Journal of Inflammatory Diseases
Volume:10 Issue: 4, 2007

میدان های الکترومغناطیسی می توانند اثرات سوئی بر دستگاه تولید مثل مردان داشته باشند.
مطالعه به منظور تعیین اثر میدان الکترومغناطیسی بر ساختار و عملکرد بافت وزیکول سمینال موش صحرایی انجام شد.
در این مطالعه تجربی که در سال 1384 در دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شد، 50 موش صحرایی نر و 50 موش صحرایی ماده که حدود 15 هفته از عمرشان می گذشت به عنوان موش های والد، انتخاب و 30 موش به دنیا آمده از این جمعیت والد به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش تا سن 8 هفتگی تحت تاثیر میدان الکترومغناطیسی با بسامد 50 هرتز و شدت 80 گوس قرار گرفته اند. در انتهای هشتمین هفته از عمر موش ها نمونه برداری از ویزیکول سمینال انجام شد.
در بررسی با میکروسکوپ نوری الیاف عضله صاف کپسول غدد توبولوساکولار به شدت آسیب دیده و در چندین جهت پراکنده شده و هسته هتروکروماتیک داشتند. تعداد سلول های اپی تلیال هتروکروماتینه در هر گستره میکروسکوپی در گروه آزمایش به طور متوسط 0.46±1.27 و در گروه شاهد 0.74±0.60 و این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (p<0.01). سلول های ترشحی نیز آثار مشخصی از آسیب سلولی را نشان دادند.
قرار گرفتن در معرض میدان های الکترومغناطیسی برای زمان طولانی ممکن است موجب کاهش فعالیت های عادی غده وزیکول سمینال شده که به نوبه خود تاثیرات نامطلوبی بر فرایند اسپرماتوژنز و حتی عقیمی در مردان دارد. پیشنهاد می شود از قرار گرفتن در معرض این میدان ها برای مدت طولانی اجتناب شود.

پرولاکتین یکی از هورمون های مهم پستانداران است که گیرنده آن در بسیاری از سلول ها تشخیص داده شده است. برای سنجش گیرنده پرولاکتین از دو روش رادیولیگاند و بافت شیمیایی استفاده می شود.
مطالعه به منظور تولید کنژوگهFITC - پرولاکتین و ارزیابی توانایی اتصال این کنژوگه به گیرنده پرولاکتین انجام شد.
در این مطالعه تجربی FITC در محیط قلیایی به پرولاکتین متصل شد. کنژوگهFITC - پرولاکتین به روش کروماتوگرافی از FITC آزاد جدا شد. توانایی اتصال کنژوگه FITC - پرولاکتین به گیرنده پرولاکتین سلول های تک هسته ای خون محیطی (PMBC) به وسیله روش فلوسیتومتری ارزیابی شد.
در غیاب FITC - پرولاکتین %2.1 از سلول ها دارای نشر فلوئورسانس بودند. بعد از افزودن FITC - پرولاکتین به سلول ها به مدت یک ساعت و شستشوی سلول ها, %27.8 از سلول ها نشر فلوئورسانس داشتند. این مقادیر برای PMBC به ترتیب %0.02 و %11.8 بود.
با توجه به یافته ها کنژوگه FITC - پرولاکتین می تواند به گیرنده پرولاکتین متصل شود. لذا از این کنژوگه می توان جهت بررسی گیرنده پرولاکتین به روش فلوئورومتری استفاده نمود.

کندن ریشه حرکتی عصب سیاتیک سبب مرگ سلولی نورون های حرکتی می شود. دپرنیل بر موتو نورون های نخاع اثر نورون محافظتی دارد.
مطالعه به منظور تعیین اثر داروی دپرنیل بر بیان پروتئین Bcl-2 در موش های صحرایی بالغ بعد از کندن ریشه شکمی عصب سیاتیک انجام شد.
این مطالعه تجربی در سال 1384 در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد و 24 سر موش صحرایی بالغ نر نژاد اسپراگ داولی به دو گروه آزمایش و شاهد و هر گروه به سه زیر گروه (4 موش) تقسیم شدند. موش ها با تزریق کتامین و گزیلازین بی هوش شدند و ریشه حرکتی عصب سیاتیک پای چپ با جراحی آولشن کنده شد. یک ساعت بعد برای زیر گروه های آزمایش 0.25 میلی گرم بر کیلوگرم داروی دپرنیل و برای گروه های شاهد همان حجم آب مقطر به صورت داخل صفاقی تزریق شد. 2 موش دست نخورده نیز به عنوان گروه شم در نظر گرفته شدند. اولین تزریق یک ساعت بعد از آولشن انجام شد و روزانه به مدت یک، دو و شش هفته تکرار شد. سپس موش ها کشته شدند و قطعه نخاع در ناحیه L1 مهره کمری که معادل سگمان L4-L6 نخاع است، برداشته شد. این قطعه ها در بافر لیز کننده لیز شدند و بعد از سانتریفوژ، شدت جذب نوری محلول رویی به وسیله دستگاه خواننده الیزا تعیین شد. طبیعی بودن داده ها به وسیله آزمون های ناپارامتریک مشخص شد.
میانگین شدت جذب نوری در گروه آزمایش دو هفته 0.079±0.55 و در گروه شاهد دو هفته 0.058±0.424 و این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0.042=p).
به نظر می رسد بیان پروتئین Bcl-2 به وسیله داروی دپرنیل افزایش می یابد.

مطالعه ها نشان می دهد که سیستم های گلوتامینرژیک و دوپامینرژیک در بروز علایم ترک اعتیاد دخالت دارند. اسید اسکوربیک که از انتهای نورون های گلوتامینرژیک آزاد می شود باعث تعدیل فعالیت این دو سیستم و رفتارهای حیوان می شود.
مطالعه به منظور تعیین اثرات اسید اسکوربیک بر علایم ترک اعتیاد به مرفین در موش انجام شد.
در این مطالعه تجربی 30 موش نر به پنج گروه تقسیم شدند. گروه اول به مدت 21 روز محلول سوکروز 3 درصد دریافت کردند. گروه دوم محلول مرفین کلرید و سوکروز 3 درصد دریافت کردند. گروه های 3، 4 و 5 (مرفین - اسید اسکوربیک) در ابتدای هر 48 ساعت تعویض دوز مرفین و بعد از معتاد شدن 30 دقیقه قبل از تزریق نالوکسان، اسید اسکوربیک با سه دوز 1000، 500 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت صفاقی دریافت کردند. در روز بیست و یکم به تمام گروه ها 2 میلی گرم بر کیلوگرم نالوکسان صفاقی تزریق و علایم ترک اعتیاد به مرفین به مدت 30 دقیقه مطالعه شد. داده ها با آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، فیشر و Mann-Whitney U-test تجزیه و تحلیل شدند.
تزریق اسید اسکوربیک باعث کاهش وابسته به دوز علایم لرزش، دندان قروچه، افتادگی پلک، بی قراری، خاراندن و قرمزی دور چشم شد، ولی از بروز رفتارهایی چون پریدن، بالا رفتن، اسهال و کاهش وزن جلوگیری نکرد.
اسید اسکوربیک می تواند بروز رفتارهای ترک اعتیاد را در موش کاهش دهد.

زایمان زودرس یکی از عوارض بارداری است که در 7 درصد بارداری ها مشاهده می شود.
مطالعه به منظور تعیین تغییرات آلکالن فسفاتاز و آلفافیتوپروتیین به عنوان شاخص پیش گویی کننده زایمان زودرس انجام شد.
این مطالعه مورد - شاهدی در سال 1383 بر روی 210 بیمار در بیمارستان کوثر قزوین انجام شد. گروه مورد 70 نفر از مادران مبتلا به زایمان زودرس 28 تا 37 هفته بارداری بودند. گروه شاهد اول 70 خانم با همان سن بارداری بدون علایم زایمانی بودند که تا هفته 37 بارداری پی گیری شدند. گروه شاهد دوم از 70 خانم بستری که زایمان به موقع داشتند برای بررسی تاثیر فرآیند زایمان بر روی آلفافیتوپروتیین و آلکالن فسفاتاز سرم مادر انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه جمع آوری و با آزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شدند.
میانگین سطح آلفافیتوپروتیین در گروه مورد 167.6، در گروه شاهد 77.5 و در گروه زایمان به موقع 70.5 واحد بر میلی لیتر و اختلاف بین گروه مورد و شاهد از نظر آماری معنی دار بود (0.05

نتیجه گیری

در زایمان زودرس سطوح افزایش یافته آلفافیتوپروتیین در سرم مادر وجود دارد، ولی تغییرات آلکالن فسفاتاز دیده نمی شود.

کلیدواژگان: آلفافیتوپروتیین، آلکالن فسفاتاز، زایمان زودرس

ارتباط اختلال های روان پزشکی به خصوص افسردگی با بیماری عروق کرونر ثابت شده است، اما ارتباط سایر اختلال های روان شناختی با آترواسکلروز یا عوامل خطر آن ناشناخته است.
مطالعه به منظور تعیین میزان چربی های سرم در بیماران مبتلا به اختلال مختلط اضطراب و افسردگی انجام شد.
این مطالعه تحلیلی در سال 1383 بر روی 100 فرد مراجعه کننده به واحد بهداشت روان مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان انجام شد که به روش نمونه گیری ساده تصادفی بر اساس مراجعه انتخاب شدند. بر اساس معیارهایDSM IV، 25 نفر از بیماران در گروه اختلال افسردگی عمده، 25 نفر در گروه اختلال اضطراب منتشر، 25 نفر در گروه اختلال مختلط اضطراب و افسردگی و 25 نفر از همراهان بیماران در گروه شاهد قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات بر اساس پرسش نامه ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک مصرف سیگار، سابقه بیماری های جسمی، مصرف دارو، نمره پرسش نامه افسردگی بک و اضطراب کتل و نتایج آزمایشگاهی (میزان کلسترول تام، تری گلیسرید، کلسترول با چگالی پایین و کلسترول با چگالی بالا) بود. داده ها با آزمون های آماری مجذور کای، تی مستقل و ANOVA یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.
از 100 فرد مورد مطالعه 75 درصد زن و 25 درصد مرد بودند. میانگین غلظت کلسترول تام، تری گلیسرید، کلسترول LDL و کلسترول HDL در بیماران مبتلا به اختلال مختلط اضطراب و افسردگی به ترتیب 45.51 ± 10.48, 150.35 ± 36.65, 189.37 ± 69.84, 226.75 ±45.35 میلی گرم بر دسی لیتر و به طور معنی داری نسبت به سه گروه دیگر بالاتر بود.
با توجه به یافته ها، بررسی چربی ها برای تشخیص به موقع و کنترل آترواسکلروز و پیشگیری از بیماری های قلبی و عروقی در بیماران مبتلا به اختلال مختلط افسردگی و اضطراب توصیه می شود.

در سکته تحتانی قلب ممکن است درگیری شریان کرونر راست و شریان سیرکمفلکس وجود داشته باشد که تعیین کننده مرگ و ناتوانی این بیماران است. استفاده از ارزیابی های پیرابالینی غیر تهاجمی در پیش بینی درگیری شریان کرونری راست و سیرکمفلکس مورد توجه است.
مطالعه به منظور تعیین ارزش تغییرات قطعه ST لید avR در پیش گویی محل انسداد در سکته تحتانی انجام شد.
در این مطالعه تحلیلی که در سال 1384 در بیمارستان چمران اصفهان انجام شد، برای 100 بیمار با تشخیص سکته تحتانی قلب، نوار قلب استاندارد 12 لیدی 6 ساعته گرفته و سپس تغییرات قطعه ST در لید avR نسبت به خط ایزوالکتریک بررسی شد. تغییرات قطعه ST 0.06 ثانیه بعد از نقطه J اندازه گیری شد. خط ایزوالکتریک قطعه TP و در صورت تاکیکارد بودن بیمار قطعه PR به عنوان خط ایزوالکتریک در نظر گرفته شد و ویژگی، حساسیت و ارزش پیش گویی مثبت و منفی آزمون در مقایسه با آنژیوگرافی استاندارد که به وسیله سه نفر متخصص قلب خوانده می شد، محاسبه شد.
از 100 بیمار مورد بررسی، 72 مورد درگیری عروق کرونر راست (RCA) و 28 مورد درگیری کرونر سیرکمفلکس (CX) داشتند که در 61 مورد قطعه ST ایزوالکتریک، 22 مورد افت قطعه ST و 17 مورد صعود قطعه ST وجود داشت. ارزش اخباری مثبت پیش گویی قطعه ST ایزوالکتریک در درگیری RCA %78.7 و درگیری CX %21.3 بود. ارزش اخباری مثبت پیش گویی صعود قطعه ST در درگیری RCA %70.6 در درگیری CX %29.4 بود. ارزش اخباری مثبت پیش گویی افت قطعه ST در درگیری RCA %54.5 و در درگیری CX %45.5 بود.
با توجه به ارزش اخباری بالاتر ST ایزوالکتریک در پیش گویی درگیری RCA می توان از این معیار در کنار سایر معیارها جهت افزایش دقت تشخیص قبل از آنژیوگرافی استفاده کرد که به تعیین روند بهتر تشخیص و درمان کمک می کند.

درگیری مزمن کلیوی و انجام همودیالیز می تواند اختلال هایی را در آزمون های عملکرد تیرویید (TFT) به وجود آورد.
مطالعه به منظور ارزیابی نتایج آزمون های عملکرد تیرویید در بیماران همودیالیزی شهرستان قزوین انجام شد.
در یک مطالعه توصیفی در سال 1384 از تمام بیماران همودیالیزی بیمارستان بوعلی قزوین (100 نفر) نمونه خون وریدی اخذ و بر روی نمونه سرمی آنها آزمون های T3، T4، T3RU و TSH با استفاده از روش های RIA و IRMA انجام شد.
%42 بیماران فاقد هر گونه اختلال و %58 آنان دارای اختلال در یک یا چند آزمون عملکرد تیرویید بودند. شایع ترین اختلال مربوط به کاهش T4 و کم ترین اختلال مربوط به FTI بود. در میان موارد غیر طبیعی، تعداد قابل توجهی از بیماران کاهش T3 و FTI ولی در بیش تر آنان افزایش T3RU و TSH مشاهده شد. در کل موارد دارای اختلال، 22 نفر دچار کم کاری تیرویید و 1 نفر دچار پرکاری تیرویید بودند. بقیه بیماران فاقد معیارهای کامل کم کاری یا پرکاری تیرویید بودند.
میزان واقعی درگیری تیرویید با معیارهای آزمایشگاهی در این بیماران نسبت به جامعه از شیوع بالاتری برخوردار و بیش ترین اختلال از نوع کم کاری تیرویید است. لذا با توجه به فراوانی شدید اختلال های غیر اختصاصی آزمون های TFT در بیماران همودیالیزی، باید تفسیر نتایج با احتیاط صورت پذیرد.

به نظر می رسد رژیم غذایی افراد چاق ناکافی و نامتعادل است و این افراد بیش تر از افراد با وزن طبیعی، وعده صبحانه را حذف می کنند.
مطالعه به منظور بررسی ارتباط مصرف صبحانه و چاقی انجام شد.
این مطالعه تحلیلی در سال1381در قالب مطالعه قند و لیپید تهران با 562 نفر (279 مرد و 283 زن) انجام شد. دریافت های غذایی بر اساس یادآمد غذایی 24 ساعته برای 2 روز به دست آمد. افراد در دو گروه با صبحانه 404 نفر و بدون صبحانه 158 نفر تقسیم بندی شدند. مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون ANCOVA و تعدیل اثر سن، جنس، مصرف سیگار و کل انرژی دریافتی بود و ارتباط مصرف صبحانه با چاقی از طریق رگرسیون لجستیک تعیین شد.
%72 افراد مورد مطالعه در گروه با صبحانه و %28 در گروه بدون صبحانه بودند. مردان و زنان به ترتیب %39 و %61 گروه بدون صبحانه را تشکیل می دادند. نمایه توده بدن، دور کمر و نسبت دور کمر به دور باسن افراد بدون صبحانه تفاوت معنی داری با گروه صبحانه داشت که به ترتیب 4.8±27.8 در مقابل 4.6±25.2 کیلوگرم بر مترمربع، 10.6 90.8± در مقابل 83.6±12.1 سانتی متر و 0.07 0.87± در مقابل 0.09 0.85± بود. افرادی که صبحانه مصرف نمی کردند 2.5 برابر بیش تر در معرض خطر چاقی بودند) 4.85 - 1.37=CI %95,2.58 =OR).
الگوی غذایی مصرف مرتب صبحانه می تواند در کاهش ابتلا به چاقی موثر باشد. مطالعات درازمدت با در نظر گرفتن فعالیت بدنی در این زمینه ضروری به نظر می رسد.

عوامل متعددی در انفجار دیگ های بخار لوله آتشی موثرند که شناسایی، ارزیابی و رتبه بندی آنها با استفاده از یک روش تجزیه و تحلیل دقیق می تواند راهنمای کارشناسان مجری برنامه های ایمنی باشد.
مطالعه برای تعیین عوامل موثر در وقوع انفجار ناشی از سوخت، تعیین احتمال وقوع آن و رتبه بندی رویدادهای پایه ای انجام شد.
این مطالعه با استفاده از روش تجزیه و تحلیل درخت خطا در سال های 1382 و 1383در شهر صنعتی البرز قزوین انجام شد. برای تعیین عوامل موثر بر وقوع انفجار در دیگ های بخار لوله آتشی و نمایش ارتباط این عوامل با یکدیگر، 4 دستگاه دیگ بخار لوله آتشی در کارخانه های شرکت گلوکوزان مطالعه و تمام رویدادهای اولیه به روش کیفی رتبه بندی شدند.
بسط درخت خطا 76 رویداد مرتبط را نشان داد که با 42 دروازه منطقی به یکدیگر متصل می شدند، از این تعداد 36 رویداد از نوع اولیه بودند که در 11 سطح به ترتیب اهمیت به روش کیفی رتبه بندی شد.
رتبه بندی رویدادهای اولیه نشان داد که عامل خطای انسانی (در سطح برنامه ریزی مدیریتی) بالاترین رتبه را در بین عوامل منجر به وقوع انفجار در دیگ های بخار دارد.

دردهای مزمن در بین نوجوانان باعث افزایش غیبت از مدرسه، اختلال در خواب، اختلال در انجام فعالیت های جسمانی و ورزشی، اختلال در تفکر، مشکل در اشتها، محدودیت در زندگی اجتماعی و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی می شود.
مطالعه به منظور تعیین شیوع دردهای مزمن و مشکلات ناشی از آن در زندگی روزمره نوجوانان شهر قزوین انجام شد.
در این مطالعه تحلیلی که در سال 1384 در شهر قزوین انجام شد، 200 نوجوان دختر و پسر 12 تا 15 ساله با نمونه گیری تصادفی وارد مطالعه شدند. جهت بررسی اعتبار علمی پرسش نامه از روش اعتبار محتوا و برای بررسی اعتماد علمی آن از آزمون مجدد استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمون های دقیق فیشر و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
شایع ترین دردها سردرد (%36)، چشم درد (%21.5) و شکم درد (%21) بودند. شیوع درد در دختران بیش تر از پسران (%86 در مقابل %66) و این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (p<0.001). %80 نوجوانان اثرات شدید تا متوسطی از درد را در زندگی روزمره خود مطرح نمودند. از جمله عوامل روانی تشدید کننده درد، عصبانیت (%58.1) و تنش (%45.6) و از جمله عوامل فیزیکی تشدید کننده درد، سرماخوردگی (%44.4) بود.
با توجه به شیوع بسیار بالای دردهای مزمن در نوجوانان و اثرات بسیار وسیع این دردها در زندگی روزمره و کیفیت زندگی ایشان، لازم است مربیان، معلمان و والدین با اهتمام بیش تری به غربال گری دردهای مزمن در نوجوانان بپردازند.

بیمارستان ها در اولویت توسعه بخش بهداشت و درمان کشور قرار دارند. یکی از مهم ترین وظایف مدیران، هدایت و رهبری کارکنان است که در اثر بخشی و کارایی بیمارستان دارد.
مطالعه به منظور تعیین ارتباط سبک های رهبری مدیران و روسا بیمارستان ها با شاخص های عملکرد بیمارستان انجام شد.
این مطالعه تحلیلی در سال 1383 بر روی مدیران و روسای 8 بیمارستان استان قم (16 نفر) انجام شد. ابزار گردآوری داده ها دو پرسش نامه مربوط به اندازه گیری و محاسبه شاخص های بیمارستانی و سبک های رهبری روسا و مدیران بود. پرسش نامه ها نمره دهی و بر اساس سبک های رهبری لیکرت به چهار گروه تقسیم شدند. داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند.
%75 روسا با سبک مشاوره ای و %25 با سبک استبدادی - خیرخواهانه اعمال رهبری می نمودند. در حالی که %75 مدیران از سبک مشاوره ای، %12.5 از سبک استبدادی - خیرخواهانه و %12.5 بقیه از سبک استبدادی - استثماری استفاده می نمودند. بین نوع سبک های رهبری روسا و مدیران با شاخص های عملکردی بیمارستان ها ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
نتایج مطالعه نشان می دهد که مدیران و روسای بیمارستان ها تمایلی به استفاده از مدیریت مشارکتی و شرکت دادن کارکنان در تصمیمات مربوط به اداره امور بیمارستان ندارند و روش های استبدادی را برای اداره امور واحدهای درمانی مناسب می دانند.

بیمارستان به عنوان یک بنگاه اقتصادی بایستی از نظام هزینه یابی و تحلیل هزینه برای منظور بهینه سازی استفاده نماید.
مطالعه به منظور تعیین هزینه یکای خدمت در کانون های هزینه نهایی و میزان انحراف نامساعد قیمت در بیمارستان شهدای هفتم تیر تهران انجام شد.
این مطالعه مقطعی در سال 1382 انجام و اطلاعات مربوط به سال 1381 بیمارستان مذکور توسط برگه های اطلاعاتی جمع آوری شد. هزینه یکای خدمت در کانون های مورد مطالعه، با استفاده از روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت تعیین شد.
هزینه یکای خدمت در کانون های آی سی یو، سی سی یو، مغز و اعصاب، جراحی عمومی، ارتوپدی و داخلی به ترتیب 549، 354، 180، 150، 200 و 120 هزار ریال محاسبه شد. مقایسه یافته ها با تعرفه های موجود انحراف نامساعد چشم گیری را نشان داد.
با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود مسوولین نسبت به شناسایی عوامل موثر بر افزایش هزینه یکاها اقدام و در مقابل سیاست گذاران در تعیین تعرفه های خدمات بیمارستان از الگوهای صحیح اقتصادی استفاده نمایند.

ارزشیابی دانشجویان از طریق نرم افزارهای رایانه ای (CBT)، امروزه به عنوان یک روش نزد متخصصین آموزش پذیرفته شده است، ولی مطالعه زیادی در زمینه مقایسه آن با روش آزمون های کتبی (PBT) وجود ندارد.
مطالعه به منظور مقایسه نتایج آزمون رایانه ای با کتبی در ارزشیابی حیطه شناختی دانشجویان دندان پزشکی انجام شد.
این مطالعه تحلیلی بر روی 46 دانشجوی دندان پزشکی یزد در سال 1383 انجام شد. آزمون ها متوالی بود و میانگین نمره های دو روش در کل آزمون و ضریب همبستگی نمرات دو آزمون برای هر فرد با استفاده از آزمون های آماری تی و اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند.
همبستگی مثبت و معنی دار بین نمره هر فرد در دو روش وجود داشت (0.6=r، 0.000=p)، در حالی که اختلاف میانگین نمره های کل آزمون معنی دار نبود.
آزمون رایانه ای می تواند جهت رتبه بندی دانشجویان و به عنوان یک روش نوین در ارزشیابی دانشجویان استفاده شود.

عادت های دهانی الگوهای آموخته شده انقباض عضلانی هستند که ماهیت پیچیده ای دارند و در مواقع عصبانیت، گرسنگی، رویش دندان یا هنگام ترس بروز می کنند. برخی از کودکان به منظور کاهش فشارهای روانی خود به عادت های دهانی مانند مکیدن غیر تغذی های (شست، انگشت، پستانک یا زبان)، جویدن ناخن و رخدادهای بروکسینگ روی می آورند. از آنجا که این عادت‎ها موجب آسیب به سیستم دندانی - فکی می شود، دندان پزشکان باید اطلاعاتی را درباره تغییرات ایجاد شده در سیستم دندانی کودک و راه های ترک عادت در اختیار والدین قرار دهند و همچنین مشکلات ایجاد شده را درمان نمایند.

این مطالعه به منظور تعین آگاهی و مهارت بیماران مرخص شده دارای گچ از نحوه مراقبت از خود انجام شد. 60 بیمار مرخص شده با پر کردن پرسش نامه و مشاهده عملکرد (با استفاده از برگه فهرست وارسی) در این بررسی شرکت کردند. نتایج نشان داد آگاهی و مهارت افراد مورد مطالعه در خصوص مراقبت از خود در حد متوسط (%50) و کم تر از حد انتظار بود. پیشنهاد می شود بیماران مرخص شده توسط مراقبین بهداشتی (پرستاران) برنامه آموزشی ویژه داشته باشند.