فهرست مطالب

پژوهش سیاست نظری - سال دوم شماره 1 (پیاپی 2، بهار و تابستان 1385)

نشریه پژوهش سیاست نظری
سال دوم شماره 1 (پیاپی 2، بهار و تابستان 1385)

  • 178 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/11/18
  • تعداد عناوین: 7
|
  • یحیی فوزی صفحه 1
    این مقاله به بررسی علل ساختاری رخداد انقلاب در ایران می پردازد که در واقع علل دراز مدت مؤثر بر وقوع آن است و تلاش می کند تا به این سؤالات پاسخ دهد که عوامل ساختاری مؤثر بر رخداد انقلاب در ایران چه بودند؟ و هر یک چگونه بر رخداد انقلاب در ایران تاثیرگذاشته اند؟
    برای پاسخ به این پرسش ها به بررسی تحولات ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران در دوران تاریخی معاصر پرداخته شده و با روشی توصیفی تحلیلی، پیامد تحولات این ساختارها در ایجاد عدم تعادل و در نهایت انقلاب تحلیل گردیده است.
    کلیدواژگان: انقلاب اسلامی ایران، عوامل ساختاری، علل رخداد انقلاب
  • محمدرضا تاجیک صفحه 25
    چرا امروز می بایست، به بازاندیشی پروژه سوسیالیسم بیندیشیم؟ ارنستو لاکلاو و شنتال موفه، در پاسخ به این پرسش، تلاش دارند در تاریخ معاصر، نقشی فعال و آگاهانه و نه انفعالی و کورکورانه را در پیش گیرند هدف خود را انتزاعی روشن (به طور نسبی)، از کشمکش هایی که در آن سهیم هستند و فهم تغییراتی که پیش چشمانشان رخ می دهند، قرار داده و در واپسین تحلیل، بدین نتیجه می رسند که لازم است با بهره بردن از روش واسازی دریدا، شالوده و ساخت مارکسیسم ارتدکسی را مورد چالش جدی قرار دهند.
    لاکلاو و موفه از یک سو، به چالشی بنیان کن علیه رویکرد های «تقلیل گرا، جوهرگرا و جهان شمول» برخاستند و از سوی دیگر، به نقد آموزهای مبتنی بر برداشتی خاص از جامعه روی آوردند: آموزه هایی که جامعه را از دریچه عناصر مستقلی و دارای هویتی خاص مورد تحلیل و تعریف قرار می دهند (جوهرگرایی عناصر) و بدین ترتیب، افقی فراسوی مارکسیسم ارتدوکسی، فراساختگرایی و هرمنوتیک گشودند. با این هدف، این دو متفکر نقطه عزیمت تئوریک خویش را بر شماری از جریان های نظری و فلسفی نظیر: واسازی دریدا، تبارشناسی و دیرینه شناسی فوکو، روانکاوی لاکان، پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر، پراگماتیسم رورتی، زبانشناسی و نشانه شناسی مدرن (سوسور، بارتز و...)، رهیافت فراتحلیلی ویتگنشتاین و هژمونی گرامشی بنا نهادند.
    کلیدواژگان: پساساختگرایی، پسامارکسیسم، پسامدرنیسم، رادیکال دموکراسی، گفتمان، هویت ربطی، هژمونی
  • مصطفی یونسی صفحه 47
    از جمله مباحث پایدار و نامیرای فلسفه سیاسی و اخلاق موضوع عدالت است. از این رو در این باب فلاسفه در دورا ن های مختلف و با رویکردهای متفاوت به این مهم پرداخته اند. مقاله حاضر به صورت خاص، دو فیلسوف متعلق به دو دوره متفاوت یعنی افلاطون و راولز را که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم اما مؤثر دغدغه عدالت داشته اند، برگزیده است مبنای انتخاب این دو متفکر این است که آن ها فراتر از فردیت خود نماینده و بیانگر دو مدل متفاوت و به تعبیر جزئی تر متقابل در عرصه فلسفیدن عدالت هستند. بر این اساس در تک نگاشت حاضر در پی آن هستیم که با تمرکز بر بخش مقایسه پذیر دو اثر «سیاست» افلاطون و «نظریه در باب عدالت» راولز به طرح برشی از اندیشه آن ها در مورد عدالت بپردازیم. با انجام این کار در می یابیم که افلاطون از درون انسان مبحث عدالت را شروع می کند، و در مقابل راولز از بیرون انسان بحث عدالت را پیش می کشد.
    کلیدواژگان: افلاطون، انصاف، جامعه، راولز، عدالت
  • سیدمحمود نجاتی حسینی صفحه 69
    تمایز سقراط تاریخی و سقراط افلاطونی را می توان مسئله و موضوعی در تاریخ فلسفه سیاسی دانست؛ که در عین ناباوری تنها در حاشیه این ادبیات به آن پرداخته شده است. اما در این مقاله این مسئله موضوع به مرکز بحث آورده شده است. مسئله مقاله این است که فلسفه سیاسی سقراط و افلاطون در یک نسبت سنجی ژرف، واگرایی (سقراط تاریخی و افلاطون حقیقی) و هم گرایی (سقراط افلاطونی و افلاطون سقراطی) دارند.
    نقطه عزیمت این مسئله نیز این است که با بازخوانی و بازکاوی متن های گفتاری و نوشتاری سقراط و افلاطون می توان جا پای این واگرایی و هم گرایی را در لوگو(ها) و دیالوگ (های) سقراط و افلاطون پی گیری کرد. بنابر این نشانه شناسی لوگو دیالوگ سقراط تاریخی و افلاطونی و لوگو دیالوگ افلاطون سقراطی و حقیقی دو فلسفه سیاسی کلاسیک بنیانی را کشف خواهد کرد. این مقاله تلاشی برای تثبیت این مدعیات و مفروضات با بهره گیری از تحلیل های هرمنوتیکی و نشانه شناختی (متن، زمینه و مؤلف محور) است.
    کلیدواژگان: افلاطون سقراطی و حقیقی، سقراط تاریخی و افلاطونی، لوگو، دیالوگ افلاطونی، لوگو، دیالوگ سقراطی
  • حسین آبنیکی صفحه 93
    جورج اورول، رمان نویس انگلیسی، رمان معروف «1984» را نوشت تا یوتوپیاهای عصر خود را نقد نماید. وی که در صدد بیان و هشدار در باب آینده احتمالی توتالیتری همه جا حاضر است، در رمان خود انسانی را به تصویر می کشد که ساختارهای قدرت به شدت متصلب وی را تبدیل به سوژه ای سیاسی، یعنی تابع ساخته است. سوژه ای که به نهایت خود رسیده است. بنابراین مهم نوع نگاه اورول به انسان و تبدیل کردن آن به سوژه است. این تاکید بیش از حد اورول بر سوژ گی، انسان را متافیزیکی کرده و نظام یوتوپیایی دیگری را پیش روی وی قرار داده است. نظامی که اورول در ابتدا در پی نقد آن بوده اما خود گرفتار آن می شود. در واقع پارادوکس اورولی در همین امر نهفته است، چرا که وی در عین نقد یوتوپیا، نظام یوتوپیایی بدون سلطه را به سوژه متافیزیکی خود پیشنهاد می دهد. پارادوکسی که با نوع نگاه اورول به انسان به مثابه سوژه سیاسی شروع شد.
    کلیدواژگان: اورول، سوژه سیاسی، سوژه متافیزیکی، پارادوکس، نظام بدون سلطه
  • محمدتقی میناوند صفحه 119
    در طی آخرین دهه قرن بیستم، همراه با توسعه و تکامل فوق العاده سریع ارتباطات رایانه ای و گسترش روزافزون دسترسی مردم جوامع مختلف به اینترنت و شبکه های رایانه ای، کوشش های نظری بسیاری صرف یافتن الگوهای مناسب برای مطالعه اینترنت و ابعاد و تاثیرات سیاسی و اجتماعی آن گردید. در جریان این تلاش ها مفهوم حوزه عمومی در چارچوب نظریات جامعه شناختی یورگن هابرماس جایگاه برجسته ای یافته است. پژوهشگران در این زمینه معمولا درصدد پاسخگویی به این سؤال بوده اند که آیا ارتباطات رایانه ای در اینترنت می تواند زمینه توسعه سیاسی و تقویت دموکراسی را از طریق احیای حوزه عمومی فراهم سازد؟ پاسخ دادن به این سؤ ال قبل از هر چیز نیازمند آن است که بدانیم آیا اصولا ایده حوزه عمومی مدل نظری مناسبی برای پژوهش در این زمینه است یا خیر؟ کارهای نظری و پژوهش های انجام شده طی سال های اخیر که به برخی از آن ها در این مقاله اشاره شده است هر یک بعضی از ابعاد مفهوم حوزه عمومی را مورد توجه قرار داده و آن را در بررسی رابطه اینترنت با سیاست و قدرت و تاثیرات متقابل آن ها به کار برده اند. از این بررسی ها چنین برمی آید که مفهوم حوزه عمومی از نظر اکثر محققان الگوی نظری مناسبی است ولی به جز موارد معدودی، همه نویسندگان این الگو را نیازمند جرح و تعدیل و یا تطبیق با شرایط خاص ارتباطات رایانه ای و تحولات اخیر در جوامع گوناگون می دانند.
    کلیدواژگان: اینترنت، حوزه عمومی، دموکراسی، سخن آرمانی، هابرماس
  • رضا سیمبر صفحه 147
    در این نوشتار بر ایده همکاری جهانی برای مواجهه با پدیده تروریسم بین المللی تاکید و ناکامی در نیل به اجماع در تعریف تروریسم از موانع عمده برای تعامل با این پدیده در سطح بین المللی محسوب می شود. این مقاله درباره نقش موثرتر سازمان ملل متحد و حقوق بین الملل برای مواجهه با تروریسم بحث می کند سازمان ملل متحد باید با فقر، حاکمیت های کارآمد وتوسعه نیافتگی به مبارزه بپردازد چه این موضوعات با پدیده تروریسم مرتبط یا نامرتبط باشند. هدف سازمان ملل در مقابله با تروریسم باید این باشد که تا حد ممکن اقدام به ارتکاب اعمال تروریستی را برای افراد بیشتری نامطلوب جلوه دهد تا انگیزه هر چه کمتری برای ارتکاب چنین اعمالی وجود داشته باشد. به عبارت دیگر سؤال اصلی مقاله این است که راهکارهای اصلی جامعه جهانی برای مقابله با تروریسم بین الملل چیست؟ ایده مقاله حاضر این است که دو راهکار حقوقی و سیاسی می توانند تکمیل کننده یکدیگر باشند و راه را برای همکاری های بین المللی هرچه بیشتری بگشایند.
    کلیدواژگان: تروریسم، سازمان ملل متحد، سیاست و حقوق بین الملل، مبارزه با تروریسم
|
  • Yahya Fowzi Page 1
    This paper studies the structural factors or, in other words, the long term causes that brought about the revolution in Iran; and tries to answer the following questions: - What were the structural factors effecting the occurrence of the revolution in Iran?- How each of these factors affected the occurrence of the revolution? In order to answer these questions, the structural evolutions in political, economic, social and cultural spheres of contemporary Iran have been studied and the consequences of such evolutions in bringing about imbalance, and at last, revolution, have been analyzed in a descriptive-analytical manner.
  • Mohammad Reza Tajik Page 25
    Why shall we be rethinking Socialist project today? As the answer to this question, Ernesto Laclau and Chantal Mouffe try to take an active, conscious, and not a passive, unconscious role in the contemporary history. They choose as their goal, a (relatively) clear separation from the conflicts they take part in; and understanding the changes that happen in front of their eyes. At the last analysis, they find out that it is necessary to use Derrida's deconstruction method to challenge the structure and the foundation of Orthodox Marxism.
  • Mostafa Younesi Page 47
    One of the constant and lasting issues of political philosophy and ethics is justice. That is why philosophers of different epochs and various approaches have dealt with this subject. This article has specifically chosen two philosophers belonging to two different eras, namely Plato and Rawls, who were directly or indirectly preoccupied with the concept of justice. The criteria for choosing these two intellectuals is that, beyond their individuality, they are the representatives of two different models; or more specifically, two opposite models in the field of philosophizing the concept of justice. Therefore, it is attempted to present a portion of their thought on the concept of justice by focusing on the comparable parts of their literary works, namely Plato's "Politics" and Rawls's "A theory on justice". By doing so, we find out that Plato begins the concept of justice from inside of the human being, whereas Rawls begins the issue of justice from outside of man.
  • Seyyed Mahmood Nejati Hosseini Page 69
    Although hard to believe, the distinction between historical Socrates and Plato's Socrates is an issue in the history of political philosophy that has only been marginally dealt with in literature. But the present article makes this issue its focal and central subject. The subject of the article is that, in an in-depth comparison, the political philosophy of Socrates and Plato are both divergent (historical Socrates vs. real Plato) and convergent (Plato's Socrates vs. Socrate's Plato). The starting point of the issue is that through researching and scrutinizing the speeches and writings of Socrates and Plato, one can trace the convergence and divergence in their logos and dialogues. Therefore, semiotics of logo-dialogue of historical Socrates vs. Plato's Socrates, as well as the logo-dialogue of Socrate's Plato vs. real Plato, will lead to the exploration of two basic classical philosophies. This article tries to prove these claims and assumptions through hermeneutic and semiotic analysis.
  • Hasan Abniki Page 93
    George Orwell, the English novelist, wrote his famous novel "1984" to criticize the utopias of his era. In his novel, Orwell, always seeking to warn about the possible outcomes of totalitarianism, portrays a man who is subjugated by the rigid power structures and has become a political subject, a subject pushed to his limits. Therefore, the important point here is Orwell's view of human being and its transformation to a subject. Orwell's overemphasis on subjugation gives a metaphysical aspect to human being and at the same time offers him another utopian system. The very system that Orwell previously intended to criticize, now entraps him. In fact, this is exactly where Orwell's paradox lies; since while criticizing utopia, he proposes non-dominance utopia to his metaphysical subject. This paradox is due to Orwell's view to human being as a political subject.
  • Mohammadqoli Minavand Page 119
    During the last decade of the 20th century, along with extraordinarily fast developments and evolutions in computer-based communication, and also the increasingly widespread access of different societies to the internet and cyber-networks, considerable efforts have been made to find an appropriate pattern for studying internet and the dimensions of its political and social impacts. Among these efforts, the concept of public sphere defined according to sociological ideas of Jurgen Habermas has gained an outstanding status. In this field, researchers are usually interested in answering the question that whether computer-based communication in the net can pave the way for political development and reinforcement of democracy through the revival of public sphere? In order to answer this question, we have to basically know whether the idea of public sphere is an appropriate theoretical pattern for researching this field or not? Each of the theoretical works and researches accomplished during recent years -of which some are mentioned in this article- have taken some aspects of the concept of public sphere into consideration and have used the concept to study the relation between internet, politics and power, and also their reciprocal impacts. These studies suggest that according to many researchers the concept of public sphere proves to be an appropriate theoretical pattern; but except few scholars, all believe that this pattern needs some modification or adaptation to specific conditions of computer-based communication and the recent evolutions in different societies.
  • Reza Simbar Page 147
    This article emphasizes the idea of global cooperation for confronting the phenomenon of international terrorism and it also argues that the failure to reach a consensus over the definition of terrorism is the main obstacle for overcoming this problem in global level. This article also argues that a more effective role can be taken by the United Nations and international law to confront terrorism. The United Nations should fight poverty, inefficient governments and underdevelopment, whether or not these issues are related to the terrorism phenomenon. In confrontation with terrorism, the United Nations should show terrorist acts as undesirable and detestable as possible, so that there would be less motivation for committing such acts. In other words, the crucial question posed here is: what are the main strategies of the international community for confronting international terrorism? The article argues that these two strategies can complement each other and pave the way for more international cooperations.