه و آسان گیر در شهرهای کوچک، طبقات فقیر و خانواده های سنتی، و شیوه مقتدرانه در شهرهای بزرگ، طبقات مرفه و خانواده های دارای سبک زندگی مدرن شایع تر بود. تعارض بین والدین و نوجوانان در شیوه مقتدرانه کمتر و خفیف تر و در شیوه مستبدانه فراوان و شدید بود. شیوه مقتدرانه با پایبندی مادران به وضع مقررات در مورد مسایل متعارف همراه بود؛ برعکس شیوه آسان گیر با بی علاقگی به وضع مقررات در این زمینه ها مشخص می شد.
نتیجه گیریناهمگونی ارزش های اجتماعی و فرهنگی در شیوه تربیتی خانواده های ایرانی نمود می یابد و شیوه تربیتی مقتدرانه با سالم ترین شکل روابط خانوادگی همراه است.
کلیدواژگان: شیوه تربیتی والدین، جمع گرایی، فردگرایی، تعامل والد - نوجوان -
صفحه 43هدف
این مطالعه با هدف مقایسه همبودی اختلال وسواسی - اجباری در کودکان و نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک صورت گرفت.
روشدر این پژوهش تعداد 100 نفر (50 نفر کودک و نوجوان، 50 نفر بزرگسال) مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I و بستری در بیمارستان به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. تشخیص اختلال دوقطبی بر پایه پرسشنامه های K-SADS (اطفال) و SCID (بزرگسالان) در نظر گرفته شد. همبودی و فنومنولوژی اختلال وسواسی - اجباری به صورت مادام العمر و با استفاده از چک لیست DSM-IV و پرسشنامه های ییل - براون کودکان و بزرگسالان ارزیابی گردید.
یافته هامیزان همبودی اختلال وسواس - اجبار در کودکان و نوجوانان 52% و در بزرگسالان 28% بود و اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود داشت. مقایسه فنومنولوژی وسواس - اجبار در دو گروه نشان داد تنها در گروه وسواس های مذهبی، جنسی، پرخاشگری و سوماتیک و اجبارهای چک کردن تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود دارد (22% کودکان در مقابل 6% بزرگسالان).
نتیجه گیریمیزان بالای همبودی اختلال وسواسی - اجباری در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I خصوصا کودکان و نوجوانان در تایید مطالعات پیشین است. میزان بالاتر اختلال وسواسی - اجباری در گروه کودکان و نوجوانان می تواند مطرح کننده زیر گروه بالینی خاصی از اختلال دوقطبی باشد که نیازمند برنامه درمانی متفاوتی است.
کلیدواژگان: همبودی، اختلال وسواسی - اجباری، اختلال دوقطبی -
صفحه 51هدف
تا کنون موارد معدودی از اختلال ساختگی، با علایم روانپزشکی در کودکان گزارش شده است. آشنایی با چنین بیمارانی می تواند به درمانگران لزوم مدنظر قرار دادن این تشخیص را یادآوری کند.
روشدر این نوشتار یک کودک هشت ساله، توسط مادربزرگ خود برای درمان علایم وسواسی ارجاع داده شده است. این کودک در سه سال گذشته برای درمان این علایم به پزشکان مختلف مراجعه کرده و تحت درمان با فلوکستین تا 60 میلی گرم در روز بوده است.
یافته هادر طی دوره درمان هیچگاه بهبودی مشاهده نشد. در بررسی های به عمل آمده، هیچ علامت وسواسی در کودک ملاحظه نشد. عملکرد کودک در حوزه های تحصیلی و بین فردی کاملا طبیعی بود. مادر بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی پارانویید بود و کودک از این مساله رنج می برد. کودک با مادربزرگ خود زندگی می کرد و ارتباط عاطفی مناسبی با مادر و مادربزرگ خود نداشت. کودک از قول مادربزرگ خود، اظهار می کرد که رعایت شدید بهداشت می تواند مانع ابتلای او به بیماری مشابه مادرش شود. مادربزرگ بیمار از احساس گناه ناشی از عدم درمان مناسب دخترش رنج می برد. او دارو را با دو برابر مقدار تجویز شده به کودک می داد و اصرار بر تغییر یا افزایش دارو با توجه به عدم پاسخ کودک به درمان داشت.
نتیجه گیریبا توجه به بررسی های به عمل آمده، تشخیص اختلال ساختگی وکالتی برای کودک گذاشته شد. جدا کردن کودک از مادربزرگش، و جلسات روان درمانی حمایتی موجب بهبود علایم وسواس کودک شد.
کلیدواژگان: اختلال ساختگی وکالتی، کودکان، اختلال وسواسی - اجباری -
صفحه 56
-
صفحه 57